eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
58 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نازم به چشم یار که تیر نگاه را بیجا هدر نکرد و به قلبم نشانه زد جز در هوای عشق دگر پر نمیزنم هرچند عشقم این همه آتش به لانه زد
می‌کند یادش دل بیتاب و از خود می‌رود می‌برد نام شراب ناب و از خود می‌رود هر که چون شبنم درین گلزار چشمی باز کرد می‌شود از آتش گل آب و از خود می‌رود
شک ندارم یارِ من سر رشته یِ موسیقی است بس که با احوالِ من ساز مخالف میزند
‌. نه غزل نوشته بودم نه ترانه ای سرودم که به حرمت سکوتم تو به دیدنم بیائی…
ما فرو رفتیم در دریای عشق ؛ وانکه عاقل بود بر ساحل بماند...   ‌‌‌𝄠💕‍🍃
همچون انـار خونِ دل از خويش می‌خوريم ... 🌾🌸🌾
یک ندایی در درونم داد پند هرچه باقی نیست بر آن دل نبند
گفته بودند که عاشق بشوی می‌میری اولین تجربه ام بود، چه می‌دانستم!
خنده بر لب بنشان حالت لبخند تو را بدهم "حاج حسین و پسران" پخش کنند
جان باقی به من از بوسه کرامت فرمای تا به شکرانه همان لحظه نثار تو کنم
در کاسهٔ وصل تو اگر زهر دهندم خوشتر که به پیمانه ٔهجران تو، قندم آرامش دل‌خواسته‌ای نیست میسّر جز در کنف سایهٔ آن سرو بلندم آفاق، پر از اخترکان است و به جایت کس را ننشاند دل خورشیدپسندم هرچند که بس رشتهٔ زلفم به کمین است امّا نه من آن بستهٔ هر سست‌کمندم عشق آنقدر از موی تو زنجیر به هم بافت تا ساخت کمندی که کشانید به بندم با رفتن و گم‌گشتن و ازخویش‌گذشتن گیرم که به هر شیوه دل از مهر تو کندم امّا چه کسی لایق عشق است به جز تو بی تو، دل سرگشته به مهر که ببندم؟
گفته بودم شادمانم؟ بشنو و باور مکن ! گاه می لغزد زبانم، بشنو و باور مکن ! گفتی آیا در توانت هست از من بگذری؟ گفتم آری می توانم ... بشنو و باور مکن ! عشق اگر افسانه می سازد که در زندان دل چند روزی میهمانم ، بشنو و باور مکن ! در جواب نامه فرهاد اگر شیرین نوشت: "با همه نامهربانم" ، بشنو و باور مکن ! گاه اگر در پاسخ احوال پرسی های تو گفته بودم شادمانم ، بشنو و باور مکن !
اشکم ولی به پای عزیزان چکیده‌ام خارم ولی به سایهٔ گل آرمیده‌ام چون خاک در هوای تو از پا فتاده‌ام چون اشک در قفای تو با سر دویده‌ام 🌹🌹🌹
حال مرا نپرس ڪہ هنجارها مرا، مجبور می‌ڪنند بڪَویم ڪہ بهترم ...
از پا در آمدیم و نیامد به‌دست، یار پشت امید بر سر این آرزو شکست...
به‌اسم مرهم می‌آیند، زخم ترین آدم‌ها...
بیا فقط خبر بده مرا قبول کرده‌ای سپس سر مرا ببر به جای مژدگانیت...
آن که برگشت و جفا کرد به‌هیچم بفروخت به همه عالمش از من نتوانند خرید...
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ من اگر دل به تو دادم تو ز من دل بردی گر گناه است محبت، تو گنه‌‌کار تری ━━━━💠🌸💠━━━━
. و خدا خواسته تا در سدۀ چاردهم تو بمانی که بر این جامعه رهبر باشی در پی معجزۀ نهضت روح‌اللهی در دل فتنه تو اعجاز مکرر باشی تو بمانی که حیات علوی جلوه کند تو بمانی که تداعی‌گر حیدر باشی تو بمانی که نفس در دل غم حبس شود تو بمانی که امید دل مضطر باشی تو بمانی که ره قافله هموار شود تو بمانی و جهان جلوه‌گه یار شود... (راهی) بداهه ۶ تیر ۱۴۰۱ اَللّهُمَّ احْفَظْ وَاَیِّدْ وَانْصُرْ قائِدَنا وَمَرْجَعَنا الخامنه‌ای 🍃 🌺🍃 🍃🌸🍃 🎋🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃
با هرکه بینمش چو بپرسم که کیست این؟! گوید که این ز عهد قدیم آشنای ماست! 😐😐🚶‍♂
چشم‌هایت به خدا حرف ندارند، ولی هر نگاهت سی و دو حرفِ الفبا دارد...
دزدی بوسه عجب دزدی خوش‌عاقبتی است که اگر باز ستانند دو چندان گردد
دلی که در دو جهان جز تو هیچ‌ یارش نیست گرش تو یار نباشی جهان به کارش نیست
عذابم‌می‌دهی‌دریا،رهاکن‌سوسه‌هایت‌را به‌استقبال‌من‌نفرست‌هردم‌کوسه‌هایت‌را چه‌سودی‌می‌بری‌از‌این‌همه آزار!؟‌گه‌گاهی برایم‌پست‌کن‌با‌موج،نبض‌بوسه‌هایت‌را😁
من بسته‌ام لب طمع، اما نگار من دارد دهان بوسه فریبی که آه ازو!
وشب‌ها‌در‌من بیشتر میشوی و‌شدت میگیری
گفته بودم شادمانم؟ بشنو و باور مکن ! گاه می لغزد زبانم، بشنو و باور مکن ! گفتی آیا در توانت هست از من بگذری؟ گفتم آری می توانم ... بشنو و باور مکن ! عشق اگر افسانه می سازد که در زندان دل چند روزی میهمانم ، بشنو و باور مکن ! در جواب نامه فرهاد اگر شیرین نوشت: "با همه نامهربانم" ، بشنو و باور مکن ! گاه اگر در پاسخ احوال پرسی های تو گفته بودم شادمانم ، بشنو و باور مکن !
در کاسهٔ وصل تو اگر زهر دهندم خوشتر که به پیمانه ٔهجران تو، قندم آرامش دل‌خواسته‌ای نیست میسّر جز در کنف سایهٔ آن سرو بلندم آفاق، پر از اخترکان است و به جایت کس را ننشاند دل خورشیدپسندم هرچند که بس رشتهٔ زلفم به کمین است امّا نه من آن بستهٔ هر سست‌کمندم عشق آنقدر از موی تو زنجیر به هم بافت تا ساخت کمندی که کشانید به بندم با رفتن و گم‌گشتن و ازخویش‌گذشتن گیرم که به هر شیوه دل از مهر تو کندم امّا چه کسی لایق عشق است به جز تو بی تو، دل سرگشته به مهر که ببندم؟