eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
26 فایل
راه ارتباط با آبادی شعر: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
از قطره کمتر هستم اما بی هوا در سر دارم هوای شعری از دریای پهناور دارم هوای مدح بانویی که از خلقش خالق ندارد بهر خلقت علت بهتر خاک در این خاندان هستم زبانم لال طفل دبستانی که عاجز مانده در گوهر باید نبی باشی که وصف فاطمه گویی یا دست کم باید شود توصیف گر حیدر علامه هم باشی زبانت لال خواهد شد باید خدا باشی بگویی سوره ی کوثر ذکر تمام انبیا گر یاعلی بوده با ذکر یا زهرا علی کنده در خیبر بابای بچه شیعه ها وقتی علی باشد وقت توسل های خود میخوانمش مادر ام ابیها بوده پرورده ست خاتم را در کربلا هم دخترش پیغمبری دیگر چادر نمازش از یهودی ها مسلمان ساخت در مکتبش هردم شده سلمان مسلمان تر اهل جهنم نیست صد در صد اگر گردد هرکس که با اولاد او محشور در محشر اما ز داغش تا قیامت عرش میسوزد عمر کمی او داشت در این چرخ بازیگر لازم به توضیح جنایت نیست در روضه مکشوف خواهد شد اگر تنها بگویم "در"
بادخترت حرفی بزن تا دِق نکرده چیزی بگو با این حسن تا دِق نکرده فکرِکفن بیچاره کرده زینبت را بااو بگو از پیرُهَن تادِق نکرده درشهرِ خودتنها شدن داغِ کمی نیست همدردِ شَه شو دروطن تا دِق نکرده بااین سکوت اَنداختی ازپا علی را قرآن بخوان قرآنِ من تادِق نکرده بعداز توچاهِ شهر همدردِ امیراست لَب واکُن اِی آرامِ تَن تادق نکرده استادِ روضه روضۀ گودال باتو حالا بخوان از بی کفن تادِق نکرده بانویِ پاکی ها تورا به خاکِ چادر... ندبه بخوان بابُوالحسن تادِق نکرده 😭😭😭😭
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
بِچِکـان ماشه‌یِ مُژگان که دلِ آبکِشَــم هرچه از دستِ تو آید به سَرَش باز کَم است
کار من و دل در عشق افتاده بسی مشکل من در پی مستوری دل طالب رسوایی
که بَرد از من بی دل برِ جانان خبری؟
إن لحظة حب تبرر عمراً كاملاً من الانتظار.. یک لحظه عشق، یک عمر انتظار را توجیه می‌کند.. ♥️
همیشه ماهِ خودت باش و آفتابِ خودت بتاب بر دل هرکس به انتخاب خودت
عاشِقَت هَستَم خِجالَت می کِشَم از گُفتَنَش مَن حَیا کَردَم دَهان بَستَم ولی آیا تو هَم
دلمان مُرد، از بس که زنده ايم برای هیــــــــچ!
پروانه به یک سوختن آزاد شد از شمع بیچاره دل ماست ڪه در سوز و گداز است!
پنهان نکن لبخندِ خود را موقع رفتن؛ عاشق نبودی بی‌ گُمان! انکار لازم نیست..
‌. ‌شروع قصہ ها اینہ یڪے بودُ یڪے هم نیست از اول قصہ روشن بود رسیدن مال آدم نیست.. ✨♥️
خرابست آنچنان حالم ڪه رو گردانم از عالم نگردانی رخ از من، صورت حالم اگر دانی ▫️
چندین برابر میشود مستی ، زمانی که... با گریه هر شب پرکنی هی استکانت را ...
گفتی: بخند و شاد باش و بگذر از این عشق گفتم: که خندیدن به چشم تر نمی آید!
من از غم تو غزل می‌سرایم و آن را تو عاشقانه به گوش رقیب می‌خوانی
با صد هزار زخم‌ زبان زنده ام هنوز دنیا گمان نداشت به این سخت جانیم
ای گل چقدر از پی گلچین دوانیم این نیست مزد رنج‌ من و باغبانیم پروردمت به ناز که بنشینمت به پای آخر چرا به خاک سیه مینشانیم
دانی که چیست حاصل انجام عاشقی جانانه را ببینی و جان را فدا کنی
پیش تو بسی از همه کس خوارترم من زان روی که از جمله گرفتارترم من
من انتقام دلم را زِ هجر میگیرم شَبی که لب بگذارم بر آستان لَبش
حق السکوت می‌طلبند از لبان ِ تو چشمان لاابالی و لب های لات ِ من...
بر سراپای دلاویزت نمی پیچم چو زلف... قانعم ،زان هر دو لبْ یک بوسه بس باشد مرا
شد زلف را نصیب که بوسید پای تو عمر دراز بهر چنین کارها خوش است