eitaa logo
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
6.5هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
192 فایل
آشنایی با فرقه های عجیب ادیان و مذاهب – عرفان های کاذب مهدویت – مدعیان دروغین مهدویت آئین ها– جشنها و مراسم عجیب عجایب جهان باستان- فرازمینیها و اتفاقاتی که توضیحی بر تبادل 👇👇 @jh1397 ❌کپی مطالب و فیلم های کانال فقط با ذکر لینک و آیدی کانال مجاز است❌
مشاهده در ایتا
دانلود
عرفان های کیهانی نقطه مقابل شریعت 🕉☯️🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ برای بررسی هر عرفان و مسلک نوظهوری باید مطالب زیر را در نظر داشته باشیم: سه مقوله شریعت، عقل و عرف، پدید آورنده سیستم متعارف بشری و شکل دهنده جهان بیرونی و این سویی ما است، با توجه به ماهیت فراروند و ظاهر گریز عرفان، با دو وضعیت روبرو خواهیم بود: 🔷 در نسبت با شریعت از سویی با عرفانی روبروییم که هم، پا را فراتر از حریم دین و شرع می‌گذارد و هم ملتزم به آن باقی می‌ماند و در عین حفظ ظاهر به باطن راه می‌برد و از سویی دیگر با عرفانی که خود را از شریعت می‌رهاند و التزام بدان را از دست می‌دهد. 🔶 در حالت نخست، عرفان به معنای تعمیق شریعت و پیوند ظاهری دین با باطن آن است و در حالت دوم، عرفان از مرز شریعت عبور می‌کند و دین را وا می‌نهد و پیوند با ظاهر را به قیمت کسب باطن از کف می‌دهد. 🔷 در نسبت با عقل از سویی با عرفانی مواجهیم که فراتر از عقل و احکام آن است؛ ولی به این معنا که آن را تعمیق می‌بخشد و مرزهای ظاهر آن را می‌گسترد و با ظاهر به فراسوی باطن پر می‌گشاید. 🔶 از سویی با عرفانی که خود را از قید و بند عقل و لوازم آن رها کرده، از حریم ظاهری آن می‌گریزد و در واقع با انکار منطق و عقل متعارف، خود را به طوری ورای طور عقل می‌کشاند. 🔷 در نسبت با عرف و عادت نیز از سویی با عرفانی که به قواعد عرف و آداب ظاهری و هنجارهای فردی و اجتماعی گردن می‌نهد مواجهیم؛ گرچه به فراسوی آن‌ها نیز می‌رود و از سویی با عرفانی روبروییم که با بی‌اعتنایی به قواعد و آداب عرف و عادت پا به وادی عرف ستیزی، سهل انگاری و اباحی مسلکی می‌نهد. 🔶 همان‌گونه‌ که ملاحظه شد، عرفان در حالت نخست، عرفانی حقیقی و متعادل است؛ زیرا ظاهر و باطن را توأمان خواستار است و یکی را به قیمت دیگری از دست نمی‌نهد و التزام به یکی را بدون پاسداشت دیگری نمی‌طلبد، ولی در حالت دوم، عرفان آسیب دیده و آسیب‌رسان است که در قوی‌ترین حالت، ضد شریعت، عقل، عرف، عادت و در ضعیف‌ترین حالت، گریزان از این مقولات است. 🔷 پس عرفان اصیل و حقیقی یا همان چیزی که در معنای واقعی کلمه می‌توان آن‌را عرفان خواند، عرفانی دشوار، دیریاب و ناب است و کار سهل انگاران و خوش نشینان نیست. 🔶 در مقابل، عرفان‌های بدلی یا شبه عرفان‌ها هستند که بی‌اعتنا به شریعت، عقل و عرف‌اند؛ از این‌رو هم متعددند، هم سهل الوصول و هم جاعلانه و حامیان آن بسیارند. 🔷 البته همان‌گونه که درباره پدیده‌های عرفانی گذشت، همین شبه عرفان‌ها نیز به نسبت قربشان به حقیقت عرفان، از این حقیقت بهره می‌برند و در نزد بسیاری مطلوب و جاذب می‌افتند و در عین حال به مقدار بعدشان از این حقیقت، مجازی و میان تهی تلقی می‌شوند که هم آسیب می‌بینند و هم آسیب می‌زنند. 🔻 از آن‌چه گذشت می‌توان اصولی را برگرفت و در راه اصلاح و تعدیل رویارویی با شبه عرفان‎ها و شبه عرفانی‌ها به کار بست: 🔷 عرفان‌ها باید به اصول و متون دینی بازگشت کنند که در آن‌ها وجود خدای مطلق و متعالی مفروض گرفته می‌شود. 🔶 عرفان‌ها باید طریقت و شریعت را باهم مقرون کنند و آن‌را با هم و نه جدا از هم بخواهند. 🔷 باید بر پایه‌های عقل سلیم و مبانی نظری قوی توجیه شوند. عرفان نظری و عملی را باید با هم دانست و با هم خواست. 🔶 عرفان‌های غیردینی باید با عرفان‌های دینی قیاس شوند، تا صحت و سقم آن‌ها معلوم گردد، زیرا روح و جوهر اصلی عرفان‌ها که همان وحدت‌گرایی و بیان‌ناپذیری است، تنها با عرفان دینی قابل تفسیر و توجیه است. 🔷 همه پدیده‌های روانشناختی و فراروانشناختی مرتبط با تجارب عرفانی باید با محک‌ها و معیارهای تجربه عرفانی دینی سنجیده و صحت و سقم آن‌ها باز نموده شود. 🔶 همه تجارب شبه عرفانی چه در حالت‌های تعادل روحی و روانی و چه در موارد ناهنجاری‌های روانشناختی و مرضی باید شبه عرفان یا عرفان مجازی تلقی شوند و چند و چون آن‌ها باید تنها با مرجع قرار گرفتن تجربیات اصیل دینی سنجش شود. ♦️ این پدیده‌ها شامل طیفی وسیع از طالع بینی‌های هندی، چینی، خورشیدی تا انرژی درمانی، عرفان درمانی، عشق درمانی، روح پژوهی، طریق دارما، عرفان اکنکار، یوگا، بودا و آثار کسانی از قبیل: کاستاندا، کوئلیو، کریشنا، سیلور استاین، پل توئیچل، راد استایگر، اشو، اریک فروم، جک کینفیلد و دیگران می‌شود. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
مفهوم نمادهای شیطانی 👹🔻 قسمت (پایانی) 3️⃣ 5️⃣ دست شاخ‌دار « Horned Hand »:🔻 🔶 دو انگشت برافراشته در این نماد، نشان از دو شاخ بز یاقوت است که به همراه عبارت « Hail Satan » به معنای « درود بر شیطان » استفاده می‌شود. البته این نماد در موارد دیگری نیز به کار رفته که شاید لزوما ارتباطی بین آن معانی و جریان‌های شیطان‌گرا وجود نداشته باشد؛ 🔷 مثلا گاهی به نشانه حرف W که حرف کلمه آن ( War جنگ ) است، خصوصا از طرف سیاست‌مداران و جنگ‌طلبان دنیا استفاده می‌شود؛ به معنای اصرار و استقامت در جنگیدن. البته استعمال غالبی آن در مراسم شیطانی و از طرف شیطان‌گرایان مشاهده می‌شود. 6️⃣ ابلیسک « obelisk »:🔻 🔶 ابلیسک ستونی است با قاعده چهار ضلعی و رأس هرمی، که سمبلی از « رع » خدای خورشید در مصر بوده و در اثر افزایش قدرت فراعنه به ممالک دیگر راه یافته است. رع دارای دو فرزند به نام‌های « ست » و « اوزیریس » بوده است. 🔷 « ست » خدای ظلمت است که در حمایت شدید رع قرار دارد [1] او برادر خود ازیریس را کشته، تاج و تخت را از چنگ فرزندش، هوروس در می‌آورد، دومین جریان بزرگ شیطان‌پرستی مدرن، یعنی ستیانیسم که معبد « ست » را در سانفرانسیسکو تأسیس کردند، این خدای افسانه‌ای را ارج می‌نهند و خواهان تحقق حکومت او در زمین هستند. ابلیسک را معمولا نمادی از قدرت و سلطنت اوزیریس می‌دانند. 🔶 ظاهرا این سمبل در زمان حضرت ابراهیم ( علیه السّلام ) هم وجود داشته است و پیامبر بزرگ خدا با این ذهنیت در حرم الهی نماد شیطان را به صورت ابلیسک می‌سازد و آن را رمی می‌کند، تا با این عمل تمام اوهامی را که تا امروز هم ادامه یافته است،‌ طرد کند. 🔷 این نماد، امروزه در میدان‌های بزرگ کشورهای اروپایی و آمریکا ساخته شده و مردم هر روز به گرد آن می‌چرخند. سی بنای ابلیسک از مصر باستان باقی مانده که سیزده تا از آن‌ها به روم برده شده و بقیه در شهرهایی نظیر سیسیل، پاریس، لندن، نیویورک و سزاریا در قسمت اشغال شده فلسطین نصب شده است. 🔶 بزرگترین ابلیسک دنیا در واشنگتن ساخته شده که ارتفاع آن به 170 متر می‌رسد و رؤسای جمهور آمریکا در پای آن، سوگند یاد می‌کنند، ابلیسک نماد قدرت است در زمین و حیات و حمایت جاودانی اوزیریس در دنیای مردگان است؛ از این رو سنگ‌هایی که شبیه آن تراشیده شده است، در قبرستان‌های آمریکا بسیار به چشم می‌خورد. 7️⃣ صلیب شکسته « Swastika »:🔻 🔶 این نماد نیز در گروه‌های شیطان‌گرا به نشانه تمسخر و توهین به نماد دین مسیحیت ( صلیب ) به کار می‌رود و آن را نشان از صلیبی که شکسته شده است می‌دانند. البته گروه‌های نژادپرست نیز گاهی از این نماد استفاده می‌کنند و در زمان حکومت هیتلر بر آلمان نیز نشانه ارتش نازی‌ها بوده است. 🔷 برخی محققین در زمینه جادوگری معتقدند که برخی معاونان ارشد هیتلر دارای تفکرات شیطان‌گرایی بوده‌اند [6] و استفاده از این علامت در حزب نازی ممکن است با اهداف شیطان‌گرایانه صورت گرفته باشد. این نماد نشان آیین ( میتراییسم ) مهرپرستی در ایران باستان نیز بوده و با نام « چرخ خورشید » از آن یاد می‌شده است. 🔶 شیطان‌گرایان و مراکز قدرت حامی آن‌ها، برای ترویج نمادهای یاد شده در حوزه فرهنگ عمومی، از ابزارهای مختلفی استفاده می‌کنند؛ از آن جمله می‌توان به استفاده از این نمادها در ساخت زیورآلات، پوشاک، طراحی ساختمان، نقاشی بر روی دیوار و اماکن عمومی و ... اشاره کرد. ♦️بنا بر آن چه گذشت، از این واقعیت نباید غفلت شود که امروزه شیطان‌پرستی با ابزارهای فراگیری مثل سینما، نمادهای متنوع و رسانه‌های مختلف صوتی و تصویری، به عنوان « دین دهکده جهانی » مطرح و تبلیغ می‌شود. 🔻پی‌نوشت: [1]. ر.ک: کلیسایی برای شیطان، حسین عرب، بهداشت معنوی، ص 44 [2]. سفر پیدایش تورات، 15/6 [3]. ر.ک: انجیل شیطانی، آنتوان لاوی [4]. اسطوره‌های مصری، ص 44 [5]. مکاشفه 13 یوحنا [6]. سیری در تاریخ جادوگری، ص 108 [7]. کاوشی در معنویت‌های نوظهور، ص 285 – 291 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
آیا « قانون جذب » با « دعا » یکی است ❓🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ دعا در یک لحظه ناب نورانی از سوز و عشق و نیاز به نتیجه می‌رسد، ولی ادعا این است که قانون جذب با استمرار تصور برخورداری و بی‌نیازی و انتقال انرژی خوشی و شادی به تخیلات نتیجه بخش خواهد بود. 🔶 بنابر قانون جذب یک شخص باید آرزویی را که با توان تخیل و تجارب خود در دلش پدید آمده به روشنی تصور کند و آن را تجسم بخشد و در نهایت به همان برسد. 🔷 اما در دعا به تصور و تجسم شفاف و بسته‌ای از دعا نیاز نداریم. بلکه دعا می‌تواند بسیار مبهم و کلی باشد. 🔶 در قانون جذب، انسان کانون عالم است و فرمان می‌دهد و محقق می‌شود، کائنات غلام حلقه به گوش و غول چراغ جادو هستند و انسان باید مثل فرمانروای نیرومندی آرزوهای خود را بدست آورد. نیروی برآوردن آرزوها، قدرت تصور و تجسم اوست و آن‌چه انسان بخواهد، همان خواهد شد. 🔷 اما در دعا خداوند کانون هستی است. فرمان، فرمان اوست و اراده، اراده او. کائنات به اذن او عمل می‌کند و انسان فروتنانه و نیازمندانه از او درخواست می‌کند. هرچه خداوند بخواهد همان خواهد شد و بعد از دعا انسان با همه امیدواری و اعتمادی که به قدرت و مهربانی و بخشندگی خداوند تعالی دارد، تسلیم خواست خدا می‌شود، تا در صورت صلاح بودن دعایش مستجاب و آرزویش برآورده شود. 🔶 دعا از انسان عبد می‌سازد و از ره‌گذر رابطه بندگی با آفریننده و فرمان‌روای عالم، انسان را بر پدیده‌های هستی و کائنات مسلط می‌کند، ولی قانون جذب انسان را به فرمان روای تخیلی کائنات تبدیل می‌کند. 🔷 دعا انسان را به فضایل تقوا، تواضع، بخشایش، بندگی، مهربانی و ... می‌آراید، اما قانون جذب انسان را در تخیل رویاهای رنگارنگ و آرزوهای دراز غرق می‌کند و خودمحوری و منفعت‌طلبی و لذت‌جویی را نیرومندتر می‌سازد. 🔶 این تفاوت‌ها و نتایج و آثار دورکننده از ارزش‌های اخلاقی فارغ از درستی یا نادرستی قانون جذب به دنبال عمل کردن بر آساس آن به وجود خواهد آمد. 🔷 اگر نادرستی قانون جذب مورد توجه قرار گیرد این ناکامی‌ها انسان را هرچه بیشتر در آرزوها و رویاهای خود فرو می‌برد و بیشتر و بیشتر پیامدهای اخلاقی آن را پرورش می‌دهد. 🔶 گذشته از همه این‌ها قانون جذب در مقایسه با دعا بسیار محدود‌کننده است و با فرض درستی و کارآیی از ظرفیت کمتری برای کام‌بخشی برخوردار است. 🔷 بنابر قانون جذب یک شخص باید آرزویی را که با توان تخیل و تجارب خود در دلش پدید آمده به روشنی تصور کند و آن را تجسم بخشد و در نهایت به همان برسد. 🔶 اما در دعا به تصور و تجسم شفاف و بسته‌ای از دعا نیاز نداریم. بلکه دعا می‌تواند بسیار مبهم و کلی باشد. ما در دعا به جای تصورات محدود خود لطف و رحمت بی‌کران خداوند را معیار قرار می‌دهیم و او بیش از خواسته و تصورما می‌بخشد و عطا می‌فرماید. 🔷 قانون جذب سرچشمه کامیابی را در تخیلات محدود جستجو می‌کند، در حالی که دعا کامیابی را به بخشندگی نامحدود خداوند می‌پیوندد. 🔶 با قانون جذب چنان که ادعا می‌شود، شما به چیزی که می‌دانید چیست و می‌خواستید می‌رسید و این موضوع بسیار تجربه شده است که انسان وقتی به خواسته‌اش می‌رسد، احساس ناکامی می‌کند و در طول این رسیدن ایده‌های فراتری در تخیلش نقش می‌بندد، که موجب می‌شود، لحظه دست‌یابی به رویای گذشته، شادمانی و لذتی کمتر از آن‌چه در آغاز احساس می‌کرد، پیدا کند. 🔷 در دعا اما با توجه به عدم تصور و تجسم خواسته با عطای خداوند به اوج شامانی می‌رسد، بخشش الاهی هر چه باشد، پیش‌بینی نشده و غیر منتظره است و این شرایط از کوچک‌ترین رویدادها و پدیده‌ها بزرگ‌ترین شادمانی‌ها را می‌آفریند. ♦️ با این توضیحات معلوم می‌شود که همانند انگاری قانون جذب با دعا اشتباهی است که ما را از درک ارزش گنجی نامحدود غافل کرده و با تخیلات محدود سرگرم می‌کند. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
« عرفان ساحری » یا آئینِ نشئگی و توهم 🔻 قسمت(پایانی) 3️⃣ ♦️ در عرفان ساحری خدا وجود ندارد. 🔷 در عرفان ساحری، «خدا» یا وجود ندارد و یا دارای چنان نقش ضعیفی در نظام اعتقادی این مکتب است که سالک به خدا و نیروهای او و قدرت او کم‌ترین توجهی نمی‌کند. 🔶 در کتاب‌های کاستاندا، به ندرت به نام خدا برمی‌خوریم. از پیامبران الهی هیچ یادی نمی‌شود و طبعاً و تبعا، برای ادیان الهی و برنامه وحیانی اداره زندگی بشر سهمی لحاظ نمی‌گردد. 🔷 در نگاه دون‌خوان، خدا در حوزهٔ تونال قرار می‌گیرد، نه در حوزه ناوال. حوزه تونال همان بخشی از هستی است که ناشی از خیال‌پردازی‌های ماست و از حقیقت بهره‌ای ندارد: خداوند بخشی از تونال ماست. تونال همه چیزهایی است که فکر می‌کنیم دنیا از آن چیزها تشکیل شده است، از جمله خداوند.[۵] 🔻کاستاندا به صراحت می‌گوید: 🔷 تونال نمی‌تواند چیزی را خلق کند. ناوال خدا نیست؛ چون خداوند بخشی از تونال شخصی و تونال زمان‌هاست. خدا، بخشی از تونال عصر ماست و بیش از این مفهومی ندارد.[۶] 🔶 دون‌خوان ترجیح می‌دهد ریشهٔ نیروهای عالم را موجودی نمادین به نام عقاب معرفی کند؛ اما اسمی از خدا نبرد. وی و شاگردش از این‌که برای خدا در تأثیر و تأثرات طبیعت سهمی قائل شوند، به شدت اجتناب می‌کنند. 🔷 علت روشن است؛ منجی در عرفان ساحری، ساحر و جادوگر است؛ نه رسولان الهی. نمایندگان خدا جای خود را به شمن‌ها می‌دهند و جادوگر بر مسند نبوت تکیه می‌زند و تمام کارکردهای رسالت، که همان قدرت نجات انسان‌ها و وعدهٔ فلاح و رستگاری به آدمیان است، به ساحران نسبت داده می‌شود. 🔶 مرام ساحری از این جهت نه تنها به آیین شیطان‌گرایی بسیار شییه است، که مکمل و یا مقدمهٔ آن است؛ چرا که در هر دو، تصویری دوقطبی از هستی نشان داده ‌می‌شود، نه تک‌قطبی و توحیدی. 🔷 در این نظام دوقطبی، قوای شر در عرض خدا ظاهر شده و حتی شکست نیروهای خیر به تصویر کشیده می‌شود و غلبه با نیروهای شر و قدرت‌های شیطانی است؛ به‌گونه‌ای که جهان مملو از نیروهایی معرفی می‌شود که قادرند بدون تبعیت از اراده خداوندی، به تصرف در تاروپود هستی اقدام کنند. 🔶 یکه‌تازی و خودمختاری این قدرت‌ها چنان است که گویا خدا هم به گوشه‌ای خزیده و به تماشای هنرنمایی این قدرت‌ها بسنده نموده است! کوتاه‌سخن آن که عرفان ساحری را باید عرفان ضد خدا دانست، یا دست‌کم عرفان بی‌خدا. 🔻 کوتاه‌ سخن آن‌که به صحنه آوردن عرفان ساحری، حرکتی است نامیمون و البته تلاشی است نافرجام؛ برای زنده نمودن سنت‌های جادویی؛ جهت تکمیل پازلی که شیطان‌گرایان برای برگرداندن آیین‌های ضد توحیدی شروع نموده‌اند. ♦️ عرفان ساحری فریبی است که با نام عرفان و معنویت آغاز گردیده، بلکه پیامبر درونی انسان‌ها (عقل) را از عرصهٔ تدبیر حیات معنوی بشر کنار بزنند تا سرانجام بتوانند آیین‌های شیطانی را به‌جای ادیان الهی به عنوان دین واحد دهکده جهانی، بر جهان حاکم کنند. 🔻 پی نوشت: [۵] ـ کاستاندا، قدرت سکوت، ص ۲۱۳ [۶] ـ همان، ص ۱۳۴ به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
عرفان های کاذب دکان هایی برای فروش معنویت بدلی 🔺 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
اصطلاح شیفتینگ در معنویت‌های نوظهورچیست ❓🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ آیا محیط دیگر (جهان موازی) یک محیط زندگی ایده‌آل است یا محیطی مشخص است که انسان در آن بالاجبار باید چیزهایی ببیند، بچشد و...❓ 🔷 این افراد مدعی هستند که وقتی به جهانی دیگر شیفت می‌کنند، هیچ رنج و ناراحتی در آنجا وجود ندارد و هر آنچه باب میل است در آن جهان وجود دارد. 🔶 این افراد می‌گویند: شما با تخیلات خودتان صُور ذهنی دلخواهی ساخته و در آن زندگی می‌کنید. باید از این افراد پرسید آیا دنیای این‌چنینی وجود دارد❓ 🔷 در فلسفه اسلامی نظریه‌ای وجود دارد که غیر از عالم مادی که زندگی می‌کنیم و عالم مجردات که‌ کاملاً غیرمادی (قیامت) است، دنیای سومی نیز وجود دارد که همانند دنیای مادی که ما در حال حاضر روی کره زمین زندگی می کنیم و همانند دنیای مجردات، غیرمادی صرف نیست، بلکه این عالم سوم، حد وسط دو عالم دیگر است؛ طول، عرض، ارتفاع، حجم و صورت‌ دارد، ولی جسمانی نیست، که اصطلاحاً به این عالم، عالم مثال یا خیال منفصل می‌گویند. 🔶 آنچه باید بررسی کرد این است که ارتباط این عالم خیال منفصل(عالم مثال) با خیال متصل(مصداقاً خواب) چیست❓ 🔷 ملاصدرا از فیلسوفان نامدار اسلامی در این باره نظر خاصی دارد: «دیدگاه صدرالمتالهین در مورد ادراک خیالی دیدگاهی متمایز از سایر اندیشمندان است. وی برخلاف ابن سینا ادراک خیالی را حاصل تجرید و تقشیر نمی‌داند و تحت تاثیر سهروردی و ابن عربی، قائل به نشئات سه گانه وجود (عالم عقول مجرده، عالم مثال یا خیال منفصل و عالم مادی) بوده، خیال منفصل را حد وسط و برزخ میان دو عالم مذکور می‌داند و ادراک خیالی (خیال متصل) را متناظر با آن به شمار می‌آورد. 🔶 ملاصدرا برخلاف سهروردی که نفس را مظهر صور مثالیه در خیال منفصل می‌داند و قائل به خیال متصل نیست، معتقد است که نفس آدمی با خلاقیت خداگونه‌اش، صور خیالی را همانند صور حسی انشاء و ابداع می‌کند و مشاهده عالم مثال و مثل معلقه، تنها نفس آدمی را مهیای خلق صور خیالی می‌گرداند. وی علاوه بر اعتقاد به برزخ نزولی، قائل به برزخ صعودی نفس از طریق حرکت جوهری است و از طریق آن حشر نفوس و تجسم اعمال و ... را تبیین فلسفی می‌کند».[1] 🔷 با توجه به نظر ملاصدرا، جهانی موازیِ این عالم، به‌نام عالم مثال وجود دارد و این عالم مثال یک حقیقت واقعی دارد که با تصورات ذهنی ما آن عالم تغییر نمی‌کند، بلکه نفس آدمی با الهام و مشاهده آن عالم، صورت‌های جدیدی در ذهن خلق می‌کند. البته این جهان موازی، جهان خیالات صرف نیست و لذا کسانی که ادعای زندگی در جهان موازی ایده‌آل و مطابق تصورات خیالی خود دارند، وارد این عالم مثال نمی‌شوند. 🔶 با این تبیین، تعریف شیفتینگ به معنای تغییر زندگی از جهانی به جهان دیگر، به‌صورت واقعی، تلقی اشتباهی است. شیفتینگ فقط و فقط نوعی فعالیت و عملیات ذهنی است. 🔷 البته از این نکته نیز نباید غافل شد که این خواب و شیفتینگ و... در قوه خیال متصل (ذهن) محقق می‌شود و این خیال متصل، دریچه‌ای برای اتصال با عالم خیال منفصل(غیب و عالم مثال) است و برخی افراد از همین مسیر مشاهداتی در عالم خیال منفصل داشته‌اند. ♦️ کسی که انسان ناپاک و اهل فسق و فجور باشد، عالم خیال منفصل وحشتناکی دارد؛ چون آن عالم متناسب با اعمال این فرد ساخته می‌شود(برزخ صعودی) و وقتی این فرد مدعی است که به جهان دیگر رفته و همه چیز در آنجا باب میل او بوده و هیچ رنج و مشکل و... نداشته است، این نشان می‌دهد که وی از عالم مثال گزارش نمی‌دهد، بلکه غرق توهمات و خیالات ذهنی خودش است. 🔻پی‌نوشت: [1]. جایگاه خیال متصل و منفصل در فلسفه صدرالمتالهین، حوران اکبرزاده و محسن کدیور، نشریه مقالات و بررسی‌ها، دوره 41، سال 1387، شماره دفتر90(ویژه فلسفه و کلام اسلامی)، صفحات 11 تا 24 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فرقه های انحرافی یکی از معضلات دامن‌گیر جامعه ما 🕉☯️🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ در سال‌های اخیر شاهد افزایش فعالیت بی‌سابقه عرفان‌های کاذب در قالب سمینار، همایش، برگزاری دوره، توزیع کتاب، برشور و ... در داخل کشور هستیم. 🔷 فرقه‌هایی که تعداد آن‌ها کم نیستند؛ فرقه‌های شرقی و غربی و بومی که بالغ بر صد فرقه و جریان فکری در کشور در حال یارگیری هستند. 🔶 از جمله‌ی معنویت‌های کاذبی که آزادانه در کشور در حال فعالیت هستند می‌توان به ریکی (انرژی درمانی)، اصول تفکر نوین (تفکرات پیامبران عصر جدید) و یوگا (معنویت شرقی) اشاره کرد. 🔻 متأسفانه مردم نیز بدون هیچ آشنایی با خواستگاه این فرقه‌ها یا جریانات وارد این عرصه می‌شوند و کم کم جذب و حتی مبلغ این جریانات می‌شوند. به عنوان نمونه تعداد اندکی از این فعالیت‌ها را خواهیم آورد: ♦️ ریکی یا انرژی درمانی؛ نوعی آیین برای عشق ورزیدن به خدایان و رشد معنوی روح و میراث 3000 ساله راهبان و روحانیون هندی می‌باشد و از متون سوتراهای بودایی استخراج شده است. 🔻 تفکر نوین: در این نوع از شبه‌معنویت‌ها از چند اصل مهم تبعیت می‌شود؛ آن‌ها از اصل‌هایی مانند؛ قانون جذب، تجسم خلاق، تفکر مثبت و... بحث به میان می‌آورند. 🔷 اصل‌هایی که آن‌ها مطرح می‌کنند با بررسی آن‌ها انسان را به پرتگاه ضلالت و گمراهی می‌کشانند. اصل‌هایی که به شخص «مادی‌گرایی»، «خود خدایی»، «نهی پیروی از دین حَق» و... را می‌آموزند. 🔶 متأسفانه دیده می‌شود، این سمینارها تحت نظر اُرگان‌های دولتی و بعضا مذهبی برگزار می‌شود! ♦️ عموم مردم یوگا را به عنوان یک ورزش می‌شناسند، این درحالی است که یوگا در واقع طریقت عرفان هندوئی و مرامِ معنویِ مشرکانه است. 🔷 طبق نظر پژوهش‌گران و حتی خود بنیان‌گذاران و مروجین اصلی یوگا، یوگا یک ورزش نیست بلکه طریقت عملی عرفان هندوئیسم است که با عقاید و باورهای خرافی و شرک آلود فراوانی گره خورده است. 🔶 چیزی که در ترویج عرفان‌های نوظهور در کشور ما تقریبا در همه‌ی آن‌ها مرسوم است، رنگ و لعاب دینی دادن به این تفکرات است. ♦️ آن‌ها سعی می‌کنند برای این‌که در بین مردم این نوع عرفان‌ها مسموم خوب جا بیفتد؛ این نوع تفکرات را با بعضی آیات و روایات اسلامی تطبیق داده و برای آن‌ها بیان می‌کنند. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
« هواپونوپونو» ابزاری برای کنترل ذهن و سلطه بیشتر بر انسانها 🔺 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
منشأ و ماهیت شرور یکی از مهم‌ترین اصول در « کابالا » 🕎✡️🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ از مجموع آرا و نظریات مختلف در باب شرور می‌توان چنین نتیجه گرفت که گرچه اکثر پیروان کابالا معتقدند منشأ شرور، خدا یا صفات اوست، اختلاف در چگونگی انتقال آن به این جهان است با این حال هر یک از تقریرهای گوناگونی که در مورد منشأ شرور و دخول آن بیان شده، با اشکالات اساسی روبه‌رو است و نکات متعددی را می‌توان در باب این آراء مدنظر قرار داد: 🔷 نکته اول: طبق آرای فلاسفه‌ای چون ابن سینا، شرور فقط به عالم طبیعت اختصاص دارد و این اقتضای ذاتی آن است؛ بنابراین در عوالم بالاتر هیچ تضاد و اصطکاکی نمی‌توان یافت؛ چون هیچ حرکت و تکاملی نیست،[2] 🔶 اما براساس تعالیم کابالا، شرور، ساحت عالم عُلوی را نیز در بر گرفته و موطن آن نه عالم ناسوت که خود واجب‌الوجود است. 🔷 نکته دوم: اگر طبق ادعای کابالا، منشأ خیر و شر خداوند باشد، ضروری است که پروردگار انسان‌ها را به صورت مساوی هم به سوی خیر هدایت کند وهم به گناه وا دارد. این امر با حکمت خداوند متعال و همچنین با هدف خلقت سازگار نیست. 🔶 نکته سوم: قرن‌ها پیش افلاطون موضوع عدمی بودن شر در عالم را مطرح کرد و همه فیلسوفان مشاء و اشراق نیز عدمی بودن شرور را پذیرفته‌اند و بر آن ادعای بداهت کرده یا آن را از احکام ضروری عقل دانسته‌اند.[3] 🔷 حال اگر ادعای شبتانیسم مبنی بر علت واحد داشتن خیر و شر را بپذیریم، این پرسش به وجود می‌آید که با توجه به عدمی بودن شر، در نهایت باید منتظر چه نوع رویداد و فعل و انفعال در ذات خداوند باشیم❓ 🔶 چرا که در زمان نجات نهایی، نور اندیشه در نور فاقد اندیشه رسوخ می‌کند و آن را تبدیل به خیر می‌نماید. آیا پذیرفتن چنین انفعالاتی برای ذات یگانه منطقی است❓ 🔷 از سویی باید توجه داشت که طبق این تقریر، منشأ خیر و شر تا پایان نجات در خود خدا درگیر هستند؛ از این‌رو کشمکش میان خیر و شر به عالم ماده خلاصه نمی‌شود بلکه این‌دو در خود خداوند به نزاع مشغول هستند. 🔶 نکته چهارم: اگر بپذیریم که خدا، هم فاعل خیر است و هم فاعل شر، پس باید شر را امری مقدس بدانیم؛ چرا که منشأیی الهی دارد. 🔷 نکته پنجم: طبق سخن دقیق میرداماد، دخول شرور در عالم به عنایت نخست، مقصود بالذات خدا نبوده و بالعرض، داخل در عالم قضای الاهی شده؛ از این‌رو هیچ‌گاه به عنایت نخست، جز خیرات از ذات پروردگار نازل نشده است و فقط اراده خداوند به فیض وجود تعلق دارد.[4] 🔶 نکته ششم: اگر بپذیریم در چهارچوب یگانه‌گرایی، نیروهای شیطانی جزو تجلیات الهی هستند، موضوع اختیار در مورد انسان، معنای حقیقی خود را از دست می‌دهد و از طرفی، شر مانند خیر باید باعث تعالی انسان شود؛ چرا که از خداوند صادر شده است. 🔷 نکته هفتم: اگر دیدگاه متصوفه حسیدیم را در باب شر بپذیریم، شر امری نسبی است؛ چرا که شر به خاطر کاهش شدت نور خداوند به وجود آمده است و در حقیقت مرتبه‌ای پایین‌تر از خیر می‌باشد. 🔻 تحلیل نهایی چنین برداشتی از متصوفه حسیدیم این‌گونه است که خود خداوند با کاستن نور خویش، طی فعل انقباض، به شر امکان وجود داده است؛ از این‌رو هنگامی که انسان در ورطهٔ گناه می‌افتد، خود خداوند به نحوی در گناه او شریک می‌شود! ♦️ پس گنه‌کاراز دیدگاه متصوفه حسیدیم، نباید به هیچ‌روی از بخشایش الهی ناامید شود؛ چون باز خداوند که بستر شر را فراهم آورده است، گنهکار را همراهی کرده، خطایش را می‌بخشد.[5][6] 🔻پی‌نوشت: [1]. جریانات بزرگ در عرفان یهود، شولم، گرشوم، تهران، نشر نیلوفر، 1385، ص 60 [2]. نوآوری فیلسوفان اسلامی در پاسخ به مسأله شر، فیاض بخش، نفیسه، قبسات، شماره 52، 1388، ص 151. [3]. همان، ص 158. [4]. همان، ص 156. [5]. یهودیت، اپستاین، ایزیدور، تهران، موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، 1385، ص 331. [6]. ص 100. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
توصیه به ادرار خواری «فواره طلایی» توسط مربی یوگا 🕉🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ شهیدی بر اساس همین طب آیورودا توصیه به خوردن ادرار انسان می‌کند، عنوان این کار را «فواره طلایی» می‌نامد که باعث سلامتی بدن می‌شود؛ گویا با تغییر اسم و نهادن نام زیبا بر نجاست‌خواری، ماهیت آن عوض می‌شود. 🔷 ترویج خرافات، عقاید کفرآمیز، شبهات، بدعت‌ها، مبانی هندوئیسم در لابلای تعالیم یوگا، از جمله خطراتی است که توسط برخی از مربیان یوگا، از جمله شهیدی در حال گسترش در کشور است. 🔶 شهیدی تلاش می‌کند یک سبک زندگی، مخالف سبک زندگی ایرانی اسلامی را ترویج کند؛ از جمله کارهای وی عرضه وسایل و کالاهای معنویت‌های نیو ایج (عصر جدید) می‌باشد؛ یکی از این کالاها که در کانال تلگرامی وی عرضه می‌شود، کالایی به نام « رودراکشا » است. 🔷 رودراکشا هسته خشک شده‌ میوه یک درختی است که اغلب در جنوب شرقی آسیا می‌روید. رودرا را نام شیوا می‌دانند که از خدایان هندوئیسم است؛ شیوا نام خدای مرگ و از اصلی‌ترین بت‌های مورد پرستش در هند است؛ راکشا هم به معنای اشک می‌باشد و رودراکشا به معنی اشک شیوا است. 🔶 رودراکشا شبیه تسبیح است که 108 دانه دارد؛ رودراکشا مناسب ذکر و همچنین نگه داشتن زیر بالشت معرفی می‌شود؛ این رودراکشاها از درختان کشور نپال تهیه شده و به سراسر ایران ارسال می‌شود. 🔷 شهیدی مدعی است رودراکشا مناسب افرادی که دچار بی‌خوابی یا بدخوابی، درگیر طلسم و جادو، بی انرژی هستند، ترس‌های پنهان دارند و کسانی که تمرینات معنوی را انجام می‌دهند، می‌باشد. این ادعاها در حالی مطرح می‌شود که هیچ یافته علمی این موضوع را تأیید نمی‌کند. 🔶 شهیدی که از مروجان و اساتید یوگای باستانی است، تأکید می‌کند که انجام تمرینات معنوی، می‌بایست توسط استاد به شما ارائه شود و وی در کلاس راجا یوگای کلاسیک، آموزه‌های یوگا که مبتنی بر آموزه‌های هندوئیسم است را آموزش می‌دهد. 🔷 شهیدی مدعی شده بود که برنامه‌هایی برای ایران دارد که فعلا محرمانه هستند؛ آیا تغییر سبک زندگی ایرانی اسلامی یکی از همین برنامه‌های اوست❓؛ آیا دست‌ها و قدرت‌های خاصی پشت صحنه این برنامه‌های محرمانه هستند؟ ♦️ ترویج یک سبک زندگی بیگانه غیر الهی، که باعث ایجاد هویت غیر اصیل برای ایرانیان می‌شود، باعث تضعیف دین‌داری ایرانیان شده و این کار سال‌ها است که در دستور کار استکبار جهانی است. 🔻پی‌نوشت: [1]. آیوروِدا Ayurveda به معنی «علم زندگی» است و یک علم باستانی و کهن است که از هندوستان برخواسته است. در آیورودا از گیاهان طبی، ماساژ و یوگا برای درمان بیماران استفاده می‌شود. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2