eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
443 دنبال‌کننده
151 عکس
47 ویدیو
25 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین....
مشاهده در ایتا
دانلود
💠از علم خبری نیست! 🖋استاد رسول جعفریان ♦️زمانی که بهترین کتابهای بازار در حوزه های پژوهشی، عبارت از رساله های دکتری و ارشد باشد، آن وقت باید امید داشت که تحولی در حوزه دانش در جامعه پدید آمده است. ♦️به عبارت دیگر، تنها مسیر درست در پیشرفت علم، در همه حوزه ها، عبارت از این است که بتوانیم، رساله های دکتری و ارشد را تبدیل به بهترین دستاوردهای علمی جامعه مان بکنیم. مثلا وقتی وارد یک کتابفروشی بروز می شویم، بهترین کارهایی که روی پیشخوان آن کتابفروشی است، رساله ها و پایان نامه های دانشگاهی باشد. وقتی یک پژوهش را می خوانیم، در پیشینه علمی آن بحث، یکسره به معرفی چندین رساله و پایان نامه بپردازد و بگوید که قبل از من چه تحقیقاتی در این زمینه شده است. ♦️وقتی دیدیم که افراد با افتخار رساله های دکتری و پایان نامه های خود را منتشر می کنند، و درصد قابل توجهی از کتابهای بازار علمی ما همین هاست، باید امید داشته باشیم که روزنه هایی برای گسترش علم فراهم شده است. ♦️اگر جز این بود، و کارهای تألیفی عمومی، تصحیحی، ترجمه و جز اینها جای رساله های دکتری و پایان نامه را در کتابفروشی ها گرفت، معنایش این است که هیچ پیشرفتی در زمینه دانش نشده است. ♦️مسلما همین امر در رشته های پزشکی و فنی و علوم پایه هم وجود دارد، بلکه در آنجا آشکارتر و بهتر است. ♦️به نظرم، امروز در جامعه ایران ما چنین نیست. درصد بسیار کمی از کتابهایی که در بازار است، رساله های دکتری و ارشد است. ♦️مشکل این است که بیشتر این رساله ها به گونه ای است که قابل نشر نیست. چون از ابتداء تا انتها مسیر درستی در نگارش آنها طی نمی شود. طبعا در جامعه هم اعتمادی به این رساله ها که بسیاری با تقلب نوشته می شود وجود ندارد. ♦️اگر فقط و فقط همین یک معیار برای پیشرفت علم در یک کشور باشد، کافی است که مطمئن شویم اتفاق مهمی در کشور ما نیفتاده است. در اینجا، مقصود بازار کتابهای علمی است نه داستانی یا هنری یا جز اینها. آن گونه کتابها و مطالعه آنها، سبب پیشرفت علم نیست. ♦️علم فقط و فقط در رساله ها و پایان نامه های دکتری و ارشد و مقالات مستخرج از آنهاست. ♦️کشور ما از این جهت فوق العاده ضعیف است. مرکز گردآوری رساله های دانشگاهی ما در کشور «ایرانداک» یک مرکز ورشکسته علمی ـ دانشگاهی است که هیچ کس به آن توجه جدی ندارد. ♦️برای شکل گرفتن جنبش پایان نامه و رساله، باید هزینه کرد. در کشور ما این امر غالبا و به خصوص در علوم انسانی و اجتماعی که مثل علف هرز رشد کرده، و حتی علومی که نام های دینی مثل علوم قرآنی و حدیثی و جز اینها را یدک می کشد، هیچ نمودی ندارد. -به نقل از کانال نویسنده http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠چه کسی گفته حکومت باید به فکر افزایش دین‌داری مردم باشد؟! 🔊دکتر سعید زیباکلام در گفتگو با نشریه خیمه ♦️اساساً چه کسی گفته كه اصحاب حكومت، هر قدر هم كه صادق و صديق و امين و خيرخواه و مردمي و خادم خلايق باشند، بايد به فكر افزايش دين‌داري مردم باشند؟ ♦️بنده بر اين گمان نيستم كه افزايش ايمان و دين‌داري مردم، مردم هر قوم و قبيله و ولايتي، بر عهده حاكمان باشد. بي‌ترديد بسياري از مردم كه در اثر عوام‌فريبي‌ها، دروغگويي‌ها، و شيّادي‌هاي بسياري از مسئولان در اين چند دهه، از دين و ديانت رميده و يا دست كم دل‌مُرده و بي‌تفاوت شده‌اند، از اين سخن خرسند و دل‌شاد مي‌شوند اما بلافاصله بايد بيفزايم كه حتي اگر هيچ‌يك از آن عوام‌فريبي‌ها و دروغ‌ها و غارت‌ها و پنهان‌كاري‌ها هم رخ نداده بود باز هم اين سؤال به طور راهبردي موضوعيت دارد كه بر چه اساسي مي‌خواهيم قائل شويم كه: حاكمان را بايد كه ايمان و ديانت خلايق حفظ و بلكه افزايش دهند؟ ♦️مادامي كه در عرصه‌ی انديشگي و سياسي قائل باشيم يك يا تني چند عرش‌نشين هستند كه آراء درست و عقلاني را نهايتاً مي‌دانند هيچ جاي جدّي‌اي نه براي آزادي انديشه و آراء مي‌ماند و نه براي پژوهشي آزاد كه به انديشه و آرائي بديع و نوآورانه بينجامد. در اين صورت است كه مابقي كه فرش‌نشين‌اند كما بيش مشغول تئاتري مي‌شوند بزرگ و ملي كه اگر سالي سيصد همايش و نمايش براي جنبش نرم‌افزاري و تحول علوم انساني در آن برگزار شود و سيصد هزار سكه هم اعطا شود به قدر عطسه‌ی بزي، اين تنور خاموش عقيم را گرم نخواهد كرد. آيا صادقانه نيست كه دست‌كم ديگر شعار آزادي انديشه و آراء هم ندهيم؟ و امانت‌دارانه‌ نيست كه آن هزاران هزار سكه را هم خرج مستضعفاني كنيم كه صاحب حقيقي آن سكه‌ها هستند؟ -به نقل از کانال مطالعات اجتماعی فقه http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
دغدغه‌های حوزوی
💠فقه نظام ساز؛ داریم یا نداریم؟ 🖋مهدی نصیری ♦️با اظهارات اخیر یکی از اساتید حوزه در باره فقدان نظ
💠سخنی با مهدی نصیری! 🖋پاسخ حجت الاسلام رضا غلامی به یادداشت «فقه نظام ساز، داریم یا نداریم؟» ♦️چند سالی است جناب آقای مهدی نصیری در قامت یک صاحب نظر دینی ظاهر شده و به خود اجازه می دهند بدون ارائه بحثی روشمند و مستند، درباره همه موضوعات مبنایی دین اظهار نظر کنند؛ از نفی فلسفه اسلامی و ترویج نوعی اخباریگری، تا بازگویی و ترجمه امروزی نظرات فردیدی در باب غلبه مطلق مدرنیته بر عالم، از تحدید و کوچک نمایی مرزها و طاقت فقه شیعی و ناتوانی آن در نظام سازی، تا تردید افکنی و کمرنگ سازی بُروز و ظهور عینی اسلام در قالب تمدن نوین اسلامی در دوران غیبت امام زمان (عج) و غیره. ♦️جالب اینجاست که این همه اظهار نظر در شرایطی صورت می گیرد که دقیقاً معلوم نیست جناب نصیری در چه حوزه و مکتب علمی ای، و در چه سطح و عرصه ای تحصیل و سپس مورد آزمون قرار گرفته اند و اساساً چقدر شایستگی اظهار نظر قطعی در این موضوعات دارند؟ ♦️آیا سکوت فضلای حوزه در قبال این نظرات به مفهوم بی نظر بودن آنها در قبال این اظهار نظرهاست یا به معنای جدی نگرفتن نظرات ایشان است؟ آیا سزاوار نیست این دیدگاهها قبل از درج در رسانه های عمومی در مجامع تخصصی حوزه نقد شود؟ ♦️و نکته دیگر آنکه چقدر سوژه هایی که ایشان برای اظهار نظر انتخاب می کنند مسأله امروز انقلاب است و واقعاً پشت این نظرات که من از آن به " تقلیل گرایی " و " خنثی گری انقلاب اسلامی " تعبیر می کنم چیست؟ ♦️معتقدم گرچه آقای نصیری خود را مخالف فلسفه معرفی میکند اما به شدت از آن تفکر متأثر است. حتی اگر بگوییم که برآیند برخی از مباحث آقای نصیری با مباحث انجمن حجتیه شباهت دارد، سخن غیر دقیقی نگفته ام. ♦️لازم می دانم خیلی مجمل به چند نکته اشاره نموده و مابقی بحث را به فرصت دیگری مؤکول کنم: 🔸اولاً. اگر از موضع کلام سیاسی اسلام به بحث های ایشان بنگریم، گوهر مباحث آقای نصیری به خنثی سازی حکومت اسلامی در دوران غیبت معصوم (ع) منجر میشود. ایشان با زبان پنهان و آشکار این پیام را به مخاطبشان منتقل می کنند که حکومت اسلامی در دوران غیبت با محوریت فقه و فقیه اقامه میشود و در جایی که دستگاه فقه ما قدرت پاسخگویی به انتظارات، من جمله نظام سازی ندارد، حکومت اسلامی در دوران غیبت، یک حکومت حداقلی است و نباید آرزوی احیاء تمدن اسلامی را داشته باشد. 🔸ثانیاً. آقای نصیری در شرایطی وارد فاز زیراب فقه زدن شده اند که قبلاً به زعم خودشان حقانیت میراث فلسفی شیعه به خصوص حکمت صدرایی را نفی کرده اند و از صلاحیت مطلق فقه اخباری نسبت به فلسفه سخن رانده اند و حال که چندی است وارد کوتاه سازی قد و قواره فقه و به تبع آن حوزه های علمیه شده اند، معلوم نیست نهایتاً در منظر او چه چیزی از اندیشه اسلامی باقی مانده است و آیا از نظر ایشان امروز کاری جز به انتظار ظهور نشستن و دعاگویی، باقی مانده است یا خیر؟ 🔸ثالثاً: ما در اتمسفر انقلاب اسلامی تنفس می کنیم و عمل خود را در چارچوب تفکرات امام (ره) و رهبر بزرگوار انقلاب تعریف می کنیم، هر چند این به منزله بحث نکردن نیست لکن روشن است که در یک کار عظیم جمعی نمی توان خود رأی بود و یا بلبشوی فکری را مباح ساخت؛ ♦️در چنین شرایطی، چقدر نظرات آقای نصیری با محکمات دیدگاه های امام درباره فقه، درباره حکومت اسلامی و ولایت فقیه در دوران غیبت و بحث تمدن سازی و غیره انطباق دارد؟ به نظر میرسد یا جناب آقای نصیری سخنان صریح امام درباره رسالت حاکمیت اسلامی را ملاحظه نکرده اند و یا انتظار دارند نیروهای انقلاب به جای اندیشه های امام (ره) از اندیشه های ایشان تبعیت کنند؟! ♦️به هر حال، توصیه بنده به جناب آقای نصیری این است که بیشتر مطالعه کنند و قبل از آنکه جمعبندی های خود را عجولانه منتشر کنند، آن را متواضعانه با علما و فضلای حوزه در میان بگذارند و اصلاح و تکمیل کنند؛ ضمن اینکه دسترسی ایشان به رسانه ها و محافل انقلابی سبب نشود که انتظار داشته باشند این دیدگاهها، جزو تفکر انقلاب محسوب شود. -به نقل از کانال مهدی نصیری http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
دغدغه‌های حوزوی
💠سخنی با مهدی نصیری! 🖋پاسخ حجت الاسلام رضا غلامی به یادداشت «فقه نظام ساز، داریم یا نداریم؟» ♦️چند
💠عرصه را بر آزاد اندیشی تنگ نکنید 🖋پاسخ مهدی نصیری به نوشته رضا غلامی ♦با مطلبی نه زیبنده یک روحانی که عنوان عظیم «حجت الاسلام» را بر او می نهند، مواجه شدم پر از طعن و اهانت و از موضع یک عقل کل حرف زدن و نصیحت کردن. سخت متعجب شدم از این که یک روحانی شاغل در نهادی مهم و محترم، چگونه در مواجهه با یک مقاله ناظر به بحث های حوزوی اخیر در باره «فقه نظام ساز» این گونه قلم زده است. ♦️جناب غلامی که از داعیه داران اسلامی سازی علوم انسانی بر اساس فلسفه ملاصدراست و گاه و بیگاه خط و نشان های آبداری برای علوم انسانی موجود در دانشگاهها می کشد و نقدهای بنده بر فلسفه اسلامی را دیده، در نیافته که بنده با واژه فلسفه و مطلق فلسفه مخالفتی نکرده ام تا سخن گفتن و استناد اندک من به مرحوم فردید و یا هایدگر که حامل نوعی اندیشه ورزی فلسفی در باب مدرنیته هستند، در تناقض با موضع من در قبال فلسفه باشد بلکه انتقاد من و دیگر منتقدان به فلسفه اسلامی موجود است که کاملا منبعث و متخذ از مبانی فلسفی ارسطو و افلاطون و فلوطین و ... است و نسبتش با اسلام و معارف قران و اهل بیت(ع) تعارض و تقابل است. ♦️قصدم در مباحث اخیر پیرامون «فقه و تمدن سازی» زدن زیراب فقه (به تعبیر آقای غلامی) نیست بلکه به زعم خودم {چقدر درست باشد والله العالم، و البته آقای غلامی نگوید بیا سراغ من یا فلان عالم جلیل القدر تا مطمئن شوی درست است یا نه، چون این اطمینان فقط با مراجعه به فصل الخطاب معصوم به دست می آید و تا او در پرده غیبت است بنده اگر به نظری متفاوت با بزرگان غیر معصوم برسم، حق ندارم از نظرم دست بردارم مگر آن که به هر دلیل بطلان نظر کنونی ام برایم باورمند شود} نجات دادن فقه عصر غیبت و زمانه سیطره مدرنیته از زیر بار یک توقع و انتظاری است که بر عهده او نیست و گذاشتن چنین تکلیفی بر دوش فقه و به تبع آن بر دوش نظام مبارک جمهوری اسلامی به مصلحت دین و فقه و نظام نیست. قصدم این است که انتظارات واقعی و عملی را از فقه و نظام در تحقق احکام و آرمانهای اسلامی در این روزگار ترسیم کنم و بار فقه و جمهوری اسلامی را برای تداوم حاکمیت ولایت فقیه سبک کنم تا در آینده ای نزدیک پرچم این نهضت و انقلاب شکوهمند را به دست بقیة الله الاعظم بسپاریم. ♦️تفکر در اتمسفر انقلاب اسلامی به معنی نفی مباحثات علمی و لو آن که به نظراتی متفاوت با دیدگاه امام یا مقام معظم رهبری منجر شود، نیست. در شرایطی که مسئولیت اجرایی ندارم و به تحقیق و نوشتن و طلبگی اشتغال دارم، هم بر اساس مبنای امام و هم مبنای رهبری و نیز مبانی مسلّم شیعه، هیچ منعی برای رسیدن به دیدگاه های متفاوت با این دو عزیز عظیم القدر و طرح اصولی آنها در هیچ زمینه ای وجود ندارد. ♦️مگر آقای غلامی دستور العمل رهبری بزرگوار در مورد ضرورت و لزوم برگزاری کرسی های آزاد اندیشی را با آن مضامین بلند ندیده اند که این گونه از طرح نظرات طلبه ای چون بنده با سوابق معلوم الحالم! بر آشفته شده و قلم به توهین و انگ زنی برداشته اند. من مدتها فکر می کردم چرا این سند عالی و مایه مباهات، بر زمین مانده و به آن کما هو حقه (که رهبری باری گفتند من صد بار برای راه اندازی کرسی های آزاد اندیشی تذکر داده ام)، عمل نمی شود، اکنون با این مقاله آقای غلامی که با محافل و نهادهای مسئول برگزاری کرسی های آزاد اندیشی مرتبط است، در می یابم که ظاهرا مدیران مسئول برگزاری کرسی ها کم و بیش چون جناب غلامی فکر می کنند که اساسا طرح دیدگاه های متفاوت با امام یا رهبری غیر مجاز و گناه و جرم است و مقصود رهبری هم از برگزاری این کرسی ها این بوده که همگان بیایند و نظرات امام و رهبری را تکرار کنند و بعد فکر کرده اند خب تکرار این نظرات که نیاز به مناظره ندارد، پس کرسی های آزاد اندیشی تعطیل!! ♦️در دوران مسئولیتم حدودا هفت دیدار با رهبری معظم داشتم و در پنج دیدار آن مواجهه ای انتقادی داشتم به این معنا که یا از نهاد و مسئول و مساله ای در نظام به ایشان صریحا شکوه و شکایت کردم و یا حرف و دیدگاهی متفاوت با دیدگاه ایشان مطرح کردم. از جمله باری در دیداری، دیدگاه تازه ام در باره نسبت اسلام و تجدد را با ایشان در میان گذاشتم که ایشان فرمودند: با نیمی از حرف شما موافق و با نیمی مخالفم. در تمام این دیدارها، چیزی جز سعه صدر و بشاشت و گاه حتی تشویق از ایشان ندیدم و برای من که 20 سال از امروز جوانتر بودم، منبع دلگرمی و اعتماد به نفس و شجاعت بخشی بود. حالا این منش و روحیه را باید با منش جناب غلامی و امثال او که ادعای دفاع از رهبری و نمایندگی رسمی و غیر رسمی از خط و منویات ایشان را مطرح می کنند مقایسه کرد تا معلوم شود که چه جفایی در حق معظم له و شاکله روحی و بینشی و منشی ایشان صورت می گیرد. -متن کامل در کانال نویسنده http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠جمهوری نماز جمعه 🖋یاسر عرب ♦️دیده اید امام جمعه فلان شهر با جوانان والیبال بازی کرده و آبشارهای اسمی زده؟ امام جمعه ی بهمان شهر هم خودش بشقاب نذری داده؟ شنیده اید امام جمعه شهر دیگری میوه خریده و دیده اید عکس آن یکی را در حال گرفتن پنچری ماشین اش؟ ♦️اینها تصاویری است که دوستانِ ارزشی من سعی دارند برای جامعه بازنمایی کنند. آنها تلاش دارند نشان بدهند در قبال سنتِ تجربه شده ی مردم در خصوصِ از ما بهتر بودنِ ائمه ی جمعه، مصادیقی هم از زندگیِ مردمی، ساده زیستی، و دغدغه مندی ایشان وجود دارد. ♦️مسئله ی من اما نه آن ائمه ی جمعه ی عبوسِ سیاست مسلک است و نه آن امام جمعه ی خندانِ اخلاق محور، نه چنان که می بینیم میان سال یا کهن سال بودن اکثر آنهاست و نه چنان که می شنویم میل به آوردن جوان سالان! ♦️رکنی، امام جمعه بندرلنگه: «استدعای ما از مقام معظم رهبری هم همین است که این قانون منع بکارگیری بازنشستگان در مورد ائمه جمعه نیز اجرا شود و بنده حاضرم اولین کسی باشم که از همین تریبون نماز جمعه با مردم خداحافظی کنم.» ♦️امام جمعه دائم از طرف شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه کشور (تحت اشراف رهبر) انتخاب می‌شود. امام جمعه دائم می‌تواند یک یا چند نفر را به عنوان امام جمعه موقت همان شهر انتخاب کند. امام جمعه دائم مراکز استانها از طرف ولی فقیه یا رهبر حکومت اسلامی-شیعی انتخاب و مشروعیت پیدا می‌کند و نماینده ولی فقیه در آن استان نیز می‌باشند. ♦️سوال اساسی اینجاست که امام جمعه واسطه ی ولی فقیه با دستگاه های دولتی است یا پل ارتباطی با مردم؟ اگر امام جمعه واسطه ی ارتباط بین مردم و ولی فقیه است پس چرا نباید با ساز و کاری مشخص توسط خود مردم انتخاب و سالیانه ابقا شود؟ نقش نمازگزاران در تعیین خط و مشی خطبه های نماز جمعه چیست؟ اینکه در برخی شهر ها سالهای سال است که مردم از فلان امام جمعه به تنگ آمده اند اما هیچ قدرتی برای برکناری او ندارند، چه معنی دارد؟ این کجای اش جمهوری است؟ -به نقل از مکتوبات http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠در عصر تفرقه، امیرخانی باشیم 🖋سلمان کدیور ♦️دیروز پس از روزها کش و قوس نتایج داوری جایزه جلال اعلام شد تا کتاب «رهش»، آخرین اثر رضا امیرخانی برنده این جشنواره ملی داستان نویسی کشور باشد. اما شاید این خبر به نسبت اتفاقی دیگر، که البته متناسب با شخصیت غافلگیر کننده امیرخانی است کوچکتر باشد. آن اتفاق آن بود که این نویسنده جوان، صد میلیون جایزه این جشنواره را به موسسه «دانایار» اهدا کرد. موسسه ای برای توانمند سازی معلمان پایه ابتدایی اهل تسنن سیستان و بلوچستان. ♦️این کار امیرخانی به دو جهت اهمیت دارد، نخست از این جهت که این مبلغ برای هرکسی، در این شرایط بد اقتصادی، بخصوص اگر آن شخص تنها راه معیشتش نویسندگی باشد، یک ایثار بزرگ است. زمانه ای که با توجه به تیراژ کم کتاب ها، قیمت بالای و دوری مردم از آن، دوران عسر و حرج نویسندگی است. ♦️اما وجه مهمتر این است که این مبلغ را یک نویسنده شیعی به یک موسسه اهل سنت اهدا می کند. در عصری که مسئله تقریب و وحدت مذهب، در بعد نظری چیزی در حد شعار مانده و در بعد عملی به بیش از اینکه به مقدسات یکدیگر توهین نکنیم و در نمازهای هم شرکت کنیم و یکدیگر را نترکانیم متوقف شده است. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠صداوسیما و نقش زینبی؟! 🖋مجتبی_نامخواه(جامعه شناس) ♦️سازمان صداوسیما به رسانه‌ای به مراتب محافظه‌کارتر و مهوع‌تر از گذشته تبدیل شده است: صدها تجمع کارگران معترض ایرانی را به حساب نمی‌آورد اما اگر در کوچه پس‌کوچه‌ای در شهری در دیار غرب، چند نفر تجمع کنند، پوشش ویژه می‌دهد؛ با  جنبش جلیقه‌زردها که رسماً مدهوش می‌شود! ♦️آنتن‌فروشی به شبه‌اقتصادی‌ها که مدت‌هاست در آن سازمان رویه شده امروز ارتقا (قهقرا) یافته و بدل به آنتن‌فروشی شبه‌فرهنگی شده است: آنتن شبکه‌های صداوسیما به جولانگاه چندش‌آور سلبریتی‌هایی شده که هر چند بسترساز و مدافع پروپا قرص ابتذال(سطحی‌بودن) سینمایی هستند اما چون با سیاست‌های سیاسی سازمان کاری ندارند، مجری خوب شبکه‌ها هستند. ♦️از یک‌سو در برابر بازنشستگی مدیرانش بیشترین مقاومت‌ها را دارد و از سوی دیگر با پخش مکرر نمایشی به نام مدیریت دهه شصتی‌ها، جوان‌گرایی را از معنا تهی ساخته و آن را از مفهومی ایدئولوژیک، به مفهومی فیزیولوژیک فرو می‌کاهد. ♦️درباره ناکارآمدی این سازمان در ترسیم مختصات جبهه مقاومت که جای آن است که خون موج زند در دل لعل. فتح‌های بزرگ انقلاب اسلامی  از جمله در نابودی یک دولت فراملی به نام داعش، به دلیل فقدان ادبیات اقناعی و ضعف سازوکارهای تبلیغاتی بازتاب‌های کافی را در داخل پیدا نکرده و حتی تبدیل ضد خود و به سوژه شعارهای اعتراضی تجمع‌های گوناگون تبدیل می‌شود؛ در این شرایط حداکثر ابتکار سازمان چیست؟ این که در یک شبکه‌ی انقلابی این سازمان یک برنامه آشپزی پخش کند که در آن خانواده محترم شهدای مدافع حرم غذای مورد علاقه شهید را طبخ می‌کنند! و این بشود برنامه‌ی خوبِ شبکه گفتمان انقلاب اسلامی! ♦️مدیران این سازمان چه تصویر و تصوری از خودشان دارند که این چنین می‌تازند؟ ♦️چندی پیش در راستای فراخوان رهبری مبنی بر حضور مسئولان در میان دانشجویان، به مناسبت روز دانشجو (روز مسئولین و سیاسیون بهتر نیست؟) دانشجویان به حضور مسئول صدا و سیما فراخوانده شدند. از آن جلسه روایتی منتشر شده که کم و بیش آن را در شبکه‌های اجتماعی دیده‌ایم. حالا یک «رسانه» بر علیه آن توئیت، گزارشی مفصل منتشر کرده است. گزارش این روزنامه که اغلب رپورتاژ نهادهای در اختیار نواصولگرایان همچون قوه قضاییه و صداوسیما را پوشش می‌دهد، در آغاز گزارش اعتراض کرده که چرا سازمان و روابط عمومی آن به روایت‌های توئیتری یک دانشجو از آن جلسه، «واکنش» نشان نداده است. باید امیدوار باشیم مطالبه‌ی این روزنامه مبنی بر نشان دادن «واکنش»، محدود به سازمان صداوسیما باشد و به دیگر سازمان‌ها منتهی نشود. باید امیدوار بود برای دانشجوی مذکور مشکلی پیش نیاید. باید گزارش بولتن‌وار این روزنامه را دید و خواند. خواندنی است. ♦️خواندنی‌تر اما جوابی است که این گزارش به پرسش فوق می‌دهد: «مدیران این سازمان چه تصویر و تصوری از خودشان دارند که این چنین می‌تازند؟» دو جمله از ریاست سازمان کافی است تا پاسخ این پرسش دست پیدا کنیم: یکی همان جمله‌ای که متأسفانه صحت روایت توئیتری را تأیید می‌کند «شهیدحججی را اصلاً ما شهید حججی کردیم» و دیگری این که از نظر ایشان وضع موجود رسانه ملی نه فقط دانشگاه عمومی است بلکه، پناه می‌بریم بر خدا،《رسانه ملی نقش زینبی دارد!!!!. ♦️ای‌کاش رسانه‌ ناشناسی‌شان را زیر مفاهیم مقدس مخفی نمی‌کردند. ای‌کاش این قدر واضح تجسم تلفیق ناکارآمدی‌ و هزینه‌کردن از مفاهیم مذهبی نبودند. ای کاش به جای پذیرش و جبران کوتاهی‌ها و نقدها در انتقال حقیقت‌ها و واقعیت‌های جبهه مقاومت و شهدای آن، سعی نمی‌کردند طوری سخن بگویند که گویی شهید حججی یک برساخته‌ی رسانه‌ای، آن هم رسانه‌ای ضعیف در قد و قواره‌ی صداوسیما است. ای کاش متوجه بودند که این حرف، این که «قهرمانانی چون حججی نه واقعی، که محصول عملکرد صداوسیما هستند» تا چه میزان می‌تواند  حرف و خط تبلیغاتی ضدانقلاب باشد و هست. ای کاش می‌پذیرفتند که کنش امنیتی و نظامی، سازمان و اقتضائات و قواعد و سرهنگ‌های خاص خود را دارد و رویکرد امنیتی در رسانه و جامعه نتیجه عکس می‌دهد. این ای کاش‌های بزرگ و دست‌نیافتنی به کنار، ای کاش نواصولگرایان مطالبه‌گری خود در زمینه «واکنش»نشان دادن سازمان‌ها به نوشته‌های دیگران را به سازمان صداوسیما و گزارش‌های مطبوعاتی و علنی‌شان محدود کنند و به حکم صورتی در زیر دارد آن‌چه در بالاستی، پیگیر واکنش دیگر سازمان‌ها نباشند. -به نقل از کانال نویسنده http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠پاسبان سنت استقلال ♦️نام آیت‌الله‌العظمی سید محمدرضا گلپایگانی (۱۸ آذر ۱۳۷۲- ۱۲۷۷ش) در آستانه بیست و پنجمین سالگرد وفاتش رسانه‌ای شده و ازدواج نتیجه او با نتیجه امام خمینی، موضوع روابط این دو مرجع تقلید مهم معاصر را جذابیت تازه‌ای بخشیده است. ♦️آذر ماه سال‌های ۷۲ و ۷۳ آیات عظام گلپایگانی و اراکی که آخرین مراجع بزرگ از نسل شاگردان شاخص مؤسس حوزه علمیه قم بودند از دنیا رفتند. آن دو همچنین آخرین مراجع تقلیدی بودند که در وفات آنها دولت در سراسر کشور تعطیل عمومی اعلام کرد. ♦️آیت‌الله گلپایگانی که مورد عنایت استادش آیت‌الله حائری یزدی بود، بنا به گفته فرزندش سید باقر پس از رحلت آیت‌الله بروجردی با اصرار امام خمینی اعلام مرجعیت کرد. از همین رو میان این دو فقیه از همان ابتدا رابطه نزدیک و خاص برقرار بود. ♦️در تبعید و زندانی شدن‌های مکرر امام خمینی، مرحوم گلپایگانی به ابراز همدردی می‌پرداخت و در قم به عنوان مهم‌ترین مرجع حامی امام شناخته می‌شد. در دوره ده ساله رهبری امام نیز آقای گلپایگانی با وجود همه انتقادها و اختلاف نظرهایی که داشت، در حمایت از امام و جمهوری اسلامی بسیار می‌کوشید. امام نیز زعامت آقای گلپایگانی بر حوزه قم را به رسمیت شناخته بود و آن را پاس می‌داشت. نماد آشکار این رابطه حسنه دیرپا اقامه نماز بر پیکر امام از سوی آیت‌الله گلپایگانی در خرداد ۶۸ بود که معنای قابل توجهی در سنت حوزوی دارد. ♦️با این حال میان این دو فقیه فعال در عرصه اجتماع، اختلاف نظرهای فکری و عملی نیز وجود داشت که گاه بروز می‌کرد و چالش‌هایی می‌آفرید. آقای گلپایگانی پس از انقلاب و از موضع «حفظ شریعت و فقه» تذکراتی به مسؤولین می‌داد و نسبت به برخی احکام قضایی، مصوبات مجلس و رویه دولتی گلایه‌هایی داشت. امام خمینی در پاسخ به یکی از این نامه‌های آیت‌الله گلپایگانی، به تغییر شرایط زمانه اشاره کرده بود: «از اوضاع زمانه و از تغییرات عظیمی که در عالم واقع شده است نباید غافل بود. مسائل بسیاری پیش آمده که در صدر اسلام نبوده است». ♦️امام حتی در نامه‌ای دیگر به آقای گلپایگانی گله کرده بود که: «ای کاش کسانی که مطالب سربسته به جنابعالی عرض می‌کردند و فقط طرف منفی آن را گوشزد می‌نمودند و موجب ناراحتی وجود محترم را فراهم می‌نمودند، به طرف دیگر قضایا هم توجه می‌کردند و طرف مثبت امور را به عرض می‌رساندند تا با سنجش فقیهانه آن حضرت بسیاری از مطالب که به نظر آنها خلاف است حل شود» (صحیفه امام، ج ۱۷، ص ۵۰۸). از دیگر گلایه‌های محرمانه آقای گلپایگانی می‌توان به انتقاد از عدم برگزاری مراسم تشییع آیت‌الله شریعتمداری و نیز گلایه محرمانه از استمرار جنگ و افزایش رکود اقتصادی ناشی از آن اشاره کرد. ♦️با این حال امام خمینی حرمت وی را در حد اعلی پاس می‌داشت و حتی در مسائلی چون اعلام عید فطر نظر او را مقدم می‌داشت. ♦️آقای گلپایگانی پس از امام نیز به حمایت‌های گاه انتقادآمیز خود از نظام ادامه داد و دغدغه جدی استقلال حوزه را داشت. گفته می‌شود که او در آخرین روزهای زندگی‌اش در آذر ۱۳۷۲ با چشمانی اشکبار از آیت‌الله مکارم و دیگر اعضای شورای عالی حوزه خواسته بود مراقب استقلال حوزه علمیه باشند. همچنین در اواخر حیات در نامه‌ای به شورای عالی حوزه علمیه قم نوشته بود: «یکی از مفاخر بزرگ روحانیت شیعه استقلال حوزه‌های علمیه است که به هیچ‌کس و هیچ مقامی غیر از ناحیه مقدسه حضرت صاحب‌الامر (عج) وابسته نیست ... برای بقاء حوزه و حفظ موضع معنوی آن در قلوب و نفوذ آن در جامعه مسلمان بر این مسأله تأکید بسیار دارم ... صلاح اسلام و انقلاب و دولت و ملت و همه این است که حوزه در وظایف خود مستقل عمل کند». -به نقل از کانال راوی http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠در حاشيه پخش ناباورانه برنامه "شوكران" از سيما! 🖋محمدرضا زائری ♦️هر قسمت برنامه "شوكران" كه پخش مي شود با خود فكر مي كنم كه آيا اين برنامه مي تواند ادامه داشته باشد؟ در زمان اقتدار كوتوله ها و در زمان سلطه ناداني بر تصميم گيري ها و سياست گذاري ها آيا مي توان به دوره جديدي از حضور فعال و آگاهانه رسانه ملي دل بست و جرقه هاي كم رمقي چون شوكران را بارقه هايي براي شعله ور شدن آتشي گرمابخش تلقي كرد؟ ♦️در فضايي كه طي سالهاي اخير متاسفانه مديران سطوح مياني كشور نه به اصول و ضوابط عقلي سياستگذاري پاي بند بوده اند و نه به خط مشي ها و نظرات رهبر انقلاب مبني بر گسترش و توسعه كرسي هاي آزادانديشي و صداقت و راستي با مردم وقعي نهاده اند و به مرور همه روزنه هاي اميد را بر مخاطب رسانه و افكار عمومي بسته اند و ناخواسته بيننده محترم را دربست و مفت و مجاني در اختيار شبكه هاي بيگانه قرار داده اند، آيا مي توان از سيماي جمهوري اسلامي برنامه اي تماشا كرد كه پرسش جسارت آميز رفراندوم را مطرح كند؟ ♦️آفرين بر پيام فضلي نژاد، آفرين بر دكتر معيني پور و شبكه چهار سيما و آفرين بر دكتر ميرباقري معاونت سيما كه از فضاي تنگ و تاريك و سياه و نمور تظاهر و تجاهل بيرون آمدند و گرچه دير ولي بالاخره جسارت و جرأت كردند كه شجاعانه و روشنگرانه با حقيقت رو به رو شوند و پرسش كنند و جواب بشنوند و باب گفتگو را باز كنند. ♦️طبيعتا در فضاي غلبه نفاق و تظاهر و دروغ و ريا انتظار معجزه ندارم اما همين اتفاق هاي شگفت_ هر چند كوچك و ساده - مانند پخش برنامه شوكران در چهلمين سال انقلاب شعله اميد به اصلاح و تغيير را در دلهاي نخبگان و جوانان روشن نگه مي دارد. ♦️هر چند ناگفته پيداست كه چه فشارهايي بر دوستان تهيه كننده و مديران سازمان صدا وسيما آمده و خواهد آمد و بين خودمان باشد تقريبا اميدي هم به مقاومت و ايستادگي شان براي ادامه پخش شوكران ندارم! -به نقل از کانال نویسنده http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نسبتی میان ابتذال و پاسخگویی! 🔸گزارشی از اتفاقی کوچک اما مهم، در پایان جلسه هم اندیشی در باب گفتگوی میان هگل و فیلسوفان مسلمان(برگزار شده در مجمع عالی حکمت اسلامی قم) 🖋محمد مهدی هادی ♦️شاید به ندرت پیش آید که جلسه ای با موضوعی چنین با اهمیت برگزار گردد. چه رسد به آنکه اساتید شهره ای چون دکتر طالب زاده، بهشتی، یزدان پناه، پارسانیا و ... در کنار یکدیگر بنشینند و قصد گفت و گو کنند! پس چنین اتفاقی اهمیتی بسیار دارد و می تواند نشان دهنده نکات و مسائل بسیار مهمی باشد. ♦️یکی از این نکات بسیار مهم که در تمام طول جلسه قابل مشاهده بود، ناتوانی اساتید در گفت و گوی با یکدیگر بود که همین مسئله به چهره موضوع جلسه ای که برای آن جمع شده اند، خدشه ای سخت و غیر قابل چشم پوشی وارد می سازد. ♦️این نشست، نمایش وضعیت کنونی ما بود که هنوز حتی درباره گفت و گو هم نمی توانیم با یکدیگر گفت و گو کنیم. ♦️اما این نکته چندان هم غیرقابل پیش بینی نبود و آنچه من اتفاقی کوچک توصیفش کردم، نمایانگر مسئله ای دیگر است. همانگونه که ناخودآگاه آدمیان بیشتر نشان دهنده عمق شخصیت آنان است، حواشی جلسات نیز عمق و بنیاد بعضی مسائل را آشکارتر نمایان می کنند. ♦️متاسفانه بی ربط ترین و تکراری ترین سخنان در جلسه از زبان دکتر پارسانیا بیرون آمدند و به نظر می رسد تغییرات چهره دکتر محمدرضا بهشتی هنگام سخنان دکتر پارسانیا، موید خوبی برای این امر باشد. پارسانیا نقد های تکراری خود را مطرج کرد و هم بهشتی و هم طالب زاده به این نقد ها پاسخ گفتند. ♦️اصلی ترین ایراد بیان شده توسط پارسانیا ناظر بر ایده آلیست بودن هگل، همانندی شئون آگاهی و وجود و سوبژکتیویته بود. بهشتی و طالب زاده چندین بار توجه به این موضوع خواستار شدند که با مبانی خارج از فلسفه هگل، نمی توان این گونه نقد های جزئی و بیرون از چارچوب و سبستم را طرح کرد. همچنین در پاسخ به ایرادات نکات مهمی را بیان کردند و ایده آلیست بودن هگل را اوج رئالیسم تعبیر کردند. ♦️اما پاسخی که از پارسانیا شاهد بودیم، باز مواجهه ای بیرون از چارچوب بود! این بار نه به فلسفه هگل بلکه نسبت به سخنان اساتید دیگر. اینگونه انسان اسیر زندان خویشتن می گردد و هم فلسفه و هم علوم انسانی را مبتذل می کند. انتظار می رود چنین کسی حتی اگر نتواند از خود در برابر این سخنان دفاع کند، لا اقل طالب این مسئله باشد و به قول خود برای رفع اتهام از خود تلاش کند. در پایان جلسه ایشان حتی یک دقیقه هم حاضر به پاسخ گویی به سوالات دیگران نشدند. ♦️علیرغم اینکه این حقیر به ایشان عرض کردم از مسافت بسیار دوری برای این جلسه آمده ام و دقیقه ای چند را به پاسخ به سوالات اختصاص دهند، ایشان فرمودند که فرصت ندارند و باید به کلاس دیگری برسند و سپس عازم شهر مشهد شوند. ♦️مسئله این است که چرا چنین کسی اینقدر باید از اختصاص وقت به پاسخ گویی صرف نظر کند؟ و جالب ترین مسئله ای که تعجب و حیرت این حقیر را برانگیخت، این بود که جناب حجت الاسلام دکتر پارسانیا علیرغم نداشتن فرصت! منتظر دکتر بهشتی ایستادند تا صرفا به ایشان بگویند ببینید فضای قم چقدر خوب است! ما هر هفته از این جلسات برگزار می کنیم! ♦️اساتید جلسه همگی از اساتید بسیار پرمشغله بودند و اما هیچ کدام اینقدر زود و بی مقدمه به خود اجازه ترک جلسه را ندادند و با احترام، کرامت و صبوری -علیرغم عجله داشتن- به پرسشگران حتی المقدور پاسخ می دادند. امیدوارم اساتید ما آنقدری برنامه خود را فشرده نچینند که به مهمترین بخش از جلسات که همانا پرسش و پاسخ است وقتی اختصاص ندهند. ♦️پ.ن: حجت الاسلام دکتر حمید پارسانیا از تاثیرگذاران در فضای دانشگاهی و آموزش و پرورش هستند و از مولفین کتب جامعه شناسی مقطع دبیرستان می باشند. -به نقل از نقدنامه http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠اندر ملاقات کنکورفروشان با مراجع قم! 🖋دکتر محمّد‌علی فیاض‌بخش پنج شنبه ٢٢ آذر ماه ١٣٩٧ ♦️همه‌جور سوژه‌ای را در ملاقات افراد با برخی مراجع عظام تقلید در قم و‌ حومه شنیده بودیم، جز این یک قلم را: ملاقات مدیران انتشارات کنکور و کتب کمک‌درسی. ♦️انصافاً این یکی ناز‌شست دارد. بی‌جهت نیست که تیراژشان در سال تا ۲۵میلیون جلد می‌رسد؛ تیراژی که در میان کتاب‌خوان‌ترین ملل نیز شگفت‌انگیز است. ♦️...و اما این‌بار نیز یکی دو سه مرجع بزرگوار همچون سوژه‌های دیگر کم نگذاشتند و (به قول سعدیِ جانم) به سیاق مألوف و طریق معهود، در موضوع تخصصی و آموزشی-پرورشی تکلیف شب دانش‌آموزان از رهنمود کسر نیاوردند. ♦️ملاقات افراد دست‌اندرکار حکومتی با مراجع برای جاانداختن منویّات مقدسشان چیز تازه‌ای نیست، و از بس درِ گشاده و روی نورانی این بزرگان پذیرای همگان است، همگان نیز این فرصت طلایی را غنیمت می‌شمارند و آنجایی که کارشان تنگنای قانونی می‌یابد، از فراخنای سعه‌ی صدر مراجع بزرگوار حسن استفاده را می‌برند؛ یا به توقیع و توصیه‌ای، یا گرفتن توبیخی بر رقیبی یا تشویقی بر همدم و‌ همراهی یا در مضیقه‌های لاینحل، با فتوایی. ♦️فقه پربار و‌ بدون بن‌بست ما به همت همین بزرگواران و شاگردان خاصشان توانسته در بسیاری از محال‌اندیشی‌ها اندیشه کند و در اغلب تنگناهای آینده نیز حکمی برآورَد؛ فاجعه‌ی نقصان یا حذف تکلیف شب دانش‌آموزان که دیگر عددی نیست. لابد کنکوربازان به خیال خام اندیشیده‌اند که در ضرورت قطعاً فتاوایی بر این امر مستحدثه نیز به داد ایشان و کمک‌درسی‌چیان خواهد آمد و عمل بدان هم حتماً مُجزی خواهد بود. مشکلی که اخیراً حادث شد و لرزه بر بیضه‌ی اسلام افکند، ارتعاشی بود که احتمالاً (آن هم نه قطعی) بر درآمد نجومی کتب کمک‌درسی افتاد که می‌باید این نقیصه و ثُلمه بر دامن اسلام، همچنان از بیوت مراجع حل‌وفصل گردد و چه نیکو «سوراخ‌دعاشناسان کنکورباز» منفذ نافذه را یافتند و بمیرم الهی برای خون دلشان که چقدر نگران بیکار شدن بچه‌های ما از تکلیف و روی‌آوری به فضاهای مجازی هستند! ♦️حضرتی از این کنکور فروشان در محضر مراجع نالیده‌بود که: «آقا! وافنلاندا! وایوگسلاویا! وااسلاما! اگر بچه‌ها مشق شب نکنند، یکسره در فضای مجازی آن‌کار دیگر کنند و ما (یعنی کمک‌درسی‌چیان) مسئول وزر و‌ وبالشان در آخرت خواهیم بود؛ آخر این رسالت زمین‌مانده را به کجا بریم!؟» ♦️برخی از بزرگان بزرگوار نیز، تو‌گویی در کنار فقه و اصول، سال‌ها در مسائل تخصصی آموزش‌و‌پرورش و از جمله فواید رونویسی و تکلیف شب تحقیق و‌ تفحص کرده باشند، فرموده بودند: «آری! بچه‌ها بدون تکلیف شب نُنر بار می‌آیند!» ♦️انصاف می‌دهم، بیوت مراجع از دیرباز، خانه‌ی امن مردم بوده و هست و مرجع تقلید، سکّان مردمان بی‌پناه بوده و‌ خواهد بود؛ سخن در فرصت‌طلبی رندانی موقع‌شناس و وظیفه‌یاب است که با چه هوش و فطانتی از این خانه‌های امن در جهت ناامن‌تر کردن آرامش و سلامت بچه‌های مردم سوء‌استفاده می‌کنند. -به نقل از کانال نویسنده http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نماز جمعه محل پاسخگو کردن حوزه های علمیه است. 🔊استاد رحیم پورازغدی در سخنرانی پیش از خطبه های نماز جمعه تهران: 🔸نماز جمعه جای لالایی خواندن و تکرار نیست، بلکه تریبونی برای پاسخگو کردن رؤسای سه قوه و سایر مسؤولان، شفاف سازی بیت المال، شفاف سازی بودجه و خدمات دانشگاه، پاسخگو کردن حوزه علمیه، مرکز مدیریت، مدرسان و حتی مراجع تقلید است. 🔸 نماز جمعه محل پاسخگو کردن حوزه‌هاست، مدیریت‌های حوزه‌های علمیه، مدرسین تا مراجع تقلید. 🔸 همه باید پاسخگوی مسئولیت های معرفتی خودشان باشند دوره کلیات و مکررات گذشت، از این عصر باید عبور کنیم، در متن جامعه باشید، جامعه رفت و شما جا ماندید، دوران استثنایی تشیع است و شما در دنیا و آخرت مسئولید که چرا از دشمنان ملت عقب ماندید. 🔸امام(ره) گفت که مراقب خطر نفوذ در حوزه تا حد مرجع‌سازی باشید، امام راحل فرمودند «مرجعیت پاپ و نمایشی و ارثی نیست»، بر این اساس حوزه علمیه محافظه کار و بدون درد را نمی توان حوزه علوی نامید؛ امروز یک عده معدودی به جای همه روحانیت پاسخگو هستند و از دو طرف هم فحش می خورند، پس قشر روحانیت کجا هستند؟ 🌐رسا-جهان نیوز 📅۲۳ آذر ۱۳۹۷ 🆔 @feghahat http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0