eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
356 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•عرق شرم... و توسل به امیرالمؤمنین رمضان به نفسِ حاج‌مهدی رسولی ●━━━━━━─────── اماندی گتمه دایان  بابا گتمه گئجه وقتی باغریقان بابا گتمه بابا  نظر  ایله  بیر من  زاره آخور دالونجا  سیرشکی مضاعف دایان  بیرده  باشیوه  دولانوم من آنام تک گیتمه گئجیله مزاره دایان  اورک داغلیم  بابا جان گت دویونجان بیر آغلیم بابا جان گت اجازه ویر باشیوین یاراسین من آچوم بیرده باغلیوم  بابا جان گت سنه بو چرخین نه اولدی وفاسی جفا ایله چوخ اولوبدی بلاسی سنی ایاخ دان سالانمادی اما ایاقدان سالدی ثقیفه جفاسی همان گونده عمریوین گلی صولدی یانیخلی قلبون ملالیله دولدی او گونکه گوردون آنامی  یارالی سنه نه اولدی بابا او گون اولدی *اسما ءمیگه دیدم هی مولا ازهوش میره به هوش میاد یه بار که به هوش اومد و چشماشو باز کرد صدا زد.. "مرحبا اهلاً وسهلاً.."صدا زدم آقا جان چه خبره؟کی اومده ؟صدا زد.. "هذا رسول الله، هذا عمی هذا اخی جعفر.." دونه دونه صدا زد یهو دیدم با گوشه چشماش داره نگاه میکنه یه نگاه به بچه ها کرد یه نگاه به در کرد صدا زد .."و هذه فاطمه.."* اومدی ! علی قوربون راهی که اومدی.. اومدی! سی ساله که دق کردم *بیا ببین پهلوونت چطور زمین خورده..فاطمه!یادته که از جنگ برمیگشتم پشت در وایمیستادی ..در و باز کردنی می گفتی:پسر عمو زخمی شدی ..پسر عمو بشین زخمات و ببندم..دونه دونه زخمام رو میبستی..فاطمه! زینب چیکار کرد نتونست زخما رو ببنده ..گفت: زهرا !میای بیا قربان قدمات..فاطمه خوشحالم تو اومدی ..اما الانم خجالت می کشم ..از چی خجالت میکشی؟ میگفت: فاطمه! ناموسمو جلو در زدن به کی بگم؟! زهرا من خجالت میکشم اما تو این خونه یه بچه دارم من سفارشارو‌ کردم..اون بچه امم مثل من شرمنده جان میده..کی..؟ دیدن ابی عبدالله رو صورت افتاده هی میگه سکینه میاد من رو برگردونید..اباالفضل..* عرق شرم به چشمش زجبین می افتاد اولین مرتبه اش بود زمین می افتاد حیدر از کوفه رهسپاره اگه اشک زینب بذاره .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•آلوده دامانم... و مناجات با خدا ماه مبارک رمضان به نفسِ سید رضا نریمانی ●━━━━━━─────── آلوده دامانم، در این که اختلافی نیست اقرار دارم، حاجتی بر موشکافی نیست چیزی ندارم، دست خالی آمدم پیشت در دست‌های خالی‌ام حتی کلافی نیست یکبار شد توبه کنم مردانه برگردم؟ شرمنده‌ام که توبه‌ام چون بُشرحافی نیست هرچه بدی کردم، فقط خوبی جوابم شد رسمت به غیر از مهربانی در تلافی نیست گیرم که بخشیدی مرا، حرفی بزن یارب! چیزی بگو! بخشیدنِ تنها که کافی نیست سرچشمه‌ی توحید امیرالمؤمنین باشد این است عیناً باورم، حرف گزافی نیست تا نورِ راهم از نجف هست و از ایوانش راه مرا دیگر هراس از انحرافی نیست گفته می آید وقت مرگ و در کنارم هست حق است حیدر، وعده هایش را خلافی نیست لعنت به ابن ملجم نامرد، در محراب طوری علی را زد که قادر بر مصافی نیست درد علی اما، شکاف سینه‌ی زهراست زخم سرش اصلا برای او شکافی نیست یک ضربه کافی بود تا پرپر کند گل را یاس حرم را طاقت ضرب غلافی نیست دور سر حیدر چنان پروانه می‌چرخید آخر چه شد بین پرش تاب طوافی نیست؟! بهر حسینش گریه کرد و پیرهن می‌دوخت سهم حسینش جز لباس دست‌بافی نیست ای کاش رحمی داشت قاتل یا که می‌فهمید پیراهنی که در تنش مانده، اضافی نیست شاعر: ✍ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•شرم دارم که بگویم... امیرالمؤمنین علیه السلام به نفسِ سید رضا نریمانی ●━━━━━━─────── شرم دارم که بگویم سخن از تشنه لبی تشنه آن بود که می‌گفت به لشگر، جگرم صدا زد حسن جانم! همه‌ رو از حجره بیرون کن الا بچه های فاطمه! همه خودشون شنیدن رفتن بیرون. حجره خلوت شد. حسن و حسین و زینب موندن. حسن رو صدا زد گفت حسن جان! چشمام درست نمیبینه. انگار عباس نیستش. گفت:بابا خودت گفتی همه بچه‌های غیر فاطمه برن. گفت نه! عباس استثناس. عباس پسر حضرت زهراس. بگو بیاد امشب با اون کار دارم! اومد از حجره بیرون دید هرکی یه طرفه. یه‌نگاهی کرد دید عباس یه‌طرف زانوهاش‌و بغل گرفته زار زار گریه میکنه. زد سر شونش گفت عباسم! بابا باهات کار داره. یهو از جا بلند شد گفت: بابا؟ مگه نگفت همه برن غیر بچه‌های حضرت‌زهرا؟ گفت: نه! بابام باهات کار داره... سریع خودش‌و رسوند بالا سر حضرت علی. گفت: حسینم! تو هم بیا! بیا نزدیک‌تر! صدازد: دستتو بیار جلو حسینم! عباسم! تو هم دستتو بده بابا! دوتا دست‌و گذاشت تو همدیگه. همه فکر کردن امیرالمومنین میخواد سفارش عباس رو کنه به داداش بزرگتر. امام دیدن برعکسه... گفت: عباسم! مواظب حسینم باش! یه‌روزی کربلا همه حسینم رو تنها میذارن و میرن. یه‌وقت نکنه تو تنهاش بذاری و بری! یهو زینب هم خودش‌ و رسوند جلو گفت: بابا! دست منم بذار تو دست عباس! بابا منم دست یکی بسپار! امیرالمومنین گفت: جفتتون هوای زینب رو داشته باشین! برای همین هم وقتی میخواست از کربلا بره یه‌ نگاه کرد تو گودال گفت: حسین! یه‌ نگاه کرد علقمه گفت: عباس! "سپردی‌ام به که رفتی؟ به دلقکان به کنیزان به شمر، خولی اَخنس، به حرمله به سنان" .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•مراسم احیا.. و مراسم قرآن بر سر گرفتن ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده ۱۴۰۲ به نفسِ حاج‌ میثم مطیعی ●━━━━━━─────── بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ "اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً.." *همه دستها رو بلند کنید.. خدایا! به فرق شکافتهٔ امیرالمومنین به ناله های دل حضرت زینب و ام کلثوم به سوزِ دل حسنین علیهم السلام.. الهی العفو..* *میخوایم‌ آماده بشیم قرآن سر بگیریم خوش به حال اونایی که قدر میدونن..* ای خدا خودت بهم گفتی بیا می ریزه اشکام و می لرزه صدام دو شب از شبای قدر تو گذشت یه شبِ دیگه فقط مونده برام اومدم‌ حالم و بهتر بکنی رزقمو هزار برابر بکنی بنویسی هر چه خیره واسه امون‌ اربعینم و‌ مقدّر بکنی *این روایت رو سید ابن طاووس در اقبال الاعمال روایت کرده..پیغمبر فرمود: "قَالَ مُوسَى إِلَهِي أُرِيدُ قُرْبَكَ" موسی نبی به خدا عرض کرد، خدایا! من قرب تو رو‌ میخوام.."قَالَ قُرْبِي لِمَنِ اسْتَيْقَظَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ" فرمود: اگه قرب منو میخوای شب قدر بیدار باش.."قَالَ إِلَهِي أُرِيدُ رَحْمَتَكَ" خدایا! رحمت تو رو‌میخوام... "قَالَ رَحْمَتِي لِمَنْ رَحِمَ الْمَسَاكِينَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ"رحمت من برا اون کسیکه شب قدر به مساکین ترحم کنه.."قَالَ إِلَهِي أُرِيدُ الْجَوَازَ عَلَى الصِّرَاطِ"خدایا! من میخوام از پل صراط به راحتی عبور کنم نلغزم.." قَالَ ذَلِكَ لِمَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ لَيْلَةَ الْقَدْرِ" این برا کسیکه در شب قدر برا منه خدا صدقه بده انفاق کنه.."قَالَ إِلَهِي أُرِيدُ مِنْ أَشْجَارِ الْجَنَّةِ وَ ثِمَارِهَا"خدایا! من از تو درختها ومیوه های بهشتی درخواست میکنم.‌"قَالَ ذَلِكَ لِمَنْ سَبَّحَ تَسْبِيحَةً فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ"این برا اون‌ کسیکه شب قدر تسبیح منه خدا رو بگه.. منم همه اینا رو‌ میخوام‌ مولا...من امشب ازت میخوام‌ کار و‌ تموم‌ کنی..من و انتخاب کنی منو بپذیری.. موسای نبی صدا زد..."قَالَ إِلَهِي أُرِيدُ النَّجَاةَ مِنَ النَّارِ" خدایا! من نجات از آتش رو‌میخوام. "قَالَ ذَلِكَ لِمَنِ اسْتَغْفَرَ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ" اگه میخوای از آتیش جهنم نجات پیدا کنی شب قدر استغفار کن.."قَالَ إِلَهِي أُرِيدُ رِضَاكَ" خدایا! من دنبال رضای توأم.. "قَالَ رِضَايَ لِمَنْ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ فِي لَيْلَةِ الْقَدْر" رضای من نسبت به کسی است که شب قدر دو رکعت نماز بخونه..* مولای ما شده وقت رفتنش دیگه رنگ و رو نمونده به تنش با سر شکسته داره میره و اومده پهلو شکسته دیدنش داره پر میکشه از روی زمین شب آخر وصیت هاش و ببین .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
شورحماسی‌مولا‌.جان‌من‌حیدر.m4a
1.3M
(شور حماسی مولا) بند1️⃣ جان من حیدر یا علی ابالحسن حیدر هستی صاحب سخن حیدر بگن عشقت ؟میگم مسلّماً حیدر عشقت وَالله ، عشق مادر زاده مهرت مولا ، به دلم افتاده دیدی بازم ، کار دستم داده می‌بینی بازم صدام ، واست آشناست ببین هرچی که دارم ، از لطف شماست زیر ایوونه طلات ، وقتی میشینم شکوه زهرا رو تُو ، صحنت میبینم (علی مولا ، ولی الله) بند2️⃣ کار دل کردم عشق شو نثار دل کردم زیارت رو یار دل کردم حُبّ مولا رو ، اعتبار دل کردم بازم امشب ، نذر بی بی فاطمه باید تاصبح ، یا علی بگیم همه قطعاً حیدر ، اوج آرامشمه با قلبم صحن نجف ، من سر میزنم که از این دوری دارم ، پر پر میزنم آقا هرچی که بگی ، میگم رو چِشَم اگه تو ردّم کنی ، منت میکشم (علی مولا ، ولی الله) بند3️⃣ غصه هام کم نیست زندگی بی تو فراهم نیست امیدی دیگه به چشمم نیست غیرِ این آهم ، چیزی تو بساطم نیست من‌این روزا ، کُشته ی فراق مو دوسِت دارم ، ببین اشتیاق مو بازم مولا‌ ، تو بگیر سراغ مو ببین دلتنگت شدم ، وَلله ِ قسم اگه حرفی میزنم ، چون دلواپسم با لعنِ بردشمنت ، هر شب اومدم اونیکه بی تو باشه ، قِیدش رو زدم (علی مولا ، ولی الله) 🖍️ ✍ .
شورحماسی‌مولا‌.جان‌من‌حیدر.m4a
1.3M
(شور حماسی مولا) بند1️⃣ جان من حیدر یا علی ابالحسن حیدر هستی صاحب سخن حیدر بگن عشقت ؟میگم مسلّماً حیدر عشقت وَالله ، عشق مادر زاده مهرت مولا ، به دلم افتاده دیدی بازم ، کار دستم داده می‌بینی بازم صدام ، واست آشناست ببین هرچی که دارم ، از لطف شماست زیر ایوونه طلات ، وقتی میشینم شکوه زهرا رو تُو ، صحنت میبینم (علی مولا ، ولی الله) بند2️⃣ کار دل کردم عشق شو نثار دل کردم زیارت رو یار دل کردم حُبّ مولا رو ، اعتبار دل کردم بازم امشب ، نذر بی بی فاطمه باید تاصبح ، یا علی بگیم همه قطعاً حیدر ، اوج آرامشمه با قلبم صحن نجف ، من سر میزنم که از این دوری دارم ، پر پر میزنم آقا هرچی که بگی ، میگم رو چِشَم اگه تو ردّم کنی ، منت میکشم (علی مولا ، ولی الله) بند3️⃣ غصه هام کم نیست زندگی بی تو فراهم نیست امیدی دیگه به چشمم نیست غیرِ این آهم ، چیزی تو بساطم نیست من‌این روزا ، کُشته ی فراق مو دوسِت دارم ، ببین اشتیاق مو بازم مولا‌ ، تو بگیر سراغ مو ببین دلتنگت شدم ، وَلله ِ قسم اگه حرفی میزنم ، چون دلواپسم با لعنِ بردشمنت ، هر شب اومدم اونیکه بی تو باشه ، قِیدش رو زدم (علی مولا ، ولی الله) 🖍️ ✍ .
4_5791856775539984727.mp3
22.1M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ ‌ @Fanous 🎧 زیارت امام حسین (علیه السلام) در شب های قدر 🎤 حاج میثم مطیعی .
جایگزین روز طبیعت در روز عید فطر 🏴به احترام شاه مردان مولا امیرالمومنین علیه السلام و 🌙ماه مبارک رمضان 🌱 امسال،گردش در طبیعت، را به موکول می‌کنیم. اگه عشق امیر المومنین توسینه داری آنقدر منتشر کن تا به دست همه برسه
بسم الله الرحمن الرحیم منم و این شب میقات الهی العفو تویی و اینهمه حاجات الهی العفو شب قدر است الهی به رسول‌الله ات شب عفو است و ملاقات الهی العفو به صحیفه به مفاتیح به قرآن عظیم به زُمر ، غافر و صافات الهی العفو به ابوحمزه ، کمیل و به دعاهای سحر به شب اهل خرابات الهی العفو مَسَّنا الضُّر فَتَصَدَّق به علیٍ به علی آه جِئناک بِمُزجاة الهی العفو قدر زهراست الهی به پَرِ چادر او به دلِ مادرِ سادات الهی العفو به کریمی به غریبی به یتیمیِ حسن به کَرَمخانه‌ی حاجات الهی العفو به حُسینت به حُسینت به حُسینت به حسین زیر رگبارِ جراحات الهی العفو به دو دستان گره خورده‌ی سجاد میان زنجیر به اهالی مناجات الهی العفو به غم خاطره‌ی کرببلای باقر توبه از اینهمه آفات الهی العفو عمرِ من رفت الهی به امام صادق خط بکش بر همه مافات الهی العفو من و زندان خطاهام به موسی‌الکاظم من و زنجیرِ مجازات  الهی العفو به همین پنجره‌فولاد به زوارِ رضا به تمامیِ زیارات الهی العفو هیچ جز شرم نداریم الهی به جواد جان این کعبه‌ی خیرات الهی العفو به دل محترم حضرت هادی یارب که نکردند مراعات الهی العفو و الهی به حسن از همه کوتاهی‌ها یا که از اینهمه افراط الهی العفو همه گفتیم بگوییم به مهدی الغوث به همین صاحب اوقات الهی العفو آه بر گریه‌ی صبح و شبِ او بر زینب پشتِ دروازه‌ی ساعات الهی العفو به رُباب و به سکینه به غم گهواره موقع غارت و سوغات الهی العفو به زمین خوردن بی دست علمدار حرم وای از خیمه‌ی سادات الهی العفو به شهیدان حرم‌ها به سلیمانی‌ها می‌رسد روز مکافات الهی العفو (حسن لطفی ۴۰۱/۰۲/۰۴)
🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋                 ﷽ 🌙 اشکامو ببین شب قدره امشب آخرین شب قدره با امیدی اومدم امشب که مهمترین شب قدره 😭😭😭 هم شب نزول قرآنه هم شب رحمت و غفرانه اومدم توبه کنم آخه شب بخشش گناهانه میدونم خیلی بدم یارب در خونتو زدم یارب اهلبیتو واسطه کردم تنهایی نیومدم یارب ب چهارده تا ولی میگم بعلی بعلی میگم اشک من جاری میشه وقتی بحسین بن علی میگم 😭 روسیاهمو گنهکارم ولی من حسینو دوست دارم اسیر نفس و گرفتارم ولی من حسینو دوست دارم الهی العفو 🕋 اگه نالایق و نامردم من دلم میخواد که برگردم دره رحمت خدا بازه کافیه بگم غلط کردم اگه شیعه زار و دلخسته ست اگه راه حرما بسته ست همه این بلاها و دردا به گناهای ما وابسته ست از تو توفیق عزا میخوام گریه توی روضه ها میخوام به بدیم نگا نکن یارب عرفه کرب و بلا میخوام کربلا نبودیم احیا رو ندیدیم ضریح مولا رو از حسین جدا نشیم یارب به محرم برسون مارو یعنی امسال اربعین میرم ؟ اگه قسمت نشه میمیرم کربلا، مدینه ، سوریه بنویس میون تقدیرم 😭😭😭 چه قدر خدا خدا کردم تا سحر تو رو صدا کردم این شبا برای تعجیله فرج آقا دعا کردم غم گرفته همه دنیارو خیلی مسخره کنن مارو منتظر بودن چقد سخته برسون مهدی زهرا رو اونکه خورشید پس ابره نور اون روشنیه قبره اونکه آرزوی دیدارش دعامون تواین شب قدره 😭😭😭 تو بیایی غصه دور میشه همه عالم پره نور میشه نمیدونم اقاجون امسال سال زیبای ظهور میشه؟ شب قدره دل پریشونه دلا رفته کنج ویرونه یاد سوم محرم باز روضه رقیه میخونه 😭😭😭 روضه ی دختر اربابه بمیرم رقیه بی تابه بالش زیر سرش خشته شبا تو خرابه میخوابه دشمن اونو بی هوا میزد کوفه تاشام بلا میزد تازیونه، کعب نی میخورد هر جا بابارو صدا میزد 🖌🎤 🎧🖌 👌 1400/2/15
بسم الله الرحمن الرحیم🤞🤞 روضه_امام_علی_علیه_السلام .حاج آرمین غلامی السلام علیک یا اول مظلوم تا قیامت براش گریه کنی بازم اول مظلومه وا ... و یا من اول غصب حقه ... حیف مولا مردم عالم تو را نشناختند (۲) دم زدند از تو ولی یک دم تو را نشناختند شام غریبانه وا باورت میشه امشب کسی نیامد شام غریبان برای علی بگیره؟! رهبر افلاکی و از خاکیان خاکی تری هم ملائک هم بنی آدم تو را نشناختند انبیا بودند از آدم همه در سایه ات لیک جز پیغمبر خاتم تو را نشناختند در کنار خانه ات بر همسرت سیلی زدند ای فدای غربتت گردم تو را نشناختند بادو دسته بسته می بردند سوی مسجدت... عجب شام غریبانی شد خونه ی علی، یه بستر غرق خون بچه ها دورش حلقه زدند، اما هر چی باشه همه محرَمند کسی به اینا جسارت نکرد ... کسی دیگه گوشواره هاشونو نکشید ... کسی دیگه به اینا ناسزا نگفت ... خونشونو کسی آتیش نزد ... آخ این یه شام غریبانه اما من دلم جای دیگه ست، این شام غریبان کجا؟!! امام مجتبی دونه دونشون رو داره ساکت میکنه، هم زینب،هم قمربنی هاشم،هم ابی عبدالله ... اما دلا بسوزه برای ابی عبدالله و شام غریبانش ... فقط من شعرش رو میخونم ببینم حالت شام غریبانی هست یا نه ... غروب بود و زنی بی قرار ، تنها بود ... (۲) هنوز که نگفتم این زن کیه ... زنی ز داغ برادر ، فِکار ، تنها بود ... غروب بود و علمدار خُفته و زینب ... میان خیمه ی بی پاسدار، تنها بود ... غروب بود و به مقتل برادر و زینب ... هزار و نهصد و پنجاه بار، تنها بود ... می ترسم این یه بیت رو بگم ، اما عَلَی الله سفره ، سفره ی علیِ ، کربلا هم اگر میرید همین سفره پهن باشه ... غروب بود و رباب و صدای لالایی... مادرا ساکت نباشندا غروب بود و رباب و صدای لالایی کنار تربت یک شیرخوار ، تنها بود ... حسین ... غروب بود و طناب و اسیری و زینب ... نه نه بذار از این روضه دربیام ... خلاصه این همه غم بود و زینب کبری ... میان لشگری از نیزه دار ، تنها بود ... محمل دُرست در وسط نیزه دارها یک ذره رحم در دل خود ،ساربان نداشت این یه شام غریبانه تو خیمه ی نیم سوخته، یه شام غریبانم کنار گودال برپاشد، پیغمبر و انبیا و اولوالعزم آمدند فاطمه و چهار زن بهشتی هم آمدند اینم بماند چون قصه ی ربودن انگشتره... اما شام غریبان سوم رو بگم زن خولی میگه نیمه ی دل شب ، دیدم تنور خونه ام روشنه یا للعجب!! من که تنور رو اول شب خاموش کردم، وارد اتاق شدم دیدم بانوان مجلله ای کنار تنورند، همه زیر بغل یه خانمی رو گرفتند، خدایا این ها کین کنار تنور خانه ی من؟! دیدم این بانو خم شد یه چیزی رو از تنور خونه ام بیرون آورد؛ اول شروع کرد این خاکسترا رو از سر او پاک کردند اینها کین؟ اونی که دست اون بانو هست چیه؟! با یه سلام این بانو جوابم رو گرفتم، من تا حالا تو روضه هیچ جا ندیدم فاطمه به حسینش این جوری خطاب کنه ... فقط مال تنور خولیه ... یه لحظه تصور کن این تنور خونه ها که روشن بود تا صبح خاکسترش داغ میموند ... آخ اون رگ های بریده و محاسن رو این خاکسترا .... آخ بانو سر رو به سینه چسباند یه جمله گفت و غش کرد ... صدا زد : السلام علیک یٰا شَهیدَ الاُم...
. |⇦•باز کن آغوش خود... و ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج‌مهدی سلحشور ●━━━━━━─────── باز کن آغوش خود را سائل‌ات سر می‌رسد آن گدا که بخشش‌ات را کرده باور، میرسد آنقَدَر فریاد خواهم زد که من را هم ببین! ناله‌های هر شبم از پشت این در می‌رسد تا نَفَس باقی است،نَفْس سرکشم را رام کن! رفته رفته عمر من دارد به آخر می‌رسد در شب قَدرَت، به قَدرِ گریه‌ام رونق بده! هر که به جایی رسید، از دیده‌ی تر می رسد گرچه بد کردم، بیا با این بدت تندی مکن! ای که لطفِ بی‌حدت حتی به کافر می‌رسد! از دل هر معصیت زهرا مرا بیرون کشید طفل بازیگوش دل گرم است، مادر می‌رسد زیرِ قرآن زیر و رویم کن! الهی بِالعَلی! دلشکسته گیر می افتد، به دلبر میرسد نخل حیدر خرج افطاری ما را می‌دهد از نجف ظرف رطب هر شب به نوکر می‌رسد دفن نوکر احتیاطاً گردن ارباب‌هاست بعد مُردن کفن‌ و‌ دفن ما به حیدر می رسد در سراشیبی قبرم، بعد تلقین خواندنم حتم دارم مرتضی آنجاست که سر می‌رسد با مظلومیت آقای مظلومانِ خاک جمع می‌گردد تمام آن به دختر می‌رسد سر به چوب محمل خود زد، در آن ساعت که دید نیزه‌داری مست با رأس برادر می رسد در کنار خانه‌ی باباش سنگش می‌زنند زخم مهلک بر پر و بال کبوتر می رسد کاش زینب خاطرش در کوچه ها آسوده بود کاش بر هر دختری می‌دید معجر میرسد ✍ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•چشمی که آلوده... و با خدا ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده رمضان ۱۴۰۳به نفسِ حاج‌ محمد بذری ●━━━━━━─────── چشمی که آلوده شده باران ندارد بی توبه این آلودگی پایان ندارد دیگر حجاب افتاده روی چشمهایم از بس که اُنسی دیده با قرآن ندارد هاتف ندا داده دُعیتُم ایهاالناس کاری خدا انگار جز احسان ندارد حالا که در باز است پس درهم بیایید اینجا کَرَمخانه است این و آن ندارد تا آمدم داخل مرا طوری بغل کرد احساس کردم غیر من مهمان ندارد جز با توسل گریه کردن توبه کردن پرواز کردن تا خدا امکان ندارد راه شهادت نیمه شب اشک است اشک جامانده هرکس دیده ی گریان ندارد این سرزمین نذر امیرالمونین است بیهوده حیدر عشق بر سلمان ندارد ما با دعای فاطمه عبدالحسینیم کی گفته زهرا لطف بر ایران ندارد سرتاسر عالم چو ایران سرزمینی مثل علی موسی الرضا سلطان ندارد راه نجف تا کربلا راه بهشت است جز کربلا عاشق سر و سامان ندارد دلداده ی آوارگی در اربعینم درد جدایی جز حرم درمان ندارد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•چشمی که آلوده... و با خدا ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده رمضان ۱۴۰۳به نفسِ حاج‌ محمد بذری ●━━━━━━─────── چشمی که آلوده شده باران ندارد بی توبه این آلودگی پایان ندارد دیگر حجاب افتاده روی چشمهایم از بس که اُنسی دیده با قرآن ندارد هاتف ندا داده دُعیتُم ایهاالناس کاری خدا انگار جز احسان ندارد حالا که در باز است پس درهم بیایید اینجا کَرَمخانه است این و آن ندارد تا آمدم داخل مرا طوری بغل کرد احساس کردم غیر من مهمان ندارد جز با توسل گریه کردن توبه کردن پرواز کردن تا خدا امکان ندارد راه شهادت نیمه شب اشک است اشک جامانده هرکس دیده ی گریان ندارد این سرزمین نذر امیرالمونین است بیهوده حیدر عشق بر سلمان ندارد ما با دعای فاطمه عبدالحسینیم کی گفته زهرا لطف بر ایران ندارد سرتاسر عالم چو ایران سرزمینی مثل علی موسی الرضا سلطان ندارد راه نجف تا کربلا راه بهشت است جز کربلا عاشق سر و سامان ندارد دلداده ی آوارگی در اربعینم درد جدایی جز حرم درمان ندارد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
Shab 21 Ramazan 1403 Banifateme [Mohjat_Net] (6).mp3
819.9K
محبت ابوتراب را که جار میکشم قلوب بیقرار را سر قرار میکشم هر آنچه بوی مرتضی دهد به چشم مینهم هر آنچه بوی او نداد را به دار میکشم من از دقایق نخست بازگشت از نجف برای دیدن دوباره انتظار میکشم ز خاندان او کریم تر کسی ندیده است اگر که منتی کشم از این تبار میکشم اگر مرا نخواست زحمتی نمیدهم به او خودم گلوی خویش را به ذوالفقار میکشم به عشق دیدن علی بهشت را نظر کنم بدون او من از بهشت هم کنار میکشم گناه من اگر دلیل خجلت علی شود به روز حشر خویش را به سوی نار میکشم غریب دهر هم شوم به سوی هرکه میروم غریبی ابوتراب را هوار میکشم اگر وصال او فقط به وقت مرگ ممکن است برای مرگ انتظار بی شمار میکشم شعر: 1403 .
خواندی و آمدیم یا الله.mp3
3.37M
خواندی و آمدیم یا الله درِ فضلت زدیم یا الله ما و سالی پر از گناه جدید تو و لطف قدیم یا الله دست خالی رسیده ایم، چه غم میهمان توایم یا الله نیست ما را نه توشه از «حسنات» نه ز «قلب سلیم» یا الله زشت باشد اگر کسی ببرد توشه نزد کریم یا الله ای خوشا دستهای خالی ما یا غنی! یا رحیم! یا الله ای خوشا روزه ای که روضه شود یاد لب تشنه ایم یا الله محمدمهدی سیار
با یه درد سی ساله 1.mp3
3.32M
با یه درد سی ساله دل به این سفر بسته شال زردشو باز به دور سر بسته با یه دنیا دلتنگی چشماشو به در دوخته سر می ذاره آروم رو چادر سوخته بی بهونه پر از تلاطمه توی فکر بهشت و هیزمه هیزمی که تو دست مردمه ای وای دونه دونه درای بسته رو یادش اومد نگاه خسته رو روضه های درِ شکسته رو ای وای ای وای، ای وای، ای وای، ای وای چشماشو که می بنده محسنش رو می بینه می کشه همه اش آه حسرت از سینه دستای حسن تویِ دستایی که می شد سرد راه خونه رو مثل زهرا گم می کرد توی کوچه هوای فاطمه توی خونه صدای فاطمه باز می خونه برای فاطمه ای وای توی کوچه عزیزشو زدن یادش اومد تو خونه اش اومدن گریه می کرد با گریه ی حسن ای وای ای وای، ای وای، ای وای، ای وای جایی رو نمی بینه خیلی خون ازش رفته چشمایی که تا روضه ی عطش رفته غصه می خوره زینب رفته طاقتش دیگه با زبون روزه حسین حسین میگه بی قراره عقیلة العرب فکر یاره تموم روز و شب روضه داره حسین تشنه لب ای وای کربلا و شهید بی کفن خیمه گاه و دویدن یه زن قتلگاه و یه تیکه پیرهن ای وای ای وای، ای وای، ای وای، ای وای
امشب بگو که ای خدا.mp3
2.37M
امشب بگو که ای خدا شرمندتم شرمندتم وا کن به روی من در و من هرچی باشم بنده تم یا ربنا یا ربنا من چی بگم وقتی خودت داری می بینی حالمو امشب بیا و پاره کن پرونده اعمالمو گریه دوای دردمه از من نگیر این مرهمو خیلی خجالت می کشم از بس شکستم توبه مو گفتی بیا من اومدم دیدی چطور زانو زدم با صد امید و آرزو خونه ات رو امشب در زدم یا ربنا یا ربنا اغفر لنا اغفر لنا
Ramazan 1403 Ataie [Mohjat_Net] (2).mp3
1.94M
بهترینه شبا رو خداوند واسه آیات قرآن نگه داشت مثل اون قبر پنهان زهرا لیله القدرو پنهان نگه داشت خداوند میخواد بدونن همه شب قدر کسی نیست بجز فاطمه ما هرچی بگیم یقیناً کمه تا که خادم زینبش مریمه قدر و نور و کوثر و ضحی سوره ها برای فاطمه است آیه آیه ی کتاب ما مدح بچه های فاطمه است الله الله به فاطمه **** بعد فقد نبی متن قرآن خونده شد اما اصلش رها موند بعد اون کوچه آیات قرآن خیلی جاها زیر دست و پا موند توی کوچه و به پشت درو توی شعله ها سوره ی کوثرو یا اون روزی که بریدن سرو ندیدن توی قتلگاه مادرو آسمون بریده شد سرش پیکرش پر از ستاره شد به شمار آیه های وحی زخمای تنش شماره شد الله الله به فاطمه **** یا حسینو اگه سر ببُرن میشه یاسین ببینید همینه صوت قرآن فرزند زهرا حتی از نیزه هم دلنشینه روی نیزه ها پیش خواهرش چقدر سنگ زدن رو لبای ترش لب خشکی که با خون سرش شده تر مثه معجر دخترش معجری که خیسه خون شده مثل چادرای عمه هاش وقتی میزدن سه ساله رو از رو نیزه ها میدید باباش ۱۴۰۳
. ؛ علیهما السلام من اگه نمی‌شنوم ولی بجاش تو همه درد و دلامو می‌شنوی یا امام‌رضا اگه حرف نزنم از تهِ دلم صدامو می‌شنوی می‌دونم که هم‌صدای همه‌ای بخدا امام‌رضای همه‌ای ما همه مثل همیم کنار تو می‌خرن اینجا  دِلای طاهرو برای شنیدن صدای تو گوشِ دل می‌خواد نه گوشِ ظاهرو تو اُمید گریه‌های همه‌ای بخدا امام‌رضای همه‌ای حال ما پیش شما فقط خوشِ حال ما پیش امام‌رضا خوشِ قرآن‌و به سر می‌گیریم و می‌گیم چقده هوای کربلا خوشِ تو  براتِ کربلای همه‌ای بخدا امام‌رضای همه‌ای حرف من حرف دلای بی کسه یه امام‌رضا دارم واسم بسه اگه دنیا هم برامون قفسه یه امام‌رضا دارم واسم بسه استحابت دعای همه‌ای بخدا امام‌رضای همه‌ای من اگه کم نمی‌یارم، همیشه مرحم شکستگی‌های منی به امیدی اومدم  ردم نکن که پناه خستگی‌های منی نه برای من برای همه‌ای بخدا امام‌رضای همه‌ای شبِ قدره شبه گریه کردنه شب قدره همه حاجاتو میدن خوشبحال اونکه بِین آدما که بهش فیضِ ملاقات‌و میدن می‌بینه یه شب امامْ زمانش‌و می‌شنوه با گوشِ دل اذانش‌و باتو هیچی کم ندارم آقاجون میشه که روی منم حساب کنی اونقده مراقب دلم میشم تا من و آخرش انتخاب کنی هرچی غیر تو بخوام زیانمه حاجتم فقط امام زمانمه داره مولا می‌رسه به قتلگاه مسجد کوفه نمازه آخِره همه می‌گن که نرو ولی میره می‌دونه که فاطمه  منتظره حاجت علی دیگه روا شده گریه کن برای فرق وا شده (حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۱/۱۰)✍ .
. بِموسَی بْنِ جَعْفَرٍ اِلٰهیَ الْعَفو روی آئینه ردِ آهِ شرر بار من است رنجِ بی هم‌نفسی موجب آزار من است کُلِّ خَلق از منِ بدخُلق تَنَفُّر دارند غم تنهاشدنم حاصلِ رفتار من است پَر من را قفسِ نَفْس به زنجیر کشید خونِ دیوار اثرِ بالِ گرفتار من است سَحَرِ قَدر تو را قدر ندانستم..،حیف! این هم از خیره‌سریِ دل بیمار من است سفره تا جمع نشد ، کاش مرا جمع کنی چند شب مانده فقط..،فرصت اصرار من است! طَشتِ رسوایی ام از بام ، زمین افتاده شهر در هَمهَمه‌ی گفتنِ اخبار من است معصیت آبرویم را چقَدَر راحت بُرد نُقل هر انجمنی زشتیِ کردار من است این همه عیبِ مرا فاطمه آمد..،پوشاند چادرِ مشکیِ زهراست که ستّار من است غیر خرمای علی روزه ی من وا نشود رطبِ نخلِ نجف لذّتِ افطار من است خوش‌بحال دل من که پسرِ این پدرم پدرِ خاکیِ من ، حیدر کرّارِ من است دست تقدیر کشانده است مرا تا خودِ طوس می روم پیش رضا ، بخت اگر یار من است پدرش نور چراغی‌ست که خاموش نشد پدرش ماه درخشان شب تار من است آه از آن کوهِ وقاری که چُنین آب شده روضه ی لاغری اش ، روضه‌ی دشوار من است ساق او خُرد که شد ، خُرد شد ارکان جهان زانویَش علّت بی‌رنگیِ رخسار من است گفت: سِندی ! تو بزن ، بد دهنی را بس کن گوش دادن به کلامت بخدا عارِ من است زجر‌کُش کردنِ من را که ندیده است کسی معجرِ دختر من را نکشیده است کسی ✍ .
Shab 22 Ramazan 1403 Karimi [Mohjat_Net] (1).mp3
1.95M
من و این نفس گرفتار الهی العفو تویی و این دل بیمار الهی العفو عوضم کن عوضم کن عوضم کن این بار خسته ام زین همه تکرار الهی العفو روبروی حرم و چشم به گنبد دارم سرم و شانه ی دیوار الهی العفو نکند بگذرد این ماه و نبخشی مارا بگذر ای حضرت غفار الهی العفو دل ما را بتکان تا که بریزد جز تو آه از غلفت غم بار الهی العفو نکند آدم قبل از رمضان باز شوم باز نا اهل و گنهکار الهی العفو به همان حامی تنهای علی در کوچه به همان مادر تبدار الهی العفو به همان دست که از شال علی کنده نشد مگر از ضربه ی بسیار الهی العفو به همان چادر خاکی در آتش مانده در میان در و دیوار الهی العفو به نفس های حسن آهِ حسن دادِ حسن آی لعنت به تو مسمار الهی العفو 1403 .
. |⇦•بی نیازا... و با خدا ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده ۱۴۰۲ به نفسِ سید رضا نریمانی ●━━━━━━─────── بی نیازا، عبد بی مقدار می خواهی چکار بنده ای که نیست توبه کار می خواهی چکار در میان دردها، درد مرا یادت نرفت نیمهٔ شب اینهمه بیمار میخواهی چکار ای رفیقِ نارفیقان! دست من را هم بگیر تو خودت گفتی بیا، اصرار می خواهی چکار داد و قال این گنهکار از سر بیچارگی است ورشکسته بر سر بازار میخواهی چکار تو همانی که همان اول مرا بخشیده ای من همان شرمنده ام! اقرار میخواهی چکار می خری هربار، یکبار آبرویم را ببر جنس بُنجل در ته انبار می خواهی چکار من که گفتم از علی خیلی خجالت می کشم برگه ای از حیدر کرار می خواهی چکار بوی خوش دارند اینجا گریه کن های حسین در میان این همه گل، خار میخواهی چکار حاجتم را هم ندادی کربلایم را بده اینهمه تاخیر را این بار میخواهی چکار عاشقان کوی جانان بیقرار زینبند گفت عزیزم بین کوفه یار میخواهی چکار کاش بر می داشتم جوشن بجای پیرهن پیرهن بین سگان هار می خواهی چکار گیرم اصلاً دوست داری بر سر نیزه روی دخترت را در صف انظار می خواهی چکار شاعر: ✍ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇