eitaa logo
فلسفه نظری
2.4هزار دنبال‌کننده
530 عکس
84 ویدیو
142 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴تنظیمات ظریف و ویژه عالم ♨️ . ⬅️آیا تا کنون این جمله ی مُلحِد جماعت که ادعا می‌کنند "جهان شانسی به وجود آمده است" را شنیده اید؟ ⬅️آیا تا کنون این سخن خداناباروان که ادعا می‌کنند علاوه بر جهان ما میلیاردها جهان دیگر وجود دارد را شنیده اید؟ ⬅️آیا تا کنون این استدلال خداناباوران که ادعا می‌کنند در ابتدا انرژی وجود داشت و سپس از این انرژی به طور رندوم میلیارد ها جهان ایجاد شد را شنیده اید؟ ⬅️ آیا تاکنون استدلال هایی درباره ی "نظریه ی ریسمان و جهان های موازی" از زبان خداناباوران شنیده اید؟ ⬅️ آیا می‌دانید همه ی این سخنان که خداناباروان ایرانی به شدت تکرار می‌کنند دروغ است و صرفا برای فریب شما این سخنان را منتشر می‌کنند؟؟ 💠مجله ی آمریکایی فوربس(Forbes) 25 اکتبر 2016 رسما اعلام کرد: 💠هیچ مدرکی برای جهان های موازی وجود ندارد( کوچک ترین مدرکی وجود ندارد که نشان دهد غیر از جهان ما جهان دیگری وجود دارد): http://www.forbes.com/sites/startswithabang/2016/10/25/no-the-lhc-hasnt-shown-that-we-live-in-a-multiverse/#e25a7b754b19 💠خداناباوران جهان به شدت در شرایط سختی هستند و عملا دیگر هیچ دلیلی برای دفاع از دیدگاه خود مبنی بر عدم وجود خدا ندارند، چون تنها امید خداناباوران برای دفاع از دیدگاه‌شان مبنی بر رندوم و شانسی به وجود آمدن جهان این بود که ادعا می‌کردند ممکن است به غیر از جهان ما میلیارد ها جهان دیگر نیز وجود داشت باشد. 💠اینکه فقط یک جهان وجود داشته باشد به معنی مرگ قطعی و صد در صدی دیدگاه الحادی است. برای اینکه دلیل این موضوع را بدانید که چرا اگر فقط یک جهان وجود داشته باشد دیدگاه الحادی کاملا از بین خواهد رفت، ابتدا باید بدانیم که جهان فعلی ما بر چه ثابت ها و ویژگی هایی استوار است. ⬅️ همه‌ی ثابت ها و ویژگی های جهان( که تمام جهان ما بر آن ها استوار است) عبارتند از: 1. ثابت گرانش با مقدار: 6.673 10^11 m3 kg-1 s-2 2. ثابت پلانک با مقدار: 1.05457148 10^34 m2 kg s-2 3. جرم و انرژی پلانک (جرم و انرژی جهان اولیه) با مقدار: 1.2209 10^22 MeV 4. جرم الکترون و پروتون و نوترون با مقادیر: 0.511; 938.3; 939.6 MeV 5. ثابت کیهانی با مقدار: (2.3 10-3 eV)^-4 6. سرعت نور با مقدار: 299792458 m.s-1 7. ثابت هابل با مقدار: 71 Km/S/Mpc 8. جرم کوارک بالا, کوارک پایین و کوارک عجیب با مقادیر: 2.4; 4.8; 104 MeV 9. نسبت جرم الکترون به پروتون با مقدار: (1836.15)^-1 10. ثابت جفت شدگی گرانشی با مقدار: 5.9 10^-39 ⬅️این اعداد، اعدادی هستند که تمام جهان فعلی ما بر آن ها استوار است. نکته ی شگفت آور و غیر قابل انکار اینکه اگر هر کدام از اعداد بالا به اندازه ی یک هزارم یک تار مو کمتر یا بیشتر بود الان نه ما وجود داشتیم و نه هیچ سیاره و ستاره ی دیگری. 💠 این اعداد به اندازه ای دقیق و شگفت آور و غیر قابل انکار هستند که استیون هاوکینگ به ناچار اعتراف کرد: 💠 "واقعیت فوق العاده این است که این اعداد به طور بسیار دقیق و ظریف تنظیم شده اند که منجر به ظهور حیات شوند. به طور واضح مشخص است که محدوده ی بسیار کوچکی از مقادیر برای این اعداد وجود دارد که بتواند منجر به ظهور حیات هوشمند شود( اگر اعداد اندکی کمتر یا بیشتر بودن هیچ نوع حیات هوشمندی شکل نمی‌گرفت)." Hawking, A Brief History of Time, p.125 ♻️ ... . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴وحدت وجود ◀️قسمت اول ✳️رویکردهای مختلف دربحث وحدت وجود @falsafeh_nazari ⬅️وحدت وجود همچون دیگر مباحث عرفانی و فلسفی در مهلکه تعداد آراء و نظرات مختلف و متفاوت گرفتار آمده است گرچه حقیقت ماهوی این بحث وحدت ویکسان نگری و یکسان بودگی هستی است ولی چون ناظران و متفکران متفاوتی به بحث در مورد آن پرداختند هویت واحد خود را وا می‌نهد و گرفتار تعداد آرا و نظرات می‌شود . قبل از ذکر آراء و نظرات مختلف در این بحث ذکرنکته ای ضرورت داردوآن اینکه بحث وحدت وجود آنگاه محمل طرح می یابد که با دو یا سه مفهوم و یا به عبارتی با کثرت در هستی روبه‌رو باشیم. @falsafeh_nazari ⬅️واصولاً اگر این چندگانگی( همان چندگانگی صوری به تعبیر عرفا) نباشد این بحث مجال طرح نمی‌یابد قلمروی منطقی بحث وحدت وجود آن است که بخواهد با فرض وجود کثرت( که فلاسفه آن را واقعی می انگارند) از وحدت سخن بگوید و اگر در جهان با این کثرت ظاهر روبه‌رو نباشیم و هرچه هست در ظاهر و باطن واحد بوده و واحد نمایانده شود،آنگاه بحث وحدت وجود جایگاهی برای طرح و بحث ندارد بنابراین توجه به این نکته ضروری است که بستر طبیعی طرح بحث وحدت وجود رویت عینی کثرت توسط ناظران از یک‌سو و سعی و تلاش برخی صوفیان و عارفان برای اثبات وحدت باطنی و ظاهری جهان از دیگر سو است . ⬅️حال بافرض این معنا که جهان به نظرِعقلِ ظاهر،متکثرودرنظر رویت باطن،واحداست رویکردهای کلی بحث وحدت وجود عبارت اند از: 💠ادامه دارد.... ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 @falsafeh_nazari
🔴علم ارزش ذاتی دارد ♨️ . ⬅️شهید مطهری در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم گفته اند "علم ارزش ذاتی دارد." ⬅️این به چه معناست؟! ⬅️موقعی که صدایی می‌آید انسان سریع حساس می‌شود که چه بود؛ این طبیعت بشر است. 💠حرف شهید مطهری این است که یک سری نکته ها هست که این ها جزو صف اول امور فطری است. یکی مقوله دانایی است. ⬅️«برای ...» ندارد! شما یک صدایی می آید یک چیز عجیبی می بینید، اول نمی‌نشینید بگویید برای چه من صدا را دنبال بکنم، برای ندارد. طبیعت انسان کنجکاوی است. طبیعت انسان سر در آوردن است. 💠این یک عطش فطری است، یعنی ساخت شما بر اساس این است. چرایی آن در حوزه انسان شناسی و پیوند با هستی شناسی بحث می‌شود، ولی شهید مطهری نمی‌خواهد وارد این بحث بشود. می‌تواند در این فضا وارد بشود و باید هم وارد بشود، ولی الان این را نمی‌خواهد بگوید. 💠گرایش به علم مثل گرایش به موسیقی گوش کردن است، وقتی موسیقی ای شنید، موسیقی را گوش می‌کند و کیف می‌کند، اینکه من برای چه گوش می‌کنم، ندارد. می‌تواند بگوید ولی طبع او نگاه ابزاری ندارد. ⬅️اگر گفته شود انسان فطرتا دنبال این است که کفش بپوشد! انصافا اینطوری نیست، پس می‌پرسی چرا باید کفش بپوشم؟ قبلاً توجیهی برای آن آماده کرده ای. این کلاً با «برای ...» پذیرفته می شود. یک مشت امور هستند که کلا «برای ...» بر می‌دارند، نمی‌توانی آن در ذات انسان ببری. ولی دانش انصافا اینطوری نیست. دانش در ساخت بشر است. ⬅️موسیقی یا زیبایی شناسی، کشش به زیبایی در ساخت بشر است و موارد دیگری که بحث است که فطریات اصلی چیست. 💠این سخنی در باب کل معرفت بود. معرفت را یک مقدار چگالش بکنیم می شود دانش. شما که گزارش های ساده را مشتری بودی، این گزاره های چکش خورده ـ دانش ـ را هم مشتری هستی؟ بله هستم، چون مطلق معرفت مورد کشش و عطش من است. اگر گفته می‌شود «دانش برای دانش» به این معنا است که ابتدائا دانش برای چیزی، خواسته بشر نیست. ♻️ ... . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
⬅️آموزش فلسفه در کانال فلسفه نظری. 💢 . ♻️برای خواندن مطالب به ما بپیوندید: ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴بدعت های کتاب(سیر حکمت دراروپا) ✅محمد علی فروغی کیست؟ @falsafeh_nazari محمد علی فروغی در سال 1254ش به دنیا آمد و پس از مرگ پدر به " ذکاءالملک" ملقب شد به گفته مهدی بامداد، جد اعلای این خانواده از (یهودیان بغداد) بود که برای تجارت به ایران آمد و در اصفهان سکنی گرفت و مسلمان شد. پدر فروغی، محمد حسین ذکاءالملک متخلص به فروغی، از معاریف فرهنگی زمان خود به شمار می رفت. او تحت تأثیر میرزا ملکم خان از پیشکسوتان ترویج فرهنگ غربی و فراماسونی در ایران شد. میرزا محمد علی در چنین مکتبی تربیت شد و به نوبه خود به یکی از برجسته ترین متفکرین غربگرا و بزرگ (فراماسون) ایران بدل گردید. فروغی فردی دانشمند و با استعداد و بسیار پرکار و از نظر ظاهری با وقار بود و به دلیل همین ویژگی ها به مغز متفکر فراماسونری ایران بدل گردید و نام واندیشه او بر فرهنگ رسمی دوران پهلوی- از دبستان تا دانشگاه- سایه افکنده بود. @falsafeh_nazari فروغی در به قدرت رسیدن رضا خان و تأسیس سلسه پهلوی نقش اساسی داشت. مورخ معاصر، حسین مکی می نویسد: «فروغی از بدو پیداش رضا خان یا از جهت هوش فطری و یا از لحاظ آگاهی از سیاست انگلستان در مورد"تمرکز حکومت و قدرت"و ایجاد دیکتاتوری همواره او را تقویت می کرد، و در بسیاری بازی های سیاسی مبتکر و در حقیقت یکی از تعزیه گردان های اصلی بود». ⬅️فروغی در سه مقطع حساس حیات سلسلۀ پهلوی نقش اصلی داشت: 1⃣ او نخستین رئیس الوزرای رضا خان بود که"شنل آبی"سلطنت را در مراسم تاجگذاری بر دوش او استوار ساخت. سپس در سال های1312-1314که رضا خان مأموریت یافت تا مهلک ترین ضربات را بر فرهنگ ملی ایران وارد سازد، و برنامه هدم حاکمیت فرهنگی مذهب و اسلام زدایی را با خشونت و سبعیُت به اجرا در آورد، باز فروغی نخست وزیر بود. 📛نطق فروغی در مراسم تاجگذاری رضا خان، تمامی عناصرشووینیسم شاهنشاهی وباستان گرایی ونژادپرستی وتوجه به هخامنشیان را،که بعدها توسط پیروان وشاگردان فروغی پرداخت شد، در بر داشت. او در نطق خود رضاخان میرپنج راپادشاهی پاک زاد و ایران نژادو وارث تاج و تخت کیان و ناجی ایران و احیاءگر شاهنشاهی باستان خوان فروغی خطاب به رضا میرپنج اورا شاه شاهان و وارث تاج و تخت کیان و جانشین کوروش و داریوش و نوشیروان خواند. @falsafeh_nazari ⬅️ انتخاب نام پهلوی نیز ابتکار فروغی بود و پهلوی هایی مجبور به تغییر نام خود شدند تا رضاخان در نام نیز یگانه و بی همتا بماند. 2⃣و فروغی آخرین رئیس الوزرای رضا خان بود که در لحظات ترس و دلهرۀ"دیکتاتور"به فریاد او رسید وبه خاطر خدمات بزرگش بقای سلطنت را در خاندان او تضمین کرد، 3⃣ و بالاخره به عنوان نخستین نخست وزیر پهلوی دوم، تاج شاهی را بر فرق محمدرضا نهاد ⬅️«فروغی» برای نخستین بار به همراه «وثوق‌الدوله» (میرزا حسن خان) و «دبیرالملک» (میرزا محمدحسن خان بدر) قانون اساسی و سایر اسناد بنیادی فراماسونری را به فرمان «لژ بیداری ایران» از فرانسه به فارسی ترجمه کرد و واژه‌ی«فراماسونری» و معادل‌های فارسی آن، چون «جمعیت رفیقان» و «فتیان» را در واژگان فارسی جا انداخت. فروغی و فرهنگ معاصر ایران فروغی حلقۀ واسطۀ نسل کهن فراماسون های عهد قاجار(ملکم ها و مشیرالدوله ها) با فراماسون های نسل بعد بود. او در حلقه ای از متفکران و برجستگان فراماسونری ایران(حسن پیرنیا،تقی زاده، محمود جم ، علی منصور، ابراهیم حکیم الملک و...) روح فراماسونری را، از طریق اهرم حکومت و سیاست، در کالبد فرهنگ جدید ایران، که در دوران پهلوی شکل گرفت، دمید. فروغی در سال هایی که به ظاهر خانه نشین شده بود، به جذب استعدادهای علمی و فرهنگی پرداخت و با کمک های بی دریغ مادی و سیاسی خود آن ها را مورد حمایت قرار داد و بدینسان بر مشاهیر فرهنگی زمان خود نفوذ معنوی چشمگیر یافت. @falsafeh_nazari بیهوده نیست که مجتبی مینوی در رثای سی سالگی در گذشت فروغی می گوید: «تمام دورۀ درس خواندن و نشو و نمای ما با تألیفات فروغی ها و اسم خاندان فروغی به هم پیچیده است». . ➖➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 @falsafeh_nazari
🔴ماهیت وچیستی «مدرنیته» modernity ⬅️مدرنیته یک عهد،یک عالم،یک افق تاریخی-فرهنگی؛یک دوران تاریخی،ویک رویکرد نسبت به مقولات اساسی فرهنگی ،تاریخی، فلسفی ،اقتصادی، سیاسی، هنری و....است مدرنیته دورانی تاریخی است که پس ازقرون وسطی ظهورکرده وماهیتأبادوران باستان وسدهای میانه فرق دارد ویژگیهای مدرنیته رامیتوان اینطور فهرست کرد: ۱-اومانیسم وبشرانگاری به عنوان اصلی ترین ویژگی روح عصرمدرن ۲-تأکیدوتکیه بر عقل جزوی نفسانیت مداراستیلا جو(عقل مدرن) ۳-اعتقاد به نظریه سیر خطی پیشرفت تاریخ(اندیشه ترقی)- ۴-اعتقادبه(ساینتیسم)یااصالت علوم جدیدکه مبتنی برروش شناسی آزمایشگاهی ومعرفت شناسی حسی تجربی هستند ۵-جداکردن اخلاق ازتاروپود عالم یابه تعبیری اعتقاد به جدایی(هست)از(باید) ۶-ظهوروحاکمیت تکنولوژی مدرن وتکنو کراسی ۷-سکولاریسم ۸-شکل گیری وسیطره بوروکراسی پیچیده مدرن ۹-نیهیلیسم یانیست انگاری به عنوان صفت ذات مدرنیته ۱۰-اعتقادبه قانون گذاری توسط عقل بشری وحق حاکمیت خودبنیادبشر(دموکراسی) ۱۱-سرمایه سالاری(کاپیتالیسم) مدرنیته موجب رواج: نسبی انگاری درقلمرو اخلاق ومعرفت شناسی ونیز شیوع شکاکیت،ظاهربینی وسطحی گرایی،ماده گرایی وصورمختلف ماتریالیسم وشیوع ابتذال وانحطاط درروابط مابین آدمیان به ویژه روابط زن ومرد وغلبه ازخودبیگانگی وشیئی شدگی روابط انسانی ونگرش کالایی-بازاری به آدمیان می گردد. مدرنیته ذاتأغیر دینی وبلکه دین ستیزاست؛زیرادرجوهرمدرنیته انکار(خدامداری)واثبات(بشرمداری نفسانی)نهفته است. ⬅️بامدرنیته نسبت میان آدمی وهدایت وحیانی دینی قطع می گرددوبشر خودراچونان موجودی خودبنیادومستقل وناسوتی ونفس مدارمی بیندوعالم رانیز یکسره براین مبناتعریف میکند درذات مدرنیته اعراض ازحق،دین،وحی وشرایع الهی نهفته است زیرا درتفکرمدرن اومانیسم حاکم است. وبشرخودرادرآینه حق می بیندو وجودوحقیقت خویش راباخودبنیادی ونفسانیت ووجه ناسوتی تعریف میکند. مدرنیته یک عهد وعالم است که درهیأت یک تفکرظاهر گردیده است وبرپایه این تفکرتمدنی را بناکرده است. ⬅️تکنولوژی،دموکراسی،مناسبات ازخودبیگانه وکالایی آدمیان بایکدیگر،کاپیتالیسم،ظهورطبقات اجتماعی وتضادها وپیوندهای میان آنها،تعلیم وتربیت جدیدونظام حقوقی مدرن که مبتنی برمفهوم حقوق بشروآزادی های نفسانی است،همگی شؤون تمدن مدرن هستندومحصول آن به شمارمی آیند. شاید بتوان تعریف (مارشال برمن)نویسنده کتاب (تجربه مدرنیته)رااز(مدرنیسم)یکی از دقیق ترین تعاریف دانست (برمن)معتقداست: (مدرن بودن یعنی زیستن دریک زندگی سرشارازمعماوتناقض؛مدرن بودن یعنی اسیرشدن درچنگ سازمانهای بورو کراتیک عظیمی که قادربه کنترل وغالبا قادربه تخریب همه اجتماعات وارزشها وجانهاهستند) ادامه دارد۰۰۰ 💠کانال 🌿فلسفه نظری🌿 @falsafeh_nazari
✅الهیات تاریخ فلسفه . . (شروع از غرب ویونان بوده است) این عبارت وکلمات مشابه آن،چیزی است که در کتب تاریخی تکرار شده، تاحدی که هیچکس از منتقدین فلسفه وحتی دانشجویان ومحققین این علم تردید ندارد که زادگاه فلسفه از و میباشد. این اعتقادبیش از آنکه حاصل تحقیقات تاریخی باشد،ابتنای بریک جهان بینی خاص و باور مرکزی دارد.وآن مساله عبارت است از تفسیر کلامی_مسیحی ازمساله ایمان وعقلانیت وهمچنین نگاه نژادپرستانه به فلسفه وتاریخ می‌باشد. (غرب زادگاه عقلانیت وشرق مبداایمان است) این سخن نزد متکلمان مدرسی مسیحی بیش ازآنکه ستایش ومدح غرب باشد، نگاهی مذموم به عقلانیت وتحقیری تاریخی نسبت به آنهاست.چه اینکه در کلام مسیحی مقوله ایمان درتباین ذاتی باهرگونه تفکرحصولی واستدلال عقلانی است. در تاریخ مسیحیت هرگزعقل حجیت ومرجعیت نداشت.حتی دراواخرقرون وسطا هم که عده‌ای معدودبه تاثیراز ابن‌رشد سخنانی به‌نفع مرجعیت عقل می‌گفتند تکفیر شدند و آراءشان مردوداعلام شد.لذا در طول تاریخ مسیحی همواره ایمان اصل بوده واگر هم فرقه‌هایی مانند برای عقل اعتباری قائل بودند ذیل ایمان ودرخدمت آن بوده. درتاریخ سه موضع اصلی دراین‌باره وجود داشته‌: ۱_موضع : که ایمان را فراتر از عقل و معارض آن می‌دانست. ۲_موضع :که ایمان رامقدم ولی غیرمعارض آن میدانست. ۳_موضع :که ایمان رامقدم ولی مؤید به عقل،وعقل راکنیز ایمان می‌دانست. درهر سه موضع،عقل هیچگاه حجت ومعیارباور مومنین نبوده. چنانچه متکلم هم عصرکانت واز جمله منتقدان جدی روشنگری باآنکه برفلسفه تسلط داشت ودرکتاب (گفتگوهای سقراطی) به مذاق اهل استدلال سخن گفته وازطلایه‌داران فلسفه مبتنی بر ایمان در آلمان بود بااین حساب اعتقاد داشت که ایمان نمی‌تواندصورت عقلانی داشته باشد لذاهمواره با برخی اسرار همراه است.واساسا ایمان بدون چنین اسرار غیرعقلانی قابل تصور نیست.او درمواجهه باجریانی که سعی درعقلانی کردن مسیحیت داشتند،عمل آنهارا احمقانه توصیف میکرد.مواضعی شبیه به این حتی پس ازقرون وسطی وبااوج گیری جریان عقل‌گرا در غرب ودرمتن آئین مسیحیت وجود داشته. ازاین رو به سبب تاثیرالهیات مسیحیت، که عقل را رهزن ایمان ومعارض اهل تقوا میدانستند،درتاریخ غرب به نحوارتکازی هرگونه تفکرحصولی وازجمله فلسفه،رقیب ایمان ودر نزاع با ادراکات حضوری تلقی میشد.چنانچه درمقدمه نقداول،هدف فلسفه نقادی را محدودسازی عقل به نفع ایمان میداند. بنابراین لازمه تحقق فرهنگ دینی، معارضت باعقلانیت ونفی ساختار تحصلی_استدلالی وفلسفه ورزی میباشد.مضاف آنکه باظهور مدرنیته وگسترش عقلانیت اتونوم وخودبنیاد، این معارضت افزایش یافت به نحوی که عقل خارق حجب ظلمانی دین ومُخرِج انسان از ظلمات جهل میباشد. براین اساس از نگاه مورخین مدرن، انسان یادروضعیت عقل است ویادر پایگاه ایمان. مومن متفکر وفلسفه دینی، از جمله پارادوکسهای معرفتی است که به اعتقاد کانت براثر فراروی عقل از نقادی خویش رخ میدهد. لذا درطول تاریخ انسان یادر وضعیت دینی بوده، که دراینصورت فلسفه نداشته، ویا در حالت توجه به عقل وفلسفه بوده که دراین حالت از قیود ایمان رهایی داشته. البته چنین نگاه مسیحی به دومقوله ایمان وعقل وبالتبع دین وفلسفه، درنگرش برخی از اندیشمندان معاصر ایران وجهان اسلام هم تاثیر گذاشته.چنانچه عصر امت واحده را مبدا ایمانی تاریخی میدانند، که درآن انسان با ساحت معنوی عالم انس حضوری داشته واز هرگونه خردورزی استدلالی وحتی تفکر حصولی احتراز داشته وبا فراموشی عهد الست وغفلت از ساحت حضوری به عقلانیت حصولی وتفکرساختاری ارتسامی تنزل یافته واز بدحادثه به فلسفه ورزی دچار شده. لذا متافیزیک حاصل غفلت انسان از ساحت معنوی عالم است. باآنکه در اسلام معارضتی بین عقل وایمان نیست وبر عقلانیت وحتی حجیت عقل حصولی ارتسامی تاکید شده وحتی در سنت اهل بیت(ع)امامان شیعه به بحث حصولی وبرهانی بامخالفین خود وارباب سایر مذاهب میپرداختند وشاگردان آنها باتشویق حضرات معصومین(ع) باتاسی به عقل به خردورزی استدلالی وکشف وضبط حقایق مبادرت می‌ورزیدند، اما این افراد وجریانها با بی‌توجهی به تراث اسلامی، وتحت تاثیر تاریخ نگاری مدرن، عقلانیت حصولی ومفهومی وفلسفه را تنزل ایمان وغفلت از وجود ونسیان حضور میدانند، وآنچه از کلام مدرسی مسیحیان برآمده را به نام معرفت دینی وعرفان وحکمت اُنسی مینامند. ➖➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari