eitaa logo
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
325 دنبال‌کننده
350 عکس
78 ویدیو
218 فایل
این کانال به منظور ارائه‌ی مطالب مهمّ فقهی، اصولی و طلبگی، و بارگذاری صوت تدریس فقه و اصول است.
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 ۶- بحث استطراديّ في تعريف الإجارة و مناقشته و جوابها: ✅ مرحوم در میانه‌ی بحث به تعريف اشاره کرده و نكات مهمّى را در قالب جواب‌های خود بيان مى‌کند؛ ایشان تعریف مشهور اجاره را این گونه بیان می‌کند: "تملیک المنفعة بعوض". 🔶️ ۱- نکته‌ی اول: منفعت در حین عقد اگر چه وجود ندارد و معدوم است، اما منفعت یک امر حقیقی و تکوینی نیست که تحقّقش متوقف بر امور خارجی و حقیقی باشد؛ همین که منفعتِ یک خانه از نگاه عقلاء دارای ارزش و قابل تسلیم باشد می‌تواند مورد اجاره قرار گیرد و ملکیّت تحقّق پیدا می‌کند. 🔶️ ۲- نکته‌ی دوم: سُکنا و سکونت هم اضافه‌ی به خانه می‌شود، و هم اضافه‌ی به شخصِ سکونت‌کننده‌ی در خانه. 📌 کسی که مالک اصلِ خانه است مالک همه‌ی شئون و اضافات و جهات خانه‌ی خود نیز هست، پس مالک خانه بی هیچ اشکالی می‌تواند مملوک خود را از هر جهت و اضافه و شانی که خواست مورد معامله قرار دهد. @fegh_osoul_rafiee
📚 ٣۴- قوله (ج۳، ص۶۴): بأن يقال: إن حصر المُحلِّل و المُحرِّم في الكلام لا يتأتّى إلّا... . (مرحوم بعد از آن که چهار احتمال برای کلیشه‌ی مذکور در روایت ذکر کرده و تنها معنای سوم و چهارم -که دلالتی بر عدم لزوم معاطات ندارند- را می‌پذیرد وجه دیگری را بیان می‌کند تا بتوان با درنظرگرفتن آن، عدم لزوم معاطات را نتیجه گرفت؛ آن وجه تکیه بر حصر "إنما" در آیه و اراده‌ی ایجاب و صیغه از "کلام" است) ✅ مرحوم می‌فرماید این سخن شیخ در صورتی صحیح است که مراد از "کلام" در روایت هم لفظ باشد و هم معنا؛ زیرا اگر لفظ (صیغه) را هم دخیل بدانیم معاطات دیگر مُحلِّل و مُحرِّم نخواهد شد. 🔶️ اما در ادامه می‌فرماید: اگر تنها از "کلام" تنها معنا (انشاء) باشد، و لفظ (صیغه) دخالتی در تحریم و تحلیل نداشته باشد این روایت دلالتی بر عدم لزوم معاطات ندارد. 🔶️ همچنین اگر حصر محلِّل و محرِّم در کلام تنها به نسبت با مقاوله و مواعده باشد -که یعنی حصر، نسبی و اضافی است- نیز روایت، دلالتی بر عدم لزوم معاطات نخواهد داشت. @fegh_osoul_rafiee
📚 ۱- قوله (ج۳، ص۷): مبادلة مال بمال... . (مرحوم در سطر ابتدایی بحث خود در کتاب البیع، بر اساس تعریف فیّومی در کتاب المصباح المنیر، بیع را این گونه تعریف می‌کند: "مبادلة مال بمال") ✅ مرحوم می‌فرماید: تعبير "مبادله" دارای مسامحه است، و صحیح آن است که به جای آن تعبیر "تبدیل" به کار رود، زیرا بیع، تنها فعل بایع است، و نباید به گونه‌ای تعریف شود تا شامل مشتری هم بشود. 📌 دوستانی که بحث را دنبال می‌کنند مستحضر هستند که مرحوم هم به تبع مرحوم آخوند خراسانی بیع را با لفظ "تبدیل" تعریف کردند. @fegh_osoul_rafiee
و هُو الذی یُنزِّل الغیث من بَعد ما قنَطُوا و ینشُرُ رحمتَه و هو الولیُّ الحَمیدُ
✅ هیچ شکی در اهمیت و ضرورت مانند رشته‌های بسیار مهمّ تفسیر، فلسفه، کلام، علوم قرآن، علوم حدیث و تبلیغ نیست؛ وجود چنین رشته‌هایی یک ضرورت انکارناشدنی‌ و پرداختن به آن، وظیفه‌ی حوزه‌های علمیه است. ❌❌❌ اما گرایش به می‌تواند دو آسیب بسیار بزرگ داشته باشد: ⛔ ۱- رشته‌ها و گرایش‌هایی که پرداختن به آن وظیفه‌ی حوزه‌های علمیه، عالِمان و طلّاب حوزه نیست. (حتی اگر به زور پسوند《اسلامی》را بر آن‌ها بگذاریم) ⛔ ۲- مزاحمت تحصیل و مطالعه‌ در اين رشته‌ها بر سر راه آموختن اصول و فقه. 📌 نیم‌نگاهی به زندگانی عالِمان و سرآمدان رشته‌های حوزوی بیندازید؛ کدام‌یک از آن بزرگان، بی‌اطّلاع از اصول و فقه بوده ‌اند؟! در حالی‌که همه‌ی آنان مجتهد اصولی و فقهی بوده‌اند.امام خمینی، علامه طباطبایی، علامه‌ی شهید مطهری، علامه‌ی حسن‌زاده آملی، آیت الله مصباح یزدی، آیت الله جوادی آملی و... . @fegh_osoul_rafiee
📚 ۲- قوله (ج۳، ص۸): و أما عمل الحرّ، فإن قلنا إنه قبل المعاوضة... . (مرحوم بر اساس تعریف بیع در المصباح المنیرِ فیّومی در مورد عمل حرّ می‌نویسد: اگر معتقد باشیم عمل حرّ -مانند خیاطت- قبل از آن که مورد معاوضه قرار گیرد مالیّت ندارد، نمی‌توان عمل حرّ را به عنوان ثمنِ بیع قرار داد) ✅ مرحوم می‌فرماید: عمل حرّ -مانند عمل عبد- بدون شک مالیّت دارد؛ زیرا عمل حرّ مورد رغبت عقلاء است و عقلاء به ازای آن حاضرند مال بپردازند، حتى اگر قبل از معاوضه مملوک و مورد ملکیّت نباشد. 🔸️ البته تفاوت عمل حرّ و عمل عبد این است که خود عبد و اعمال او مملوک مولای اوست، اما عمل حرّ قبل از معاوضه ملک کسی نیست. البته این نکته تاثیری در صحّت بیع ندارد، زیرا مملوک‌بودنِ مبیع یا ثمن شرط صحّت بیع نیست، مانند بیع کلی که قبل از معامله مملوکِ صاحبِ ذمّه نیست. 🔹️ ایشان در ادامه می‌فرماید: مالیّت و ملکیّت از اعتبارات عقلائی‌ای است که هر کدام منشا انتزاعی دارد، و بین این دو نیز نسبت عموم من وجه برقرار است. ✴️ بنا بر این، عمل حرّ می‌تواند به عنوان ثمنِ بیع قرار گیرد، حتی اگر قبل از معاوضه مالیّت نداشته باشد. @fegh_osoul_rafiee
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری #حاشیة_المكاسب #آخوند_خراسانى #حقيقة_البيع 📚 ۲- قوله (ج۳، ص۸): و أما عمل الح
📌 با توجه به مبانیِ مرحوم که در ضمن تدریس کتاب بیان کردیم روشن می‌شود که برخی نکاتِ ایشان، ماخوذ از مبانی و کلمات مرحوم است، و همچنین ملاحظاتِ ایشان بر برخی کلمات مرحوم آخوند نیز تبیین می‌شود.
12-مصباح_الفقاهة-قسم ثالث حقوق-رفيعى-۱۴۰۲۱۰۱۸.mp3
12.07M
🎤 تدريس "مصباح الفقاهة" 📖 کتاب البیع ✏️ آیت الله خویی (رحمه الله) 📱درس مجازی هفته‌ای. 📌 ردّ فرمایش مرحوم شیخ انصاری در مورد عدم مالیّت قسم ثالث از حقوق. 📌 بیان دو اشکال فنّی از جانب مرحوم محقق خویی در مورد عدم امکان تحقّق حقیقت بیع و تبدیل، بنا بر فرض ثمن‌بودن حقّ در بیع. ❎ جلسه ۱۲ 📆 ۱۸ دی ۱۴۰۲ ✴️ @fegh_osoul_rafiee
🔳 پاسخ به پرسش برادر عزیز و گرامی آقای محمد صادق مدنی 🔳 ❓مراد مرحوم شیخ انصاری در متن زیر چیست؟ مرحوم شیخ انصاری در کتاب رسائل (ج۲، ص۲۴۴) می‌فرماید: "و لو كان ملاقاة شيء لأحد المشتبهين قبل العلم الإجمالي... . ... عن صاحب الملاقى، و لا يخفى وجهه، فتأمّل جيداً" 📚 پاسخ: مرحوم شیخ انصاری دو فرض را در پایان تنبیه رابع بحث اشتغال بیان می‌فرماید: ✅✅ ۱- فرض اول: ملاقات (ملاقات یک شیء با ظرف ١) ⬅️ فقد مُلاقَا (ظرف ۱) ⬅️ علم اجمالی (بین ظرف ۱ و ۲): در این صورت، اجتناب از ملاقِی و ظرف ۲ واجب است. 📌 در این فرض، در هنگام به وجود آمدن علم اجمالی، ملاقا مفقود بوده است و اصلی هم در مورد او جاری نبوده و نيست، زیرا ملاقا در حال حاضر غیر مبتلاست و مجرای هیچ حکم و قانونی نیست. اما ظرف ملاقِی جانشین ظرف ملاقایی می‌شود که مفقود شده است. ✅✅ ۲- فرض دوم: علم اجمالی (بین ظرف ۱ و ۲) ⬅️ ملاقات ⬅️ فقد ملاقا (ظرف ۱): در این فرض، اجتناب از ظرف ۲ واجب است و ملاقا با اصل طهارت طاهر است. 📌 در این فرض، در هنگام حدوث علم اجمالی هر دو ظرف داخل در علم اجمالی‌اند و به محض علم اجمالی دو اصل طهارت در آن‌ها تعارض و تساقط می‌کند و اجتناب از هر دو واجب می‌شود، و به خاطر عدم وجود اصل سببی اصل طهارت در ملاقِی جاری است. تا این‌جا کار تمام شده است و اگر ملاقا مفقود شود تاثیری در اصل‌های ساقط‌شده ندارد؛ از این رو، اگر ملاقا مفقود شود ظرف ۲ واجب الاجتناب خواهد ماند و ملاقا نیز طاهر خواهد بود. ✴️ @fegh_osoul_rafiee