eitaa logo
فلسفه نظری
2هزار دنبال‌کننده
430 عکس
71 ویدیو
52 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
در مبادی تصدیقی وهمچنین اهداف واغراض نهایی، و روش ومنهج تحقیقاتی به هیچ وجه وجود موثر عالم مجردات را برنمیتابد ویارای درک وتوضیحش راندارد. لذا استناد به علمی که بایک چشم مادی میخواهد به نبرد با بعد مجرد وملکوتی انسان برود در موضوع فوق کاملا بی‌وجه وبی دلیل است. علم مدرن باید ضعف خود را در توضیح روشمند ومشخص از تجربیات مرگ بپذیرد.علمی که باقاطیعت وجود حیث ملکوتی ومجرد انسان وعالم را نفی میکند هرگز نمیتواند به قضاوت پیرامون تجربیات انسانهای که به عالم مجردات برزخی رفته اند بپردازد. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
🔶 آنچه درباره محتوای برنامه مهم میباشد، توجه به بُعد مجرد وملکوتی انسان وعالم است. اما سنخ این توجه از نوع مباحث علمی فلسفی وکلامی چند استاد وفرهیخته حوزوی ودانشگاهی نیست.....بلکه از سنخ زندگی روزمره عوامانه است، انسانهای مختلف با سلایق متنوع به دیدار حقیقتی نائل شده اند. حقیقتی که در طول دوران جدید به وسیله فلسفه وعلوم مدرن همواره مورد رد وانکار قرار میگرفت. 🔻فلسفه نظری @falsafeh_nazari
🔶 نکته قابل توجه این است که افرادی عادی بدون پشتوانه علمی وفارغ از اهداف واغراض فلسفی_کلامی ازمشاهده چیزی حکایت میکنند که علم مدرن توضیحی جز انکار ویاموضعی جز سکوت درباره آن ندارند. اساسا درعالم مدرن یک چارچوب منسجم معرفتی جهت فهم هستی و نسبت عوالم مجرد ومادی وجایگاه انسان درآنها موجود نیست. تنها چارچوب معرفتی است که میتواند مشاهدات فوق را به نحو روشمند توضیح دهد. 🔻فلسفه نظری @falsafeh_nazari
🔻فلسفه نظری @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔻فلسفه نظری @falsafeh_nazari
✅ بسیاری از کاربران مجازی از تصویری که امروز توسط پیج منتشر شده تعجب کردند ودر مذمت رفتار مزورانه ایشان نوشتند وگفتند. اینکه ازیک طرف ادعای احیای معارف اسلامی و الهی داشته باشی، واز طرفی با یک صهیونیست ضداسلام که در راستای پروژه اسلام هراسی درجهان واسلام زدایی در منطقه وکشتن مسلمانان وتخریب ونابودی میراث اسلامی وسرمایه‌های مادی ومعنوی مسلمانان ازهیچ عملی کوتاهی نکرده در کمال آرامش سلفی بگیری واز انتشار رسمی آن ابای نداشته باشی..بسیار متناقض وآزار دهنده می‌باشد. اما من اعتقاد دارم بادرنظر گرفتن سوابق تاریخی ومجموعه رفتاری سیدحسین نصر، بروز این عمل از او، امرتعجب برانگیزی نیست. نصر قریب به پنجاه سال است که در جهت طرح وبسط اسلام آمریکایی در بین مسلمانان ومعرفی آن به جهانیان مشغول فعالیت است. ریاست دفتر فرح پهلوی وتئوری‌سازی انقلاب سفید واسلام سکولار درعصر پهلوی، به معنای تثبیت وبسط اسلام آمریکایی می‌باشد. به گفته خودش پدر او ازاعضای بلندمرتبه لژ فراماسونری بوده، وخود نصر در طول حکومت طاغوت، مشغول جذب نخبگان وعالمان برجسته اسلامی به مراکز دانشگاهی وعلمی مرتبط با دربار پهلوی بوده. یعنی به خط کردن طیفی ازطلاب ودانشجویان به جهت معرفی کردن اسلامِ فلسفی_عرفانی که مسئولیت اجتماعی سیاسی ندارد واز تحولات روز بی‌خبر است وسر در آخور مطالعات علمی دارد وچنانچه حکومت ضداسلام پهلوی بودجه تحقیقاتی آنها را تهیه کند، درکمال آرامش به همکاری خود وسکوتشان ادامه میدهند. بشرط آنکه با طیف دیگر عالمان وحوزویان که روحانیت انقلابی وسیاسی هستند پیوند نخورند وهمین اسلامِ دمِ دستی اخته شده توسط لژهای ماسونی را تئوریزه کنند. حقیقت آن است که با آغاز جبهه‌بندی وعرصه فعالیت مسلمانان واسلام خواهان دچار تغییر وتحول شد. یا با حرکت جهانی و ضداستکباری انقلاب اسلامی همراه هستید، یا در سایه هژمونی سلطه بسر میبرید. افرادی در سطح سیدحسین نصر قطعا جزءطیف خاکستری که التفاتی به دوطرف ندارند نمیباشند. طیف خاکستری برای افرادی است که هنوز پیام این آرایش جهانی به گوششان نرسیده. اینکه چهل سال ازاین انقلاب بگذرد ومنافع نظام سلطه به سبب ظهور اسلام سیاسی_انقلابی به خطر بیفتدو تو در قلب شیطان بزرگ، از اسلام واحیای حکمت خالده ونقدمدرنیته بگویی وبابودجه‌های قابل توجه کتابهاومقالاتی چاپ کنی و نظام صهیونیستی آمریکا از وجود تو احساس خطر نکند و کسی باتو کاری نداشته باشد....خود دلیل بر این است که خیلی وقته با ائمه کفر و سلطه عکس یادگاری گرفته‌ای...گرچه یکی از آنها امروز منتشر شد. 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
🖤إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ🖤 روح بلند استاداخلاق، حضرت آیت الله فاطمي نيا به ملكوت اعلي پيوست. 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
✅ درحقیقتِ استعاذه ظاهر آن است که در عبارت شریفه استعاذه (اعوذ بالله من الشیطان الرجیم) انسان از مطلق شرور وکلُ شیطان، به ربوبیت والوهیت حق‌تعالی التجاء می‌یابد. اما درنظر تحقیقی، استعاذه حقیقتی ذومراتب است که ادنی مرتبه آن در وعاء طبیعت وعلوی درجاتش در عالم فوق طبیعت محقق میباشد. ازآنجا که عالم طبیعت به نحوتدرجی به فعلیت میرسد، معیت ذاتی با نقص وضعف دارد.درواقع طورناسوت نقص روبه کمال است.از این رو عدم ملکات که همان شرور انفسی میباشند اختصاص به این وعاء دارد. لذا سالک دراین وادی از شر شیطان رجیم به الوهیت حق‌تعالی التجاء می‌یابد. واژه شیطان از مصدر «شطن» بمعنای دور شدن است.درلغت عرب شطنْ، به ریسمان طویل وهمچنین به اسبی که از صاحبش نافرمانی میکندگفته میشود. براین اساس وجه تسمیه شیطان، دوری از حق تعالی و سرکشی است، از همین رو شیطان اسم عامی است که برهر متمرد وسرکشی از جن وانس که بُعد وجودی از الوهیت باریتعالی دارد اطلاق میشود. البته یک مصداق این دوری وتمرد، جنی به نام ابلیس است که بر جناب آدم صفی‌الله سجده نکرد واز صفوف ملائکه طرد ورجم شد. علی وجهِ ما سَبَق، سالک در طور طبیعت ونشئه دنیا ازهر شیطانی که سبب استبعاد حضوری او ازساحت الوهی میشود استعاذه والتجاء میجوید. اما درمراتب علوی وجود واطوار ملکوتی هستی که نقص وشرور ذاتی فعلیت ندارد، مستعاذمنه انسان کلُ شیطان رجیم که مُبَعِد وجودی است نمیباشد.زیراشیطان در ارض ملکوت راه ندارد.امااین به معنای تعطیلی استعاذه نیست. زیرا‌ (يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ) لذا انسان علی کل حال بایدبه درگاه ربوبی التجاء والتصاق یابد. اما درنشئه فوق طبیعی مستعاذمنه سالک چیست؟ درآن وادی اسماء جلالیه حق‌تعالی مستعاذمنه واسماءجمالیه مستعاذبه میباشد.یعنی بشر از خدابه خوداو استعاذه میجویدوپناه میبرد. وقتی آیه آخرسوره علق بروجود مقدس رسول الله(ص) نازل شد..حضرت سجده فرمودندودر سجده به دعاعرض کردند: «أَعُوذُ بِعَفْوِكَ مِنْ عُقُوبَتِكَ وَ أَعُوذُ بِرِضَاكَ مِنْ سَخَطِكَ وَ أَعُوذُ بِرَحْمَتِكَ مِنْ نَقِمَتِكَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْكَ» (خدایا...براستى كه از عقوبت تو به گذشتت پناه مى‌برم، و از ناخشنودى به خشنودى‌ات،و از كيفر تو به رحمتت واز تو به توپناه مى‌جويم.) براین اساس استعاذه حدیَقِف ندارد. همین‌که انسان ازادنی مراتب هستی به درجات عالی التجاء می‌یابد، خود مصداق استعاذه میباشد.لذا گاهی مستعاذمنه، شرور وشیطان رجیم وگاهی اسماءجلالیه حق‌تعالی میباشد. 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
✅ انسان متعالیه درفضای طبیعت کلِ واحد جانداری است که نفسی مجرد وروحی ملکوتی بر آن حاکم است.گرچه ارسطو نفس افلاک را انطباعی وطبعی میدانست اما شیخ الرئیس نفسِ مدبرِ افلاک که وحدت بخش کثرات جسمانی عنصری است را ناطقه وروحانی قلمداد میکرد. این بدان معناست که زیست انسان در ضمن یک واحد جاندار به نام طبیعت که بهره‌مند از عقل است جریان دارد.به عبارتی جان داری عالم صغیر(انسان) در متن جانداری عالم کبیر(افلاک_طبیعت) ومتاثر از نفس ناطقه حاکم برطبیعت(نفس کل)میباشد. طبیعت به عنوان سومین طورِ ظهور وجود امکانی که شرح کامل تفصیلی فیض مقدس میباشد، ظاهر وباطنی دارد. ظاهر طبیعت هیئتِ جسمانی است که متشکل از عناصراربعه میباشد. و باطن آن موجودی مجرداست که فیض وجود و ماهیت را به موجودات افاضه میکند. عقل فعال واسطه افاظه حیات به نفوس ارضی(معدنیات،نبات،حیوان،انسان)میباشد، واو همان باطن قدسی ونشئه ملکوتی طبیعت میباشد. در نگاه انسان موجودی است بالقوه که تحققش در گروِ ارتباط با باطن طبیعت وعقل فعال میباشد. طلوع عقل سبب ظهور انسان میشود. و مشرق عقل با اتصالِ به شمسِ عقل فعال امکان پذیراست. به عبارتی ظهور انسان درصورت اتصال باطنی او با باطنِ طبیعت وعالم امکان پذیر است. مادام که بشر عقل فعال را مشاهده نکند در ساحت حیوانی بسرمیبرد. سفربه عالم عقول مفارق، لازمه تحقق عقلانیت است. در نگاه صدرا اتصال انسان با عقل فعال طی سه مرحله،ترتیب معدات، اشراق وفناء میسور است. تنظیم مقدمات قیاس واستدلال وحرکت فکر همگی معد وزمینه‌ساز ارتقاء نفس به عالم عقول است. چنانکه بشر حرکت ذاهبه وراجعه فکر را آغاز کند، درجریانِ اشراقات عقل فعال قرار میگیرد. اشراق، نوری است که برجان سالک می‌تابد و سبب ارتقاءوجودی او و سیر از ظاهربه باطن ملکوتی عالم میشود. آنگاه که براثر اشراق، ارتقاءوجودی یابیم، حقایق امور رااز دور به نحو غبارآلود درعقل فعال مشاهده میکنیم واین سبب ایجاد مفاهیم کلی میشود، اما چنانچه توجه وتذکر خویش رااز دست ندهیم این سیر ادامه یافته وتاجایی پیش میرود که به دیدار عقل فعال نائل میشویم، آنگاه حقایق رابه نحو جزیی دریافت میکنیم. براین اساس فعلیت عقل وظهور عقلانیت در صورت اتصال باطنی نفس انسان بانفس طبیعت وعقل فعال امکان است. واین اتصال وجودی بیگانه با حصولیات مفهومی نیست. انسانی که توصیف میکند، بادوبال حصولیات مفهومی واشراقیات حضوری تا آشیان فناء در حقایق عقل ملکوتی پرواز میکند. دراین نگاه انسان مستقل ودورافتاده از عالم نیست بلکه عینیت معنایی باعالم وطبیعت دارد. 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
🔻انسان متعالیه به بهانه زادروز وگرامیداشت حکیم بی‌آلایش شیرازی، صدرالمتالهین والحکماء صدرالدین محمد بن ابراهیم قوام متخلص به ملاصدرا(ره) @falsafeh_nazari
✅ حکمای خسروانی گروهی از یکتاپرستان ایران باستان که را سینه به سینه از جناب نبی گرفته بودند درواقع اولین وحکیمان جهان بوده‌اند. آنها را حکمای و آنها را یا حکمای مینامند. به اعتقاد حکیمان خسروانی اختلاف وتمایز میان موجودات به نحو تباینی واصیل نیست بلکه حقیقت عالم مانند یک طیف نور واحد ویکپارچه میباشد که البته دارای مراتب شدت وضعف است. هرمرتبه‌ای نسبت به مرتبه پائین‌تر (درقوس نزول) قوی ومقدم ونسبت به مرتبه بالاتر (در قوس صعود) ضعیف وموخر میباشد. وبین مراتب بالا وپائین رابطه اضافه اشراقیه برقرار است. در هزار بیت شاهنامه خود نخستین حکیم ایرانی را خوانده است. البته منظور از زردهشت اسم عامی است که برحکیمان اولیه اطلاق میشد ویک مصداقش حضرت میباشد. حکیمان زردهشتی با وحی در ارتباط بودند.البته نه به نحو تشریعی وخاص بلکه به نحو تکوینی وعام. لذا هم دارای نبوت به معنای عام وهم پادشاهی دنیایی بودند وچون سلاطین حکمت وحکومت بودند آنها را می‌نامیدند. این حکیمان عبارتند از: سان‌آجام_کیومرث_سیامک_هوشنگ_تهمورس_جمشید_فریدون_منوچهر_کیخسرو_ وشت سپنتمان_براهیم. این حکیمان وانبیاء الهی را به نام آذرهوشنگ و یا زردهشت خوانده‌اند زیرا زردشت به معنای عقل کل، روان ونفس کل است. 📌گروه دوم حکمای فهلوی بعد از یازده حکیم اول پدیدار گشتند. درباره آنها میگوید براثر ریاضات شاقّه وفناءکلی بعوالم غیبی دسترسی یافتند وعلوم خود را از لوح محفوظ میگرفتند. 📌گروه سوم حکمای فهلوی عبارتند از: شت ویسکر_شت ساسان پنجم_شت آذرکیوان و...که هرصدسال یک بار یک یاچندتن از آنان ظاهر میشدند.این حکماء یاانبیاء الهی تمام عمر بعبادت وریاضت مشغول بودند و بسبب کشف وشهود به حقیقت ولایت که همان نور نبوت حضرت خاتم المرسلین(ص) است راه یافتند وبه تعبیر سهروردی بادسترسی به بهمن‌امشاسفند یاعقل اول یا خردنخستین که همان نور نبوت رسول الله(ص) قادر برفع تاریکی وجهالت از مردم وهدایت آنها به نور و دیانت راستین زمان خود بودند. 📌گروه چهارم از حکمای فهلوی را پیرای‌وُخشور مینامیدند. بسیاری از سلاطین ایران باستان از همین گروه بودند.این گروه صاحب سلطنت دنیا واحکام دین بودند. این گروه به واسطه عقل‌دوم یا اردیبهشت‌امشاسفند بر اسرار ورموز جهان آگاه بودند ودارای مکاشفاتی بودند. این گروه خود را سایه‌خدا یاظل‌الله مینامیدند. 📌گروه پنجم را دستور‌دستوران میخوانند. حکیمان بزرگ وعلمای راسخی که دارای وزارت سلاطین بوده واز نسل انبیاء ایران ونسل نبی و راهبر و اداره کننده امت محسوب میشدند. این گروه نائب حق و راهنمای خلق بودند وبه واسطه عقل‌سوم یا شهریور‌ امشاسپند کسب نور میکردند برحقایق آگوه میشدند. 📌گروه ششم از حکمای خسروانی یا موبدموبدان یا هیربد مینامیدند. علمای مجتهد دراحکام که درهرشهر ودیاری متناسب بااحکام الهی برمردم حکومت میکردند. این گروه از نسل گروه پنجم بودند. مقام آنها انحصاری نبود وهرکس باتحصیل علم وریاضت میتوانست بمقام آنان رسد ودر ردیف میان امنای دولت و واسطه میان سلاطین و مردم قرار گیرند. این گروه بواسطه ارتباط با: اسفند ارمَزد( عقل چهارم) خرداد (عقل پنجم) مرداد امشاسفند (عقل ششم) بر حقایق وامور حسنه آگاه میشدند وبراثر تاثیر کلام خود در نفوس سلاطین وپادشاهان موثر واقع میشدند. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
✅ حضرت روح الله از مجلای مرآت انسان کامل، فیض مقدس صادر میشود و کثرات خلقی از مستَقَرِ خفی به نشئه حصول منتقل میشوند. انسان کامل نفس مدبر وجانِ جهان است. به واسطه حضور او اسم الله الاعظم وصفی ظاهر میشود، چه اینکه ولایت، حقیقت اعلای عالم است و وجود خلیفه‌اللهی انسان کامل مَثارِ بسط تجلیات اسمائی وصفاتی حق تعالی میباشد. سالک به حسبِ اتصال با حقیقت انسان کامل، مظهر ولایت ظلی میشود آنچه سالک در قوس صعود به قدمِ خرقِ نفس و اندکاک جبل انانیت طی میکند، فنای در شئون ولایی انسان کامل است. سالک به میزان اتصال وجودی با جانِ جهان، مدبر در آفاق و موثرِ در انفس میشود. طور ناسوت وعاءِ بسط کثرات خلقی وحجب ادباری است... و عصر مدرن عرصه به فعلیت رسیدن انانیت استکباری ناطقِ حیوان است... ...چه کسی به اندازه حضرت روح الله توانست در این عصر پراحتجاب موثر در نفوس و منقلب در امور واقع شود؟؟ حضرت روح الله نمونه ای از مرآت ظهور انوار انسان کامل است که نفحات نفسِ مهذبش محاسبات دنیای مدرن وعصر کفر را درهم ریخت.... اگر حضرت روح الله نبود، ماهیت امامت برای ما معقول بود ونه محسوس..... ➖➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
نفس مهذب حضرت روح الله بسبب اتصال با جانِ جهان، مرآت ظهور انوار انسان کامل قرار گرفت، ازاین روی موثرِ درنفوس ومنقلب در امور واقع شد....و اینچنین نظم ومحاسبات دنیای سکولار مدرن را درهم ریخت... رحمه الله علیه...نسأل الله أن يجعلك من الشهداء ويحشرك مع الأنبياء والصديقين 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
✅روح بُخاری قسمت اول انسان دارای دو بعد جسم ونفس میباشد.جسم دارای ابعادثلاث بوده وشاغل حیز(مکان‌داری) میباشد ونفس جوهرمجردی است که فاقدابعاد ومکان است. اما ارتباط این دوجوهر چگونه میباشد؟؟ یکی جوهر ذوابعادجسمانی ودیگری جوهر مجرد روحانی است. چگونه این دوحقیقت غیرمسانخ بایکدیگرارتباط دارند ودر ماهیت انسان اتحاد یافته‌اند؟؟ یکی از پاسخ‌های رایج در استناد به مساله طبی است. روح بخاری لطيف ترين جزء بدن جسمانی به شمار ميآيدو واسطه ميان نفس مجردوبدن مادی هست.روح بخاری همچون مركَبی است که حامل قوای نفسانی قرار ميگيرد ونفس از طریق روح بخاری به اعضای بدن دسترسی می‌يابد. در رساله (الادويةالقلبية) که کتابی درباره داروهای قلبی وشيوه‌های آرام بخش ونشاط‌آور قلب است، توضيحات مفصلی پيرامون روح بخاری ارائه داده است. اومیگوید: روح بخاری جسـم لطيفی است كه در همه اعضای بدن، نفوذ يافته وجریان دارد.اين جسم لطيف، از اخلاط موجود در بدن تشكيل میشود. جمع است و در تعريف اجمالی خلط ميتوان گفت: خلط جسم مرطوب و سيالی است كه از هضم غذا توليد ميشود و ميتواندجانشين اجزای تحليـل رفته بدن شـود. اخلاط در یك تقسيم بندی به چهار قسم خون، بلغم، صفرا، و سودا، تقسيم ميشود. زمانی که پس ازهضم غذا اخلاط تشکیل میشوند، از بخش لطيف آن که بخار برخواسته از اخلاط است روح بخاری ایجاد میشود واز بخش متكاثف وجرم‌دار اخلاط اعضای بدن ایجاد میشوند. به اعتقاد روح بخاری درقلب تولید میشود وپس از خروج ازقلب روانه اعضای بدن میشود و به آنها سرايت مييابد.و پس از استقرار در هر كدام ازاعضای بدن مزاجی خاص ومتناسب با همان عضو پيدا ميكند تا بتواند حامل قوه ای از نفس كه اختصاص به آن عضو دارد شود.بنابراين مثلاً آن بخش از روح بخاری كه به كبد ميرسد مزاجی مستعد برای قبول قوای مربوط به تغذيه و رشد پيدا می‌كند. دراین باره میگوید: ازآنجاكه روح بخاری لطيف‌ترين جسم است ودر بالاترين مراتب موجودات جسمانی قرار دارد، بيشترين نزدیکی ومناسبت را بانفس مجرد دارد.لذا نور اسفهبد(نفس)به واسطه روح بخاری بدن را از نور خود بهره‌مند ميكند. نکته بسیارمهم این است که به اعتقاد روح بخاری در مرتبه اعلای اعتدال قرار دارد و موجودات مثالی (کشف وشهودات ملکوتی)در آن ظهور می‌یابند. شارح بزرگ در توضیح این عبارت میگوید: روح بخاری هنگامی كه به مغز راه يافته و به تهی گاههای آن نفوذ ميكندمزاجش اعتدال يافته و ويژگی نورانيت برآن غلبه می‌يابد...درنتيجه چون در نهايت صفا و شفافيت و لطافت است شرايط برای ظهور اشباح مثالی، كه مجرد و غير مادی هستند، در آن فراهم ميشود. براین اساس روح بخاری موطن ظهور کشف وشهودات مثالی برای نفس است. این سخن بدان معناست که عامل اتصال ما به ساحت مجرد وملکوتی هستی، روح بخاری میباشد. جسمی لطیف که درآیینه آن حقایق شهودی ومکاشفات ملکوتی برای ما ظاهر میشوند. این روح بخاری توسط اخلاط تشکیل میشود واخلاط حاصل هضم غذا میباشند. یعنی آنچه که میخوریم به نحو مستقیم در اتصال مابه عرصه مجرد هستی وساحت ملکوتی وجود تاثیر دارد. اگر انسان تسلط بر بطن واکلمه واشربه داشته باشد، قسمت لطیف اخلاط که روح بخاری است صیقل یافته ونفس به بدون گره ومشکلی میتواند جسم را از نور خود بهره‌مند کند و درنهایت اتصال مابه عالم ملکوت را قوت می‌بخشد. ➖➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
✅ روح بخاری_۲ مانند ساير حكماء مساله وساطت ميان نفس و بدن را پذيرفته و بلكه اين مطلب را كه نفس ناطقه با واسطه روح بخاری در بدن تصرف ميكند آنقدرواضح و روشن ميداند كه آن را بی‌نياز از اثبات و اقامه برهان برمیشمارد. بر اين باور است كه روح بخارى جسم لطيف گرم و شفافی است كه از لطافت اخلاط اربعه دربدن حاصل میشود و سرچشمه آن تهيگاه جانب چپ قلب است و آن را روح حيوانى نيز مینامید. روح بخاری حامل همه قوای نفس انسانی و خليفه آن است.وبه واسط عروق و رگها در سراسر بدن منتشر شده است. لذا هر عضوی از اعضای بدن كه اين روح در آن سريان دارد زنده است و هر عضوی كه از اين روح بی‌بهره بماند خواهد مرد. نتيجه آنكه برهان فلسفی ما رابه اين مسئله رهنمون میکند كه وجود مرتبه‌ای جسمانی‌لطیف که بيشترين مناسبت را با تجرد داشته باشد جهت برقراری ارتباط ميان نفس‌و بدن ضرورت دارد. اساسا نفس فقط بـه جسمی ميتواند تعلق بگيرد که لطیف وبه دوراز تکاثف باشد و بيشترين مناسبت را در بين اجسام با عالم مجردات داشته باشد. مصداق چنين مرتبه‌ای ازجسم بر اساس علم طب قديم روح بخاری بوده و شايد بتوان درعلم جديد مصداق بهتری برای آن يافت. دكتر ابوالقاسم پاكدامن دانشيار و متخصص جراحی عمومی وجراحی قلب و عروق، ودكتر محمدرضا غفاری استاديار وجراح دندانپزشك، كه در ترجمه كتاب قانون ابن سینا، تهیه حواشی‌ها و پاورقی ها و مقايسه برخی از موارد با پزشكی مدرن را بر عهده داشته‌اند، روح بخاری مورد نظر ابن سینا را به صورت نوعی انرژی كه توسط عروق خونی حمل ميشود توضیح میدهند. شايدبتوان با اعتماد به يافته های علم پزشكی جديد‌ به جای روح بخاری كـه درطب قديم لطيف‌ترين بخش بدن پنداشته ميشد، امواج الكتريكی بسيار ضعيفی كه به صورت پيامهایی، در شبكه های عصبی منتشر و در همه اعضا و جوارح بدن ردو بدل ميشود را به عنوان آن بخش جسمانی از بدن كه در نهايت لطافت بوده و بيشترين مناسبت را با عالم تجرد دارد قرار داد. البته بايد توجه داشت كه اگر روزی دانشمندان به چيزی لطيف تر از امواج الكتريکی موجود در اعصاب بدن پی‌ببرند و نقش آن را درتدبير بدن و اعضاوجوارح آن تبيين كنند فيلسوف به راحتی همان امر جديد را واسطه ميان نفس و بدن معرفی میكند؛ زيرا برای فيلسوف، اين مساله اهمیتی ندارد كه مصداق واسطه نفس و بدن كدام است.آنچه برای وی اهميت دارد چيزی است كه برهان فلسفی اثبات كرده و غير قابل انكار است. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
🔻 تاکید بر وجود واسطه میان نفس وجسم است. این مساله فقط مربدط به حکمای پیش از صدرا نیست. زیرا براساس نگاه و دو جوهر متفاوت هستند که به وجود واسطه‌ای که این دو جوهر را به هم متصل کنند نیازمند میباشند. لذا دراین بین وجود روح بخاری قابل توجیه است. اما براساس مبانی صدرایی مساله روح بخاری نیز قابل اثباو وتوضیح میباشد. گرچه در نگاه صدرا دوگانگی تباینی وعمیق بین جسم ونفس مطرح نیست وهر دو در یک اتحاد وجودی بسر میبرند اما میتوان گفت که روح بخاری مرتبه ای از مراتب حقیقت ذومراتب انسان است که به مثابه برزخ میان تکاثف جسم و لطافت نفس میباشد. 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ سوالی که آغاز بسیاری از مباحث فلسفی بوده و میباشد... ادامه...👇 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari