eitaa logo
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
4.3هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
6.6هزار ویدیو
129 فایل
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین @barahin آیدی مدیر @Sotoudeh2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺3. گفت‏ وگوی علی علیه‏ السلام با با استقرار حاکمیت و بیعت مردم با وی، اوضاع به شکلی آرام شد. ابوبکر و یارانش که پایه‏ های حاکمیت‏شان را تثبیت شده و معترضان را در حالت سکوت و پذیرش وضع موجود مشاهده کردند، تا حدودی تلاش کردند با دل‏جویی از مخالفان، به‏ ویژه شخص امام علیه‏ السلام، مانع هرگونه و خطر بالقوه از جانب آنان شوند. ابوبکر در راستای همین سیاست، خواهان گفت‏ وگوی با حضرت شد و سعی کرد با تمسک به حدیثی که به قول خودش از رسول‏خدا (صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله وسلم)شنیده بود، علیه امام استدلال کرده، اقدام خویش مبنی بر به‏ دست‏گیری قدرت و غصب خلافت رسول‏ خدا (صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله وسلم ) را توجیه نماید. او گفت: 👈از ‏ خدا شنیده که امتش بر گمراهی جمع نخواهد شد و وقتی اجتماع مردم را بر گردش دیده است با تمسک به همان حدیث، خلافت را به دست گرفته است. در مقابل، علیه‏ السلام با رد دیدگاه و این‏که آیا من و کسانی که در اجتماع حضور نداشتند و مخالف به شمار می‏ آیند، جزء نیستند؟ با طرح و جایگاه خود در جامعه، نزد رسول‏ خدا (صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله وسلم) و اسلام و گرفتن اقرار از ، حاکمیت خلفا و ریاست ابوبکر بر دنیای اسلام را می‏شمرد. جریان گفت‏ وگو میان امام علی علیه‏ السلام و ابوبکر را امام علیه‏ السلام به نقل از پدر بزرگوارش از امام علیه‏ السلام نقل می‏کند. طبق این نقل، درصدد دل‏جویی از علیه‏ السلام برآمده، به ایشان می‏گوید: 👇 برای ، زمینه‏ چینی نکرده و رغبتی به آن نداشتم؛ نه به حریصم و نه آن را دارم، چون نه دارم و نه ‏‌ای که با اتکا به آن‏ها به فکر غلبه بر دیگران باشم. اما از من دل‏گیر و از خلافت، گلایه‏ مندی و... 👈👈 علیه‏ السلام در پاسخ می‏فرماید: اگر رغبتی به نداشتی و به آن نبودی چرا زیر بار آن رفتی، در حالی‏ که به عدم توانایی‏های خود معترفی؟!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آن‏گاه علیه‏ السلام از سؤل می‏کند:👇 کسی که می‏خواهد امور مسلمانان را به دست گیرد باید چه ویژگی‏هایی داشته باشد؟ بعد از برشماری برخی خصوصیات، ساکت می‏ماند و امام علیه‏ السلام با بیان ویژگی‏های خود، را سوگند می‏دهد که اگر این ویژگی‏ها را قبول دارد، تصدیق کند که همه مورد تصدیق قرار می‏گیرد. یکی از این فرازها حدیث غدیر است:👇👇 (((تو را به سوگند، آیا با استناد به حدیث رسول‏ خدا (صلی‏‌الله‌علیه‌وآله وسلم) در روز ، من مولای تو و هر مسلمانی هستم یا نه؟ گفت: البته که شما هستید.. 📍ادامه.... 🔵🔴🔵 ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin
🔺4. نفره خلیفه برای تعیین جانشین، امر خلافت را به شورایی واگذار کرد که همه از سران و بزرگان اصحاب در آن روز به‏ شمار می‏ آمدند. این متشکل از تن از اصحاب بود که به دستور عمر برای تعیین خلیفه بعد از باید رایزنی می‏کردند. 👈ترکیب شورا به گونه‏ ای بود که امکان علیه‏ السلام برای منتفی بود. امام علی علیه‏ السلام با این‏که می‏دانست از طریق این شورا به حق خود دست نخواهد یافت، برای اتمام حجت در شورای انتخاب خلیفه شرکت کرد و بر خود و ربایندگان خلافت اسلامی از کانون اصلی‏ اش تأکید کرد. حضرت علیه‏ السلام اقدام مبنی بر ترکیب شورا و نامزد کردن تن و برابر قرار دادن آنان را با ایشان کرده و فرمود: 👇👇👇 ((( جزء آن نفر قرار داد و امتیازات مرا به شمار نیاورد و حتی برخی از آنان را بر من داد. او قرابت و را نسبت به رسول‏ خدا (صلی‏‌الله‏‌علیه‏‌و‏آله وسلم) نادیده انگاشت، با آن‏که هیچ یک سابقه مرا در اسلام و گذشته درخشان ‏ها و... مرا ندارند....))) امیرالمؤمنین علیه‏ السلام، در شورای نفره برگزیده که برای انتخاب خلیفه گرد آمده بودند خطبه‏ای و نطق بلندی ایراد کرده، با شمردن خصوصیات و امتیازات خود در اسلام و نزد رسول‏ الله (صلی‏‌الله‏‌علیه‏‌و‏آله وسلم) بر ایشان اقامه نمود و از اعضا علیه اقدام اشتباهشان گرفت. حضرت با بیان خصایل و ویژگی‏های خویش، آنان را سوگند داد تا هر آن‏چه از خصوصیات مطرح شده از جانب امام علیه‏ السلام را می‏دانند و قبول دارند تأیید کنند و آنان نیز چنین کردند. بیان امام علی علیه‏ السلام که در منابع، اصطلاحاً به حدیث « » معروف است، در واقع بر دانسته‏ ها و یادکردی بر ‏های کسانی بود که به گونه‏ ای در تضییع مسلم امام علیه‏ السلام دست داشتند. آنان بیگانه از آن‏چه علیه‏ السلام بیان می‏داشت نبودند و سابقه و صحنه‏ های درخشان ایشان را در اسلام و نزد رسول‏ خدا (صلی‏‌الله‏‌علیه‏‌و‏آله‌ وسلم)به خاطر داشتند. در المناقب سخنان علی علیه‏ السلام در شورا و سوگند دادن اعضای آن را ذکر می‏کند که در آن، حضرت از حق خود و به بی‏راهه کشاندن حاکمیت دنیای اسلام شکایت می‏کند و از ترس بازگشت مسلمانان به سوی کفر اقدامی برای بازپس‏گیری انجام نمی‏دهد. ایشان پس از آن‏که دیدند اعضای شورا همان‏ طور که پیش‏ بینی می‏شد برای خلافت با بیعت کردند، همه افراد را مورد خطاب قرار داده از ایشان خواست تا به سخنانش گوش فرا دهند و آن‏چه را قبول دارند بپذیرند تا حجت بر آنان تمام باشد. امیرالمؤمنین ضمن بیان ویژگی‏های منحصر به فرد خود، به مسئله غدیر نیز اشاره فرمود و بر صحت و درستی آن از حاضران در شورا اقرار گرفت. 👈فرمود: را به خداوند سوگند می‏دهم آیا در میان شما فردی به غیر از من وجود دارد که رسول‏ خدا (صلی‏‌الله‏‌علیه‏‌و‏آله وسلم) در مورد او فرموده باشد: «هر کس مولای اویم، علی مولای اوست، خدایا دوست بدار کسی که او را دوست دارد و دشمن بدار کسی که با او دشمن است»؟ همگی سوگند خوردند که نه. در حدیث دیگر چنین آمده است: شما را به خدا سوگند می‏دهم آیا در میان شما غیر از من کسی هست که رسول‏خدا (صلی‏‌الله‏‌علیه‏‌و‏آله وسلم)در روز غدیر خم او را به امر خداوند به خلافت منصوب کرده و گفته باشد: «هر کس من مولای اویم علی علیه‏ السلام مولای اوست، خدایا دوستان علی را دوست بدار و دشمنانش را دشمن باش»؟ گفتند: . خطبه حضرت یا حدیث در بسیاری از منابع گذشته به‏ طور مفصل یا مختصر ذکر شده است. به همین سبب گاهی برخی از قسمت‏های حدیث در منبعی آمده که در دیگری نیامده است. به عنوان نمونه در المناقب که نگارنده به آن مراجعه کرده، به حدیث غدیر اشاره نشده است، در حالی‏که شیخ طوسی در الامالی با همان سند مناقب، از این سخنان حضرت یاد کرده و حدیث غدیر هم در آن آمده است.... 📍ادامه.... 🔵🔴🔵 ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin
🔺5. دوران از موارد دیگری که امام‌علی علیه‏ السلام به جریان اشاره و مسئله جانشینی خود را مطرح فرمود، اجتماعی است که در ایام خلافت و در مسجد مدینه تشکیل یافته بود. طبق گزارش سلیم، بسیاری از مهاجران و انصار در مسجد مدینه گرد آمده بودند و در آن اجتماع، حضرت علی علیه‏‌السلام و فرزندان بزرگوارش نیز حضور داشتند. وی فهرست افراد سرشناسی را که در آن اجتماع حضور پیدا کرده بودند، آورده است. در این محفل از و افتخارات قبیله‏‌ای یاد می‏شد؛ هر دسته از مهاجران و انصار به فضایل و افتخارات قبیله‏‌ خود اشاره می‏کردند. معیار و فضایل و افتخارات، سخنان ‏ خدا (صلی‏‌الله‏‌علیه‏‌و‏آله) درباره هر قبیله و مردان آن‏ها بود. هم‏چنین به سابقه و فداکاری در اسلام و حضور در جنگ‏های آغازین اسلام افتخار می‏کردند. علیه‏ السلام و به پیروی از ایشان، شیعیان در این میان ساکت و تنها نظاره‏ گر ماجرا بودند. سابقه درخشان علی علیه‏‌السلام در اسلام و جایگاه ایشان در میان امت و نزد رسول‏ خدا(صلی‏‌الله‏‌علیه‏‌و‏آله وسلم) و... موجب توجه عده‏ ای به سوی ایشان شد و از او خواستند تا اظهار نظر نماید. آنان همه علی علیه‏‌السلام را می‏شناختند و به سوابقش آشنایی داشتند، شاید در پی این بودند که حضرت به نفع این یا آن قبیله داشته باشد. علیه‏ السلام با توجه به همان معیار مورد قبول جمع که خود نیز بی‏ نهایت به آن وفادار بود، لب به سخن گشود و با ذکر افتخارات ویژه که از قِبل اسلام و از جانب رسول‌خدا نصیبش شده بود، به برتری و مقدم بودن خود برای حکومت و خلافت استناد کرد؛ سخنانی شبیه آن‏چه بارها عنوان کرده بود، بیان داشت و از آنان بر راست بودن جریان غدیر و مسئله ولایت بر جهان اسلام اقرار گرفته، سوگندشان داد تا هر آن‏چه در غدیر دیده و از کلمات رسول مکرم اسلام به خاطر دارند با شنیدن کلامش نمایند:👇👇👇👇 (((آیا اقرار می‏کنید که رسول خدا (صلی‏‌الله‏‌علیه‏‌و‏آله وسلم) در غدیر خم مرا طلبید و را اعلام نمود و آن‏گاه فرمود: که به این خبر را اعلام کنند؟ گفتند: آری قسم به خدا [ ‏کنیم]. حضرت پس از یادآوری سابقه و گذشته پر از جلال و شکوه خود در اسلام و تمسک به آیات الهی و... به روز غدیر و مسئله مهم ولایت مسلمانان اشاره می‏کند:👇👇👇 (((ای جماعت شما را می‏دهم، آیا می‏دانید وقتی این آیات نازل گردید: «ای ، خداوند متعال، رسول‏ خدا و را اطاعت کنید» و «تنها خدا و رسولش شماست و آن‏هایی که ایمان آوردند و همان‏ها که نماز برپا می‏دارند و در حال زکات می‏پردازند» و «آیا گمان کردید که به حال خود می‏شوید، در حالی‏که خداوند هنوز کسانی از شما را که کردند و غیر از و و را محرم اسرار خویش نمی‏دانند»، مردم از رسول‏ خدا (صلی‏‌الله‏‌علیه‏‌و‏آله‌ وسلم)پرسیدند: یا رسول‏ اللّه‏ این آیات شامل همه مؤمنان است یا اختصاص به بعضی دارد؟ خداوند به دستور داد که ‏ امر مردم را به آنان بشناساند و همان گونه که نماز، زکات و حج‏شان را توضیح داد و احکام‏شان را بیان کرد، مسلمانان را نیز بیان کند. در پی این دستور الهی بود که رسول خدا (صلی‏‌الله‏‌علیه‏‌و‏آله وسلم)در غدیر خم به و زمام‏داری مسلمانان منصوب کرد و در خطبه‏ ای فرمود: 👇👇 «ای ، خداوند مأموریتی بر عهده من نهاده است که به سبب آن سینه‏ ام تنگ شده و از نپذیرفتن آن توسط مردم و احتمال می‏دهم عده‏ ای زیر بار آن نروند، اما خداوند از عدم ابلاغ آن مرا وعده داده است...» سپس خطبه‏ای خواند و فرمود: «ای مردم آیا می‏دانید که خدای متعال من و من مولای هستم که بیشتر از خود مؤمنان به آن‏ها صاحب ؟» مردم گفتند: آری یا رسول‏ اللّه‏. آن‏گاه اظهار داشت: 👇👇 « ! » من برخاستم و ایشان فرمود: 👇👇 «هر کس من اویم این علی مولای اوست. خداوندا دوست بدار هر کسی علی را دوست دارد و دشمن باش هر که با علی دشمنی ورزد...» همه [جمعیت حاضر در مسجد با شنیدن کلام امام (علیه‏‌السلام )حضرت را تصدیق کرده] گفتند: آری ما این سخنان را و به صداقت آن می‏دهیم. 🔵🔴🔵 ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin
❌پاسخ شبهه دوم : بسیاری از کسانی که در بودند با بیعت نکردند این نشان میدهد که خم را فراموش نکرده اند طوری که در کتاب بخاری ( البخاری الجعفی، ابوعبدالله محمد بن إسماعیل (متوفاى۲۵۶هـ)، صحیح البخاری، ج ۶، ص ۲۵۰۵، تحقیق د. مصطفی دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، ۱۴۰۷ - ۱۹۸۷. ) 👈این روایت آمده که بن خطاب گفت:👇👇👇 عن عمر : حین توفى اللّه نبیّه صلى اللّه علیه وسلم أنّ الأنصار خالفونا، واجتمعوا بأسرهم فى سقیفة بنى ساعدة وخالف عنّا على والزبیر ومن معهما . عمر گوید:۰ بعد از پیامبر صلی اله علیه وآله، با ما در امر خلافت کردند و همه آنها در جمع شدند و علیه السلام و و همراهان آن دو نیز با ما کردند. و در جایی دیگری از کتاب صحیح البخاری، ج ۴، ص ۱۵۴۹، تحقیق د. مصطفی دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، ۱۴۰۷ - ۱۹۸۷. این روایت آمده که حدثنا یحیى بن بُکَیْرٍ حدثنا اللَّیْثُ عن عُقَیْلٍ عن بن شِهَابٍ عن عُرْوَةَ عن عَائِشَةَ ... وَعَاشَتْ بَعْدَ النبی صلى الله علیه وسلم سِتَّةَ أَشْهُرٍ فلما تُوُفِّیَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِیٌّ لَیْلًا ولم یُؤْذِنْ بها أَبَا بَکْرٍ وَصَلَّى علیها وکان لِعَلِیٍّ من الناس وَجْهٌ حَیَاةَ فَاطِمَةَ فلما تُوُفِّیَتْ اسْتَنْکَرَ عَلِیٌّ وُجُوهَ الناس فَالْتَمَسَ مُصَالَحَةَ أبی بَکْرٍ وَمُبَایَعَتَهُ ولم یَکُنْ یُبَایِعُ تِلْکَ الْأَشْهُرَ. 👈 زهرا سلام الله علیها بعد از صلی الله علیه و آله و سلم ماه زنده بود ، وقتی از دنیا رفت ، شوهرش او را شبانه دفن کرد و را خبر نکرد و خود بر او نماز خواند . تا فاطمه علیها السلام زنده بود ، علی علیه السلام در میان مردم احترام داشت ؛ اما وقتی فاطمه علیها السلام از دنیا رفت، مردم از او روی گرداندند و این جا بود که علی علیه السلام با ابوبکر مصالحه و بیعت کند . علی علیه السلام در این ماه که فاطمه علیها السلام زنده بود ، با ابوبکر بیعت نکرده بود. ماوردی شافعی و ابویعلی حنبلی در أحکام السلطانیة (هر دو عالم کتابی با همین نام دارند) به این نکته اشاره کرده‌اند که مشروعیت خلافت بخاطر بیعت عده‌ محدودی بوده است در این‌باره گفته‌اند: قَدْ اخْتَلَفَ الْعُلَمَاءُ فِی عَدَدِ مَنْ تَنْعَقِدُ بِهِ الْإِمَامَةُ مِنْهُمْ عَلَى مَذَاهِبَ شَتَّى ؛ فَقَالَتْ طَائِفَةٌ لَا تَنْعَقِدُ إلَّا بِجُمْهُورِ أَهْلِ الْعَقْدِ وَالْحَلِّ مِنْ کُلِّ بَلَدٍ لِیَکُونَ الرِّضَاءُ بِهِ عَامًّا وَالتَّسْلِیمُ لِإِمَامَتِهِ إجْمَاعًا ، وَهَذَا مَذْهَبٌ مَدْفُوعٌ بِبَیْعَةِ أَبِی بَکْرٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ عَلَى الْخِلَافَةِ بِاخْتِیَارِ مَنْ حَضَرَهَا وَلَمْ یَنْتَظِرْ بِبَیْعَتِهِ قُدُومَ غَائِبٍ عَنْهَا من تنعقد به الإمامة. 👈به تحقیق در بیعت کنندگان که در انعقاد نقش دارد، اختلاف کرده اند که بعضی از آنها بر مذاهب گوناگونی هستند طایفه‌ای گفته‌اند که امامت جز با اجماع اهل حل و عقد از هر شهری منعقد نمی‌شود؛ تا این رضایت عموم مردم از آن استنباط شود و همه مردم تسلیم امامت او باشند، این دیدگاه مردود است به واسطه بیعت با ابوبکر بر خلافت که تنها حاضران با او بیعت کردند و اصلا منتظر آمدن و بیعت غائبان نشدند. الأحکام السلطانیّة للماوردی: ۳۳ص والأحکام السلطانیّة لأبی یعلى محمد بن الحسن الفراء:ص ۱۱۷. یعنی تنها حاضران در با بیعت کردند و او را انتخاب کردند و اصلا منتظر دیگر اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وآله که همه آن‌ها در جیش اسامه یا در جاهای دیگر حضور داشتند، نماندند و را انتخاب کردند. قرطبی نیز، خلافت را با بیعت (عمر) دانسته و می‌نویسد: فإن عقدها واحد من أهل الحل والعقد فذلک ثابت ویلزم الغیر فعله خلافا لبعض الناس حیث قال : لا تنعقد إلا بجماعة من أهل الحل والعقد ودلیلنا أن عمر رضى الله عنه عقد البیعة لأبی بکر. اگر امامت و خلافت توسظ یک از اهل حل و عقد منعقد شد، بر دیگران لازم است که آن را قبول کنند بر خلاف عده‌ای ازمردم که می‌گویند خلافت و امامت منعقد نمی‌شود مگر با جماعت اهل حل وعقد ولی دلیل ما این است که (که یک نفر بود ) با ابوبکر بیعت کرد. الأنصاری القرطبی، ابوعبد الله محمد بن أحمد (متوفاى۶۷۱هـ)، الجامع لأحکام القرآن، ج ۱، ص ۲۶۹، ناشر: دار الشعب القاهرة. 👈در اینجا بر این مطلب اشاره می‌کند که بیعت با ابوبکر توسط جمیع اهل حل و عقد نبود، دلیل این مطلب را فقط بیعت با می‌داندکه گروهی نبوده است. ✍ 🔵🔴🔵 ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521
باسلام (توضیح موضوع) وَقَالَ علیه السلام: خُذِ الْحِکْمَةَ أَنَّی کَانَتْ، فَإِنَّ الْحِکْمَةَ تَکُونُ فِی صَدْرِ الْمُنَافِقِ فَتَلَجْلَجُ فِی صَدْرِهِ حَتَّی تَخْرُجَ فَتَسْکُنَ إِلَی صَوَاحِبِهَا فِی صَدْرِ الْمُؤْمِنِ. (و درود خدا بر او فرمود: را هر کجا که باشد، فراگیر، گاهی حکمت در سینه است و بی‌تابی کند تا بیرون آمده و با همدمانش در سینه مؤمن آرام گیرد.) [1] . از این رو رسول گرامی‌اسلام صلی الله علیه وآله به یهودی، ، و دیگر اقوام و أدیان اجازه می‌داد که در کشور اسلامی و شهر مدینه، داشته باشند، و مردم را« » کنند. در امام علی علیه السلام نیز طبیب حق داشتن مطب و درمان بیماریها را داشت. 👈در صورتی که در دیگر حکومت‌ها و حاکمیّت‌ها از اینگونه خبری نبود و نیست. ❌اجازه ویزیت کردن پس از ضربت خوردن حضرت علیه السلام ،پیشنهاد دادند که بیاورند. در میان اطباء معروف آن روز« عمرو هانی سلونی»، از همه مشهورتر و صاحب کرسی، و مذهب او بود. او را آوردند، و امام هم نکرد. 👈یعنی از علم و تخصّص باید استفاده کرد، هر جا و توسط هر کسی که باشد. (آنگونه که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم به طبیب در مدینه اجازه باز کردن مطب داد.)👇 طبیب گفت: گوسفند بیاورید. آوردند، و به دستور طبیب آن گوسفند را ذبح کردند. طبیب گوسفند را گرفت، و گرم بر روی زخم گذاشت و با فشار در آن دمید تا آنکه شُش در زخم سر علیه السلام فرو رفت، کمی صبر کرد و آن را بیرون آورد، دید که زهر به مغز سر رسید، گفت: . [۲] ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (1) حکمت 79 نهج‌البلاغه معجم‌المفهرس محمد دشتی. (2) ناسخ التواریخ ج 4 ص 286 ✍ 🔵🔴🔵 ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin
📌تخریب شخصیت امام (ع) توسط .... 🖌پاسخ به یک سوال: ◀️یکی از تهمت هایی که از طریق منابع به منابع نیز راه یافته است، (بسیار ازدواج کننده) و (بسیار طلاق دهنده) بودن امام حسن(ع) است. به گونه ای که در برخی منابع هفتاد، نود و گاه 250 همسر برای آن حضرت ذکر کرده اند. این تهمت ها آنقدر گسترش یافت که حتی برخی منابع شیعی را نیز تحت تأثیر قرار داده است. ◀️در پاسخ به این شبهه چند نکته حائز اهمیت است: ◀️نخست آنکه بنابر نقل طبری(م310ق) و مسعودی(م346ق)، منصور عباسی برای تحقیر سادات حسنی این تهمت را در میان مردم شایع کرد. ◀️قابل ذکر است که این روایات جعلی و سند آنها دارای خدشه هستند. محتوای آنها نیز، برخلاف و کلام خود اهل بیت است که در آن زنان عمل نزد خدواند است. به عنوان طبق گزارشی، امیرمؤمنان (ع) فرمودند: «طلاق، قبیح است و من آن را دارم.» ◀️امام حسن(ع) دو تا زن را به دلیل با امیرمومنان علیه السلام و ناسازگاری داد و این معنایش زیاد طلاق دادن یا زیاد کردن نیست. ◀️ اهل بیت چون معصوم هستند، چگونه ممکن است که فعلی و را آنهم به فراوانی مرتکب شوند. ◀️میتوان پرسید که، چرا در منابع تاریخی جز دو مورد آنهم با دلیل، هیچ نشانی از همسران امام نیست؟ ◀️این تعداد همسر که برای امام ذکر شده با تعداد فرزندانی(15 فرزند) که برای آن حضرت نام برده اند، هیچ تناسبی ندارد. ◀️در روایات موجود، امیرمومنان علی(ع) از رفتار امام حسن(ع) و اشتباهات مردم در تزویج دختران خود برای امام انتقاد کرده است و این با منطق امامت الهی و شواهد تاریخی به امام حسن(ع) سازگاری ندارد. 📚طبری، تاريخ الأمم و الملوك، ج8، ص؛93 📚مسعودي، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج3، ص300. 📚کلینی، الکافی، ج6، ص54، ح4- 2. 📚قاضی نعمان مغربى، دعائم الاسلام، ج2، ص257.
. 👇 ❔مگر امام حسین سید و شهداء می باشد ❗️چگونه در برخی روایات حضرت به عنوان سید الشهداء معرفی شده است ❕آیا این دو با یکدیگر تناقض ندارد ❕❕ 💠 👇 👌در این شکی نیست که از جمله القاب حضرت حمزه علیه السلام « » می باشد. 🔷 علیه السلام فرمود ؛ « از ما بنی هاشم هستند هفت نفری که خداوند مانند آنها را خلق نکرده است ؛ رسول الله آقای اول و آخر جهانیان و خاتم پیامبران ، وصی او ( علی ) سرور وصیان ، دو نوه او حسن و حسین ،و ، و جعفر و قائم » 📚 ج22 ص276 👌در روایت دیگری حبرئیل امین حضرت را چنین معرفی کرد ؛ « این بن عبدالمطلب سید الشهداء است » 📚 ج22 ص277 ❕حضرت علی علیه السلام در شوری در برابر مهاجرین و انصار چنین کردند ؛ « شما را به خدا قسم می دهم که به مانند عموی من حمزه ، شیر خدا و شیر پیامبر و ، در میان شما کسی وجود دارد » 📚 ج2 ص555 👌امام علیه السلام نیز فرمود ؛ « بر عرش مکتوب است که شیر خدا و شیر پیامبرش و سید الشهداء است » 📚 ج1 ص224 🗯از سوی دیگر خداوند در حدیث قدسی امام علیه السلام را به عنوان سید الشهداء معرفی می کند و می فرماید ؛ «او سید و سرور تمام شهداء از اولین تا آخرین آنها است و او سرور بهشت می باشد » 📚 ج44 ص238 🗯میان این دو مطلب تنافی نیست . 🔶طبق بیان پیامبر گرامی ، حضرت نسبت به شهیدان معمولی ، کسانی که پیامبر یا وصی پیامبر نیستند سید و است و شمول سرور و سید بودن او نسبت به انبیاء و امامان نمی باشد . 🔷در روایتی آمده است که پیامبر گرامی خطاب به حضرت سلام الله علیهما عرضه داشتند ؛ « شهید ما حمزه سید و سرور شهداء است . فاطمه سوال کرد آیا حمزه سرور شهدایی است که با شما شهید شده اند ( یا سرور تمام است ؟) پیامبر پاسخ دادند او سرور و سید تمام شهداء از اولین تا آخرین آنها به غیر از و است » 📚 ج22 ص280 📚 یک جلدی ص153 🗯بنابراین حضرت حمزه نسبت به شهیدان معمولی سید و سرور است و امام حسین علیه السلام نسبت به تمام شهیدان اعم از شهیدان معمولی و غیر معمولی و برتر ، سید و سرور است .
. 👇 ❔مگر امام حسین سید و شهداء می باشد ❗️چگونه در برخی روایات حضرت به عنوان سید الشهداء معرفی شده است ❕آیا این دو با یکدیگر تناقض ندارد ❕❕ 💠 👇 👌در این شکی نیست که از جمله القاب حضرت حمزه علیه السلام « » می باشد. 🔷 علیه السلام فرمود ؛ « از ما بنی هاشم هستند هفت نفری که خداوند مانند آنها را خلق نکرده است ؛ رسول الله آقای اول و آخر جهانیان و خاتم پیامبران ، وصی او ( علی ) سرور وصیان ، دو نوه او حسن و حسین ،و ، و جعفر و قائم » 📚 ج22 ص276 👌در روایت دیگری حبرئیل امین حضرت را چنین معرفی کرد ؛ « این بن عبدالمطلب سید الشهداء است » 📚 ج22 ص277 ❕حضرت علی علیه السلام در شوری در برابر مهاجرین و انصار چنین کردند ؛ « شما را به خدا قسم می دهم که به مانند عموی من حمزه ، شیر خدا و شیر پیامبر و ، در میان شما کسی وجود دارد » 📚 ج2 ص555 👌امام علیه السلام نیز فرمود ؛ « بر عرش مکتوب است که شیر خدا و شیر پیامبرش و سید الشهداء است » 📚 ج1 ص224 🗯از سوی دیگر خداوند در حدیث قدسی امام علیه السلام را به عنوان سید الشهداء معرفی می کند و می فرماید ؛ «او سید و سرور تمام شهداء از اولین تا آخرین آنها است و او سرور بهشت می باشد » 📚 ج44 ص238 🗯میان این دو مطلب تنافی نیست . 🔶طبق بیان پیامبر گرامی ، حضرت نسبت به شهیدان معمولی ، کسانی که پیامبر یا وصی پیامبر نیستند سید و است و شمول سرور و سید بودن او نسبت به انبیاء و امامان نمی باشد . 🔷در روایتی آمده است که پیامبر گرامی خطاب به حضرت سلام الله علیهما عرضه داشتند ؛ « شهید ما حمزه سید و سرور شهداء است . فاطمه سوال کرد آیا حمزه سرور شهدایی است که با شما شهید شده اند ( یا سرور تمام است ؟) پیامبر پاسخ دادند او سرور و سید تمام شهداء از اولین تا آخرین آنها به غیر از و است » 📚 ج22 ص280 📚 یک جلدی ص153 🗯بنابراین حضرت حمزه نسبت به شهیدان معمولی سید و سرور است و امام حسین علیه السلام نسبت به تمام شهیدان اعم از شهیدان معمولی و غیر معمولی و برتر ، سید و سرور است .
🔸ادامه 👇 ❕حال آنچه مورد اشکال قرار گرفته این نقل از علیه السلام در کتاب علل الشرایع است که فرمود ؛ «اما زمين قرار گرفته بر دوش ملكى و پاهاى او بروى سنگ محكم و بزرگيست، و آن سنگ بر گاو است و دست و پاهاى گاو بر پشت ماهى است در درياى اسفل، و دريا بر ظلمت، و ظلمت بر باد عقيم، و باد عقيم بر ثرى (خاك رطوبت دار) است و ما وراء ثرى را كسى جز خداوند نميداند (و علم علما و دانشمندان هر زمانى در كشف حقيقت آن ناقص و گمراهست) » 📚علل الشرایع ج 1 ص 2 👌این حدیث مسنداو متصلا به علی علیه السلام نقل نشده بلکه همراه با افتادن رجال سند ، نقل شده است و تعبیر « رفعه » در سند حدیث شاهد بر این معنا است . بنابراین نقل فوق سندا ضعیف بوده و قابل اعتماد نیست . ❕با این وجود برخی در شرح نقل فوق می نویسند ؛ « روايت فوق از متشابهات اخبار است و به حقيقت و مراد آن من نتوانستم پى ببرم جز آنكه بگويم كه احتمال اين ميرود فرمايش آن حضرت در باره زراعت و فلاحت باشد زيرا تمام شئون زندگى مردم در هر زمانى وابسته به زراعت است و زراعت و وابسته به مرد داناى محكم رأى و تدبير و زمين و آب و باد است، و سالم بدست آمدن محصول را كسى جز خدا نميداند، و كيف كان بايد سكوت كرد زيرا در بحار از خصال شيخ صدوق نقل مينمايد از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام كه فرموده: هر وقت حديثى از ما شنيديد و معنى آن را نتوانستيد بفهميد و درك كنيد آن حديث را بحال خود وابگذاريد تا زمانى كه بمرور زمان بر شما معنى آن كشف شود و معلوم و واضح گردد. » 📚ترجمه علل الشرایع مسترحمی ص 7 👌این که اگر در فهم روایتی ماندیم ، علم آن را به خود اهل بیت علیهم السلام واگذار کنیم مطلبی حق و است ، چنان که در روایات ما آمده است که برخی از احادیث امامان دارای دشواری و سختی خاصی بوده و کلامشان را می توان به چند وجه توجیه کرد .آنچه لازم است تدبر در کلامشان بوده و در اخر اگر به نتیجه ای نرسیدیم تسلیم بوده و علم آن را به خودشان واگذار کنیم . 📚بحار الانوار ج2 ص182 باب 26 👌اما این سخن در جایی صادق است که حدیث منسوب به دارای سند صحیحی باشد و فهم آن دشوار ، اما نقل مورد اشکال سندا ضعیف است و با ضعف سند اساسا از اعتبار ساقط می شود .
👌در روایاتی که از طریق اهل سنت و تشیع نقل شده است ، اوصافی برای منطقه بیان شده است که بعضی این منطقه را به تهران معنا کرده اند!! جواب اجمالی: اولا زوراء به معنای تهران نیست و ثانیا بیشتر این روایات سند معتبری ندارند ❕از پیامبر گرامی نقل است که فرمود ؛ « حادثه ای در زوراء روی می دهد ، زوراء شهری در ، میان چند رود که بدترین خلق خدا و گردنکشان امتم در آنجا ساکن هستند ، و با چهار گونه عذاب کوبیده می شوند ، با شمشیر و فرو شدن در زمین و پرتاب سنگ و مسخ شدن ...سفیانی لشکری روانه عراق می کند و در زوراء صد هزار نفر را می کشد و به سوی کوفه سرازیر می شود ... » 📚السنن الوارده فی الفتن ص268 👌در نقل دیگری علیه السلام فرمود ؛ « شهری به نام زوراء میان دجله و دجیل و فرات ساخته می شود ( که بسیار مجلل است )» 📚کفایه الاثر ص 213 👌و فرمود ؛ « وای بر مصر ، وای بر زوراء و وای بر کوفه ( همه را سفیانی می کشد )» 📚الملاحم و الفتن ص266 ❕ابن می نویسد ؛ «به جانب شرقی شهر بغداد زوراء گویند و به علت انحراف قبله‌اش به این اسم نامیده شده است ، زوراء، نام دجله بغداد است» 📚لسان العرب ج4 ص339 ❕بنابراین هرگاه کلمه زوراء در روایتی به صورت مطلق و بدون استعمال شده باشد ، به منطقه بغداد حمل میشود ، مگر در صورتی که قرینه باشد که منظور منطقه دیگری است . ❕ در روایتی ، محل فتنه و فساد معرفی شده است و منظور از منطقه زوراء ، تهران بیان شده است . 👌امام صادق علیه السلام به می گوید ؛ ❔تو میدانی که زوراء کجاست و در کجا واقع شده؟ مفضل می گوید خدا و حجتش داناتر هستند . ❕امام فرمود ؛بدان ای مفضل که در حوالی ری کوهی سیاه است ، در دامنه آن شهری ساخته می شود که نامیده می شود و آن دار الزوراء است ،که قصرهای آن مانند قصرهای بهشت است ، و زنان آن همانند حورالعین میباشند و بدان ای مفضل انها(زنان) ملبس می شوند به لباس ، خود را به شکل مستکبران تزیین می کنند، بر زینها سوار می شوند ،و برای همسران خود تمکین نمی کنند و درامد شوهرانشان آنها را کفاف نمی دهد ،پس از آنها طلب طلاق می کنند و مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا می کنند و مردان خود را به شبیه زنان و زنان خود را به شبیه مردان درمیاورند و تو اگر می خواهی دینت را حفظ کنی پس در این شهر ساکن نشو و در آنجا خانه نگیر زیرا که انجا محل فتنه میباشد. و از انجا به سمت فرار کن » 📚مستدرک سفینه البحار ج4 ص270 👌ما اگر چه منکر ناهنجاری های شهر نیستیم ، اما روایت مذکور بدون سند و مرسل به امام صادق علیه السلام نسبت داده شده است ، لذا از نظر سندی ضعیف و غیر قابل استناد است . ❕فقیه بزرگوار مکارم در مقام بیان عقاید شیعه چنین عرضه می دارد ؛ 🔶« عقیده ما در باره روایات اهل بیت ؛ ❕تکرار این موضوع را ضروری می دانیم که هر حدیثی که در یکی از منابع معروف یا سایر منابع معتبر وجود داشته باشد به این معنی نیست که آن حدیث به خصوص معتبر باشد ، بلکه هر حدیثی سندی دارد که باید هر یک از رجال سند آن جدا گانه مورد بررسی قرار گیرد هر گاه تمام رجال سند مورد اعتماد بودند آن حدیث به عنوان یک حدیث صحیح پذیرفته می شود در غیر این صورت ان حدیث مشکوک یا ضعیف است» 💠 آنچه از بیشتر احادیث و کتاب‌های لغت و جغرافیایی استفاده می‌شود این است که: «زوراء» نام «بغداد» باشد؛ مانند روایت مفضّل، 💠ولى از برخى روایات دیگر چنین فهمیده می‌شود که «زوراء» شهری است در نزدیکی رى؛ یعنی تهران امروزی. با این وجود در برخی از روایات که زوراء به شهری در نزدیکی ری تطبیق داده شده است، دارای اشکال می‌باشد؛ مانند حدیثى که در غیبت نعمانى از کعب الاحبار روایت شده؛ اولاً به طور مشخص از امام معصوم(ع) نقل نشده بلکه سخنان خود کعب است و ثانیاً: ظاهرش این است که: تفسیر زوراء به شهر رى (تهران امروز) و مزوّره به بغداد، از خود کعب باشد. 💠همچنین روایت نقل شده از معاویة بن وهب دارای اشکال است؛ زیرا یکی از راویان آن «سهل بن زیاد» است که برخی او را ضعیف و غالی می‌دانند و نیز یکی دیگر از راویان این قصه «بکر بن صالح» بوده که فردی ضعیف بوده و قابل اعتماد نیست. 💠افزون بر این معمولاً احادیثی که درباره اقوام و شهرها است، چون انگیزه جعل در آنها زیاد است احتمال جعلی بودن آن زیاد می‌باشد. همچنین این حدیث مخالف واقعیات تاریخی بوده و تهران با شهرهای دیگر تفاوت چندانی ندارد و اکنون شهرهایی در بلاد مسلمین می‌باشد که مسلماً فساد در آنها بیش از تهران است. نتیجه آن‌که نمی‌توان به طور قطعی گفت؛ مقصود از روایات تهران است.
"... علی‏‌ای که نمی‌‏شناسیم، با رستمی که نمی‏‌شناسیم، تنها اختلاف‏‌شان، در اسم است، چنان که، قرآنی را که نمی‏‌خوانیم، با اوستایی که نمی‏‌فهمیم، یکی است، و هر دو، با همه‌ی کتاب‌هایی که ننوشته‌‏اند، برابر است! هر ارزشی، پس از «شناختن» و «فهمیدن» قرار دارد، و این است که، چنان که بارها گفته‏‌ام: عشقِ ، هیچ دردی را دوا نمی‏‌کند، آن چنان که می‏‌بینیم، عاشقیم، و بیمار!  تنها شناختِ اوست که، می‌‏تواند، عاملِ بیداری و مردانگی و و و شود، و نیز، عشقی که، شناختِ او، در دل‏‌ها، برمی‏‌افروزد. و چنین است که، من، در سیمای آن جریده‌کشِ سینه‏‌زنی، که است، و علی را نمی‌‏شناسد، و آن مدعی‌ پرافاده‏‌ای که، است، و را نشناخته است، هر چه می‏‌جویم، و می‏‌سنجم، کمترین اختلافی نمی‌‏یابم، زیرا، مارکسِ مجهول، با علی مجهول، کوچک‏‌ترین تفاوتی ندارند. ..." 📚 معلم علے‌شریعتے مجموعه آثار ۳۵ / آثار گوناگون
🔻دستور وزارت نفت به پمپ بنزین‌ها: نمایشگر مبلغ را ۸ رقمی کنید/ مقدمات افزایش قیمت بنزین آغاز شد؟ 🔹صبح امروز نامه‌ای مبنی بر افزایش تعداد نمایشگر های دیسپنرها و تلمبه‌ها در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که گمانه زنی های افزایش قیمت بنزین را افزایش داد. 🔹در بخشی از این نامه آمده است که باید تا پایان ماه جاری نسبت به تبدیل نمایشگرهای دیسپنرها و تلمبه‌ها با اولویت ویژه دیسپنسرهای نفت گاز به نمایشگرهایی با قابلیت نمایش قیمت کل حداقل ۸ رقم و قیمت واحد ۶ رقم اقدام لازم صورت پذیرد. برکت_الله 🚨🚨🚨🚨🚨✅️