eitaa logo
فلسفه نظری
2.4هزار دنبال‌کننده
529 عکس
83 ویدیو
142 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 گرچه انیمیشن درحدیک شاهکارسینمایی نیست‌اما جالب‌وتماشایی است.بررسی وارزیابی فنی این فیلم به عهده دوستانی که تخصصشان نقدفیلم می‌باشداما نکته حائز اهمیت نوع نگاه به رابطه و دراین فیلم و البته سایرمحصولات سینمایی وهنری وحتی فلسفی غرب است.شناخت نفس ازجمله مسائل پرمناقشه می‌باشد.نگاه مشهور مبتنی بر تفسیر از چیستی روح ونفس ورابطه آن بابدن است.اینکه نفس وجسم دو امرمتباین میباشندکه‌دراین دنیا مجاور یکدیگرقرار گرفته وحیات فردی انسان را رقم میزنند.بنابر این نگاه نفس وبدن دومقوله ازهم جدابوده که هیچ سنخیتی ندارند.گویی انسان مرکب از دوجزء متباین است یکی نفس مجرد ودیگر بدن جسمانی عنصری،که با ریسمانی به‌یکدیگر گره خورده‌اند.تفسیر مشائی از روح ونفس توسط به حوزه فلسفی غرب وارد شد.نگاه فوق درطول تاریخ متاخر قرون وسطی وحتی عصر مدرن برفلسفه وکلام غرب حاکم بود.حتی درهنردینی غرب ثنویت ودوگانگی نفس وجسم برقراراست ودر عصرمدرن این نگاه مشائی توسط خوانشی یافت و او تباین نفس وجسم رابه ثنویت و تبدیل کرد.به عبارتی غرب هیچگاه نتوانست ازتفسیرمشائی_اومانیستی نفس وبدن فراتر رود وآنرابه نحو واحدتفسیرکند.اما حکمای‌مسلمان ازاین نگاه فراتر رفته و تفسیری دیگر ازاین مساله ارائه کرد.به اعتقاد نفس وبدن ارتباطی‌‌وثیق دارند، چنانچه گویا یک چیز میباشند.او دوگانه نفس وبدن رانمیپذیرد بلکه به اعتقاد وی نفس وجسم یک چیزهستند،نفس صورت رقیق‌شده بدن‌،وبدن حالت غلیظ‌شده نفس می‌باشد.لذا انسان ترکیبی از دوجوهرغیرهمجنس نمی‌باشد.انسان یک حقیقت واحداست، ساحتی ازاو مجردومرتبه‌ دیگرش جسمانی‌است.منتهی به‌اشتباه این دوساحت رادومقوله استقلالی درنظرمیگیریم وبه ثنویت نفس وبدن قائل میشویم.به سبب‌ این تفسیروحدانی ازحقیقت انسان، ثنویت دکارتی مجال ظهوردرحکمت اسلامی رانیافت. . الغرض آنکه انیمیشن تکرار نگاه مشائی به رابطه نفس وبدن آنهم باروکشی میباشد.درتمام آثار هنری غرب این نگاه درحال تکرار است.پرسشی که مطرح میشوداین‌است که آیا بانگاه به نفس وبدن بسازد؟؟گرچه نگاه فوق درشعروادبیات عرفانی ما وجود دارد ودر و باحذف وابعادجسمانی سعی برفراروی ازدوگانه مشائی شده و هنرمندانی مثل استاد باتکیه براین نگاه آثار بی‌نظیری راخلق کرده‌اند، اما آیاسینماقابلیت این رادارد که باتفسیرصدرایی تولیداتی داشته باشد؟؟ ➖➖➖➖➖➖ @falsafeh_nazari
✅ فلسفه اسلامی_۲ 1_تفکر فلسفی یونان اندیش است.دغدغه فیلسوفان یونان، تفسیر وتبیین بُعد ماهوی موجودات میباشد. چنانچه وحالات آن یعنی رامصداق میدانست. و درصدد تبیین بود، عالمی که حقیقت راتشکیل میدهد.حکمای پیش از درتوضیح عالم که همان حقیقت موجودات است، امور ماهوی نظیر آب وآتش واعدادو...رابه عنوان ذکر میکردند. نخستین بار حقیقت خارجی رابه دوبُعد و تقسیم کردند. بدین معنا که حقیقت بسان دریایی است که سطح ظاهری آن همان بُعدماهوی موجودات و مساله به مثابه عمق این دریا میباشد. پس به زعم مسلمین،آنچه در یونان گفته شده تنها بیان بخش مختصری ازحقیقت است. درمقاله هفتم کتاب الهیات‌شفا به بیان احکام وجودمی‌پردازد.بنابراین فضای فکری متفاوت ازفلسفه یونان است.یکی به بیان احکام ماهیت میپردازد وحاصلش مباحثی چون و وماده وصورت است.ودیگری از احکام وجود ومسائلی چون تشکیک،وحدت وکثرت،نور و ظلمت،وحدت‌حقه،تجلیات وجود سخن میگوید.به همین دلیل به عنوان نماینده کامل فلسفه یونانی درعالم اسلام،فلسفه مشائی وابداعات بوعلی رابه شدت نقد میکند،زیرابه زعم او بوعلی ازمسیر ارسطو فاصله گرفته.بنابراین فلسفه اسلامی صرفاحاشیه‌ای برفلسفه یونان نیست وازحیث موضوعات واغراض وروش بافلسفه یونان تفاوت مبنایی دارد.گرچه جریان مشائی دربیان احکام ماهوی تابع اصول ارسطویی بودند والبته در الهیات مسیری متفاوت راطی کرده اما دربیان احکام ماهیات به میراث ارسطو وافلاطون اکتفا نکرده وباطرح احیای وپذیرفتن منبع کشف وشهود درفهم حقیقت مسیری جدید درفلسفه ایجادکردند.همچنین در باطرح تفسیری کاملا متفاوت ازاحکام ماهوی نسبت به آنچه در یونان مطرح بود ارائه شد. 2_قید اسلامی درعنوان فلسفه اسلامی افاده کننده تقدسی که مانع از نقدوانتقاد شودنمیباشد.قیداسلامی اشاره به مقام جمع آوری ومنبع ایده‌پردازی فیلسوف دارد.بدین معناکه فیلسوف در اندیشه خود ازفرهنگ اسلامی تاثیر پذیرفته وایده‌های راجهت تفکر اخذ کرده.حال درمقام داوری بایدببینیم اوتوانسته ایده خودرابه نحویک فراروایت کلان به نحو روشمندواستدلالی بیان کند یاخیر؟براین اساس مباحث انتقادی بسیاری دراین مقام شکل گرفته.لذا بامراجعه به متون اصلی فلسفه اسلامی در می‌یابید که اخذ برخی ایده‌ها از اسلام مانع ازشکل‌گیری فضای نقدوبررس بین حکمای مسلمان نشده است. ➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
✅ معبد فلسفه به اعتقاد عموم اندیشمندان هدف جمعیت از گردآوری دایره المعارف بزرگ‌ رسائل، ایجاد هماهنگی بین و بوده است.اما تلقی آنها از فلسفه مانند طريق چون نمیباشد. فلسفه بنظر اخوان صرفا شامل استدلال وقياس محض نمیباشد، بلکه آنرا با که ودیعه‌ای الهی است یکی می‌دانستند. وحکمت نیزمعرفتی است که از عالم ملکوت بر انسان نازل شده ومحدود به تفکر بشری نیست. فضای فکری اخوان نسبت به فلسفه را میتوان به نگاه نزدیک دانست. در نگاه چون و غایت فلسفه صرفا پرداختن به اختلافات وجدال‌های مدرسی نیست بلکه فلسفه بایدبا تهذیب نفس وتكامل اخلاقی توام باشد. اخوان از فلسفه‌ای که توام با قیل وقال بوده وازحکمت بی بهره برحذر بودند. چنانکه در پایان رساله حیوان شناسی در فصل منازعه بین حیوانات و انسان، طوطی انسان را چنین خطاب می کند: (واما در باره بالیدن شما به این که در بین شما فیلسوف منطقی یافت میشود بدانید که از آنان زائده‌ای بشما نرسد بلکه آنان شما را گمراه و بی ایمان خواهند ساخت، زیرا انسان را از راهی که خداوند تعیین کرده است منحرف می‌سازند و با آراء مختلف خود اثر مقررات دینی را از بین می‌برند.) به زعم جمعیت اخوان فلسفه توسط ادريس نبی(ع)آورده شده واساسا جزئی از مذهب ایشان بوده است لذا همانطور که برخی از اهالی حران که خود را پیرو جناب ادریس میدانند و نامیده میشوندفلسفه صرفا مباحث استدلالی اختلافی نیست بلکه توام با اعمال وعبادات اشراقی است. عبادات فلسفی اخوان ماهی سه بار در ابتداء و وسط وبین بیست وششم واخر هرماه انجام می‌گرفت. در شب اول افراد خطابه ای شخصی میخواندند ودر شب دوم متنی درباره عالم خلقت قرائت میشد که بایدزیر گنبد پرستاره آسمان ودرجهت ستاره قطبی انجام میشد. و درشب سوم سرودی فلسفی بنام «دعای افلاطون یامناجات ادریس» یا «زبور سری ارسطو» قرائت می‌شد و به این صورت دوره عبادات ماهانه خاتمه می‌یافت. علاوه براین شبهای عبادت، اخوان سه عید بزرگ فلسفی را در موقع ورود خورشید به برج حمل و سرطان و میزان نام برده و این ایام رابا اعیاد اسلامی عیدفطر و عيد اضحی وعید غدير ومن باب تمثيل مترادف بافصلهای بهار و تابستان و پائیز منطبق میساختند، لکن برای فصل زمستان یک روز در صومعه بجای عید مقرر کرده و آن روز را بیاد زمانی که اصحاب کهف در غار خوابیده بودند می گذرانیدند . این رابطه بین فلسفه واحکام عبادی چنین می‌رساند که اخوان بیشتر وارث مکتب هرمس وفيثاغوریان جدید بودند. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
🔻 معبد فلسفه به اعتقاد عموم اندیشمندان هدف جمعیت از گردآوری دایره المعارف بزرگ‌ رسائل، ایجاد هماهنگی بین و بوده است. اما تلقی آنها از فلسفه مانند طريق چون نمیباشد. فلسفه بنظر اخوان صرفا شامل استدلال وقياس محض نیست، بلکه آنرا با که ودیعه‌ای الهی است یکی می‌دانستند، و نیز معرفتی است که از عالم ملکوت بر انسان نازل شده تا افق نگاهش با علم اعلی گسترش یافته و جان وقلبش با نور آن اعتلا یابد. فضای فکری اخوان نسبت به فلسفه را میتوان به نگاه نزدیک دانست. در نگاه چون و غایت فلسفه صرفا پرداختن به اختلافات و جدال‌های مَدرَسی و ظاهری نیست، بلکه فلسفه از سنخ حکمت است و به نگاه و عمل انسان مرتبط میباشد، بدین معنا فلسفه باید باید با تهذیب نفس وتكامل اخلاقی توام باشد. اِخوان الصفا از فلسفه‌ای که توام با قیل وقال بوده و از حکمت بی بهره برحذر بودند. چنانکه در پایان رساله "حیوان شناسی" در فصل منازعه بین حیوانات و انسان، طوطی انسان را چنین خطاب می کند: (واما درباره بالیدن شما به این که در بین شما فیلسوف منطقی یافت میشود بدانید که از آنان زائده‌ای بشما نرسد بلکه آنان شما را گمراه و بی ایمان خواهند ساخت، زیرا انسان را از راهی که خداوند تعیین کرده است منحرف می‌سازند و با آراء مختلف خود اثر مقررات دینی را از بین می‌برند.) به زعم جمعیت اِخوان فلسفه توسط ادريس نبی(ع) آورده شده واساسا جزئی از مذهب ایشان بوده است، لذا همانطور که برخی از اهالی حران که خود را پیرو جناب ادریس میدانند و نامیده میشوند، فلسفه صرفا مباحث استدلالی اختلافی نیست بلکه توام با اعمال و عبادات اشراقی میباشد. عبادات فلسفی اخوان ماهی سه بار در ابتدا و وسط وبین بیست وششم واخر هرماه انجام می‌گرفت. در شب اول افراد خطابه ای شخصی میخواندند ودر شب دوم متنی درباره عالم خلقت قرائت میشد که باید زیر گنبد پرستاره آسمان و در جهت ستاره قطبی انجام میشد. و درشب سوم سرودی فلسفی بنام «دعای افلاطون یامناجات ادریس» یا «زبور سری ارسطو» قرائت می‌شد و به این صورت دوره عبادات ماهانه خاتمه می‌یافت. علاوه براین شبهای عبادت، اخوان سه عید بزرگ فلسفی را در موقع ورود خورشید به برج حَمَل و سرطان و میزان نام برده و این ایام را با اعیاد اسلامی عیدفطر و عيد اضحی و عید غدير و مِن باب تمثيل مترادف با فصلهای بهار و تابستان و پائیز منطبق میساختند، لکن برای فصل زمستان یک روز در صومعه بجای عید مقرر کرده و آن روز را بیاد زمانی که اصحاب کهف در غار خوابیده بودند می گذرانیدند . این رابطه بین فلسفه و احکام عبادی چنین می‌رساند که اِخوان بیشتر وارث مکتب هرمس وفيثاغوریان جدید بودند. ╰๛---๛---๛------------------ ⌜@falsafeh_nazari