eitaa logo
فلسفه نظری
2هزار دنبال‌کننده
430 عکس
71 ویدیو
52 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴زمان از نظر ملاصدرا و پروفسور پُل دِیویس ♨️قسمت اول. ⬅️مقدمتا باید گفته شودکه درباره شناخت زمان دو نظر کلی وجود دارد نظریه اول آن است که زمان قابل شناخت نیست همان طوری که خواجه نصیرالدین طوسی فرموده است که زمان معلوم الانیه و مجهول الهویه می‌باشد . ⬅️نظریه دوم آن است که زمان قابل شناخت است در اینجا بعضی ها قائل به امر عینی و خارجی بودن زمان هستند و بعضی ها هم قائل به امر درونی و نفسانی بودن زمان هستند و این درونی بودن آنرا بعضی ها از جنس مفهوم و بعضی دیگران از جنس وجود می‌دانند. 💠کما اینکه ملا صدرا اسفار همین مطلب را اینطور ذکر می‌کند : 💠"ذکر الشیخ فی الشفاء ان من الناس من نفی وجود الزمان مطلقا . و منهم من اثبت له وجودا لا علی انه فی الاعیان بوجه من الوجوه بل انه امر متوهم . .......و منهم من جعله جوهرا جسمانیا هو نفس الفلک الاقصی . و منهم من عده عرضا فجعله نفس الحرکه و منهم من حرکه الفلک زمانا دون سائر الحرکات و منهم من جعل عوده الفلک زمانا ای دوره واحده ...." 💠مفهوم زمان از مفاهیم بسیار بحث انگیز و انتقاد پذیر رایج درمیان فلاسفه و متفکران قدیم و جدید است. ⬅️بسیاری از فلاسفه بوده اند که زمان را تا حد تقدس رسانده و بسیاری دیگر به کلی منکر آن شده اند ، همانطور که فلاسفه ای بوده اند که عالم خارج به کلی منکر شده اند. 💠اما ملاصدرا هم به واقعیت خارجی جهان هم به بعد زمانی آن معترف است و زمان را ساخته خیال و خطای ذهن نمی‌داند . 💠ولی در این تحقیق مختصر ما درباره مفهوم زمان دیدگاه های دکتر پل دیویس و پروفسور استیون هاوکینگ و دیدگاه ملاصدرا را بررسی خواهیم نمود. 💠در نظر دکتر پاول دیویس و پروفسور استیون هاوکینگ درباره زمان چنین آمده است که جهان در ابتداء نقطه کوچک فشرده ای بوده و بعد با یک انفجار بزرگ ، آن نقطه از هم پاشیده و اجزا آن به اطراف پراکنده شده است و منظومه ها با ستاره ها و سیاره ها یشان همان اجزاء از هم گسسته اند که هنوز هم دارند با سرعت از هم دور می‌شوند و کائنات همچنین کسترش می‌یابد . ⬅️این نظریه پیدایش زمان و مکان را با هم و به همراه این انفجار می‌داند، پس آن را ازلی نمی‌داند و می پذیرد که هر دو در یک لحظه به وجود آمده است. ⬅️اعلام منابع در پست آخر. 💢 ... . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴زمان از نظر ملاصدرا و پروفسور پُل دِیویس ♨️قسمت اول. ⬅️مقدمتا باید گفته شودکه درباره شناخت زمان
🔴زمان از نظر ملاصدرا و پروفسور پل دیویس ♨️قسمت دوم. ⬅️زمان از نظر ملاصدرا چیست ؟ 💠برای اینکه زمان را از نظر ملا صدرا دقیق‌تر بفهمیم ، باید به تعبیر او از همان مفهوم قوه و فعل باز گردیم ،در آنجا گفته شده که ملا صدرا هر پدیده و کل جهان را دارای قوه می داند که در حکم استعدادهای در ذات آنست و پدیده ها برای تبدیل قوه خود به فعل یعنی شکوفا شدن استعداد هایشان حرکتی ذاتی دارند و پس از تبدیل تمام قوه ها ی خود می‌میرد. 💠 پس تبدیل قوه به فعل ، همان عمر پدیده است و عمر هر چیز ، زمان آن است. 💠تبدیل قوه به فعل به تعبیری دیگر همان حرکت جوهری یا نتیجه آن است زیرا در حرکت جوهری است که تبدیل قوه به فعل ، امکان پذیر می گردد و صورت می‌گیرد ،هر پدیده ای هر لحظه نو می‌شود و با این نو شدن ، قسمتی از قوایش تبدیل به فعل می‌گردد ؛ پس هر چیزی که در تغییر و تبدیل و نوشدن و حرکت کردن است ، نمی تواند ازلی باشد و بی نهایت زمان بر آن گذشته باشد. 💠 یعنی بی نهایت تبدیل و تبدل در آن صورت گرفته باشد ، زیرا می‌بینیم که هنوز هست و پایان نیافته است . ⬅️" فالحرکه و الزمان امر ماهیته ماهیه التجدد و الانقضاء و الطبیعه انما وجودها وجود التجدد و الانقضاء و لها ماهیه قاره؛ ⬅️و درباره حرکت می‌گوید: " ان الحرکه عباره عن خروج الشی من القوه الی الفعل تدریجا لا الشی الخارج عنها الیه... ،و درباره حرکت جوهری در قرآن اینطور آورده است. ⬅️فاول حکیم قال فی کتابه العزیز هوالله سبحانه و هو اصدق الحکماء حیث قال: (وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِیَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ) و قال (بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِّنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ) و قوله اشاره الی تبدل الطبیعه (یَوْمَ تُبَدَّلُ الأَرْضُ غَیْرَ الأَرْضِ ) ...و قوله تعالی (فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِیَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَیْنَا طَائِعِینَ) ...الی غیر ذالک من الآیات المشیره الی ما ذکرناه. 💠شهید مطهری توضیح داده که مرحوم آخوند درباره این آیات نظرش این است که از روزی که آسمان و زمین خلق شده اند خدا به اینها گفته بیایبد و اینها آمده اند و دارند می‌آیند و خواهند آمد نه اینکه این اختصاص به یک زمان معین داشته باشد و این آمدن آمدن به تمام ذات است و حرکت جوهری است و تا ابد ادامه دارد... درباره اموری که در زمان هستند می‌گوید: "ما من جوهر الا وله او فیه ضرب من التغییر کیف و قد ثبت تجدد الطبیعه ؟ فالساکن من جهه متحرک من جهه اخری و بتلک الجهه یقع فی الزمان لذاته ثم ان الزمان یتعلق عندنا بتجدد الطبیعه القصوی ثم بالحرکه المستدیره التی هی اقدم الحرکات فی سائر المقولات سیما ما للجرم الاقوی و یتقدر به سائر الحرکات الاینیه و الوضعیه و بواسطتها یتقدر التی فی الکیف و الکم . ⬅️" المقولات کالاضافه و الملک و ما یجری مجراهما حتی الاعدام و الامکانات فهی حرکه بالعرض لا بالذات و فیها تقدم و تاخر فی الزمان بالعرض..." 💢 ... . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴زمان از نظر ملاصدرا و پروفسور پل دیویس ♨️قسمت دوم. ⬅️زمان از نظر ملاصدرا چیست ؟ 💠برای اینکه زما
🔴زمان از نظر ملاصدرا و پروفسور پل دیویس ♨️قسمت سوم. ⬅️خلاصه نظر ملاصدرا این است که؛ ⬅️ملاصدرا زمان را امر دو قطبی می‌داند یعنی در فهم زمان عقل به کمک حس و یا حس به کمک عقل می‌آید و حرکت تفسیر عقل از محسوسات می‌باشد، از نظر او حرکت عام و فراگیر است یعنی همه جهان در حرکت است هیچ چیزی در جهان بدون حرکت وجود ندارد تا آنجا که وجود را همان حرکت و حرکت داشتن را لازمه هستی می‌شمارد. 💠 از طرفی دیگر او حرکت در هستی را یک نواخت مستمر و پیوسته می‌داند نه امر منفصل و مراحل جدا از هم بلکه سراپا یک امتداد واحد است، پس هویت جسم یا زمان و حرکت یک هویت امتداد دار است. ⬅️ علاوه برآن حرکت نه فقط در ظواهر و اعراض رخ می‌دهد بلکه در ذات و جوهر هو حرکت رخ می‌دهد بلکه حرکت در اعراض از حرکت در ذات نشات گرفته است و نظریه حرکت جوهری را در این باره ایشان اولین بار مطرح کرد اینکه ذات اشیاء تغییر می‌کند و دگرگون می‌شود. ⬅️ قبل از او معتقد بودند که حرکت در اعراض است و ذات ثابت است و موضوع حرکت تا موضوع ثابت نباشد حرکت معنا ندارد ولی ملاصدرا با ابتکار خودش ثابت کرد که عرض تابع ذات است و حرکت در عرض نمی‌تواند بدون حرکت در ذات اتفاق بیفتد و توانست حرکت در ذات و جوهر را اثبات و قابل قبول کند. 💠در این باره می گوید : " فتبدل المقادیر و الایون والاوضاع یوجب تبدل الوجود الشخصی الجوهری الجسمانی . و هذا هو الحرکه فی الجوهر ، اذ وجود الجوهر جوهر کما ان وجود اعرض عرض." 💠 با قبول حرکت جوهری جهان از درون یک پارچه حرکت و تکاپو و هدفدار می‌شود و مسئله گم شدن متحرک در حرکت هم به این صورت حل می‌شود که در حرکت جوهری پدیده نابود نمی‌شود بلکه رتبه وجودی او تغییر می‌کند. ⬅️ همچنین ملا صدرا حرکت را تبدیل قوه به فعل می‌نامد و منشاء حرکت پدیده را همان قوه نهفته در خود پدیده می‌داند. ⬅️او هر پدیده و کل جهان را دارای قوه می‌داند ، قوه در نظر او مجموعه استعداد های است که در زمان پیدایش هر پدیده به آن داده شده و پدیده برای بوجود آوردن آن استعداد ها به حرکت واداشته شده و هر چه به پیش می‌رود از قوای آن پدیده کاسته شده و به فعل هایش افزوده می‌شود تا اینکه قوایش پایان پذیرد و همه به فعل تبدیل شود و این لحظه لحظه مرگ آن است پس تبدیل قوه به فعل همان عمر پدیده استو عمر هر چیز زمان آن است ،چون دیگر نه قوه ونه حرکتی در کار است. 💠 تبدیل قوه به فعل همان حرکت جوهری یا نتیجه آن است زیرا در حرکت جوهری است که تبدیل قوه به فعل امکان پذیر می گردد و صورت می‌گیرد .پس هر چیزی که در تغییر و تبدیل و نو شدن و حرکت کردن است نمی‌تواند ازلی باشد و بی نهایت زمان برآن گذشته باشد ،یعنی بی نهایت تبدیل و تبدل بر آن صورت گرفته باشد زیرا می‌بینیم که هنوز هست و پایان نیافته است و چون دارد به سوی تبدیل بقیه قوه ها به فعل می‌رود پس ابدی هم نیست و تبدیل و تبدلها پایانی دارد. 💠ملاصدرا در اینجا مسئله بزرگ حدوث و قدم عالم را نیز حل کرده است ،جهان حادث است و قدیم نیست ؛ زیرا در حال تغییر و تغیر و تبدیل و تبدل است و چنین پدیده ای نمی‌تواند ازلی باشد و نمی‌تواند ابدی باشد بلکه حادث است و شروع و پایان دارد. 💠این نکته باید در اینجا اشاره کرد که از نظر ملا صدرا زمان پدیده مستقلی خارج از جهان وجود ندارد، بلکه زمان در نهاد خود جهان نهفته است زمان پس و پیش بودن حرکت های همین جهان و پدیده های آن است. ⬅️هستی موجودات به گونه ای است که آنها را زمانمند می کند همچنان که همین هستی آنها را مکانمند می‌کند و زمانمند بودن پدیده ها سنخیت آنها و پیوند ذاتی آنها را با زمان، می‌رساند. 💠این نشان می‌دهد که زمان از بیرون بر آنها تحمیل نمی‌شود بلکه خصلتی در درون آنهاست. 💢 ... . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴زمان از نظر ملاصدرا و پروفسور پل دیویس ♨️قسمت سوم. ⬅️خلاصه نظر ملاصدرا این است که؛ ⬅️ملاصدرا زما
🔴زمان از نظر ملاصدرا و پروفسور پل دیویس ♨️قسمت پایانی. ⬅️به نظریه بیگ بنگ گرچه مبهماتی راه دارد، و تفاوت هایی با فلسفه در مفهوم زمان دارد، اما در اینکه «حرکت عامل پیدایش زمان است» متفق القول اند. ⬅️ملاصدرا به عنوان فرد مسلمان معتقد به نیروی برتر لا اقل حرکتها را به یک محرک کلی منسوب می‌سازد و نیروی قوی تر از این نیروها را وارد میدان می‌سازد. 💠به لحاظ عقلی هم هر گونه شکل گیری و تغییر و تحول در چیزی فقط تحت تاثیر یک نیروی برتر قابل قبول است و اگر ابهامی هم پیش بیاید به آن نیروی برتر ارجاع داده می‌شود ولی اینکه چیزی خود بخود و بدون تاثیر یک نیروی برتر ابتدا جمع شود فشار ببیند صفر شود و یکدست گردد و بعد بخواهد بزرگ شود منفجر شود و پراکنده و گوناگون گردد قابل قبول نیست(آنگونه که ماتریالیست ها ادعا می‌کنند). 💠یکی از دلایل طرفداران نظریه بیگ بنگ دور شدن کرات و کهکشان ها از یکدیگر بوده است پس چنین نتیجه گرفته اند که اگر این حرکتها معکوس شود و از نظر زمانی به عقب برگردیم به یک نقطه شروع می‌رسیم که در آن نقطه همه چیز در هم ادغام شده است (فارغ از دلایلی مانند پیکان ترمودینامیکی زمان و دلایل از کوانتوم مکانیک و نتایج نسبیت عام اینشتین). 💠پروفسور پل دیویس فیزیکدان انگلیسی این حالت را بشکل یک مخروط و آن نطقه را به راس مخروط تشبیه کرده که گستردگی قاعده مخروط در راس مخروط بهم می‌رسد و تمام می‌شود و به صفر می‌گراید(حالت تکینگی که مرز فیزیکی جهان است). ⬅️منابع: ۱.استیون هاوکینگ ، تاریخچه زمان ،ترجمه محمد رضا محبوب ، انتشارات انتشار ، چاپ دوم 1369. ۲.پروفسور پل دیویس ، آنگاه که زمان شده است ، به نقل از علی اندیشه. ۳.پروفسور پل دیویس ، خدا و فیزیک مدرن ‌،ترجمه از علی اندیشه انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی 1372 . ۴.شهید استاد مرتضی مطهری ، حرکت و زمان در فلسفه اسلامی در سهای اسفار . ج ۳ انتشارات صدرا. ۵.تحریر الاسفار للمولی صدرالدین شیرازی المجلد الثانی الطبعه الاولی الناشر منشورات المرکز العالمی للدراسات الاسلامیه. . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
جدیدترین اثر نولان TENETاست. این فیلم نگاه به فیزیک داردبدین معنا که: ۱_ موجودات صرفاً امور ذوابعادثلاث هستندکه حقیقتشان توسط اندازه گیری کمّی قابل بیان میباشد. ۲_امتدادکمّی به مثابه حقیقت عالم ابتنای بر زمان دارد.به عبارتی باطن موجودات است. ۳_ زمان متعلق فاهمه بشری است.دارای ثبوت خارجی نیست بلکه تابع ذهن است. ذهن بشر موجودات را زمانی میفهمد، زمان قالب ادراکی ذهن میباشد.درواقع زمان فعلِ ذهن است. در نتیجه انسان درصورت مدیریت ذهن میتواندحوادث عالم رامدیریت ودر موجودات تصرف کند. ⬅️ این نگاه به موجودات و مقوله زمان برگرفته از دیدگاه میباشد.در این نگرش ذهن فاعل حقیقت است. موجودیت وجوهری وعلیت وماهیت و...همگی حاصل افاضه ذهن است وهیچ کدام در خارج تحقق ندارند. درمقابل این نگاه، قرار دارد. زمان را بُعد چهارم موجودات میداند.زمان حقیقت امر ممتد است.منتهی نه امری که ذهن جعل میکند بلکه وجود هنگام تنزل در عالم ناسوت به شکل ابعاد قار(مکان_ابعادثلاث)وغیر قار (زمان) ظاهر میشود.لازمه تنزل حقیقت متعالی زمانمندی ومکان داری آن است. ➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
🔸فیزیکالیسم_۲ تفسیر اومانیستی از و از جمله افتخارات درعرصه علم میباشد.یکی درعرصه ودیگری در وادی. در نگاه زمان عبارت است از بُعد حقیقی موجودات جسمانی. حقیقت متعالی(وجودمنبسط)دراطوار تنزلات خویش ازمبدا فیض(واجب الوجود)درهر موقفی به اقتضای آن مقام،دارای احکام وآثاری شد.دراین قوس نزولی، وجوددرعالم ناسوت(دنیا)قرین با عدم ثبات وتدریج دفعی شد.یعنی کمالات وجودی به نحو سیرتبدل قوه(استعداد)به فعلیت وبه نحو مرحله‌ای ظاهر میشود.این سیرتدرجی کمالات وجودی موجودات مادی را واندازه گیری آنرا زمان میخوانند.بنابراین زمان محاسبه کمی حرکت جوهری(نیل ازنقص به کمال)است.لذا هر موجودی زمان مخصوص خود را دارد.یعنی مراحل حرکت اشتدادی(سیراز نقص به کمال)هرموجود، مختص به خود اوست.زمان یعنی مقدار حرکت تکاملی موجودات در سیرصعودی خود به عالم مجردات.اینکه کمالات موجود درچه مرحله‌ای از فعلیت است میزان سنجش زمانمندی آنهاست.ولی در نگاه فیزیکالیستی زمان امری عارضی است که به موجودات حمل میشود.این امر عارضی برحسب نسبت موجودات مادی بایکدیگرمحاسبه میشود.زمان دراین نگاه نه معطوف به کمال است ونه حاکی از تنزل امرقدسی.بلکه نسبت خشک وبی‌روح ومکانیکی اجسام است نسبت به یکدیگر.دراین نگاه هیچ توجهی به ابعادوجودی موجودوسیراشتدادی او نمیشود.همه موجودات اشیاءجسمانی هستند(فاقدبُعدمجرد)که درحالات مختلف دچار نسبیت زمانی میشوند.اگربه نزدیک سیاهچاله برویم زمان کند شده اگر ازآن دورشویم زمان سرعت میگیرد.همه چیز به نسبت فیزیک ظاهری وجسمیت موجودات تبیین میشود. همچنین درباره خواب باید گفت از نگاه حکمت اسلامی خواب سیرانفسی درآفاق ملکوتی ومشاهده حقایق مثالی ازطریق خیال متصل‌میباشد.هنگام خواب نفس انسان به عالم ملکوت سفرمیکند.ودرآن عالم پس از مشاهده موجودات مثالی وسیردر عوالم خیال منفصل،حقایقی به او افاضه میشودوقوه متصرفه آن امور رابه صورت شکل‌های جسمانی دنیایی تصور میکندتا قدرت فهم آنهارا داشته باشد. اما درنگاه خواب فرافکنی است.برون فکنی خواسته‌ها وخاطرات وامیال وحوادث وآرزوهای که زمانی متعلق اراده انسان بودامابه مرور زمان براثر سرکوب جامعه یافراموشی به انبار تاریک روان یعنی ضمیر ناخودآگاه فرستاده شده.ودر خواب ذهن مشغول خانه‌تکانی شده آن اطلاعات غیرمفید رااز طریق فرافکنی حذف وهدم میکند.در واقع خواب برون ریزی عقده‌های فروخفته،آرزوهای سرکوب شده،امیال وخواسته‌های فراموش شده است. @falsafeh_nazari
✅ متافیزیک زمان_۱ موجودات دونوع میباشند،جسمانیات ومجردات. موجود جسمانی دارای ابعادسه گانه طول،عرض وارتفاع است. میتوان سه خط متقاطع دراولحاظ کرد.زیرا در سه جهت امتداد وگسترش یافته.اول امتداد دریک جهت است که همان طول میباشد.دوم امتداد در دوجهت طول وعرض،که همان سطح است.وسوم امتداد درسه جهت که حجم راتشکیل میدهد.پس موجود جسمانی،حجم وسطح دارد.ازآنجا که سطح وحجم دارد، شاغل حیّزبوده ومکانی رااشغال میکند. جسم درحصارِ ابعادومکان محدود شده‌است.واین حصار اجازه نمیدهد که تمام ابعاد موجود،دفعتا محقق شود،لذادریک سیرخطی قوا واستعدادهای جسم به تدریج بالفعل وظاهرمیشوند.این سیرتدریجی ظهور وفعلیت یافتن موجود، زمان میباشد.پس موجودجسمانی، درابعادثلاث محدوداست،مکانی رااشغال میکندو به تدریج ظاهروکامل میشود.زمان یعنی فعلیت تدریجی.سیراز نقص به کمال،نیل از بودن به شدن،زمان تحققِ تدریجی قوای پنهان ومکنون جسم است.همانطورکه هرجسمی،دارای مکان خاصی است،همچنین هرجسمی مخصوص به خود دارد.زمان عبارت است از مراحلِ تحقق شیء.وهرشیء دارای مراحل کمال مخصوص به خوداست.زمان،همان حرکت اشتدادی است.یعنی موجود در امری،ازحالت ضعف ونقص به قوت وکمال میرسد.میوه‌ای از مرحله خام بودن خارج شده ودر کمالاتِ فردی‌اش شدت وقوت میگیرد، رسیده شده وقابلیتهای او ظاهر میشود.واین زمان اوست که ظهور یافته ومیوه رااز مرحله‌ای به مرتبه‌ای دیگر رسانده.زمان،ذاتی شیء است.وهرامرذاتی،حقیقت موجوداست.انسان،عجیبن شده بازمان میباشد.تغییروحرکتِ اشتدادی،جبرا انسان رابه پیش میبرد.این مسیری غیرقابل توقف است.گویارودخانه‌ای عظیم وخروشان،درنهادانسان جریان دارد،به او رخصت توقف نمیدهد واورا به جلو میبرد.انسان به فراخور بُعد جسمانی‌اش موجودی تدریجی است که به مرور ظاهرمیشودوظهورش پایان یافته ومرحله بعدی ظاهرمیشود واین ظهور واخفاء،ما رادر قوس صعود گره زده وبه ابدیت میبرد.امارودخانه زمان درزمین مجردات جریان ندارد، ثبات بر بلادمجردات حکومت میکند.زمان وتغییر حاصلِ پذیرش بُعداست،وبُعد آغازِ اِشغال مکان وغفلت وغربت است.اجزاءجسم،همگی ازیکدیگر غایبند.زیرا هرکدام،ابعاد ومکان خاص خود رادارند.حضور از سنخ اتحاد است واتحاد لازمه مجردات میباشد.گوهری است که جسم فاقدآن است.اتحادبربسترعمیق بحرِ ثبات یافت میشود.رودخانه خروشان تدریج رخصتِ توقفِ اتحادی به موجودات نمیدهد. انسان موجودی دو بُعدی است،بعد جسمانی ومجرد.به اوبستگی داردکه ساکن کدام دیار باشد.به غواصی در بحرِ مجردات بپردازدوازاعماق آن دُرهای حضور راکشف کند؟یاغریق رودخانه مغییرات باشد. ➖➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
، ظهور وفعلیت یافتن تدریجی شیء است، وذاتی آن میباشد. زمان، بعد چهارم جسمانیات است، گویا رودخانه‌ای خروشان درنهاد انسان درحرکت است که به او رخصت توقف نمیدهد، واو را دائم به پیش میبرد...تااز طورِ تدریج خارج کرده وبه بحرِ عمیق مجردات، که وعاءثبات است ودر اعماقش دُرهای حضور یافت میشود، برساند...واین حرکت جبری است. 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
_۱۵.m4a
30.24M
─⊰⊹❋✿✿❋⊹⊱─ ❀› ❀› ◎بخش اول: احکام مفهوم وجود 【قسمت سوم: مغایرت وجود وماهیت در ذهن】 ┅┅┅┅──✺──•⊰➺ 🔸فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
┄═❁❁࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ 🔻 : یکی از نقدهایی که به می شود و ‌نقد جدیی است، بحث است. یعنی هر معلولی از نظر زمانی بر آن تقدم دارد. مسئله ای که مطرح است این است که در پیش از زمان وجود نداشته است، فضا-زمان بعد از بیگ بنگ موجودیت پیدا کرده است و بنابراین علیت را بی معنا می دانند. ࿇༻⃘⃕༻⃘⃕❀༅═┅─ 🔸 : اولا: زمان وصفِ موجودات و است، لذا موجودات غیرجسمانی (مجردات) متصف به زمان نمیشوند، پس زمانمند نیست وفراتر از زمان است. براین اساس چه زمان باشد(بعد از بیگ بنگ)  وچه نباشد (قبل از بیگ‌بنگ) در علیت وخالقیت حق تعالی خللی ایجاد نمیکند. زیرا زمان محمولِ موجودات جسمانی است، وجسم واوصاف ماهوی آن، یعنی ابعاد قار (مکان_ابعادثلاث: طول،عرض،ارتفاع) وابعاد غیرقار(زمان) همگی مخلوق خداوند هستند. ثانیا: تقدم زمانی به تنهایی مقوم مفهوم علت‌العلل نیست بلکه عارض ذاتی آن است. یعنی امر دیگری سبب شده که علت به تقدم زمانی متصف شود. وآن تقدم رُتبی و وجودی است. علت یعنی موجودی که از حیث تقدم و اولویت بر دارد. وجودِ علت، وجودِ معلول را ایجاد میکند. چون علت از لحاظ هستی برتری و تقدم وشرافت بر معلول دارد (زیرا معلول، فعل واثر اوست) لذا این تقدم رتبی سبب تقدم زمانی هم میشود. پس تقدم زمانی مقوم ومعرِف علت نیست، بلکه تقدم وجودی ورتبی ذاتی اصلی مفهوم علیت است. تمام موجودات (حتی ذره اولیه یاموج کوآنتومی یا.... که براثرانفجار آن بیگ بنگ آغازشد) از حیث وجودی هستند، این بدان معناست که ذاتاً نیازمند به یاخداوند هستند. ثالثا: علم فیزیک، نمیتواند پیرامون مساله علیت عالم یا وجود سخن بگوید. زیرا این علم از حیث مبانی معرفتی و از حیث متد ومبنای روشی  میباشد. یعنی از نگاه فیزیک، موضوعی علمی است که مبتنی بر اندازه‌گیری کمی (ریاضی‌وار و فرمول‌پذیر) وهمچنین قابلیت مشاهده و یا آزمایش داشته باشد. لذا فیزیک به توصیف حالات جسم وانرژی وماده میپردازد. حال آنکه خداوند موجود مادی وجسمانی نیست که با زبان کمیت و وآزمایش قابل وصف باشد. درباره خداوند (چه برای اثبات وچه برای نفی) فقط باید بازبان سخن گفت. لذا کشفیات علم فیزیک وسایر علوم جزئی  صلاحیت ورود به حیطه را ندارند. 𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌┄‌ 🔸فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari