گفتهام بارها و میگویم:
بی وجودش حیات مکروه است
همهی عمرتکیه گاهم بود
پدرم نام کوچکش کوه است!
#امید_صباغ_نو
@golchine_sher
گفتم که تو منظور من از این همه شعری
مغرور، نگاهی به من انداخت که: منظور؟!
#سجاد_سامانی
@golchine_sher
حتی اگر خيالِ منی، دوست دارمت
ای آنكه دوست دارمت امّا ندارمت
#مجيد_آژ
@golchine_sher
دردها را دوا شود، عباس
نام مشکل گشا شود، عباس
آمد از آسمان به سمت زمین
جلوه ای از خدا شود، عباس
ماه ام البنین و شیر خدا
شرح مهر و وفا شود، عباس
هنر آموز محضرش لقمان
در ادب مقتدا شود، عباس
از محالات عالم است اگر
از ولایت جدا شود ،عباس
آرزویش همیشه این بوده
پیش پایش فدا شود، عباس
تا علمدار سید الشهدا
ساقی کربلا شود، عباس
وخدا در کنار علقمه خواست
تا که حاجت روا شود، عباس
#محمدجواد_منوچهری
#عضوکانال
#یا_قمر_بنی_هاشم
@golchine_sher
غروب می گذرد باتمام دلتنگی
تو چشم دوخته برشیر خسته ی سنگی
درانتظارخروشی ازاین مجسمه ای
که ازدلت بتکاند غبار دلتنگی
به شیر قصه ی مادر بزرگ می ماند
به وقت دم زدن ازقصه های "بهرنگی"
نشسته دستخوش زوزه ی شغالان باز
نشسته تا بکشد طرح نقشه ای جنگی
بگو کلاغ خبرچین!ازاین غروب برو
توراشناخته ام از هزار فرسنگی
براین کبود به شکل کبوترآمده ای
برو که رو شده دستت ازین بدآهنگی
غروب،مثل اناری ست درسبد خونی
که کرده خون دلم را به شیشه ای رنگی
نشسته ام به تماشای رنج دستفروش
به دست چین سبدهای غرق نارنگی
به وقت حادثه ماهردو سنگ زیرینیم
چه تلخ می گذرد دور آسیا سنگی
شغاد،جای تهمتن نشسته ،کاری کن!
شده ست آخر این شاهنامه،شترنگی
اگرچه قافیه ها بسته دست وبالم را
"به یادگار نوشتم خطی ز دلتنگی"
#محمدحسین_انصاری_نژاد
#عضوکانال
@golchine_sher
هرڪجا عاشق به بن بستی رسد ، حرفش فقط
از سر غم هرچه پیش آید خوش آید می شود
#هاتف_حضرتی
@golchine_sher
هم عشق تو در این دل شیدا متفاوت
هم جنس غمت با همه غم ها متفاوت
ای ماه تر از ماه که دیدست و شنیدست
بر روی زمین مثل تو زیبا، متفاوت
ای سرو سرافراز نشسته است بهاران
بر قامت سبزت به تماشا متفاوت
یک روز بر این شب زده دنیای دل ما
سر می زند از چشم تو فردا متفاوت
هر لحظه به جان دادن در راه خدایت
دلواپسی ات با همه دنیا متفاوت
اینبار که راهی شده ای از سر حسرت
افتاده به پاهای تو صحرا متفاوت
ای موج خروشان وفاداری و ایثار
برخاستی از دامن دریا متفاوت
افسوس از آن لحظه که دیدند علمدار
برداشته مشک و علمش را متفاوت
از هرچه که در کرب و بلا بوده حساب...
دستان علمگیر تو با ما متفاوت
#حسن_زرنقی
#عضوکانال
#یاعباس
@golchine_sher
سقا...
دلهای عاشق حلقه بر در دارد امشب
باران لطافت مثل کوثر دارد امشب
حیدر میان خانه حیدر دارد امشب
عباس می آید علم بر دارد امشب
مردی به بی همتاییِ دریا می آید
بهر حسین بن علی سقا می آید
وقتی علم در دست این آقا می آید
«کفر تمام نیزه ها بالا می آید»
امشب شب شور و شب ذکر و نماز است
امشب به سوی آسمان ها راه باز است
هر کس که جنس خواهشش جنس نیاز است
بر دامنش دست توسل چاره ساز است
از گوشه ی چشمش غضب می ریزد این مرد
از زلف هایش راه شب می ریزد این مرد
از قد و بالایش ادب می ریزد این مرد
از کنج لب هایش رطب می ریزد این مرد
باید خدا در وصف او قرآن بسازد
یا بلکه تندیسی خود از ایمان بسازد
یک چشمه اش کافیست تا باران بسازد
جای تعجب نیست که سلمان بسازد
او آمد و مهتاب را بی آبرو کرد
ماه رخش را آسمان ها آرزو کرد
در عرش باید نام او را جستجو کرد
باید برای مسح نام او وضو کرد
این مرد یعنی صورت اخلاص ارباب
این مرد یعنی شاخه های یاس ارباب
این مرد یعنی جلوه ی احساس ارباب
این مرد یعنی حضرت عباس ارباب
تکیه زده دنیا به دستان ابالفضل
جان علی بسته است بر جان ابالفضل
نان خورده عمری نوکر از خان ابالفضل
بیچاره ام، دستم به دامان ابالفضل
تو کاشف الکربی، همیشه بی نظیری
بر خانه ات رو کرده امشب را فقیری
وقتی پس از ارباب تو نعم الامیری
امکان ندارد دست نوکر را نگیری
خیلی ضریح با صفایت دیدنی بود
آن گنبد و گلدسته هایت دیدنی بود
خیلی خدایی کربلایت دیدنی بود
آن روز را هم که... وفایت دیدنی بود
آن روز با مشک و علم... آبی نخوردی
شد سینه ات لبریز غم... آبی نخوردب
حتی میان آب هم... آبی نخوردی
تا دست هایت شد قلم... آبی نخوردی
#وحید_محمدی
#ولادت_حضرت_عباس_علیه_السلام
@golchine_sher
عاشق نشوم؟ دل ندهم؟ پس به چه کوشم؟
جز عشق، دگر بهرِ چه کار است دلِ ما...؟
#شفایی_اصفهانی
@golchine_sher
بیزارم از کسی که برنجانَدَت ولی . . . !
لعنت به هرکسی که تو را دوست دارَدَت
#سید_صدرا_هاشمی
@golchine_sher
مثل آن چایی که میچسبد به سرما بیشتر
باهمه گرمیم ، با دلهای تنها بیشتر
هیچکس از عشق سوغاتی به جز دوری ندید
هرقدر یعقوب تنها شد ، زلیخا بیشتر ...
درد را با جان پذیراییم و با غم ها خوشیم
قالی کرمان که باشی میخوری پا بیشتر
#حامدعسکری
@golchine_sher
شروع تماشایی عشق از خانه ی حیدر است
طلوع دل انگیز خورشید با اذن این سرور است
نگاه خدا از سر لطف روز ازل تا ابد
امامی که بر کشتی آسمان و زمین لنگر است
عجب کعبه ای را بنا کرده این آسمان در زمین
که دعوای معشوقه ها بر سر حضرت دلبر است
بهشتش بنامم ویا که قیامت ، زبان الکنم
امیری که در آسمان و زمین صاحب منبر است
پیمبر که خود شهر علم است و دروازه اش مرتضی
و راه رسیدن به نادیده در آسمان این در است
ندیده کجا میشود وصف نادیده اش را نوشت
که اعجاز پروردگاری به این محشری، محشر است
من از مهر این ماه فهمیده ام عشق دلخواه ماست
در آغوشِ معشوقه عاشق ترینش کجا مضطر است
سلام پیمبر به" زهرای اطهر" گواه هست که
شروع تماشایی عشق از خانه ی حیدر است
#سیف_الدین_حسین_زاده
#عضوکانال
@golchine_sher
من از این جمع دلگیرم ، تو در آن جمع تنهایی
چه دنیایی برایم ساختی... آری... چه دنیایی!
چه رنجی می کشم تا صبح وقتی چشم می بندم
چه رنجی می کشی وقتی که بر شب چشم بگشایی
مرا با آبروداری چه کار؟ ای اشک! راحت باش
که صدها ماجرا دارند با هم عشق و رسوایی
نپرس از من چرا آیینه ها را از تو می پوشم؟!
...حسادت می کنند آیینه ها وقتی تو می آیی
نمی آیی از آن یکشنبه ی دلگیر اما باز
صدایت می زند هر هفته ناقوس کلیسایی...
#مهدی_مظاهری
@golchine_sher
دوستت دارم و هر شب به خودم میگویم:
او تو را دوست ندارد
به خدا باور کن...
#علی_جعفرزاده
@golchine_sher
با لشکرت چه حاجت
رفتن به جنگ دشمن؟
تو خود به چشم و ابرو
برهم زنی سپاهی!
#سعدی
@golchine_sher
شبم به فکر
که شاید تو را به
خواب ببینم!
زهی تصور باطل،
که بی تو
خواب ندارم...
#قصاب_کاشانی
@golchine_sher
بعد رفتم به سراغ چمدان های قدیمی
عکس های من و دلتنگی یاران صمیمی
روزهایی همه محبوس در انباری خانه
خاطراتی همه زندانی در دفتر سیمی
رفته بودم به چهل سالگی غربت بابا
با همان سوز که می گفت: خدایا تو کریمی
مشهد و عکس پدر، ضامن آهو و دل من
گریه هم پاک نکرد از دل من گرد یتیمی
تازه همسایۀ باران و خیابان شده بودیم
کاشی چاردهم روبروی کوی نسیمی
عشق را تجربه می کردم در ساعت انشا
شعر را تجزیه می کردم در دفتر شیمی
نام هایی که نه در خاطره ماندند و نه در دل
ساعت جبر شد و غرغر استاد عظیمی
اردوی رامسر و گم شدنم در شب مجنون
رقص موسای عرب، خندۀ مسعود کریمی
این یکی هست ولی از همۀ شهر بریده
آن یکی را سرطان کشت، سلامی ... نه، سلیمی
این یکی عشق هدایت داشت با عشق فرانسه
آن یکی قصه نویسی شد در حدّ حکیمی
آن یکی پنجره ای وا کرد از غربت فکّه
این یکی ماند گرفتندش در خانۀ تیمی
این یکی باز منم شاعر دلتنگی یاران
این یکی باز منم در چمدان های قدیمی...
#علیرضا_قزوه
@golchine_sher
با نان خودت بساز ! سلطان باشی
در پیله ای از غرور ، پنهان باشی
در وقت عطش تاب بیاور هر بار
خوبست در انتظار ِ باران باشی
#سیمین_علیزاده
#عضوکانال
@golchine_sher
وضع ما، در گردش دنیا چه فرقی می کند
زندگی یا مرگ، بعد از ما چه فرقی می کند
ماهیان روی خاک و ماهیان روی آب
وقت مردن، ساحل و دریا چه فرقی می کند
سهم ما از خاک وقتی مستطیلی بیش نیست
جای ما اینجاست یا آن جا چه فرقی می کند؟
یاد شیرین تو بر من زندگی را تلخ کرد
تلخ و شیرین جهان اما چه فرقی می کند
هیچ کس هم صحبت تنهایی یک مرد نیست
خانه ی من با خیابان ها چه فرقی می کند
مثل سنگی زیر آب از خویش می پرسم مدام
ماه پایین است یا بالا چه فرقی می کند
فرصت امروز هم با وعده ی فردا گذشت
بی وفا! امروز با فردا چه فرقی می کند؟
#فاضل_نظری
@golchine_sher
دیگران چون بروند از نظر از دل بروند
تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی
#سعدی
@golchine_sher
میخواستیم جان به وفایش کنیم صرف
او زود بیوفا شد و ما هم دو دل شدیم!
#ذهنی_کاشانی
@golchine_sher
اندیشه ی او پاک و خدا باور بود
یک عمر امام خویش را یاور بود
سردار سپاه عشق هنگام نبرد
آئینه از حماسه ی حیدر بود
#محمد_صادق_بخشی
#عضو_کانال
#السلام_علیک_یا_ابوفاضل
@golchine_sher
دلم، دریا به دریا، از تماشای تو میگیرد
دلم دریاست امّا از تماشای تو میگیرد
جهان زیباست، امّا مثل مردابی کهبا مهتاب
جهان رنگ تماشا از تماشای تو میگیرد
نسیماز گیسوانت رد شدو بارانتو را بوسید
طبیعت سهم خود را از تماشای تو میگیرد
مگو سیارهها بیهوده بر گِرد تو میگردند
که این تکرار، معنا از تماشای تو میگیرد
تو تنها با تماشای خود از آیینه خشنودی
دلِ آیینه تنها از تماشای تو میگیرد
#فاضل_نظری
@golchine_sher
گم کرد شبی راه و مسیرش به من افتاد
ناخواسته در تیر رس راهزن افتاد
در تیر رس من گره انداخت به ابرو
آهسته کمان و سپر از دست من افتاد
بیدغدغه، بیهیچ نبردی، دلم آرام
در دام دو تا چشم دو شمشیر زن افتاد
میخواستم از او بگریزم دلم اما
این کهنه رکاب از نفس، از تاختن افتاد
لرزید دلم مثل همان روز که چشمم
در کشور بیگانه به یک هم وطن افتاد
در گیر خیالات خودم بودم و او گفت:
من فکر کنم چاییتان از دهن افتاد!
#حمیدرضا_برقعی
@golchine_sher
بهانه در بهانه داد دست عالم امکان
خدا حبل المتین داده به دست مضطر انسان
خدا باب الحوائج آفرید و چاره پیدا شد
چه بذل و بخششی کرده خدا در ماه خود شعبان
#علی_الواریان
#عضوکانال
@golchine_sher