eitaa logo
فلسفه نظری
2.4هزار دنبال‌کننده
529 عکس
83 ویدیو
128 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
توام با انکار است. دوجریان فلسفی ( ) و ( ) هرکدام به نقد وابطال یکی از وجوه و ابعادمعرفتی وجود ذهنی پرداختند. دراین بین فاتح این نزاع فلسفی بود. وی راه برون رفت از تقابل فوق را انکار مساله وجودذهنی میدانست. به زعم وی نباید درپی انطباق صورتهای ذهنی با مصادیق خارجی باشیم، زیرا ذهن بشر ایجاد کننده حقیفت است نه حکایت کننده آن. واین همان کانت در فلسفه بود. 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
✅ عقل وذهن برای اهل و نام یادآور کتابها ومقالات عمیق وعلمی ونظرات واجتهادات حکمی وفلسفی میباشد. گرچه ایشان خلوت وگوشه‌گیری را بر جلوت وشهرت ترجیح داده‌اند ودر مجامع عمومی حاضرنمیشونداما وزانت وعمق فکری ایشان براهل فن وکاملین طریقت پوشیده نیست.چه اینکه ایشان در موضوعات مختلف ازنقد نسبیت و اصول فیزیک تا شرح بر مصباح الأنس و مدخل مقالات وکتب دقیقی به نگارش درآورده‌اند. دراین مختصربه بررسی اجمالی آراء خاص استاد پیرامون مساله خواهیم پرداخت. انسان میتواند به وسیله عقل به فهم حقایق خارجی آنگونه که هستندنائل شود.زیرا صورت ذهنی انطباق کامل باحقیقت خارجی دارد.امااین ابهام مطرح است که مثلا درخت یاسنگ ازمقوله میباشنداماصورت ذهنی آنهااز مقوله است دوامر غیرهم‌سنخ چگونه رابطه حاکی ومحکی دارند؟؟ درطول تاریخ پاسخهای مختلفی به این ابهام داده شده که همگی برمبنای حیث ارتسامی وحکایی صورت ذهنی ازحقیقت خارجی میباشد. استاد شاهرودی در ذیل بحث علم خداوندبه امورامتناعیه بحث وجودذهنی رامطرح میکند. ایشان خداوند راواجد علم حصولی میداند. توضیح آنکه خداوند به همه موجودات علم حضوری دارد وبه امور امتناعیه وعدمی که بهره‌ای ازوجود ندارندهم علم دارد ولی نه از سنخ حضوری زیرا امورعدمی فاقد ذات بوده وحظی ازوجود ندارند. بنابراین خداوندبه معانی این امور علم دارد واگرمتعلق علم امور معنایی باشد،حصولی است.اماعلم‌حصولی دارای ضعف است وخداوندازهرنقصی مبراست.ایشان وجه نقصِ علم‌حصولی را وساطت صورت علمیه وذهنی میداند.لذا درصدد تعریفی مجدداز علم حصولی است که قرین بانقص نباشد.براین اساس برخلاف قول مشهور،صورت ذهنی ومفهومی که نشانه ضعف علم است راذاتی علم حصولی نمیداند. دراینجااین سوال مطرح میشود که اگرعلم‌حصولی همان صورت ارتسامی ذهنی نیست، پس چه چیز میباشد؟؟ پاسخ گویای نوعی نگاه به مساله فوق میباشد.البته این نگاه استاد از سنخ التقاطهای سخیف جریان نیست، بلکه از نوع گفتگوی فیلسوفان ومعاضدت اهل فکر در حل مشکلات فکری بشر است. ایشان تسلط کافی به آراء دارد وبه وزان معرفت شناسی نقادانه آثاری به نگارش درآورده‌اند. گرچه استاد تابع کانتی نیست اما از فضاوسبک خردورزی نقادانه او متاثر است. به اعتقادایشان عقل باذهن فرق میکند. ذهن همان قوه فاهمه یاعقلِ‌فاهم است. ذهن قوه دریافت یاانشاء صورت علمیه ومفاهیم میباشد.در فلسفه اسلامی مفهوم به تنهایی حاکی ازمعنا میباشد اما به اعتقادایشان مفهوم که درموطن فاهمه یاذهن‌ تقرر داردشان حکایی وکاشفیت ازغیر ندارد. به چیزی غیراز خودش اشاره نمیکند وصرفا خودنما میباشد. اماعقل قوه فراتر از اوست که معناداری مفاهیم ذهنی را درک میکند.پس ذهن، من‌حیثُ ذهن فقط در خود می‌ایستد ومفهوم میشود. اما ذهن، من حیث هوعقل کاشفیت ومرآتیت پیدا میکند ودیگرنما میشود. لذا مفهوم ازاین حیث که در ذهن است فاقدمعنا ومحکی است.عقل است که فراروی از مفهوم داردومیفهمد که این صورت علمیه به چیزی اشاره میکند.لذا عقل شانِ کاشفیت دارد وعقل همان علم حصولی است.پس علم حصولی توام باصورت ذهنی نیست بلکه همراه باکاشفیت است. در سنت فلسفه اسلامی اولا چیزی به نام فاهمه که کارکردی جدای ازعقل دارد وجود ندارد، ثانیا تمایزی بین مفهوم ومعنا یا فاهمه وعقل نیست. زیرا مفهوم ازآن حیث که مفهوم است، دیگرنما میباشد وحاوی معناست. اما نزد کانت مفاهیم متعلق به قلمرو فاهمه هستندوعقل فراروی ازفاهمه دارد. به عبارتی فاهمه قدرت شناخت است اما به لحاظ شکل و نه محتوا.از این رو تعلق فاهمه همیشه جزئی است وتنها خودرا نشان میدهد. اما عقل ازطریق استنتاج درصدد لغزاندن نوک پیکان شناخت از برابر ایستایی به برابر ایستای دیگر است.از دید کانت استدلال کار عقل است و نه فاهمه.  بنابراین، تفاوت فاهمه و عقل از این حیث این است که فاهمه تنها آنچه را که بدان می‌نگرد می‌بینداما عقل هر معرفتی را در ارتباط ونسبت با معرفت‌های دیگر می‌سنجد. ازاین طریق ایشان مشکل وجود ذهنی را حل میکند.ایشان میگوید صورت علمیه اصلا به ماهیت ومعنایی اشاره نمیکند چه برسد به آنکه به جوهر یاعرض اشاره کند.لذادرفرایندشناخت اصلا معنایی به ذهن نیامده که حالا بخواهیم بگوییم جوهراست یاعرض. تنها یک صورت آمده که به تنهایی هیچ حکایتگری ندارد. لذا محذور جمع جوهروعرض در وجود ذهنی منتفی است.زیرا عقل است که معانی را به صورت‌های ذهنی افاضه میکند... 👇👇👇
✅ نظریه اِبصار این سوالی که از میپرسه یکی از مهم‌ترین مباحث در است. در دو کتاب و این بحث رابه نحو مستوفی مطرح میکند که فرایند ابصار ودیدن چگونه رخ میدهد.گرچه ابصار نزد سهروردی همان دیدن حسی نیست اما او بحث خود رابا این سوال آغاز میکند که: چگونه شکل وصورت یک جسم بزرگ مثل کوه در چشم جای میگیرد؟؟ او اقوال گذشتگان دراین باره رانقل وسپس نقدمیکند. تازمان درباره مساله ابصار ومشاهده دونظریه وجود داشت: اول)نظریه خروج شعاع، که منتسب به است ودر طول تاریخ ریاضی‌دانها بدان قائل بودند. براساس آن وقتی به اشياء مينگريم ازچشم پرتوهایی خارج میشوند و بااشيای ديدنی برخورد ميكنند و در نتيجه رؤيت انجام میگیرد. این نظریه نمیتواند به سوال فامیل‌دور پاسخ دهد. زیرا این شعاع مبصر مادی ومحدود است وتا مسافتی خاص را پوشش نمیدهد. اساسا چگونه میتوان بااین شعاع ابصاری محدود کهکشانهای نامحدود را مشاهده کرد؟؟ دوم)نظریه انطباع صورت، که فلاسفه بدان قائل‌اند. و پس از نقدنظریه خروج شعاع به شرح این نظریه پرداختند.براین اساس چشم در دیدن مانند آینه عمل میکند.یعنی وقتی درختی رامشاهده میکنیم صورت آن در عدسی چشم(رطوبت جلیدیّه) استقرار وانطباع مييابد و ازطريق آن صورت حاصله به درخت عالم میشویم. لذا درپاسخ به سوال فامیل دور باید گفت: فقط صورت این جهان بزرگ(بدون ماده وجرم)برای ماحاصل میشود وچون صورت انطباعی مجرد است ابعادی از ذهن مارا اشغال نمیکند لذا قدرت آگاهی ذهن بیش ازآن چیزی است که میپنداریم.زیرا ذهن میتواند تا بینهایت صورتهای مجرد کسب کند. ♨️ اما سهروردی هردونظریه رابه شدت نقد کرده وسپس قول ابداعی خویش رابیان میکند. به اعتقاد او در ادراك بصری،نه چيزی ازچشم خارج ميشودونه چيزی بدان وارد ميگردد زیرا نفس انسان از جنسِ میباشد. منظور وی از نور، این است که موجود ادراک حضوری ازخود داشته باشد وعلاوه برآن قدرت اوصاف خود وهمچنین پدیدار کرن اشیاء دیگر راداشته باشد.لذا این از اقتدار نورِ اسپهبدی(نفس انسان) است که بدون نیاز به واسطه صورتهای علمیه به نحو شهودی حقايق خارجی راادراک میکند.به اعتقاد سهروردی، طبیعت جوهرغاسق(تاریک)بوده وفاقد نور میباشد.یعنی جسم ومادیات هیچگونه ظهور وتجلی وادراک حضوری ازخود ندارند.براین اساس آنچه فاقدنور است نمیتواند ظاهر شود. لذا طبیعت مادی وتاریک خارجی درسایه اقتدار نوراسپهبدی نفس است که پدیدار ومعلوم میشود. بدین معنا که اگر من به عنوان نور اسپهبدی، نباشم عالم نیست. نه اینکه عالم در وجود خود نیست بلکه عالم از حیث ظهورش نیست.یعنی اگر من نباشم کوه و سنگ و دریا و....همه هستند اما کیفیت ظهوری که اکنون برای من دارند دیگر نخواهد داشت.این کیفیت ظهور مبتنی بر من است، و من شرط این ظهورم. بنابراین کلام شیخ اشراق با فرق میکند. شیخ قائل به اضافه اشراقیه نفس باخارج است. نفس حقایق اشیاء راآنگونه که هست آشکار میکند. اما سخن کانت مبتنی بر اضافه استحظاریه است.یعنی شیء خارجی که در ذات خودش فی‌نفسه است ذهن طبق اصول زمان ومکان ومقولات پیشینی بر انسان ظاهر میکند وآنگونه که هست. از آنجا که طبیعت فاقدنور است نمیتواند ظاهر شود بلکه تنها میتواند مظهَر ونمایش‌گر حقیقتی والاتر باشد.لذا طبیعت محسوس مادی، مانند آینه‌ای است که تصویر حقایق ملکوتی عالم مثال را نشان میدهد. یعنی ما ظهورات ملکوتی عالم مثال را در طبیعت مشاهده میکنیم نه خود اشیاءجسمانی. لذا طبیعت خود رانشان نمیدهد بلکه بواسطه اشراقِ نور اسپهبدی حقایق ملکوتی رانشان میدهد. لذابه فامیل دور باید گفت: متعلق تعجب خودت راباید عوض کنی. تعجب تو به نحو مشائی است.میگویی چگونه این همه تصویر در چشم به این کوچکی جا میشوند؟؟ امابراساس نگاه جناب سهروردی باید بگویی، اقتدار نور اسپهبدی نفس تا چه اندازه است که میتواند این همه ستارگان وکهکشانهای دور دست را پدیدار وظاهر کند. وثانیا آنچه ظاهر شده صرفا چند جسم هیدروژنی وهلیومی نیست بلکه حقایق ملکوتی است که به واسطه تابش نور نفس برآینه این ستارگان افتاده است...البته اگر غفلت به او اجازه این تنبه را بدهد... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
۷.m4a
زمان: حجم: 34.72M
─⊰❋✿✿❋⊱─ ❀› ❀› ◎مدخل 【تجربه عبارت است از استقرا بعلاوه کبرای کلی الاتفاقی】 ┅┅┅┅──✺──•⊰➺ 🔸فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
🔸 بازیابی خرد انسانی، عنوانی است که به بهانه آن در سیصدسال اخیر نقدهای بسیاری به ادیان و باورهای مذهبی وارد کرده اند. فیلسوفان باهدف رشد و رسیدن به هر گونه و و امر مقدس را کنار نهادند تا بشر از توهمات خویش بیرون آمده، علمی بیاندیشد وعاقلانه عمل کند چرا که دین را مانع عقل وعلم میدانستند. اما حاصل ترویج وضدیت با مذهب، چیزی جز وقوع دو جنگ بزرگ جهانی، گسترش سلاحهای مکانیزه وتمام اتوماتیک کشتارجمعی، ظهور ایدئولوژیهای مدرن وجنگ طلب نظیر و و ، از بین رفتن اخلاق وعفت عمومی وترویج هرزگی و انهدام بنیان خانواده، تجاری شدن سکس وپورن علنی در دنیا و......صدها مصیبت وفاجعه بزرگ وکوچک نبوده است. به عبارتی تاریخ سیصدسال مدرن اثبات کرد که اگر دین از عرصه زندگی انسان کنار برود، بمب اتم و کوره‌های آدم سوزی وبزرگترین اتحادیه نظامی تاریخ (ناتو) ظهور میکند. گرچه بشر دراین دوران از لحاظ تکنیکی وصنعتی رشد کرد، اما حقیقتی برای او کشف نشد، شکاکیت و نسبی انگاری وعدم باور به هر گزاره یقینی وحقیقی، آخرین افق فلسفی وعقلانی بود که سکولاریسم برای انسان گشود. گرچه پیامبران مثل اعتقاد داشتند که بشر برای زیست اخلاقی وانسانی نیازی به دین ندارد، اما تاریخ گواه آن بود که اخلاق در دنیای بدون دین عبارت است از مشروع شمردن همجنس‌بازی وازدواج باحیوانات واشیاء وآموزش اصول سکس به کودکان معصوم !!!! این است نتیجه تاریخی سخنان و و ..... 𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌┄‌ 🔹فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
4_6005940867813084913.ogg
زمان: حجم: 17.42M
◍⃟‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌𖡼هٰٖوٰٖاٰٖلٰٖحٰٖڪیٰٖمٰٖ𖡼˼   • ༻⃘⃕❀درباره مساله کیهان محوری |↫ |↫ |↫ |↫ ┄═༻⃘⃕❀ŏ‌🦋ŏ‌༻⃘⃕❀═┄ فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
درباره فلسفه اسلامی _۱.ogg
زمان: حجم: 29.86M
◍⃟﷽˼ 🎙ویس چت گروه تلگرامی الهیات اسلامی ↡↡ https://t.me/Islamic_Theology0 ᯽┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈ 📌نسبت فلسفه اسلامی با فلسفه غرب در ایران |↫ |↫ |↫ |↫ |↫ |↫ 𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌┄‌ فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
درباره فلسفه اسلامی_۲.ogg
زمان: حجم: 33.24M
◍⃟﷽˼ 🎙ویس چت گروه تلگرامی الهیات اسلامی ↡↡ https://t.me/Islamic_Theology0 ᯽┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈ 📌چیستی و هویت فلسفه اسلامی |↫ |↫ |↫ |↫ |↫ |↫ 𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌┄‌ فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari