eitaa logo
فلسفه نظری
2هزار دنبال‌کننده
430 عکس
71 ویدیو
52 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 لطیفه عرشیه ⬅️حضرت شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی در رساله ی شریفه ی « نقش الفصوص » در فص کلمه ی هودیه می‌فرمایند : 💠غایات الطرق کلها إلی الله و الله غایتها فکلها صراط مستقیم لکن تعبدنا الله بالطریق الموصل إلی سعادتنا خاصة و هو ما شرعه لنا . 💠 غایت و نهایت همه ی راه ها خداست و « الله » نهایت هر راهی است پس همه ی راه ها راه مستقیم است ولی خداوند ما را متعبد و مکلف نموده که فقط در راهی که ما را به سعادتمان می رساند گام برداریم و آن راه راهی است که توسط شرع برای ما ترسیم شده است . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴نمونه ای از استدلال های حکیمان متأله بر وجود ، ذهنی ⬅️معدومات ممكن و ممتنع نظير دريایی از جيوه يا شريک الباری و اجتماع نقيضين يا جزء لا يتجزی را با امتيازاتی كه دارند، تصور و ادراک می‌كنيم. 💠تميّز در معدوم محض، از آن جهت كه معدوم است، راه ندارد، در نتيجه تصورات و ادراكات ما، به گونه ای از وجود بهره مند هستند، و چون معدومات ممكن، بنا بر فرض و ممتنعات بنا بر برهان، وجود خارجی ندارند، پس در وعا و ظرف ديگری موجودند، و آن ظرف ديگر، ذهن است.   💠به صُغری استدلال چنين اعتراض شده است كه ادراک معدومات ممنوع است، زيرا علم صورتی است كه از معلوم نزد عالم حاصل می‌گردد و از معدوم، صورتی در ذهن حاصل نمی‌شود، زيرا صورت علمی به دليل اينكه حاکی است، بايد با حقيقت خارجی آن مطابق باشد، و حال آنكه معدوم، هيچ ذاتی در خارج ندارد.  💠پاسخ بر مبنای اهل تحقيق اين است كه معنای وجود ذهنی، صورت محکی ای است كه شبح و مثالی از امر خارجی عينی و مغاير با حقيقت آن است، بلكه ظهور ظلّی معلوم است؛ 💠 يعنی هر شئ دارای دو ظهور است: اول، ظهور اصيل و عينی كه منشأ اثر است . دوم ظهور فرعی و ظلّی كه بی اثر است؛ برای مثال، اگر مقصود از آتش حرارت باشد، ظهور حقيقی آتش در خارج، همان است كه اثر حرارت بر آن مترتب است، و ظهور ظلّی آن، مفهومی است كه اثر حرارت را ندارد، و در اين معنای از وجود ذهنی، سخن از ظهور ظلّی يک معنا و حقيقت است و به وجود فعلی محکی و مطابق خارجی نيازی نيست. ⬅️به عبارت ديگر، صورت ذهنی معدوم، همان ظهور ظلّی و نفس همان معنايی است كه در خارج معدوم است، زيرا ظهور ظلّی و وجود ذهنی هر امر، نفس همان امر است؛ نه صورتی از آن كه پس از مغايرت، سخن از مطابقت آن با خارج به ميان آيد.  ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
♨️عقل و اسلام، و برتری اسلام بر تمام ادیان ⬅️شهید مطهری در آثار خود، شواهد و نمونه های متعددی بر این ادعا برشمرده است. 💠<<اصالت معرفتی عقلی در اسلام>>، بر خلاف مسیحیت و یهودیت(گرچه یهودیت در مباحث کلامی تا حدودی از اسلام شیعی مشی گرفته، ولی باز قابل انفکاک از ایمان گرایی نیست)، یکی از بیانات ایشان است، بدین بیان که... 🆔 @falsafeh_nazari
🔴عقل و اسلام، و برتری اسلام بر تمام ادیان ⬅️شهید مطهری در آثار خود، شواهد و نمونه های متعددی بر این ادعا برشمرده است. 💠<<اصالت معرفتی عقلی در اسلام>>، بر خلاف مسیحیت و یهودیت(گرچه یهودیت در مباحث کلامی تا حدودی از اسلام شیعی مشی گرفته، ولی باز قابل انفکاک از ایمان گرایی نیست)، یکی از بیانات ایشان است، بدین بیان که: 💠"در هیچ دینی از ادیات دنیا به اندازه اسلام از عقل حمایت نکرده است، یعنی: حجیت عقل و از سندیت و اعتبار آن حمایت نشده است. مسیحیت برای عقل در قلمرو ایمان، حق مداخله نمی‌دهد و می‌گوید آنجا که انسان باید به چیزی ایمان بیاورد ،حق ندارد فکر کند. فکر از آنِ عقل است و عقل حق ندارد در این مسائل مداخله کند. ⬅️در اسلام، قضیه کاملا برعکس است. در اصول اسلام، چیزی جز عقل، هیچ چیز دیگری حق مداخله ندارد یعنی اگر از شما بپرسند که یکی از اصول دین شما چیست، می‌گویید: توحید(وجود خدای یگانه) اگر دوباره بپرسند به چه دلیل به خدا ایمان دارید؟ اسلام جز راه عقل را نمی‌پذیرد. 💠خودِ قرآن، دائما دم از عقل می‌زند و روایات و اخبار نیز آن قدر برای عقل اصالت و اهمیت داده اند که در کتب معتبر روایی اولین باب، کتاب عقل است. 💠امام موسی بن جعفر(ع) می‌فرمایند: خدا دو حجت دارد؛ یکی درونی و دیگری حجت ظاهری عقل ، حجت درونی است و پیمغبران الهی، حجت بیرونی؛ این دو حجت مکمل همدیگر اند. انسان با هرکدام به تنهایی بدون دیگری راه سعادت را نمی‌تواند طی کند. ⬅️ورود عقل به جمع ادله اربعه ، پرهیز از دوری عقل و غفلت در امور زندگی است. ⬅️رابطه عقل و دین در اسلام، رابطه ای تضامنی است، یعنی: 💠یکی از آن دو متضمن، موید و مکمل یکدیگرند. دیگر آن که آنها بر روی هم متضمن کمال انسانی اند.همراهی عقل و اسلام‌، در بخش فقه و اصول فقه و احکام عملی این تضامن را تایید کرده اند. . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴بدون حاشیه...! ⬅️متاسفانه در حمله تروریستی به اهواز، هم وطنان زیادی شهید شدن که امروز تشییع شهیدان بزرگوار هست. 👈به شهادت رسوندن به پسر بچه ۴ ساله، در تاریخ ثبت خواهد شد. 👈این جنایت فراموش نخواهد شد. 💢لعنت خدا بر وزیر خائن اطلاعات و لیبرال ها. 🔰درود خدا بر #مدافعان_حرم. ❗️مری‌رسه روزی که بدنمون رو با خون دشمنان دین و وطن رنگین کنیم❗️ ❌جگرشان را به داندان خواهیم گرفت. 🆔 @falsafeh_nazari
🔴ماهیت عقل و وحی در اسلام ⬅️گروه های مختلفی از متفکران اسلامی در این زمینه رویکرد ها و حرفای زیادی دارند. ⬅️پس از رحلت پیامبر اسلام(ص‌)، در اثر تمرکز خلفا بر قرآن و دوری از سنت پیامبر و نیز، با وجود آمیختگی، ارتباط و آشنایی مسلمانان با ملل دیگر(زرتشتیان مسیحیان یهودیان و...) نیاز به "عقل" و مباحث "عقلانی" رو به فزونی نهاد.... 🆔 @Falsafeh_nazari
🔴ماهیت عقل و وحی در اسلام ⬅️گروه های مختلفی از متفکران اسلامی در این زمینه رویکرد ها و حرفای زیادی دارند. ⬅️پس از رحلت پیامبر اسلام(ص‌)، در اثر تمرکز خلفا بر قرآن و دوری از سنت پیامبر و نیز، با وجود آمیختگی، ارتباط و آشنایی مسلمانان با ملل دیگر(زرتشتیان مسیحیان یهودیان و...) نیاز به "عقل" و مباحث "عقلانی" رو به فزونی نهاد. ⬅️چنانکه معتزله نمونه بارزی از مکاتب دفاع عقلانی از دین بود. <<اهل حدیث>> از اهل‌سنت و <<اخباریون>>از شیعه، عقل را از حوزه دین جدا می‌دانستند ،به عنوان مثال، ابن تیمیه، ملاک تقرب به حق را دوری از عقل می‌دانست. 💠متکلمان اسلامی ،بر سر مسئله <<عدل الهی>>و <<حسن و قبح ذاتی افعال و اشیاء>> به <<عدلیه>> و <<غیر عدلیه>> منشعب شدند. ⬅️همگام با معتزله در قرن دوم، گرایش عقلی باطنی در میان شیعیان شکل گرفت و <<نهضت باطنیه>>شهرت یافت، پیروان این مکاتب، در جست و جوی باطن احادیث و قرآن بودند. ⬅️در اهل سنت انحرافات شدیدی به وجود آمد، اعم از اشعریون و معتزلیون و...، اما شیعیان گرفتار این انحراف نشدند، هم عقل(امور اونتولوژیک در مباحث علوم عقلی، یعنی گزاره های حقیقی)، مانند شیخ مفید، شیخ طوسی سید مرتضی، شیخ انصاری، خواجه نصیرالدین طوسی و علامه حلی(ره) ،ملاصدرا(‌ره) و... ،که صبغه عقلی و برهان دارد و کاملا منطبق با منطق صوری است. ⬅️حکیم بزرگ جهان اسلام، مرحوم علامه طباطبایی(ره) (عامل فلاکت منتقدین اسلام از دوران پهلویون تاکنون) در آثار گران سنگ خود از جمله: تفسیر نفیس قرآن" المیزان"، بدایه الحکمه، نهایه الحکمه و اصول فلسفه و روش رئالیسم( بهترین کتاب فلسفی قرن معاصر، کتابی که تمامی ملاحد از آن وحشت دارند و تاکنون نتوانستند حتی 1 خط از آن را نقد کنند) ،پس از درخشش در میدان عقلی و فلسفی، به گونه ای زیبا و ترابط هماهنگ، سازگاری عقل و دین را نشان دادند. 💠شهید مطهری نیز به تبیین کامل موضوع پرداخته اند، ایشان ضمن تبیین موضع اسلام درباره عقل، در مقام مقایسه نسبت عقل و دین در اسلام با جهان مسیحیت، اثبات کردند اسلام دین عقلی صرف است برخلاف مسیحیت که بنیه عقاید آن ایمان گرایی است. 💠استاد جوادی آملی با بیان ارزش و منزلت عقلِ ناب، همانند نقل معتبر، آن را <<حجه الله>>خوانده و می،نویسند: 💠"بین دین و عقل ارتباطی دو سویه است و این ارتباط به گونه است که بعد از تبیین آن تفکیک و جدا سازی آن دو کاری لغو است و معنای ارتباط به شکلی دیگر نمایان می‌شود. دین از یک سو، اهمیت عقل را در هر دو بُعد نظر و عمل بیان می‌کند...از سوی دیگر، افزون بر ارزش گذاردن بر عقل، سمت و سوی اندیشیدن درست و نیز راه و روش صحیح انگیزه ها را در تعالیم خود ذکر می‌کند و بدین ترتیب، عقل را تنها و رها نمی‌گذارد، بلکه تبیین راه ها و روش های صحیح او را به سمت کشف حقایق مجهول رهنمون می‌شود." ⬅️وحی در قبال نیز دو وظیفه دارد: 💠1.تایید وحی نسبت به عقل در حیطه ای که عقل توان درک آن را دارد...؛ باید دانست که انسان ها به دلایل مختلفی خطا و اشتباه می‌کنند و این مورد تجربه و تایید کامل عقل است. البته عقل قطعی و ناب(وجودی، امر انتولوژیکال که با قوانین عالم کار دارد و آنها را کشف می‌کند) هرگز اشتباه نمی‌کند و خطایی ندارد و تعارضی بین وحی و او نیست؛ اما آیا انسان ها همیشه به چنین حقیقتی دست می‌یابند؟ اگر چنین بود ، انسان ها هیچگاه در دستیابی به عقلِ قطعی مرتکب اشتباه نمی‌شدند و تنوع تکثری در آرای آنان وجود نداشت؛ 💠2.راهنمایی و شکوفایی عقل در حیطه هایی که عقل توان نظر دهی درباره آنها را ندارد. وحی عهده دار تبیین همه جزئیاتی است که عقل به جهت محدودیت از درک آن ناتوان است. بخشی از این جزئیات به چگونگی ارتباط انسان با خداوند و اعمال و عبادی وی اختصاص دارد و بخش دیگر، امور مربوط به انسان با خود و دیگر موجودات است. . . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴فلسفه نباشد، علم وجود ندارد ⬅️رهبر: پایه‌ی علم هم بر فلسفه است؛ فلسفه نباشد، علم وجود ندارد. اگر استنتاج فلسفی نباشد، اصلا علم می‌شود بی معنا. تولید فکر خیلی مهم است. البته تولید فکر از تولید علم دشوارتر است. متفکرین و نخبگان فکری در معرض آسیب هائی هستند که نخبگان علمی کمتر در معرض آن آسیبها قرار می‌گیرند. بنابراین کار، کار دشواری است؛ اما بسیار مهم است. ۱۳۸۹/۰۶/۱۴ 🆔 @falsafeh_nazari
🔴مقام معظم رهبری 💠«مکتب فلسفى صدرالمتالهین همچون شخصیت و زندگى خود او، مجموعه در هم تنیده و به وحدت رسیده چند عنصر گران‌بها است. در فلسفه او از فاخرترین عناصر معرفت یعنى عقل منطقى، و شهود عرفانى، و وحى قرآنى، در کنار هم بهره گرفته شده، و در ترکیب شخصیت او تحقیق و تأمل برهانى، و ذوق و مکاشفه عرفانى، و تعبد و تدین و زهد و انس با کتاب و سنت، همه با هم دخیل گشته، و در عمر علمى پنجاه ساله او رحله‌هاى تحصیلى به مراکز علمى روزگار، با مهاجرت به کهک قم براى عزلت و انزوا، و با هفت نوبت پیاده احرامى حج شدن، همراه گردیده است.» ۱۳۷۸/۰۳/۰۱ ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴وجوب و امـکان در اثبات <<خــــــدا>> به تقریر لایب نیتس ⬅️لایب نیتـس که خود از فیلسوفان دکارتی (کارتیزین) است می‌گوید... 🆔 @Falsafeh_nazari
🔴وجوب و امـکان در اثبات <<خــــــدا>> به تقریر لایب نیتس ⬅️لایب نیتـس که خود از فیلسوفان(کارتیزین) دکارتی است می‌گوید: ⬅️این که چرا وجـــــود چیزی بر عـدم آن چیز مقدم است، علتی در طبیعت دارد؛ و آن، نتیجه این اصل مهم است که هیچ چیزی بدون بدون علـت حادث نمی‌شود؛ و نیز این که چرا این شئ بجای شئ دیگـری موجود شده است باید دلیلی داشته باشد. 💠این دلیل باید یک علت یا یک موجــود(=وجود)واقعــی نهفته باشد... 💠این موجــــود باید واجب باشد... ⬅️چون در غیر این صورت باید علتـی خارج از آن برای توجیه این واقعیت که آن موجود به جای این که معـدوم باشد موجـود است جست و جو کرد که البته این بر خلاف فرض است...! 💠این موجـود علت غایـی اشیاء است و معمولا با کلمه مشترک((خـــدا))از آن نام برده می‌شود. 💠پس برای تقـدم و ترجیـح وجود یک شئ بر عـدم آن علتـی وجود دارد و به عبارت دیـگر ،واجب الوجــود موجــد وجـــود است. ⬅️منبع: ♨️Leibniz, G.W., a Resume of Metaphisics, In G.H.R.Parkinson (ed), Leibniz، philosofical Writing, p.145 . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴نقد تصوف مدرن ♨️خرده حساب كوچكی كه با "صوفی جماعت" و "صوفیه" دارم! ⬅️به باور من قسمت اعظمی از دلايل ذهنی گرايبش انسان به صوفی گرایی و باور به دستگاهی شبه‌ مذهبی در قالب باورهای فرامادی، از ميل فروخفته‌ ی كسانی نشات می‌گیرد كه دوست داشتند ای‌ كاش پیغمبر دین خود می‌شدند و یا در خلوت، خود را یک ‌پا رسول و نبی می‌دانند... 🆔 @Falsafeh_nazari
🔴نقد تصوف مدرن ♨️خرده حساب كوچكی كه با "صوفی جماعت" و "صوفیه" دارم! ⬅️به باور من قسمت اعظمی از دلايل ذهنی گرايبش انسان به صوفی گرایی و باور به دستگاهی شبه‌ مذهبی در قالب باورهای فرامادی، از ميل فروخفته‌ ی كسانی نشات می‌گیرد كه دوست داشتند ای‌ كاش پیغمبر دین خود می‌شدند و یا در خلوت، خود را یک ‌پا رسول و نبی می‌دانند...! 💠كسانی كه مدتی باورمندان دينی بودند و دست آخر كارشان به رها كردن دين و گرايش به باورهای صوفی می‌كشد، از آن دست آدمهایی هستند كه زیستن به ظاهر اعتقادی در چارچوب قبلی را بر نمی‌تابند و از طرفی، سخت رشک "پدر آیین خود بودن" و رها شدن از چارچوب‌ های از پيش تنظيم شده را در ذهن دارند؛ منتها جسارت كافی برای رها كردن <<كل جريان>> را هم ندارند. ⬅️كمی هم شايد به لحاظ شخصیتی دارای توانمندی ‌های زيباشناسی و خلاقيت ‌های ويژه ‌ای باشند، و اينجاهاست كه داستان به صوفیه كه شايد در تعريف عجولانه همان <<مذهب آزاد شده>> يا <<دين دل ‌بخواهی>> باشد، ختم می‌شود، به عنوان مثال اشخاصی همانند محمد علی طاهری. ⬅️با اين تفاصیل شايد عجيب نباشد كه باورمندان صوفیه ای، از تمامی ابزارهاب فكری پیرامون، در جهت توجيه اين فرزند خود ساخته بهره می‌گيرند: 💠از عبارات و شبه استدلال های فلسفی استفاده می‌كنند ( اين و اين و اين نشانه ها، بيانگر آن هستند كه...!)، از فكت‌ های علمی هم تا هر آن مقدار كه به كارشان بيايد بهره می‌برند (خصوصا فیزیک بیچاره و روانشناسی بخت ‌برگشته را سخت مفيد می‌یابند)، دستی بر ادبیات و شعر و موسیقی می‌برند، و در عين همه اين‌ ها، آنقدرها هم از افق دید دین و مذهب دور نمی‌‌شوند تا مردم باطن فاسد آنان را ببینند. ⬅️و جمله معروف‌ شان هم : <<مسیرها فرق می‌کنند، مقصد یکیست...!>> . 💠در واقع برای جدی گرفتن بسياری از باورها و عقايد عرفانی، آدم بايد خودش را برای مواجه با آش شله قلمكار حسابی ‌ای از اصطلاحات و عبارات و دستگاه های معنایی آماده كند كه هر كدام، بسته به فرد و موقعيت فرهنگی آن فرد، تعاريف ويژه و خودساخته ای دارند...! 💠در واقع شما در دنیای تصوف، دو صوفی شاید با یک عبارت ولی دارای یک دنیا تفاوت در معنی مواجه شوید...! ⬅️به عنوان مثال با دوستی آشنایی داشتم كه گرايش تصوفی شدیدی داشت. 💠سیگار را دارای معانی عميقی در باب حقیقت می‌دانست و مدعی بود الاغ تمام اسرار كائنات را می‌داند و مورد توجه بودن‌ اش در بین مردمان دنیا بی‌ معنی نیست...! 💠ضمنا، مسلط به شناسایی جريانات "انرژی" از طرف کائنات بود و می‌توانست كلی حالات مختلف خلق و خو را به جريان همين انرژی نسبت دهد، به عنوان مثال: 💠((اگر غمگينی و احساس کسالت می‌کنی، اين حاصل انرژی ای است كه چند روزی دنيا را خواهد گردانيد...! البته نگران نباش، انرژی جدیدی در راه است که نشاط‌ آور خواهد بود...!)) 💠شما در دنیای تصوف مدرن که با عرفان اهل بیت(ع) در تضاد است، یک پا پیغمبر هستيد و می‌توانيد به نيابت از خدا هم رای صادر كنيد: ⬅️((خدا منظورش اين نيست كه ...، بلكه خدا می‌خواهد این را بگوید که ...!)) و دست آخر آدم همكلامی و مباحثه با شارعین و متدينين را (با همه سختی ها و مشكلاتش البته) دست يافتنی‌ تر می‌‌یابد تا اصحاب تصوف و شهود و معنا، خصوصا از نوع مدرن و امروزی‌ اش. 💠پيامبر اکرم (ص) از پديد آمدن اين گروه خبر داده و فرموده اند : « لاتقوم الساعة علي امتي حتي يقوم قوم من امتي اسمهم الصوفيه ليسوا مني و انهم يحلقون للذکر و يرفعون أصواتهم يظنون انهم علي طريقتي بل هم اضل من الکفار و هم اهل النار لهم شهيق الحمار » « روز قيامت بر امتم بر پا نشود تا آنکه قومي از امّت من به نام (صوفيه) برخيزند. آنها از من نيستند و بهره اي از دين ندارند و آنها براي ذکر دور هم حلقه مي زنند و صداهاي خود را بلند مي کنند به گمان اينکه بر طريقت و راه من هستند؛ در حالي که آنان از کافران نيز گمراه تر و اهل آتش اند و صدايي دارند مانند عرعر الاغ.» (سفينة البحار محدث قمي/ ج2 / ص58 چاپ انتشارات فراهاني تهران و در چاپ جديد اسوه قم ج 5 ص 20) ♨️ دل نوشته ای از . . . . . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴علم ارزش ذاتی دارد ♨️ . ⬅️شهید مطهری در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم گفته اند "علم ارزش ذاتی دارد." ⬅️این به چه معناست؟! ⬅️موقعی که صدایی می‌آید انسان سریع حساس می‌شود که چه بود؛ این طبیعت بشر است. 💠حرف شهید مطهری این است که یک سری نکته ها هست که این ها جزو صف اول امور فطری است. یکی مقوله دانایی است. ⬅️«برای ...» ندارد! شما یک صدایی می آید یک چیز عجیبی می بینید، اول نمی‌نشینید بگویید برای چه من صدا را دنبال بکنم، برای ندارد. طبیعت انسان کنجکاوی است. طبیعت انسان سر در آوردن است. 💠این یک عطش فطری است، یعنی ساخت شما بر اساس این است. چرایی آن در حوزه انسان شناسی و پیوند با هستی شناسی بحث می‌شود، ولی شهید مطهری نمی‌خواهد وارد این بحث بشود. می‌تواند در این فضا وارد بشود و باید هم وارد بشود، ولی الان این را نمی‌خواهد بگوید. 💠گرایش به علم مثل گرایش به موسیقی گوش کردن است، وقتی موسیقی ای شنید، موسیقی را گوش می‌کند و کیف می‌کند، اینکه من برای چه گوش می‌کنم، ندارد. می‌تواند بگوید ولی طبع او نگاه ابزاری ندارد. ⬅️اگر گفته شود انسان فطرتا دنبال این است که کفش بپوشد! انصافا اینطوری نیست، پس می‌پرسی چرا باید کفش بپوشم؟ قبلاً توجیهی برای آن آماده کرده ای. این کلاً با «برای ...» پذیرفته می شود. یک مشت امور هستند که کلا «برای ...» بر می‌دارند، نمی‌توانی آن در ذات انسان ببری. ولی دانش انصافا اینطوری نیست. دانش در ساخت بشر است. ⬅️موسیقی یا زیبایی شناسی، کشش به زیبایی در ساخت بشر است و موارد دیگری که بحث است که فطریات اصلی چیست. 💠این سخنی در باب کل معرفت بود. معرفت را یک مقدار چگالش بکنیم می شود دانش. شما که گزارش های ساده را مشتری بودی، این گزاره های چکش خورده ـ دانش ـ را هم مشتری هستی؟ بله هستم، چون مطلق معرفت مورد کشش و عطش من است. اگر گفته می‌شود «دانش برای دانش» به این معنا است که ابتدائا دانش برای چیزی، خواسته بشر نیست. ♻️ ... . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴انرژی و خلقت ⬅️آیا خالق عالم انرژی است ؟ انرژی ممکن الوجود است یا واجب الوجود؟ اگر ممکن الوجود است کدام یک از حاالت ممکن الوجود را داراست؟ 💠پاسخ: گاهی که با برخی از افراد به اصطلاح روشن فکر در مورد مبداء آفرینش صحبت به میان می‌آید در کمال شگفتی مدعی می شوند که... 🆔 @falsafeh_nazari
🔴انرژی و خلقت ⬅️آیا خالق عالم انرژی است ؟ انرژی ممکن الوجود است یا واجب الوجود؟ اگر ممکن الوجود است کدام یک از حاالت ممکن الوجود را داراست؟ 💠پاسخ: گاهی که با برخی از افراد به اصطلاح روشن فکر در مورد مبداء آفرینش صحبت به میان می‌آید در کمال شگفتی مدعی می شوند که خالق عالم هستی (انرژی ها) هستند و انرژی همان خصوصیات واجب الوجود را داراست. ⬅️این اظهار نظر عجیب و غریب از سوی این افراد به اصطلاح تحصیل کرده خیلی عجیب نیست چون عمدتا این افراد با مباحث فلسفی هیچ آشنایی ندارند و صد البته همین مساله در مورد برخی از دانشجویان علوم انسانی نیز مطرح است. 💠چه خوب است که انسان هم مسلط به علم روز باشد و هم مسلط به مباحث فلسفی و با این دو بال به تشریح دار وجود مبادرت ورزد. 💠سخن در این نوشتا در مورد انرژی است. انرژی و ماهیت آن به اعتراف دانشمندان علم فیزیک دارای تعریف قطعی و کاملی نیست لذا سخن گفتن در مورد مفهومی که دارای ابهام است کار راحتی نیست. عمدتا انرژی را (توانایی انجام کار)تعریف می‌کنند که از این تعریف کلی نتیجه مشخصی دستگیر نمی‌شود. ⬅️من در صدد بررسی تعاریف مطرح در زمینه انرژی و اقسام انرژی و این امورات نیستم. اما اگر قانون(E=MC²) تبدیل ماده به انرژی و انرژی به ماده را بپذیریم، یقینا باید اعتراف کنیم که انرژی حالتی از جسم مرکب است. یعنی ماده در برخی شرایط به این صورت (انرژی)در می‌آید و بالعکس. ⬅️پس انرژی یقینا حالتی متافیزیکی و ماورای مادی نخواهد بود بلکه امری است مادی و دارای خصوصیاتی نظیر محدودیت ، تغییر ، شدت و ضعف و ... است كه همه از خصوصیات امكانی اند لذا به یقین انرژی ممکن الوجود خواهد بود. ⬅️به اعتراف تمام عقلای عالم امور مادی ممکن الوجود اند، زیرا هر آنچه كه هست و وجود دارد یا واجب الوجود است و یا ممكن الوجود و از آن جا كه در حریم موجود واجب تغییر وتبدیل راه ندارد، پس انرژی یقینا موجود (ممكن) و (نیازمند علت)خواهد بود. ⬅️برخی می‌گویند بیگ بنگ (مهابنگ) عامل پیدایش جهان بوده است. 💠می‌گوییم اگر این تئوری اثبات شود، پیدایش خود را به اثبات رسانده است نه این که وجود خالق مد نظر ادیان الهی را نفی نماید! 💠نظریه پردازان بیگ بنگ مدعی می‌شوند که عالم هستی با یک انفجار پدید آمده است. بدیهی است که (عدم)منفجر نمی‌گردد. پس باید چیزی بوده باشد که آن چیز منفجر شده و چیزی بوده که عامل انفجار شده است. طرفداران بیگ بنگ اگر مدعی شوند که آن چیز همان ماده اولیه بوده است، دَور تسلسل آغاز می‌شود، چرا که سؤال خواهد شد که آیا آن ماده، ازلی (منظور، ازلی ذاتی است نه ازلی زمانی)بوده است؟ قطعا پاسخ منفی است، چرا که ماده، محدود، مرکب و قابل تجزیه است، پس هستی عین ذات آن نیست و نمیتواند ازلی باشد و ممکن الوجود است پس برای پیدایش او علتی الزم می‌آید. ⬅️برخی دیگر مدعی می‌شوند که (انرژی)عامل پیدایش خلقت است و این انرژی ازلی است و هم ابدی است(همیشه بوده و همیشه خواهد بود). ⬅️ما از این حضرات می پرسیم آیا انرژی مادی است یا غیر مادی؟ قطعا نمی‌توانند بگویند که غیر ماده است، چرا که غیر ماده را قبول ندارند، لذا باید بگویند که ماده و مادی است. 💠پس همان قوانین ماده که پدیده (مخلوق)و محدود و متغیر و مرکب و تجریه پذیر ... و ممکن الوجود است، به آن هم اطلاق می‌شود. 💠پس ادعای خالق بودن انرژی و ازلی بودن آن امری است مغایر با استدلالات عقلی و فسلفی. ⬅️در انتهای این متن می‌خواهم یک سوال از ملحدین متمسک به علم تجربی داشته باشم: 💠دانشمندان تجربی می‌گویند علوم تجربی موقوف به تجربه حسی است لذا می‌تواند در مورد مسائلی که به تجربه در می‌آید یعنی رشد یک گیاه، وجود زمین، وجود جاذبه و کهکشان و...، نظر دهد اما چگونه می‌تواند اثبات کند که خدا نیست؟! مگر می‌تواند تمامی عالم هستی را تجربه کند و سپس نتیجه دهد؟! . . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴علم ارزش ذاتی دارد ♨️ #قسمت_اول. ⬅️شهید مطهری در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم گفته اند "علم ارزش
🔴علم ارزش ذاتی دارد ♨️ . ⬅️نکته تربیتی این قضیه هم این است که یکی از اشتباهاتی که در تعامل با انسان ها می کنیم و عمیقا انسان را به فکر می‌برد این است که مقوله حقیقت جویی، یک مقوله فطری است. ⬅️ به بهانه یاد دادن سواد، بچه را می زنیم و او را لت و پارش می‌کنیم. ⬅️در اینجا دیگر گم می‌شود. دیگر هر چه می‌گردد در وجود خودش نمی‌تواند پیدا بکند که ما یک موقعی آدم کنجکاوی بودیم. به جای اینکه بیاییم روحیه حقیقت جویی بچه را تقویت بکنیم آن را از بین می بریم. 💠دو نوع تربیت داریم: ۱.فرهنگ گرا. ۲.ساخت گرا. 💠 فرهنگ گرا می‌خواهد ارزش های بیرونی را به او بدهد، ساخت گرا می‌گوید خودش دارد، این را از درون بپرورانید. ⬅️مثل کاری که یک خراط می کند یک اسبی که روی دو پا بلند شده را از درون چوب بیرون می آورد. اسم این صنعت است و تربیت نیست. تربیت کاری است که باغبان انجام می دهد. می گوید من نور و آب و کود می‌خواهم، همه را فراهم می‌کند. خود یک درخت می شود، و هنر های خودش را نشان می‌دهد. آدم وسوسه می‌شود که هنرهای خودش را در جان این‌ الوار بریزد، ولی وقتی باغبان باشی شرایط را فراهم می کنی که هنرهای ذاتی خودش را به نمایش بگذارد. 💠تفاوت بین مدیریت و رهبری در فرهنگ اسلامی همین است، همه برای کشور شاه می خواهند، ولی مسئله ی آقا ولایت است. 💠در یکی از دهات ها آقا رفته بود سر بزند، پیرمرد گفت شما خیلی خوب هستید، ولی مملکت شاه می خواهد! 💠ولی فقیه باغبان است و باید تربیت را بفهمد و اگر تنها فقیه باشد و تربیت را لحاظ نکند با مشکلات جدی مواجه خواهیم شد. 💠هر دو ولی فقیه که تا الان داشتیم به معنای واقعی کلمه باغبان بودند؛ و تربیت را به جد می‌فهمیدند. . . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴انرژی و خلقت ⬅️آیا خالق عالم انرژی است ؟ انرژی ممکن الوجود است یا واجب الوجود؟ اگر ممکن الوجود اس
🔴آیا علم می‌تواند تاثیری ذاتی بر عناوین فلسفی داشته باشد؟ ❌متاسفانه کم نیستند اشخاصی از علم سو استفاده می‌کنند و فرضیه های شبه علمی پخش می‌کنند و متاسفانه به دلیل کمبود مطالعه در کشور ما (به خصوص در فیزیک فلسفه و کلام) اشخاصی دچار شبهات اساسی می‌شوند. ⬅️به مثال هستند اشخاصی که از طریق علم فیزیک می‌خواهند به فلسفه دست درازی کنند و در صدد اند که از طریق قانون اول ترمودینامیک قدم ذاتی عالم را اثبات نمایند. 💠قانون اول ترمودینامیک بیان می‌دارد: انرژی، نه بوجود می‌آید، و نه از بین می‌رود، فقط از شکلی به شکل دیگر، تبدیل می‌شود. در مجموع انرژی همیشه پایسته است. ❌حال تعدادی می‌آیند و می‌گویند یعنی انرژی ازلی است و نه آغازی دارد و نه پایانی!!! ⬅️این اشخاص که معمولا از ملحد جماعت هستند، در شبهه سازی و دروغ های به ظاهر علمی معروف اند، حتی در بین دانشمندان. ⬅️اما به راستی واقعا این قانون می‌تواند قدم ذاتی عالم را اثبات کند؟ ⬅️این ادعا آیا در علم، فلسفه علم، و فلسفه مقبول است؟ ⬅️این ادعا هم از نظر علمی اشکال دارد و هم فلسفه علم و هم فلسفه. 💠دلیل علمی در ابطال این ادعا چیست؟ به شکل خلاصه باید گفت: اولا اینکه این قانون در فیزیک کلاسیک صادق است و شروع آن از انفجار بیگ بنگ است و به علاوه اینکه در فیزیک کوانتوم قابل اعمال نمی‌باشد.✅ 💠نظر فلسفه علم در رابطه با ارتباط قانون فوق با قدم ذاتی عالم چیست؟ در فلسفه قاعده ابطال پذیری می‌گوید: هر چیزی که قابل آزمایش باشد، باید قابلیت ابطال پذیری نیز داشته باشد و "محدود" باشد، زیرا در علم چیزی که محدود نباشد و بی نهایت باشد نه قابل آزمون است و نه قابل ابطال، زیرا با مبانی معرفت شناسی فلسفه علم در تضاد است و ادعای قدم ذاتی عالم شبه علم می‌باشد، لذا قابل اعتنا نیست.✅ 💠پاسخ علم فلسفه چیست؟ فلسفه در تکمیل فلسفه علم حکم می‌کند: اولا هر چیزی که "کثرت" داشته باشد یعنی مثابه به "حد" است و چیزی که محدود باشد، یعنی حادث است و در نقطه ای آغازین موجود شده و زمانی نبوده است. عالم، مملو از کثرت در اشیاء است و همگی محدود اند، لذا انرژی نیز جسم مرکب است و محدود، نظر دانشنامه بریتانیکا نیز همین است: "All forms of energy are associated with motion. For example, any given body has kinetic energy if it is in motion. A tensioned device such as a bow or spring, though at rest, has the potential for creating motion; it contains potential energy because of its configuration. Similarly, nuclear energy is potential energy because it results from the configuration of subatomic particles in the nucleus of an atom." به نقل از سایت بریتانیکا: https://www.britannica.com/science/energy 💠و اشکال دوم، در سنخیت نداشتن صغری، کبری، و نتیجه ادعای مدعیان است زیرا با خلط کردن مفاهیم تجربی و عقلی قصد دارند نتیجه ای عقلی حاصل کنند و این ادعا از بنیان مخدوش است.✅ . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴بدعت در مسیحیت و فلسفه مسیحیت ⬅️اتین ژیلسون که خودش نیز مدافع فلسفه مسیحی است، در کتاب <<عقل و وحی در قرون وسطی>> می‌گوید: 💠"از اقوال صریح آگوستین قدیس چنین بر می‌آید که اولا وحی، ما را به ایمان آوردن فراخوانده و مادام که ایمان نیاورده ایم نمی‌توانیم بفهمیم؛ ثانیا انجیل از ما نمی‌خواهد که که عقل را به کناری بگذاریم بلکه به همه کسانی که حقیقت را در کلام منزل می‌جویند، وعده فهمیدن داده است. 💠پس چنین نتیجه گرفته می‌شود که تعالیم قدیس آگوستین بجای آنکه متضمن طرد کامل کمال مطلوب یونانیان باشد، در حقیقت متوجه تغییر "صورت آن است." گرچه تمام اعضای خانواده آگوستینی در هر زمان و مکانی که زندگی می‌کنند بر اعتقاد و ایمان واحدی هستند، ولی از قوه فهم خود به طرق مختلفی بهره می‌برند. 💠اعتقاد و ایمانی که آگوستین قدیس و بونانتورا در قرن سیزدهم و مالبرانش در قرن هفدهم و بالاخره جیو در قرن نوزدهم است...خلاصه کلام اینکه در مسیحیت به تصریح آگوستین بالاتفاق همگی معتقدیم مادام که ایمان نیاورده ایم فهم نتوانیم کرد." ⬅️منبع: اتین ژیلسون؛ عقل و وحی در قرون وسطی؛ ترجمه شهرام پازوکی؛ ص۱۸_۲۰. 💠پ.ن: این در حالی است که که در اسلام، و فلسفه اسلامی، ایمان گرایی هیچ جایی ندارد و هیچ موضوعی، بدون دلایل عقلی محکم و مبانی معرفت شناسی صحیح، پذیرفته نیست. . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴پانتئیسم باطل است ⬅️پانتئیسم یا همه خدایی، یعنی تنها یک جوهر وجود دارد که سراسر عالم هستی ،از آن جوهر تشکیل شده، این تقریری از وحدت وجود است. ⬅️اما متاسفانه مخالفان فلسفه اسلامی، گمان کرده اند که فلاسفه اسلامی می‌گویند "خداوند با عالم قرین است" یا "خداوند جوهر است و عالم جوهرش عینیت دارد با خداوند" و... . ⬅️در حالی که شیخ الرئیس ابوعلی سینا در کتاب شفا در رد پانتئیسم می‌گوید: 💠برخی از مردم اگر عالم را نفس وجانی تصور کرده اند که در هر چیز به صورت همان چیز نمودار میگردد ؛ در طبیعت ، طبیعت است ؛ و در نفس ( جزئی ) نفس است ؛ و در عقل، عقل ؛ و در پی این سخن گفته است ، خداوند منزه از این اوصاف است. ♨️شفا، بوعلی ، ج ۱ ، چاپ کهن ، تهران ، ص ۲۸۲ . ⬅️ حتی ملاصدرا(ره) مسلک وحدت موجود و معتقدان به آن را چنین توصیف کرده و می‌گوید : 💠برخی از متصوفه که رشته تقلید به گردن داشته و از مقام عرفان و طریقه ی عارفان آگاه ، به دور مانده ، بر اثر سستی خرد چنین پنداشته اند که <<مقام احدیت ذات>>که عارفان آن را <<هویت غیبی>> و پنهانتر از هر پنهان خوانده اند ، به طور انفراد ، و جدای از جهان <<تحقق>> و <<فعلیت>> نداشته و آنچه در خارج موجود است ، جهان صورت (عالم کبیر) می‌باشد که مشتمل بر نیروهای روحی و جسمی است و خداوند عبارت از مجموعه ی آن است و بس. ⬅️سپس می‌گوید: 💠پیدایش این افکار در آنها بر اثر آن است که به کنه گفتار اکابر و بزرگان اهل عرفان پی نبرده و مرادشان را از اطلاقات وجود و معنی وجود مطلق در نیافته اند ؛ زیرا آنان گاه از کاربرد وجود مطلق ، حق را اراده کرده و زمانی وجود عام یا فیض گستره اش را. ♨️اسفار اربعه ج ۲ ، چاپ دوم ، ص ۳۴۵ . ⬅️عارف مشهور شیخ محمود شبستری راجع به فساد حلول و اتحاد می‌گوید: 💠حلول و اتحاد درباره ی خدا با خلق ، محال بوده زیرا مستلزم تعدد هستی است که هم با توحید منافات دارد و هم با وحدت وجود که مورد قبول عرفا هست تضاد دارد. 💠حلول و اتحاد اینجا محال است که در وحدت هر دو عین ضلال است. ♨️گلشن راز ، ضمیمه ی شرح لاهیجی ،چاپ تهران ، با مقدمه ی کیوان سمیعی ، ص ۷۴۵ . . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴رهبر معظم انقلاب 💠باید سرعت حرکت علمی در فلسفه افزایش یابد‌، غربی ها، فلسفه خود را تا عرصه های مختلف مسائل سیاسی و اجتماعی امتداد داده و ما نیر باید چنین کاری را انجام دهیم، زیرا فلسفه اسلامی، قوی تر، ریشه دار تر و مستحکم تر از فلسفه غربی هاست. 🆔 @falsafeh_nazari
🔴مخالفان فلسفه و عرفان اسلامی ⬅️مخالفان حکمت و عرفان اسلامی به دو دسته کلی تقسیم می شوند: ⬅️گروهی از مخالفان و منتقدان، متخصصان رشته های علمی دیگر هستند (مانند متکلم، مفسر، فقیه، مورخ و...) که از سر حقیقت جویی، دلسوزی و نیت پاک و صادق، با مبانی، اصول، روش و مسائل، و به بیان دیگر با اصل حکمت و عرفان، مخالفت می‌کنند یا دست‌کم گمان می‌کنند آن امور با علومی که در آن متخصصند یا با اسلام، سازگار نیست. 💠به نظر می‌رسد، علت عمده این مساله، عدم تسلط لازم و کافی آن عزیزان بر مبانی و مسائل فلسفه و عرفان اسلامی است. از این رو، با این دسته، می‌توان گفتگوی علمی کرد و نظر آنها را نسبت به مسائل عرفان و حکمت اسلامی تغییر داد؛ چرا که عنادی ندارند و دنبال حقیقت هستند و اگر حقیقت را بیابند حتما می‌پذیرند. ⬅️بنده هر زمانی با این دسته، گفتگو کرده‌ام، سخنم را پذیرفته یا دست‌کم به فکر فرو رفته‌اند و یا آسیب هایی بیان کرده اند که صحیح و یا قابل تامل بود گرچه به اصل حکمت و عرفان، خدشه‌ای وارد نمی‌کرد. 💠اما گروهی از مخالفان، نه علم کافی دارند، نه نیت صادقی، و نه واقعا دنبال حقیقتند؛ مسائلی را حق پنداشته‌اند و دیگر از آن کوتاه نمی‌آیند؛ علاوه بر اینکه هیچ تسلطی بر مبانی و مسائل حکمت و عرفان ندارند، مبنا و روش صحیحی در نقد و مخالفت نیز ندارند و تنها با تعصب ویژه‌ای، همه تلاششان را به کار می‌گیرند تا با تحریف لفظی و معنوی کلمات حکما و عرفا، تقطیع مخل به معنا، بزرگ کردن اشتباهات و سوء برداشت‌هایی که از مسائل دارند، ذهن دیگران را نسبت به حکمت و عرفان، مشوش کنند و انسان‌های پاک، مومن و محب اهل بیت علیهم‌السلام را به بزرگان حکمت و عرفان، بد بین کنند. 💠روشن است که در مجامع علمی حوزوی و دانشگاهی و داخلی و خارجی، به نقدها و مخالفت‌های این گروه، توجهی نمی‌شود؛ چرا که سخنان و مخالفت‌هایشان ارزش علمی ندارد، اما در بین عموم و کسانی که از مسائل حکمی و عرفانی بهره‌ای ندارند، مشهور و معروف شده‌اند و با سایت‌ها و کانال‌های خود در شبکه‌های اجتماعی، مردم عادی (غیر متخصص) را جذب می‌کنند؛ و حتی کار به جایی رسیده که عده‌ای از این دسته، معتقدند که در این راه، باید دروغ و بهتان نیز زد و هر گونه که شد، مردم را نسبت به عارفان (به تعبیر خودشان، بدعت گذاران) بد بین کرد! ⬅️شکی ندارم که دشمنان اسلام همچنانکه از جهالت و حماقت برخی علما و عامه مسلمانان سوء استفاده کرده، گروه‌هایی مثل طالبان و داعش را حمایت و تقویت می‌کنند، با نفوذ به این نوع جریان‌ها و حمایت‌های مستقیم و غیر مستقیم مالی و فکری در تلاشند مبانی عمیق حکمت و عرفان را غیر اسلامی معرفی کنند تا از این رهگذر، چهره اسلام را برای مسلمان و غیر مسلمان، خشن، خشک و بی‌روح معرفی نمایند. 💠البته روشن است که خیلی از اینها خود نیز نمی‌دانند که چگونه عامل دست دشمنان دین هستند و چگونه با چند واسطه، برنامه آنها را اجرا می‌کنند. به سخن دیگر، جهالت، تعصب، توهم، تدین خشک، با عامل خارجی گرچه غیر مستقیم، دست به دست هم می‌دهد و این وضع را به وجود می‌آورد. 💠با این افراد که روششان در بیشتر موارد: تکیه بر ظواهر، کنارگذاشتن قرائن، تقطیع هدفمند عبارات، بی ادبی و ناسزا گویی و تحقیر است و در پاسخ منتقدان، چندین عبارت تقطیع شده ردیف می‌کنند، نمی‌شود از راه علم و منطق و بحث و مباحثه وارد شد. ⬅️این دسته را نباید بزرگ کرد، اینها با نقد، بزرگ می‌شوند و گمان می‌کنند کسی شده‌اند؛ کسی را باید نقد کرد که مرتبه‌ای از علم و حقیقت‌جویی را داشته باشد؛ البته باید به شبهات و اشکالاتشان پاسخ گفت تا حق جویان، دچار اشتباه نشوند. استاد وحید واحدجوان . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴نظم ، هوش ، و جریان مابعدطبیعی در عالم ⬅️مجله newscientists از چهار مشاهده شگفت انگیز دیگر یاد میکند که جهان بدون طراح(منظور نظریه طراحی هوشمند نیست، بلکه منظور از طراحی شدن عالم توسط خداوند است) را بسیار نامحتمل میکند از جمله: 💠1) در تعادل بودن ماده و انرژی. 💠2) مسطح بودن جهان و عدم حضور یک نماینده طبیعی برای انرژی تاریک. 💠3) ایستادن کیهان بر روی یک طناب به اندازه یک تار مو و عدم فروپاشی به دلیل تنظیم دقیق جرم بوزون هیگز به ویژه تناسب آن با جرم کوارک های بالا. 💠4) یک نواختی دمای کیهان ناشی از یک تورم بسیار سریع در لحظات اولیه که هم باعث مسطح بودن جهان شده و هم باعث پیروزی شگفت انگیر ماده بر ضد ماده (باریون‌زایی). ⬅️این مجله علمی معتبر در آخر نتیجه می‌گیرد ما راهی جز پذیرش اصل انسان محور/نگر anthropic principle از طریق آویزان شدن به فرضیه چند جهانی multiverse نداریم! ♨️https://www.newscientist.com/article/mg23230970-700-cosmic-coincidences-everything-points-in-one-direction/ ⬅️آنقدر این چیز های پیچیده و شانسی افزایش یافته است که 3 سال قبل هم مجله معتبر scientificamerican همین نتیجه گیری را میکند تا جایی که خود دانشمندان نیز میگویند ما دو راه پیش روی نداریم: 💠1) طبیعت گرایی را پیشه کنیم . 💠2) به تز های غیرطبیعی و متافیزیکی مانند چند جهانی آویزان شویم! ⬅️پس شواهد قویا حاکی از آن است ما در لبه یک پارادایم شیفت دیگر قرار گرفته ایم که قادر نیستیم طبیعت گرایی را سر لوحه کار خود قرار دهیم که در نهایت دانشمندان به آن اعتراف کرده اند. "Most particle physicists hoped that a more testable explanation for the cosmological constant problem would be found. None has. Now, physicists say, the unnaturalness of the Higgs makes the unnaturalness of the cosmological constant more significant" 💠بیشتر فیزیکدانان ذرات، امیدوارند که یک تبیین قابل آزمایش تر برای مسئله ثابت کیهان شناسی یافت شود. تا کنون یافت نشده است. اکنون، فیزیکدانان می گویند که غیر طبیعی بودن هیگز، غیر طبیعی بودن ثابت کیهان شناسی را پرمعنا تر می کند. "Despite these seemingly successful explanations, many physicists worry that there is little to be gained by adopting the multiverse worldview. Parallel universes cannot be tested for; worse, an unnatural universe resists understanding." ⬅️برخلاف تبیین های به ظاهر موفق، بسیاری از فیزیکدانان نگران اند چرا که با اختیار جهان بینی چندگانه، اطلاعات کمی حاصل می شود. جهان های موازی نمی توانند آزمایش شوند، بدتر این که یک جهان غیرطبیعی، نامفهوم است. ♨️https://www.scientificamerican.com/article/new-physics-complications-lend-support-to-multiverse-hypothesis/ 💠لذا پر واضح است اگر انسانی با انصاف کمی کیهان شناسی بداند، ترمودینامیک بلد باشد، نظریه فرگشت و تکامل داروین را خوب فراگرفته باشد، کمی هم سر رشته در فلسفه و کلام داشته باشد، درمیابید عقاید الحادی و مدعی های شبه علم آنان به عنوان یک نظر مخالف که باعث ایجاد یک دیالوگ بین افراد جامعه و سبب شنیدن نقطه نظرات مختلف و جریان یافتن اطلاعات شود عقیده ای خوب است، اما از نظر موجه بودن چرند و از نظر اعتبارداشتن چیزی نزدیک به "صفر" است. . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴نقد نومن و فنومن کانت ⬅️نومن و فنومن ابزار دست ملاحد و ایده آلیست ها شده و به صورت کاملا مغرضانه علیه ادیان به کار می‌برند... 🆔 @falsafeh_nazari
🔴نقد نومن و فنومن کانت ⬅️نومن و فنومن ابزار دست ملاحد و ایده آلیست ها شده و به صورت کاملا مغرضانه علیه ادیان به کار می‌برند. ⬅️در ابتدا تعریف این دو واژه؛ فنومن یعنی آنچه که از راه تجربه و حس قابل درک است و نومن یعنی آنچه که از راه تجربه قابل درک نیست. 💠کانت و پیروانش معتقدند که ذهن تنها می تواند ظواهر و پدیده ها (فنومن) را بشناسد و از شناخت نومن ها ناتوان است.البته از دیدگاه کانت شناخت نومن ها از طریق عقل ممکن نیست اما از طریق اخلاق امکان پذیر است. ⬅️برخی اندیشمندان بر این عقیده اند که فهمیدن و تبیین دقیق جهان با استفاده از روش علمی ممکن است و روش علمی یعنی مشاهده دقیق و آزمون نظریه ها توسط تجربه؛ البته این دیدگاه مطلق نیست بلکه تاکید دارد که بر اساس تجربیات و مشاهدات رایج هر چیزی را می توان با درجه خوبی از قطعیت تبیین کرد. 💠نومن ها به مثابه اصول اخلاقی و ماوراء عقلی نیستند بلکه ادراک نومن ها نیز در پرتو ظرفیت های شناختی و ذهن صورت می پذیرد.مجربات تنها از طریق آزمون بدست نمی آیند بلکه این نیز پرتویی از ظرفیت شناختی ذهن انسان است. ⬅️اما ایده آلیست دوگانه ای که از دکارت و کانت متولد می شود؛ ایده آلیست دکارت یک طرفه و قائم بر سوژه است بر این اساس با رئالیسم هیچ رابطه ای ندارد ولی ایده آلیست کانت دو سویه است و با رئالیسم مرتبط است. 💠صورت و ماده ای که کانت در شناخت مطرح می کند این اقتضا را دارد که ایده آلیست او با رئالیسم ارتباط داشته باشد،اما در اینجا ائده آلیست کانت استعلایی است و رئالیسم او تجربی؛کانت هم ذهن و هم عالم خارج را به دو بخش تقسیم می کند،ذهن از شهود حسی متاثر می شود و از این طریق ماده خام شناسایی فراهم می گردد. 💠تا اینجا کار ذهن یک کار تجربی است ولی ذهن مقولات را که زمینه ای فرا تجربی دارند بر مواد خام شناسایی انطباق می دهد و بدین نحو شناخت حاصل می گردد؛این یک ایدئالیست استعلایی است. 💠کانت جهان خارج را به دو بخش تقسیم می کند؛نومن و فنومن. ⬅️وی اعتقاد دارد فراتر از عالم تجربه یک واقعیت ناشناخته نفس الامری وجود دارد که از آن به ذات معقول یا نومن تعبیر می کند.علت اینکه ذهن نمی تواند به عرصه عالم نومن قدم نهد این است که برای شناسایی دو ابزار بیشتر ندارد ؛ یکی حس و دیگری فاهمه. ⬅️محسوس شدن امری به معنی زمانی بودن آن است؛مفاهیم محض فاهمه هم تنها بر شهودات فراهم از تجربه حسی قابل اطلاق اند. بنابراین نومن قابل شناسایی نیست پس شناسایی ما تنها به فنومن تعلق می گیرد که دارای حقیقت تجربی است و ذهن در قالب زمان و مکان می تواند آن را شهود نماید.و این همان معنی رئالیسم تجربی است آنچه که متعلق شناخت ما قرار می گیرد یک عین تجربی محسوس است که قابل شهود حسی است. 💠از دیدگاه کانت قوانین فیزیک نیوتن در عالم خارج دارای کلیت و ضرورت است،این کلیت و ضرورت البته دارای تقدم و تاخر زمانی است لذا کانت بحث زمان و تقدم و تاخر زمانی را مطرح می کند تا علیت به لحاظ فیزیکی را تبیین کند.علیت آنگاه که بر محتوای تجربه فنومن پدیدار یعنی طبیعت محسوس و بالطبع امور مشروط اعمال می شود منجر به شناخت می شود و در عین حال بسیار مفید و لازم است. . 💠قوانین فیزیک نیوتنی حاصل این تلاقی ذهن و عین هستند. اما اگر عقل از تجربه فراتر رفته (یعنی به حوزه نومن شئ فی نفسه) به دنبال امر نامشروط برآید نه تنها معرفتی حاصل نمی شود بلکه مغالطات فراوانی نیز در اینجا پدید می آید. 💠اصل علیت از دیدگاه کانت ؛ اگر در طبیعت تغییر معینی روی دهد ما به دنبال علت معینی می رویم اما تناقض در این وجود دارد که کانت وقتی از نومن یا شئ فی نفسه سخن می گوید تصدیق می کند که نومن وجود دارد. 💠کانت اعتقاد دارد که نومن است که باعث فنومن می شود بنابراین مفهوم علیت به قبل از فنومن یعنی به نومن برمی گردد حال آنکه علیت را صرفا در فنومن قابل اعمال می داند و البته این یک تناقض است. 💢"فرشاد نوروزی" . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari