#استاد_قرائتی
✅ با دقت...
يك خانمی سه تا خرما داشت. دو تا بچه هم با او بودند. یك خرما را به این بچه داد. یك خرما را به آن بچه داد. آن خرمای وسطی را چنان با دقت نصف كرد و به بچهها یكی نصفه داد.
امیرالمؤمنین [علیه السلام] صحنه را كه دید، فرمود: مادر به خاطر این عدالت و انصاف تو مثلاً آیندهات خوب است. یك بشارتی به او داد. حالا یادم نیست. خوش عاقبت هستی. اهل بهشتی. یك چیزی، حضرت امیر [علیه السلام] یك تشكری از او كرد.
#سبک_زندگی_اسلامی
#تربیت_فرزند
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
4_6012470665506980152.mp3
916.6K
✅ ماجرای یک ازدواج جالب در زمان پیامبر(ص) و بررسی راهکارهای ازدواج آسان
#ازدواج_آسان
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
✅ برخورد کریمانه...
یکی از محافظان رهبر انقلاب میگوید یک روز که مقام معظم رهبری به کوههای اطراف تهران برای کوه پیمایی رفته بودند، با دختر و پسری دانشجو برخورد میکنند که به لحاظ ظاهری وضع نامناسبی داشتند.
آنها به یک باره در مقابل گروه ما قرار گرفتند و فرصت جمع و جور کردن و رسیدگی به وضع ظاهری خودشان نداشتند از رفتار آنها مشخص بود که خیلی ترسیده بودند واینگونه به نظر میرسید که آنها تصور میکردند که الآن آقا دستور دستگیری آنها را صادر خواهد کرد.
ولی برخلاف تصور آنها، آقا با آنها سلام و علیک گرمی کرد و پرسید که شما زن و شوهر هستید؟ آن پسر وقتی با خلق زیبای آقا مواجه شد، واقعیت را گفت؛ و جواب داد خیر من و این دختر دوست هستیم.
آقا ابتدا درباره ورزش و مزایای آن با آنها صحبت کرد و بعد فرمود: بد نیست صیغه محرمیتی هم در میان شما برقرار شود و شما با هم ازدواج کنید. آقا به آنها پیشنهاد داد که اگر مایل بودید در فلان تاریخ بیائید، و من هم آمادگی دارم که شخصا خطبه عقد شما را بخوانم.
آن دو خداحافظی کردند و طبق قرار همراه خانواده خود در همان تاریخ به محضر ایشان رسیدند. آقا هم خطبه عقد آن دو را جاری کردند.
با برخورد کریمانه ایشان این دو جوان مسیر زندگی خود را تغییر دادند آن دختر غیر محجبه به یک دختر محجبه و معنوی و آن پسر دانشجو هم به یک جوان مذهبی مبدل شدند.
📚 نشریه ماه تمام، شماره۳، ص۱۷
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#سبک_زندگی_اسلامی
#امر_به_معروف
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#شهید_مصطفی_چمران
یادم میآید مادرم به سختی مریض و در بیمارستان بستری بود. به اصرار مصطفی تا آخرین روز در کنار مادر، در بیمارستان ماندم. او هر روز برای عیادت به بیمارستان میآمد.
مادرم به مصطفی میگفت: همسرت را به خانه ببر. ولی او قبول نمیکرد و میگفت:«باید پیش شما بماند و از شما پرستاری کند.»
بعد از مرخص شدنِ مادرم از بیمارستان، وقتی مصطفی به دنبالم آمد و سوار ماشین شدم تا به خانه خودمان برویم، مصطفی دستهای مرا گرفت و بوسید و گریه کرد و گفت: «از تو بسیار ممنون هستم که از مادرت مراقبت کردی.»
با تعجب به او گفتم: کسی که از او مراقبت کردم مادر من بود نه مادر شما… چرا تشکر میکنی؟! او در جواب گفت: این دستها که به مادر خدمت میکنند برای من مقدس است. دستی که برای مادر خیر نداشته باشد، برای هیچ کس خیر ندارد و احسان به پدر و مادر دستور خداوند است.
✨پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:
"کسی که دوست دارد عمرش طولانی و روزیش زیاد شود، نسبت به پدر و مادرش نیکی کند و صله رحم بجای آورد."
📚کنز العمال، ج ۱۶، ص ۴۷۵
✨ امام علی علیه السلام:
"بزرگترین و مهمترین تکلیف الهی نیکی به پدر و مادر است."
📚میزان الحکمة، ج ۱۰، ص ۷۰۹
#سبک_زندگی_اسلامی
#نیکی_به_پدرومادر
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
✅ نور چشم ما...
۱۷ ساله بودم که عقد کردم. شوهرم سرباز بود. ۹ ماه از عقدمان گذشته بود که متوجه شدم باردارم. شوهرم ناراحت شد و گفت:" باید سقطش کنیم!" حتی رفته بود و دیه جنین را سوال کرده بود که حدود ۱۷ سال پیش شده بود ۲ میلیون تومان.
من گفتم:"این کار با آدم کشی فرقی نداره، به جای اینکه پول دیه بچه مونو بدیم، باهاش وسیله میخریم، میریم سر خونه زندگیمون!" ولی او از اینکه بچه را نگه داریم می ترسید. بیشتر نگران حرف مردم بود. در هر صورت خدا کمک کرد و بچه را نگه داشتیم. به کسی هم چیزی نگفتیم تا بعد از عروسی...
سریع یک خانه کوچک تک خواب، اجاره کردیم و جهاز را چیدیم. جهازم ساده بود. هر چند برای تهیه همان، پدر و مادرم زیر بار قرض رفتند. خدا را شکر شوهرم از این لحاظ خیلی فهمیده بود. با اینکه خودش از یک خانواده ثروتمند بود، به مادر من سفارش می کرد:" اگه چیز اضافی بخرید، ما با خودمون نمیبریم."
بعد از گذشت یک سال از ازدواج، با بچه ای چهار ماهه، به یک خانه خیلی قدیمی در پایین شهر، که از املاک پدرشوهرم بود اسباب کشی کردیم. هرچند دیگر لازم نبود اجاره بدهیم، ولی ته دلم دوست نداشتم به آنجا برویم. به همسرم حرفی نزدم تا خجالت نکشد، ایشان هم نهایت تلاشش را کرد که ظاهر خانه را دستی بکشد و مرتب کند.
بعد از ۵ سال که اجاره ندادیم و پس انداز کردیم، با یک وام، توانستیم خانه کوچکی بخریم و بعد از چند سال آن را تبدیل به یک خانه بزرگتر کنیم. و با هربار تعویض خانه، یک بچه دیگر هم آوردیم. اینقدر این بچه ها به روزی ما برکت دادند که اگر بخواهم کامل بنویسم یک کتاب می شود.
حالا خوشحالم که اول زندگی، قناعت کردم، با کم و کاستی های اقتصادی کنار آمدم و شوهرم را اذیت نکردم. در عوض الان هر چه را دارد، به پای من می ریزد.
افتخار می کنم که مادری داشتم که همه این مسائل را در زندگی و در عمل، به ما آموزش داد. به قول حضرت آقا، مادر همین که زندگی می کند، فرزند تربیت میکند.
الان بچه اول مان نور چشم ماست و در میان بچه های فامیل تک است. همه از من می پرسند:" چکار کردی بچه ت اینقد خوب شده؟" من هم می گویم: «عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم »
#سبک_زندگی_اسلامی
#ساده_زیستی
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#سختیهای_زندگی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوش جان... 😋😂
این شیرینی تمام شدنی نیست...😍😍
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#شهید_پاک_نژاد
یک بار به بنده گفتند: میدانی چرا خداوند در قرآن فرموده: «و بالوادین احسانا»؟ اگر گفته بود «و بالوالدین عدلا»، یعنی اگر پدر محکم به گوش تو زد، تو هم محکم به گوش او بزن، تا عدل و عدالت رعایت شود و اگر گفته بود: «و بالوالدین انصافاً»، یعنی اگر پدر تو محکم به گوش تو زد، تو انصاف به خرج بده و یواش بزن.
این که خداوند فرموده: «و بالوالدین احسانا»، یعنی اگر پدر شما به صورت شما سیلی زد، سرت را پایین بینداز و نگاه غضبآلود هم نکن و خود ایشان بسیار به اینها عمل میکرد. ... در همان سنین ۵۰ سالگی و قبل و بعد از آن، وقتی وارد خانهی پدر و مادر میشد، تا زمانی که آنها نمیگفتند، نمینشست و حتی اگر میگفتند اینجا بخواب، جلوی آنها پای خود را دراز نمیکرد و به اتاق دیگری میرفت، تا مبادا بیاحترامی کرده باشد.
#سبک_زندگی_اسلامی
#احترام_پدرومادر
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دکتر_سعید_عزیزی
📌به پسری که خونه و ماشین و درآمد بالا نداره، دختر بدیم؟
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#سبک_زندگی_اسلامی
#معیارهای_ازدواج
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#آیت_الله_حائری_شیرازی
✅ کار را تعطیل نکنید...
بهترین روش رفع خستگی، کار است. کار را تعطیل نکنید، تبدیل کنید. مطالعه را تعطیل نکنید، تبدیل کنید. بازنشستگی برای ما غلط است. گاهی خسته میشوید، برنج پاک کنید، کارهای خانه بکنید، چیزهایتان را مرتب بکنید، دوخت و دوز بکنید برای تفریح. اینها تفریحهای حلال است. بیکار نشستن و خوابیدن، تفریح شما نیست. در ساعاتی که خسته میشوید کتابهایی مثل زندگینامه های علما را بخوانید.
@haerishirazi
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تولد سه قلوها در هلیکوپتر 😍😍
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۷۵۱
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#مشیت_الهی
#سختیهای_زندگی
#رزاقیت_خداوند
#برکات_فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#قسمت_اول
من متولد سال ۷۱ هستم، ۲۱ سالگی عقد کردیم، ۲۲ سالگی هم عروسی کردیم. همسرم عاشق بچه بودن و از دوران عقد اصرار به چهار تا بچه داشتند. ولی من بشدددت عاشق درس خوندن و سرکار رفتن بودم که البته وقتی همسرم به خواستگاریم اومدن گفتن سرکار رفتن هرگز!! ولی اگر دوست داری، درس بخون کارشناسیتو بگیر. با وجود علاقه ی شدیدی که به سرکار رفتن داشتم ولی چون مهرشون به دلم خیلی نشسته بود، قبول کردم.
نه فقط این مسئله رو، حتی قبول کردم محجبه بشم با اینکه قبلا نبودم. همه ی دوستام و اقوام در تعجب بودن که چطور قبول کردم چون اینها خط قرمز های من برای راه دادن خواستگار بود ولی عشق، کار خودشو کرده بود.
خلاصه با وجود نارضایتی پدرم به دلیل تفاوت های اعتقادی و سطح مالی مون، من پافشاری و اصرار کردم که یا ایشون یا هیچکس، پدرم هم بسیار بسیار ناراضی ولی ناچار شدن رضایت بدن😁
یک سال و نیم بعد از عروسی، ما تصمیم گرفتیم فرزندی بیاریم، همسرم فقط دعا میکرد دختر باشه چون عاشق دختر بود هر دومون پر از هیجان بودیم تا توی سونوگرافی فهمیدیم که دعای همسرم مستجاب شده و بچم دختره😍
میزان خوشحالی شوهرم رو نمیتونم وصف کنم خلاصه دوران بارداری من به راحتی و با سرعت سپری شد تا وقتی که سی و پنج هفته بودم احساس دردهای غیر طبیعی میکردم ولی بهش بی توجهی میکردم تا اینکه دیدم قطع نمیشه و شب با این ذهنیت که بریم اورژانس بیمارستان یه دارویی چیزی بده، رفتیم بیمارستان، پرستار تا معاینه کرد فریاد زد که این درد زایمانه منم بی تجربه و از همه جا بیخبر خوشحال که بچم داره به دنیا میاد😶
خلاصه بعد از سیزده ساعت دردهای طولانی و سخت، دختر کوچولوی من به دنیا اومد و اونجا فهمیدم که باید بره توی دستگاه تا ریه هایش کامل بشه 😭😭
سیزده روز تمام بچم توی دستگاه بود و یک عالمه سیم و دستگاه بهش وصل بود و من همش گریه😭😭 بعداً فهمیدم که روز سوم یه پرستار دوز اکسیژن رو بالا برده و بچم یه دفعه رفته و برگشته و فقط همسرم میدونست.
پدرم وقتی حال جسمی و روحی من رو میدید که با اون وضع که تازه زایمان کرده بودم باید هر روز حدود دو ساعت مینشستم توی ماشین تا برم فقط بچمو ببینم و بیام خیلی غصه میخوردن و میگفتن باید میرفتی بیمارستان بهتر...
ولی همسرم بهم همه جوره ثابت میکرد که توی انتخابی اشتباه نکردم و رفیق روزای خوشی و ناخوشیه
دخترم بعد از دو هفته از بیمارستان مرخص شد و اومدیم خونه ولی بخاطر اینکه زود به دنیا اومده بود، باید تحت نظر دکتر قلب و چشم و گوش میبود و الحمدالله از این نظر ها مشکلی نداشت
ما ماشین نداشتیم و تا هفت ماهگی با تاکسی و و حتی پیاده برای ویزیت های ماهانه به بیمارستان میرفتیم که توی هفت ماهگی از برکت وجود دخترم صاحب ماشین شدیم.
خوشحال ترین بودیم دختر من بینهایت زیبا بود اما یواش یواش به سمت روزهای سخت زندگی میرفتیم دخترم هر چی بزرگتر میشد، گردن نمیگرفت، سینه خیز نمیرفت، نمی نشست و...
دکترش میگفت بخاطر زود یه دنیا اومدنشه، خوب میشه ولی نشد البته ذهنی کاملا سالم بود، حرف میزد واکنش داشت ولی حرکتی نه
خلاصه دخترم یازده ماهه بود که یکی از اقوام همسرم که خودشون تراپیست بودن گفتن ثمین رو پیش یه کاردرمان ببر، من اصلا تا به اون روز چنین اسمی نشنیده بودم کاردرمان؟؟!!!
گفت از نظر حرکتی به دخترت کمک میکنه و من بازم بیخبر از همه جا بردمش به کلینیک توانبخشی و اونجا فهمیدم چقدر شعور آدمها توی هر جایگاهی که هستن مهمه، آقای کاردرمان با تندی به من گفت دخترت مشکل داره، اصلا تا حالا ام آر آی بردی؟ خیلی دیر شده دیگه. چقدر بیخیالی
و با وحشیانه ترین حالت شروع کرد با دختر یازده ماهه ی من تمرین کردن. و از اون روز کلینیک بردن دخترم برای کاردرمانی شروع شد.
دخترم دو ساله بود که یه آپارتمان سی و هفت متری خریدیم تو یه محلی که توی کابوسامم نمیدیدم یه روزی چنین جایی زندگی کنم😄
ولی زندگی روزهای سخت تری داشت. همسرم بیکار شدن، دخترم رو هر روز باید میبردیم کلینیک که اون خودش هزینه داشت جایی که جدیدا میرفتیم یک مدیر بسیار با شعور و انسانی داشت که وقتی راجب شرایط مالی باهاشون صحبت کردیم گفت مسئله ای نیست من با تراپیست ها صحبت میکنم که یا از شما کمتر بگیرن یا اصلا رایگان انجام بدن😳😳 یکسال از ما هزینه ای نگرفتن و حتی با اینکه هر روز میرفتیم ولی به روی ما نمیاوردن.
👈 ادامه در پست بعدی...
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۷۵۱
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#مشیت_الهی
#سختیهای_زندگی
#رزاقیت_خداوند
#برکات_فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#قسمت_دوم
هر روز ما شده بود کلینیک و تمرین توی خونه که باید خودم انجام می دادم. و از نظر اقتصادی عجیب توی مضیقه بودیم. دخترم میگفت مامان چرا ما همش صبحانه میخوریم نه برنج نه گوشت نه هیچی😂
ثمین سه سالش بود که متوجه شدم بلههههه دوبار باردارم. انگار دنیا روی سرم خراب شد، همش گریه میکردم که خدایا توی ۳۷ متر خونه، بیکاری شوهرم کارای دخترم و ....چکار کنم؟؟؟!!!
همسرم میگفتن خدا روزی رسونه نگران نباش، گفتم همه چیز به کنار من چجوری این بچه رو کلینیک ببرم و بیارم و باهاش تمرین کنم؟؟؟
ولی همسرم خیلی هوامو داشتن حدود شش ماهم بود که پدر یکی از دوستان همسرم، باهاشون تماس گرفتن و خیلی بی مقدمه گفتن برو یه خونه ی درست و حسابی بگیر هرچی خودتون دارید بذار بقیشو من میذارم، شوهرم گفتن آخه حاج آقا من بیکارم فقط با ماشین قراضم دارم توی اسنپ کار میکنم، ایشون گفتن هر موقع داشتی بده و ما یه آپارتمان ۸۸ متری و دو خوابه و خوش نقشه توی محله ی خوش آب و هوا خریدیم. هممممش با قرض و طلاهامو این از برکت دختر دوم بود😍😍
آخرای بارداریم مصادف شد با کرونا
و با سود یک مقدار سهامی که اون موقع توی بورس داشتیم توی بیمارستان خوب زایمان کردم(البته این جا نیفته یه موقع که ما از روی همون سود بدهی به کلینیک رو تسویه کردیم)
دختر دومم هم باز زود به دنیا اومد ولی چون با مراقبتهای کامل بارداریم رو گذرانده بودم الحمدالله توی دستگاه نرفت
از اونجایی که خدا همیشه حواسش به ماست با به دنیا اومدن دختر دومم، به صورت اتفاقی با تراپیستی آشنا شدم که بچه ها رو داخل منزل ویزیت میکرد و دیگه نیازی نبود من بخوام ببرمش و بیارمش
همسرم هم داخل یک شرکت با حقوق متوسط رو به بالا مشغول به کار شدن من یواش یواش تونستم به یه برنامه ی منظم برسم که هم به تمرینات دختر بزرگم برسم هم به کارای دختر کوچولوم، همسرم نبودن و منزل مادرم به ما خیلی دور بود، سخت بود ولی شد.
الحمدالله دختر دومم مشکلی نداشت و روند رشدش طبیعی بود، با راه افتادن دختر دومم، انگیزه ی عجیبی در دختر اولم که حالا حدود ۴ ساله بود و فقط چهار دست و پا میرفت ایجاد شد، من همیشه میگم تاثیری که دختر دومم روی پیشرفت دختر اولم گذاشت هیچ تراپیستی نذاشت. دختر دومم روحیه و انگیزه رو دوباره به خونه مون آورد.
دختر دومم دو سال و نیمه بود که باز هم متوجه شدم باردارم، اینبار پسر، با اینکه اصلا رعایت نکردم چون دو تا بچه ی دیگه هم داشتم که نیاز به رسیدگی زیاد داشتن ولی خدا عجیب هوای بنده هاشو داره،پسرم ۹ ماه کامل به دنیا اومد و خیلی آروم و بی سر و صداست.
همسرم توی کار و درآمدشون پیشرفت خوبی کردن و با اینکه همچنان همه چیز مطلقا ممنوعه، مثل کار کردن و درس خوندن و.... ولی من عاشقانه دوستش دارم چون هم نجیبه، هم مسئولیت پذیره، هم مرد خانوادست و خدا ترسه، از همه چیز مهم تر همینهاست.
منم دارم با دختر ای هفت ساله و سه سال و نیمه و پسر شش ماهم کیف میکنم و دخترم با اینکه نسبت به زمانیکه تک بود وقت کمتری براش میذارم ولی دائم رو به پیشرفته به خاطر انگیزه ای که خواهر و برادرش توی خونه بهش میدن. الحمدلله با واکر راه افتاده و در تلاشه از واکر جدا بشه و مستقل تر حرکت کنه😍
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می خواد باباشو بیدار کنه...🥰
این شیرینی تمام شدنی نیست... 😍😍
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#آیت_الله_بهجت
شخصی از آیت الله بهجت(ره) پرسید: دست به هر شغلی می زنم ناکام می شوم برای بهبودی درآمد و زیاد شدن روزی چه کنم؟ فرمودند: «زیاد استغفار کنید و اگر نتیجه نداد بدانید یا کم استغفار کرده اید یا با اعتقاد کامل نگفته اید.»
در روایت با هر سه لفظ آمده است که اگر کسی ملازم استغفار باشد، یا پیوسته استغفار کند، خداوند او را از هر همّ و غمی رها می کند و از هر تنگنایی راه برون رفت برای وی قرار می دهد و از جایی که گمان نمی کرد روزی اش می دهد.
📚ذکرها شگفت معصومین علیهم السلام
#سبک_زندگی_اسلامی
#رزاقیت_خداوند
#استغفار
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#ارسالی_مخاطبین
👌«ما کوثریم و کم نمی شویم»
#برکت_خانه
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#شیخ_مرتضی_انصاری
📌یک بار سرمان کلاه رفته...
روز عاشورایی، مرحوم شیخ مرتضی انصاری (رحمت الله علیه) جلوی در ورودی صحن مطهر امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) ایستاده بود و از دسته جات سینه زنی استقبال می کرد و در کنار او، أفندی که از طرف حکومت عثمانی حاکم عراق بود، ایستاده بود.
أفندی از شیخ انصاری پرسید ای شیخ، هم ما قبول داریم که حسین بن علی (علیه السلام) مظلوم شهید شده و یزید انسان پست و خونخواری بود و ما هم در عزای آن بزرگوار غمگین هستیم، اما پرسش من این است که این مراسم یعنی چه؟ سینه زنی، زنجیرزنی، دسته راه انداختن، گِل به سر مالیدن و ...، اینها چه هدفی را دنبال می کنند؟!
مرحوم شیخ انصاری فرمودند سِرّ مطلب این است که ما شیعیان یک بار سرمان کلاه رفت و با این مراسم تلاش می کنیم دوباره چنین نشود.
أفندی پرسید یعنی چه؟
شیخ انصاری فرمود در جریان غدیر، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در برابر صد هزار نفر، علی (علیه السلام) را با صراحت به وصایت خود برگزید و شما انکار کردید و گفتید غدیر نبوده یا اگر بوده چیز مهمی نبوده است، فقط سفارش به دوستی با علی (علیه السلام) بوده است.
اشکال از ما بود که ما عید غدیر خم را با سر و صدا و شعار، بزرگ نداشتیم و این چنین شد. ترسیدیم که اگر عاشورا را هم بزرگ نشماریم و با شعار و تظاهر برگزار نکنیم، شما انکار کنید و بگویید اصلا حسین (علیه السلام) شهید نشد یا حسین (علیه السلام) را راهزنان میان راه کشتند و یزید (لعنت الله علیه) انسان با تقوایی است!
📚صد نکته از هزاران
👈 فقط ۱۴ روز تا عید بزرگ غدیر فرصت باقیست.
#سبک_زندگی_اسلامی
#عید_غدیر
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
بیکاری فرزندان .mp3
2.84M
#استاد_تراشیون
📌عواقب بیکاری فرزندان...
#تربیت_فرزند
#سبک_زندگی_اسلامی
👌بسیار کاربردی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۷۵۲
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#سختیهای_فرزندآوری
#رزاقیت_خداوند
سال ۸۵ وقتی ۱۸ سالم بود، ازدواج کردم. بعد از یک سال از ازدواجمون باردارشدم. خیلی خوشحال بودم، از بچگی عاشق نی نی ها بودم. وقتی رفتم سونو، بچم نزدیک سه ماهش بود و همه چیز خوب بود. تا این که سونوی ۵ ماهگیش گفتن بچه مشکل داره و نمیمونه.
خیلی گریه کردم یادمه هرروز میرفتم حرم و میشستم گریه میکردم تا بلکه شفاشو از امام رضا بگیرم اما خب قسمت نبود که بچم بمونه و تو ۸ماهگی به دنیا اومد و همش نیم ساعت زنده بود. بعد اون یه جورایی افسرده شده بودم هر وقت چشمم به بچه های کوچیک می افتاد اشک تو چشمام جمع می شد. با خودم می گفتم الان اگه بچه ی منم بود انقدی بود.
بعد یه سال دوباره باردار شدم و خدا نعمت شو که یه پسر کوچولو بود، بهمون داد. با اومدن پسرم تمام غصههای قبل رو فراموش کردم و از مادر بودن لذت می بردم. پسرم ۹ ماهش بود که فهمیدم دوباره باردارم و سال بعدش پسر دومم به دنیا اومد. وقتی پسر دومم نه ماهه شد دوباره متوجه شدم باردارم و سال بعدش پسر سومم به دنیا اومد و بعد پسر چهارمم با فاصله ی سنی کمتر از دوسال و همه پشت سر هم.
با این که خییلی سخت بود ولی با تمام وجود به بچه ها عشق می ورزیدیم و تمام هم و غمم من و همسرم بزرگ کردن و تربیت کردن بچه ها بود و خوشحالی بچه ها، خوشحالیه ما بود.
سال ۹۷ بود که برای پنجمین بار باردار شدم ولی این بار خیلییی ناراحت بودم از بارداریم. چون بچه ی چهارمم خیلی اذیت می کرد و به حدی بود که بعضی وقتا می رفتم تو اتاق و از شدت خستگی گریه می کردم. تصمیم گرفتم بچه ی پنجمم رو سقط کنم. رفتم تا دارو بگیرم (آدرسشو از یکی از دوستام گرفته بودم) ولی نصفه ی راه یه حس عجیبی بهم دست داد انگار یه نیرویی منو از این کار منع میکرد. منی که عزمم رو جذب کرده بودم تا بچه ی پنجممو سقط کنم، تو یه لحظه حس کردم سبک شدم از غصه و یه جون دوباره گرفتم. از نصفه ی راه برگشتم و تصمیم گرفتم نگهش دارم.
وقتی سونوی ۵ ماهگی رفتم، گفتن بچه دختره، انقدرررر خوشحال شدم که انگار دنیا رو بهم دادن. خدا هدیه شو بهمون داده بود. دخترم اردیبهشت ۹۷ بدنیا اومد یه دختر کوچولوی خوشگل و ناز. من غیر از بچه ی اولم هیچ وقت، هیچ کمکی نداشتم غیر از لطف خدای مهربونم و کمکهای همسرم، واقعا وقتی خونه بود از دل و جون کمکم میکرد و وقتی دلم می گرفت، آرومم میکرد و الحمدالله که همسر خوب خودش نعمتیه.
با همه ی سختی ها بچه های مودب و مرتب و خوبی تربیت کردیم.
سال ۱۴۰۰ هم بچه ی ششمم و دختر دومم بدنیا اومد و زندگی ما رو شادتر از قبل کرد. الحمدالله خدای مهربونم لطف شو از ما دریغ نکرده و روزی بچه هامو داده. هم خونه، هم ماشین و هم یه سرمایه ای برای آینده ی بچه هامون.
خیلی خوشحالم که اون روز دخترمو سقط نکردم. من کلا با بچه هام مثل یه دوستم.و ما یه خانواده ی شادیم.
بچه دارشدن تو سن کم خیلی خوبه. هم بچه ها مامان جوون و پرانرژی دارن و هم وقتی پشت سرهم باشن ،هم بازی های خوبی برای هم میشن و شما اگه برای بچه ی اول و دوم خوب وقت بزارید برای تربیت و بازی باهاشون، مطمئن باشید بچه های بعدی رو همین دوتا بچه تربیت میکنن با اخلاق و رفتارشون.
از خدا ممنونم که منو لایق دونست تا ۶ تا از بچه شیعه های امیرالمؤمنین علی علیه السلام؛ تو دامن من پرورش پیدا کنن. آرزوی من اینه که جز سربازان امام زمان باشیم.😍
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#مقام_معظم_رهبری
✅ ذوب کدورت ها با محبت...
اگر زن و شوهرها نسبت به احساسات یکدیگر بیاعتنایی و بیتوجهی کنند و به تدریج حالت بیمحبّتی از یک طرف به وجود بیاید، چون بیمحبّتی مرضی مسری است، حتماً به آن طرف دیگر هم سرایت میکند. این طوری است. نباید بگذارید، هر دو باید تلاش و کوشش کنید. این پایه اصلی است.
اگر یک وقتی خدای نکرده یک کدورتی هم پیش آمد، باید لابهلای محبّت ذوبش کنید و از بین ببرید. نباید یک حرفِ کوچکی را بزرگ کنید و مرتّب کش بدهید، اینها نباید باشد.
🔹 خطبهی عقد مورخهی ۲۴ آذر ۷۶
🔹خطبهی عقد مورخهی ۱۶ مرداد ۷۹
#سبک_زندگی_اسلامی
#خانواده_مستحکم
#آداب_همسرداری
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#ارسالی_مخاطبین
✅ دوتا کافی نیست...
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
منم بالاخره پایبندی عملی خودم رو به مرامنامه ی "دوتا کافی نیست" نشون دادم و سومین فرشته ی الهی رو باردارم😊
من دوتا گل پسر دارم و این کوچولو هم طبق تشخیص سونوگرافی به احتمال ۹۰ درصد پسره😆 دروغ چرا خیلی دعا کردم که اگر به صلاحه دختر دار بشم ولی انگار خیر و مصلحت برای من جور دیگه ای هست. شکر، راضیم به رضای خدا...
اما یه نکته ای میخواستم مطرح کنم اونم اینکه چرا گاها اطرافیان دور و نزدیک حواس شون نیست که تعیین جنسیت این فرشته ها با پدر و مادر نیست و این خدای مهربونه که تصمیم میگیره کی دختر دار بشه و کی پسر دار!!
چرا خانومی که دوتا گل دختر داره باید نگران جنسیت بچه ی بعدی باشه؟! یا برعکسش...
۹۰ درصد اطرافیان من با شنیدن جنسیت بچه ی سوم، به من گفتن آخی عیبی نداره😒
نمیدونم چرا حواسشون نیست با این جور الفاظ چه حسی به یه خانوم باردار منتقل میکنن!!؟
خدا رو شکر میکنم که همسر فهمیده ای دارم و بهم گفتن ما از خدا بچه خواستیم فقط همین بچه! این که دختر باشه یا پسر دیگه دست خودشه و کار ما نیست و هیچ کس بهتر از خدای حکیم نمیدونه چی به صلاح ماست.
مشوق فرزندآوری باشیم حداقل با انتقال حس خوب و کم کردن نگرانی های یک مادر باردار.
ان شاءالله دامن همه ی چشم انتظاران سبز بشه و نسل شیعه پر برکت🤲
پی نوشت 👇👇
✨ لِّلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ یخَلُقُ مَا یَشَاءُ یهَبُ لِمَن یَشَاءُ إِنَثًا وَ یَهَبُ لِمَن یَشَاءُ الذُّکُورَ * أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُکْرَانًا وَ إِنَثًا وَ یجَعَلُ مَن یَشَاءُ عَقِیمًا إِنَّهُ عَلِیمٌ قَدِیرٌ» شوری، آیات ۴۹-۵۰
✨«مالکیّت و حاکمیّت آسمانها و زمین از آن خدا است هر چه را بخواهد میآفریند به هر کس اراده کند دختر میبخشد و به هر کس بخواهد پسر یا [اگر بخواهد] پسر و دختر -هر دو- را براى آنان جمع میکند و هر کس را بخواهد عقیم میگذارد؛ زیرا او دانا و قادر است»
#فرزندآوری
#جنسیت_فرزند
#حرف_مردم
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌مرد افغان، چهار تا زن گرفته، به این امید که دختر دار بشه اما الان ۶۰ تا پسر داره 😅😅
✨ لِّلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ یخَلُقُ مَا یَشَاءُ یهَبُ لِمَن یَشَاءُ إِنَثًا وَ یَهَبُ لِمَن یَشَاءُ الذُّکُورَ * أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُکْرَانًا وَ إِنَثًا وَ یجَعَلُ مَن یَشَاءُ عَقِیمًا إِنَّهُ عَلِیمٌ قَدِیرٌ» شوری، آیات ۴۹-۵۰
✨«مالکیّت و حاکمیّت آسمانها و زمین از آن خدا است هر چه را بخواهد میآفریند به هر کس اراده کند دختر میبخشد و به هر کس بخواهد پسر یا [اگر بخواهد] پسر و دختر -هر دو- را براى آنان جمع میکند و هر کس را بخواهد عقیم میگذارد؛ زیرا او دانا و قادر است»
#فرزندآوری
#جنسیت_فرزند
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#مقام_معظم_رهبری
✅ هرچه بیشتر، بهتر...
زن و شوهر هرچه بیشتر به هم محبّت کنند، زیادی نیست. آنجایی که محبّت، هرچه زیاد شود، ایرادی ندارد، محبّتِ زن و شوهر است؛ هرچه به هم محبّت کنید، خوب است و خود محبّت هم اعتماد میآورد. محبّتِ زن و شوهر هم جزو محبّتهای خدایی است؛ این از آن محبّتهای خوب است. هرچه بیشتر شود، بهتر است
#سبک_زندگی_اسلامی
#خانواده_مستحکم
#آداب_همسرداری
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
✅ جشن بزرگ غدیر...
#عید_غدیر
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075