#جلسات_تزکیه
بعضیها تا چند ماه شروع به ذکر گفتن میکنند
و مقداری که #تزکیه نفس میکنند و یا چند شب نماز شب میخوانند منتظرند که دیگر همه مُلک و ملکوت خادم آنها شوند و ...
ولی میبینند که نه خبری نشد ، لذا خیلی زود از راه خارج میشوند و همه چیزرا انکار میکنند.
عزیزان، راههای عرفانی اصلا با مکاشفات قیاس نمیشود .
اگر کسی برای رسیدن به مکاشفات و کرامات ، انجام اعمالی را شروع کند دچار شرک شده
بعضی از عرفا حدود چهل سال ریاضتهای سنگین را متحمل شدند و زحمتهای زیادی کشیدند و حتی یک خواب هم ندیدند.
ولی چون به دنبال مکاشفات نبودند و بدنبال خودِ حضرت حق بودند ، از راه به در نرفتند و تحمل کردند
تا اینکه بعد از چهل سال خداوند لطفش را شامل حالشان کرد و به یکباره تمام حجابها را از مقابل چشم و گوش و قلبشان برداشت .
یک عده هم هستند که تا مشغول ذکر گفتن و ریاضتهای سطحی و آسان میشوند ،
خیلی زود مطالبی برایشان حاصل میشود
البته هیچکدام از این دو حالت دلیل برتر بودن یا مستعد تر بودن نیست.
هر دو امتحان است
خدا بعضیها را چهل سال اینگونه امتحان میکند که ببیند آیا این فرد دارای اسقامت هست یا نه
و به عده ای هم خیلی زود مکاشفاتی عنایت میکند که ببیند آیا اینها به این چیز هایی که میبینند و میشنوند و ... فریفته میشوند یا نه.
خلاصه این راه راه عجیب و غریبی است و خیلی باید صبر و تحمل و استقامت داشت .
اما برای کسی که هدفی از سلوک به جز رسیدن به حضرت حق و بندگی کردن ، دنبال نمیکند چه مکاشفات و کرامات به او عطا کنند و چه نکنند ، فرقی نمیکند .
اگر به او عطا کنند به خدا پناه میبرد که خدایا نکند من فریفته این ها شده و از تو غافل شوم
والبته در عین حال ، از نعمتی که خدا نصیبش کرده تشکر میکند و به حمد و ثنای الهی مشغول میشود .
اگر هم به او عطا نکنند از اینکه شَکّی به خودش راه بدهد و خسته شود و
مکرهای شیطان به خدا پناه میبرد و باز هم شکر الهی را به جا می آورد
که خدایا اگر به من از مکاشفات و امثال آن عطا میکردی ممکن بود که فریفته شده و از تو غافل شوم...
#در_حرم_یار
Eitaa.com/darharameyar
#آیت_الله_محمد_شجاعی_ره
فرمودند حضرت امیر (ص) در دُرَر و حِکم میفرمایند که هرکسی به اندازه ای که عقلش کار میکند دین دارد
من دعا میکنم که خدا عقل دهد که دوباره به راه خدا برگردیم
عقل در همه انسانها هست مگر آن کسانی که به سبب بیماری دارای عقل نیستند مانند دیوانگان
از اول خلقت تا حالا همه عقل دارند ولی با این وصف برهانی را که میگویم دقت کنید
امیدوارم به دل شما بیفتد
برهان :
اگر بناباشد هر عقلی به حقایق، آنچنان که هست برسد،
میبایستی همه انسانها به حقایق میرسیدند ولی چنین نشده و همه نرسیدند
این چه نتیجه ای میدهد؟
نتیجه میدهد که هر عقلی به حقایق نمیرسد
این را اگر خوب بیابید خیلی بدردتان میخورد
مثلا عقلی میگوید خدا هست
عقل دیگری میگوید خدا نیست
یکی میگوید قرآن و پیامبر حقند
دیگری برخلاف آن را میگوید
هردو هم صاحب عقلند
اما بالاخره حقیقت یکی است
یا خدا هست یا نیست
پس حتما یکی از این صاحبان عقل اشتباه کرده است
پس این برهان نشان میدهد که هر عقلی به حقایق آنچنان که هست نمیرسد
این اختلاف نظرها و اختلافات دلیل بر این است که به سبب عقول،
بعضی ها به حقایق میرسند و بعضی خیر
پس هر چه عقل گفت درست نیست
چون ممکن است حق نباشد
و خودش هم نداند
یعنی عقل انسان به خلاف حق که باطل است برسد و خودش هم قبول داشته باشد
این میشود جهل مرکب
برای جهل مرکب هم هیچ راهی نیست
جهنم را جهل مرکب میگویند
مگر اینکه آن کس که جهل مرکب دارد یک شک و تردیدی داشته باشد و برود تا حق را بیابد
حضرت میفرمایند :
از دین برخوردارشدن به اندازه عقل هر کس است
عقل ممکن است ناقص یا کامل کار کند
هر اندازه کار کرد و کارش درست بود به همان اندازه از دین برخوردار است
بیان عجیبی است
دریای معناست...
#در_حرم_یار
Eitaa.com/darharameyar
https://t.me/AyatollahShojaee1389
#جلسات_تربیت
اولین نکته ای که جوانان در مورد ازدواج باید مد نظر قرار دهند
انتخاب خویش قبل از انتخاب همسر است
یعنی اول من خودم را انتخاب کنم، هدف هایم، حساسیت هایم، دغدغه هایم.
بعد بر اساس این انتخاب و بدون اینکه شعاری حرف بزنم
درباره این فکر کنم که معیارهای درجه ی اول من چیست
معیارهایی که اگر در طرف مقابل نبود، حتی تمام معیارهای دیگر هم وجود داشت من نمی توانم با او زندگی کنم.
مثلا طرف می گوید کسی به خواستگاری من آمده است، که خوش اخلاق است، پولدار است، تحصیلکرده است ولی می گوید من نماز نمی خوانم.
دختر خانم می گوید نه پولت، نه خوش اخلاقی ات، نه تحصیلات شما، نمی تواند جای نماز خوان بودن را بگیرد.
این یعنی نمازخوان بودن ملاک درجه اول است.
یکی دیگر هم برمی گردد می گوید من کاری ندارم نماز می خوانی یا نه
مهم این است که جایگاه اجتماعی داری، پول داری، خوش اخلاق هم هستی.
این یعنی نماز خواندن برای او ملاک درجه اول نیست....
ملاک های درجه اول آدم ها زیاد نیستند.
ممکن است برای کسی ۵ تا باشد، دیگری ۳ تا باشد، دیگری ۱۰ تا باشد...
در جلسه ی خواستگاری درباره ی ملاک های درجه اول خیلی حرف بزنید.
آنها که می گویید با فلان چیز می سازیم، بعدا درست می شود، آن ملاک ها درجه بعدی است. در مورد آنها خیلی سخت گیری نکنید.
اما درباره ملاکهای درجه اول سفت و سختگیر باشد.
پس نکته ی اول ملاک هایت را مشخص کن،
نکته ی دوم درباره ی ملاک هایت بپرس.
نکته ی سوم، اگر از شما پرسیدند صادقانه جواب بده.
اینجا دیگر لاپوشانی نکن.
نگو این مورد، مورد خیلی خوبی است، از دستم می رود.
دقت کنید
ما یک شخصیت موجود داریم، یک شخصیت موعود.
شخصیت موجود یعنی آنی که من الآن هستم
اما شخصیت موعود آن است که به خودم یا خدای خودم وعده دادم که آنگونه بشوم.
ما در جلسه ی خواستگاری باید شخصیت موجود را نشان بدهیم.
و در مورد شخصیت موعودم هم البته حرف بزنیم.
انتخابها بر اساس شخصیت موعود انتخاب صحیحی نیست
در همین ابتدای زندگی که زمانش هم کم نیست شما با شخصیت موجود سروکار دارید و ممکن است هیچگاه به آن شخصیت موعود نرسید و محقق نشود و یا تحمل گذر زمان را نداشته باشید
اگر خود را بر اساس شخصیت موعود معرفی کردی که طرف مقابل خوشش بیاید، این خیانت ممکن است که زندگی تو را خیلی زود بعد از ازدواج دچار مشکل کند.
اگر می خواهی او را از دست ندهی، صادقانه با او برخورد کن.
اسلام وقتی نجات را در صدق میداند صرفا نجات اخروی نیست بلکه یعنی نجات در ازدواج، نجات در خانواده، نجات در شخصیت ، نجات در مدرسه، نجات در سیاست، نجات در اقتصاد، نجات در فرهنگ،.... همه در صدق است.
نجات زندگی مشترک در صدق است...
#در_حرم_یار
Eitaa.com/darharameyar
#آیت_الله_محمد_شجاعی_ره
رضای به معروف و انزجار از منکر همیشه یک وظیفه است.
یک وظیفهی قلبی است.
انزجار قلبی از منکر و رضای قلبی به معروف.
این مرحلهی قلب برای همه،
همه وقت
در همه شرایط یک وظیفه است.
و اگر کسی اینجا غفلت بکند مهلک میشود.
مثلاً میبینید در اجتماع فلان منکر انجام میشود یا کسی عامل فلان منکر است،
اگر شما از این موضوع ناراحت نبودید، غضبناک نبودید، باطناً زجر نکشیدید یا منزجر نبودید این برای شما مضر است و خصوصا اگر سالک بودید کاملا مهلک است
یا مثلا کار خوبی را کسی یا جمعی انجام میدهند، شما باید نسبت به آن کاری که آنها انجام میدهند قلباً خوشحال باشید.
اگر قلباً در برابر معروفی که کسی یا کسانی انجام میدهند خشنود نباشید باز برای شما مهلک است.
پس رضا و خشنودی قلبی و انکار قلبی در رابطه با معروف و منکر یک وظیفه است
هیچ وقت در آن عذری نیست
و اگر سالک در این مسئله معطّلی داشته باشد برای او مهلک است.
مثلاً از خانوادهی شما گرفته، از فامیل دوستان، همکاران، همسایهها،.... کسانی را میدانید که عامل به منکر هستند، اهل منکر هستند ،
پدر و مادر وخواهر وبرادر و دوست و همکار و....
امّا به حساب ملاحظاتی که وجود دارد به حساب محبّتهایی که بین اعضای خانواده وجود دارد،
این محبت ها می آید جلوی این حالت انکار را در قلب شما میگیرد؛
یعنی چون پسر من است به او عاطفه و محبّت عاطفی دارم
و اهل یک منکر است،
از این منکر او و کار بد او ناراحت قلبی نمیشوم، ناخشنود نمیشوم،
چون آن محبّت بر این موضوع میچربد.
این برای ما خطرناک است و این مسئله ممکن است خیلی ما را تهدید کند
یا چون وجود آن آقا، یا فلان شخص در شغل ما، در دنیای ما یک نوع دخالت دارد
و به ما از او خیر دنیوی میرسد،
خب وقتی کار بدی میکند
ما به حساب آن خیری که از او به ما میرسد، به او محبّت داریم
و در عین حال که میفهمیم کار بدی انجام میدهد
از او و از عمل او ناراحت قلبی نمیشویم.
این خطرناک و مهلک است...
#در_حرم_یار
Eitaa.com/darharameyar
#جلسات_مقالات
وقتی میبینید شیطان در بعضی مواقع خیلی فشار می آورد یا بعضی چیزها رعایتش خیلی برای شما سخت و غیر قابل تحمل است باید متوجه شوید که شیطان همان نقطه را هدف گرفته
مثلا غیبت نکردن یا دروغ نگفتن خیلی برای من سخت نیست اما عصبانی نشدن خیلی سخت است
اینجا باید بدانم که شیطان در همین نقطه برای من سرمایه گذاری کرده ، تمام نیرویش را اینجا متمرکز کرده
یا میبینید دروغ نگفتن خیلی به شما فشار وارد نمی آورد و سخت نیست اما ساکت ماندن و سکوت را پیشه کردن بسیار سخت است
بدانید رد پای شیطان همین جاست
شیطان میداند که شما مصمم هستید دروغ نگویید و این اراده قوی از قلب شما بیرون آمده و به باور قلبی رسیده اید و این عزم از قلب شما بیرون زده و فراتر از عقل وفکر رفته که نباید دروغ بگویید ، و نمیگویید
فلذا نیرویش را خیلی آنجا صرف نمیکند
اگرچه رها نمیکند و به وقتش آنجا هم می آید ولی بالاخره شما مقاومت میکنید ،
اما میبینید در ساکت بودن یا در عصبانی نشدن خیلی فشار تحمل میکنید نمیشود خیلی سخت است خراب میکنید ....
باید متذکربشوید که شیطان تمام نیرویش را دارد آن نقطه متمرکز میکند و از همان نقطه شما را به هلاکت می اندازد
بنابراین فشارهای نفس و تحریکات و نسیم ها و طوفانهایی که از سوی شیطان میوزد یک انسان متقی را هوشیارتر میکند، متذکر میکند که همین نقطه است که نقطه امتحان است ،
نخوردن را میتواند تحمل کند ولی حرف نزدن را نمیتواند همین میشود امتحانش ،
روزه را میتواند میگیرد ولی نماز را کاهل است
اهل خمس است، اهل نماز است اهل رعایت است ، تندی اهل بیرون را تحمل میکند ولی در منزل باهمسرش بداخلاق است ، بددهن است پرخاشگر است .....
۹۹ راه نفوذ را بسته ولی یک راه را باز گذاشته از همانجا مسموم میشود
درهمان نقطه باید بفهمد نقشه ای در کار است
اگر همان لحظه متوجه باشد و غلبه کند يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا...
#در_حرم_یار
#سیدعربی
Eitaa.com/darharameyar
#آیت_الله_محمد_شجاعی_ره
باید به مرز بین هوی نفس و غیر هوی متوجّه باشیم.
آن سلسله کارها، محبّتها، روی آوردن به اغیاری که به ظاهر رو به اغیار کردن است، امّا اصلِ مقصد حق است، اصلِ هدف حق است،
آنها هوی نیست، نه تنها هوی نیست احیاناً عبادت هم هست و حرکتی است به سوی خدا.
امّا اگر اینطور نبود و برای لذت نفس باشد هوی است.
حتّی انسان نماز بخواند برای اینکه بگویند فلانی نمازخوان است این هم هوی است.
مسئله ریشهی دقیق دارد
این بیان از رسول اکرم (ص) است که کسی که به دنبال حلالی از دنیا میرود امّا منظور او از این حلال به دست آوردن تفاخر است،
یا اینکه خود را بالا بکشد،
تکاثر باشد و بین نزدیکان خود زرق و برق بیشتری داشته باشد ....
اگر چه حلال به دست بیاورد ولی در هوی نفس غوطهور شده است
این انسان خدا را ملاقات میکند درحالیکه خدا بر او غضبناک است
این حدیث خیلی خطرناک است.
نیت با نیّت فرق میکند،
اما اگر برای این میخواهد که عفّت خود را حفظ کند، عفیف زندگی کند، احتیاج پیدا نکند، دست گدایی به دیگران دراز نکند، خود و شرافتش را حفظ کند....
اگر به این نیّت به دنبال حلال رفت و به دست آورد، این شخص روز قیامت می آید در حالتی که صورت خیلی درخشان و زیبایی مانند ماه در لیلة البدر دارد یعنی آن نورانیّت الهی را داراست
علی (ع) فرمود :
کسی که همهی دنیا را به خاطر خدا به دست آورده، حالا برای حفظ خود و آبروی اهل و عیالش، برای احسان به فقرا، برای کارهای خوب، برای صرف در جهاد،....
میفرماید کسی که همه را به دست آورده است برای خدا
این زاهد است.
کلمهی زاهد تعبیر میکند.
یعنی در واقع در قلب خود تعلّقی به آنها ندارد
تعلقی به غیر ندارد،
هوای غیر را ندارد ولو همه چیز را به دست آورده باشد
امّا به خاطر خدا،....
#در_حرم_یار
Eitaa.com/darharameyar
#جلسات_نهج_البلاغه
قرآن که در سوره مبارکه بقره داستان سحر و جادوی بنی اسرائیل را نقل میکند میفرماید
«وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّه»(بقره/102)
هیچ کس به احدی نمی تواند ضرر بزند الا بإذن الله،
وقتی خدای متعال نخواهد
هیچکس «لا یضر و لا ینفع» نه نفع می دهد نه ضرر میزند.
مخلوق نه نفع می دهد نه ضرر،
نه چیزی می دهد نه چیزی می گیرد و نه می تواند جلوی عطای خدا را بگیرد.
خدای متعال به کسی بخواهد آبرو بدهد، کسی نمی تواند جلویش را بگیرد، بخواهد مال بدهد کسی نمی تواند جلویش را بگیرد و اگر هم بخواهد از او بگیرد هیچ کس نمی تواند دست خدا را ببندد.
«سبحان الضار النافع»
ضرر و نفع هر دو از طرف اوست که البته حکمت دارد
اگر کسی این را فهمید حالا عمل کند.
دیگر نگاهش به مردم و امکانات و قدرتهایی که دست آن هاست نباشد.
نگاهش باید دست خدا باشد
آدمی که می داند دیگران هیچ سود و نفعی ندارند
و همه ضرر و نفعِ من دست اوست
«بِيَدِكَ لَا بِيَدِ غَيْرِكَ زِيَادَتِي وَ نَقْصِي وَ نَفْعِي وَ ضُرِّي»
و کم و زیادش هم دست اوست،
برای احدی غیر خدا کار نمی کند.
دیگر کاری با دیگران ندارد؛
باشند یا نباشند برایش فرقی نمی کند
نه به کسی امید می بندد و نه از کسی می ترسد
این شرک های خفی که گاهی پیدا می شود برای این است که انسان خیال می کند دیگری کاره ای است
ما به غیر خدا امید می بندیم برای این که نفعی به ما برسانند،
از غیر خدا می ترسیم خیال می کنیم ضرری به ما می توانند بزنند
یک ابر قدرت هم باشد نمی تواند به ما ضرری بزند مگر اینکه ما یک جوری بد راه برویم که خدای متعال اجازه بدهد به ما ضرر بزند،
حتی اگر علیه ما تدبیر هم کند نمی تواند به ما ضرر بزند،
ممکن است تدبیر کند ولی خدای متعال این تدبیر را تبدیل می کند به رشد و منفعت.
ممکن است خدای متعال یک زمانی دست کسی را باز بگذارد و یک فشاری به مومن بیاورد ولی نمی گذارد به او ضرر بزند بلکه او را رشد می دهد؛
چرا انسان در غیر خدا طمع کند؟ چرا انسان به کسی که چیزی ندارد و فقیر خداست طمع کند؟
خدای متعال هم دارد و هم کریم است و هم می داند، سر و صدا هم نمی خواهد.
#در_حرم_یار
Eitaa.com/darharameyar
#آیت_الله_محمد_شجاعی_ره
یک انسان برزخی نسبت به عذاب
با تمام حواس برزخی اش معذب است
مثلا اصوات بسیار بدی میشنود
مناظر هولناکی میبیند
بالامسه اش آتش را احساس میکند سوختن را درک میکند
با ذائقه اش تلخی ها را می چشد و میخورد و میاشامد (مسئله خوردن زقوم از همین باب است )
با شامه اش بو های بد و متعفن و امثال آن را استشمام میکند
همه اینها برای آنان که در مسیر عذاب هستند وجود دارد
آن هم با قوای همان جا
یعنی با حواس برزخی که خیلی دردناکتر از مسائل دنیوی خواهد بود و قابل قیاس نیست
یعنی درک عذاب با قوای بدنی نیست
قوایی است روحی
که در برزخ در مرتبه قویتر ودقیقتر از این قوای دنیوی است و در قالب مثالی بروز خواهد کرد
بنابراین فردی که معذب است تنها با آتش معذب نیست
بلکه با سامعه اش با باصره اش با شامه اش با لامسه اش با ذائقه اش در همه حال معذب است
و در عین این عذابها یک فشارهای خاصی که از همه مهمتر است نیز خواهد بود که همان مسئله فشار قبر است ...
#در_حرم_یار
Eitaa.com/darharameyar
https://t.me/ayatollahshojaee1389
#جلسات_مقالات
در این قسمت از کتاب جلد دوم از برکات صُمت نکته ای فرمودند
و آن اینکه صُمت راه نفوذشیطان را در حد خود میبندد
وغلبه سالک بر شیطان وکنارزدن خواطر شیطانی را آسان تر میسازد
خب چه موفقیتی از این بهتر آن هم با یک عبادت آسان به نام بستن زبان...
خدا نکند که عقلی تحت نفوذ شیطان قرار بگیرد و شیطان روی آن مستقر بشود
آن وقت میشود عقلی که همه چیز را بر مدار نفس تنظیم میکند
ماوقتی تحت نفوذ شیطان و خواطر آن باشیم که هستیم اکثر تصمیم گیریها ، قضاوت ها، تجزیه وتحلیل ها،همه مطابق میل ونفسمان تنظیم میشود
نه آنچه مرضیّ و خواست خداست
درست است که این عقل خدا را قبول کرده ولی همه چیز را با تعلقات خودش میسنجد
و در بسیاری موارد شرع و دین را دور میزند
نفسش را معیار ارزش قرار میدهد
نفسش ترازو و میزان ارزش گذاریها میشود
شما دیدید در کشورهای اروپایی مسجد و میکده فی نفسه و ذاتا در ارزش داشتن، در بهاء داشتن تفاوتی باهم ندارند ،
هیچکدام ذاتا نه مقدسند نه منفور
ارزش آنها را نفس انسان تعیین میکند ،
برای کسی میکده میشود باارزش ،
برای کسی مسجد میشود باارزش ،
اسمش را هم میگذارند آزادی ،
که در واقع آزادی نفس سرکش است نه آزادی انسان وانسانیت انسان
میگویند شما هرکدام را میخواهی انتخاب کن ،
هرچه نفس تو خواست قابل احترام است
البته آن نفسی که تحت نفوذ شیطان است نه عقل وفطرت ،
هر چه میل تو خواست قابل احترام است ،
شما اگر خواستید در مسجد یا کنار خیابان نماز بخوانید کسی حق ندارد به شما تعرض کند پلیس هم محافظت میکند ،
آن کسی هم که کنار خیابان بخواهد فلان فحشا را انجام بدهد کسی حق ایجاد مزاحمت ندارد پلیس هم محافظت میکند،
هرکدام که نفس تو میخواهد ارزشمند است...
آن مَنیّت و نفس پروری میشود ترازو
میشود میزان ارزش
میشود میزان خوب یا بد ،
همان منیتی که ظهورش از شیطان آغاز شد و با مس شیطان با انسان به انسان هم سرایت کرده ،
ثمرش هم عقلهایی است که بر مدار نفس میچرخد ، عقلی که از مدار خداخواهی وفطرت خارج شده ،
وقتی شیطان نفوذ کرد انتهایش میرسد به اینجا
منتهی مراتب دارد ،
ملاکها، ارزشها،ترازوها،میزان ها، شاقول کردنها، همه را از مدار عقل سالم بیرون میبرد
و این عوض شدن معیار چه نتیجه ای دارد ؟
میشود همان میزانی که در قیامت ظهور میکند و قرار است شما را ترازو کنند...
#در_حرم_یار
#سیدعربی
Eitaa.com/darharameyar
مقام محمود 1.mp3
11.28M
آیت الله محمد شجاعی (ره) :
مقام محمود رسول اکرم (ص)
eitaa.com/darharameyar
مقام محمود 2.mp3
3.73M
آیت الله محمد شجاعی (ره) :
مقام محمود رسول اکرم (ص)
eitaa.com/darharameyar
#میلاد_پیامبر_اکرم
رنگ صورت آن حضرت، روشن، شفاف و پیشانی مبارکش بلند بود،
ابروهای ایشان کمانی شکل و پیوسته بود،
و در زمان خشم میان دو ابرویشان بر می آمد،
بینی او برگشته بود و درخشش خیره کننده ای داشت و در نگاه اول برآمده به نظر می آمد؛
محاسن ایشان زیاد بود و چشمان مبارکشان مشکی،
دندانهایشان سفید و از هم باز بود،
از بالای سینه ایشان تا شکمشان خطی از مو روییده بود،
گردن آن حضرت صاف و خوش رنگ بود،
شکل و شمایل ایشان مانند انسانهای معمولی بود.
چاق نبود، چهارشانه بود
و بازوهایی توانمند داشت،
ساق دست و شانه ایشان پر مو بود، سینه ای بلند و ساق دستی کشیده داشتند،
استخوان کتف و دست و پاهای ایشان بزرگ بود و کمر باریکی داشتند،
کف پای ایشان گود بود،
هنگامی که گام بر می داشتند پایشان را از زمین میکندند و در موقع راه رفتن کمی به راست و چپ مایل می شدند،
با خضوع و فروتنی و همچنین تند راه می رفتند
و هنگامی که میخواستند به جایی نگاه کنند با تمام بدن به آن چیز رو میکردند،
در نگاه کردن دیدگانشان را به زمین می دوختند،
ایشان همیشه محزون و دایماً در حال تفکر بودند
هیچ گاه در آسایش نبودند،
در غیر موارد ضروری صحبت نمی فرمودند
سکوت ایشان همیشه طولانی بود، سخنانی واضح، کوتاه، بسیار مفید، بدون اضافات و نقص ادا میفرمودند در حق کسی ستم نمی نمودند،
و کسی را خوار و ذلیل نمی شمردند نعمتها را بزرگ میشمردند،
اگر چه کم بود.
نسبت به غذا زیاد تعریف نمی کردند و بد هم نمی گفتند
برای دنیا و آن چه که به آن مرتبط بود خشمگین نمی شدند،
زمانی که آن حضرت خشمگین می شدند، چیزی باعث رفع خشمشان نمی شد تا آن که ایشان را در راه حق یاری نمایند؛
هیچ گاه برای خود و کارهای شخصی خود خشمگین نمی شدند و حساسیت نشان نمیدادند
و هرگاه می خواستند اشاره نمایند، با تمام دست این کار را انجام میدادند. وقتی که متعجب می شدند دست را بر میگرداندند،
صحبت که میکردند با دست خود نیز اشاره میفرمودند و با انگشت ابهام دست چپ بر کف دست راست میزدند،
و وقتی که خشمگین می شد رو بر میگرداندند و دریغ میکردند ؛
هنگامی که خوشحال می شدند دیدگانش را بر هم می نهادند،
تمام خنده هایشان تبسم بود که دندانهایشان همچون قطره باران
دیده می شد,
آب را به سه نفس مینوشیدند و آن را نمی بلعیدن، بلکه می مکیدند
و با دست راست می خوردند
و می آشامیدند
و میگرفتند و عطا می کردند
و دست چپشان را برای کارهای دیگر بدن استفاده می نمودند
و بادست راست همه کارهایش را تبرک میکردند،
در لباس پوشیدن، کفش به پا کردن و راه رفتن و در وقت دعا سه بار دعا می فرمودند ،
یک بار سخن میگفتند و هنگام اجازه گرفتن، سه بار اجازه
می گرفتند....
#در_حرم_یار
Eitaa.com/darharameyar
#میلاد_رسول_اکرم
«وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَى آن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَّحْمُودًا»(اسراء/79)
در روایات ذیل این آیه در تعریف مقام محمود آمده است که
شما در شب تهجد داشته باشید
که بر شما فرض و واجب بوده و مقدمه رسیدن به مقام محمود و مقام شفاعت است.
در روایات است که در قیامت وقتی کار سخت می شود حضرت کار را تمام می کنند؛
و انبیاء الهی هم امت ها را به نبی اکرم ارجاع می دهند؛
یعنی وقتی سراغ حضرت آدم و حضرت نوح و ابراهیم خلیل و موسای کلیم و عیسای مسیح می آیند؛ آنها همه را به وجود مقدس نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ارجاع می دهند.
وجود مقدس نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مقابل باب الرحمن به سجده می افتند و بعد از سجده ی حضرت است که در باز می شود
و خدای متعال می فرماید: از هرکس که می خواهید دستگیری و وارد بهشت کنید.
دشواری های این مسیر با شفاعت حضرت طی می شود.
لذا بخش عمده ای از عبادت های حضرت عبادت هایی است که برای شفاعت نسبت به امتها و امت خودشان است.
چون همه مومنین امت حضرت هستند؛
یعنی صف مومنین در تاریخ امت حضرت هستند
و ایشان برای شفاعت امت خودشان است که بسیاری از این رنج ها و عبادت ها را تحمل می کنند و انجام می دهند.
کسی که خلیفه خدا است؛ اولاً عبد مطلق خدا است و کاری جز بندگی نمی کند و در مقام عصمت است و بعد هم آنچه را می خواهد گسترش بدهد، بندگی خدای متعال است.
با همه وجود می خواهد همه، بنده خدای متعال باشند.
برای هدایت و دستگیری سرمایه گذاری می کند.
او عبادت می کند که مردم برسند.
او رنج می برد که مردم برسند.
او باید نافله بخواند تا مردم هدایت بشوند.
او باید عبادت کند و رنج ببرد.
این حاکمیت از جنس خلافت الهی است
و این انسان، خلیفه خدا است و کار خدایی می کند تا مردم را به مقام بندگی و عبادت برساند.
واسطه رحمت خدا است و با محبت، دست عباد الله را می گیرد،
خرج و ایثار می کند؛ این همان شفاعت است...
#در_حرم_یار
Eitaa.com/darharameyar
#جلسات_مقالات
(من یتق الله یجعل له مخرجا)
بعضی این آیه را تعمیم میدهند به رزق وروزی و کسب وکار و درآمد های مالی
ولی این یکی از مراتب گشایش بعد از تقوی است ،
یکی از معانی (یجعل له مخرجا) این است که انسان متقی در همه امورش گشایش حاصل میشود
در امور خانواده
شغلی
اجتماع
در نگاهش به پیرامون
در شبهات ، در ظلمات ، در آتش ها ، در معصیت ها....
گشایشی که خدا میدهد فقط این نیست که فلان مشکل را حل کند
یا مال شما را زیاد کند
یا شکم شما را سیر کند
بلکه شما را حاکم شکم میکند ،
تقوی که تسکین دهنده درد نیست ، شفا دهنده است ،
همه مسائل را حل میکند ،
بجای شکم سیرکردن شمارا حاکم شکم میکند
وقتی حاکم شکم شدی چه گرسنه باشی چه سیر،
صراط مستقیم را میروی ،
وقتی حاکم شکم شدی آن شکم دیگر در مقابل شما محکوم است ،
وقتی حاکم فقر شدی آن فقر زیر دست شماست و در مقابل شما محکوم است
شما یک کسی را میبینید که خیلی هم اهل تقوی است ولی فقیر است
پس آیا کلام خدا نقض شد؟
غنی شدن که فقط به پولدار شدن نیست
بلکه بی نیاز از پول میشود
وقتی حاکم خواب شدی آن خواب محکوم شماست ،
وقتی حاکم زبان شدی آن زبان محکوم شماست
وقتی حاکم زبان شدی ، امیر زبان شدی،
زبان دیگر اسیر شماست نه شما اسیر او که هرجا بخواهد شما را بکشاند شما هستید که هر جا بخواهید اورا میکشانید ،
شما امیر غضب میشوید نه اسیر غضب ،
بجا در مقابل دشمن خدا غضب میکنید و بجا هم سعه صدر نشان میدهید ، حاکم غضب هستید.( یجعل له مخرجا) یعنی تقوی همه چیز را در مهار شما در میآورد...
#در_حرم_یار
#سیدعربی
Eitaa.com/darharameyar
#آیت_الله_محمد_شجاعی_ره
كسى كه مثلا به مقام توبه آمده و ليكن تصميم جدى بر ترك معصيت الى الابد نگرفته است و هنوز فكر بازگشت به گناه را در باطن خويش دارد،
يعنى دل از گناه برنداشته و مىبيند به حكم هواى نفس نمىتواند براى هميشه دل از گناه بر دارد
و باطناً حاضر بر اين دل برداشتن دايمى نمىگردد،
اگر چه عملا هم گناه را به هر علتى كه باشد انجام ندهد، چنين كسى نمىتواند صادقانه در مقام طلب بيايد و ادعاى محبت كند.
و اگر خود نيز منصفانه بر حال خود و بر باطن خود بنگرد، خواهد فهميد كه شرط اين مقام قبل از هر چيزى تصميم بر كنار گذاشتن مخالفت با اوست براى هميشه، آن هم به نحوى كه در عمل روشن گردد.
حضرت حق به باطن انسان ناظر است و اگر در باطن او فكر بازگشت به گناه درآينده، و تمايل به آنرا بيابد، روى آن حساب مىكند و او را با كسى كه تصميم جدى گرفته و دل از معصيت براى هميشه برداشته، يكسان قرار نمىدهد، زيرا كه او «حسيب» است و نيز «سريع الحساب» است.
کتاب مقالات ج دوم
#در_حرم_یار
Eitaa.com/darharameyar
#جلسات_مقالات
شیطان از نقطه ضعف ها نفوذ میکند
اضطرارها و فقرها و نیازمندی های انسان در هر زمینه ای که باشد اگر تحت امر و حاکمیت و عقل سلیم در نیاید ،و ما امیر وحاکم آنها نباشیم تبدیل میشوند به نقط ضعف
همین فقرو نیاز ما اگر محکوم ما نشد وتبدیل به نقطه ضعف شد میشود ابزار وراه نفوذ شیطان ،
گرسنگی هم میتواند نقطه ضعف ما شود هم نقطه قوت ،
حرف زدن میتواند نقطه ضعف ما شود یا نقطه قوت ،
سکوت کردن میتواند نقطه ضعف ما شود یا نقطه قوت ،
پول نداشتن ، همسر بداخلاق داشتن ، فرزند نااهل داشتن
حتی همسر خوب و فرزند خوب داشتن همه میتواند نقطه ضعف شوند و انسان را جهنمی کنند و یا نقطه قوت باشند ،
بستگی به واکنش شما دارد ،
یکی همسر بدی دارد ولی با همان راه بهشت را بر خودش باز میکند
و یکی همسرخیلی خوبی دارد ولی باهمان دارایی اش جهنمی میشود
بعضی ها همسر و اولاد بد برایشان میشود نقطه قوت ،
میشود سبیل الله ،
میشود سکوی پرش آنها
و بعضی با وجود داشتن همسر و فرزند خوب و آرام ،
همان دارایی میشود برای آنها نقطه ضعف ،
هر کس به طریقی امتحان میشود ، یکی با نعمتها یکی با نقمتها،
بعضی با داشتن ها ، بعضی با نداشتن ها ،
بنابراین لحظه به لحظه را باید راه صعود و تبدیل به نقطه قوت کرد ،
باید دانست که ما در عالم خلقت حادثه و اتفاقات تصادفی و به اصلاح بدون محاسبه و غیر منتظره نداریم
تمام اتفاقاتی که برای شما می افتد اعم از یک تماس تلفن، یک سلام و جواب سلام، یه برخورد ساده،
دیدن و شنیدن و هر نوع توجه
و میلیاردها اتفاقات در ثانیه به ثانیه عمر شما
همه و همه درست برای شخص شما نشانه گیری شده بود و دقیقا هم به هدف اصابت کرده و عالم وجود منتظر عکس العمل شماست
انسان اگر لاابالی نباشد دائم در حال مبارزه است ،
هروقت انسان احساس کند که در توبه یا در هجوم شیطان و گردبادها بی مبالات شده باید در ایمانش شک کند...
#در_حرم_یار
Eitaa.com/darharameyar
سلام علیکم
به حول و قوه الهی جلسات مقالات و نهج البلاغه از این هفته مجددا برقرار میباشد.
زمان جمعه ششم مهرماه
ساعت 18/30 لغایت 19/30
مکان : تهران - خیابان آزادی- خیابان بهبودی - خیابان اردبیل ( نیایش غربی سابق) پلاک 75
منزل مرحوم سرهنگ صدف روز
https://goo.gl/maps/Z24FNk8waNrHXD5m7
همراهان عزیز میتوانند قبل از شروع جلسه،
نماز مغرب را در محل برگزاری کلاس اقامه فرمایند.
May 11
#آیت_الله_محمد_شجاعی_ره
هر کس در قرآن تأمّل بکند می یابد که مقام تقوا یکی از مقامات بسیار بالای عبودی و منزلتی از منزلتهای معنوی و مرتبهای از مراتب توحیدی است،
که بسیار مقام بالایی است.
و خدای متعال در آیات متعدّد،
این مقام و صاحبان این مقام و خصوصیّات صاحبان این مقام را بیان فرموده است.
در آیات 16 و 17 آل عمران خصوصیّات آنها را چنین میفرماید که
«الَّذِينَ يَقُولُونَ: رَبَّنا إِنَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ قِنا عَذابَ النَّار»
اوّلین خصوصیّتی که در اینجا برای اهل این مقام یعنی مقام تقوا بعد از ایمان آنها بیان میفرماید این است که اینها همیشه اهل این تضرّع و این پناهندگی و این پناه آوردن و این دعا و این مسئلت هستند که
«فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ قِنا عَذابَ النَّار»
جملهای است که هر چه باز بکنیم حقایق بسیاری را برای ما روشن میکند.
وقتی مسئله باز میشود این گونه میشود که اهل تقوا از آن آتشی که تهدید میکند، از گناهانی که تهدید میکند، از قصورات و تقصیراتی که آنها را تهدید میکند،
همیشه در یک حالت خوف و نگرانی هستند
همیشه نگران هستند
و از خدای متعال همیشه طلب مغفرت میکنند که آنها را از آتش نجات بدهد.
این اوّلین خصوصیّت است.
#در_حرم_یار
Eitaa.com/darharameyar
#دفاع_مقدس
ما پیرو دینی هستیم که پیامبرش (ص)فرمود:
«مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِی يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِم»
هر كس صبح كند و به امور مسلمانان همّت نورزد، از آنان نيست و هر كس فرياد كمك خواهى كسى را از مسلمانان بشنود و به كمكش نشتابد، مسلمان نيست.
ما پیرو مذهبی هستیم که امامش امیرالمؤمنین،(ع) آن هم در دوران حکومت معاویه لعنت الله علیه، وقتی شنیدند که تنی چند از لشکریان معاویه، از دست و پای یک زن یهودیِ در ذمه، طلا و خلخال ربودهاند و او توان و امکانی به جز گریه، التماس و طلب کمک نداشت، فرمودند:
«اگر مرد مسلمانى از شنيدن اين واقعه از حزن و اندوه بميرد، بر او ملامت نيست، بلكه نزد من هم به مردن سزاوار است»
بنابراین، مظلوم اگر کافر هم باشد، باید به کمک مظلومیتش شتافت، چه رسد به این که مانند مردمان فلسطین و غزه و لبنان و...مسلمان نیز باشند و در برابر نظامات استکباری سلطه و کفر و ظلم جهانی به میدان آمده باشند تا از خودشان و سرزمین غصب شدهشان دفاع نمایند.
بهترین و موجهترین دلیل برای انجام هر کاری، عمل به حکم «عقل» و «عدل» است.
چنان چه حتی عبادت خداوند متعال نیز به حکم عقل و عدل انجام میپذیرد
كمك همه جانبه به مردم فلسطين و لبنان و حمايت كامل از آنان واجب كفائي بر همهی مسلمانان است.
در بررسی مسئلهی چرایی دفاع از فلسطین، از منظر عقل و عدل، ممکن است این شبهه ایجاد شود که «هر چقدر هم دفاع از حقوق، جان و مال مسلمانان لازم و واجب باشد، باز منافع خودمان اولیتر است»
خب لازم است ابتدا ببینیم و بدانیم که آیا ایجاد یک دولت جعلی به نام «اسرائیل»، فقط ظلم به فلسطینیها، لبنانیها و بالتبع دیگر اعراب است، یا برای خود ما نیز به صورت مستقیم یک تهدید جدی قلمداد میگردد؟
هر کشوری در هر جای دنیا، بخشی از امکانات خود را صرف کمک های خارجی می کند؛
صرف نظر از این که این کشور، فقیر باشد یا ثروتمند.
بسیاری از کشورهای آفریقایی، پذیرای آوارگان دیگر هستند و یا بار مشکلات کشورهای دیگر را به دوش می کشند؛ در حالی که خودشان در نهایت فقرند.
در کشوری، زلزله ای رخ می دهد و یا سیلی جاری می شود کشورهای دور و نزدیک به آن کشور، کمک می کنند و یا همه کشورها، سهمیه ای به بهداشت جهانی می دهند و بهداشت جهانی، آن را صرف کشورهای فقیر می کند.
بنابراین، کمک کردن به کشورهای دیگر، امری رایج و بین المللی است و هیچ کشوری نمی تواند از زیر بار این مسئولیت، شانه خالی کند؛
حال اینکه جامعه اسلامی، «امت واحده» است و نمی شود بخشی از جامعه اسلامی، دچار مشکلی باشد و بقیه، احساس راحتی کنند.
همچنین بخشی از امنیت ملی هر کشوری، در خارج از مرزهای آن کشور تأمین می شود.
شما نمی توانید در خاک ایران بنشینید، و در محدوده خاک ایران بمانید و بعد توقع داشته باشید که امنیت شما تأمین گردد.
حضرت امیرمؤمنان علیه السلام می فرماید: «هیچ قومی ذلیل نشدند؛ مگر این که در خانه خود نشستند تا دشمنان به سراغ آنان آمدند».
این، واقعیتِ همیشه تاریخ است.
اگر شما این جا نشستید، و می بینید دشمن در کشورهای همسایه و منطقه شما، زمینه سازی می کند و ممکن است علیه شما کاری بکند، شما نباید بنشینید تا طرح های دشمن از مرحله طرح و نقشه، به عمل درآید و به خاک شما حمله کنند و بعد شروع به دفاع کنید.
اگر دیدید در خارج از مرزهای شما و در کشورهای همسایه یا در منطقه شما اقداماتی علیه شما می کنند، باید دخالت کنید.
این، خواست و سیاست عمومی هر کشوری است که می خواهد سرپا بماند.
این، یک اصل پذیرفته شده است که بخشی از پایه های امنیت ملی کشورها، در خارج از مرزهای آنها مستقر شود.
ما در لبنان، فلسطین، خلیج فارس، دریای خزر، آسیای مرکزی، قفقاز، افغانستان، آفریقا، بالکان و...، باید حضور داشته باشیم تا بتوانیم از منافع ملی خود دفاع کنیم.
اگر قرار شد به ایران حمله ای صورت بگیرد، حتما از طریق همسایه هاست بنابراین، اگر اسلامی و انسانی هم فکر نکنیم و یا به عرف بین المللی بی اعتنا باشیم، باز هم مصالح و منافع ما ایجاب می کند که پایه های امنیتی خود را در بیرون از مرزهای جغرافیایی کشورمان، محکم کنیم.
حفظ امنیت و استقلال کشور و مقاومت و پایداری در مقابل توسعه طلبی آمریکا و اسرائیل، هزینه ای دارد که باید آن را پرداخت کرد
و کشورهایی که حاضر نیستند این هزینه ها را بپردازند،
بیش از این، به آنها تحمیل می شود و دچار وضعیتی می گردند که اگر چند برابر آن هزینه را هم بعدا صرف کنند، باز مشکلشان حل نمی شود. نمونه بسیار روشن آن، ترکیه و عراق است.
#در_حرم_یار
Eitaa.com/darharameyar