سلام به آرمان
سلام به رویش انقلاب
سلام به شهید
نمیدانم به جز ذکر "علی"، چه وردی خواندی که اینگونه رسیدن به آرمان هایت را انتخاب کردی؟
شجاعت، شهامت، غیرت، ایمان
و آخر یقینی که تو به آن رسیدی، تنها راه رسیدن به حقیقت همین است...
در کدام کلاس درس خوانده ای که بودن را برایت اینگونه روایت میکند و تو خوب تعلیم دیده ای؛
مرحبا
انسانیت تنها رمز و تفصیل "بودن آدمی" است و جز از راه مکتب حسینی نمیتوان گذر کرد.
چقدر آدم های اهل فکر باید تفکر کنند که چطور میتوان این بودن را تفسیر کرد. بودنی که وجود را به صحنه می آورد.
باطل با تمام هیبت تو خالی که دارد، در نسبت با حق نابود است و این واژه ها با استقامت همچون تویی قدرت در کنار هم بودن را پیدا میکنند.
نور که به صحنه بیاید جایی برای ظلمت نیست.
میدانم، اما دانستن تا یافتن، فاصله ای است میان زمین تا آسمان که تنها شهید میتواند با شهود طی کند.
شهید با تمام وجود مییابد تنها حق باقیست.
شهید، نور حق را به صحنه می آورد چون خود شاهد است و شهود دو روایت گر نمیخواهد؛ فقط حق است که خود را میخواهد اینگونه روایت کند...
اما برای راوی بازی تو مهم است تا انتخابت کند...
مرحبا به بازیای که کردی و انتخابت کردند
برای یافتن و رسیدن به آرمان هایت
شهودت مبارک
#شهید_آرمان_علی_وردی
✍#میقات
@gharare_andishe
أشهد أن لا اله الله...
أشهد أنّ محمد رسول الله..
أشهد أنّ علیا ولیّ الله
...
و سلام بر اسلام!!!...
و سلام بر مسلمانیِ دوباره ام...سه باره ام...و صد باره ام!!
این که قلم به دست گرفته و مینویسم، نشان از آن نیست که حرفی جدید میخواهم بگویم و یا علمی را به رخ میخواهم بکشم...
نه؛ فقط آمده ام حالم را تورق کنم..و بنویسم برای زن...زندگی...آزادی!!!
..
این روزها که قرار بود به زور حجاب!!! که وجهی از مسلمانیمان هست را نداشته باشیم..
قلبم بیش از پیش مشتاقِ این حکم شده...
و در ذهنم تکرار میشود!
و هر روز نه، بلکه هر ساعت دوباره مسلمان میشوم!!
احساس کردم چقدر مشتاقم به این حکم، که تا الآن اینهمه متوجهش نبودم!
مثل هوا که حواسمان نیست که هست!همین که جایی بمانیم بدون هوای تازه؛؛ نفسمان که بند بیاید، میفهمیم که چقدر مؤثر و مهم بوده و هست!!
داشتم با خودم فکر میکردم که اگر زبانم لال، دیگر صدای اذانی از مسجدی بلند نشود..و من طنین اشهد اَنَّ علیّا ولیُ الله را نشنوم..تلخ ترین مرگ را به تجربه نشسته ام..
آری..این مسلمانی حیاتیست معرکه!!بی نظیر...و نبودش..نبود ماست!!و جایی که آن نباشد،
..من "زندگی "را نمیفهمم!!!
چهل روز است که مویرگهای تنم هم جریان انقلاب را در درونش میفهمد!...و مانند تشنه به آبی تشنه ی اسلام آوردنم شده ام.. هر ثانیه برای خودم تلقین میخوانم..!
که اشهدان لا اله الله.....
و زندگی !!!در وجودم جاری میشود...
الحمدلله...الحمدلله..الحمدلله..
که تو هستی. ای همه ی هستی!!!
ای معرکه ی بی نظیر!!ای خدای آزاده!
الحمدلله که در قلوب مایی !!!و نفس با تو جریان مییابد!!!
همه ی زندگی ام..
من دوباره با قلبی مطمئن تر...به سوی تو می آیم...
من "زن "را با لطافت تو میفهمم!! نه با
شومی جماعت هرزه اندیش!
اوجِ مهر ..محبت ..مادری...
من "زن"را اینگونه میخواهم...اینگونه فهم میکنم
نه فقط صِرفِ ولنگاری!!!نه فقط بازیچه ی دست و بیگاری!!!
پس در وجودم نازل شو! بیش از پیش!
فرود آ!!
که زندگی با همه ی زیبایی اش...یک آنش هم بی تو!! یعنی دست و پا زدن در گرداب سیاهِ تعفن و ترس و وحشت !!
اشهد ان لا اله الله...
هر بار که میگویم، انگار قلبم اطرافش پوسته می اندازد.. و میشکند هر آنچه غیر از تو دورش را گرفته...میشکفد و قلبم جوانه میزند..
قسم به خودت....
که تنها راه نجات و" آزادی" و آزادگی تویی!
و شرافت است معنای" آزادی"..
که حسین علیه السلام فرمود:
اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید!! و
او بود که با خونش معنا کرد "آزادگی"را!
من عاشقانه سر بر دامنت میگذارم..که ایمان بیاورم...به زن، زندگی، آزادی!!
همه ی دارایی ام را به پیش آوردم..همه اش پشیزی نیست به درگاهت!!!
من را بپذیر..
#حجاب
✍#مهدیهسادات_فیاض
@gharare_andishe
«نحن کهف لمن اِلتجا الینا»
ما پناهگاهیم برای هرکس
که به ما پناه آورد ..
«امام حسنِ عسکری»
@gharare_andishe
دعاهایم تنها برای خویش نیست و اجابتش را تنها برای خود نمیخواهم.
مگر میشود در جهانی باشی پر از انسان هایی که دوستشان داری و جانت در وصل جان هایشان است و بودِ تو با بودِ آنها معنا پیدا میکند و آنگاه فقط به فکر خویش باشی؟ !
استجابت دعاهایمان برای راهمان، برای هدفمان، برای همدیگر....
مستلزم صبر و انتظاریست... که پایانش ختم به نور خواهد بود
ان شاالله...
وقتی مسیر در شعاع نور در حرکت است، معنایش این نیست که ما اکنون در نور قرار نگرفته ایم و قرار است بعد به نهایت آن نور برسیم...
بلکه انتخاب ما همان مقصدست...یعنی اکنون هم در احاطه نور قرار گرفته ایم...اما باید راهی پیمود تا به نهایتش رسید.
راهی که پیمودن همان حقیقت است که حیاتش ما را زنده نگه داشته...
"آرمان خواهی انسان..
مستلزم صبر بر رنج هاست؛
پس برادر خوبم، برای جانبازی در راه آرمان ها، یاد بگیر در سیاره رنج صبور ترین انسانها باشی"
*سید_مرتضی_آوینی*
✍#پروا_زِ_خویش
@gharare_andishe
ما ایام اللة را هم تشریفاتی کردیم
اما شما
با حضور بی ادعا و سراسر حیات خود
به ما فهماندید آینده، مناسک یخ زده ما نیست،
بلکه طلب شاعرانه شماست
#شهدای_دانش_آموز
#یوم_الله_13_آبان
✍#یا_زهرا
@gharare_andishe
در چه وضعی به سر می بریم؟ نشست بیست و ششم.mp3
26.42M
🎙 ماهیت قدرت مدرن، فروپاشی مدرن و معنای افول قدرت آمریکا
🔹مروری بر بیانات رهبر انقلاب در دیدار با دانشآموزان به مناسبت ۱۳ آبان
🔹 و مروری بر کتاب "وضع کنونی تفکر در ایران"
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
🔸 نشست بیست و ششم
📆 ۱۱ آبان ماه ۱۴۰۱
#در_چه_وضعی_به_سر_می_بریم؟
@soha_sima
♦️آمریکای منزوی در نظم جدید جهانی
🔹️ چهار دهه قبل و «بعد از خراب شدن دیوار برلین و از بین رفتن دستگاه مارکسیستی دنیا و حکومتهای سوسیالیستی، بوش گفت امروز دنیا، دنیای نظم نوین جهانی، نظم تکقطبی آمریکا است؛ یعنی آمریکا در رأس دنیا قرار دارد. او البتّه اشتباه میکرد؛ بد فهمیده بود. از همان بیست سال قبل، بیست و چند سال قبل تا امروز روزبهروز آمریکا ضعیفتر شده.» ۱۴۰۱/۲/۶ شکستهای داخلی نظام سیاسی حکمرانی آمریکا، افول انتظام اجتماعی، انحطاط مدنی، فقدان عدالت اجتماعی، نابود شدن خانواده، فساد اخلاقیِ فراگیر، فرسودگی کامل قدرت نرم آمریکا، سیاستهای متناقض در مسائل مهم جهان مثل محیطزیست، خروج از پیمانهای بینالمللی، بدعهدی و دشمنی با کشورهای همپیمان، سرکارآمدن رؤسای جمهوری مثل ترامپ و یا بایدن معلومالحال، حمله طرفداران ترامپ به کنگره آمریکا، همهوهمه نشاندهندهی آن است که ابرقدرتی ایالات متحدهی آمریکا به سر آمده است. این نشانههای واضح حتی نظریهپردازان پایان تاریخ با غلبهی لیبرال دموکراسی بهعنوان بهترین نظام سیاسی جهان، را از گفتههای خود بازگردانده و امروز میگویند که "دیگر فکر نمیکنند جهت تاریخ هنوز هم به سمت لیبرال دموکراسی باشد. دموکراسی بسیار شکننده است."
♦️انتقال قدرت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و علمی، از غرب به آسیا
🔸️جامعهشناسان شناخته شده آمریکایی بهصراحت تأکید میکنند که آمریکا در مسیر سقوط قرار گرفته و افول این کشور امری حتمی و اجتنابناپذیر است. از زمان جنگ ویتنام تا حادثهی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، از سرعت روند و توسعهی اقتصادی آمریکا کاسته شده و این کشور، اعتبار و آبروی تبلیغاتی خود را از دست داده است. واشنگتن نهتنها رقبای دیرین خود مانند روسیه و چین را به چالش نمیکشد، بلکه متحدان خود را نیز میآزارد. فرانسه و آلمان از تشکیل ارتش مستقل اروپا سخن میگویند. هند و پاکستان با اشتیاق به پیمانهای جدید مانند شانگهای میپیوندند. پکن و دهلینو بهعنوان رقبای سنتی به یکدیگر نزدیک میشوند. بلوک اقتصادی غولآسایی مانند «بریکس» ایجاد میشود. با گذشت زمان و آشکار شدن بیشتر ضعف های داخلی آمریکا و انباشت بحرانهای داخلی، التهاب در سیاستهای خارجی آمریکا به صورت سلسلهوار نمایان خواهد شد و «آمریکا مجبور میشود دست و پایش را از جهان جمع کند. الان آمریکاییها در بسیاری از مناطق دنیا پایگاه دارند؛ در منطقهی ما، در اروپا، در آسیا، پایگاههای نظامی با جمعیّتهای زیاد، پولش را هم از خود آن کشور بیچارهای که در آنجا پایگاه هست میگیرند؛ هزینههایش را او باید تأمین کند و آمریکاییها بخورند و آقایی کنند! این دیگر تمام میشود؛ دست و پای آمریکا از حضور در سراسر جهان جمع خواهد شد.» ۱۴۰۱/۸/۱۱
♦️ جایگاه ایران در نظم جدید عالم
🔹️سخن پایانی اینکه در شرایطی که نظم جهانی در حال تغییر و آرایش منطقهای و بینالمللی جدیدی در حال شکلگیری است و شعار مرگ بر آمریکا در حال تحقق است، باید وظیفه خود را بشناسیم و جایگاه شایسته ایران را در این نظم جدید محقق کنیم و به این سوالات فکر کنیم که «در این دنیای جدید ایران چه کاره است؟ ایران کجا قرار میگیرد؟ جایگاه کشور عزیز ما کجا است؟ این، آن چیزی است که باید شما روی آن فکر کنید؛ این، آن چیزی است که باید شما خودتان را برایش آماده کنید؛ این آن چیزی است که جوان ایرانی میتواند انجام بدهد. ما میتوانیم در این نظم جدید یک جایگاه برجستهای داشته باشیم.» ۱۴۰۱/۸/۱۱
قرار اندیشه
♦️آمریکای منزوی در نظم جدید جهانی 🔹️ چهار دهه قبل و «بعد از خراب شدن دیوار برلین و از بین رفتن دست
🔻شاید اگر به این مهم پی ببریم که تفکر و رصد رخدادهای پیرامون، از ضروریات است و بدون فکر همواره گرفتار و اسیر عوارض بنیانهای امور خواهیم بود و رهایی از آن عوارض و آسیبها بدون وجود یافتن در مقابل آنها میسر نخواهد شد.
گویا فهم نظم جدید و برقراری مناسبات متفاوت از گذشته، بیش از آنکه نیازمند قوت تحلیل سیاسی باشد، نیازمند فهمِ عقل حاکم بر جریان رو به افول یا رو به صعودِ امور است که از فرد دارای خرد روشن برمیآید، چه بسا که با این خرد، جریان حرکت مسائل واضح میشود و رهایی از مسائل پراکنده و متنوع میسر.
با درک نسبی بیانات مقام معظم رهبری در جمع دانشآموزان، نوید برقراری جهان دیگر و رخت بستن جهان آمریکایی به گوش میخورد.
نشانهها و ارجاعات ایشان به تغییرات اخیر در سطح اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و حتی فرهنگی و علمی، به تغییر موضع قدرت در آسیا، و تایید آن توسط خود متفکران و فرهیختگان غربی، نشان از آن دارد که شرایط متفاوت از روایتهای مشهور جریانهای مختلف داخلی و خارجی وجود دارد.
با این حال آمریکا در شرایط بغرنج کنونی همچون محتضر در حال احتضار برای خالی نکردن عرصه، بیشتر از پیش مستمسک راهها و ابزارهایی میشود تا همچنان جایگاه خویش را بازیابد و چه بسا از این رو در بیانات حضرت آقا به پیچیدگیهای دشمنی دشمنان اشاره میشود.
گویا با تغییر وضع قدرتهای سیاسی و سطح مسایل پیشرو بیش از پیش اهمیت تفکر که همان توجه به تقدیر در جریان و توجه به بنیاد امور است، برای ما آشکار میشود.
بازیابی دوبارهی خود در افق انقلاب و تذکر به وجود نمایانشده در جهان انقلاب اسلامی و تذکر دوباره به اجمال آن فهم جایگاه ایران در پازل نظم جدید جهانی و تفصیل هر چه بیشتر آن، تنها در سایهی فکر و اندیشه در وضع وجود انسان میسر خواهد شد.
✍#مصیر
@gharare_andishe
به دنبال کسی جامانده از پرواز می گردم
مگر بیدار سازد غافلی را غافلی دیگر
@gharare_andishe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گاه برای اینکه عقل و جان راهِ خود را بیابد و بتواند به نحوه بودن خود نظر کند، عزم بلندتری باید بکند. هرگاه جسم و جان ملتی هماهنگ شد، حامل علم و فرهنگ و هنر میگردد و حال باید دید جان ملت در گرو چه عهدی است و راز مسائل خود را در کجا باید جستجو کند؟
گویی این راز را باید در آنانی سراغ گرفت که ناظر بر صحنه هایند و شاهد بر آن شدهاند. آنان شهادت میدهند بر ملت چه گذشت و در توجه به آنان است که توجه ملت بیدار میشود.
#شهادت
#میهن
✍#صهبا
@gharare_andishe
به لطافت بوی درخت چنار بعد از هوای بارانی،
به آرامی پرواز پروانهها در پهنهی یک دشت در اوج مثل کبوترهای در یک عصر آفتابی شدید در اعماق قلب، آنگاه که اشکی به گرمی میغلتد،
این چنین لطیف و آرام و در اوج و شدید میآید و رخ مینماید و پرده میاندازد
و
هنوز هم
حتی...
در ورای چرخ دندههای منظم و سخت،
در رگهای بیمار روی تخت،
نزدیکتر از دستگاهی که به ریههایش حیات میدمد،
هر روز ...زمان شناس تر از اتوبوس، آنگاه که در جلوی پای من میایستد،
او هست!
واقعا هست!
برای من سختتر است اینجا حیات را دیدن!
من عادت ندارم به سرعت و خشونت ماشینها!
اما او و من
و او که هست
و این زیباست.
#حیات
#ماشین
✍#یا_زهرا
@gharare_andishe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و آنجا که پدر شهید روایت میکند: "بهتر از روح الله ها در کنار من شهید شدند"، به چه میاندیشد؟ و نگاهش به کدام سوی خیره است؟
روایتهای پدر غیر از این است که قدم در راهی نهاده که خدا مقابل چشمانش گشوده است نه خودش؟!
و همین گشودگی باعث شده تا جهان الهی را مقابل چشمان خود ببیند و این حضور را درک کند و آن را بفهمد، نه آنکه درگیر خویش و نفس خویش شود....
و چیزی که باعث شد مانع رؤیت آن نور الهی نباشد، تبعیت نکردن از نفس خویش است که خود را هنوز بدهکار انقلابش میداند و با صلابت سخن میگوید.
و اکنون ما در کدام وادی به سر میبریم و فهم و درکمان در چه سمت و سویی مصرف میشود؟
پدر میداند که قاعده و سنت الهی چیست و به راهی که پسر رفته، باور دارد و میداند که حق او ضایع نخواهد شد...چون خونِ روح الله گواه حقانیت همان نور الهیست و هرچه خرج آن کنی، باز هم کم است!
به روایت دیگر
در این راه الهی، هرچه کند آدمی ...
کمش بسیار
و بسیارش کم است...
#شهید_روح_الله_عجمیان
✍#پروا_زِ_خویش
@gharare_andishe
"ألا إنّ أبصر الأبصار ما نَفَذَ في الخير طَرْفُهُ" :
آگاه باشید بیناترین دیدهها، دیدهای است که همواره در خیر بنگرد..
*نهجالبلاغه، خطبه ١٠٤*
#مرد_ميدان
@gharare_andishe
دل من هم مثل دل سهراب به اندازه یک ابر میگیرد
من هم برای انسان
اما چنین که خلیفه اللهی اش گم شده،
گاهی با تعجب با خود میگویم ما را واقعاً راهی با حقایقی این چنین که قرآن میگوید، هست؟
گسستی چنین در تاریخ انسانیت!
خانه نشین شدن علی
پهلوی فاطمه
و تولد تجدد
و چه سخت
و چه غمبار
و امروز انقلاب
سبب المتصل بین الارض و سماء
امید حضرت زهرا سلامالله علیها...
✍#یا_زهرا
@gharare_andishe
هویت را احساس آدمی نسبت به خود تعریف میکنند. میتوان گفت هویت داشتن، در درون خود تنشی است بین تعریف ما از خودمان و تعریفی که دیگران از ما دارند. از طرفی هویت در بستر و زمینه ای شکل میگیرد و از آن جداییناپذیر است. به عبارتی هر هویتی اعتبار خود را از طریق نسبتش با دیگر هویت ها و به واسطه تفاوت با آنها کسب میکند و این بستر و عالم است که هویت میبخشد و هویت بدون آن کل، تعریف و تعین نمییابد.
گویی در دل این بستر است که هویت معنا مییابد و آدمی واجد تاریخ میشود و همان نشانه زنده بودن و حیات داشتن اوست. همان که همه افراد در آن تجربه های جمعی از زخمها و تعلقها و... دارند و حتی انگار برای تک تک افراد موضوعی شخصی است. اینگونه حیات اجتماعی را زندگی میکنیم طوری که گویی ما همان وطنی هستیم که در آن زندگی میکنیم.
#وطن
#هویت
✍#صهبا
@gharare_andishe
و چشمهایی که روایت شروع واقعه اند؛
چه در این نگاه نهفته که اینچنین در قلب و جان آدمی رسوخ میکند!
سخن میگویند از واقعه
از آنچه وقوع یافت و آنچه در آن واقع شدیم!
گوشهایمان آیا توان شنیدن این روایت را دارد؟ یا هیاهوی دنیایی مان گوشهایمان را بسته است؟!
آدمی مبهوت این نگاه میشود
نگاهی شاعرانه
پر از محبت...
نگاهی که امید بیکران را بر قلب نقش میزند و
روایت فتحي دیگر را بر دلها رقم میزند...
#شهید_اسماعیل_چراغی
#حیات_بعد_از_حیات
✍#پروا_زِ_خویش
@gharare_andishe
اختلاف ما از آن است که
میخواهیم جایی اتراق کنیم،
در فکر هم حتی
و همه زندگی را در آنجا که اتراق کردهایم،
بنا کنیم.
هر لحظه اما سیلان داشتن،
یعنی زندگی؛
آزادی یعنی زندگی.
#آزادی
#زندگی
✍#یا_زهرا
@gharare_andishe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از بس که شأن و منزلتش پر بها بود
وحی خدا به حضرت ختمی مآب شد
آمد ندا که نام دل آراش زینب است
این گونه شد که زینت بابا خطاب شد
#یا_عقیله_بنی_هاشم
@gharare_andishe
در چه وضعی به سر می بریم؟ نشست سی و سوم.mp3
32.64M
.
🎙به درد فلسفه نیاز داریم نه به علم فلسفه
🔹 خوانش و گفتگو درباره آخرین مصاحبه #دکتر_رضا_داوری_اردکانی با عنوان؛ نیازمند درد فلسفهایم نه علم فلسفه
🔸 نشست سی و سوم
📆 ۶ آذر ماه ۱۴۰۱
#در_چه_وضعی_به_سر_می_بریم؟
@soha_sima
قرار اندیشه
. 🎙به درد فلسفه نیاز داریم نه به علم فلسفه 🔹 خوانش و گفتگو درباره آخرین مصاحبه #دکتر_رضا_داوری_اردک
میان پاسخ و سخنراهگشا فاصلهی معناداریست.
بسا که پاسخها سامانِ زندگی را فراهم میآورند و خطی واحد و نظمی، به گذران آن میبخشند. گویا پاسخها تضمین ادامهی روال عادی زندگی آدمی هستند، و هر چه انسان دل در گرو آنها داشته باشد، امکان این نحوه زندگی مستدام خواهد بود. اگرچه ممکن است پاسخ راهگشا هم وجود داشته باشد اما هر پاسخی نمیتواند برای افراد راهی را در منظرشان قراردهد.
سخن راهگشا از پسِ رنج انسانها و توجهی که دارند برمیآید به عبارت دیگر مسألهای که بتواند وجود انسان را درگیر کند و او تمام جان خود را متعلق آن مسأله بداند، سخنی اینچنین را فراهم میآورد. در این نحوه نگاه امکان دیدن و به زبان آوردن فراهم میشود، تنبه به یگانگی و پیوستگی امور ایجاد شده و انسان متذکر ساخت جدید و عالم دگری خواهد شد.
در عالم توسعهنیافته سخن راهگشا _که در واقع صورتی از کارفلسفی حقیقی نیز هست_ بیش از پاسخها و اطلاعات به کار میآید.
شاید بتوان گفت رابطه دو طرفهاست. سخن راهگشاست که میتواند تشتت و پریشاناحوالی ذاتی توسعهنیافتگی را ببیند و بگوید و از طرفی در جامعهای توسعهنیافته امکان کندوکاو و طرح پرسش حقیقی فراهم است، به خلاف دنیای غرب که گرفتار اطلاعات و دادههاست و تمامیت خود را در غلبهی تکنیک و روش پیمیگیرد
🔸برداشتی آزاد از گفتگوی دکتر داوری با خبرگزاری ایکنا
@gharare_andishe
🔸تا زمانی که گم نباشیم، تا زمانی که جهان را گم نکردهباشیم، نمیتوانیم خود را بیابیم و بدانیم کجا ایستادهایم و مناسباتمان تا کجا بیکران است.
🔸چگونه در پی چیزی هستیم که ذاتش بر تو مطلقا پوشیدهاست؟ این سوال منون را سالها به دوش کشیدهام و بعد، وقتی هیچ چیزِ زندگیام خوب پیش نمیرفت، دوستانم یکی پس از دیگری سرراهم سبز شدند و با قصههایی که برایم تعریف میکردند، اگر نگویم راهحل، اما دست کم نشانهها و تابلوهای راهنما را نشانم دادند.
📚بخشی از کتاب« نقشههایی برای گم شدن»
ربکا سولینت
@gharare_andishe
جهان چگونه میگردد؟ زمان چگونه سپری میشود؟ گویی جهان جدید، جهان بی حوصلگی هاست، جهان عدم انسجام ها که ربط و انسجام امور باهم نه بر مبنای وجود انسانها که بر مبنای روابط و نسبتهای مکانیکی و از روی ضرورت است. گویی دنیای تکنیکی بر مبنای چرخ دنده ماشینها میگردد و زمان آن بر این اساس است.
آنجا که ملال اوقات خالی زندگی را تاب نمی آوریم، شاید بتوان بی زمانی و عدم انسجام با جهان و با مردمان را یافت. آنجا که برای خلاصی از این ملال خود را با اشکال مختلف سرگرم میکنیم و تاب نمی آوریم و هستی را حوصله نمیکنیم.
زمان که گویی بهم بسط پیدا کردن امور است، برای ما گم است و زمانی نداریم.
گویی در جهان مادری ساکن نیستیم. در گرمای وجود مادر است که جهان آدمی شکل میگیرد و خود را مییابد؛ با اوست که چشم میگشاید و میتواند هستی را به نظاره بنشیند و زمین و زمان را تاب بیاورد.
و عجب از آدمی! که مادری را برنمیتابد و توان شنیدن سخن او را ندارد و این چنین در دور بی زمانی، سرگردان میشود...
#مادری
#هستی
#زمان
✍#صهبا
@gharare_andishe