eitaa logo
فلسفه نظری
2.4هزار دنبال‌کننده
529 عکس
83 ویدیو
142 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴انرژی و خلقت ⬅️آیا خالق عالم انرژی است ؟ انرژی ممکن الوجود است یا واجب الوجود؟ اگر ممکن الوجود است کدام یک از حاالت ممکن الوجود را داراست؟ 💠پاسخ: گاهی که با برخی از افراد به اصطلاح روشن فکر در مورد مبداء آفرینش صحبت به میان می‌آید در کمال شگفتی مدعی می شوند که خالق عالم هستی (انرژی ها) هستند و انرژی همان خصوصیات واجب الوجود را داراست. ⬅️این اظهار نظر عجیب و غریب از سوی این افراد به اصطلاح تحصیل کرده خیلی عجیب نیست چون عمدتا این افراد با مباحث فلسفی هیچ آشنایی ندارند و صد البته همین مساله در مورد برخی از دانشجویان علوم انسانی نیز مطرح است. 💠چه خوب است که انسان هم مسلط به علم روز باشد و هم مسلط به مباحث فلسفی و با این دو بال به تشریح دار وجود مبادرت ورزد. 💠سخن در این نوشتا در مورد انرژی است. انرژی و ماهیت آن به اعتراف دانشمندان علم فیزیک دارای تعریف قطعی و کاملی نیست لذا سخن گفتن در مورد مفهومی که دارای ابهام است کار راحتی نیست. عمدتا انرژی را (توانایی انجام کار)تعریف می‌کنند که از این تعریف کلی نتیجه مشخصی دستگیر نمی‌شود. ⬅️من در صدد بررسی تعاریف مطرح در زمینه انرژی و اقسام انرژی و این امورات نیستم. اما اگر قانون(E=MC²) تبدیل ماده به انرژی و انرژی به ماده را بپذیریم، یقینا باید اعتراف کنیم که انرژی حالتی از جسم مرکب است. یعنی ماده در برخی شرایط به این صورت (انرژی)در می‌آید و بالعکس. ⬅️پس انرژی یقینا حالتی متافیزیکی و ماورای مادی نخواهد بود بلکه امری است مادی و دارای خصوصیاتی نظیر محدودیت ، تغییر ، شدت و ضعف و ... است كه همه از خصوصیات امكانی اند لذا به یقین انرژی ممکن الوجود خواهد بود. ⬅️به اعتراف تمام عقلای عالم امور مادی ممکن الوجود اند، زیرا هر آنچه كه هست و وجود دارد یا واجب الوجود است و یا ممكن الوجود و از آن جا كه در حریم موجود واجب تغییر وتبدیل راه ندارد، پس انرژی یقینا موجود (ممكن) و (نیازمند علت)خواهد بود. ⬅️برخی می‌گویند بیگ بنگ (مهابنگ) عامل پیدایش جهان بوده است. 💠می‌گوییم اگر این تئوری اثبات شود، پیدایش خود را به اثبات رسانده است نه این که وجود خالق مد نظر ادیان الهی را نفی نماید! 💠نظریه پردازان بیگ بنگ مدعی می‌شوند که عالم هستی با یک انفجار پدید آمده است. بدیهی است که (عدم)منفجر نمی‌گردد. پس باید چیزی بوده باشد که آن چیز منفجر شده و چیزی بوده که عامل انفجار شده است. طرفداران بیگ بنگ اگر مدعی شوند که آن چیز همان ماده اولیه بوده است، دَور تسلسل آغاز می‌شود، چرا که سؤال خواهد شد که آیا آن ماده، ازلی (منظور، ازلی ذاتی است نه ازلی زمانی)بوده است؟ قطعا پاسخ منفی است، چرا که ماده، محدود، مرکب و قابل تجزیه است، پس هستی عین ذات آن نیست و نمیتواند ازلی باشد و ممکن الوجود است پس برای پیدایش او علتی الزم می‌آید. ⬅️برخی دیگر مدعی می‌شوند که (انرژی)عامل پیدایش خلقت است و این انرژی ازلی است و هم ابدی است(همیشه بوده و همیشه خواهد بود). ⬅️ما از این حضرات می پرسیم آیا انرژی مادی است یا غیر مادی؟ قطعا نمی‌توانند بگویند که غیر ماده است، چرا که غیر ماده را قبول ندارند، لذا باید بگویند که ماده و مادی است. 💠پس همان قوانین ماده که پدیده (مخلوق)و محدود و متغیر و مرکب و تجریه پذیر ... و ممکن الوجود است، به آن هم اطلاق می‌شود. 💠پس ادعای خالق بودن انرژی و ازلی بودن آن امری است مغایر با استدلالات عقلی و فسلفی. ⬅️در انتهای این متن می‌خواهم یک سوال از ملحدین متمسک به علم تجربی داشته باشم: 💠دانشمندان تجربی می‌گویند علوم تجربی موقوف به تجربه حسی است لذا می‌تواند در مورد مسائلی که به تجربه در می‌آید یعنی رشد یک گیاه، وجود زمین، وجود جاذبه و کهکشان و...، نظر دهد اما چگونه می‌تواند اثبات کند که خدا نیست؟! مگر می‌تواند تمامی عالم هستی را تجربه کند و سپس نتیجه دهد؟! . . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴انرژی و خلقت ⬅️آیا خالق عالم انرژی است ؟ انرژی ممکن الوجود است یا واجب الوجود؟ اگر ممکن الوجود اس
🔴آیا علم می‌تواند تاثیری ذاتی بر عناوین فلسفی داشته باشد؟ ❌متاسفانه کم نیستند اشخاصی از علم سو استفاده می‌کنند و فرضیه های شبه علمی پخش می‌کنند و متاسفانه به دلیل کمبود مطالعه در کشور ما (به خصوص در فیزیک فلسفه و کلام) اشخاصی دچار شبهات اساسی می‌شوند. ⬅️به مثال هستند اشخاصی که از طریق علم فیزیک می‌خواهند به فلسفه دست درازی کنند و در صدد اند که از طریق قانون اول ترمودینامیک قدم ذاتی عالم را اثبات نمایند. 💠قانون اول ترمودینامیک بیان می‌دارد: انرژی، نه بوجود می‌آید، و نه از بین می‌رود، فقط از شکلی به شکل دیگر، تبدیل می‌شود. در مجموع انرژی همیشه پایسته است. ❌حال تعدادی می‌آیند و می‌گویند یعنی انرژی ازلی است و نه آغازی دارد و نه پایانی!!! ⬅️این اشخاص که معمولا از ملحد جماعت هستند، در شبهه سازی و دروغ های به ظاهر علمی معروف اند، حتی در بین دانشمندان. ⬅️اما به راستی واقعا این قانون می‌تواند قدم ذاتی عالم را اثبات کند؟ ⬅️این ادعا آیا در علم، فلسفه علم، و فلسفه مقبول است؟ ⬅️این ادعا هم از نظر علمی اشکال دارد و هم فلسفه علم و هم فلسفه. 💠دلیل علمی در ابطال این ادعا چیست؟ به شکل خلاصه باید گفت: اولا اینکه این قانون در فیزیک کلاسیک صادق است و شروع آن از انفجار بیگ بنگ است و به علاوه اینکه در فیزیک کوانتوم قابل اعمال نمی‌باشد.✅ 💠نظر فلسفه علم در رابطه با ارتباط قانون فوق با قدم ذاتی عالم چیست؟ در فلسفه قاعده ابطال پذیری می‌گوید: هر چیزی که قابل آزمایش باشد، باید قابلیت ابطال پذیری نیز داشته باشد و "محدود" باشد، زیرا در علم چیزی که محدود نباشد و بی نهایت باشد نه قابل آزمون است و نه قابل ابطال، زیرا با مبانی معرفت شناسی فلسفه علم در تضاد است و ادعای قدم ذاتی عالم شبه علم می‌باشد، لذا قابل اعتنا نیست.✅ 💠پاسخ علم فلسفه چیست؟ فلسفه در تکمیل فلسفه علم حکم می‌کند: اولا هر چیزی که "کثرت" داشته باشد یعنی مثابه به "حد" است و چیزی که محدود باشد، یعنی حادث است و در نقطه ای آغازین موجود شده و زمانی نبوده است. عالم، مملو از کثرت در اشیاء است و همگی محدود اند، لذا انرژی نیز جسم مرکب است و محدود، نظر دانشنامه بریتانیکا نیز همین است: "All forms of energy are associated with motion. For example, any given body has kinetic energy if it is in motion. A tensioned device such as a bow or spring, though at rest, has the potential for creating motion; it contains potential energy because of its configuration. Similarly, nuclear energy is potential energy because it results from the configuration of subatomic particles in the nucleus of an atom." به نقل از سایت بریتانیکا: https://www.britannica.com/science/energy 💠و اشکال دوم، در سنخیت نداشتن صغری، کبری، و نتیجه ادعای مدعیان است زیرا با خلط کردن مفاهیم تجربی و عقلی قصد دارند نتیجه ای عقلی حاصل کنند و این ادعا از بنیان مخدوش است.✅ . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴نظم ، هوش ، و جریان مابعدطبیعی در عالم ⬅️مجله newscientists از چهار مشاهده شگفت انگیز دیگر یاد میکند که جهان بدون طراح(منظور نظریه طراحی هوشمند نیست، بلکه منظور از طراحی شدن عالم توسط خداوند است) را بسیار نامحتمل میکند از جمله: 💠1) در تعادل بودن ماده و انرژی. 💠2) مسطح بودن جهان و عدم حضور یک نماینده طبیعی برای انرژی تاریک. 💠3) ایستادن کیهان بر روی یک طناب به اندازه یک تار مو و عدم فروپاشی به دلیل تنظیم دقیق جرم بوزون هیگز به ویژه تناسب آن با جرم کوارک های بالا. 💠4) یک نواختی دمای کیهان ناشی از یک تورم بسیار سریع در لحظات اولیه که هم باعث مسطح بودن جهان شده و هم باعث پیروزی شگفت انگیر ماده بر ضد ماده (باریون‌زایی). ⬅️این مجله علمی معتبر در آخر نتیجه می‌گیرد ما راهی جز پذیرش اصل انسان محور/نگر anthropic principle از طریق آویزان شدن به فرضیه چند جهانی multiverse نداریم! ♨️https://www.newscientist.com/article/mg23230970-700-cosmic-coincidences-everything-points-in-one-direction/ ⬅️آنقدر این چیز های پیچیده و شانسی افزایش یافته است که 3 سال قبل هم مجله معتبر scientificamerican همین نتیجه گیری را میکند تا جایی که خود دانشمندان نیز میگویند ما دو راه پیش روی نداریم: 💠1) طبیعت گرایی را پیشه کنیم . 💠2) به تز های غیرطبیعی و متافیزیکی مانند چند جهانی آویزان شویم! ⬅️پس شواهد قویا حاکی از آن است ما در لبه یک پارادایم شیفت دیگر قرار گرفته ایم که قادر نیستیم طبیعت گرایی را سر لوحه کار خود قرار دهیم که در نهایت دانشمندان به آن اعتراف کرده اند. "Most particle physicists hoped that a more testable explanation for the cosmological constant problem would be found. None has. Now, physicists say, the unnaturalness of the Higgs makes the unnaturalness of the cosmological constant more significant" 💠بیشتر فیزیکدانان ذرات، امیدوارند که یک تبیین قابل آزمایش تر برای مسئله ثابت کیهان شناسی یافت شود. تا کنون یافت نشده است. اکنون، فیزیکدانان می گویند که غیر طبیعی بودن هیگز، غیر طبیعی بودن ثابت کیهان شناسی را پرمعنا تر می کند. "Despite these seemingly successful explanations, many physicists worry that there is little to be gained by adopting the multiverse worldview. Parallel universes cannot be tested for; worse, an unnatural universe resists understanding." ⬅️برخلاف تبیین های به ظاهر موفق، بسیاری از فیزیکدانان نگران اند چرا که با اختیار جهان بینی چندگانه، اطلاعات کمی حاصل می شود. جهان های موازی نمی توانند آزمایش شوند، بدتر این که یک جهان غیرطبیعی، نامفهوم است. ♨️https://www.scientificamerican.com/article/new-physics-complications-lend-support-to-multiverse-hypothesis/ 💠لذا پر واضح است اگر انسانی با انصاف کمی کیهان شناسی بداند، ترمودینامیک بلد باشد، نظریه فرگشت و تکامل داروین را خوب فراگرفته باشد، کمی هم سر رشته در فلسفه و کلام داشته باشد، درمیابید عقاید الحادی و مدعی های شبه علم آنان به عنوان یک نظر مخالف که باعث ایجاد یک دیالوگ بین افراد جامعه و سبب شنیدن نقطه نظرات مختلف و جریان یافتن اطلاعات شود عقیده ای خوب است، اما از نظر موجه بودن چرند و از نظر اعتبارداشتن چیزی نزدیک به "صفر" است. . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴ویلیام لین کرایگ و برهان کیهانشناسی کلامی ♨️قسمت اول. ⬅️مقدمتا دلايلی را كـه برای اثبـات خداونـد
🔴ویلیام لین کرایگ و برهان کیهانشناسی کلامی ♨️قسمت دوم. ⬅️دليل كيهانشناختی كلام: 💠كرايگ در آغاز با اشاره به اين سـوال بسـيار مهـمِ لايب نيتس كه " چرا بـه جـای آنكـه چيـزی نباشـد،چيزی هست؟" (Leibniz,1951,527). می‌نويسد: "اين سوال مهم در طول تاريخ دغدغه بسياری از فيلسوفان بوده است؛ فيلسوفانی چـون ارسـطو، لايـب نيـتس ولودويگ ويتگنشتاين و دلنگرانی برخـی از متفكـران معاصر، مثل ج. ج. اسـمارت نيـز يـافتن پاسـخی برای اين سوال بوده است. ⬅️جواب خود لايـب نيـتس به اين سوال اين است كه واجب الوجودی هست كـه دليل وجودش خـود اوسـت و سـپس او خـود دليـل است برای پيدايش سـاير موجـودات امكـانی. لايـب نيتس بر آن است كه عدمِ وجود برای چنين موجودی منطقا محال است، اما جان هيک از فيلسوفان معاصـر می‌گويـد خداوند را دارای ضرورت واقعی اين موجود ضروری بايد ازلی، نامعلل، فنا نـا پـذير وفساد ناپذير باشد. ⬅️هر چند لايب نيتس واجب الوجودرا همان خدا می‌داند، اما نكتـه ايـن اسـت كـه گويـامنكران خداوند اثبـات وجـود موجـودی ضـروری ونامعلل را كافی نمی‌دانند و می‌گويند چه ايـرادی داردكه "ماده" خود اين نقش را ايفا نمايد. ⬅️ديويـد هيـوم درنقد لايب نيتس می‌نويسد: " چرا جهـان مـادی نتوانـد همان وجود دارای ضرورت (ضروری الوجود) باشد(Hume,1947 :190)"؟ 💠اين است كه دغدغه اصلی كرايگ، اثبـات واجـبالوجودی متشخص است كه از صفاتی چون آگاهی و اراده برخوردار باشد و نتوان آن را با اصل مـاده يكـی گرفت، كرايگ توضيح مـی‌دهـد كـه موضـع هيـوم،موضع ساير منكران خدا نيز هست، آنها هـيچ لزومـی نمی‌بينند كه قائل شوند جهان از "هیچ" برخاسته اسـت، بلكه نوعی ضرورت واقعی مشـابه آنچـه جـان هيـک می‌گفت، برای آن در نظر می‌گيرند، از جملـه برترانـد راسل، فيلسوف اسكاتلندی می‌نويسد: " جهان هست؛همين و بس"(Russell,1964:175). 💠كرايگ می‌گويد از جمله شرايط لازمِ برای واجب الوجود بودن، ازليت است و اگر بتوان اثبات نمود كـه اين جهان ازلی نيست، آن گاه ديدگاه موحدان نسـبت به منكران برتری خواهد داشت؛ چـه ازليـت تنهـا بـه خداوند اختصاص خواهد يافت و چون مـاده حـادث است، برای معقول ساختن ربط ازلی به حـادث، تنهـافرض راهگشا فرض مختار بودنِ آن علت ازلی است. ⬅️وی می‌نويسد پس لازم است كه در مورد سـه گزينـه دو ضلعی بحث شود: آيا جهان آغازی داشته است يـانه و اگر آغازی داشته، آيا اين آغاز داری علـت بـوده است يا نه و اگـر دارای علـت بـوده آيـا ايـن علـت متشخص (انسان‌وار) است يا نه. 💠وی آنگاه مـی‌كوشـد تا اثبات نمايد كه جهان دارای آغاز بوده و لذا به علت نيازمند است و اين علت بايد فاعلی دارای اراده باشد. 💠بخش عمده و تعيين كننده برهـان، اثبـات حـادث بودن جهان است، كرايگ در ايـن مـورد چهـار دليـل عرضه می‌دارد كه دو دليل فلسفی و پيشينی اسـت ودو دليل ديگر پسينی و برگرفته از دسـتاوردهای علـوم جديـد. 💠كرايـگ تـرجيح مـی‌دهـد دو دليـل اخيـر راتاييديه های مبتنی بر علم بنامد. وی در يكی به تئوری مهبانگ(بیگ بنگ) متوسل مـی‌شـود و در ديگـری از قانون دوم ترموديناميک استفاده می‌كند. 💢 ... . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
┄═❁❁࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ 🔻 : یکی از نقدهایی که به می شود و ‌نقد جدیی است، بحث است. یعنی هر معلولی از نظر زمانی بر آن تقدم دارد. مسئله ای که مطرح است این است که در پیش از زمان وجود نداشته است، فضا-زمان بعد از بیگ بنگ موجودیت پیدا کرده است و بنابراین علیت را بی معنا می دانند. ࿇༻⃘⃕༻⃘⃕❀༅═┅─ 🔸 : اولا: زمان وصفِ موجودات و است، لذا موجودات غیرجسمانی (مجردات) متصف به زمان نمیشوند، پس زمانمند نیست وفراتر از زمان است. براین اساس چه زمان باشد(بعد از بیگ بنگ)  وچه نباشد (قبل از بیگ‌بنگ) در علیت وخالقیت حق تعالی خللی ایجاد نمیکند. زیرا زمان محمولِ موجودات جسمانی است، وجسم واوصاف ماهوی آن، یعنی ابعاد قار (مکان_ابعادثلاث: طول،عرض،ارتفاع) وابعاد غیرقار(زمان) همگی مخلوق خداوند هستند. ثانیا: تقدم زمانی به تنهایی مقوم مفهوم علت‌العلل نیست بلکه عارض ذاتی آن است. یعنی امر دیگری سبب شده که علت به تقدم زمانی متصف شود. وآن تقدم رُتبی و وجودی است. علت یعنی موجودی که از حیث تقدم و اولویت بر دارد. وجودِ علت، وجودِ معلول را ایجاد میکند. چون علت از لحاظ هستی برتری و تقدم وشرافت بر معلول دارد (زیرا معلول، فعل واثر اوست) لذا این تقدم رتبی سبب تقدم زمانی هم میشود. پس تقدم زمانی مقوم ومعرِف علت نیست، بلکه تقدم وجودی ورتبی ذاتی اصلی مفهوم علیت است. تمام موجودات (حتی ذره اولیه یاموج کوآنتومی یا.... که براثرانفجار آن بیگ بنگ آغازشد) از حیث وجودی هستند، این بدان معناست که ذاتاً نیازمند به یاخداوند هستند. ثالثا: علم فیزیک، نمیتواند پیرامون مساله علیت عالم یا وجود سخن بگوید. زیرا این علم از حیث مبانی معرفتی و از حیث متد ومبنای روشی  میباشد. یعنی از نگاه فیزیک، موضوعی علمی است که مبتنی بر اندازه‌گیری کمی (ریاضی‌وار و فرمول‌پذیر) وهمچنین قابلیت مشاهده و یا آزمایش داشته باشد. لذا فیزیک به توصیف حالات جسم وانرژی وماده میپردازد. حال آنکه خداوند موجود مادی وجسمانی نیست که با زبان کمیت و وآزمایش قابل وصف باشد. درباره خداوند (چه برای اثبات وچه برای نفی) فقط باید بازبان سخن گفت. لذا کشفیات علم فیزیک وسایر علوم جزئی  صلاحیت ورود به حیطه را ندارند. 𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌┄‌ 🔸فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari