ایشان در شرايط #دشوار #عمليات نيز فضيلت #نماز شب را از دست نمی داد، #بی تفاوتی و #کم توجهی به مسائل #شرعی و #خون# شهدا را از #گناهان بزرگ می دانست و در کنار #فعاليتهای نظامی در #جبهه از #مسائل #اجتماعی نيز غافل نبود.
🍃🌷🍃
در 6#آبان 1362# در مرحله #دوم #عمليات والفجر 4 در بازپس گيري #کله قندی در منطقه #پنجوين عراق به همراه #گردان #حضرت ابوالفضل العباس (ع)🌷 وارد #عمليات شدند.
🍃🌷🍃
اين #گردان در نبرد شبانه به# اهداف مورد نظر دست يافت و نيروها در مقر نيروهای عراقي مستقر شدند . اما ارتش عراق گردان #حضرت ابوالفضل العباس (ع)🌷 به #فرماندهی ایشان را از #3 جهت به #محاصره درآورد.😔
🍃🌷🍃
و تعداد #اندکی از #نيروهای تحت امر ایشان با #مهمات ناچيز در برابر پاتک اول عراقی ها #يک شبانه روز #ايستادگی کردند.
🍃🌷🍃
در #نيمه شب روز #دوم نيروهاي عراقي با اجراي پاتک سنگين ، نيروهاي #گردان #حضرت ابوالفضل العباس (ع)🌷 را با شرايط بسيار #دشوار روبرو کردند با شدت گرفتن #حملات دشمن بر اثر #اصابت ترکش #دست راست ایشان #قطع شد.
🍃🌷🍃
ایشان بیش از ۲#سال به عنوان #امور تعمیراتی تراکتور و ادوات کشاورزی با شعار ” همه با هم جهاد سازندگی ” به صورت #افتخاری و #رایگان #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
در سن ۱۸#سالگی و در #تابستان سال ۱۳۶۵# برای #اولین بار #عازم #جبهه های حق علیه باطل در #منطقه عملیاتی #مهران شد.
🍃🌷🍃
در این #سفر #رزمی و #جهادی خود در #منطقه عملیاتی #مهران شاهد #شهادت #دو تن از #دوستان و #هم رزمان و #هم روستایی های خود به نام های #حسین علی شمس آبادی و #محمد قدر آبادی بود.
🍃🌷🍃
ایشان در همانجا به صورت #پاسدار #افتخاری به #ادامه #نبرد بر علیه متجاوزان بعثی عراق پرداخت و اینگونه #مرحله جدیدی از #زندگی و #حیات دوباره اش به عنوان #پاسدار در سال ۱۳۶۵# شکل گرفت.
🍃🌷🍃
درسن ۱۹#سالگی با دختر دایی اش وبا انجام مراسمی #ساده و #معنوی ازدواج کرد.
🍃🌷🍃
ایشان در ادامه #خدمت خود با عنوان #مسئول #تسلیحات گردان عبد ا….🌷در م#نطقه عملیاتی جنوب با #انتظاری و #محمد حصاری آشنا شد.
🍃🌷🍃
به دلیل #تخصصی که در زمان #جنگ تحمیلی در #جبهه داشتند پس از انجام #پیگیری ها به عنوان #دیدبان به #سوریه #اعزام شدند.
🍃🌷🍃
البته برای ما هم تعجب آور بود که طی مراحل اعزام این #شهید به #سوریه در مدت زمان کوتاهی انجام شد و پس از فاصله کوتاهی پس از #اعزام به #شهادت رسیدند.😭
🍃🌷🍃
این #شهید عزیز در تاریخ ۴#اسفندماه به #جبهه #مقاومت #اعزام و در تاریخ ۱۷#اسفند ماه در #منطقه العیس که از مناطق با #شرایط #بسیار سخت #سوریه است به فیض #شهادت رسیدند.😭😭
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید سرتیپ دوم پاسدار حسنعلی شمس آبادی هم #غروب روز ۱۷#اسفند ۹۴# با #هدف گرفتن #چشم راست و #شلیک #رگبار گلوله به آرزویش که همانا#شهادت در راه #خدا🤍 بود رسید.
🍃🌷🍃
#مزار #شهید :
گلزار #شهدای شمس آباد ، خراسان رضوی.
🍃🌷🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠 شهید سرتیپ دوم پاسدار
حسنعلی شمس آبادی💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد
#تنها #شهید دفاع مقدس درروز #عید سعید فطر،
در استان قزوین حسین وهابی
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۴۸/۶/۱۵# در شهر قزوین در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
🍃🌷🍃
پدرش محمد، بنا و معمار بود و مادرش خانه دار . تا اول راهنمایی درس خواند. به عنوان #پاسدار وظیفه در #جبهه #حضور داشت.
🍃🌷🍃
ایشان از آنجایی که #علاقه فراوانی به #جبهه و #حضور در کنار #رزمندگان را داشت به بهانهی #خدمت سربازی، #یک سال #زودتر، برای #گذراندن#دورهی آموزشی و به عنوان #پاسدار وظیفه، #عازم #پاوه کردستان شد.
🍃🌷🍃
🔴جدیدترین #نقشه_سوریه
🔺آخرین وضعیت مناطق تحت کنترل طرفین درگیر درسوریه
1⃣ قرمز: مناطق تحت کنترل دولت ارتش سوریه و #جبهه مقاومت، بیش از ۸۰ درصد جمعیت سوریه و شهرهای اصلی، دمشق و حلب و درعا سه شهر مهم این مناطق هستند.
2⃣ زرد: مناطق تحت اشغال تجزیهطلبان چند ملیتی کرد و عرب سکولار (یا مارقهالشام روایات) و ائتلاف غربی به رهبری آمریکا، مناطق #شرق_فرات که دارای منابع فراوان #نفت و #گاز هستند. حسکه در این منطقه تحت کنترل دولت سوریه است.
3⃣ سبز کمرنگ: پایگاه التنف در صحرای شام، نزدیکی منطقه حوران و در فاصلهای کم با شهرهای سویداء و درعا، تحت اشغال ائتلاف آمریکا، انگلیس، اردن و... در مثلث مرزی سوریه با عراق و اردن
4⃣ بنفش: ترکیه و متحدین تروریستش در سوریه (تکفیریهای عربزبان، ترکزبان چندملیتی یا اخوانالترک روایات)
5⃣ سبز پررنگ: تروریستهای تکفیری شکستخورده در مناطق مختلف سوریه که نزدیک به ۷۰ گروه هستند و در استان #ادلب اسکان داده شدهاند. نزدیک به ترکیه، از جمله جبههالنصره و احرارالشام
6⃣ تیره: بیابانهای صحرای شام و تجمع پراکنده داعش
7⃣ آبی: منطقه جولان از خاک سوریه، اشغال شده توسط رژیم غاصب صهیونیستی
#شهید تفحص و جستجوگر نور جلال شعبانی
🍃🌷🍃
در سال ۱۳۵۱ در روستای «آق تپه نشر» از توابع شهرستان همدان در خانواده ای متدین ومذهبی و روستایی متولد شد.
دوران کودکی را در روستا سپری کرد و در سن شش سالگی به شهر همدان مهاجرت کردند.
#پانزده سال بیشتر نداشت که برای گذراندن #آموزش های نظامی به پادگان قهرمان شهر رفت ولی پس از اتمام دوره مسئولان به علت کمی سن از اعزامش به #جبهه جلوگیری کردند.
🍃🌷🍃
پس از گرفتن مدرک دیپلم و انجام خدمت سربازی در امتحانات ورودی دانشگاه شرکت ودررشته #حسابداری قبول شد.
سپس ایشان از طرف نمایندگی جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح به قرارگاه غرب مستقر در ایلام و از آن جا منطقه سومار اعزام شد.
🍃🌷🍃
ایشان مدتی بعد مجدداً در #جبهه حاضر شد، مدت ها در نیمه شب میهمان مزار #شهدا در باغ بهشت [گلزار #شهدای همدان] بود. با آنان صحبت می کرد و می خواست واسطه اجابت دعایش شوند.
🍃🌷🍃
#عملیاتهای شهید⚘🍃
ایشان در #حفظ #تپه های 175 در منطقه عملیاتی شهر نفتی زبیدات عراق حماسه آفرید.
🍃⚘🍃
در #عملیات #والفجر1و2و4 و سپس #خیبر حضور داشت.#احمد در تابستان1363ش با دختر مؤمنه ای ازدواج کرد و زندگی مشترک را در خانه پدری با مراسم بسیار ساده آغاز نمود و به #جبهه بازگشت.
🍃⚘🍃
او در #عملیات# بدر در #هور الهویزه حماسه ها آفرید. در همین #عملیات #برادرش #علی به #شهادت رسید.
لذا ناگزیر برای مراسم وی به اصفهان رفت و پس از مراسم چهلم برادرش و با وجود این که قرار بود تا چند روز دیگر فرزندش متولد شود، چون #اسیر دنیا و فرزند نبود و دل در گرو #شهادت داشت، به #منطقه برگشت و #فرمان و #فرماندهی لشکر #شهید خرازی را با اشتیاق پذیرفت و برای #حفظ جاده در منطقه #عملیاتی #بدر #مأموریت پیدا کرد و به همراه #گردانش در این منطقه مستقر شد.
🍃⚘🍃
سرانجام #شهیداحمد خطيبي در تاريخ
1364/3/21 در جاده خندق و مصادف
با21 ماه مبارك رمضان به آرزوی خودش که همانا #شهادت در راه خدا بود رسيد.
🍃⚘🍃
آخرین دیدار ما ، در مراسم #تشییع #شهید پرویزکارصدیقی بودیم، بهش گفتم: «دیگر به جبهه نرو» گفت: «من باید بروم.
🍃🌷🍃
{یاد #شهیدان عزیز با ذکر یک شاخه گل #صلوات🌷}
🍃🌷🍃
چند بار سعی کردم #کامبیز را قانع کنم که بماند و به #جبهه نرود، او گفت: «اسلام و ناموس ما در خطر است»
🍃🌷🍃
زمانی که این #جمله را به ما گفت من و پدرش دیگر مانع رفتنش نشدیم. و بهش گفتم: « مادر کامبیز جان ،به #امام رضا(ع)🌷 سپردمت،
#خدا پشت پناهت»😭😭
🍃🌷🍃
#کامبیز در #جبهه #خمپاره انداز بود بعد به دلیل اینکه #قدش بلند بود برای #دیده بانی #انتخابش کردند.
🍃🌷🍃
#کامبیز برای #آخرین بار که خواست به #جبهه بره گفت: «خواب دیدهام که مفقودالاثر میشوم و دوست ندارم پیکرم برگرده.»😭
🍃🌷🍃
به روایت از دوست #شهید آقا سید مجتبی :
شب قبل از اعزام #محمد برای خداحافظی به خانه شان رفتم،پدرش می گفت پسرجان هنوز سن وسالت برای رفتن به #جبهه #کمه
🍃🌷🍃
تو بمان درس بخوان من به #جبهه می روم،#محمدباخنده گفت :پدر جان شماهم تشریف بیارید ولی اول باید #آموزش نظامی ببینید،بعد با شور و حرارت زیادی شروع کرد پدر رابشین و پاشو دادن.
🍃🌷🍃
آن قدر که حاج حبیب خسته شد.
شوخی پدروپسر بساط خنده ای به پاکرده بود.
🍃🌷🍃
#سه ماه درخط #پدافندی #جزیره مجنون #خدمت کرد.در#جبهه از #فرماندهان می خواست از او برای #ماموریت های سخت استفاده کنند.امابه دلیل #جثه کوچکی که داشت با خواسته او مخالفت می شد.
🍃🌷🍃
اهل #نماز شب بود،در هر #شرایطی ن#یمه های شب بلند می شد #نماز می خواند و #راز و #نیاز می کرد.دراسفند ماه به غرب رفت وبا مسئولیت #تک تیرانداز در #عملیات والفجر ۱۰ شرکت کرد.
🍃🌷🍃
به روایت از دوست #شهید:
#محمد آزاد برای #اولین بار به #مناطق جنگی با هم روستاییانش رفته بود نه تنها با دیدن #مناطق کوهستانی سرد و پر برف #روحیه اش را از دست #نداده بود بلکه گویی #سالها در این #مناطق #زندگی کرده.
🍃🌷🍃
خیلی خوشحال بودند،#رزمنده محمد افشاری یکی از #دوستان صمیمی او بود آنها شنیده بودند که چند روز دیگر قرار است #عملیاتی انجام بشود در خاک دشمن بعثی
یکی از دوستان این دو #محمد می گوید دیدم آنها از #چوبهای خشک درخت بلوط آتش روشن و روی آن ظرفی و در حال ریختن برف داخل آن هستند.
🍃🌷🍃
در آن #هوای سرد متوجه شدم برای #غسل #شهادت دارند آب گرم تهیه می کنند😭 و با هم عهد بسته بودند که تا #شهید نشده اند به پشت #جبهه بر نگردند.
🍃🌷🍃
آنها در همین #منطقه ی #عملیاتی کربلای ۱۰ ماووت #مظلومانه به #شهادت رسیدند و رستگار شدند و ما مانده ایم و بار مسئولیت. 😭😭😭
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید محمد آزاد هم درتاریخ ۱۳۶۶/۱۲/۲۵# در #منطقه #ماووت و #عملیات والفجر ۱۰ به آرزویش که همانا #شهادت در راه #خدا🤍بود رسید.
🍃🌷🍃
#مزار#شهید :
گلزار #شهدای روستای بیهود، در زادگاهش،شهر قائن.
🍃🌷🍃
ایشان سال ۱۳۶۵ به گناباد رفت ودردبیرستان#شهید عباسپور ثبت نام کرد.
🍃🌷🍃
ایشان بادوستش در گناباد در خانه پیرزنی اتاقی اجاره کردند،#هرروز صبح برایش نان می گرفت، #خرید خانه اش را انجام می داد وبعد به مدرسه می رفت.
🍃🌷🍃
با #برخورد خوبش نه تنها دانش آموزان بلکه مسئولان هنرستان هم جذب ایشان شده بودند مدیر همیشه از ایشان به عنوان #افتخار هنرستان یاد می کند.
🍃🌷🍃
آذرماه سال ۶۶ دوره آموزشی ۴۵ روزه ی بسیج رادرسرمای بجنورد گذراند،مسئولین پادگان به خاطر #جثه نحیف و ضعیفش از پذیرش ایشان امتناع کردند.
🍃🌷🍃
بعداز #اصرار و #پافشاری برای شرکت در #دوره، به ناچار ایشان را پذیرفتند ، از همان روزها #چالاکی، #جسارت و #هوش بالایش مورد #حیرت و#تعجب #فرماندهان قرار گرفت.دی ماه همان سال با#مخفی شدن در #قطار به #جبهه رفت.
🍃🌷🍃
#شهید مدافع حرم محمد صاحبکرم اردکانی
🍃🌷🍃
شهریور ماه سال ۱۳۶۱# در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
در کودکی مادرش را از دست داده بود😔 و خواهرش جوانی و عمر خود را صرف بزرگ کردن ایشان و دیگر خواهرها و برادرهایش کرده بود.
🍃🌷🍃
متاهل بود، اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۷# ازدواج کرد، طول زندگی مشترک ایشان کمتر از ۷#سال بود.
🍃🌷🍃
همسر ایشان همان ابتدا میدانست که #درد مردم برایش #دغدغه است و با دیدن اخبار جنگ و ظلم به مسلمانان حالش منقلب میشد.😔
🍃🌷🍃
به روایت از همسر #شهید :
#محمد سالها بود زمزمه رفتن به #سوریه و #عراق برای مبارزه با تکفیریها را داشت، در سال 92# برای رفتن مصممتر شد.
🍃🌷🍃
ابتدا مخالفت میکردم ولی بالاخره در برابر د#وستداشتن #محمد برای رفتن تسلیم شدم و در #بهمن 93# او را به سوی #جبهه حق بدرقه کردم.😭
🍃🌷🍃
اوایل که من مخالفت میکردم سعی نمیکرد که با صحبت کردن مرا راضی کند بلکه ترجیح میداد که با رفتار کاری کند تا من با قلبم راضی شوم.😔
🍃🌷🍃
بعد از رفتنش خانواده ام تا زمان #شهادت اطلاع نداشتند و خانواده #محمد هم بعد از رفتنش متوجه شدند.😭
🍃🌷🍃