eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آن میوه ای ڪہ فاطمه آن ࢪا طلب نمود چون باب میل اوست شد این میوه تاجداࢪ 👑
☘🍃 اشعارى زيبا از بزرگان شعر فارسى در باب : نگفتمت که به یغما رود دلت سعدی چو دل به عشق دهی دلبران یغما را هنوز با همه دردم امید درمانست که آخری بود آخر شبان یلدا را ........................ صحبت حکام ظلمت شب یلداست نور ز خورشید جوی بو که برآید بر در ارباب بی‌مروت دنیا چند نشینی که خواجه کی به درآید ...................... هر جا روم ز کوی تو سر بر زمین زنم نفرین کنم ارادهٔ بیجای خویش را عمر ابد ز عهده نمی‌آیدش برون نازم عقوبت شب یلدای خویش را ...................... قندیل فروزی به شب قدر به مسجد مسجد شده چون روز و دلت چون شب یلدا ....................... نور رایش تیره شب را روز نورانی کند دود خشمش روز روشن را شب یلدا کند ........................ هست چون صبح آشکارا کاین صباحی چند را بیم صبح رستخیز است از شب یلدای من ...................... ز آمیزش عالم و طبع عالم دلم نفرت و طبع عنقا گرفته شب محنت من ز امداد فکرت درازی شبهای یلدا گرفته ........................ شب هجرانت، ای دلبر، شب یلداست پنداری رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداری ........................ هست در سالی شبی ایام را یلدا ولیک کس نشان ندهد که ماهی را دو شب یلدا بود تنگ چشمانرا نیاید روی زیبا در نظر قیمت گوهر چه داند هر که نابینا بود ....................... شوم از شام یلدا تیره‌تر بی درد دلم ز بودردا بتر بی همه دردا رسن آخر بدرمون درمان درد ما خود بی اثر بی ..................... من بی‌نام و نشان را به سر کوی وفا هرکه می‌داد نشان تو غلط بود غلط با خود از بهر تسلی شب یلدای فراق هرچه گفتم ز زبان تو غلط بود غلط ....................... من از روز جزا واقف نبودم شب یلدای هجران آفریدند ....................... ای لعل لبت به دلنوازی مشهور وی روی خوشت به ترکتازی مشهور با زلف تو قصه‌ایست ما را مشکل همچون شب یلدا به درازی مشهور ...................... چه عجب گر دل من روز ندید زلف تو صد شب یلدا دارد ...................... شب یلدا است هر تاری ز مویت، وین عجب کاری که من روزی نمی‌بینم، خود این شب‌های یلدا را ...................... بیدار شو که در شب یلدای نیستی در پرده است چشم ترا طرفه خوابها 🍉🍉 یلداتون مبارک عزیزان
با ما سخن از عمر دراز شبِ یلدا که مگویید هر شب من و دل چِله نشینِ غزلِ خاطرِ یاریم
یلداى آدم‌ها همیشه اولِ دِى نیست... هرکس شبى بى‌یار بنشیند شبش یلداست!
باز هم تسبیح بسم الله را گم کرده ام  شمس من کی می رسد؟ من راه را گم کرده ام طره از پیشانی ات بردار ای خورشیدکم!  در شب یلدا مسیر ماه را گم کرده ام  در میان مردمان دنبال آدم گشته ام  در میان کوه سوزن کاه را گم کرده ام زندگی بی عشق شطرنجی ست در خورد شکست  در صف مشتی پیاده شاه را گم کرده ام خواستم با عقل راه خویش را پیدا کنم  حال می بینم که حتی چاه را گم کرده ام  زندگی آنقدر هم درهم نبود و من فقط سرنخ این رشته ی کوتاه را گم کرده ام...
دو قدم مانده کہ پاییز بہ یغما برود این همہ رنگِ قشنگ از کفِ دنیا برود هر کہ معشوقہ برانگیخت گوارایش باد دلِ تنها بہ چہ شوقی پیِ یلدا برود...؟! 🍉
گر خدا قسمت کند با هم زیارت می‌رویم توی وُلوو تا خودِ قم-جمکران می‌بوسمت
47.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥شب یلداست شب از توبه دلگیری‌هاست شب دیوانگی اغلب زنجیری‌هاست شب تا صبح به زلف تو توکل کردن شب در دامن تنهایی شب، گل کردن شب درد است شب خاطره بارانی‌هاست شب تا نیمه شب شعر و غزلخوانی‌هاست شب یلداست شب با غم تو سر کردن شب تقدیر خود این‌گونه مقدر کردن کاش یک شب برسد یک شب یلدا با هم بنشینیم زمان را به تماشا با هم بنشینیم و ز هم دفع ملالی بکنیم این هم از عمر شبی باشد و حالی بکنیم شب یلدا شده خود را برسانی بد نیست امشبی را اگر ای عشق بمانی بد نیست سیب سرخی و اناری و شرابی بزنیم پشت پا تا سحرالدهر به خوابی بزنیم موی تو باشد و شب را به درازا بکشد وای اگر کار من و عشق به یلدا بکشد چه شود اوج پریشانی‌مان جا بخوریم بین یک عالمه شب صاف به یلدا بخوریم می‌‌شود خوب‌ترین قسمت دنیا با تو گر که توفیق شود یک شب یلدا با تو با تو ای خوب‌ترین خاطره رویایی ای که عمر تو الهی بشود یلدایی می‌‌شوی از همه شهر تماشایی‌تر گر شود عشق تو از عمر تو یلدایی‌تر حیف شد نیستی امشب شب خاموشی‌ها کوه غم آمده پیشم به هم آغوشی‌ها نیستی شمع شب تار مرا فوت کنی بدرخشی همه را واله و مبهوت کنی بی تماشای تو با این‌همه غم‌ها چه کنم؟ تو نباشی گل من با شب یلدا چه کنم؟ شعر از دکلمه
هر شبِ عمرم به یادت اشک می‌ریزم ولی بعد حافظ خوانی شب‌های یلدا بیشتر ┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈ ┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
در کنج دلم چله نگه داشته ام من ماتم زده ام در غم زهرا شب یلدا
یلدای امسال... یلدای امسال - ای خدا - مادر نداریم یعنی که چشمی منتظر بر در نداریم خشکید شور و مستی دیوان حافظ وقتی شراب مهر در ساغر نداریم پرواز در آفاق ما افسانه ای شد وقتی برای پر گشودن، پر نداریم! دریا کماکان هست با موج و حبابش افسوس! دیگر درصدف گوهر نداریم لب می گزیم از شکوه در حیرانی محض؛ انگشت بر لب مانده، انگشتر نداریم ما دل به تسلیم و رضا دادیم، اما دوری از آن دلدار را باور نداریم پائیز رفت و از تو یادی ماند و قابی؛ رویای شیرینی ز شهریور نداریم ... در این سکوت سرد می جوئیم خود را وقتی که گرمای تو را در بر نداریم حالا حرم جای قرار ماست مادر! در محضرت حالی از این بهتر نداریم