eitaa logo
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
6.5هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
192 فایل
آشنایی با فرقه های عجیب ادیان و مذاهب – عرفان های کاذب مهدویت – مدعیان دروغین مهدویت آئین ها– جشنها و مراسم عجیب عجایب جهان باستان- فرازمینیها و اتفاقاتی که توضیحی بر تبادل 👇👇 @jh1397 ❌کپی مطالب و فیلم های کانال فقط با ذکر لینک و آیدی کانال مجاز است❌
مشاهده در ایتا
دانلود
الگو برداری پائولو کوئلیو از فلسفه «آریستیپوس» 🔻 قسمت (پایانی) 4️⃣ ♦️ امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: «إِنَّ الْعُبَّادَ ثَلَاثَةٌ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَوْفاً فَتِلْکَ عِبَادَةُ الْعَبِیدِ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی طَلَبَ الثَّوَابِ فَتِلْکَ عِبَادَةُ الْأُجَرَاءِ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حُبّاً لَهُ فَتِلْکَ عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ وَ هِیَ أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ؛[3] 🔷 عبادت کنندگان سه دسته‌اند: گروهی خدا را از ترس عبادت می‌کنند، این عبادت، عبادت بردگان است؛ و گروهی خدا را برای طلب ثواب عبادت می‌کنند، این عبادت عبادت مزد بگیران است؛ و گروهی خدا را از روی محبتی که به او دارند عبادت می‌کنند، این عبادت عبادت آزادگان است و این عبادت برترین عبادت‌هاست.» 🔶 همین سه رویکرد(افراطی، تفریطی و اعتدالی) درباره نفس خواهی هم مطرح است. رویکرد افراطی به نفس خواهی، برخی از اندیشمندان غربی را به اصالت انسان و خویشتن محوری سوق داده است. 🔷 رویکرد تفریطی به نفس خواهی و پرستش آن، در برخی اندیشه‌های جامعه شناختی بروز کرده است، به‌طوری که حقیقتی برای فرد و نفس او قائل نیستند و او را تا حد ظرفی خالی که از جامعه پُر می‌شود تنزل داده‌اند. 🔶 اما رویکرد اعتدالی به نفس خواهی این است که نفس نه اصل و محور است و نه مطرود و رانده شده؛ بلکه باید تلاش نمود تا نفس (این ودیعه الهی) را از بند تعلقات دنیوی حفظ کرد و آنرا به هدف اصلی جهان آفرینش یعنی خداوند نزدیک نمود. این نفس خواهی در حقیقت، کرامت دادن به خویشتن است نه اصالت دادن به آن. 🔷 «وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحيمٌ[یوسف/53]؛ من هرگز خودم را تبرئه نمی‌کنم، که نفس(سرکش) بسیار به بدی‌ها امر می‌کند مگر آنچه را پروردگارم رحم کند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است.» 🔶 «وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ لْمَأْوی.[نازعات/40-41] و آن کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوی بازدارد قطعاً بهشت جایگاه اوست.» 🔷 «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی إِلی رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلی فی عِبادی وَ ادْخُلی جَنَّتی.[فجر/27-30]؛ تو ای روح آرام‌یافته! به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است، پس در سلک بندگانم درآی، و در بهشتم وارد شو!» 🔶 هم چنین امام سجاد (علیه السلام) در یکی از مناجات‌های خود با خداوند متعال عرض می‌کند: «اللَّهُمَّ خُذْ لِنَفْسِکَ مِنْ نَفْسِی مَا یُخَلِّصُهَا، وَ أَبْقِ لِنَفْسِي‏ مِنْ نَفْسِي‏ مَا يُصْلِحُهَا، فَإِنَّ نَفْسِي‏ هَالِكَةٌ أَوْ تَعْصِمَهَا؛ بار خدايا براى خود از نفس‏ من بهره‏ اى كه آن را (از عذاب برهاند) قرار ده و آنچه آن را به صلاح و سازگارى آورد براى من بگذار، زيرا نفس‏ من تباه شونده است (از عذاب رهائى نمی‌يابد) جز آنكه تو آن را (از هر پيشامدى) نگهدارى‏.»[4] ♦️ بنابراین با توجه به توضیحاتی که بیان شد باید گفت: آنچه در اسلام اصالت داشته و محور محسوب می‌شود، تنها خداوند است و همه نعمت‌های مادی و معنوی در اختیار انسان قرار گرفته است تا ابزاری برای حرکت آدمی به سمت این اصل و محور باشد؛ حتی نعمت‌های بهشتی از آن رو مطلوب است که ثمره تلاش انسان به سوی تقرب به خداست نه اینکه خود اصالتی در قبال خداوند و تقرب به او داشته باشد. 🔻 پی‌نوشت: [1]. hedonism. [2]. عبد اللهی، محمد اسماعیل، سایبان خود ساخته عرفان مدرن، تهران، نشر پژوهشکده باقر العلوم(ع)، ص 255. [3]. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، جلد‏2، ص 84. [4]. صحیفه سجادیه/ دعای بیستم. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
کلیپ‌های « مرلین منسون » و القاء تسلیم در برابر شیطان به مخاطب 👹🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ فرقه‌هایی از متال که بر نوعی از معنویت و فراروی عالم ماده تأکید دارند، معمولا با ایجاد رعب و وحشت قلب تشنۀ هیبت و خشیت مردمان را هدف گرفته و به این نیاز ازلی پاسخ می‌دهند. 🔷 مرلین منسون از سرآمدان بلک متال، در آثار خود می‌کوشد تا با طنینی وحشت انگیز، نت‌هایی هراسناک، موضوعات رعب‌آور و تصویرپردازی پر از ترس، دل‌ها را به تپش وادارد و معنا، معرفت و لذتی را که دل‌ها در تجربۀ هراس و هیبت می‌جویند، به آن‌ها عرضه کند. 🔻 او آثارش را در قالب شعر، موسیقی و کلیپ‌هایی که از آن‌ها می‌سازد، ارایه می‌کند. در این‌جا برای نمونه به دو مورد آن‌ها اشاره می‌شود: 🔷 کلیپ «Rock is dead» در سال 1999 ساخته شده که موسیقی متن فیلم ماتریکس است و از معروف‌ترین کلیپ‌ها و آهنگ‌های منسون به شمار می‌آید. محتوای آن مانند فیلم ماتریکس در مورد موضوعات مختلفی، نظیر کشتار، سلطۀ جهانی و این‌که انسان چیست، در چه وضعیتی به سر می‌برد، به کجا می‌رود و... است. 🔶 کلیپ آن، میکسی از ترکیب فیلم ماتریکس و محیطی شبیه به کنسرت‌های منسون است و صحنه‌هایی از فیلم ماتریکس در آن نمایش داده می‌شود. این کلیپ پر از صحنه‌های خشونت‌گرا و تأکید بر این ویژگی انسان است که می‌کشد و عمل می‌کند؛ سپس فکر می‌کند. 🔷 روحیات و کارهای منسون باعث شد که از آهنگ‌های او، در مطرح‌ترین فیلم‌ها روز (مثل جادوگر بلر ماتریکس 1و2، اقامت‌گاه شیطان و بسیاری دیگر) استفاده شود. 🔶 کلیپ «the nobodies» در سال 2000 ساخته شده و جزء آلبوم هالیوود است. مضمون کلی آن، دربارۀ کسانی است که می‌کوشند با توسل به شیطان و نیروهای پلید به جایی برسند و کسی شوند. به همین علت در سراشیب سقوط از انسانیت فرو می‌غلتند. 🔷 در این کلیپ، دخترکی از سوراخی شبیه به دریچۀ کولر یتیم‌خانه فرار می‌کند و در انتهای کانال به قلمرو شیطان (که عرصۀ عمومی جامعه و زندگی مردم است) پا می‌گذارد. این قلمرو، آن‌قدر وسیع است که گویی همه ما در آن هستیم و «منسون» در این کلیپ، در نقش شیطان است. 🔶 در جایی از آن می‌بینیم که ادراۀ آن یتیم‌خانه، به دست انسان پول‌پرست است و «منسون» با دادن پول اندکی پول به آن‌ها؛ گویی روح و جسم آن دختر را با هم می‌خرد. 🔷 کلیپ‌های او، با این‌که بسیار وحشت‌انگیز و غیر اخلاقی است، رویکردی انتقادی داشته و تمرکز او بر نشان دادن پلیدی‌های درون انسان‌ها و ندیدن و ننمودن خوبی‌ها به این نتیجه منجر می‌شود که شیطان و شرارت غالب و خیر و خوبی شکست خورده، پس باید تسلیم نیروی او در انسان جریان یابد و با شیطان یکی شود. 🔶 جنبۀ مهم دیگر در آثار او ایجاد ترس و وحشت است اما این هراس موهوم که از برتر نشان دادن قدرت شیطان ایجاد می‌شود کجا و خوف و ادراک هیبت عظمت و کبریایی حقیقت بی‌کران هستی کجا❓ ♦️ همو که در پایان مهلت شیطان ندا می‌دهد «لِّمَنِ ٱلْمُلْكُ ٱلْيَوْمَ.[غافر/16] امروز فرمان‌روایی از آن کیست.» و کسی نیست تا پاسخ دهد. و خود می‌گویند «لِلَّهِ ٱلْوَٰحِدِ ٱلْقَهَّار.[غافر/16] برای خداوند یکتای قهار.»[1] 🔻پی‌نوشت: [1]. جریان شناسی انتقادی عرفان‌های نوظهور، حمیدرضا مظاهری سیف به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
بحران هویت یکی از علت های گرایش به عرفان‌های نوظهور 🕉☯️🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ در دوران کنونی هم، اختلال شخصیت و بحران هویت از مهمترین مشکلات جوامع در حال توسعه و بلکه توسعه یافته به شمار می‌رود. 🔷 کشور اسلامی ایران هم پیش از انقلاب اسلامی از مشکلات جدی در این زمینه رنج می‌برد و اکنون نیز شاهد بروز پدیده شکاف نسل جدید پس از انقلاب از نسل دوران انقلاب و آشکار شدن نشانه‌های بحران شخصیت و هویت در برخی از سطوح جامعه هستیم.[1] 🔶 از جمله مسائلی که در این موقعیت زمانی به دنبال جدا کردن جوانان یک کشور و سوق دادن آنها به سمت اباحی گری و پوچی می‌باشد، عرفان‌های کاذب و نوظهور است. 🔷 هر انسانی مایل است به اینکه هویت خاص و شاخصی داشته باشد، از این روی می‌کوشد که خویشتن را دریافته و به دیگران بشناساند. 🔶 به همین خاطر می‌خواهد فردی ممتاز باشد؛ و برای رسیدن به این مقام خود را به شخص یا گروهی از اشخاص نسبتاً مشهور و ممتاز، متصل می‌کند. 🔷 به عبارتی خویشتن را با آنها همانند می‌سازد، تا به واسطه امتیاز و تشخصی که آن فرد یا گروه‌ها دارد تا حدی صاحب تشخص و امتیاز گردد. 🔶 پس، بحران هویت هنگامی رخ خواهد داد که شخص فاقد توانایی لازم جهت ایفای نقشی که در جامعه از او انتظار می‌رود، باشد. 🔷 شخصی که فاقد یک هویت اصیل و ثابت بوده و یا آن را به فراموشی سپرده باشد، در زندگی شخصی و اجتماعی، با مشکلات متعددی مواجه خواهد شد. ♦️ امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: «النَّاس مَعادِنٌ کَمَعادِن الذَّهَب وَ الفِضَّه،[2] انسان‌ها معادن و ذخایری هستند مانند معادل طلا و نقره.» همان گونه که معادن نیازمند به اکتشاف، استخراج، و بهره برداری هستند، استعدادهای ناب نهفته در انسان باید مورد شناسایی، شکوفایی و بهره برداری قرار بگیرند. 🔷 بحران هویت و شخصیت از مهمترین مشکلات جوامع اسلامی است. بزرگترین صَدَمِه، صَدَمِه شخصیت است ، آنها کوشش می کنند که شخصیت ما را از ما بگیرند و به جای شخصیت ایرانی و اسلامی یک شخصیت وابسته اروپایی شرقی و غربی به جایش بگذارند. 🔶 وابستگی هویتی یک ملت سرآغاز وابستگی در دیگر زمینه‌ها خواهد بود. قدرت‌های بزرگ برای تسلط بر کشورهای دیگر ابتدا آنها را از جهت فکری، شخصیتی و هویتی وابسته می‌سازند و سپس در وابسته ساختن آنها در امور سیاسی، اقتصادی و نظامی توفیق می‌یابند. 🔷 لذا هر کشور و ملتی که به دنبال استقلال عمل در ابعاد گوناگون می‌باشد، ابتدا می‌بایست به بازنگری در هویت دینی و تاریخی خود بپردازد و از این جهت به استقلال رسد، تا بتواند روی پای خود بایستد . 🔶 ما تا تمام حیثیت خودمان را نفهمیم، نفهمیم که چه بودیم، ما در تاریخ چه بوده و هستیم، تا اینها را نفهمیم استقلال نمی‌توانیم پیدا کنیم، تا فکر مستقل نباشد، کشور مستقل نمی‌شود. 🔷 از عوامل مؤثر و بسیار مهم در بازیابی هویت شخصی و دینی، خودشناسی و خودباوری است. یک فرد باید بداند با تکیه بر توانایی‌ها و استعدادهای درونی و روحی خود که بر گرفته از آموزه‌های اصیل و ناب قرآنی-اسلامی است، می‌تواند در رسیدن به قرب الی الله و عرفان اسلامی قدم موثری بردارد.[3] 🔶 در نتیجه باید گفت: نیاز به هویت یابی و شکل گیری تصور از خویشتن باعث می‌شود که جوانان به گروه‌ها، افکار و فرقه‌هایی که به ظاهر توانایی هویت بخشی دارند، گرایش پیدا کنند. ♦️ مدعیان عرفان‌های کاذب و نو ظهور هم با استفاده از ضعف موجود در جامعه، با ارائه نوعی جهان بینی و مسیرهای به ظاهر جذاب و راحت برای رسیدن به قُرب الی الله؛ و همچنین با ادعای شخصیت بخشی برای جوانان و مطرح کردن ارزش‌های خاصی در اشکال جذاب و زیبا،، به دنبال شکل دهی به هویت جوانان (به صورت کاذب و حُبابی) بوده و به همین خاطر با استقبال از سوی آنان مواجه می‌شوند. 🔻پی‌نوشت: [1]. پایگاه اطلاع رسانی حوزه (حوزه نت) [2]. محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 4، ص 3394. [3]. پایگاه اطلاع رسانی حوزه (حوزه نت) به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
هارولد کلمپ استادِ حقِّ در قید حیات فرقه اکنکار 🔻 قسمت (پایانی) 3️⃣ 🔻 رودررویی گستاخانه با خدا 🔷 این دورۀ تیمارستان نیز وی را دگرگون نساخت. پس از آزادی از تیمارستان که وی نام آن را «بیمارستان روان‌‏سنجی» می‌گذاشت، باز هم به کارهای گذشتۀ خود ادامه داد. 🔶 آزمایش‌هایی که برای رشد معنوی به آن‏‌ها دست می‌زد فراوان بودند: «به هر حال در طول تابستان شروع به آزمایش اثرات الکل بر روی رشد معنوی­‌ام کردم. این مرحله از زندگی‌ام بود که بعد‌ها آن را «رودررویی گستاخانه با خدا» نامیدم... 🔷 سراسر تابستان به شادی گذشت و رفقای هم پیاله‌‏ام که افرادی خوش‌رو و سرزنده بودند نیز در این شادی شریک شدند.[6] وی هرگز مشخص نکرده که (کارمای) این اعمال زشتی را که «رودررویی گستاخانه با خدا» نام نهاده در کدام مرحله از زندگی خود باز پس داده است که حال می‏‌تواند به‏‌عنوان (بی ‏‌کارماترین) انسان روی زمین (سِمَت ماهانتایی) را در دستان خود گیرد. 🔶 به هرحال، هارولد که خود را از آزمایش‌های ناقص و گمراه کنندۀ مذهبی! نجات داده بود، ارتباط خود را با پال توئیچل قوی‌‏تر می‌کرد. وی سعی داشت در سمینارهایی که از طرف اکنکار تشکیل می‌شد شرکت کند. 🔷 بالاخره درسال 1970 به کلّی از کلیسا جدا شد. او هر چه بیش‏تر با مفاهیم اکنکار آشنا می‌شد، مفاهیم مذهبی را بیش‏تر به نقد و استهزا می‌گرفت؛ تا جایی که ضمن ادعای دوستی با عیسی (علیه‌السلام) در تناسخ‌های پیشین خود، او را فردی بسیار عادی به حساب آورد که لیاقت ناجی‏ بودن و موعود بودن را نداشته است: 🔶 «اما من عیسی را پسر یک نجار می‌دانستم؛ بنابراین در این‌‏که او مسیحایی باشد که به وی بشارت داده شده، جداً شک داشتم. آخر ما با هم بزرگ شده بودیم. من به قدر کافی مؤدب بودم که دوست خود را مسخره نکنم ولی فکر این‌که عیسی مسیح موعود باشد برایم قابل هضم نبود».[7] 🔷 این تمسخرها در حالی است که هارولد به‌‏عنوان استاد در قید حیات، (بی‌‏کارماترین) فرد روی زمین قلمداد می‏‌شود. او که دورانی از روان‌‏سنجی و نیز رو در رویی گستاخانه با خدا را داشته است هرگز توضیح نمی‌‏دهد چگونه و با کدام عذاب‌‏ها (کارماهای) خود را سوزانده و به این عنوان دست یافته است. 🔶 گسترۀ مخالفت‌‏های او با مسیحیت به نفی معجزات حضرت عیسی (علیه‌السلام) نیز کشیده شد. او معجزات این پیامبر الهی را ناشی از آموزش‌هایی می‌دانست که زیر نظر پزشکان مصری به دست آورده بود. به نظر او تعالیم اسن نیز در مسیح (علیه‌السلام) بی‌تأثیر نبود.[8] 🔷 گفتنی است وی با همۀ این جبهه‌‏گیری‌ها دربارۀ مسیح (علیه‌السلام) ادعا می‌کند با گذشت زمان به حقّانیت و موعود بودن وی پی برده است، اما این زمانی بود که دیگر مسیح در صلیب مانده بود. 🔻 ورود به اکنکار 🔷 ورود رسمی هارولد به تشکیلات اکنکار، با کار در چاپ‌خانۀ اکنکار مهیا می‌شود. باتوجه به تخصصی که وی در صنعت چاپ و فعالیت‌های فرهنگی داشت به زودی به‏‌عنوان یک فعّال فرهنگی در اکنکار شناخته می‌شود. 🔶 با بالا گرفتن اختلاف‌ها بر سر جانشینی پال توئیچل ، فشارهای زیادی از طرف هارولد و طرفدارانش به داروین گراس وارد می‌شود تا ردای (اک) را به هارولد تحویل دهد؛ اما تا مدت‌ها این فشارها بی‌تأثیر بود. ♦️ بالأخره در سال 1981 در یک نشست خانوادگی، سمت ماهانتایی از داروین گراس گرفته شده، به هارولد تحویل داده می‌شود. لقبی که برای او در سمت ماهانتا اعطا شده است «ئواه‏زی» می‌باشد.[9] 🔻 پی‌نوشت: [1]. کودک در سرزمین وحش، کلمپ، هارولد، 1379، ترجمه مینو ارژنگ، چ دوم، تهران، البرز، ص 10. [2]. همان، ص 71. [3]. همان، ص 9. [4]. همان، ص 85. [5]. همان، ص 197. [6]. همان، ص 246-247. [7]. همان، ص 13. [8]. همان، ص 133. [9]. گاه‏شمار استاد رویاپردازی، دیویس، جیمز پال، ترجمه مهیار جلالیانی، تهران، ایساتیس، 1379، ص 18. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
آیا ذهن می‌تواند همان‌طور که مروّجان قانون جذب می‌گویند عمل کند⁉️🧲🔻 قسمت (پایانی) 3️⃣ 🔻 تأثیر ذهن بر کار و زندگی 🔷 افکار منفی به راستی آثاری منفی را در زندگی و کار ما به دنبال می‌آورند. اگر کسی فکر کند که نمی‌تواند کسب و کار خوبی داشته باشد. با شکست اقتصادی روبه‌رو خواهد شد، کسی که فکر کند، بیمار است، بیمار خواهد شد، کسی که گمان کند، دوستان و نزدیکانش او را رها خواهند کرد، طوری رفتار می‌کند، که به همین نتیجه می‌رسد. 🔶 این امور در ادبیات دینی با عنوان وسوسه شناخته می‌شوند و نه فکر. وسوسه‌ها از سوی شیطان است معمولا به صورت ناامیدی و ترس[2]، دشمنی و جدایی[3]، بی‌تابی[4] و ناکامی [5] در دل‌های ضعیف افکنده می‌شود. 🔷 توصیه‌ی روایات این است که در این موارد نگذارید زنگار وسوسه‌ها به فکرتان بنشیند[6] و آن را بر ذهن و زبان جاری نسازید.[7] البته با نگاهی دقیق به نظر می‌رسد که این مورد در حقیقت همان تأثیر ذهن بر عواطف و احساسات است که در رفتارهای ارادی ما اثر می‌گذارد و با یک عملکرد نادرست و ناتمام، نتایج ناخوشایند را به بار می‌آورد. 🔶 وقتی من به این فکر می‌کنم که نمی‌توانم خطاط یا سخنران خوبی باشم، ناخواسته به گونه‌ای عمل می‌کنم که در این کارها ناکام بمانم. همین طور در فعالیت‌های اقتصادی وقتی با نگاه منفی و احساس شکست وارد می‌شویم، پیشنهادهایی که به من می‌شود و فرصت‌هایی که برای کسب و کار به وجود می‌آید، به نظرم بی‌اهمیت می‌رسد و فرصت استفاده و بهره برداری از آن‌ها را از دست می‌دهم. 🔷 همان‌طور که از مثال‌ها بر می‌آید، این بُعد از تأثیر ذهن در جهت منفی است. ممکن است این پرسش پیش آید که اگر ذهن در جهت منفی اثر می‌گذارد، درجهت مثبت هم می‌تواند اثر بگذارد. 🔶 توضیح این‌که در جهت منفی نگرش، احساس و رفتار فرد به تنهایی برای ناکامی او و ناتوانی‌اش در استفاده از فرصت‌ها، امکانات و روابط مفید، کافی است. اما در جهت مثبت تنها با نگرش و احساس مثبت کار پیش نمی‌رود، بلکه باید فرصت، امکانات و روابط مفیدی باشد که بتوان از آن‌ها استفاده کرد. ♦️ به بیان دیگر برای خراب شدن یک نتیجه کافی است که یکی از عوامل آن درست عمل نکند، اما برای به دست آمدن نتیجه درست، لازم است همه عوامل به درستی عمل کنند. 🔻پی‌نوشت: [1]. فوق طبیعت، لیال واتسن، 1388 ، امیر کبیر، ص 259. [2]. آل عمران، آیه 157. [3]. مائده، آیه 91. [4]. اعراف، آیه 176. [5]. فرقان، آیه 29. [6]. نهج البلاغه، سید رضی، ترجمه شهیدی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، خطبه 91. [7]. کنزالعمال، متقی هندی، بیروت، مؤسسه الرساله ، ح 1709. برای اطلاع بیشتر: نگاهی متفاوت به قانون جذب، مظاهری سیف، صهبای یقین، ص 33. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2 ادامه دارد....🔻🔻
یکی از انحرافات فرقه اکنکار چندخدایی بودن است 🔻 قسمت (پایانی) 3️⃣ 🔻 نقد و برسی : 🔷 یکی از براهین متقن و خلل ناپذیر که در قرآن نیز آمده است و بر وحدانیت خداوند عالم تأکید دارد، برهان تمانع است که از آیه‌ی «لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا ۚ فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ.[انبیاء/22] اگر در آسمان و زمین، جز «اللّه» خدایان دیگری بود، فاسد می‌شدند (و نظام جهان به هم می‌خورد)! منزه است خداوند پروردگار عرش، از توصیفی که آنها می‌کنند!» استفاده می‌شود. در این‌جا دو نکته حایز اهمیت است: 🔶 نکته اول: باید توجه داشت که غرض اصلی این برهان، اثبات توحید ربوبی خدا و یگانه بودن مدبّر عالم است، نه اثبات یکتایی و یگانگی در توحید خالقیت خداوند متعال. 🔷 نکته دوم: مقصود از «آلِهَةٌ» در آیه، «معبودان مدبّر» است؛ زیرا الوهیت فرع بر ربوبیت و خالقیت است. مانند «إله» در آیه «وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَيْرِي.[قصص/38]فرعون گفت: «ای جمعیت اشراف! من خدایی جز خودم برای شما سراغ ندارم.» زیرا فرعون خود را یگانه معبود مدبّر قوم خویش می‌دانست؛ نه واجب الوجود و خالق عالم.[3] 🔶 با توجه به هماهنگی و انسجام غیر قابل انکاری که بر آحاد پدیده‌های جهان هستی حاکم است، اگر فرض شود پروردگار آسمان و زمین بیش از یکی است و چندین مدبّر، جهان و انسان و ارتباط این دو را تدبیر می‌کنند، حتما باید خدایانِ مدبّر و ارباب مدیر در ذات و وجود خود مستقل از یکدیگر باشند، وگرنه با خدا بودن آنان ناسازگار خواهد بود. 🔷 همچنین باید در حقیقت و جوهر ذات و حقیقت وجود از هم متمایز باشند، باید صفات ذاتی آنان نیز متفاوت باشد؛ چون صفات ذاتی خداوند عین ذات اوست. در نتیجه، علم و اراده‌ی هریک از خدایان غیر از علم و اراده‌ی دیگری است و نظام علمی و مقام تدبیر هرکدام غیر از آن یکی. 🔶 بنابراین، باید به تعداد خدایان مفروض، نظام‌های عینی جدای از هم و جهانیان پراکنده و متباین و جوامع بشری ناهماهنگ در خارج موجود باشند؛ زیرا از چند خدای مستقل و متفاوت، با علم و اراده‌ی متمایز، جز چند نظام عینی ناهماهنگ انتظار نمی‌رود. 🔷 در حالی که قرآن کریم در توصیف نظم جهان و نداشتن ناهماهنگی و تباین می‌فرماید: «الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا ۖ مَا تَرَىٰ فِي خَلْقِ الرَّحْمَٰنِ مِنْ تَفَاوُتٍ ۖ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَىٰ مِنْ فُطُورٍ.[ملک/3] همان کسی که هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید؛ در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضادّ و عیبی نمی‌بینی! بار دیگر نگاه کن، آیا هیچ شکاف و خللی مشاهده می‌کنی؟!» ♦️ با این بیان، روشن می‌شود که فرض تعدد مدبر و کارگردان در مقام الوهیت، مساوی است با فرو ریختن نظام هستی و فساد در آن.[4] 🔻پی‌نوشت: [1]. شریعت کی سوگماد، پال توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، بی‌تا، بی‌جا، ص 390. [2]. نقد و بررسی جریان‌های مدعی معنویت، علی محمدی، نشر ذکری، 1396، قم، ص 186. [3]. توحید در قرآن، عبدالله جوادی آملی، انتشارات اسراء، ص 74. [4]. نقد و بررسی جریان‌های مدعی معنویت، علی محمدی، ذکری، قم، ص 188. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
عرفان‌های دئیستی 🔻❓ قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ بنابراین، آنچه از برخی فلاسفه غربی نقل‌شده که جهان طبیعت مانند ساعتی است که یک‌بار و برای همیشه کوک شده و دیگر کار کردنش نیاز به خدا ندارد، دور از حقیقت است. 🔷 بلکه جهان هستی در همه شئون و اطوارش نیازمند خدای متعال می‌باشد و اگر لحظه‌ای از افاده هستی خودداری کند، هیچ‌چیزی باقی نخواهد ماند.[1] 🔶 خدا بعد از خلقت، دیگر در عالم دخالتی ندارد؛ نه دخالت تکوینی و نه دخالت تشریعی. منظور از تکوین این است که مسیر و سرنوشت عالم را قوانین طبیعت تأمین می‌کند و منظور از تشریع این است که قانون و وظیفه‌ی انسان نیز به انسان‌ها واگذار شده است. پس طبیعت کار خود را انجام می‌دهد و انسان‌ها هم، چون عقل دارند، تکلیف خود را مشخص کنند. 🔷 به این دئیسم می‌گویند؛ یعنی اعتقاد به خدا بدون اعتقاد به دخالت خداوند در این عالم، چه دخالت تکوینی و چه دخالت تشریعی. یکی از دئیست‌های معروف، ولتر است. می‌توان نظریه‌ی تفویض معتزلی را نوعی دئیسم در تکوین محسوب نمود. 🔶 این تفکر در غرب رواج زیادی دارد و یکی از زمینه‌هایی که باعث پیدایش این تفکر شده، ادیان تحریف شده و انحرافی است. وقتی به ادیانی مثل مسیحیت، یهود و... برخورد می‌کنند، متوجه می‌شوند که تعالیم آن‌ها منطقی نیست و برخی از آن‌ها خلاف عقل است؛ بنابراین نتیجه می‌گیرند که این سخنان نمی‌تواند سخن خدا باشد. 🔷 از طرفی به خدا اعتقاد داشته، و از طرفی می‌بینند این سخنان نمی‌تواند سخن خدا باشد و خودمان بهتر می‌فهمیم. وقتی عقل خود را کنار چنین دینی می‌گذاریم و می‌بینیم که عقل، بهتر از دین واقعیات را درک می‌کند، دلیلی ندارد از انجیل تبعیت کنیم. 🔶 این خداپرستی بدون دین، مذهب و شریعت است. گاهی با عناوین زیبا و مقدسی از آن تعبیر می‌شود، مانند دین فطری و طبیعی.[2] 🔷 دئیست‌ها عقاید یکسانی ندارند. امروز بسیاری از متفکران در غرب، مسیحیت را نمی‌پذیرند؛ اما به خدا اعتقاد دارند. در کشور ما نیز گاهی چنین سخنانی شنیده می‌شود. آن‌ها در این جهت مشترک‌اند که به دین پایبند نیستند. 🔶 در برخی از نوشته‌ها سخن از معنویت بدون دین گفته می‌شود. از نوعی معنویت سخن گفته می‌شود که در آن دین وجود ندارد. معنویتی ورای ادیان است. 🔷 عناصری را برای معنویت برمی‌شمارند که پایبندی به دین در آن‌ها وجود ندارد. معنویت و عرفان شیعی چنین عرفانی را نمی‌پذیرد. در نگاه قرآنی، خدا همه کاره‌ی این عالم است: «ألاَ لَهُ الخَلقُ وَ الأَمرُ تَبارَکَ اللهُ رَبُّ العَالَمِینَ».[3] 🔶 پروردگار همه‌ی عالم یکی است، و تدبیر همه امور به دست اوست. بنابراین، شکر او و خضوع در برابرش بر همه واجب است . ♦️ یکی از راه‌های تأکید بر یگانگی خداوند این است که خداوند کسی است که آسمان‌ها و زمین را آفرید و امور آن را به نظام احسنی که جمیع اجزاء و اطراف آن را به هم مرتبط می‌سازد تدبیر می‌نماید، پس او به تنهایی رب‌العالمین است.[4] 🔻پی‌نوشت: [1] . محمدتقی مصباح یزدی، آموزش فلسفه، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۸، ج ۲، ص ۱۹. [2] . فنائی اشکوری، شاخصه‌های عرفان ناب شیعی، انتشارات اسراء، ص ۱۹۱ . [3] . سوره اعراف، آیه ۵۴ . [4] . تفسیر المیزان، مترجم موسوی همدانی، انتشارات اسلامی ۱۳۷۴، ج ۸، ص ۱۸۴ . به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2