🔸 گرچه انیمیشن #روح درحدیک شاهکارسینمایی نیستاما جالبوتماشایی است.بررسی وارزیابی فنی این فیلم به عهده دوستانی که تخصصشان نقدفیلم میباشداما نکته حائز اهمیت نوع نگاه به رابطه #نفس و #بدن دراین فیلم و البته سایرمحصولات سینمایی وهنری وحتی فلسفی غرب است.شناخت نفس ازجمله مسائل پرمناقشه #فلسفه میباشد.نگاه مشهور مبتنی بر تفسیر #مشائی از چیستی روح ونفس ورابطه آن بابدن است.اینکه نفس وجسم دو امرمتباین میباشندکهدراین دنیا مجاور یکدیگرقرار گرفته وحیات فردی انسان را رقم میزنند.بنابر این نگاه نفس وبدن دومقوله ازهم جدابوده که هیچ سنخیتی ندارند.گویی انسان مرکب از دوجزء متباین است یکی نفس مجرد ودیگر بدن جسمانی عنصری،که با ریسمانی بهیکدیگر گره خوردهاند.تفسیر مشائی از روح ونفس توسط #ابن_رشد به حوزه فلسفی غرب وارد شد.نگاه فوق درطول تاریخ متاخر قرون وسطی وحتی عصر مدرن برفلسفه وکلام غرب حاکم بود.حتی درهنردینی غرب ثنویت ودوگانگی نفس وجسم برقراراست ودر عصرمدرن این نگاه مشائی توسط #دکارت خوانشی #اومانیستی یافت و او تباین نفس وجسم رابه ثنویت #سوژه و #ابژه تبدیل کرد.به عبارتی غرب هیچگاه نتوانست ازتفسیرمشائی_اومانیستی نفس وبدن فراتر رود وآنرابه نحو واحدتفسیرکند.اما حکمایمسلمان ازاین نگاه فراتر رفته و #صدرالمتالهین تفسیری دیگر ازاین مساله ارائه کرد.به اعتقاد #صدرا نفس وبدن ارتباطیوثیق دارند، چنانچه گویا یک چیز میباشند.او دوگانه نفس وبدن رانمیپذیرد بلکه به اعتقاد وی نفس وجسم یک چیزهستند،نفس صورت رقیقشده بدن،وبدن حالت غلیظشده نفس میباشد.لذا انسان ترکیبی از دوجوهرغیرهمجنس نمیباشد.انسان یک حقیقت واحداست، ساحتی ازاو مجردومرتبه دیگرش جسمانیاست.منتهی بهاشتباه این دوساحت رادومقوله استقلالی درنظرمیگیریم وبه ثنویت نفس وبدن قائل میشویم.به سبب این تفسیروحدانی ازحقیقت انسان، ثنویت دکارتی مجال ظهوردرحکمت اسلامی رانیافت.
.
الغرض آنکه انیمیشن #روح تکرار نگاه مشائی به رابطه نفس وبدن آنهم باروکشی #اومانیستی میباشد.درتمام آثار هنری غرب این نگاه درحال تکرار است.پرسشی که مطرح میشودایناست که آیا #سینمامیتواند بانگاه #صدرایی به نفس وبدن #فیلم بسازد؟؟گرچه نگاه فوق درشعروادبیات عرفانی ما وجود دارد ودر#نگارگری و#تذهیب باحذف #پرسپکتیو وابعادجسمانی سعی برفراروی ازدوگانه مشائی شده و هنرمندانی مثل استاد #فرشچیان باتکیه براین نگاه آثار بینظیری راخلق کردهاند، اما آیاسینماقابلیت این رادارد که باتفسیرصدرایی تولیداتی داشته باشد؟؟
#محسن_بهرامی
➖➖➖➖➖➖
@falsafeh_nazari
⬅️ #غرب هیچگاه نتوانست از نگاه #مشائی وتفسیر #ابن_رشدی از رابطه #نفس و #بدن فراتر رود. درعصر #مدرن همان نگاه مبنای تفسیر #دکارت از ثنویت #سوژه و #ابژه شد.غرب هرگاه درصدد توضیح چیستی روح ونفس وبدن برآمده همان نگاه مشائی باروکشی #اومانیستی را تکرار کرده.
حال آنکه حکمای مسلمان ازاین تفسیرفراتر رفته ودرنگاه #صدرایی نفس وبدن یک چیز تلقی میشوند.
گرچه نگاه صدرایی به چیستی روح ونفس درهنر #نگارگری و #تذهیب وشعروادبیات ما سیطره یافت، اما آیا #سینما قابلیت ساخت آثاری بااین نگاه را دارد؟؟؟
@falsafeh_nazari
✅بیانچندنکتهدرباره فلسفه #کانت
۳_به نظر کانت ادراک حسیدلالت برذات وجوهرمستقل خارجی ندارد،بلکه این دریافتتجربی باعث میشود که مقولات موجود درذهن(شرایط یا #مقولات_استعلایی ) فعال شوند وبه ادراکات حسی معنا داده وآنها رابه مثابه شیء مستقل وهویتی متعین درآورند. بنابراین #ذهن انسان دارای قالبهای ذاتی است که به ماده مبهم وبیمعنای حسی،صورت میدهندوآنهارامعنادارمیکنند.پس شناخت انسان درچارچوب قالبهای ذهنی اوست.کانت صورت حسی که ازخارج دریافت شده را #نومن مینامد.وقتی ذهن با قالبها ومقولات ذاتی خود(مقولات استعلایی)به این دریافتهارنگ زمان ومکان وجوهروعرض وکم وکیف و..الخ میدهد آن ادراک مبهم وتاریک، مشخص ومتعین شده ومعنامییابد کانت این امور را #پدیدار یا #فنومن مینامد.بنابراین آنچه متعلق ادراک وآگاهی بشراست فنومن میباشد.یعنی انسان اشیاءخارجی را آنگونه که هستند دریافت نمیکند.بلکه تا ذهن مقولات وقالبهای خود رابرآنها تحمیل نکند ورنگ زمان ومکان به آن دریافتها ندهد قادربه شناختشان نیست. بنابراین مقولاتعشر منطقی،علیّت،مکان وزمان،هیچکدام امورخارجی نیستند،بلکه چارچوب ذاتی ذهنمیباشند.طبیعت وعالمی که انسان آنرامیشناسد ودرعلوم پیرامونش تحقیق میکند توسط ذهن بشرایجادشده اند.نه آنکه درخارج ازذهن چیزی نیست،عالم خارجی وجود دارد ولی اگراین اشیاءخارجی درچارچوب مقولات ذاتی ذهن وزمانمندی ومکانداری قرارنگیرند ورنگ آنهارانپذیرند شناخت محقق نمیشود.وحقیقتموجودات ظهورپیدانمیکند.به عبارتی انساناست که به عالم وطبیعت فعلیت میبخشد.آنهارابه نحوجوهریت یاعرضیت میفهمد،رنگ علت ومعلول بدانهامیدهد،برایشان زمانی وضعکرده ومکانی ایجادمیکند.
.
۴_ #مقولات_ماتقدم_تالیفی که #استعلایی میباشند(ذاتی ذهن بوده واز طریق تجربه بدست نیامدهاند)وبه مثابه قالبهای هستندکه سبب ظهور موجودات برای انسان میشوند،وذهن درچارچوب آنهابه شناخت نائل می آید دارای یک زمینه وحدت بخش میباشندکه همگی درآن محقق شدهاند وآن امر عبارت است ذهن ونفسِ فعال و واهب الصور بشر که جوهریت ومعنا رابه موجودات افاضه میکند وآنهارا صورت وفعلیت میبخشد.کانت از این مساله به #سوژه(subject)تعبیر میکند.
سوژه نزد کانت امرماهوی نیست که بتوان تعریفش کرد.سوژه چیزی است که اگرنباشد هیچچیزمعنانمیابد.یک منظروچشم انداز بشری است.به عبارتی افق ظهور اشیاء است.قالبهای استعلایی ادراک،همگی درظرف سوژه تحقق میابند.سوژه مجمع وحدانی جمیع #مقولات_فاهمه است که امکان آگاهی وظهوراشیاء ومعناداری آنها رافراهم میکند.ازنظر کانت سوژه فردوشخص معینی نیست.بلکه نحوه وجود انسانیت است.شناخت موکول به سوژه میباشد.سوژه نسبتی است که انسان بین خود وموجودات خارجی برقرار میکند که براثرآن حقیقت موجودات،تحت چارچوب مقولات، برای انسان ظاهر میشود.پس سوژه بنیاد #آنتولوژی شناخت است یعنی شناخت بر بنیاد انتولوژی سوژه استواراست.کانت نمیگوید هیچ چیز درخارج وجود ندارد بلکه میگوید اگر شرایط استعلایی سوژه نباشد مانمیتوانیم چیزی را بفهمیم وبدانیم.
#محسن_بهرامی
➖➖➖➖➖➖➖➖
فلسفه نظری
@falsafeh_nazari
با #کانت، انسان از فردجستجوگر حقیقت، به #سوژه ایجادکننده حقیقت تبدیل شد. آن #حقیقت وکمالی که انسان درصدد یافتنش میباشد، خودش توسط #مقولات_ماتقدم_فاهمه ایجاد کرده، وشیئیتی فراتر از او نیست. #عقل انسان محدود است وامور رابرطبق قوانین وچارچوب خودش میفهمد.اصلا #نفس_الامر تا با #فاهمه انسان مواجهه نشده معنای مستقلی ندارد.بشر است که مکان وزمان را ایجاد میکند، علیت راوضع کرده وبه موجودات رنگ جوهر وعرض ومقولات عشر منطقی میدهد.نفس الامرباانسان ظاهر میشود.انسان به عنوان سوژه فعال و واهبالصور به طبیعت فعلیت میبخشد.
#محسن_بهرامی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
فلسفه نظری
@falsafeh_nazari
✅الهیات سکولاریسم
#سکولاریسم_مدرن دربنیانش متاثراز الهیات #گنوستیکی وثنوی است. بدین معناکه #سکولاریته درنهادش ارجاع به دوگانه: #امر_مقدس ونامقدس، روحانی وغیر روحانی، به عنوان دوحوزه مستقل متعارض دارد. واین مساله ریشه درالهیات ثنوی دارد.توضیح آنکه عالم هستی به دوحوزه مستقلِ متعارضِ مبدائیت نور ومبدائیت ظلمت، که یکی منشاء ایجاد امر روحانی ودیگری مصدر صدور امر غیرروحانی است تقسیم میشود.این دوگانه الهیاتی، تعارضی است که جمع واتحادشان غیرممکن است.زیرا برای امرمقدس ونامقدس، مابهازای مستقل فینفسه ماهوی، درنظرمیگیرند.یعنی کلیساومعبدونهادی که تکفل امور دینی را دارد، وهمچنین طبقه روحانی که متولی اجرای شعائرواحکام مذهبی هستند، ماهیتا روحانی ومقدس میباشند، درمقابل سایرنهادهای غیرمذهبی وطبقات غیر روحانی قرار دارند که غیرمقدس میباشند. پس مابادوحوزه مستقل ماهوی متعارض مواجه هستیم که هرکدام لوازم وعوارض خاص خویش رادارند، وتبدیل هرکدام به دیگری ناممکن میباشد زیرا مستلزم انقلاب درماهیت است فهومحالُ.
براین اساس جمع دومقام ملکوت وناسوت،دین ودنیا، در افق الهیات ثنوی وبالتبع #سکولاریسم_مدرن تقریبا ناممکن وممتنع است، یابایداهل آسمان باشی یااهل زمین.ماهیت #دین و#امر_قدسی ذاتا مغایر با هویت #سیاسی وامر انسانی است.چراکه دین عطف به ساحت ثابتات ازلی و احکام الهی است اماسیاست ذاتی سیال دارد زیرا مشیربه دنیابوده ونشاءدنیا، محکوم به تغییر وحرکت میباشد.البته این ثنویت در #انسان_شناسی مسیحی نیز وجود دارد، زیرا دوگانه #نفس و #جسم که جزء مبانی متافیزیکی #نفس_شناسی کلام مسیحی است آنچنان عمیق وجدی میباشد که فیلسوفان #مدرن همچون #دکارت و #مالبرانش در عصر نوزایی نتوانستند از این دوگانه فراتر رفته ودر دام دوگانه #سوژه و #ابژه قرارگرفته ونتوانستند بین آن دو جمع کنند. همچنین در ساختار #معرفت_شناسی مدرن ودرمساله #نومن و#فنومن ردپایی ثنویت مسیحی به چشم میخورد.
براین اساس مساله دین چون عطف به امرمقدس دارد، وماهیتا متعالی است، با مساله حاکمیت وسیاست که دلالت برامرنامقدس داشته وماهیتا دنیایی وغیرمتعالی است درتعارض میباشد وجمع آن دو محال وممتنع است.درصورت اقدام به این کار،دین وسیاست دچار فرافکنی شده، وامرنامتعارفی به نام #استبداد_دینی محقق میشود....که سبب خسران خلق وتباهی امور ملک وفساد دین وانهدام صلاح وسیاست و..هکذا میشود.
اما در الهیات توحیدی واسلامی، ملکوت حقیقت دنیا میباشد. وهرامر دنیایی ونامقدسی دربطن خودش به امرقدسی والهی منتهی میشود.زیرا حقیقت، یک کل واحد ذومراتب است.
هرمرتبهای باطن وحقیقت مرحله مادون است، وتمام مراتب مقدس والهی میباشند. امر نامقدس در جهانبینی اسلامی مابهازای خارجی وماهوی ندارد بلکه تنها درحیطه ذهن واراده انسان موضوعیت مییابد. به عبارت امرنامقدس بالتبع وجود موجودمختار(انسان) موضوعیت مییابد.الهیات #توحیدی و #اسلامی مستلزم #سکولاریسم نمیباشد. البته درطول تاریخ مسلمانان سکولار وجود داشته ودارند، اما وقوف در این تفکر، حاصل اندیشه اسلامی نیست، بلکه حاصل تاثیرگذاری ثنویت مندک در ارکان عالم #مدرن ویا اطوار اندیشه غیراسلامی میباشد.
در تفکر توحیدی همه چیز مقدس است زیرا حاصل فیض الهی وتجلی اسماء وصفات حقتعالی میباشند. امرنامقدس در فکر انسان تقرر دارد که نهایتا متعلق اراده قرار میگیرد. لذا امرغیرالهی، ماهیت مستقلی ندارد بلکه نحوه نیت ومتعلق اراده انسان میباشد.زمین، تنزل یافته آسمان ودنیا حاصل تجلی ملکوت است.
پس حقیقت #سیاست ، #ولایت است وباطن #حکومت واعمال قدرت و ولایت بر انسانها، #شریعت و اوامر الهی است. شریعت ودین تنزل ربوبیت تشریعی حق تعالی میباشد. وربوبیت او شامل حوزه فردی واجتماعی انسان میشود.
#محسن_بهرامی
➖➖➖➖➖➖➖➖
💠فلسفه نظری
@falsafeh_nazari
✅خروج از ذهن
در مقاله قبل گفتیم که #قیاس بیان تالیفی_مفهومی حرکت ذهن جهت نیل به واقعیت میباشد. اهمیت قیاس به وجودِ #حد_وسط است. اینکه با مجهولی برخورد میکنیم وسپس به فکرومطالعه وتحقیق پرداخته وآنگاه پاسخ را مییابیم به معنای یافتن حدوسط میباشد.
اماسوال اصلی این است که حدوسط چگونه حاصل شده؟؟ واز کجا بدست آمده؟ ذهن چگونه از جهل خارج میشود وحقیقت را مییابد؟؟
دراین باره به طور کلی سه نظریه وجود دارد:
اول_ #اشاعره به پیروان مکتب کلامی #ابوالحسن_اشعری اطلاق میشود.این گروه قائل به تقدم نقل(قرآن وحدیث)بر #عقل بودند. به اذعان آنها اراده الهی علت حقیقی واصلی وقوع تمام امور است. حتی افعال انسان همگی بلاواسطه تحت تاثیر علم واراده #خداوند میباشد.به نحوی که میتوان فاعل حقیقی همه امور راخدا دانست.اشعریون این مساله رادر عبارت(لاموثر فی الوجود الّا الله)بیان میکردند. براین اساس حدوسط را خداوند به نحو مستقیم در ذهن انسان قرار میدهد.به عبارتی مقدمتین قیاس ونتیجه،هیچ ارتباطی بایکدیگر ندارند واساسا ذهن هیچحرکت ارادی وبیواسطهای(فکر)جهت کشف معلوم انجام نمیدهد.بلکه خداوند مقدمتین واخذنتیجه رادر ذهن ماقرارداده.
البته تنهااشاعره نبودندکه سعی داشتندبا پاسخهای #کلامی وربط مستقیم اموربه خداوندسوالات #فلسفی وابهامات فکری را پاسخ دهند.در #غرب نیزگروهی از متفکران چنین روشی رابرگزیدند. #دکارت فیلسوف فرانسوی درپاسخ به این ابهام که چگونه به وجودطبیعت خارج یقین دارید؟ میگفت خداوندفریب نمیدهد،چون درکتاب مقدس به وجود جهان خارج اذعان شده پس خارج وجود دارد.همچنین #مالبرانش برای حل کردن شکاف بین #ابژه و #سوژه دکارتی واینکه نفس باآنکه جوهرمجرداست چطورمیتواندصورت طبیعت خارجی که جوهر جسمانی میباشد را اخذ کند؟نظریه رویتفیالله رابیان کرد و گفت ذهن درانطباع صورتعلمیه درواقع صورت اشیاءرادرعلم الهی میبیند.
دوم_ #معتزله گروهی دیگر از #متکلمان مسلمان بودندکه به تقدم عقل دربرابر نقل تاکید داشتند.معتزله برخلاف اشاعره تنهاخدارا فاعل امورنمیدانستند، بلکه به اراده انسان واینکه بشرمیتواند بیواسطه به انجام کارهابپردازدقائل بودند.ازاین روی معتزله کشف امرمجهول ویافتن حدوسط ورسیدن به واقعیت را نتیجه حرکت مستقیم وارادی خود ذهن میدانستند.مقدمتین قیاس علتِ به وجود آمدن نتیجه میباشند.از آنجا که ذهن درمعلومات وداشتههای خودحرکت میکند ومعلومات رادرکناریکدیگرقرار میدهد به کشف حدوسط ورفع جهل نائل میشود.
گرچه بیان معتزله درنگاه اول وجیهالنظر است اماانتقادات زیادی بدان وارد شد
#محسن_بهرامی
➖➖➖➖➖➖➖
💠فلسفه نظری
@falsafeh_nazari