eitaa logo
این عماریون
365 دنبال‌کننده
241.2هزار عکس
65.5هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
می گفت: "ما باید برویم تا به مرزهای خودمان کشیده نشه، عقیده داشت تمام این ها در همسایه و همراه ایران برای اینه که آمریکا و اسرائیل دشمنی و بغض و کینه شان علیه ما را به سرانجام برسانند." من درباره های فکر می کردم، ولی شدن از او برایم بود. سال تمام کرد تا به برسد و آخر هم این شد. 🍃🌷🍃 هم به های نظامی روی آورد و هم روی و می کرد، هم می خواست و از دل به بشویم.😭 🍃🌷🍃 پدر از دنیا رفته بودو مادر و خواهراش بودند😔. جوانشان هم سال پیش در سانحه ای را از دست داده بود،😔 هنوز در فرزندش می سوخت.😭😭 🍃🌷🍃
مدافع حرم غلامرضا لنگری زاده 🍃🌷🍃 درتاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۲۱# در شهر کرمان در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. ۵ خواهرو برادر بودند. پس از سه فرزند دختر و بعد از ده سال ، ایشان متولدشد.تنها برادرش که کوچکتر ّبود ۲ سال قبل از ایشان از دنیا رفته بود.😔 🍃🌷🍃 متاهل بود و دو فرزند به یادگاردارد. مونس خانوم و آقا محمود رضا. 🍃🌷🍃 در نوجوانی پدرش را از دست داد😔، چون  ایشان بزرگ خانواده بود ، نسبت به زندگی خانواده می کرد. 🍃🌷🍃 ایشان علی رغم اینکه در زمینه هم خیلی بود در آن شرایط را کرده و مشغول به آزاد در تعویض روغن در شهر کرمان شد. 🍃🌷🍃 در سن ۲۱ تصمیم به ازدواج گرفت و یکی از های همسر آینده اش ، و از بودن بود. 🍃🌷🍃
رفتن برای خیلی بود. می گفت تا شما نشوید# نمی روم. می رفت . وزنش کمی زیاد بود. خیلی می کرد تا وزنش به تناسب برسد. ما باهاش می رفتیم جنگل قائم. 🍃🌷🍃 آنجا می کرد، می دوید و و می کردیم. از می زد. را وقت می خواند. هم که از ی اش ن شد؛ مخصوصاً ایام و ایامه .😭 🍃🌷🍃 یک بار با می خواست برود . تا تهران هم رفت، اما آنجا متوجه شدند و برش گرداندند. 😭 🍃🌷🍃 یک روز گفت یک نفر بهم گفته اگر می خواهی بروی ، و را بفرست . همین را کرد. ما رفتیم . من بودم. کنار اباعبدا... علیه السلام🌷 برایش خیلی دعا کردم. 🍃🌷🍃 گفتم: "خدایا اگر رفتن به به نفع است، اگر او می تواند به بیت علیه السلام🌷 و زینب (س)🌷 کند، کن. 🍃🌷🍃 از که آمدیم، زیاد نکشید. جور شد و صدایش زدند برای رفتن به . ماه بود.😭😭 🍃🌷🍃
دفاع مقدس،  سید علی خرازانی 🍃🌷🍃 درتاریخ    ۱۳۴۷/۲/۲۰#  در شهر تهران در خانواده ای متدین ومذهبی و زحمت کش متولد شد. پدر ایشان ،آقا سیدحسین، خوار و بار فروش بودند ، تاپایان دوره متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و دیپلم گرفت. 🍃🌷🍃 به عنوان در حضور داشت و و پنجم مهر ۱۳۶۵#، در دزفول به رسید. 🍃🌷🍃 به روایت از یکی از دوستان : در سال های دوم و سوم راهنمایی (1359-1361) یکی از و ترین هایم ( سیدعلی ) بود. 🍃🌷🍃 دوران بسیار داشتنی و آمیزی داشتیم این ارتباط علیرغم جدایی در دوران دبیرستان ادامه یافت و به بهانه های مختلف دیدار تازه می کردیم منزل ما ابتدای خانی آباد نو  و منزل کوچه 60 بود. 🍃🌷🍃 گذشت زمان باز هم ما را از هم جدا نمی کرد تا این که پای بسیاری از و را به باز کرد و البته بیشتر از من پای بود. 🍃🌷🍃 تا این که 12 65# باز هم با هم گرفتیم که به بریم دوست داشت به عمار لشکر 27 بره و من هم دوست داشتم یا با هم باشیم یا در حمزه باشم. 🍃🌷🍃
مدافع حرم غلامرضا لنگری زاده 🍃🌷🍃 درتاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۲۱# در شهر کرمان در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. ۵ خواهرو برادر بودند. پس از سه فرزند دختر و بعد از ده سال ، ایشان متولدشد.تنها برادرش که کوچکتر ّبود ۲ سال قبل از ایشان از دنیا رفته بود.😔 🍃🌷🍃 متاهل بود و دو فرزند به یادگاردارد. مونس خانوم و آقا محمود رضا. 🍃🌷🍃 در نوجوانی پدرش را از دست داد😔، چون  ایشان بزرگ خانواده بود ، نسبت به زندگی خانواده می کرد. 🍃🌷🍃 ایشان علی رغم اینکه در زمینه هم خیلی بود در آن شرایط را کرده و مشغول به آزاد در تعویض روغن در شهر کرمان شد. 🍃🌷🍃 در سن ۲۱ تصمیم به ازدواج گرفت و یکی از های همسر آینده اش ، و از بودن بود. 🍃🌷🍃
می گفت: "ما باید برویم تا به مرزهای خودمان کشیده نشه، عقیده داشت تمام این ها در همسایه و همراه ایران برای اینه که آمریکا و اسرائیل دشمنی و بغض و کینه شان علیه ما را به سرانجام برسانند." من درباره های فکر می کردم، ولی شدن از او برایم بود. سال تمام کرد تا به برسد و آخر هم این شد. 🍃🌷🍃 هم به های نظامی روی آورد و هم روی و می کرد، هم می خواست و از دل به بشویم.😭 🍃🌷🍃 پدر از دنیا رفته بودو مادر و خواهراش بودند😔. جوانشان هم سال پیش در سانحه ای را از دست داده بود،😔 هنوز در فرزندش می سوخت.😭😭 🍃🌷🍃
رفتن برای خیلی بود. می گفت تا شما نشوید# نمی روم. می رفت . وزنش کمی زیاد بود. خیلی می کرد تا وزنش به تناسب برسد. ما باهاش می رفتیم جنگل قائم. 🍃🌷🍃 آنجا می کرد، می دوید و و می کردیم. از می زد. را وقت می خواند. هم که از ی اش ن شد؛ مخصوصاً ایام و ایامه .😭 🍃🌷🍃 یک بار با می خواست برود . تا تهران هم رفت، اما آنجا متوجه شدند و برش گرداندند. 😭 🍃🌷🍃 یک روز گفت یک نفر بهم گفته اگر می خواهی بروی ، و را بفرست . همین را کرد. ما رفتیم . من بودم. کنار اباعبدا... علیه السلام🌷 برایش خیلی دعا کردم. 🍃🌷🍃 گفتم: "خدایا اگر رفتن به به نفع است، اگر او می تواند به بیت علیه السلام🌷 و زینب (س)🌷 کند، کن. 🍃🌷🍃 از که آمدیم، زیاد نکشید. جور شد و صدایش زدند برای رفتن به . ماه بود.😭😭 🍃🌷🍃
این ۳۱ در پاسداران انقلاب اسلامی کرد،بعضی روزها می دیدم که بعد از کاری که همه می رفتند، در محل می ایستاد و مشغول کار می شد. 🍃🌷🍃 در سال های ۸۸# و ۹۴ به عنوان شد و در سال جاری نیز در طرح اشتر مسلح از دستان پاسداران انقلاب اسلامی # تقدیر دریافت کرد. 🍃🌷🍃 شمس آبادی از سال ۸۷# به مدت ۴ در استان کرد. 🍃🌷🍃 در به دلیل و هوای و هایی که دارد برای هر کسی ممکن نیست ولی این این را برای کرده بود و در مدت منشاء بزرگی در #بندرعباس شد. 🍃🌷🍃 ازشون درخواست کردیم که بعد از به در کنار ما دهد که بدون چشم داشتی این را کرد و تا اواسط فصل های محول شده را به احسن انجام دادند. 🍃🌷🍃
ایشان چندین بار توسط ریاست محترم قوه قضائیه و معاون اول شان مورد تقدیر و تشکر قرار گرفت بطوری که تحسین هر و به کار قضاوت را بر می انگیخت. 🍃⚘🍃 بار ها برای خانواده نیازمند و سایر افراد زمینه ، و حتی نقدی را فراهم می کرد بطوری که دفتر ایشان برای افرادی که مشکلی داشتند بود. 🍃⚘🍃 در حد توان و اکثر اوقات بطور کامل مراجعین را برطرف می کرد، در آن زمان به یکی از دوستان گفته بود که بعضی اوقات  بیش از نفر به دفترم مراجعه می کنند. 🍃⚘🍃 معتاد را یک می دانست که باید درمان بشه. به همین خاطر با تلاش و پشتکار فراوان ترک اعتیاد عین الحیات را اندازی کرد. 🍃⚘🍃 این مرکز مرکز بازپروری معتادان در غرب کشور است که بالاترین استاندارد های بهداشتی را دارد و امید خانواده هایی که می خواهند از این بلای خانمان سوز رها شوند. 🍃⚘🍃 ایشان با فراهم کردن کار و آموزی برای خطر ضمن بخشی از   زندگی خانواده آنها زمینه کسب را برای آنها فراهم کرد  تا بعد از آزادی بتونند زندگی خود را بگردانند. 🍃⚘🍃
📌 داری اهل بیت علیهم السلام" 🌞 روزی امام (ع) در هنگام طواف از پرسید، چرا این‌گونه اندوهگین و برافروخته‌ای؟ مفضل پاسخ داد: وقتی حکومت را با این مال و قدرت می بینم، با خود می‌گویم اگر این همه و مال، در دست شما بود، ما نیز در آن همراه شما بودیم" و یاریتان می کردیم." امام صادق(ع) فرمود: ای مفضل! اگر حکومت در دست ما بود، 🌗 و تدبیر امور می کردیم، 🌞 به و وضع زندگی مردم می پرداختیم و خودمان همانند اميرمؤمنان (ع) خوراک خشک و جامه‌های استفاده می کردیم. در غیر این صورت، اگر به روشی جز روش (ع) عمل کنیم، جایگاه ما آتش جهنم است.. . 📚نعمانی، الغیبه، ص۲۸۷.
به روایت از یکی از دوستان : داری ۳ هستند ،درست یک مانده به ، مادر خانم ایشان فوت میکنند و ایشان اطرافیان را مجاب میکنند که به هیچ وجه حرفی به نزنند. 🍃🌷🍃 به اتفاق و خود، محسن بعنوان هوایی شده بودند. روز و داشت. های کندی صورت میگرفت درست سه ماه قبل از محرم برنامه قرار شد با 23 جلوی های متخاصم شود. نشست قبضه و و روحی کنارش بودند. 🍃🌷🍃 بطور یکنواخت 23 انجام میشد تا اینکه طی اعلان سیم مبنی بر رخنه گروهی از و رفتند. 🍃🌷🍃 کار به جایی رسید که نیروی مقابل به حدی شدکه کار به نشینی کشید  در این اوضاع قبضه نشست و گفت که باکمک حبیب ماشین رو حرکت بدهد. 🍃🌷🍃
بسم‌الله الرحمن الرحیم 🦚 <●●●●>🦚<●●●●> 🦚 🦚 <●●●●>🦚<●●●●> 🦚 ✅➖هر کسی مردم را از آینده ناامید کند ✅➖هر کس ایمان مردم را تضعیف کند ✅➖چه بداند ✅➖چه نداند 🦚< ●●●●>🦚<●●●●>🦚 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم