eitaa logo
امام حسین ع
18.9هزار دنبال‌کننده
399 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
امام حسین ع
. #امام_زمان 🌸#یاصاحب_الزمان_عج 🌸 حتم دارم که شما فصل بهاری آقا به دل خسته ما صبر و قراری آقا عم
. بسم الله الرحمن الرحیم من شنیدم که شما فصل بهاری آقا به دل خسته ی ما صبر و قراری آقا عمر امسال گذشت و خبری از تو نشد هوس آمدن این جمعه نداری آقا؟ در هیاهوی شب عید، تو را گم کردیم غافل از اینکه شما اصل بهاری آقا وقتی سال جدید و عید در راه هست ما چند ماه قبل برنامه ریزی میکنیم برای خرید لباس،شیرینی،میوه،آجیل و... و چه صف هایی طولانی که ساعت ها می ایستیم. خانه تکانی میکنیم و تمیزکاری انجام میدهیم سوال)برای امام زمان چقدر انتظار کشیده ایم؟ چقدر خودمان را آماده کردیم برای آمدن امام زمان؟ اگر یک گوسفند یا مرغ یا خروسمان گم شود تا کجا می رویم دنبالش می گردیم و از چند نفر و چند خانه سراغش را میگیریم؟ چقدر دنبال امام زمان گشتیم و از چند نفر سراغش را گرفتیم؟ مرحوم علامه سیدمحمدحسن میرجهانی طباطبایی : درخواب حضرت زهرا(سلام الله علیها) را دیدم خدمت ایشان عرض کردم: احوال شما چطور است؟ بانوی دو جهان در جواب شعری [ در بیان حال خود و فرزندش امام زمان (عج) ] فرمودند: دلی شکسته تر از من، در آن زمانه نبود در این زمان دل فرزند من شکسته تر است دل امام زمان از چه شکسته است؟ مرحوم حاج محمد علی فشندی تهرانی تشرفاتی به طور مکرر به محضر مقدس حضرت ولی عصر ( ارواحنا فداه) داشته اند و این تشرف در مسجد مقدس جمکران اتفاق افتاده است: در حیاط مسجد مقدس جمکران مشغول دعا و مناجات و توسل به محضر حضرت بقیه الله (روحی فداه) بودم که ناگهان سیدی با عظمت را دیدم با خود گفتم این سید از راه رسیده و شاید تشنه باشد به طرف او رفتم و لیوان آبی که در دستم بود به ایشان دادم . . . وقتی لیوان را به ایشان دادم از او خواستم برای فرج امام زمان (ع) دعا بفرمانید. ایشان پس از نوشیدن آب لیوان را به من پس داده و فرمودند: شیعیان ما به اندازه آب خوردنی ما را نمی خواهند اگر بخواهند دعا میکنند و فرج ما می رسد. تا این را فرمودند من نگاه کردم دیدم آن حضرت در کنار ما نیستند و هر چه به اطراف نگاه کردم اثری از ایشان ندیدم که ناگاه متوجه شدم امام زمان (ارواحنا فداه) را ملاقات نموده ام. این که جشن بگیریم و شادی کنیم این ارزش قائل شدن برای امام زمان نیست بلکه این قلب ما برای او بتپد،ما چقدر حاضریم به خاطر رضایت امام زمان کار کنیم؟ و الله به این مسلمانی خیلی از کارهای ما ضد اسلام هست. از رفتار و اخلاق و کار و کاسبی و مجلس گرفتن و... والله خیلی مشکل داریم و حاضر نیستیم اصلاح کنیم و زیر بار حق نمی رویم این است که دل امام زمان را خون کرده است پسر فاطمه شرمنده اگر میبینی کوچه آماده شده تا برسی دلها نه 🔹 نقل می‌کنند که وقتی میدان نقش جهان را می‌ساخت، دم دمای غروب خودش می‌رفت و مزد کارگران را می‌داد. کارگران هم برای دیدن شاه و هم برای گرفتن پول صف می‌کشیدند و خوشحال و قبراق مدت‌ها در صف می‌ماندند تا از دست شاه پول بگیرند. در این میان عده‌ای بودند که کار نکرده بودند و روی خاک غلت می‌زدند و لباس‌های خود را خاکی می‌کردند و در صف می‌ایستادند تا بدون زحمت کشیدن حقوق دریافت کنند. وقتی نوبت به آنان می‌رسید، سر کارگرانِ عصبانی که کار نکرده‌های رند را خوب می‌شناختند، به پادشاه ندا می‌دادند و کارگران خاک‌مالی‌شده را با فحش و بد و بی‌راه بیرون می‌انداختند أمّا شاه عباس آن‌ها را صدا می‌زد و به آن‌ها نیز دستمزد می‌داد و می‌گفت: من پادشاهم و در شأن من نیست که اینان را ناامید برگردانم! 🌹یا صاحب الزمان! مدت‌هاست در بساط شما خودمان را خاک‌مالی کرده‌ایم! گاهی در نیمه‌ی شعبان،گاهی جمعه‌ها، گاهی در زیارت و گاهی در قنوت نماز، دعای‌تان کرده‌ایم! می‌دانیم این کارها کار نیست و خودمان می‌دانیم کاری نکرده‌ایم ولی خوب یاد گرفته‌ایم خودمان را خاک مالی کنیم و در صف، منتظر بمانیم تا دستمزد دریافت کنیم. ای پادشاه مُلک وجود! این دست‌های نیازمند، این چشم‌های منتظر، این نگاه‌های پرتوقع، گدای یک نگاه شمایند! یک نگاه! از همان نگاه‌های لطف آمیز که به کارکرده‌های با إخلاص‌تان روامیدارید! از جنس آن نگاه هایی که جد بزرگوارتان به حر و رهبر کردند ای پسر فاطمه ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ .
. عمر با غفلت گذشت و صرف قیل و قال شد روسیاهی قسمت این عبد بد اقبال شد اعتقادم پیش رنگ دار دنیا رنگ باخت بنده ات تطمیع شد، غافل شد و اغفال شد در صدایم جوهره باقی نمانده‌، ای خدا! بد زبانی‌ام سبب شد که زبانم لال شد قلب من گر چه به دست اشک‌هایم فتح شد با نگاه سوی نامحرم، ز نو اشغال شد ماه شعبان دست من کوتاه ماند از دامنت ماه شعبان قسمتم یک مشت سیب کال شد کاش می‌گفتند روز اول ماه خدا روی ماه یوسف زهرا هم استهلال شد با لب خشکیده‌ام دادم سلامی بر حسین باز هم با روضه‌اش از روزه استقبال شد مادری قامت خمیده اشک‌هایم را خرید دستگیرم روضه‌خوانِ روضه‌ی گودال شد .
. 🌿 👈🏼 عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیه السلام قَالَ: مَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ مِنْ آخِرِ شَعْبَانَ وَوَصَلَهَا بِشَهْرِ رَمَضَانَ كَتَبَ الله لَهُ صَوْمَ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ. 📝 از امام جعفر بن محمد الصادق علیه‌السلام روایت شده که فرمود: هر کس سه روز  از آخر شعبان را روزه بدارد و آن را به ماه رمضان متّصل کند، خداوند برای او پاداش روزه دو ماه پیاپی را می‌نویسد. 📚 منابع: ۱. من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص۹۴ ۲. امالی، شیخ‌صدوق، ص۶۷۰ ۳. وسائل الشيعة، ج‏۱۰، ص۴۹۸ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤 درونِ طالعِ امسالِ ما خدا بنویس هر آنچه خیر كه باشد برای ما بنویس ببین گناه دلم را ز پا در آورده برایِ این دلِ درمانده ام شِفا بنویس درونِ دفترِ خود از میانِ منصب ها همیشه روبرویِ اسمِ من، گدا بنویس بیا و یكسره كن كار را دگر امسال خودت ظهورِ خودت را دگر بیا بنویس بیا برایِ من و اربعینِ امسالم اگر كه زحمتِتان نیست، كربلا بنویس دوباره كرب و بلا گفتم و دلم لرزید خودت كمك كن و باقیِ روضه را بنویس اگر كه حرفِ سر و پیكر است و انگشتر همه جدا شده ها را جدا جدا بنویس كفن به دردِ تنِ زخمی اش نمی خورده برای ما كمی از رازِ بوریا بنویس ببخش خاطرتان را اگر میازارم اگر كه صحبتِ سیلی است بی هوا بنویس شاعر : محمد رسولی✍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. امام زمان عج ای مستجاب هر دو جهان ربنای تو ما عاقبت به خیر شویم از دعای تو خورشیدو ماه و جان و جهان بی تو هیچ یک جایی به دل ندارد و خالی است جای تو در راه جمعه ای است که از مشرق حرم پر میشود به گوش خلایق صدای تو ای (طلعت رشیده) مگو (لن ترانی) ام یک عمر بوده آرزوی من لقای تو منت کشیدن از در این خانه آبرو است مولای من تویی و منم بی نوای تو بازار یوسف است و من و دست خالی ام آورده ام شکسته دلی را برای تو تنها نگاه ما سوی این خانواده است ای آخرین امید جهان ، جان فدای تو مولا قسم به بازوی خونین کربلا مولا قسم به علقمه و گریه های تو ای زائر بهشت حسینی چه میشود ما هم شویم همسفر کربلای تو عج ✍ .
. 83_امام زمان عجل الله تعالی فرجه تو نور ماه خدایی سلام ماه خدا دلیل روشن بخشش به بارگاه خدا طلوع ماه خدا را تو مطلع الفجری شب سیاه مرا بشکن ای پگاه خدا چو رازهای دلم ، از تو هیچ پنهان نیست گناه های مرا دیدی ای نگاه خدا به اشکهای دو چشم تو میخورم سوگند که راه دیدن تو میرسد به راه خدا بیا به ظلم بگو ذوالفقار می آید به دست عدل تو ای رهبر سپاه خدا (سلامت همه آفاق در سلامت توست) جهان بود به پناهت تو در پناه خدا عج
. امام زمان عجل الله تعالی فرجه آه ای سحر طلوع کن از شام تار من بگذار پا به دیده ی شب زنده دار من شرمنده از گناهم و شرمنده تر که بود وقت گناه دیده ی تو اشکبار من از ما هزار حاجت غیر از ظهور هست ای آرزوی گمشده در روزگار من گفتم بیا...تو آمدی و....من نیامدم گفتم کجایی...آه....تو بودی کنار من تو ناظری به حالم و من تا ببینمت دستی بکش به آینه ی پر غبار من عج ✍ .
. امام زمان عجل الله تعالی فرجه گمان مدار که نام تو بردن عادت ماست نسیم یاد تو در هر سحر عبادت ماست زمین به زیر قدمهای تو سر افراز است سلامت تو ... به جان همه...سلامت ماست اگر که، عمر جهان هم ،تمام گردد باز ندارد آنچه تمامی همین ارادت ماست کنار خانه ی چون تو کریم بی منت دری دگر بزنم....باعث خجالت ماست چو طفل اشک دگر راستگو نمیبینم بیا بپرس که این شاهد صداقت ماست قسم به ضامن آهو که زائران توایم ظهور طلعت تو بهترین زیارت ماست قسم به ساقی لب تشنه ای که دستانش به دست مادر تو برگه ی شفاعت ماست در اولین شب جمعه مرا به همراهت ببر به کرببلایی که عین جنت ماست ببر به کرببلا و بخوان که یا جداه هنوز داغ لب تشنه ات مصیبت ماست عج ✍ .
. امام زمان عجل الله تعالی فرجه . شده وقت سحر از غصه نجاتم بدهید ز آتش هجر جهانسوز براتم بدهید خضر از لعل لبی یافت حیات ابدی تا نمردم نفسی آب حیاتم بدهید قبله ی ماه همان صورت گندم گون است خوشه ای زان مه سیما به زکاتم بدهید ای ملائک به نفسهای سحر گاه قسم جلواتی به سوی جلوه ی ذاتم بدهید تا که محراب به فریاد دل ما برسد یادی از آن خم ابرو به صلاتم بدهید تا که صبح و شب ما رنگ شما را گیرد چشمی از دجله و چشمی ز فراتم بدهید حج بیتک ، بود آرزوی فی کل عام یعنی احرام طواف عتباتم بدهید عج ✍ .
. یا صاحب الزمان عج مسیر مَه که برون از محاق می افتد تلاطمی به دل نه۹ رواق می افتد به شوق ماه رخ او هماره خیره به ماه ز چشم شب ، گهر اشتیاق می افتد می‌کنم تمام پنجره ها باز میشود فردا به سمت نور ، نگاه اتاق می افتد رسید مژده ، چنان شهد وصل نزدیک است که دارد آب ، دهان فراق می افتد اگر ز عمر جهان یک سحر بماند باز قسم به حق که ظهور اتفاق می افتد عج ✍ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
259.4K
🎤 به تو نگم به کی بگم انقدر عوض شدم که انگاری یه آدم دیگه ام خیلی از تو دورشدم من با این همه گناه وصله ناجورشدم2 ____ *با دوریت منو عذاب نده حسین طوری نیست اصن جواب نده حسین* *حق داری اگه خسته بشی ازم منو ردم نکن به رقیت قسم* آقام آقام حسین ___ منو تنهام نذاری بدون اسم تو راه به جایی ندارم جون من بشه فدات به چه دردم میخوره دنیا بدون کربلات *چه جوری کنار بیام با این دلم خودت یه کاری کن حل بشه مشکلم *کاش دیگه آقا تموم شه این روزا باید یه سر برم پیش امام رضا آقام آقام آقام حسین
🔹الف) تصویر سازی كلامي در اين نوع تصوير سازي ، طوري مقدمات و مؤخرات مرتبط با روضه را توصيف مي نماييم و عبارات را كنار يكديگر قرار مي دهيم كه مستمع در فضاي رخ دادن واقعه قرار بگيرد. 🔸 مثلا براي به تصوير كشيدن لحظه بوسيدن زير گلوي امام حسين(ع) توسط حضرت زينب(س) مي گوييم: « امام سر را بلند كرد ، محاسن سپيدي كه با خون شهدا خضاب شده ، روي معجري قرار گرفت كه ساعاتي ديگر غارت مي شود ، زينب لبهاي خشكيده و ترك خورده را روي گلوي خشك و تفديده برادر گذاشت ، همان گلويي كه ... » 🔹ب) تجسمي در اين نوع تصوير سازي ، عناصري از روضه را جسميت مي بخشيم و وارد مجلس مي كنيم ، بدين طريق صحنه واقعه در ذهن مستمع مجسم مي شود. مثلا در روضه تشييع حضرت زهرا(س)، مي توانيد با آوردن تمثال تابوت در مجلس تصوير سازي كنيد، و يا در روضه حضرت علي اصغر(ع) با آوردن گهواره و طفل و به تصوير كشيد. من باب مثال حاج محمود کریمی برای مجسم کردن روضه هتک حرمت به امام صادق(ع) از حضور روحانی حاضر در جلسه استفاده می کنند و به این طور از روضه را مجسم می کنند که: «اگر تو خیابون همین حاج آقا رو ببینی، بدون عمامه و بدون عبا، پای برهنه، دارن می کشن و می برن بی تاب می شی... چه حالی پیدا می کردی اگر اون صحنه رو می دیدی که پسر فاطمه رو اومدن با این حالات بردن» 🔹ج) استفاده از مقایسه: یکی دیگر از روش های مجسم کردن روضه برای مستمع این است که واقعه را با مصادیقی که برای مستمع محسوس است مقایسه کنیم؛ چراکه معمولا انسانها از موضوعاتی که برایشان ملموس است بیشتر اثر می گیرند. ✓ به همین جهت توصیه میکنیم از اشعاری استفاده کنید که در آن به نوعی از مقایسه استفاده شده است. مثل شعری که حاج محمود کریمی در مصیبت حضرت زهرا(س) خواندند: تاكنون بغضي شكسته ديده اي مادري از پا نشسته ديده اي تاكنون درياي ماتم ديده اي مادرت را با قد خم ديده اي داشتي در سينه آهي دردناك مادرت را ديده اي بر روي خاك تاكنون بودي عصاي مادرت از مصيبت خاك ريزي بر سرت مادرت را سوي خانه برده اي گوشواره دانه دانه برده اي ديده ها از اشك و خون پر ديده اي خاك كوچه روي چادر ديده اي تاكنون لاجرعه از غم خورده اي تاكنون سيلي محکم خورده اي 🔸همچنین در خواندن روضه ها برای اثرگذاری بهتر مضامین را با مصادیق ملموسی که در زندگی روزمره مستمعین اتفاق می افتد مقایسه کنیم. مثال: 👇 ⬅️ نمونه1: در نمونه زیر حاج مهدی سلحشور برای مجسم کردن روضه هتک حرمت به ساحت مقدس امام صادق (ع) از مصداق پاره کردن عکس مقام معظم رهبری در فتنه سال88 استفاده کردند. ⬅️ نمونه2: در این نمونه آقای سید مهدی میداماد برای ملموس کردن مصیبت شهادت امام جواد(ع) در سن جوانی، از مصداق نزدیکانی که جوان از دنیا رفته اند در حالیکه فرزندان خردسال داشته اند استفاده می کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. عج دلتنگ میشم برا همه غیر تو یابن الفاطمه نمی دونم چه دردمه آقا خودت بگو چِمِه دلم هواتو میکنه گناه میاد و سد میشه اما اینو خوب می دونی دوسِت دارم من همیشه میخام که یاد تو باشم اما گناه نمی ذاره میخام که ذکر تو بگم قلب سیاه نمی ذاره تو آسمون بی کسی تویی فقط امید من ابر گناه نمیذاره ببینمت خورشید من تو حاضری من غایبم تو ناظری من غافلم صاحب قلب من تویی اما ببین قفلِ ه دلم میشه منو نگاه کنی از بَدیا جدا کنی با یه نگاه ، یه گوشه چشم قفل دلم رو وا کنی بی تو دلم جهنمه کنج سینَه م پر از غمه اما می دونم با منی وقتی چشام پر از غمه از وقتی یادمه دلم هوایی روی تو بود برای هر زیارتی اشکا میشه رمز ورود من می دونم بَدم ولی میخام آقا ببینمت اذن دخول بِده و یه بار بیا ببینمت کنج دلم حرم دارم با ذکر نامت آقا جون بی تو یه دنیا غم دارم خیلی میخامت آقا جون خیمه نشین فاطمه خیمه ی سینهَ م مال توست مثل مادر تو کوچه ها دلم همش دنبال توست بی تو ، خودم رو کم دارم تا تو بیایی تا تو بیایی من یه مدینه غم دارم تا تو بیایی تا تو بیایی بی تو دلم یه کربلاست غمت میون جون من یوسف زهرا می دونی عشق توئه تو خون من هر کی تو رو دوسِت داره بی تو ببین چه بی کسِ ه ای گل نرگس به خدا دیگه بیا دوری بسِ ه .
4_6023927533718735021.mp3
9.69M
‍ . و و ➖➖➖➖➖ کجایی ای بهار من   نیامدی نگار من کجایی ای قرار من    قرار قلب زار من ای عزیز اولیاء    صاحب اختیار ما            یابن العسکری بیا ➖➖➖➖➖ تو را به جان فاطمه   که شد فدای مرتضی به پهلوی شکسته و   به صورت کبود بیا در میان شعله ها    مادرت زده صدا               یابن العسکری بیا      ➖➖➖➖➖ تو  را  به  حق  زینب  و    به حق شاه سرجدا که رفت سرش به نیزه ها تنش بزیردست وپا جَدِّ تو به قتلگاه    می زند تو را صدا               یابن العسکری بیا ➖➖➖➖➖ ✍🏻به قلم:  .
. باور نمی کنم که دلیلش حماقت است بدگویی از علی به خدا از حسادت است حیف از علی که با کس و ناکس قیاس شد آخر میان آتش و دریا چه نسبت است؟ این که علی وصی پیمبر شده ست و بس چندین دلیل داشت، یکی شان عدالت است این که علی ست همسر دردانه ی نبی چندین دلیل داشت، یکی شان شرافت است این که علی میان احد ماند یک تنه این که فرار کرد فلانی روایت است مولای ما فرار نمی کرد وقت جنگ غیر از شجاعت آن چه علی داشت، غیرت است این که یگانه فاتح خیبرشکن علی ست معیار زور نیست که، حرف از لیاقت است این که به زور آتش و تیغ و طناب هم بیعت نکرده است همین هم فضیلت است او را که هست تحت کسای پیامبر دیگر چه حاجتی به ردای خلافت است؟ مشرف به مسجد است درِ خانه ی علی او را چه احتیاج به کاخ و عمارت است؟ جز بین دست های یداللهی علی هرجا که رفته حکم خلافت، خیانت است از احمد ابن حَنبل در مُسند آمده ست فضل علی زیادتر از فضل امت است ابن ابی الحدید نوشته ست این علی از هر طرف که می‌نگرم دور از آفت است قول بخاری است، به اقرار او علی مشرف ترین خلق خدا بر قضاوت است بر هر که جز علی بدهند این صفات را کذب است، سرقت است، دروغ است، غارت است فهمیدن بزرگی مولای ما علی بعضی اگر کتاب بخوانند راحت است آری دو یادگار به جا مانده از نبی طبق گواهی همه قرآن و عترت است بی عرضه است هر که به دور علی نگشت آری که شرط لازم حج، استطاعت است یک لحظه هم جدا نشده از پیامبر آری خداگواه علی اهل وحدت است حق داشته مدام علی را صدا کند ذکر علی به قول پیمبر عبادت است آن عده که معاویه باشد امیرشان عریان فرار کردنشان هم مهارت است آن عده که معاویه باشد امیرشان از چشم شان امام علی بی سیاست است اما برای هر که علی را شناخته تعریف راستین سیاست صداقت است فرقی بزرگ بین علی و معاویه ست فرقی که در دو واژه ی مرگ و شهادت است فرزند ارث از پدرش می برد، علی ارثی به جا گذاشت که نامش ولایت است آری یزید کیست؟ سیاهی مطلق است اما حسین کیست؟ چراغ هدایت است چیزی که مانده از علی اسلام ناب اوست چیزی که از معاویه مانده ست بدعت است نگذاشت شیعه پا به روی سنت الرسول با این حساب شیعه فقط اهل سنت است حشر مخالفان علی با معاویه تا هست این دعا چه نیازی به لعنت است؟ محمدحسین ملکیان✍ .
. غبار از سر و روی خانه تکاندم شنیدم قرار است مهمان بیاید نشد آب و جارو کنم کوچه ها را دعا می کنم باد و باران بیاید به گلدان برای شب سال تحویل سپردم پر از نرگس و یاس باشد سپردم اگر باد از این کوچه رد شد به عطر لباس تو حساس باشد به گنجشک گفتم اگر راه دارد یک امشب برایم قناری بخواند به بید سر کوچه گفتم میایی به من قول داده مرتب بماند به سرو و سپیدار پیغام دادم برای تو در حال تعظیم باشند به تقویم و ساعت هم اعلام کردم به وقت ظهور تو تنظیم باشند به فواره ی حوض تاکید کردم همین که تو را دید برخیزد از جا به شب بو سپردم سر حال باشد فقط کاش امشب نیفتد به فردا به تحویل امسال چیزی نمانده دلم شور زد، پس کجایی عزیزم؟ منِ بی نوا چند قرن است اینجا سر سفره ام تا بیایی عزیزم کجا دست را برده ای بین موهات چه عطری پراکنده در این حواشی من امسال هم مثل هر سال، تنهام یکی در زد،‌ امّیدوارم تو باشی محمدحسین ملکیان✍ .
. شعر محاوره مرثیه حضرت رباب سلام الله علیها من یه مادرم، یه مادرِ شهید... که شدم از داغ یاسم موسفید گلمُ یه جوری چیدن از تو باغ که قدِ من‌و حسین هردو خمید گلِ‌من‌کِی‌طاقت‌سه‌شعبه‌داشت؟ سُرخ‌میشدگلوش‌،نمیشد‌بوسه‌کاشت! خدا لعنت کنه این حرمله رو.. بَدجوری تیر و روی گلو گذاشت آخ.. مِن الاذن الی الاذن.. سرت آخ.. مِن الورید الی الورید.. پرت هی تلظی کردی، دست و پا زدی آخ.. بمیره از غم تو مادرت... مگه تو ثمر نداری حرمله؟! از دلم خبر نداری حرمله... پسرم شیش‌ماهه بود با تیر زدیش، مگه تو پسر نداری حرمله؟! حرمله خدام عذابت بکنه الهي خونه خرابت بکنه.. هم علی‌مو کُشتی،هم آب ندادی خدا توی آتیش آبت بکنه همه ایستادن و داغ‌مو دیدن سر شیش‌ماهمو با تیر بریدن یکی سرسلامتی بهم نگفت همه‌به‌اشک‌چشام‌می‌خندیدن چقدر غصه و غربت کشیده... این حسینِ که مصیبت کشیده یه‌قدم می‌رفت، دوباره برمی‌گشت خیلی از رباب خجالت کشیده چطوری تنت‌رو توخاک بذاریم؟ بعد تو علی دیگه غصه داریم.. یه باره دیگه بخند برای ما... من و بابائیت مگه دل نداریم! سر قبرت حالا هِق‌هِق می کنم یادِ خاطرات سابِق می کنم کاشکی نبش قبر نشی با نیزه ها من از این غُصه‌ی تو دِق می کنم مثل زهرا تو رو بی هوا زدن چون عمومُحسن توی‌ِبلا زدن با سه‌شعبه زدنِت، ولی دیگه.. سر تو چرا به نیزه ها زدن؟! میونِ بلا.. دیگه نبینمت زیرِ دست‌وپا..دیگه نبینمت جای تو، تو آغوش مَنِ گُلم روی نیزه‌ها.. دیگه نبینمت هی‌باعمه‌زینب‌ازچشات میگم دارم از خنده‌ی رو لبات میگم روی نیزه، عمو لالا میخونه.. پای نیزه، من لالا برات میگم لالا لالا لالایی علی بخواب لالا لالا لالایی.. جانِ رباب کاش نبینم روی نیزه ای، تو هم.. نبینی دست منو بین طناب از روی نیزه نیفتی پسرم نیزه میلرزه نیفتی پسرم کمی طاقت بیار اینجا پُرِ از.. ..چشمایِ‌هرزه،نیفتی پسرم زیرِآفتاب‌می‌شینم‌آب‌ نمی‌خوام شبا دیگه نور مهتاب نمی‌خوام وقتی‌که تو خوابیدی به‌زیرِخاک من‌دیگه‌به‌این‌چشام‌خواب‌نمی‌خوام بعد تو ربابْ هم بی‌یاوره بعد تو چشم رقیه هم تَره مثل زینب که برادر نداره بعد تو سکینه بی برادره.. چطوری خاطره‌هاش یادم بره؟ چطوری اشک چشاش یادم بره؟ تصویرش هنوز توی ذهنِ مَنِ... چطوری زخم لباش یادم بره؟ تَرکِ لباش مگه یادم میره..! بغضِ‌تو‌صداش‌مگه‌یادم‌میره..! هر چی از یادم بره ولی آخه.. آخرین‌نگاش مگه یادم میره...! .
. نذر موعود (عج) از میان شعله ها خاکسترم را برده اند در سکوت بغض هایم ، حنجرم را برده اند در غروب آمد و رفت مسیر انتظار حسرتم آورده و چشم ترم را برده اند حسرت پرواز در عمق نگاهم مانده است بر زمین افتاده ام بال و پرم را برده اند یک سر پر شور از عشق تو با من بود ، آه مدعی بودم در این میدان سرم را برده اند باده ی وصلت نمی آید مرا دیگر به دست از خراب آباد هجران ساغرم را برده اند باز می گردی - وَ خواهی دید ای خورشید من در طلوع رجعت تو باورم را برده اند بس که بی خود لاف عشقت را زدم در زندگی ناگهان تا ناکجاها پیکرم را برده اند زیر و رو می گردم از بغض تلاطم های عشق از میان موج و توفان لنگرم را برده اند در بیابان طلب ، در گردباد حادثه من به خود می پیچم اما بسترم را برده اند تا بسوزم از فراقت مثل شمع و مثل اشک شعر من سوزانده اند و دفترم را برده اند دوش "یاسر" در هجوم خشکسالی ، لاله ها تشنه لب بودند ، مضمون ترم را برده اند ** حاج محمود تاری «یاسر» ✍ .
4641632290102.mp3
25.46M
خدا کند نخورد چشم، قدّ و بالایش خدا کند که نیفتد پدر به پاهایش همینکه لختهء خون از روی دهان آمد حسین با سر زانو کشان کشان آمد صدای خندهء الوات شامیان آمد عقیله از حرم خود دوان دوان آمد شهید جمع شده زیر دست و پا ای وای... هزار تکّه علی ریخت در عبا ای وای...: ✍ ......... علیه_السلام دل زِ قُرصِ قَمَرِ خویش کشیدن سخت است نازها از پسرِ خویش کشیدن سخت است سَرِ زانو کُمَکَم کرد که پیدات کنم وَر نه کار از کَمَرِ خویش کشیدن سخت است مشکل این است؛ بغل کردنِ تو مشکل شد تکّه ها را به بَرِ خویش کشیدن سخت است خواستی این پدرِ پیر خَضابی بکند خونِ دل را به سَرِ خویش کشیدن سخت است نیزه بیرون بکشم از بدنت می میرم خار را از جگرِ خویش کشیدن سخت است گر چه چشمم به لبِ توست ولی لخته یِ خون از دهانِ پسرِ خویش کشیدن سخت است تکّه های جگرم هر طرفی ریخته است همه را دور و برِ خویش کشیدن سخت است بِه، که از گردنِ من دفنِ تو برداشته شد دست از بال و پر خویش کشیدن سخت است علی اکبر لطیفیان✍
Fadaeian_Milad_Hazrat_AliAkbar_14011213_06.mp3
27.29M
علی زره که بپوشد همین که راه بیفتد عجیب نیست که دشمن به اشتباه بیفتد همین که اسم علی آمده است در دل میدان بس است تا گذر مرگ بر سپاه بیفتد علی اکبر لیلاست یا جوانی حیدر؟ که از جمال و جلالش شکوه ماه بیفتد جمال یوسف ما را هر آنکه دیده نوشته: رواست یوسف کنعان به قعر چاه بیفتد چه هیبتی! چه وقاری! که سوی این قد و قامت هرآنکه خیره شود از سرش کلاه بیفتد علی است، مثل علی می دهد پناه گدا را اگر به خانه ی او راه بی پناه بیفتد چه بهتر است که اول به شاهزاده بگویی به هر دلیلی اگر کار تو به شاه بیفتد به آسمان روی و کار آفتاب کنی، گر فقط به سوی تو از سمت او نگاه بیفتد جوان اگر به جوان حسین دل بسپارد دگر نمی شود اصلا پی گناه بیفتد تمام‌شب سر راهش نشسته ام به امیدی که راه شاهزاده براین عبد روسیاه بیفتد .
. بند اول : ماه علی٬ ماه دعا ٬ ماه خدا داره میاد ماه رمضون٬باز سحرا٬ماه بکا ٕ داره میاد یه کاری کن٬بشه بیام٬دوری ازت سخته برام نمیتونم٬بگم بخون٬ حرف منو از تو چشام من با دل خون اومدم/ اره پشیمون اومدم/رحمت تو می باره/باز زیر بارون اومدم نمیزنم٬ رو به کسی/باز٬منو این دلواپسی/جز تو آخه کیو دارم/خودت به دادم میرسی الهی العفو بعلی ٍ بعلی ٍ بعلی... بند دوم: خستم از این٬همه گناه٫ بزن منو بازم صدا با ذکر‌تو٬آروم میشم٬خدا خدا خدا خدا ازم بدی٬ دیدی ولی٬ خوبی تو میرسه باز میدونی تو٬دوام چیه٬ یک سفر کرب و بلا جونمو  هد٬یه می کنم/میبینی گریه میکنم/دوباره قلبموفقط/جای رقیه میکنم وقت سحر٬خیسه چشام/بوی تو رو میده شبام/میدونه ارباب که چقد/ هوایی ِ کرب و بلام الهی العفو بحسین ٍ بحسینٍ بالحسین بند سوم: سخته برام٬آب نخورم٬میرسه وقت عطشم تشنه ایُ٬خشک لبات٬الهی که فدات بشم جلو چشام٬میادهمش٬یه صحنه هایی چی بگم تصورم٬لب فرات٬ عکس یه سقا می کشم روضه ی آب٬ طفل رباب/ لالا علی٬علی بخواب/تصورش٬ سخته برام/میشه دلم براش٬کباب قیامته٬توخیمه ها/ذکر لبا٬واعطشا/ سکینه با٬ رقیه گفت/عمو عمو٬ عمو بیا الهی العفو ب ِ ابالفضل ب ِ ابالفضل... ✍ 👇👇