eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
457 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠فقه در عصر غیبت قادر به ساخت مدینه فاضله نیست 🔈مهدی نصیری ◀️بر اساس مبانی کلامی شیعه، قوام دین و دنیا به حاکمیت مبسوط الید حجت معصوم (نبی و یا امام) خداوند بستگی دارد و اگر این حاکمیت سلب شود و لو آن که معصوم حاضر و ظاهر باشد و به خصوص اگر به خاطر سلطه ظالمان و عدم پشتیبانی مردم، در پرده غیبت برود، جامعه بشری دچار خلا عظیم هدایتی و سیاست ورزی در امور دینی و دنیایی اش می شود و شرایطی اضطراری بر جامعه حاکم می شود و هیچ عاملی جز اعاده حاکمیت معصوم نمی تواند این خلا را به کمال و در حدی رضایت بخش پر کند. ◀️اگر تصور کنیم که حکومت دینی می تواند بر موانع ساختاری ایجاد شده توسط مدرنیته در همه بخشهای فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و سبک زندگی و … غلبه کند و طرح تمدنی اسلامی در حدی بالا و رضایت بخش را بریزد، این تصور از شناخت واقعیتهای زمانه به دور است. ◀️بدعتی بزرگ به نام مدرنیته بستر تمدنی موجود را چنان ویران کرده است که بذر احکام و آموزه های دینی نمی تواند در این شوره زار تمدنی به برگ و بار لازم بنشیند و یک حکومت دینی در این عصر ناگزیر به تن دادن به راه حل‌های عرفی و غیر دینی و غربی در بسیاری از عرصه هاست همان گونه که جمهوری اسلامی از آغاز تاکنون به این راه حلها از باب ضرورت تن در داده است. ◀️وقتی در دوران سیطره مدرنیته از پذیرش ساختارهای مدرن ناگزیر بودید، طبیعی و بلکه ضروری است که در بسیاری از موارد حکومت دینی و فقهی برای سامان دادن به این ساختارها و استفاده کارآمدتر از آنها به متخصصان و کارشناسان و تجربیات مدرن مراجعه کند و از علم و تجربه آنها بهره بگیرد. ◀️در پارادایم و گفتمان مسلط بر حوزه ها و نظام آمورش حوزوی، تحلیل عمیق و بنیادینی از دنیای جدید وجود ندارد و بلکه بعضا علوم و تکنولوژی مدرن محصول تعالیم دینی قلمداد می شود که غربیها به این تعالیم عمل کرده اند اما مسلمین از آن فاصله گرفته‌اند! حتی فقیهی بزرگ مانند نایینی دموکراسی غربی را از مصادیق آیاتی چون «و امرهم شوری بینهم» می بیند. ◀️وقتی تحلیل حوزه و فقه ما از مدرنیته صرفا یک تحول کمّی باشد و پشت مدرنیته یک مکتب را با جهان بینی و ایدئولوژی و ساختارهای خاص خودش که بنیادا در تقابل با دین و شریعت است نبیند، تصور می کند که تمدن سازی دینی و جامعه پردازی فقهی و شرعی امری سهل و ساده است و اگر چهل سال هم تجربه حکومتی داشته باشد و ناکامی های فراوانی را هم پیش روی خود در دینی کردن جامعه و ساختارها (در حد مطلوب و رضایت بخش) داشته باشد، باز هم به حکم این که حرف مرد یکی است، می گوید فقه حلّال همه مشکلات است و مشکل فقط در این است که حوزه تحرکش کم است و یا مدیریت آن مثلا انقلابی نیست و یا آن که درسهای خارج آن سکولار است و تحلیل هایی از این دست که ممکن است بهره ای از حقیقت هم داشته باشند اما بدون شک ریشه مشکل در این امور نیست. ◀️اگر حوزه ها و فقه و جمهوری اسلامی، مدام از طرح یک حکومت و جامعه و تمدن دینی سخن بگویند و در عمل توفیقاتشان در عرصه هایی به خصوص در زمینه اقتصاد و معیشت مردم و نیز کارآمدی نظام اداری و بدتر از همه در برخورد با مفاسد اقتصادی و چپاول بیت المال توسط الیگارش های موجود در جناحهای سیاسی، رضایت بخش نباشد، مردم این ناکامی ها را به حساب دین و همان شعارهایی خواهند گذاشت که شما مدام تکرار می کنید و نه به حساب بستر تمدنی منحط و فساد آفرین محصول مدرنیته و البته علاوه بر آن مدیریت ضعیف و بعضا فشل موجود در جمهوری اسلامی. ◀️کسانی که غافل از تنگناهای موجود در عصر غیبت و زمانه سیطره مدرنیته، حوزه و فقه را منجی و حلال همه مشکلات و قادر به ساخت اتوپیای دینی معرفی می کنند و از عنصر واقع بینی و زمان شناسی که مورد سفارش اهل بیت (علیهم السلام) به شیعیان است، غافل می شوند، در زمره غالیانی هستند که ممکن است فقه و دین را از انجام مقدوراتش نیز باز دارند و میدان را یک سره به دست دین ستیزان بسپارند. ◀️در ظلمات زمانه کنونی یک جرقه می تواند کاری عظیم باشد تا چه رسد به نهضت و تاسیس نظامی که یک اتفاق عظیم و شگفت آور در دنیای امروز و تحت سیطره مدرنیته بوده است. پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس نظام و عمر چهل ساله آن هر کدام به طور جداگانه یک اعجاز به مدد خداوند بوده است. اصلاح سی درصدی امور هم در این شرایط یک دستاورد بی نظیر است. پس جایی برای یاس و ناامیدی و کنار کشیدن از صحنه سیاست و مبارزه و اصلاح گری نیست اما باید به یک نکته توجه داشته باشیم که اگر دایره اصلاح گری و انقلابی گری را از حیطه مقدوراتمان فراتر نهیم و انقلابیون غالی شویم ممکن است همان قدر مقدور را نیز از دست بدهیم. -به نقل از مباحثات http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠روحانیت در تمام ابعاد باید در کنار آموزش و پرورش باشد 🔸گزارش همایش سالانه ستاد همکاری حوزه علمیه و آموزش پرورش ♦️آیت الله اعرافی مدیر حوزه‌های علمیه کشور: ◀️پیامبر(ص)، تمام معلمان، مربیان پزشکان و طبیبان قلب‌های جامعه هستند و نقش معمار جان و روح را دارند. در آموزش و پرورش، حوزه و دانشگاه آن زمانی به‌ وظیفه خود درست عمل کرده‌ایم که مانند طبیب جان و دل عمل کنیم. ◀️رسالت ما در ستاد همکاری بین حوزه و آموزش و پرورش تجمیع توانمندی‌های کلان و بنیادی، دانایی‌های مصداقی، مهارت‌های لازم و انگیزه‌های وافر برای هدایت خلق و پایه‌ریزی درست در کودکی و نوجوانی است. ◀️ابزارهایی از قبیل تشویق، تذکر، بازدارندگی، پیش‌برندگی و نفوذ بر عمق جان می‌تواند منجر به ‌یک شخصیت جامع و متوازن شود در نهاد حوزه و آموزش و پرورش و مدرسه باید به‌کارگیری شود. ◀️سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بیش از 6 سال مورد توجه بوده است. این سند برآمده از تمام تجربیات چهار دهه گذشته انقلاب اسلامی بوده. در این سند تلاش شد تا تمام تجارب جمع‌آوری شود، با یک نگاه کلان این سند تولید شد. باید شاهد این باشیم که این سند در تمام شهرها و مدارس مورد بازخوانی و توجه قرار گیرد، همچنین درباره این سند باید مطالعه و فرهنگ‌سازی کرد و شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز باید برای پیشبرد سند تحول بنیادین و تامین نیازهای سخت و نرم‌افزاری آن بیشتر کمک کنید. این سند یک نگاه جامع و متوازن به‌تربیت با توجه به‌نگاه اجتهادی و عقلانی اسلامی داشته است. ◀️دانش‌آموزان ما باید همزمان با فراگیری‌های خود از تربیت اجتماعی، سیاسی، هنری نیز برخوردار باشند، همچنین دانش‌آموزان باید تعلق به‌نظام خانواده را حس کرده و در عمق جان خود داشته باشند، بنابراین مقوله خانواده و تعلقات خانوادگی از نکات مهم در این سند است. ◀️سیستم آموزش و پرورش باید کشور را به‌بالاترین درجات علمی برساند و رشد علمی کشور را برای دانشگاه و حوزه پایه‌ریزی کند، علاوه بر این توجه به‌مهارت‌های زندگی و روح معنوی و اخلاقی از دیگر نکات کلیدی سند تحول بنیادین است که باید مورد توجه قرار گیرد. ◀️آموزش و پرورش را باید در اولویت‌های مسائل کشور بدانیم و همه باید حامی و همراه آموزش و پرورش باشیم و روحانیت نیز باید در تمام ابعاد کنار آموزش و پرورش و جوانان باشد، آنگاه افراد با این نگاه در کار تبلیغ خود نیز موفق‌تر هستند. ◀️تعلیم و تربیت هم از لحاظ درون مایه‌های دینی، دقیق و عمیق بوده و هم از لحاظ دانش‌های علوم تربیتی یک دنیای بی‌پایان است که برای تامین نیازها به‌عظمت این کار و لوازم و اقتضائات آن توجه داشته باشیم که نیازمند این است که حوزه به‌صورت عمیق به‌موضوع تعلیم و تربیت نگاه کند. ◀️مدیریت حوزه‌ها در یک سال مدیریت خود در طراحی‌های جامع خود طرح کار ویژه‌های روحانیت، آمایش و 200 رشته و گرایش در مقاطع مختلف در 11 حوزه آموزشی طراحی شده و در این درخت واژه رشته‌ها به‌حوزه تعلیم و تربیت در فقه، مشاوره پرداخته شده، همچنین در طول یک سال چند رشته را در حوزه تربیت اسلامی و مشاوره نهایی شده و مسیر اجرا را طی می‌کند. ◀️در مدارس مهم کشور گروه‌های علمی در حوزه‌های فقهی و کلام تشکیل دهیم و اعلام شده که حدود 400 گروه تشکیل شده و لازم است که در مدارس به‌نحوی هیات‌های اندیشه‌ورز ناظر بر مسائل آموزش و پرورش وجود داشته باشد. ◀️باید مطالعات مستمر برای آسیب‌شناسی وضعیت دانش‌آموزی تشکیل شود و اگر مطالعات آسیب‌شناسی نداشته باشیم، تمام کارها به‌خوبی انجام نمی‌گیرد. ◀️جایگاه آموزش و پرورش از سوی جامعه نیز باید مورد حمایت و همراهی قرار گیرد، همچنین تمام حرکات آموزش و پرورش در چهارچوب قانون و مقررات باید صورت گیرد. -به نقل از http://hamkariha.ir http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠ایده های حوزویان و معلمان در یکدیگر تنیده شود 🔸گزارش همایش سالانه ستاد همکاری حوزه علمیه و آموزش پرورش ♦️سیدمحمد بطحایی وزیر آموزش پرورش: ◀️شیوه گذشته به گونه ای بود که همه معلومات و علم آموزشی دانش آموزان که ابتدا در متوسطه دوم، سپس متوسطه اول و امروز به دوره ابتدایی منتقل شد، بیشتر جنبه شناختی را محور قرار داد و جایگاهی برای کسب مهارت های تربیتی و پرورشی قائل نشد. ◀️با طراحی برنامه های متعدد به دنبال تقویت و توسعه فعالیت های تربیتی و فرهنگی با همکاری حوزه های علمیه در مدارس انجام دهیم. نباید تعامل و ارتباط میان حوزه و آموزش و پرورش را با چسب به یکدیگر بچسبانیم، امروز هجمه های سنگینی نسل جوان و نوجوان ما را تهدید می کند، باید حوزه و آموزش و پرورش با یکدیگر تنیده شوند و حوزه نقش هیئت اندیشه ورز آموزش و پرورش را ایفا کند. ◀️امسال اتفاق خوبی که رقم خورده است، اختصاص دو ساعت رسمی آموزش و پرورش به مسئله معلم و دانش آموز می باشد که بر اساس نیازهای روز و با تشخیص آموزگار، اداره شود. ◀️کاستی ها و نواقصی که وجود دارد همه اش به نظام آموزش و پرورش برنمی گردد و خیلی از آن متوجه نظام آموزش و پرورش نیست و البته بخشی از این نقص به عهده نظام آموزش و پرورش است و در ایفای نقش و پذیرش مسئولیت و تخلق به اخلاق عملی و نظری نقایصی دیده می شود. ◀️در دو دهه اخیر ناخواسته انحرفهای در برنامه رسمی و غیر رسمی آموزش و پرورش دچار شده ایم که موجب شده سهم اهداف تربیتی کاهش یافته و اهداف آموزشی و شناختی آنان حافظه محوری و آنهم حافظه کوتاه مدت شده و در سطح دانش خیلی مطالب را به خوبی حفظ می کنند ولی آنجا که به طور مثال باید حوانمروی و حلال و حرام را در عمل و در زندکی به کار ببرند نمره خوبی نمی گیرند. این انجراف یعنی توسعه و گسترش مهارت آموزی به نفع اهداف شناختی و کاهش اهداف تربیتی ابتدا در متوسطه دوم و پایه های 11 و 12 آغاز شد و این مصیبت در نظام آموزش و پرورش و متاسفانه در دوره ابتدایی هم شاهدیم که این موضوع فراگیر شده و سایه شوم خودش را در فضای تربیتی و پرورشی ما انداخته و گسترده است که کنکور یکی از عوامل بود که امیدورام با تلاش هایی که صورت می گیرد سهم این عامل کاهش یابد و سهم اهداف پرورشی و تربیتی بیشتر اختصاص یابد که البته این امر دشوار است زیرا جامعه در 20 سال گذشته به آن عادت کرده است. ◀️انحراف در فرایند یادگیری و یاددهی موجب شده که برنامه های ما بر اساس سند بنیادین اولا عوامل حذف شود که یکی از آنها کنکور است که سهمش را باید کاهش داد و می توان عطش آن را کم کرد زیرا در 85 درصد ظرفیت آموزش عالی و دانشکاه ها نیازی به کنکور نیست و بر اساس سوابق تحصیلی می توان دانش آموزان را جایگزین کرد. ◀️تلاش داریم عوامل موجده ای که باعث ایجاد این اتفاق شده و اهداف تربیتی را کنار زده و صرفا همه اهداف شناختی شده است را برطرف کنیم و امیدواریم از دوره ابتدایی کار به نحوی جلو رود که آزمون های مخرب و بی فایده تحت عنوان مختلف برگزار می شود، ممنوع کرده و کتاب های کمک درسی در این دوره منع و کنترل شده است که در ادامه نیز برای پایه های بالاتر این امر در نظر گرفته شده است. ◀️مدرسه محلی برای تمرین زندگی است و باید به کارگاهی آموزشی برای زندگی شود و باید یاد بگیرند که مسأله زندگی خود را چگونه حل کنند که آموزه ای عینی دینی نیز داریم. در بسیاری از کشورها نیز این رویکرد مورد توجه است ، که مدرسه به عنوان کانون اجتماعی باز تعریف شود و همان چیزی است که تحت عنوان کانون تربیتی محله نام برده شده و در سند تحول مدرسه باید به محیط با نشاط و سرزنده برای دانش آموزان تبدیل شود و در نیازهای فردی و زندگی اجتماعی مورد نیاز و عمل قرار گیرد نه اینکه حاقظه محوری باشد. ◀️برای اصلاح این مسیر نیازمند فکری معنوی و کارشناسی حوزه های علمیه هستیم و در دوره های فرهنگیان به صاحب نظران حوزه نیازمندیم. ◀️چسباندن حوزه و آموزش و پرورش مشکلی را حل نمی کند، بلکه باید به هم تنیده باشند و آموزش و پرورش حوزه های علمیه را به عنوان هییت اندیشه ورز باشد و از آنان به عنوان نخستین امر راهنمایی بگیرند که در این صورت همکاری بین حوزه و آموزش و پرورش صورت می گیرد. -به نقل از http://hamkariha.ir http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠رمزگشایی از یک علت بر زمین ماندن مهمترین توصیه‌‌های رهبر انقلاب 🖋محمد مطهری ⬅️اگر بنا بود در میان صدها توصیه رهبر انقلاب در دوره سی ساله رهبری، فقط و فقط یک جمله به عنوان کارسازترین، راهگشاترین و کلیدی‌ترین توصیه انتخاب شود، من بی‌تردید جمله‌ای را انتخاب می‌کردم که ایشان ماه گذشته در ابتدای درس خارج خود بیان کردند و با یک هفته تأخیر منتشر شد: «مسئولان جز در موارد نظامی، امنیتی و اموری که با دشمن مقابله داریم، باید شفاف باشند». ⬅️جالب است که امیرالمؤمنین علی(ع) در کلام خود - که این توصیه رهبری بیانی از آن است - اطلاع مردم از همه امور به جز اسرار جنگی را یکی از «حقوق مردم بر خود» به عنوان حاکم می‌شمارند (َالا وَ اِنَّ لَکُم عِندِی اَن لَا اَحتَجِبَنَّ دُونَکُم سِرّاً اِلّا فی حَرب). ⬅️اگر این توصیه اسلامی ولو به طور ناقص در کشور ما رعایت شده بود، امروز نه تعفن اختلاسها جمله «تا توانستند خوردند و بردند» را تبدیل به اعتراضی شایع کرده بود، نه فقر و اعتیاد و فحشا و سرقت و مستی هرگز در حد و اندازه امروز بود، نه این مقدار بدبینی نسبت به روحانیت وجود داشت، نه دینداری مردم این میزان لطمه دیده بود، نه روسریها در مقابل نگاه بی‌تفاوت اکثر مردم بر سر چوب می‌رفت، نه این تعداد «خوار» (زمین‌خوار، جنگل‌خوار، کوه‌خوار، دریاخوار و ...) آنهم از نوع پرنفوذ و خاردارش در دوره نظام اسلامی تولید شده بود، نه دلسوزانی به خاطر افشاگریِ به حق و درست به زندان و سلول انفرادی هدایت می‌شدند، نه برخی ژن‌های خوب و نازنین چنین جرات نشستن بر سر سفره‌های آماده را داشتند و نه شهر، جولانگاه زورگیران بود. (اخیرا دیگر استفاده از موتور و همراه را هم لازم نمی‌بینند و به تنهایی با پای پیاده و با تهدید قمه، موبایلها را از چنگ مردم بی‌پناه بیرون می‌آورند و خرامان از هوای پاییزی لذت می‌برند). به قول ناصر خسرو: خصم خرامان درين ضياع، فراوان! ⬅️این توصیه رهبر انقلاب عملا در سطوح مختلف مدیریتی و نیز صدا و سیما دنبال نشد و نخواهد شد، زیرا اولا برخی از مقامات (چه انقلابی و چه نیمه‌انقلابی یا غیر انقلابی و در رده‌های مختلف) اگر به این جایگاه رسیده‌اند از برکات عمل نشدن به همین توصیه است و طبعا با عملی شدن آن، موقعیت خود را در خطر جدی خواهند دید. ثانیا: مانور دادن روی این جمله نه نان دارد و نه سود جناحی. پس نمی‌توان آن را چماق کرد و بر سر جناح مقابل کوبید و بهتر است هر دو اردوگاه، کوتاه بیایند تا رازی از پس پرده‌ها برون نیفتد. ثالثا: این توصیه اگر عملی شود بسیاری از امور را باید برای مردم توضیح داد، که اگر خود مدیر هم به آن مایل باشد اطرافیان مانع‌تراشی می‌کنند. ⬅️بسیاری از اخباری که نباید محرمانه تلقی می‌شدند در کشور ما محرمانه بوده و هستند. دلایلی هم که اقامه می‌شود به ظاهر موجه است: سوء استفاده نکردن و شاد نشدن دشمن و بدبین نشدن مردم. (نتیجه این تدبیر را امروز می‌بینیم: نه دشمن شاد است و نه مردم بدبین!) ⬅️در واقع در بسیاری موارد، مشکل اصلی شادی دشمن نیست بلکه آرامش دوستان است و در معرض فشار افکار عمومی قرار نگرفتن و منافع شخصی و باندی. ⬅️چند روز پیش پیرمردی رنج‌دیده خطاب به یک وزیر چه پر معنا گفت: "خودتان می‌دانید و مملکتتان"! بنده هم دردمندانه می‌گویم که مسئولان عزیز! لاپوشانی‌ها و پاسخ ندادن به پرسشهای اذهان پر از ابهام مردم در عصر فضای مجازی، جامعه را خیلی زود به سوی انفجار می‌برد و قطعا خطر این مسأله برای نظام از خطر نفوذ و تحریم و تهدید دشمنان بسی بیشتر است. راه حل هم فیلترینگ‌ فضای مجازی نیست، فیلترینگ ظلمها، زیاده‌خواهی‌ها، پارتی‌بازیها و لاپوشانی‌هاست در کنار صداقت داشتن با مردم. ⬅️عمیقا معتقدم برخی برنامه‌ها و سیاستهای اطلاع‌رسانی صدا و سیما در دوره‌های مختلف مدیریتی، گر چه با نیت خدمت به نظام صورت گرفته و می‌گیرد، تأثیرش چیزی جز تبلیغ علیه نظام، تشویش اذهان عمومی وحتی اقدام علیه امنیت ملی نبوده است. ⬅️اینکه غالبا آن کلیپی از برنامه‌های تلویزیون، بیننده چند میلیونی در فضای مجازی پیدا می‌کند که در «برنامه زنده» پخش شده و در واقع از دست در رفته است باید مسئولان صدا و سیما را به تأملی عمیق وادارد. ⬅️قرار بر این است که مردم در نظام مردم‌سالاری دینی «سالار» باشند. ظاهرا رسم نیست که سالار را چنین بی‌خبر بگذارند؛ سالاری که اگر او را چنانکه باید در جریان ‌اخبار می‌گذاشتند از ترس او بسیاری از اقدامات غیرقانونی در کشور انجام نمی‌شد و امروز هر دروغ و اتهامی درباره نظام چنین مقبولیت گسترده‌ای در میان مردم پیدا نمی‌کرد. -به نقل از کانال نویسنده http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠غفلت از علوم انسانی اسلامی به معنای سپردن صحنه به سکولارها است 🔹حجت الاسلام علی اکبر رشاد: ⬅️برخی توهم کردند کسانی که سخن از تحول علوم انسانی به زبان می آورند و آرمان علوم انسانی اسلامی را دنبال می کنند با اصل علوم انسانی مخالف هستند که واقعیت ندارد اما واقعیت را نمی توان انکار کرد که علوم انسانی موجود رقیب فقه است. ⬅️علوم انسانی همه آنچه را که فقه مدعی است جز در عبادیات مدعی است، این گفتمان ها دو سبک زندگی ارائه می کنند و بین آن ها موازات توام با رقابت جدی وجود دارد، از نظر معرفتی با 2 گفتمان مبتنی بر فقه و علوم انسانی مدرن مواجه هستیم. ⬅️جمهوری اسلامی مبتنی بر مبانی فقهی و کلامی شیعی است اما متأسفانه بسیاری از شئون را به علوم انسانی سکولار سپرده ایم، در شئون فردی و شرعی مردم طبق فقه عمل می کنند اما در بسیاری از ساحات عرصه دست فقه نیست. -به نقل از شبکه اجتهاد http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠درد و رنج حیوانات و احکام فقهی 🖋ابراهیم احمدیان (روزنامه‌نگار و پژوهشگر مطالعات اسلامی) ⬅️این یادداشت به‌صورت مختصر توضیح می‌دهد دین اسلام قابلیت‌هایی بسیار قابل‌توجه برای پایین آوردن مصرف گوشت، زدودن رنج و درد از حیوانات، منع شکار حیوانات و بهبود وضعیت محیط‌زیست دارد. این قابلیت‌ها در متون دینی دیگر ادیان موسوم به ابراهیمی وجود ندارند. با توجه به بحران فعلی محیط‌زیست و با استفاده از منابع روایی و فقهی حتی می‌توان از باب احکام ثانویه مصرف گوشت حیوانات حلال‌گوشت را در موارد بسیاری تحریم نمود و این حکم در سطحی وسیع می‌تواند به بهبود وضعیت آب و هوایی و کمک به بقای حیات‌وحش منجر شود. ⬅️تا همین اواخر ـ یعنی تا دو قرن پیش ـ نگاه فلسفه غرب به حیوانات بسیار بی‌رحمانه بود. در این نگاه، آنچه یک موجود جاندار را ذی‌حق می‌کرد، چیزی بود که آن را «دارا بودن عقل و مرتبه وجودی بالا و یا برگزیدگی» می‌دانستند. در فلسفه ارسطو و رواقیان ظاهراً خردورز و عاقل بودن (و به تعبیر صریح‌تر: آدم بودن) ملاک ذی‌حق بودن است. در نظام‌واره کیهان‌شناختی ارسطو، حیوانات در یک چرخه و سلسله‌مراتب وجودی، در پایین جدول جای دارند و در خدمت مراتب بالای جدول‌اند و بدین رو، هرگونه بهره‌کشی از حیوانات می‌تواند توجیه بپذیرد. و از همین رو است که در باور پیتر سینگر فیلسوف فایده‌گرای حامی حیوانات، تسلط نظریه ارسطو بر جهان فلسفه و کلیسا، از اقبال بد حیوانات بوده است. بنابر تفسیر آکویناس فیلسوف رسمی کلیسا، از سفر آفرینش، خداوند به انسان‌ها اجازه داده است بر حیوانات مسلط باشند و برای خداوند مهم نیست انسان با حیوانات چه می‌کند. تنها دلیل آکویناس برای ضرورت پرهیز از رفتار سنگدلانه با حیوانات این است که این کار می‌تواند به سنگدلی انسان بینجامد. رنج حیوانات برای آکویناس اهمیت نداشت. کانت با نگاه انسان‌محورانه معتقد بود که انسان مستقیماً وظیفه‌ای در قبال حیوانات ندارد و حیوانات فقط وسیله‌ای برای رسیدن انسان خردمند و قانون‌گذار به غایات خودند. دکارت معتقد بود که حیوانات رنج نمی‌کشند. در نظرگاه دکارت حیوانات به‌سان اشیای مکانیکی تنزل یافته‌اند؛ آن‌ها مانند ساعت‌اند که با تکان خوردن، صدا تولید می‌کند. ⬅️در قرون اخیر، یعنی از اواخر قرن 18 و اوایل 19 مسئله رنج حیوانات مطرح شد و پارادایم پیشین را به چالش انداخت. پارادایم پیشین این بود که ملاک ذی‌حق بودن یک جاندار، بهره‌مندی او از عقل است. اینک مسئله‌ای رخ نمود: «درد و رنج»؛ آیا توانایی درک درد و رنج، ملاک ذی‌حق بودن نیست؟ فارغ از اینکه یک جاندار خردمند باشد یا نه، آیا همین که توانایی درک درد و رنج را دارد، برای اینکه ما انسان‌ها در قبال او احساس مسئولیت کنیم، کافی نیست؟ مسئله درد و رنج ازاین‌پس اهمیت پیدا کرد؛ هرفیلسوفی که به درد و رنج حیوانات باور یافت، غالباً در قبال سرنوشت حیوانات و رفتار انسان با آن‌ها موضعی به نفع حیوانات گرفت. در این میان ظهور جرمی بنتام فیلسوف فایده‌گرا در طرح و قوت گرفتن پارادایم دوم، نقشی بسزا داشت. او می‌گفت حیوانات درد دارند؛ آن‌ها فقط توانایی عقل‌ورزی ندارند و حرف نمی‌زنند؛ اما قواعد اخلاقی و حقوقی، تنها متوجه جاندارانی نیست که خرد می‌ورزند و سخن می‌گویند بلکه هر جانداری که درد و رنج را احساس می‌کند، مشمول این قواعد است؛ جانداری که بتواند درد و رنج را احساس کند، دیگر نباید به آن به‌مثابه وسیله‌ای برای رسیدن به هدف نگریست. 🔸مایه‌های اسلامی پارادایم درد و رنج حیوانات ⬅️قول به توانایی درد و رنج در حیوانات را «پاردایم» می‌خوانیم زیرا در سایه آن نظریه‌ها و احکام بسیاری می‌تواند رخ بنماید. ظاهراً قبول توانایی حیوانات برای درک درد و رنج در اسلام پیشینه‌ای دیرین دارد و به خود پیامبر اسلام بازمی‌گردد. ما در اسلام با فضایی برمی‌خوریم که توجه به «توانایی حیوانات برای درک درد» در آن کاملاً مشهود است. از کلیت متون دین اسلام دریافته می‌شود که حیوانات درد و رنج دارند و موضوع درد و رنج حیوانات، در جایی که پای بهره‌کشی از حیوان به میان می‌آید، آشکارا یکی از میدان‌دارهای مهم احکام فقهی است. -متن کامل در http://dinonline.com/doc/note/fa/8044/ http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠خلاصه نتایج پیمایش سنخ شناسی زائران پیاده روی اربعین(بخش 1) 🖋(محمدرضا پویافر، 1397) ⬅️توضیح مقدماتی: این پیمایش با 876 نمونه، طی روزهای یکم تا دهم آبان 97 در مسیر پیاده روی اربعین (شهرهای نجف و کربلا و مسیر 80 کیلومتری پیاده روی بین این دو شهر) با همکاری داوطلبانه تعدادی از دانش آموختگان دانشگاهی و پژوهشگران و بدون هیچ حمایت مالی از نهادهای رسمی انجام شده است. 🔸7/23 درصد از پاسخگویان برای نخستین بار به زیارت کربلا آمده بودند. همچنین 4/37 درصد جمعیت نمونه برای نخستین بار بود که در پیاده روی اربعین شرکت می کردند. 🔸75.1 درصد معتقد بودند که همه آنها که به پیاده روی اربعین آمده اند، از طرف امام حسین (ع) طلبیده شده اند. 🔸در حالی که 38.2درصد مقید بودند که در حین زیارت، متن دعاها و زیارتنامه های معروف را بخوانند، 37 درصد ترجیح می دادند که به جای خواندن متون عربی به زبان مادری خود (مثلاً فارسی) دعا کنند. دراین میان، 20.2درصد هم ترجیح می دادند با سکوت و آرامش در فضای معنوی حرم، زمان زیارت خود را طی کنند. سایر افراد به ترکیبی از این سه نوع زیارت تمایل داشتند. 🔸66.9 درصد از پاسخگویان گفته اند که همیشه یا در اغلب موارد تلاش دارند که خود را به ضریح برسانند. 🔸این در حالی است که تنها 3/20 درصد از آنها بر این باور بودند که قبولی قطعی دعا فقط زیر قبه امام حسین (ع) است و بقیه جاهای حرم این خاصیت را ندارد. این، نوعی تفاوت بین باور و کنشِ زیارتی زایران را نشان می دهد. 🔸در حالی که 49.2 درصد معتقد بودند که «وقتی به کربلا میرسیم باید با همان شکل خسته و لباسهای خاکی و تن نشسته به زیارت امام برویم»، 42 درصد نیز با این باور مخالف بودند. آنها کسانی بودند که بیشتر موافق غسل یا نظافت و آراستگی پیش از رفتن به زیارت حرم بودند. 🔸62.4 درصد از پاسخگویان در مورد استفاده از غذا و نوشیدنی های موکب ها و 66.8 درصد در مورد اقامت شبانه، تفاوتی بین موکب های ایرانی و عراقی قایل نبودند. در مقابل، 33.2درصد در مورد مصرف مواد غذایی و 27.9درصد در مورد اقامت شبانه، موکبهای ایرانی را ترجیح می دادند. 🔸69 درصد پاسخگویان موافقِ هزینه کردنِ دولت از محل بودجه عمومی کشور برای کمک به برگزاری پیاده روی اربعین بودند. در مقابل فقط 20.2 درصد با چنین کاری مخالف بودند. 🔸79.8 درصد از پاسخگویان تصمیم داشتند که دو روز یا بیش از آن را در کربلا بمانند. در مقابل 12.7درصد یک روز کامل و 7.6 درصد نیز کمتر از یک روز برای ماندن و زیارت در کربلا در نظر داشتند. این نشان دهنده الگوی کاملاً متفاوت زیارت ایرانیان در پیاده روی اربعین، نسبت به زایران عراقی است. 🔸55 درصد از پاسخگویان روز بعد از اربعین یا فاصله دو روز یا بیشتر از آن بعد از اربعین را برای بازگشت به ایران در نظر داشتند. 🔸92 درصد از پاسخگویان اظهار داشتند که به احتمال زیاد یا بسیار زیاد سال آینده هم در پیاده روی اربعین شرکت خواهند کرد. -به نقل از کانال گروه پژوهشی دین و جامعه http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠آن کسی که روزی برای شما دغدغه دموکراسی داشت، روحانیت بود. 🔸 گزارشی از مراسم رونمایی از کتاب «مکتب اجتهادی آخوند خراسانی» جدیدترین اثر سید مصطفی محقق داماد 🔈آیت الله محقق داماد ♦️ما در کشوری زندگی می کنیم که نام آن جمهوری اسلامی است و چهل سال قبل قانون اساسی آن نوشته شده و بعدها نیز اصلاحات و ترمیمی روی آن انجام شده است، اما فکر نمی کنم به یک نکته در قانون اساسی توجه کرده باشید و آن اینکه در این قانون اساسی ۴۰ سال قبل، ۱۰ پُست کلیدی به شخصی به نام مجتهد داده شده از جمله رهبری، رئیس دیوان عالی کشور، دادستان کل کشور، رئیس قوه قضاییه و شش فقیه شورای نگهبان. ♦️شما اگر می خواهید نماینده مجلس شوید باید مجتهدین تایید کنند و همچنین قانونی که در مجلس تصویب یا تفسیر می شود، نیاز به تایید مجتهدین دارد. بنابراین کشور را باید اجتهاد اداره می کند. شاهدیم که هر روز با هر مسأله کوچک شرعی، چه مشکلاتی که برای کشور به وجود نمی آید. برای نمونه سفیر کشور باید دستش را باند ببندد تا مبادا با یک خانم دست دهد! حال باید چه کرد که مشکلات برای این کشور به وجود نیاید؟ ♦️در صد سال قبل یک شیخ فقیه از بُعد اجتهادی یک دموکراسی برای ایران درست کرده که در آن زمان در منطقه شاید از پیشروترین دموکراسی های منطقه بود که هنوز ترکیه و کشورهای دیگر به آن دموکراسی نرسیده بودند. ای کسانی که از عمامه و لباس روحانیت گله مندید و حق هم دارید، ولی یک روزی روحانیت دموکراسی را برای شما خواست. من به این جهت این کتاب را نوشتم که بدانید آن کسی که روزی برای شما دغدغه دموکراسی داشت، روحانیت بود. ♦️یک فقیه در آن زمان از چارچوب فقاهت مشکلات را حل کرده و اجتهاد را تحول بخشیده و در چارچوب اجتهاد پویای شیعی، دموکراسی و مردم سالاری به تمام معنا را برای ما آورده است. ♦️من خواستم با این کتاب بگویم که ما امروز به یک آخوند خراسانی و یک فقیهی نیاز داریم که حرفی که می زند از بُعد فقهی باشد تا کسی روی حرفش حرفی نزند. من طلبه جوان مدرسی بودم که کتاب حجاب آیت الله مطهری منتشر شد، یک عده دگم و متحجرین علیه ایشان سر و صدا را شروع کردند و گفتند این کتاب بی حجابی را رواج می دهد. یک فقیه، ولی قوی که مرحوم پدرم بود، سرکلاس درسش گفت آیت الله مطهری یادداشت های درس من را به زبان فارسی تقریر کرده، هر کسی حرف دارد با من صحبت کند! بعد از آن دیگر کسی حرفی نزد. ♦️ما امروز به یک آخوند خراسانی قوی نیازمندیم. من تعجب می کنم از اینکه برخی که خود و استادشان هم شاگرد مرحوم آخوند خراسانی نیستند، گاهی در مورد نظریه های ایشان سخنانی می گویند که نه تنها از مسیر فکری آخوند خراسانی منحرف است بلکه با هیچ موازین فقهی تطبیق نمی کند. _به نقل از سایت شفقنا http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠فقهای ما حقوق اسلامی را خوب می دانند، ولی حقوق غرب را نمی دانند و بسیاری از مشکلات ما نشأت گرفته از این مساله است! 🔸گزارشی از مراسم رونمایی از کتاب «مکتب اجتهادی آخوند خراسانی» جدیدترین سیدمصطفی محقق داماد 🔈دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی ♦️از عجایب عالم این است که در روایات اسلامی از کلمه اجتهاد مذمت شده است، البته آن اجتهادی که در روایت از آن مذمت شده، اظهار نظر شخصی در احکام خداوند است. اما اگر اجتهاد به معنی کوشش توان فرسا در فهم روایات و آیات باشد، اجتهاد حقیقی است. ♦️کتاب «مکتب اجتهادی آخوند خراسانی» درباره شخصی نوشته شده که یکی از علمای علم اصول در تاریخ مقدس اسلام است. علم اصول یگانه علمی است که در شرق و غرب نظیر و سابقه ندارد و تنها در جهان اسلام است. این علم می کوشد که از آیات و روایات احکام خداوند را استنباط کند. ♦️گذشتگان ما به ویژه در جهان اسلام معتقدند که هر علمی موضوع دارد و درباره موضوع علم اصول سخن خوبی از سوی آیت الله بروجردی بیان شد که فقیه در علم اصول به دنبال حجت برای فتوا می گردد، به عبارتی آن حجتی که مضمون سخن یک فقیه هست، حجت است و باید مصادیق این حجت را پیدا کنیم. ♦️علم اصول، علمی بسیار دقیق است و علم اصول قهرمانانی از جمله میرزای قمی، شیخ انصاری و آخوند خراسانی و دیگرانی دارد. ♦️آخوند خراسانی در اصول دقیق بود چون فلسفه خوانده بود. ایشان از فلسفه استفاده کرد، اصول را تعالی داد و دقیق ترین مسایل را به کار برد. من معتقدم تمام مباحث اصول در سه کلمه خلاصه می شود مدلول، مفهوم و معنی که هر سه به هم وابسته است. ♦️محقق داماد آخوند زمان ماست، در قم درس فقه، اصول و فلسفه خوانده و پدر او جزو ارکان قم و در علم اصول بی نظیر بود و امروز هم فقیه خوب کسی است که اصولی خوبی باشد. آقای مصطفی محقق داماد علاوه به تحصیل در حوزه قم، در غرب دکتری خود را کسب کرده لذا حقوق غربی و حقوق اسلامی را به خوبی می داند و به موازین فقه وارد است و انصافاً ایشان باید در مورد حقوق بین الملل حرف بزند و کتاب بنویسد. سایر فقهای ما حقوق اسلامی را خوب می دانند، ولی حقوق غرب را نمی دانند و بسیار از مشکلات ما نشأت گرفته از این مساله است. ♦️ما امروز آخوند خراسانی نداریم. آخوند خراسانی فقیه و اصولی درجه یک و به روح زمان خود آشنا بود و همچنین در سیاست افکار بی نظیر داشت. -به نقل از شفقنا http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سرمایه اجتماعی روحانیت 🔸بخشی از سرمقاله جدیدترین شماره «افق حوزه» 🖋حجت‌الاسلام‌ والمسلمین برته (مدیر رسانه و اطلاع رسانی حوزه‌های علمیه): ♦️روحانیت شغلی در کنار سایر مشاغل نیست و رسالتی است به‌منظور تأمین سعادت انسان که با هر شغلی قابل جمع شدن است. از این رو روحانی اقتصاددان، روحانی ادیب، روحانی مدیر و یا روحانی سیاست‌مدار هرگز واژگان غریبی نیستند و بر همین مبنا است که روحانیت شیعه در ایران به‌عنوان نهادی مردمی، همیشه نقش هدایت و حمایت از عامه را برعهده داشته است. ♦️اخیراً چنین ادعا می‌شود که روحانیت در سایه تصدی مسئولیت‌های جدید و به‌طور خاص، دولتی و حاکمیتی، سرمایه اجتماعی خویش یعنی اعتماد و پذیرش مردم را از دست داده است. ♦️عموماً کسانی که قایل به فروکاستن مقبولیت اجتماعی روحانیت‌اند، تقلیل فرمان‌پذیری سیاسی در بخشی از طیف‌ها نسبت به نهادهای رسمی دین را سنجه و شاخص اصلی می‌دانند. بررسی دقیق‌تر تحولات ایران به‌ویژه پس‌از انقلاب اسلامی، با توجه ویژه به تغییرات گسترده در بافت فرهنگی ایران، زوایای کمتر‌دیده‌شده‌ای از مناسبات روحانیت و مردم را به تصویر خواهد کشید. ♦️ایران قبل‌ از انقلاب که بیش‌از 52 درصد جمعیت بالای 6 سال آن بی‌سواد بودند، اکنون از جامعه‌ای برخوردار است که فقط قریب به 10 درصد جمعیت بالای 6 سال بی‌سواد و نرخ فاصله جنسیتی آن در حوزه علم‌اندوزی به کمتر از 4 درصد رسیده ‌است. چنین رشدیافتگی و حرکت شتابانی که تحلیل‌ و مطالبه‌گری جامعه را به‌شدت افزایش می‌دهد، نسبت به خدمات دینی و معرفتی نیز سیل تقاضای انباشته‌شده‌ای ایجاد خواهد کرد. ♦️از سوی دیگر درنوردیدن عرصه‌های جدید سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به یمن ورود ایران به باشگاه علم، ارتباط گسترده‌تر و معنادار با دنیای معاصر و نهایتاً تلاش و تقاضای درخور توجه به‌منظور تولید پیوست اسلامی عرصه های علمی به‌ویژه علوم انسانی، همه و همه بر مطالبات و درخواست‌های عموم مردم و به‌ویژه صاحب‌نظران از روحانیت و به معنای دقیق‌تر، حوزه‌های علمیه به‌عنوان نهاد متکفل امر دین و تربیت دینی به‌طور زایدالوصفی افزوده است. ♦️اکنون مطالبات جدی‌تری در خصوص خرده نظام‌ها و مکتب‌های سیاسی، امنیتی، دفاعی، تئوری‌های اقتصادی، تئوری‌های بومی‌شده فرهنگی و... از علما و فضلای حوزه مطرح است. ♦️تأسیس کرسی‌های پرشمار درس خارج فقه در موضوعات پیش‌گفته و مبتلا‌به ملی و بین‌المللی مثل فقه التربیه، فقه فرهنگ، فقه اقتصاد، فقه حقوق بشر، فقه رسانه، فقه خانواده، فقه نظام و... همگی در راستای پاسخ به نیازهای فوق است. ♦️به همان ‌میزان که ساده‌انگاری و چشم‌پوشی از عرصه‌های نوپیدای نقش‌آفرینی روحانیت و بی‌توجهی به سازماندهی و نهادمندی آن متناسب با اقتضائات جهان معاصر، غیرعالمانه و نابخشودنی‌است، غفلت از لزوم استمرار ارتباط مردمی و چهره‌به‌چهره روحانیت با بدنه جامعه و نپرداختن به آسیب‌های احتمالی هم شایسته تحلیلی علمی نخواهد بود. ♦️جنس تعاملات و تأثیرگذاری روحانیت در اجتماع در عین توجه به عامه مردم، جنبه‌های تخصصی‌تری در ابعاد ملی و بین‌المللی به خود گرفته است و امروزه صدای مکتب اهل‌بیت‌ علیهم السلام به برکت مجاهدت‌های علمای سخت‌کوش و مخلص آن از اقصی‌نقاط عالم، پرطنین و جان‌فزا به گوش می‌رسد. ♦️به واقع فتاوای تقریب، سکوت و جهاد مراجع معظم دامت برکاتهم، بازیگران جدی و تأثیرگذار کلان‌رخ‌دادهای بین‌المللی دنیای معاصرند، به‌گونه‌ای که به روشنی می‌توان ضریب نفوذ حرکت علمای مکتب اهل‌بیت‌ علیهم السلام به‌ویژه پس از انقلاب اسلامی را از متغیرهای تعیین‌کننده معادلات جهان کنونی دانست. -به نقل از خبرگزاری حوزه Hawzahnews.com http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
📛 مناظرات در دانشگاه شریف (حضوری/مجازی/اکران) ♨️ موضوعات: ازدواج سفید، همجنسگرایی، ارتداد، حجاب، دین و اخلاق 👨🏫 اساتید: حجج الاسلام و آقایان سوزنچی، صادقی، جوادی آملی، فنایی، بازرگان، نراقی، سروش، صبوحی ✍ ثبت‌نام: سایت: AzadFekriSchool.ir تلگرام: T.me/AzadfekriSchool ♻️ دانش‌پژوهان: رسانه مردمی حوزه علمیه👇 🆔 ایتا: Eitaa.com/dph110 🆔 تلگرام: T.me/dph110
دغدغه‌های حوزوی
💠تصحیح یک برداشت از سکولاریسم حوزوی 🖊محمدعلی میرزایی ◀️تقلیل چهارگانه فرد، اجتماع، حکومت، امت به ف
📜آیا طرح مسأله همجنسگرایی به عادی سازی آن کمک نمی‌کند؟ 🔻حسین سوزنچی، از کارشناسان حوزوی حاضر در دوره درس گفتارهای دین و اخلاق مدرسه آزاد فکری در کانال تلگرامی خود نوشت: 🔹نکاتی درباره درس گفتگوی دین اخلاق وحقوق جنسی (مساله همجنسگرایی). برخی از دوستان می‌پرسند: آیا با طرح بحث همجنسگرایی به گسترش و عادی سازی آن کمک نمی‌شود؟ بنده در مقابل می‌پرسم: آیا باید صبر کنیم که یک موضوع به یک مساله حاد اجتماعی تبدیل شود و سپس درباره آن و چگونگی مواجهه با آن به بحث و گفتگو بپردازیم؟ آیا وقتی علائم هجوم از دور سوسو می‌زند بهتر نیست که پیشاپیش درباره آنچه می‌خواهد رخ دهد بیندیشیم و بحث کنیم و با بحث‌های خود امکان داوری عاقلانه و هوشیارانه در برابر این امواج غربی را برای جامعه فراهم آوریم؟ 🔹از نظر حقیر، همجنسگرایی بسیار بیش از اینکه یک گرایش واقعی در معدودی از انسانها باشد، مصداق بارز سرکشی نفس اماره عده قلیلی است که با ابزارهای متعدد رسانه‌ای می‌کوشند خود را حق به جانب و دارای عِدّه و عُدّه نشان دهد؛ در حالی که علی‌رغم ساخت هزاران فیلم در راستای عادی‌سازی و مظلوم‌نمایی در این عرصه، و تبلیغات شدید درباره آن به عنوان یکی از حقوق طبیعیِ بشر، و ایجاد قوانین تسهیل‌کننده این روابط، و همراه کردن جو حمایتی در میان توده‌ها، به نحوی که مخالفت با آن مخالفت با حقوق آزادی و برابری انسان‌ها قلمداد شود، آمارهای خود کشورهای غربی، از نفوذ ضعیف این پدیده شوم در مقام عمل، حتی در خود این جوامع حکایت دارد. مثلا حتی بعد از تصویب و قانونی شدن ازدواج همجنسگرایان در آمریکا، طبق آمار موسسه گالوپ، تعداد کسانی که خود را همجنسگرا معرفی می کردند حدود 1.7 درصد بود و تنها یک دهم آنان اقدام به چنین ازدواجی کردند. 🔹آیا بهتر نیست که در مقابل این پروپاگاندای عظیم رسانه‌ای، این واقعیت‌ها نیز در معرض دید همگان قرار گیرد؟ آیا بهتر نیست که پیش از اینکه این موج دفاع از همجنسگرایی به ایران هم سرایت کند، با بحث و تامل، اندکی مردم را به فکر درباره منطق آنان واداریم که: آن انسانی که از کرامت و برابری حقوق او دم می‌زنید واقعا کیست و آیا همجنسگرایی در راستای کرامت انسان است یا در راستای تحقیر انسان و انسانیت؟ واقعا حق چیست که باید به رسمیت شناخته شود؟ و اگر حقی که واقعا حق و ارزشمند است معلوم گردد، هیچکس، حتی شخص همجنسگرایی که انصاف داشته باشد، همجنسگرایی را به عنوان یک حق خواهد دید؟ 🔹آیا خداوندی که به همه زمانها و همه چیز آگاه و بر هر چیزی توانا و این اندازه در حق انسان مهربان است، نمی‌خواسته ویا نمی‌توانسته با انسان چند کلمه سخن معنی‌دار بگوید؛ و اگر گفته آیا سزاست که کلمات خداوند را از هرگونه معنا تهی و آنگاه به دلخواه خود تفسیر به رای نماییم و آیا اگر کسی به هر بهانه‌ای (حتی به بهانه عدالت جویی و آزادی طلبی ) کلمات و سخنان ما را از معنی اصلی‌اش خارج کند بر او نمی‌آشوبیم؟ 🔹عده‌ای از جوانان این مرز و بوم، تصمیم گرفته‌اند که پیش از اینکه باطل عرصه جولان پیدا کند پرده از رخ حقیقت برگیرند؛ و از پیش نیز درباره اینکه حق و حقیقت چیست پیش‌داوری نکنند و ابتدا امکان شنیدن سخنها را مهیا سازند تا بعدا افراد خودشان به تشخیص حق و باطل برسند؛ و برای این منظور از مدافع و منتقد این مساله دعوت کرده‌اند که در محیطی آرام و به دور از جنجال، رای خود را با مخاطب در میان نهند. و خداوند وعده داده که اگر کسانی بی‌هرگونه غل و غشی در مسیر خدا - که همان حق محض و حقیقت ناب است - گام برداند، و دربند باورها و تعصبات شخصی و شرقی و غربی نمانند، آنان را هدایت خواهد کرد. (سوره عنکبوت، آیه 69) @saraeer
💠«خانه کُشی دانشگاهی» 🖋فاطمه حسینی ♦️داگلاس پورتئوس و ساندرا اسمیت، اصطلاح خانه کُشی (domicide) را اولین بار در سال ۲۰۰۱ برای اطلاق به تخریب تعمدی خانه افراد وضع کردند تا مشخص کنند که راندن افراد از خانه و کاشانه شان صرفا یک جابجایی فیزیکی نیست و رنج کشنده ای را به قربانیان آن تحمیل می کند. در حقیقت خانه کُشی همان کشتن تدریجی افراد است بدون آنکه از دید قانون قتلی واقع شده باشد. به همین دلیل هم هست که امروزه یکی از شیوه های رایج برای کم کردن شر مزاحمان و عناصر نامطلوب همین خانه کُشی است، نمونه هایش را هم از میانمار تا فلسطین دیده ایم، و البته جدیدترینش دارد در دل همین تهران خودمان و در ده ونک اتفاق می افتد... ♦️پورتئوس و اسمیت سه دلیل اصلی خانه کُشی را جنگ، زمین خواری استعماری و سکنی دادن نژادپرستانه افراد جدید در خانه سکنه قدیمی و بومی معرفی می کنند. دلیل چهارمی که این دو جغرافی دان از آن غافل بوده اند، زد و بند نهادی به بهانه توسعه دانشگاه است که حکم تخریب خانه های ده ونک مصداق بارز آن است! ♦️اصلا به جزییات دعوا و فراز و فرود پرونده تملک این خانه ها نمی پردازم، چیزی که مسلم است این است که یک مورد خانه کشی در حال وقوع است، چون در هر حال، چه با سند سربی و چه بدون آن، آدمهایی به زور حکم قضاییِ طرفِ قویترِ ماجرا دارند از خانه هایی که سالها در آن ساکن بوده اند رانده می شوند که در ظالمانه بودن آن تردیدی نیست. ♦️اما وجه پنهان ماجرا به مراتب از خانه کُشی هم تاسف برانگیز تر است: طرف دعوا یک دانشگاه است. این تاسف زمانی بیشتر می شود که موقعیت مکانی دانشگاههای خودمان را با دانشگاههای ممالک پیشرفته مقایسه کنیم: در حالی که دانشگاههای ما عرصه های وسیع محصور به نرده های بازدارنده و محدود به نگهبانی و اجازه تردد هستند، دانشگاههای آنها از ساختمانهای پراکنده در همسایگی خانه های ساکنان یک منطقه از شهر ساخته می شوند. نتیجه آمیختگی فضای عمومی شهری با فضای دانشگاهی نفوذ عمیق علم و تفکر و تحقیق در بطن جامعه و حضورش در زندگی روزمره مردم است. نتیجه جداسازی دانشگاههای ما هم از فضای عمومی شهر همین است که می بینیم: نه علم و فرهنگ در زندگی روزمره مردم جایی دارد و نه دانشگاه دیگر متولی توسعه دانش و فرهنگ است، چون حصارها کار خودشان را کرده اند. ♦️اما مورد دانشگاه الزهرا از این هم بدتر است: گویا اصلا این دانشگاه چشم دیدن مردم و زندگی روزمره شان را ندارد که اینطور به بهانه توسعه از پس حصارهایش به خانه های مردم چنگ می اندازد. دیگر در میان خانه های مردم بودن پیشکشش!! ♦️دانشگاههای «دیگران» همسایه خانه های مردمانشان هستند، ولی دانشگاه ما خانه کُشی می کند! این زنگ خطری برای کل مملکت است: دانشگاههای ما نه فقط توان همزیستی با مردم را ندارند بلکه دارند به دشمن مردم مبدل می شوند... -به نقل از فرنوشت http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠آیا تمدن بدون کتاب در راه است؟ 🖋استاد رسول جعفریان ⬅️آنچه که در میان عوامل مختلف، دنیای جدید را از دنیای قدیم، جدا می کند، تغییری است که در علم و ابزارهای انتقال علم رخ داده است. اگر «کتاب» را مهم ترین ابزار ذخیره علم بدانیم، می توانیم، ادوار تاریخ بشر را به سه دوره تقسیم کنیم. 🔸مرحله اول: دورانی که بشر در سیر فرهنگی خود از تمدن بی کتاب عبور کرده و برای هزاران سال، بدون کتاب، زندگی کرده و تمدن بدون کتاب را پشت سر گذاشته است. طبیعی است که ذخیره سازی علم او در کتاب نبوده و بنابرین باید گفت، از یک حدی، جلوتر نرفته است. 🔸مرحله دوم، دورانی است که بشر به «کتاب» رسیده و از این ابزار استفاده کرده است. تاریخ نوشت افزار در میان بشر خیلی طولانی نیست، و بشر در این دوره، سعی کرده است تا علم را در «کتاب» ذخیره کند. یونان از این جهت در نقطه اوج قرار دارد اما پیش از آن هم، نوشت افزار به صورت های مختلف در تمدن بابلی و هندی بوده است. تمدن اسلامی، امتداد تمدن کتاب است و در دوره تمدن مسلمانی، کتاب نقش مهمی داشته است. در تمدن اسلامی که از نظر تکیه بر «کتاب» بسیار برتر از یونان بوده، کتاب نقش محوری دارد. در این تمدن همیشه از کتاب و کتابخانه یاد شده و البته یکی دو قرنی طول کشید تا اهمیت نوشتن و کتاب آشکار شد. بعد از آن، از قرن سوم، تکیه اصلی نه روی فرهنگ شفاهی بلکه روی کتاب است. تمدن کتاب دو مرحله دارد. کتاب خطی و کتاب چاپی. ما در مرحله کتاب خطی، از یونان جلوتر رفتیم و هزاران کتاب جدید تولید کردیم. البته تولید کتاب لزوما به معنای تولید علم نیست، اما به هر حال، مهم است. مرحله دوم تمدن کتاب، کتاب چاپی است که ما خیلی دیر خبردار شدیم. تمدن جدید غربی با صنعت چاپ راهش را گشود. کتاب چاپی، اساس تمدن جدید را متحول کرد و این تحولی بود که ما دیر به آن رسیدیم. این که این دیر رسیدن چه دلیلی داشته است؟ می دانیم «کتاب» ابزار علم و انتقال آن است، و وقتی کمتر استفاده شود، یا از نظر نوع آن، شکل های بد و ابتدایی آن محل توجه باشد، اثری کاملا منفی روی رشد علم خواهد داشت. شما نگاهی به صنعت نشر و چاپ در قرن هفدهم و هیجدهم غرب بیندازید، و آن را مقایسه با نوشته های خطی ما و بعدا چاپی ما، در اواخر قرن هیجدهم و بیشتر قرن نوزدهم کنید. نوع چاپ، محتوای کتابها، استفاده از آنها در نظام آموزشی و در واقع استفاده از کتاب به عنوان یک ابزار برای نشر علم، تفاوت زیادی را نشان می دهد. غرب از ابزار چاپ بخوبی استفاده کرد. شرایط دیگر تولید علم هم فراهم بود و بسرعت وضع علمی و تمدنی بهتری یافت. اما ما درجا زدیم. 🔸مرحله سوم، که به تازگی آغاز شده، تا روزگار ما، تمدن ترکیبی بین کتاب و رایانه است آنچه تا حال اتفاق افتاده، این است که در بیشتر رشته های فنی و پزشکی، کتاب از مدار حذف شده یا اندکی از آن مانده است. اما در حوزه های علوم انسانی و دین، هنوز کتاب اهمیت دارد .آیا در این مرحله هم، مانند چاپ، ما عقب تر خواهیم افتاد یا تا زود است راههایی برای پیشرفت خواهیم یافت.؟ ⬅️مدتهاست که کاروان تمدن بشری، افزار جدیدی را در کنار کتاب قرار داده و بدون هیچ تعجبی می توان گفت که به تدریج، از سهم کتاب کم شده و بر سهم رایانه افزوده می شود. اکنون کتاب دیجیتال نقش مهمی در تولید علم دارد، چیزی که تا سه دهه قبل بی معنا بود. باید پرسید، آیا کتابداران ما از نقش رایانه که سه دهه است بسرعت پیشرفت می کند، آگاهند؟ ♦️ما در آستانه تمدن بدون کتاب، یا کمتر کتاب، قرار داریم. این تحول اقتضاءات خاص خود را دارد. آمادگی ذهنی مهم ترین مسأله است. در درجه بعدی، آمادگی فنی است که آن هم بسیار مهم و نیازمند نیرو و امکانات است. اما اول آمادگی ذهنی است. ♦️ما چه اندازه در این زمینه فعال هستیم؟ آیا هنوز به روش های گذشته اکتفا می کنیم، یا وارد دنیای جدید می شویم؟ ورود در دنیای جدید، تخصص و هزینه های خاص خود را می طلبد که گاه ما به خاطر نداشتن آنها، کوتاه آمده در کنار همان روش قدیمی می مانیم. ممکن است کاری که برای چاپ نکردیم و عقب افتادیم تکرار شود. برای این که خطایی پیش نیاید باید تلاش کنیم. ابزار علم، نقش مهمی در پیشرفت دارد و ما مع الاسف در حاشیه قرار داریم.(سخنرانی در جمع کتابداران دانشگاه تهران). _به نقل از کانال رسول جعفریان http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠مطهری علیه کهنه گرایی به اسم سنت گرایی 🖋استاد رسول جعفریان ♦️بخشی از مشکل ما در این شهر دانش پرور، این است که وقتی دوستان همدیگر را می بینند، فکر می کنند تمام عالم مثل آنها می اندیشند، در حالی که اندکی گردش در مراکز دیگر، می تواند زمینه های اندیشگی را عوض کند. ♦️برای مثال همین که آقای مطهری، پایش را به تهران گذاشت (سال 31)، و مسائل دنیای جدید را اندکی فراخ تر دید، در بسیاری از دیدگاههایش تأثیر گذاشت. ایشان، آن وقت، مسائلی را دریافت که بندرت در اینجا، قابل توجه بود. حضرتشان در یک سخنرانی با عنوان «قوانین اسلام در مقایسه با توسعه و تحول دنیای جدید» [حوالی سال 50] نکات جالبی را در باره ستایش عده ای از کهنه گرایی به اسم سنت گرایی مطرح کردند. عین عبارت ایشان از همان کتاب «پانزده گفتار» که حالا در مجموعه آثار 21 ایشان منتشر شده این است: 🔸«ما در اینجا که خود را پاسدار معارف اسلامی می دانیم باید یکی از وظایف خودمان را این بدانیم که از روی مبانی دقیق علمی فلسفی اجتماعی و مطالعات زیاد تاریخی این راه را میان این دو دسته مفرط و مفرُط در جامعه مشخص کنیم. [همچنان که با آن طبقه مبارزه می کنیم که انحرافات زمان را به نام پیشرفت زمان می پذیرند] با آن طبقه مبارزه کنیم که با هر جدیدی و با هر امر نوی مخالفت می کنند. یک عده افراد بودند که گویا که همه پیمانهایشان با کهنه بسته شده بود. مثلا برای نوشتن باید یک قلمدان مرکب باشد و لیقه به آن شکل باشد که چقدر وقت بگیرد برای اینکه این مرکب درست بشود و قلم دم به دم در دوات برود، چقدر وقت از این جهت می گیرد. باز قلم یک جایش مثلا پرمَد بنویسد یک جایش کم مد به جای یک خودنویس به این سادگی که انسان یک دفعه که به این سرعت پر می کند بعد ساعات متوالی می نویسد. فکرش هم دیگر صرف اینکه دائما متوجه دوات وقلم باشد نمی ‌شود می گفتند چون از قدیم پدران ما همیشه با دوات وقلم کار می کردند ما با خود نویس کار نمی کنیم به قول ان شخص گفته بود: «یترکون حمارالله و یرکبون شِمِندوفِر» حمار الله را رها می کنند و سوار شمن دوفر [قطار] می شوند! در مشهد- ما که یادمان نمی آید ولی شنیدیم – اولین باری که در آستانه برق کشیدند یک کسی هیاهو راه انداخت مردم ریختند و تمام چراغ برقها را خاموش کردند. به چه دلیل؟ مگر در متنی از متون اسلام در آیه ای از آیات قران مثلا وارد شده است که یا ایها الذین امنو علیکم به اینکه مبادا که این چراغ نفتی را از دست بدهید! یا ایها الذین امنو به اینکه مبادا اینکه همیشه الاغ سوار بشوید و غیر از الاغ چیز دیگری سوار نشوید. اینها مخلوط کردن دین با سنتهایی است که در میان مردم پیدا می شود و بعد شکل تقدس پیدا می کند. باز یادم هست در دهات تازه دبستان پیدا شده بود و یک آقایی اینجور استدلال می کرد ـ البته خلط مبحث بود ـ و در واقع مغالطه می کرد می گفت: ای اقا! این حرفها چیست، مگر مردم دیگر که مکتبخانه می رفتند ملا نمی شدند؟ مگر شیخ مرتضی انصاری از همین راه همین «الف دو زبر ان دو زیر ان دو پیش ان» ملا نشد؟ خوب بچه های ما هم همین جورند. او خیال کرده که شیخ مرتضی انصاری که شیخ مرتضی انصاری شد شرطش همین بود. البته این مانع بزرگی در راهش نبود. برای او هم اگر یک متد درسی بهتری تعیین شده بود از آنچه هم که شد خیلی بهتر می شد. این دیگر جزو اسلام نیست که مثلا ما نو آموز را که میخواهیم یاد بدهیم حتما باید به ان ترتیب الف ب و بعد الف سرگردان و از این حرفها باشد یا به شکل دیگری. اسلام که روی این جور مسائل تکیه‌ای نکرده است.» (مجموعه آثار: 21/483) -به نقل از کانال رسول جعفریان http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
هدایت شده از نجم
اطلاع از رویدادهای علمی ملی و بین المللی در " نجم" https://eitaa.com/nokhbegannajm https://t.me/NajmFoundation
دغدغه‌های حوزوی
💠آشنایی با تعدادی از دانشگاه ها و مراکز علمی غربی در حوزه #شیعه_شناسی ⬅️برخی از مهم ترین دانشگاه ها
💠 آشنایی با دانشگاه ها و مراکز علمی غربی در حوزه شیعه شناسی(بخش دوم) ♦️برخی از مهم ترین دانشگاه ها و مراکز علمی جهان غرب که دارای کرسی تخصصی شیعه شناسی هستند و یا دروس مربوط به تشیع، از جایگاه و اهمیت خاصی در آنها برخوردارند، عبارتند از: 🔸1. مرکز مطالعات شرقی (دانشگاه پنسیلوانیا آمریکا) http://mec.sas.upen.edu/studies.html ⬅️این مرکز بیشتر مطالعات خود را معطوف به جهان عرب نموده و در کنار آن، زبان های شرقی مانند: عربی، فارسی، ترکی، پشتو، ازبکی و ترکمنی نیز مطالعه و تدریس می شود. در موزه انسان شناسی و باستان شناسی این دانشگاه آثار و مطالبی درباره تشیع و تسنن وجود دارد. از تحقیقات و مقالات این دانشگاه می توان به این موارد اشاره کرد: «تسنن در برابر سفاهت تشیع(!!)»، «معماری قدرت در آیین تشیع: میان تعبد و تعقل»، «محرم و مناسک آن: آیین مذهبی برای روایت تاریخ مقدس در میان شیعیان آمریکا». 🔸2. دانشگاه آریزونا (آمریکا) www.asu.edu ⬅️تحقیقات این دانشگاه بیشتر در جهت مقایسه میان ادیان است که این قانون درباره دین اسلام نیز صدق می کند. عناوین برخی از دروس این دانشگاه عبارتند از: درآمدی بر اسلام؛ مذاهب جهان؛ بررسی دین اسلام؛ اسلام و دنیای مدرن؛ تمدن اسلامی؛ زن در اسلام؛ مذهب و حکومت در ایران. ⬅️عناوین برخی از کنفرانس های این دانشگاه عبارتند از: نقش اسلام در کشورهای مختلف؛ آیا آمریکا می تواند از اسلام بیاموزد؟؛ آیا مسیح مسلمان بود؟؛ از تراژدی تا استنباط، گفتمان علمی در ارتباط با جهان اسلام. ⬅️مقالات و تحقیقات قابل توجهی در این دانشگاه انجام شده که اکثراً به بحث شیعه و سنی در پاکستان پرداخته اند. 🔸3. مؤسسه مطالعات اسماعیلی لندن (انگلستان) WWW.iis.ac.uk ⬅️این مؤسسه به دنبال توسعه تحقیقات و آموزش درباره اسلام، با تأکید بر شیعه و به خصوص فرقه اسماعیلیه، متمرکز شده است. برنامه های مؤسسه مطالعات اسماعیلی، توجه خاصی به موضوعات تجددگرایی و مدرنیسم مبذول می دارد. ترجمه «دایرة المعارف بزرگ اسلامی» به زبان انگلیسی از کارهای مهم این مؤسسه است. 🔸4. دانشگاه بریستول (انگلستان) www.bristol.ac.uk ⬅️بخش اسلام شناسی این دانشگاه زیر نظر رابرت گلیو متخصص تشیع اداره می شود که هر سه پایان نامه خود را در مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری درباره تشیع نگاشته است. دروس اصلی و مهم مرتبط با تشیع در این دانشگاه عبارتند از: اندیشه کلاسیک اسلامی، مذهب و آیین اسلام، جنبش های مذهبی مدرن در ایران، فلسفه اسلامی، شیعه (که در این درس فرق شیعی به ویژه اثنی عشریه، اسماعیله و زیدیه، مورد مطالعه عمیق قرار گرفته و دکترین رفتار افراطیون شیعه بازنگری می شود). 🔸5. مرکز مطالعات اسلامی دانشگاه کمبریج (انگلستان) www.cam.ac.uk ⬅️این دانشگاه دارای «کرسی تخصصی شیعه شناسی جان (یحیی) کوپر» است. کنفرانس های این دانشگاه بیشتر درباره مسائل جهان عرب و حوزه ادبیات است که برای نمونه می توان به کنفرانس هایی در مورد «نظامی گنجوی» و «شاهنامه فردوسی» اشاره کرد. ⬅️از مهم ترین مقالات ارائه شده در این دانشگاه عبارتند از: «بررسی تشیع دوازده امامی در دوره جدید: فرهنگ دینی و تاریخ سیاسی»، «عوامل مؤثر بر سیاسی شدن تشیع لبنان و ظهور حزب الله»، «شیعیان اثنی عشری به عنوان یک اقلیت مسلمان در هند»، «خطابه اشک». 🔸6. مرکز مطالعات اسلامی دانشگاه شفیلد (انگلستان) www.sheffield.ac.uk ⬅️موضوع اصلی مرکز مطالعات اسلامی این دانشگاه «فقه اسلامی» است که البته هم در ضمن تحقیقات فقهی و هم غیر آن به تشیع نظر دارند؛ از این جمله می توان به پژوهش کاملی که درباره تشیع در این دانشگاه و توسط مرکز مطالعات دینی انجام شد، اشاره کرد. 🔸7. مدرسه مطالعات آسیایی و آفریقایی سوآس (دانشگاه لندن) www.soas.ac.uk ⬅️مرکز مطالعات اسلامی این دانشگاه به مدیریت پروفسور عبدالحکیم از سال 1995م شروع به کار نمود. در زمینه قرآن پژوهی، این مدرسه نشریه ای را با عنوان «مجله مطالعات قرآنی» منتشر می کند. بعضی از دروس این مرکز نظیر درس «عصر فاطمیان در قرون 10 تا 12میلادی» با تشیع مرتبط است. ⬅️«مباحث مذهبی در تشیع معاصر» و «عناصر شیعی در معماری پاکستان» از طرح های تحقیقاتی این مدرسه مطالعاتی است. -به نقل از کانال مطالعات شیعه در غرب http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
دغدغه‌های حوزوی
💠 آشنایی با دانشگاه ها و مراکز علمی غربی در حوزه شیعه شناسی(بخش دوم) ♦️برخی از مهم ترین دانشگاه ها
💠آشنایی با دانشگاه ها و مراکز علمی غربی در حوزه شیعه شناسی(بخش سوم) ♦️برخی از مهم ترین دانشگاه ها و مراکز علمی جهان غرب که دارای کرسی تخصصی شیعه شناسی هستند و یا دروس مربوط به تشیع، از جایگاه و اهمیت خاصی در آنها برخوردارند، عبارتند از: 🔸1. دانشگاه منچستر (انگلستان) www.mmu.ac.uk ⬅️مستشرق مشهور «نورمن کالدر» استاد فقه شیعی و درگذشته در سال 1998م، دارای کرسی در این دانشگاه بود. ⬅️دروس مقطع کارشناسی این دانشگاه در دو بخش 120واحدی ارائه می شود و یکی از دروس بخش دوم، درسی است با عنوان «تشیع». از جمله پایان نامه های دفاع شده در این دانشگاه می توان به «ظهور شیعه در ایران در عصر صفوی» اشاره کرد. 🔸2. دانشگاه لنکستر (انگلستان) Relstud@lancaster.ac.uk ⬅️این مرکز اولین مرکز مطالعات دینی در انگلستان بوده و تحقیقات، دروس و مطالعات آن متمرکز بر ادیان اصلی و زنده جهان از جمله اسلام است. دوره اسلام شناسی این دانشگاه با عنوان «اسلام کلاسیک» در تابستان 2005م برگزار شد که بخشی از آن به طور خاص به «تشیع و فرقه های آن» پرداخته است. ⬅️از جمله اهداف برگزاری این دوره می توان به آشنایی با «شریعت و کلام در تفکر اهل سنت، شیعه و صوفیه» اشاره کرد. 🔸3. دانشگاه گلاسکو (انگلستان) www.gla.ac.uk ⬅️جهت گیری مرکز مطالعات اسلامی دانشکده الهیات و مطالعات دینی این دانشگاه در راستای اسلام شناسی است. ⬅️در میان مقالات ارائه شده در کنفرانس های برگزار شده در این دانشگاه و تحقیقات و پایان نامه های دفاع شده و رویکردهای فارغ التحصیلان آن «گرایش های شیعی» دیده می شود که از آن جمله می توان به موارد ذیل اشاره کرد: «وارثان محمد نبی(ص) و ریشه های افتراق تشیع و تسنن» و «اخطارهای رهبر تشیع». 🔸4. مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل (کانادا) ⬅️این مؤسسه زیرمجموعه دانشکده هنر این دانشگاه بوده و تمرکز اصلی آن بر فرهنگ و تمدن اسلامی با توجه به محدوده جغرافیایی آن است. «ولیفرد کنت ول اسمیت» مؤسس این مرکز معتقد است تاریخ اسلام بدون در نظر گرفتن «مذهب» به عنوان یک عامل مهم و اثر گذار در رشد و شکل گیری تمدن اسلامی قابل فهم نخواهد بود. ⬅️برخی از دروس در حال تدریس و مرتبط با مذهب تشیع در این مرکز عبارتند از: تفکر شیعه در ایران، اسلام و سیاست: ایران، مشکلات تفکر شیعه. از جمله آثار منتشر شده این مرکز می توان از «دین و قدرت در صفویه» و «محمدباقر مجلسی» را نام برد. 🔸5. دانشگاه تورنتو (کانادا) www.utoronto.ca ⬅️این دانشگاه دارای مواد درسی و دوره های آموزشی مرتبط با تشیع است؛ مانند: «اسلام شیعی» (که در این درس توجه خاصی به شیعه گری سیاسی، فاطمیان، صفویه و ایران معاصر می شود)، «مباحثی درباره اندیشه عرفانی در اسلام»، «درآمدی بر دین اسلام»، «تاریخ اسلامی تا زمان سقوط بغداد». ⬅️در این دانشگاه یک طرح تحقیقاتی در مورد فتوای امام خمینی(ره) در مورد اعدام سلمان رشدی انجام شد که حاصل آن مقاله ای است با عنوان «فتوا همچنان باقی است». 🔸6. دانشگاه کونکوردیا (کانادا) www.concordia.ca ⬅️در این دانشگاه طرح های تحقیقاتی در زمینه شیعه صورت گرفته است؛ مانند: «تفسیر نوین از حقوق شیعه در ایران، عراق و لبنان»، «سفرنامه جمهوری اسلامی ایران»، «شیعه نوین و پیشین». «لیندا کلارک» از شیعه پژوهان برجسته غرب، از اساتید این دانشگاه است. 🔸7. دانشگاه ملبورن (استرالیا) www.unimelb.edu.au ⬅️این دانشگاه بیشتر مطالعات اسلام شناسی دارد. با توجه به آنکه این دوره در زیرمجموعه دوره های تاریخی گنجانده شده، در ضمن فرقه ها، به مذهب «تشیع» پرداخته می شود. -به نقل از کانال مطالعات شیعه در غرب @studiesofshia http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠چرا در آموزش های حوزوی، تغییر جدی نمی کنیم؟ 🖋استاد رسول جعفریان ♦️هر نوع برنامه ریزی آموزشی در حوزه علمیه قم می تواند راهگشای تغییراتی باشد که هم به نفع حوزه است، هم به نفع مردم و هم به نفع ایران. در این یادداشت دکتر رسول جعفریان به طرح دیدگاه های خود پرامون وضعیت نظام آموزشی حوزه های علمیه پرداخته اند: ⬅️اینکه مدیر حوزه های علمیه اخیرا گفته است: دویست رشته و گرایش در یازده حوزه دانشی در حال برنامه ریزی است»، خوب است، اما یک نکته مهم وجود دارد و آن نوع نگاه، نگرش و محتوایی است که به این افراد (طلاب) آموزش داده می شود. ⬅️به عبارت دیگر، تنوع در برنامه ریزی آموزشی، فقط بخشی از مشکل است، و عمده مسأله به نوع نگاه این افراد به مسأله دین و جامعه مربوط می شود. عقلانیت حوزوی، به طور خاص، با هزاران پیش فرض همراه و در هم تنیده است. اگر طلبه نتواند درباره آنها بحث و تردید کند، راه به جایی نمی برد. در واقع، این مسأله شبیه این است که ما در اصلاح متون درسی، فقط به فصل بندی و سر و صورت کتابهای درسی بپردازیم و از خط عبدالرحیم عبور کرده، به چاپ علمیه و از آنجا به حروفچینی فلان ناشر روز در پاساژ قدس و مجتمع ناشران برسیم، یا متن را با چند پرسش همراه کنیم. ⬅️تغییر دادن درون فکر این افراد، آشنا کردن آنها با معارف جدید، ایجاد تنوع و پذیرفتن نوعی تکثر اندیشه ای، تقویت خلاقیت فکری و نوآوری، همه مهم است. جالب است که این افراد، در همین نظام آموزشی که سی سال است برای آن کار می شود، تربیت شده، اما وقتی وارد جامعه می شوند، مانند شمار فراوانی از فارغ التحصیلان جامعة الزهراء، زیر فشار باورهای عامیانه مردم، همان اندک روشنگری که دارند، از دست می دهند و اسیر این باورها می شوند، و هنوز چند روز نگذشته، خودشان به عنوان عامل افزایش این باورها تبدیل می شوند. ⬅️تصور بر این است که ساختار دستگاه های عمومی تبلیغی در کشور هم به علاوه روند سیاسی کشور، موید آنهاست. به هر روی، حواسمان باشد، همه بودجه و وقت را صرف برنامه ریزی آموزشی نکنیم، فکر ترویج نوعی شفافیت، علم خواهی عمیق که قرآن روی آن تأکید دارد، تقویت نگاه های متفاوت، ایجاد فضای مناسب برای اندیشه ای آزادتر و حتی تقویت مباحثات دینی و تقویت تحمل برای شنیدن و فکر کردن در باره آراء مختلف باشیم. بدون شک، بخش مهمی از کار، آشنایی با تحولات مربوط به دین و فکر دینی در آن سوی دنیاست. ⬅️ما با اهل کتاب، نقاط بسیار مشترکی داریم، و سرنوشتی که آنها پشت سر گذاشته اند، از جهات زیادی برای ما آموزنده است. مرور بر آنها، از سر علم خواهی، نه فقط موضع گرفتن و از اول به هدف پاسخ دادن، می تواند ما را در تقویت حوزه ای فکورتر آماده کند. شاید این نتیجه گیری مستقیم مطالب بالا نباشد، اما باید بگویم، نفس این که غالب پایان نامه های حوزوی، ارزش مرور ندارد، دقیقا در این است که اندیشه ای پشت سر آنها جز اثبات اثبات شده ها ندارد، و الا مشکل فقط در شکل و شمایل آنها و فصل بندی و رعایت موازین رساله نویسی نیست. -به نقل از http://mobahesat.ir http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠فقه،حکومت و سرنوشت ایران 🖋دکتر داود فیرحی ♦️فقه و لاجرم فقیهان چه در زندان باشند، چه در قصر حکومت، در هر دو صورت نقش تعیین کننده در سرنوشت ایران دارند. ♦️در ایران، دین و به‌تبع آن فقه را نمی‌شود نادیده گرفت. یک حوزه باوری و یک حوزه دانشی بسیار پیچیده و محکمی است که تاریخ ما با آن عجین‌شده و نمی‌توان آن را نادیده گرفت. 40 سال پس از انقلاب اسلامی و 70 یا 80 سال در دوران مشروطه و قبل از آن، هر اتفاق سیاسی‌ای که در ایران رخ داده از درون آن یک فتوا، یک اظهارنظر و یک نهاد درآمده است. ♦️الان هم در قانون اساسی ما حدود 10 منصب بزرگ تاثیرگذار، فقهی یا اجتهادی هستند. 6 تا مربوط به شورای نگهبان و یکی رهبری و یکی قوه قضائیه و... . این مناصب سرنوشت ایران را تعیین می‌کنند. ♦️نه‌تنها اکنون، بلکه در مشروطه و قبل آن. فقیهان موافق و مخالف مشروطه هر دو نقش موثر داشتند؛ مرحوم شیخ ‌فضل‌الله نوری که به‌عنوان مخالف[مشروطه] بود، در قالب لایحه ای که در قانون اساسی مشروطه گنجاند، سرنوشت ایران را تعیین کرد. حتی اعدام او هم تا الان سرنوشت ایران را تحت تأثیر قرار داده است. ♦️فقها چه در زندان باشند، چه در قصر حکومت، در هر دو صورت تعیین‌کننده سرنوشت ایران هستند. ♦️بنابراین، تز اول من این است که نمی‌شود دین و بخش عملی آن فقه را در زندگی سیاسی ما نادیده گرفت، و اگر نمی‌شود این مناسبات را نادیده گرفت باید در ایضاح و توضیح آن بیشتر کوشید. 🍂"در کجا ایستاده ایم؟"، مرکز مطالعات خاورمیانه،27 آبان97. -به نقل از کانال داود فیرحی http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠کنفرانس وحدت اسلامی، از رؤیا تا واقعیت 🖋محمدتقی سبحانی ♦️سی و دومین اجلاس بین المللی وحدت اسلامی دیروز ۵ آذرماه در غیاب نمایندگان رسمی مذاهب اسلامی و بدون حضور رهبران سیاسی جهان اسلام، به کار خود پایان داد. ♦️دبیر کل مجمع تقریب بین المذاهب پیش از تشکیل کنفرانس نوید داده بود که «تلاش برای ایجاد اختلاف و ستیز در جهان اسلام با تلاش‌های گسترده مجمع تقریب مذاهب اسلامی و نهادهای تقریب‌گرا شکست خورده و ما در این کنفرانس آغاز این پیروزی را به جشن خواهیم نشست و اعلام خواهیم کرد که صفحه جدیدی در جهان اسلام در حال باز شدن است که در این صفحه نو شاهد غلبه جریان وحدت‌گرا در جهان اسلام هستیم.» و درباره فلسفه وجودی کنفرانس در وبگاه این مجمع می‌خوانیم: «هدف از برگزاری کنفرانس وحدت، ایجاد زمینه‌های اتحاد و هم بستگی جهان اسلام و هم فکری علما و دانشمندان، جهت نزدیک سازی دیدگاه های علمی و فرهنگی آنان در زمینه های فقهی، اصولی، کلامی، تفسیری و نیز بررسی مسائل و مشکلات مسلمانان و ارائه ی راه حل های مناسب و موضع گیری مشترک در برابر آن است.» ♦️سخن در این است که کنفرانس وحدت با هزینه‌های فراوان مادی و معنوی، تاکنون تا چه اندازه به آرزوهای خود نزدیک شده و ادامه این مسیر تا چه حد می‌تواند کمکی به آرمان‌های مورد نظر بکند. یک ناظر بیرونی با نگاهی واقع‌بینانه به صحنه درگیری‌های موجود در جهان اسلام، پرسش‌هائی را فراروی خویش می‌بیند که لازم است مسئولان امر، به دور از شعارها و بیرون از فضای رسانه‌ای به این سوالات پاسخ دهند: 🔸1. در کنفرانس امسال طرف‌های درگیر در جدال‌های جهان اسلام که قرار بود به «جشن پیروزی»بنشینند، چه کسانی بودند؟ و کدامین «صفحه جدید در جهان اسلام» در این اجلاس گشوده شد؟ و دقیقا کدام‌یک از اعضای حاضر قرار است این صفحه جدید را رقم بزنند؟! 🔸2. در کنفرانس کنونی برای «ایجاد زمینه‌های اتحاد و همبستگی جهان اسلام» چه اقدامی صورت گرفت؟ و اساسا کدامین اعضای حاضر در این کنفرانس از چنین ظرفیتی برخوردار بودند؟ و با کدامین ساز و کار سیاسی و فرهنگی قرار است این اتحاد و همبستگی در جهان شکل گیرد؟ 🔸3. در کنفراس کنونی چگونه و بین چه کسانی «هم فکری علما و دانشمندان، جهت نزدیک سازی دیدگاه های علمی و فرهنگی آنان در زمینه های فقهی، اصولی، کلامی، تفسیری» انجام شد و با توجه به کارنامه چند کنفرانس گذشته دقیقا چه چالش‌های فکری و علمی در بین کدامین متفکران شیعی و سنی به بحث گذاشته شد و مستندات پیشرفت در این موضوعات در کجا گرد آمده است؟ 🔸4. اما در خصوص «مسائل و مشکلات مسلمانان و ارائه ی راه حل های مناسب و موضع گیری مشترک در برابر آن» گذشته از تکرار جنایات اسرائیل و سعودی و خط و نشان کشیدن برای دشمنان، واقعا کدامیک از مشکلات جهان اسلام در این کنفرانس مطرح شد و چه راه حل‌هائی در برابر وضعیت بغرنج سیاسی، مذهبی و اقتصادی مسلمانان ارائه گردید و دقیقا چند نفر از شرکت‌کنندگان در کنفرانس چنین صلاحیتی داشتند و تا چه اندازه این کنفرانس را برای چنین هدفی جدی گرفتند؟ ♦️بی‌پرده باید گفت که همه شاخص‌ها نشان می دهد که کنفرانس وحدت اسلامی همچون سایر قطعات پروژه تقریب در این کشور، سالهاست که از کار افتاده و این پیکره نیازمند یک تعمیر بلکه تعویض اساسی است. ♦️در یادداشت‌های بعدی در اندازه بضاعت خود خواهم نوشت که پروژه تقریب در جمهوری اسلامی از سه بیماری بنیادین رنج می برد و تا این رویکرد اساسی اصلاح نشود، نه تنها به پیشرفت این پروژه نمی‌توان امید بست، بلکه با رفتن در بیراهه‌ها، به تدریج ظرفیت‌های اندکِ بازمانده نیز ناامید و زمین‌گیر خواهد شد. ♦️این سه مشکل اساسی عبارت است از: 🔹1. خلط میان اهداف چندگانه در میدان تقریب (از همگرائی مذهبی گرفته تا همزیستی اجتماعی و تا همکاری بین المللی) و در نتیجه سردرگمی در میان راهبردهای ناهمگون. 🔹2. ناتوانی در بسیج امکانات و اهرم های موثر در جهان اسلام و ناکارآمدی در بهره‌گیری از ظرفیت‌ها و مزیت‌های نسبی 🔹3. عدم بهره‌مندی از یک شبکه انسانی و رسانه‌ای هوشمند و کنشگر برای تعامل با نخبگان و گروه‌های موثر در بین شیعیان و اهل سنت و فقدان یک منطق و گفتمان تو‌در‌تو و اثربخش برای گفت و گو با گروه‌های درگیر و رقیب. -به نقل از نامه های حوزوی http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠در فقه چیزی به نام نظام نداریم/ اسلام در اقتصاد و سیاست و امور قضائی نظام ندارد! 🔸اظهارات چالش برانگیز استاد محمدجواد فاضل لنکرانی: ♦️اگر فقهی به نام فقه نظامات وجود داشت می بایست امام راحل به آن می رسید و می گفت. ♦️ما این مقدار که در فقه کار کردیم چیزی به نام نظام نداریم، نظام اقتصادی، نظام سیاسی، نظام قضایی، نباید این عنوان چشم و گوش ما را پر کند که بگوئیم اسلام نظام دارد، نه، اسلام در هر زمینه‌ای احکام جزئی دارد، قواعد دارد. ♦️آقایانی که قائل هستند که ما نظام اقتصادی داریم، می‌گویم هر موضوعی در نظام اقتصادی با هم ارتباط تنگاتنگ دارد، در نظام اقتصادی موضوعات را منفرداً و مستقلاً نمی‌شود دید، در فقه فردی هر موضوع مستقلی را فقیه استنباط می‌کند ولی در اقتصاد باید همه موضوعات را با هم و در کنار هم، و چیزهای عجیبی آدم در این مقالات می‌بیند. ♦️ما اگر بخواهیم شئون فرهنگی، شئون اقتصادی، شئون سیاسی را، رنگ دینی بدهیم، باید نظام را استخراج کنیم، اگر از مرحوم شهید صدر رضوان الله علیه(که معتقد به نظام سازی است) سوال کنیم کاشف این نظام چیست؟ بالاخره از کجا به این نظام که شما مدعی هستید پی ببریم؟ ایشان می‌گوید اتفاقاً اینجا باید از رو بنا به زیربنا رسید، از همین فقه موجود و احکام موجود باید به زیربنا رسید، می‌گوئیم اولین سؤال این است که این فقه موجود با اجتهاد مجتهدین مختلف است، پس هر مجتهدی خودش باید یک نظام خاصی استخراج کند چون شما کاشف دیگری برای رسیدن به آن نظام ندارید غیر از همین مسائل روبنایی. ♦️در مسائل روبنایی در اقتصاد، در هر فرعی از آن، در مالکیت خصوصی، اقوال، انظار، مختلط است، با اختلاف انظار چطور می‌شود به نظام رسید؟ اگر یک فقهی داشتیم، احکام واحدی داشت هیچ اختلافی هم در آن نبود اینجا ثبوتاً ممکن بود بگوئیم به نظام می‌رسیم ولی با وجود اختلاف چطور می‌توانیم به نظام برسیم؟ و ثانیاً شما وقتی در اقتصاد می‌گوئید ما نظام اقتصادی داریم، در سیاست می‌گوئیم نظام سیاسی داریم، در قضاوت باید بگوئید نظام قضایی داریم؟ باز یک سؤال دیگر پیش می‌آید که خود این نظام‌ها چه نظامی دارد؟ بالاخره اینها زیرمجموعه های دین هستند اگر زیرمجموعه‌های دین هست چطور می‌توانیم بگوئیم اگر شما می‌گوئید در خود اقتصاد نظام است باید در مرحله کلان هم یک نظامی باشد که اینها قابل التزام نیست. ♦️اگر ما ورای این فقه فردی یک فقهی به نام فقه نظامات داشتیم، آن کسی که باید به آن می‌رسید در درجه اول امام راحل است، امام با همین فقه فرمود که ما حکومت را اداره می‌کنیم. (۸ آذر ,۱۳۹۷ سایت شفقنا) -به نقل از کانال فقاهت http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠احتضار موج اول رسانه ای انقلاب 🖋روح الله جلالی ♦️در مترو در آنسوی واگنی که من ایستاده بودم یک نفر به مرور مشغول مقدمه چینی برای سایرین بود که به این نتیجه برسد که باید به زور سیستم را عوض کرد. یک نفر دیگر نیز به او ملحق شد و با صدای بسیار بلندتر بحث را ادامه دارد که آب از سرچشمه گل است. کل مسیر این دو نفر گفتند و بقیه شنیدند. هر چه با صدای بلند ادامه دادند، کسی وارد بحث نمی‌شد. معلوم بود هر دو سیاسی هستند و اطلاعات هدایت شده ضعیفی دارند که راحت قابل رد بود. کم کم سخنانشان تند می‌شد و ابتذالی که در اخبار و استدلالشان بود برایم رنج آور. نه درد واقعی را می‌شناختند نه درمان را. نسخه هایشان فقط شورش را میشناخت و درهم کوبیدن و تقدیس و تسبیح گذشته‌ای پر از حقارت. آنها میگفتند و من به سوی دیگری می‌اندیشدم! ♦️در کنار سایر رسانه‌ها، بحث های فضای عمومی خیلی مهم و اثرگذار است که از آن به رسانه "موج اول" تعبیر می‌گردد، یعنی پیام رسانی و تبلیغ چهره به چهره. ♦️با خود می‌اندیشیدم که امروز سهم نیروهای انقلاب از این بحث های چهره به چهره چیست؟ به جد معتقدم «هیچ»! (هیچ در مقابل آنچه باید باشد.) ♦️نیروهای انقلابی بعنوان قدرتمندترین بازوی حامی نظام در میان مردم، به شدت در جنگ‌های سیاسی داخلی، فرسوده، دلزده و سطحی شده اند. بخش بزرگی از نیروی انقلابی شب خواب می‌بیند که صبح چگونه توی دهن رقیب سیاسی بزند، اما وسط روز روشن از اینکه آمار نماز جماعت و نمازخوانی در میان نسل‌های جدید چه وضعیتی دارد، اصلا دلمشغولی نمیگیرد و خود را با انداختن توپ به زمین دیگران راحت می‌کند. ♦️نیروی انقلابی واو به واو صحبت فلان رجل سیاسی را بررسی میکند که جمله ای برای کوبیدن وی بیابند اما تنها دو جلد کتاب شهید مطهری را راجع به زن و حجاب و اسلام و مقتضیات زمان را درست و درمان نمیخوانند. ♦️دردشان نمی‌گیرد که انقدر ضعیف بوده ایم که دانشجویم از من با تعجب میپرسد شما محمدرضا شاه را دیکتاتور می‌دانید؟! و دیگران هم همراهیش می‌کنند. ♦️در کل بخش مهمی از نیروهای ما از مباحث مبنایی تهی و از افراط در دعواهای جناحی انباشته هستند. وضعیت کشور پر از تلاطم است و قطعا «استقلال تاوان دارد»، اما میدان دادن به بحث‌های مبتذل به مرور تبدیل به جنگ داخلی ای میگردد که طرف های آن شورشیانی ناآگاه و قابل استثمار هستند. 🔴در کل معتقدم نیروهای حامی، در دفاع از حوزه «اندیشه» و «ساختار»، بخاطر افراط در دعوای روزمره «عملکرد»، بیشتر در خدمت ارتش نفرت افزای انقلاب هستند. -به نقل از کانال انقلاب اسلامی http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠قم بزرگ‌ترین بُعد امنیتی جمهوری اسلامی است! 🔈دکتر ابراهیم فیاض، عضو هیأت‌علمی دانشگاه تهران ♦️امنیتی‌ترین عنصر هر جامعه‌ای حتی در یک جامعه سکولار هم دین است، دین با تمام ساختارها، نهادها، مدارس و مطالبش. در عالم مسیحیت هم این مطلب را می‌بینید. ترکیه را هیچ‌وقت به اروپا راه نخواهند داد چون مسلمان است. در بوسنی‌ و هرزگوین کشت‌و‌کشتار کردند چون نمی‌خواستند یک دولت اسلامی باشد و حتماً با صرب‌ها باشند. در سوییس سکولار، نباید گلدسته باشد. خودشان در مسیحیت یک گلدسته مسلمانان را تحمل نمی‌کنند. دین امنیتی است. امنیتی به معنای بگیر و ببند نیست. ♦️در تلویزیون فلان‌کشور شرقی آن ‌طرف دنیا می‌بینید همیشه یک خبر از ایران هم هست؛ یعنی اگر خبر از آمریکا هست یک خبر از ایران هم هست. چون ایران یکی از کشورهای امنیتی جهان است. از هر لحاظ فکر کنید ایران یک کشور به‌شدت امنیتی است. ♦️الآن قم بزرگ‌ترین بعد امنیتی جمهوری اسلامی خصوصاً در زمینه معرفتی است. البته متأسفانه قم این تلقی را از خودش ندارد. ما باید قم را جدی بگیریم، کارش را جدی بگیریم، دین را جدی بگیریم. الآن به نظر من اهمال وجود دارد یعنی باور نداریم قم الآن تعیین‌کننده جهان است. قم در عرصه اندیشه خیلی محوریت جهانی دارد. من بلوف نمی‌زنم. موقعی که نظر خارجی‌ها را نسبت به قم می‌بینم مات می‌مانم. نتیجه گاندی، خانم «سوفلیا گاندی» در هند من را می‌دید گفت من می‌خواهم بیایم حوزه علمیه قم درس بخوانم! در بیرون شما را بیشتر از خودتان باور دارند! اینجا تنبلی داریم، درس نمی‌خوانیم، فکر نمی‌کنیم، کار نداریم. ما شبانه‌روز نباید بخوابیم. ♦️دین عنصر رئیسه جامعه است و مردم به‌خاطر دین‌شان حاضرند شما را خفه کنند! یعنی اگر نتوانند با دین در زندگی روزمره‌شان آرامش داشته باشند و زندگی‌شان هم بچرخد و شما جلویش را بگیرید، خفه‌تان می‌کنند و خودشان هم دین درست می‌کنند. چون دین عضو رئیسه هر فرهنگی است، حتی فرهنگ سکولار، حتی فرهنگی که ظاهراً غیردینی یا حتی ضد دینی است مثل اروپا. ♦️دین کل نظام معنایی ما را شکل می‌دهد، کل نظام کنشی ما را هم شکل می‌دهد، پس ساختار اجتماعی ما شکل پیدا می‌کند؛ در اقتصاد، در سیاست، در اجتماع و … . این نظام معنایی با یک مقوله دانشی دیگر ترکیب می‌شود و هویت‌ساز می‌شود؛ نه ماهیت‌ساز. آن مقوله «هنر» است. هنر با دین قاطی می‌شود، دین را نشانه‌دار می‌کند، دین را حد می‌بخشد، شکل و فرم می‌بخشد. چون فکر با هنر چارچوب پیدا می‌کند. تکنولوژی تحقق خارجی‌اش با هنر است. ♦️اما الآن هنر در حوزه علمیه چه جایگاهی دارد؟ نخستین مقوله دانشی که باید در تمامی ابعادش ما وارد بشویم که حوزه وارد ابرقدرتی بشود و بتواند کشور ایران را در آینده بسازد، همین هنر است. همان‌طور که کلیسا در رنسانس وارد شد. کلیسا آن همه پول می‌داد به رافائل، میکل‌آنژ، لئوناردو داوینچی. این‌ها در کلیسای فلورانس آن همه نقاشی خلق کردند، همه در ارتباط با خدا و پیغمبر و حضرت مریم. ♦️حوزه کجای ادبیات است؟‌ می‌شود بدون معانی، بیان و بلاغت به مردم پیام رساند؟‌ ادبیات و بلاغت یک مقوله اساسی است. بلاغت یعنی ارتباط مؤثر در زبان امروز ارتباطات. مرحوم تفتازانی در «مطول» داشته علم ارتباطات زمانه را درس می‌داده. یعنی معانی، بیان، بدیع. بدیع یعنی زیباشناختی کلام. ما امروز بلاغت اینترنتی می‌خواهیم، بلاغت‌تلویزیونی می‌خواهیم، بلاغت رادیویی می‌خواهیم. ♦️تکنولوژی موقعی که تولید بشود بعد از تکنولوژی اقتصاد است. اقتصاد تجارت نیست، همان میانه‌روی است. اکونومی هم به معنای میانه‌روی است. بحثش عقلانیت و زهد است؛ نه اسراف، نه خست. دو مبنای اقتصاد این است. اقتصاد که عوض شد اجتماع عوض می‌شود. بعد که اجتماع عوض می‌شود سیاست و حکومت عوض می‌شود. بعد که این عوض شد حقوق عوض می‌شود. اینجا حقوق با دین در مسائل اجتماعی برخورد می‌کند. این برخورد تمدن را به‌وجود می‌آورد. پس ابرقدرتی ما چارچوبش در حوزه است. -متن کامل در http://meftaah.com http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠فقه کافی نیست! 🔸حاشیه ای بر سخنان اخیر استاد محمدجواد فاضل لنکرانی 🖋مهدی کاظمی زمهریر ♦️1- یکی از نیازهای فکری جامعه علمی در دوره معاصر، انجام مباحث فرانظریه ای درباره فقه و حدود امکانات آن است. در بعضی نوشته هایم بالاشاره به تاثیرات این بی توجهی و بحران زا بودن نوع کاربست فقه در نظام حکمرانی در دوره معاصر پرداخته ام. ♦️2- به گمانم دیدگاه آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی در دومین آئین نکوداشت موسس دانشگاه مفید از نمونه مباحثی است که افق های گفتگو را می گشاید. سخنان وی بیان مثبت حقیقتی بود که در ماههای گذشته توسط آقای رحیم پور ازغدی با زبان تند و تلخ بیان گردید. آقای ازغدی از این شکایت داشت که فقه مصطلح از پرداختن به مسائل مربوط به جامعه و نظام حکمرانی غافل مانده است؛ آیت الله لنکرانی نیز- با بیانی مثبت - این ایده را تکرار کردند و گفتند که فقهی تحت عنوان "فقه نظام " ورای فقه مصطلح وجود ندارد. ♦️3- دستاور این دو سخن یکی است؛ فقه سنتی توانایی پرداختن به نظام اجتماعی به مثابه یک هستی جمعی را ندارد و تنها از منظر فقه فردی می تواند، درباره امر اجتماعی حکمی صادر نماید. این بدان معناست که تلاش برای برکشیدن فقه به جایگاه دانشی جامع که جانشین فلسفه و علوم اجتماعی مدرن گردد، تلاشی ناکام است. این تلاش در سال های اخیر نه تنها به شکل گیری فقه مدرن یا فقه نظام کمکی نکرده، بلکه به آشفته سازی زبان فقهی و بحران در درک نظامند از جامعه معاصر انجامیده است. ماحصل این رخداد، بسط آشفتگی در نظام حکمرانی بوده است. ♦️4- فقه به مثابه دانش اجتماعی بخشی از حیات جمعی و فردی ما را در جامعه دینی سازمان می دهد، اما تلاش برای کاربست حداکثری آن و تصاحب کارکرد سایر دانش ها، بطور همزمان هم فقه را آشفته می کند و هم نظام دانش های مدرن را. اگر در عالم قدیم فقه در کنار دانش فلسفه، الهیات و سایر دانش ها ، در زندگی اجتماعی مشارکت داشت، امروزه نیز ناگزیر از پذیرش حدود امکانات خود و تلاش برای نقش آفرینی در زندگی جمعی بر مبنای آن است. -به نقل از نامه های حوزوی http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0