#ارسالی_مخاطبین
👌«همدم امروز ، یاور فردا»
#برکت_خانه
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
⚠️هشدار در رابطه با مصرف قرص های ضد بارداری در ماه مبارک رمضان!!!
❌برخی از عوارض و تبعات استفاده از روش های پیشگیری از بارداری:
1- قرص های ضد بارداری:
مصرف قرصهای جلوگیری از بارداری، منجر به افزایش نگرانی، اضطراب و افسردگی میشود. عوارض گوارشی نظیر تهوع، استفراغ و افزایش وزن به علت احتباس آب در بافت های بدن از عوارض هورمون استروژن موجود در قرص های ضد بارداری است. با تاثیر هورمون استروژن بر روی سیستم عصبی فرد، احتمال وقوع سردرد در افراد بیشتر شده و تعداد حملات میگرن نیز افزایش می یابد. همچنین مصرف این قرص موجب بروز سردردهای تنشی می شود. افزایش فشارخون نیز از دیگر عوارض این قرص ها می باشد. قرص های ضد بارداری بر روی سیستم انعقاد خون تاثیر گذاشته و مصرف آن موجب افزایش فاکتورهای انعقادی می شود. بنابراین احتمال خطر ابتلا به سکته های مغزی و قلبی در افرادی که از این نوع قرص ها استفاده می کنند، بالا می رود. مصرف این قرص ها در ماه مبارک رمضان، خطر سکته مغزی را افزایش می دهد. از دیگر عوارض مربوط به این قرص ها افزایش خطر ابتلا به سرطان سینه و رحم است. همچنین شیوع بیماری مزمن و جانکاه «کرون»که هیچ درمان قطعی ای ندارد، در زنانی که از قرص های ضدبارداری استفاده می کنند، بسیار بیشتر از زنان دیگر است.
هنگامی می توان متوجه ابعاد فاجعه بارمصرف این قرص ها شد، که بدانیم: تقریبا از هر سه زوجی که در کشور از بارداری ممانعت می کنند، یک زوج، از قرص های ترکیبی ضدبارداری استفاده می کند.
2- آمپول های ضد بارداری:
یکی از مهم ترین عوارض استفاده از این روش، کاهش توده استخوانی می باشد. این آمپول بر کلسیم موجود در استخوان اثر می کند و توده استخوان به طور موقت کاهش می یابد، حتی اگر استفاده از آن قطع شود. لذا به مشکل پوکی استخوان بسیاری از زنان میانسال دامن می زند.
کاهش میل جنسی، خونریزی طولانی مدت، ایجاد لخته خون در پاها و ریه، زردی، حساسیت (آلرژی)، ناباروری و افزایش خطر ابتلا به سرطان سینه از دیگر عوارض تزریق آمپول می باشد.
3- آی یو دی(وسیله داخل رحمی):
در حين كارگذاري آي يو دي، احتمال سوراخ شدن رحم و در نتیجه نياز به عمل جراحي وجود دارد. افزایش خونریزی و لکه بینی از عوارض دیگراین روش می باشد. بارداری خارج از رحم و افزایش عفونت رحمی نیز از معایب این روش ذکر شده است.
4- عقیم سازی دائمی:
ابتلا به کیست تخمدان از عوارض بستن لوله در زنان(توبکتومی)شمرده شده است، در حالی که احتمال بروز این خطر، هیچ جایی در دستورالعمل های وزارت بهداشت ندارد.
حاملگی خارج از رحمی که به دنبال استفاده از روش های متعدد ممانعت از بارداری رخ می دهد و می تواند به مرگ زن بینجامد. این مسئله در مورد بستن لوله در زنان اهمیت ویژه ای پیدا می کند، چرا که نیمی از موارد حاملگی پس از عقیم سازی دائمی زنان، خارج رحمی خواهد بود، که بی شک می تواند خطر عمده ی جانی را متوجه این زنان کند.
دکتر ناصر سیم فروش -چهره ی ماندگار و رئیس قطب اورولوژی کشور- معتقد است که بستن لوله در مردان (وازکتومی)، سبب افزايش احتمال ابتلا به سرطان پروستات می شود.
❌طبق برآوردهای صورت گرفته، آمار نسبی وازکتومی در ایران، ۳ برابر این آمار در دنیا و این آمار برای توبکتومی، قریب به ۴ برابر متوسط جهان است. استان اصفهان بیشترین آمار استفاده از وازکتومی را در کشور دارد.
تامل:👇👇
«ما در ایران، موقعی که خواستیم کاهش جمعیت بدهیم، تمام وسایل و شیوه های ممانعت از بارداری را، یک دفعه به داخل کشور سرازیر کردیم، ولی بعضی از کشورها این کار را نمیکنند و برای کاهش جمعیت، تنها دو تا وسیله را ارائه میدهند، تا سلامت مردم به خطر نیفتد»
(دکتر رخشانی، معاون سابق وزارت بهداشت)
#وسایل_پیشگیری_از_بارداری
#ماه_مبارک_رمضان
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
کاشکی پیش تو بودم لحظۀ تحویل سال
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#ارسالی_مخاطبین
✅ مشهد مقدس...
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#امام_خمینی
✅ تهذيب نفس...
يک سال ديگر از عمر ما گذشت. شما جوانان رو به پيرى و ما پيران رو به مرگ پيش مىرويم. در اين يك سال تحصيلى شما به حدود تحصيلات و اندوخته هاى علمى خود واقفيد؛ مىدانيد چقدر تحصيل كرده و تا چه اندازه پايه هاى علمى خود را بالا برده ايد؛ ليكن راجع به تهذيب اخلاق، تحصيل آداب شرعيه، معارف الهيه و تزكيه نفس چه كرديد؟ و چه قدم مثبتى برداشتيد؟ هيچ به فكر تهذيب و اصلاح خود بوديد؟ و در اين زمينه برنامهاى داشتيد؟ متأسفانه بايد عرض كنم كار چشمگيرى نكرديد، و در جهت اصلاح و تهذيب خود قدم بلندى بر نداشتید.
📚جهاد اکبر
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#ارسالی_مخاطبین
👌«ما کوثریم و کم نمی شویم»
#برکت_خانه
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
✅ دعاگو...
👈 الهی که در سال جدید، خدا به همه ی چشم انتظار ها، فرزندی سالم و صالح و خوش روزی عطا کنه، با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد...
#فرزندآوری
#رویای_مادری
#دوتا_کافی_نیست
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨رهبر معظم انقلاب در حرم مطهر رضوی: باید خودتان را از مسابقه تجمل گرایی خارج کنید.
#سبک_زندگی_اسلامی
#ساده_زیستی
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#ازدواج_آسان
#مدیریت_انرژی
#مدیریت_منابع
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#استاد_قرائتی
✅ یک روش تربیتی...
این خود یك روش تربیتی است كه انسان باید افراد را ذره ذره عادت بدهد. در ماه رمضان وقتی بچه میخواهد صبحانه بخورد، بگویید كه این غذا، سحری تو باشد. بعد بگو حالا تو روزهای، بعد از یك ساعت اگر آب خواست، بگو حالا بیا افطار كن.
دوباره كه آب خواست، مثل دفعهی قبل بگو خوب، دوباره روزه باش. بعد بگو كه حالا دو مرتبه بیا و افطار كن. یعنی غذای بچههای كوچك را در ماه رمضان سحری و افطاری برایشان قلمداد كنید و مابینش را بگویید روزه هستید. مسئلهی روزه را باید از كوچكی به بچه تلقین كنید.
#تربیت_فرزند
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#ارسالی_مخاطبین
👌 «فرزند بیشتر، زندگی شیرین تر»
#برکت_خانه
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#امام_خمینی
✅ ارتباط با خدا...
حضرت امام تمام ملاقاتهای عمومیشان را در ایام ماه مبارک رمضان تعطیل میکردند و این دو دلیل داشت. یکی اینکه قاعدتا مردم از راه دور به دیدنشان میآمدند و روزههایشان شکسته میشد و این موضوع به خاطر حرمت ماه رمضان در نظر حضرت امام جالب نبود.
دیگر اینکه میخواستند در ماه رمضان با خداوند ارتباط بیشتری پیدا کنند و بیشتر دعا و مناجات داشته باشند. البته استثناء هم وجود داشت. مثلا اگر یک وقتی موضوعی پیش میآمد که در رابطه با مملکت و کشور بود و سران مملکت به دیدارشان میآمدند ایشان میپذیرفتند.
📚 خاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (ره)
#ماه_رمضان
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
✅ به وقت ازدواج... 😎
👈 ان شاء الله در سال جدید، به همت پدر و مادرها، شاهد ازدواج هرچه بیشتر جوان ها باشیم.
#ازدواج_آسان
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیم به روزه اولی ها....😍😍
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۶۷۱ #ازدواج_در_وقت_نیاز #سبک_زندگی_اسلامی #ساده_زیستی #توکل_و_توسل #قسمت_اول ۱۶ ساله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ سزارین هشتم توسط دکتر لباف
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#سزارین_هشتم
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۶۷۶
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#تحصیل
#ساده_زیستی
#قسمت_اول
متولد آخر ۷۹ هستم و میشه گفت یه دهه هشتادیم. سال های آخر دبیرستان بودم که آقا بارها بر امر ازدواج تاکید کردن و هربار من بر سر دوراهی تحصیل یا ازدواج می موندم.
خیلی درسخون بودم، عضو هر انجمن و المپیادی که برگزار می شد بودم و از صبح که می رفتم مدرسه تا شب خونه پیدام نمی شد.
۲ سال اول دبیرستان به این منوال گذشت و تابستونِ سال کنکور رسید. اون تابستون هم یا مسابقه بودم یا کلاس و تمرین که توی یکی از استادام که آقایی ظاهرا همه چیز تمام بود ازم خواستگاری کرد که در صحبت های اول مشخص شد به لحاظ عقیدتی به هم نمی خوریم اما بحث ازدواج برای من جدی شد.
همون سال از طرف حسینیه ای که می رفتم، اردو راهیان برگزار شد و دوستام خیلی اصرار داشتن که برم و مسئولیت داشته باشم، منم قبول کردم، به هویزه که رسیدیم با دخترا رفتیم سر قبر شهید علی حاتمی و از ته دل دعا کردم اونی که صلاحم هست پیش بیاد و سال بعد دو نفری بیایم.
وقتی برگشتیم به صورتی جدی شروع کردم به درس خوندن، درصدهام عالی بود با خودم می گفتم حالا که رهبری گفتن علوم انسانی باید اسلامی بشه، اینقدر باید تلاش کنم تا حرفی برای گفتن داشته باشم، سه نفری با هم درس می خوندیم، هر سه تخمین رتبه هامون زیر دویست بود، روز آزمون هم همه چیز عالی پیش رفت، وقتم کامل تنظیم بود و با خوشحالی اومدم بیرون.
عصر روز کنکور یکی از دوستای قدیمی تماس گرفت و اجازه خواست برای برادرش بیان خواستگاری، با شناختی که از خانواده شون داشتیم پدر و مادرم خیلی زود موافقت کردن و قرار و مدار گذاشته شد.
همه چیز خیلی خوب و سریع پیشرفت و من هر روز نگران و نگران تر روزی که اومدن برای قرار نامزدی به مامانم گفتم حالا که ماه محرم نزدیک هست یه جوری قرار بذارید که همه چیز بمونه بعد از ماه صفر و تا اون موقع کسی خبردار نشه اما نمی دونم چطوری پیش رفت که دهن من و مامانم بسته موند و قرار شد عید غدیر عقد محضری کنیم یعنی کل نامزدی ما شد بیست روز.
با خودم گفتم می ریم مشاوره و مشاور عقبش می ندازه درست نیست زیاد بحث کنم اما مشاور موافق ازدواج ما بود و گفتن نیاز به این همه صبر کردن نیست و این گونه بود که ما طی بیست روز هم خرید کردیم، هم آزمایشها و مشاوره و...
بلاخره نتیجه کنکور اومد. رتبه ام حدود هشتصد شده بود مثل ابربهار گریه می کردم و دلداری هیچ کس اثری نداشت، آرزوهام برباد رفته بود. انگاری باید با همه چیز خداحافظی می کردم با هرکس صحبت می کردم بهم می گفت برو تربیت معلم و آینده ساز بچه ها باش اما رویاهای من بزرگ تر از این حرفا بود.
یه روز تصمیم می گرفتم برم یه شهر کوچیک و رشته ای که دوست دارم بخونم دوباره به همسرم فکر می کردم، به بچه دار شدن که حالا شده بود تاکید اول حضرت آقا، یه روز می گفتم یه سال می مونم و در آخر تصمیم گرفتم نزدیک ترین رشته به اونی که می خواستم انتخاب کنم تا ارشد و دکتری بتونم همون رشته رو بخونم.
چند روز قبل عقدمون انتخاب رشته کردم مطمئن بودم اولویت دوم قبول میشم و پرونده کنکور بسته شد. بعد عقد روزهای خوبی داشتیم به دور دور و تفریح می گذشت.
درباره مهریه و مراسم هم بگم مهریه ام در وسع آقای داماد بود. قرار بر یک مراسم ساده بود و همین طور هم شد، چون مهمان از شهرهای دیگه داشتیم، شام دادیم اما سعی کردیم زیاده روی در هیچ چیز نباشه و تمام سعی مون رو کردیم تجملی وارد برنامه هامون نشه و برکت و لطف خدا، همه چیز عالی کرده بود.
همسرم خیلی دوست داشتن زودتر عروسی کنیم و زندگیمون شروع کنیم، منم حرفی نداشتم. قرار شد بعد از ماه صفر شروع به خرید جهیزیه کنیم و زندگی رو طبقه ی بالای خونه ی مادر همسرم شروع کنیم. تمام سعیم کردم که چیز اضافه نخرم که خدارو شکر موفق بودم و از وسایلی که آوردم همگی در یک ماه اول استفاده شد.
برای عروسی هم تصمیم گرفتیم همه چیز رو معمولی و ساده انجام بدیم حتی پیشنهاد دادم دیگه مجلس نگیریم و فقط آتلیه بریم که خانواده همسرم مخالفت کردن، بازم حرف و حدیث ها شروع شد که چرا این قدر زود مراسم می گیرید؟ دی ماه فصل امتحان ها هست و... که خداروشکر همسرم مصمم گفتن همون تاریخی که اعلام کردیم، زندگی مون رو شروع می کنیم.
بعد از مراسم ما، خیلی زود سر و کله کرونا پیدا شد و ما خداروشکر می کردیم که زودتر مراسم گرفتیم و در گیجی و بی برنامگی کرونا گرفتار نشدیم.
دو ماه از ازدواجمون می گذشت که همسرم درباره بچه صحبت کرد، خیلی قاطع گفتم زوده، من هجده سالگی عقد کرده بودم و تازه نوزده سالم شده بود و دیگه چیزی نگفتن. چند ماه گذشت و این بار من بچه می خواستم اما همسرم مخالف بودن.
لطف خدا شامل حالم شد و با یک دوره تربیت اسلامی آشنا شدم که آرزوشو داشتم، یک محقق بزرگ که واقعا یاد بگیرم نه حرف های تکراری و بی اثر...
ادامه 👇
کانال «دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#تجربه_من ۶۷۶
#فرزندآوری
#مادری
#قسمت_دوم
یک سال و دو ماه از ازدواجمون میگذشت که باردار شدم، همون ماه اول برکت خدا به زندگیمون اومد و همسرم رسمی شد.
بارداری سختی داشتم این قدر بد ویار بودم که چند کیلو کم کردم، فقط نون خشک میخوردم اما به لطف خدا دانشگاه ها آنلاین بود و نیاز نبود حضوری برم.
ماه پنجم کم کم دستم اومد چی بخورم حالم بهتره، خیلی کم می تونستم از بعضی غذاها بخورم میوه که اصلا، این قدر کم خورده بودم که اصلا مشخص نبود باردارم و چون کم سن بودم وقتی با مامانم می رفتیم، دکتر می موند الان کدوممون اومدیم.
عروسکم دختر بود و من هر روز بیشتر باهاش مانوس میشدم، براش خرید می کردم، روی شکمم می ذاشتم و باهاش حرف می زدم، دختری هم، محبت هام رو با لگد محکم جواب می داد، خیلی بچه پر جنب و جوشی بود و هست همه چیز عالی بود تا سونو ۲۸ هفته که مشخص شد خونرسانی به جنین کم هست و وزنگیری خوبی نداشته و باید خیلی جدی تحت نظر باشم.
هر هفته دوبار نوار قلب و یک بار سونو انجام می دادم، همه چیز سخت اما خوب پیش می رفت سعی می کردم بیشتر و مقوی تر بخورم تا همون مقدار کمی که به دخترکم می رسه مقوی باشه که تا حدی جواب داده بود و خطر رفع شده بود تا حدی. که این بار در ۳۵ هفته فشار خودم بالا رفت.
به خاطر رژیم غذایی فشار، از خوردن اغلب مواد غذایی منع شده بودم کلا مرغ و نون غذام بود، یه بار خورشتی یه بار ساندویجی یه بار جوجه، همونم کم چرب و کم نمک 😂
به لطف این بارداری سخت، اصلا وزن اضافه نکردم و همچنان تروفرز بودم در حدی که نه ماهگی کارگاه می گذاشتم و چندین ساعت تدریس داشتم، کلاس می رفتم و صبح تا عصر می نشستم حتی یک روز رفتم نمایشگاه و چند ساعت پیاده روی کردم دکترم گفت با توجه به شرایط بهتر هست که دخترم حداکثر تا آخر ۳۸ هفته به دنیا بیاد و من ورزش هایی انجام بدم که به زایمانم کمک کنه.
از اونجایی که تا آخرهای بارداری دختری بریچ بود، ورزش با توپ همیشه تو برنامه داشتم و جدی تر شده بود، یواش یواش دردهام شروع شده بودن که خبر فوت پدربزرگم رسید خیلی ناراحت شدم و صبح فرداش دخترم خیلی اومده بود پایین و در پوزیشن زایمانی بود، دردهام شدیدتر شده بودن و دکترم اجازه داد حالا که همه چیز خوب پیش رفته چند روز دیگه هم صبر کنم.
رفتم بیمارستان، از صبح همه چیز خوب پیش رفت تا حدود نماز مغرب، بعد از این که نماز خوندم، پیشرفتم متوقف شد نصف روز درد کشیدم و آخر نیمه شب سزارین شدم، خیلی حس شکست می کردم، خودم به همه توصیه طبیعی می کردم و خودم سزارین شده بودم درد زایمان یک طرف، درد سزارین یک طرف.
همسرم هم ماموریت بود و سه روز بعد از تولد دخترم تونست بیاد پیشمون اما دخترم از فضل خدا هیچ مشکلی نداشت، دکترم گفته بود ممکنه ضربانش بیوفته و حتی شرایط اضطراری و nicu لازم باشه اما دخترم این قدر هشیار بود که همون نیم ساعت اول تونست شیر بخوره و شاید باورش سخت باشه اما همون روز اول گردن میگرفت الحمدلله
درسته آدم باید عاقل و هشیار باشه اما نیاز نیست بترسه و همین که کارش بسپاره به خدا، خدا به بهترین شکل حلش می کنه و این جوری بود که من در ۲۰ سالگی مادر شدم.
الان دخترم ۱ سال و ۴ ماهش هست و شیر میخوره، چند سری وسوسه شدم بذارم بچه ای دیگه گیرمون بیاد فقط به خاطر حرف رهبر، اما چون بارداری سختی داشتم و هم شیر حق دخترم هست و هم آغوش و محبت مادر که اون طوری خیلی ازش دور میشه با همسرم تصمیم گرفتیم به یک زوج نیازمند کمک کنیم تا اونها بچه دار بشن این طوری کمکی به رشد جمعیت کردیم و مدتی بگذره هم دخترم بزرگ تر بشه، هم از سزارین خودم بگذره و بتونم وی بک داشته باشم.
امسال کنکور ارشد دادم و امید دارم بتونم ادامه بدم و به آرزوهام برسم حتی اگر امسال نشد سالهای بعد وقت هست هیچ وقت احساس نکردم مادری، منو عقب انداخته هنوزم فعال هستم.
چند روز پیش یه نفر ازم پرسید الان کجاها فعالیت داری گفتم هرجایی که اجازه بدن من و دخترم با هم بریم، من اونجا هستم و حق دخترم می دونم که تا جای ممکن کنار مادرش باشه، البته همسرم و مادرم هم خیلی همراه هستن مادرم و حتی مادربزرگم در نگهداری دخترم کمکم هستن و همسرم به لحاظ درک شرایط اجتماعی من کاملا همراه...
هر زندگی پستی بلندی های خودش داره مثلا همین امروز که داشتم اینو می نوشتم یه خورده قهر بودیم و یه زنبور قرمز نمی دونم از کجا پیداش شد و من مجبور شدم برای کشتنش نصف شب برم سراغ همسرم و آشتی کنیم😂 اما در مجموع زندگی خوبه و این ما هستیم که باید به خوبی ها تکیه کنیم.
روزی به استادم که هرچی از خوبی های ایشون بگم کم هست گفتیم دوست داریم دیدار رهبری بریم گفتن فعلا احساس می کنن دستشون خالی هست و حس کردم ماها چقدرررر عقب هستیم وقتی ایشون این طوری گفتن امیدوارم روزی برسه که چیزی برای ارایه داشته باشم و افتخار دیدار نصیبم بشه
کانال «دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
🚨نابودی یک نسل...
#جنایت_سقط_جنین
#حق_حیات
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
عرض سلام و ادب خدمت مخاطبین محترم کانال "دوتا کافی نیست"
با توجه به اینکه حجم پیام ها و تجارب ارسالی شما عزیزان در زمینه ی "سفر اربعین با فرزندان" بسیار زیاد و قابل توجه هست. عملا امکان ارسال همه ی تجارب در کانال وجود ندارد، لذا عزیزانی که علاقمند هستند همه ی تجارب را مطالعه کنند، می توانند از طریق پیوند زیر به " آرشیو تجارب سفر اربعین" دسترسی پیدا کنند.
https://eitaa.com/joinchat/2370241003C167c273947
با تشکر از همراهی شما🙏
#سفر_اربعین_با_فرزندان
#وسایل_ضروری
#نکات_کلیدی
#سختیها
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#ارسالی_مخاطبین
👌«همدم امروز ، یاور فردا»
#برکت_خانه
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075