eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
جام ما در پرده دارد نغمه‌های جانگداز دست خود کوتاه دارید از لب خاموش ما
قسمت ديده ز هر عضو جدا می‌گيرم به تماشای توام بس كه سراپا مشغول
یک لحظه شدم از دل خود غافل و ناگاہ چون رود به دریا زد و چون موج خطر کرد..
آنکه رخسار تو را این همه زیبا میکرد ؛ کاش از روز ازل ، فکر دل ما میکرد…!
ابری ام ، بارانی ام، دریا شو در آغوش من لذتی دارد ببارم ،،، بوسه بوسه بر تنت ♥️°•
آن‌که رخسار تو را این همه زیبا می‌کرد کاش از روز ازل فکر دل ما می‌کرد آن‌که می‌داد تو را حُسن و نمی‌داد وفا کاشکی فکر من عاشقِ شیدا می‌کرد یا نمی‌داد تو را این همه بیدادگری یا مرا در غم عشق تو شکیبا می‌کرد کاشکی گم شده بود این دلِ دیوانۀ من پیش از آن روز که گیسوی تو پیدا می‌کرد ای که در سوختنم با دلِ من ساخته‌ای کاش یک شب دلت اندیشۀ فردا می‌کرد کاش می‌بود به فکر دلِ دیوانۀ ما آن‌که خلق پری از آدم و حوا می‌کرد کاش در خواب شبی روی تو می‌دید عماد بوسه‌ای از لب لعل تو تمنا می‌کرد   عماد خراسانی
می شود در بغلت جای شوم تا فردا؟ بغلی نیستم... اما بغلت واویلا
اعتباری به دل نرم در این دوران نیست سنگ شو، سنگ! که بتخانه بسازند از تو
هزار پند به گوشم پدر فشرد و نگفت: که عشق حادثه‌ای خانمان برانداز است...
بس که تنها مانده ام سربسته میگویم به خود هر کسی پیشم میآید راه را گم کرده است
شبهای دلتنگی خود من خوب باریدم وقتی تورا در خواب هم حتی نمیدیدم رفتی و من ماندم کنار حس تنهایی آجر به آجر بغض را در خویش،میچیدم
مزاحم به ناموس مردم خر است کتک خوردنش نزد ما خوشتر است لگد گرچه چون امر معروف نیست ولی بهترین.. نهی از منکر است 🙏 😂 💪🙈🙏
بسی گفتند دل از عشق برگیر که نیرنگ است و افسون است و جادوست ولی ما دل به او بستیم و دیدیم که او زهر است؛ اما نوشداروست👌☺️
پای سگ بوسید، مجنون خلق گفتند این چه بود؟ گفت این سگ، گاهگاهی کوی لیلی رفته بود
از همان روزی که مویت را نشانم داده ای تار میبینم جهان را گر چه چشمم سالم است
من را شمعدانی‌ای بدان در گلدانی کوچک که بیشتر از آب و آفتاب به تو نیاز دارد!
این مردمِ ظاهربین به سرِ آستین آدم نگاه می‌کنند، سرِ آستین آدم اگر کهنه باشد، هر کلامش اگر دُر و گوهر هم باشد، آن را وَر نمی‌چینند...
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ پروانه هم شبیه من از ساده لوحی‌اش دلبسته‌ی‌ گلی‌ است که درکش نمی‌کند ━━━━💠🌸💠━━━━
واژه میبافی و من غرق نگاهت هستم عاشقی باز ببین داده چه کاری دستم دست بردی که به مویم بزنی... وای..نشد من به امید همین دست زدن‌ها مَستم
کیست در شهر که سرگشته چشمانت نشود
دل لامصّبِ من عاشق روی تو شده چشم من خیره به زیباییِ موی تو شده تو خودت خواندی‌ام و راه نشانم دادی پای من گر گذران از سر کوی تو شده 😁
عاشقی لحظه‌ی نابی‌ست، گناهش به کنار جزخودم هیچ دلت را به کسی هم مسپار آتش دوزخ اگر سهم من از عشق شود تو مرا باز همین‌گونه فقط دوست بدار
خواستم دست به مویَت بکشم،دین مگذاشت خواستم دل بکَنم... حرفِ شیاطین مَگذاشت خلوتی بود که من بودم و تو... شیطان هم خُب خدا بود... ولی لحظه‌ی شیرین مگذاشت