🔺🔺🔺
❂○° #وصیٺـــ_نامہ °○❂
🍂این را بگویم که همیشه در پی سخنان امام عزیز باشید و به رهنمودهای این رهبر دلسوز مستضعفان و نائب آقا امام زمان (عج) عمل کنید و قدر این ابر مرد تاریخ را بدانید که هر کلامش از هزاران گوهر گرانبها بیشتر ارزش دارد و اگر حرفهای امام را (خدا نکرده) گوش نکنید خون شهدا پایمال میشود...در کارهایتان خدا را در نظر بگیرید و جز به اسلام به چیز دیگری فکر نکنید، چون اعتقاد به اسلام انسان را به والاترین مقام که شهادت در راه خداست 🍂
#شـهید_احمد_گودرزی🌷
#سـالروز_شـهادت
@azkarkhetasham
❖﷽❖
شهیــدے ڪہ
ماننـد مادرش #زهرا
بین در و دیوار
سوخت و پرڪشیـد...
میگفت:
شناختن دشمن #ڪافے نیست
باید #روش_های_دشمن را شناخت.
#شهید_عباس_دانشگر
یادش با ذڪر خوشبوے صلوات 🌹
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
#خاطرات_شهدا
توی دلِ دشمن بودیم ،
یک داعشی که دشداشه ی سفید
و بلندی پوشیده بود و صورتش رو
با چفیه ی قرمزی پوشونده بود ،
با اسلحه اش ما رو می پایید
پیکری متلاشی شده و تکه تکه
شده رو نشونمون داد و گفت:
این ، همان جسدیه که
دنبالش هستید!
میخکوب شدم
از درون آتش گرفتم.
مثل مجسمه ها خشک شدم
رو کردم به حاج سعید و گفتم:
من چه جور این بدن رو شناسایی
کنم؟!
این بدن ارباً اربا شده!!!
این بدن قطعه قطعه شده!!!!
بی اختیار رفتم طرف داعشی
عقب رفت و اسلحه اش رو مسلّح
کرد و کشید طرفم
داد زدم:😡
پست فطرتا ...!!
مگه شما مسلمون نیستید؟!
مگه دین ندارید؟!
پس کو سرِ این جنازه؟!
کو دستهاش؟!!!
حاج سعید حرفهام رو تند تند برای
اون داعشی ترجمه می کرد.
داعشی برای اینکه خودش رو
تبرئه کنه می گفت:
این کار ما نبوده ،
کارِ داعشِ عراق بوده.
دوباره فریاد زدم:
کجای شریعت محمد اومده
که اسیرتون رو اینجور قطعه
قطعه کنید؟!!! .....
شهید مدافع حرم
#شهیدمحسن_حججی
#یادش با صلوات
📕حجت خدا
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
خدا نوشته مرا پاسبانشان باشم مدافع حرم عمه جانشان باشم خدا نوشته که بعد از هزار و اندی سال شعاعی ا
#خاطرات_شـهدا
💠جشن تولدی به میزبانی شهدا
سیده رقیه نوری تولد 9 سالگیاش را در گلزار شهدا وکنار مزار پدرش میگیرد. مهمان این جشن تولد هم خانواده شهدا و دوستان شهید میشوند.
🔰پدرم 👴من را خیلی دوست داشت.❤️ من هم خیلی او را دوست داشتم. همیشه برایم قصه میگفت، هدیه🎁 میخرید. من هم جشن 🎈تولد 9 سالگی ام را در کنار خانه بابا یعنی مزارش گرفتم. خواستم بابا هم در #تولد من باشد. 😇بابای من پیش خداست و زنده است. او ما را نگاه میکند. خوشحالم که بابا بعد از سالها به #آرزویش رسید. 💯بابا به مراد دلش رسید. دلم برایش تنگ میشود، ولی مامان اجازه نمیدهد که برایش دلتنگی و گریه کنم.😔
🔰 من میدانم که بابای من زنده است😍 و اگر من گریه کنم ناراحت میشود. من هر وقت دلتنگش💔 میشوم میروم پیش مزار شهدا. دوست دارم زود زود به بابا سر بزنم. هر وقت سر مزار🕊 بابا میروم به بابا میگویم که بابا جان #شهادتت مبارک. از بابا میخواهم که به مامان و داداشهایم صبر بدهد.‼️
🔰 میگویم بابا خوشحالم ☺️که پیروز شدی. من همیشه مداحیهای بابا را گوش میدهم🎧. رقیه با همان صدای مهربان و آرام کودکانهاش از وصیت #پدر_شهیدش برایمان اینگونه میگوید: ⬅️بابا به من میگفت: وقتی من شهید 🕊شدم هیچ وقت گریه نکن. باید خوشحال باشی که پدرت به آرزویش 💫رسیده، سعی کن کمک حال مادرت باشی👌. مراقب خانه باش. دختر خوبی باش و درسهایت را بخوان.🌀
✍راوی؛دخـتر شـهید
#شـهید_سیدجاسم_نوری🌷
#سـالروز_ولادت
@azkarkhetasham
پنج شنبه های دلتنگی💔
بعضیها
#پنـج شنـبه که میشود،
هوایی روزهای وداع میشوند..
به یاد
آخرین نگاه،
از آنها که رفتند تا بمانیم....
شادی ارواح طیبه #امام و #شهدا
و همه در گذشتگان
#صلوات_وفاتحه_ای نثار کنیم 🍃
#باز_پنجشنبه_ویاد_شهدا_باصلوات
از کرخه تا شام
⭕️با آمدن پدر به منزل🏡 #احمد به استقبال او میرفت و برای او چای☕️ میریخت و لباسهای پدر را میشست و #ناخنهای دست پدر را میگرفت تا دستان پدر #هنوز_هم منتظر مهربانی احمد باشد😔
⭕️پدر از دوری فرزند رنجیده💔 ولی اکنون دیگر #خوشحال است که فرزند خود را در راه دفاع👊 از راه #حضرت_زینب(س) و مقاومت و بیداری اسلامی و ارزشهای اسلام و انقلاب تقدیم کرده و این هدیه را عامل #شفاعت خود در روز قیامت میداند.
#شهید_احمد_حاجیوند_الیاسی
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
•یاد او در سینه کردم جـامه بوی گـل گرفت •دم زدم از زلـف او هنگامه
#خاطرات_شـهدا
💠آخرین آرزو
🔰عملیات💣 خیبر رو به اتمام بود که ناگهان با پاتک سنگین عراقیها مواجه شدیم.😨 تشکیلات نظامی آنها خیلی قوی به نظر میرسید، به ازای هریک نفر از نیروهای ما یک تانک وجود داشت. همه بچهها ترسیده بودند.😰 با اینکه شش آرپیجی زن ماهر در گردان فعالیت میکردند، اما به علت #فشارهای_عصبی و ضعف روحیه کار زیادی از دستشان برنمیآمد. ⚠️
🔰آخوندی سریع آرپیجی را در دست گرفت و چند تانک را منهدم کرد🚧 و از رزمندهها 👥خواست تا #روحیه خود را حفظ کنند با این کار او جان تازهای گرفتیم.💯 ناگهان در نزدیکی او گلوله تانک اصابت کرد، هراسان به طرفش دویدیم،🏃 پایش قطع شده بود میخواستیم عقبنشینی🔙 کنیم، اما محمدجواد اصرار داشت منطقه را ترک نکنیم.❌
🔰 «بجنگید⚔ اگر عقب نشینی کنید میگویند که شکست خوردهاند ولی اگر #شهید شویم میگویند‼️ که تا آخرین نفس جنگیدند و شهید🕊 شدند.» در آخرین لحظات وصیت📝 کرد #محاسنش را بتراشیم و آرم سپاه را از روی لباسش برداریم.😔
🔰محمد جواد میدانست که #پیکرش برای سالهای طولانی در زیر آفتاب☀️ داغ خاک عراق خواهد ماند، و اگر نیروهای بعثی👿 او را با لباس سپاه ببینند، حتماً او را قطعه قطعه🔪 میکنند. پس از چند ثانیه آخوندی از هوش رفت. چشمانش 👁را بستم. سردار دلاور گردان ما به #آرزوی دیرینهاش رسید 😇و ما نیز سر به زیر و #شرمنده پس از اجرای وصیت او منطقه را ترک کرده😭 و به عقب بازگشتیم...۱۲ سال بعد برادران عزیز گروه #تفحص پیکر خسته او را به کشور🇮🇷 بازگرداندند...
#شـهید_محمدجواد_آخوندی🌷
#سـالروز_شـهادت
@azkarkhetasham