وداع خواهرت
گویند وداع خواهرت طول کشید
چون بوسه به جای مادرت طول کشید
از جای کشیدن قدم هات به خاک
پیداست بریدن سرت طول کشید
قلب همه را پر از تأسف می کرد
دارایی خیمه را تصرف می کرد
از بس پی آزار حرم ، حرمله بود
گاهی به رباب آب تعارف می کرد
گروه شعر یا مظلوم
#حدیث_اشک #شعر_روضه #شعر_گودال_قتلگاه #شعر_مرثیه #شعر_مقتل_سیدالشهداء
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
وداع
گرچه کم هستند خیلی، یار اما مانده است
هر کسی که انتخابش کرده زهرا مانده است
بین طومارش زهیر و عابس و جون و حبیب..
حر که نامش هست اینجا، پس کجا جا مانده است؟
خیمه را تاریک کرد و خواست راحتتر رود
هر غریبه که میان آشناها مانده است
تا که از هم باز کرد انگشتها را، چشمهاش
چون بهشتی شد که مابین دو دنیا مانده است
خار میچیند چرا هی از زمین این وقت شب؟!
در پریشانی بریر از کار آقا مانده است
فکر پای دخترش بود و فرار و خارها..
آن زمان که از هجوم شمرها وا مانده است
امشب از شرم لب اطفال، عباس آب شد
شرمگین از شرم او عمریست دریا مانده است
با وجود وعده دادن های شمر بی وجود
مثل کوهی پشت مشک خیمه سقا مانده است
خواهرش با گریه سمت خیمهاش راهی شده
آخرین توصیهی اُمابیها مانده است..
بین خیمه زیر لب «یا دهر..» میخواند حسین
گوئیا دیدهست عریان بین صحرا مانده است
دست پشت دست میکوبد برای لحظهای
..که عقیله دستِتنها عصرِ فردا مانده است
دور او جمعند امشب جان نثارانش ولی
آه از آن ساعت که در گودال تنها مانده است
گروه شعر یا مظلوم
#حسینیه_حدیث_اشک #شعر_حدیث_اشک #شعر_دهه_اول_محرم #شعر_روضه #شعر_شب_عاشورا
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
واویلا
انقدر سخت شدجداسرتو
که بلند است آه مادر تو
پیش زن ها خجالتت دادند
پیرهن نیست روی پیکر تو
فکر میکردی آخرش باشمر
بشود هم مسیر خواهر تو؟
من نگفتم کجاست انگشتر!
که نگویی کجاست معجر تو!
حسین قربانچه
#حدیث_اشک #حسین_قربانچه #شعر_روضه #شعر_عاشورا_1403 #شعر_گودال_قتلگاه
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
بیا در این شب آخر که بشنوم سخنت
سخن بگوی برادر به شمع انجمنت
بگو در این شب آخر چه بر سرت آید
بگو چه می شود آقا به نازنین بدنت
ترک ترک شده لعل لبت عزیز دلم
خدا کند نخورد سنگ بر لب و دهنت
کنار پیکر تو سینه می زند طفلت
خدا کند که نخندد کسی به سینه زنت
خدا کند تنت از زخم ها ورم نکند
خدا کند نشود نیزه جابجا به تنت
خدا کند نکشی زجر در ته گودال
و عاقبت نکشد طول دست و پا زدنت
خدا کند نشود نرم استخوان هایت
خدا کند نشود کهنه بوریا کفنت
تمام ترس من این است عده ای بی دین
کنند هلهله فردا به زیر و رو شدنت
#محمود_اسدی
#شب_عاشورا
@hadithashk
کمی آهسته برو رفتنت آقا سخت است
رفتنت از حرم،ای ماه دل آرا سخت است
از لب خشک و ترک خورده ی تو آب شدم
تشنه جان دادن تشنه،لب دریا سخت است
بعد تو گو چه کنند این زن و بچه در دشت
گر بمانند همه بی کس و تنها سخت است
همه از رفتن تو اشک بریزند ولی
بعد تو بر غم ما خنده ی اعدا سخت است
برو ای هست خدا،دست خدا همراهت
بخدا،خون خدا داغ تو بر ما سخت است
می روی کاش به زیر سم مرکب نروی
گر شود جسم تو پامال به صحرا سخت است
جای زهرا به گلوی تو زنم بوسه ولی
سر بریدن ز تنت ای گل زیبا سخت است
قصدشان است که با چکمه برَت گردانند
گر شوی زیر و زبر در بر زهرا سخت است
#وداع
#محمود_اسدی
@hadithashk
همهجا جار زدم آبرویم را نبرید
سر به دیوار زدم آبرویم را نبرید
شرمگینِ غمِ تو اشک سرازیرِ من است
همهجا جار زدم آی که تقصیر من است
کاش میشد که بگویم که کجایی ایکاش
و از این فاصله نالم که نیایی ایکاش
دستم از پشت که بستند به من خندیدند
شانهام را که شکستند به من خندیدند
چشم صیاد به چشمان ترم بود که زد
پیش جلاد دلم یاد حرم بود که زد
از روی بام نگاهم به سوی شام اُفتاد
پیکرم بعد سرم از لبهی بام اُفتاد
پیکرم خورد زمین فاطمه نالید حسین
سرِ من رو به سوی قافله غلطید حسین
سوختم بسکه نمک بر جگری پاره زدند
بدنم را سر بازار به قناره زدند
بدنم ماند و غمی تازه... سرم را بردند
میخورد تاب به دروازه... سرم را بردند
دیدی آخر که به کارم گره اُفتاد ای داد
سرِ من را به سوی شام فرستاد ای داد
من تمامیِ مسیرِ اُسرا را دیدم
کربلا کوفه و شام و شهدا را دیدم
قبلِ تو آمدهام شام بگویم نزنید
سر هر کوچه و هر بام بگویم نزنید
نالهام در دلِ شامات امان از زینب
پشت دروازهی ساعات امان از زینب
آتش و خار و خس و سنگ و سنان را دیدم
معجر سوختهی دخترکان را دیدم
گیسویی را دو سه تا چنگ عوض کرد حسین
چهرات را اثر سنگ عوض کرد حسین
تیغ و تیر و غضب و قهر، خدا رحم کند
لشگری رفته از این شهر، خدا رحم کند
لشگری رفته که با پیرهنت برگردد
رفته همراهِ عقیقِ یمنت برگردد
آمدم شام بگویم که سرم مال شما
گیسویم پیشکش پنجهی اطفال شما
لب و دندان من اینجاست مرتب بزنید
خیزران را ولی ای قوم به زینب نزنید
#شعر_شهادت_حضرت_مسلم
#حسن_لطفی
@hadithashk
عمریست که ما خانه خراب غمت هستیم
از روز اَزل دربدر پرچمت هستیم
لُطفی کن و بر خیل گدایان نَظَری کن
ما مُرده دِلان مُنتظرِ یک دَمَت هستیم
یک سال فقط ما غزل گریه نوشتیم
ما مُنتظر ماهِ غَمُ و ماتَمَت هستیم
اِحرام به تَن کرده و ما مُحرِم عشقیم
بُگذار بیاییم اگر مَحرَمَت هستیم
بر زَخم تَنَت اَشکِ مُحِبّان شده مَرهَم
صَد شُکر حسین جان کمی مَرهَمَت هستیم
خُشکیم و کویریم ولی پای غَم تو
ما لشگر اَشکیم ؛ نمِ زَمزَمَت هستیم
خواندیم و نوشتیم که جِسمَت شده پامال
ما گریه کُن آن بَدَن مُبهَمَت هستیم
#نوید_طاهری
#مجرم_۱۴۰۳
@hadithashk
آه
پریشانترین شیر کرار زینب
کبودِ کش و قوس پیکار زینب
کشیده ازین و از آن خورده بسیار..
بمیرم ندارد علمدار زینب
پس از آنهمه عزت و احترامش..
زمین خورد در پیش انظار زینب
فراوان دویده فراوان دویده
فراوان دویده روی خار زینب
شمرده حرم را دوتا دخترش نیست
گرفتار زینب! گرفتار زینب!
امان خواست از شمر امان خواست از زجر
کتک خورد از آن دو هر بار زینب
ز روی سرش چادرش را کشیدند
چه ها دید از قوم کفار زینب
نمیگفت از ظهر تا شب چه دیده
فقط گریه میکرد بسیار زینب
همه خوابشان برد اما نخوابید..
نگهبان شد و ماند بیدار زینب
به جای همه سنگ و مشت و لگد خورد
مددکار شد بی مددکار زینب
چه میبینم از دور؟! باور ندارم!
لباس اسیریست انگار زینب!
سید پوریا هاشمی
#حسینیه_حدیث_اشک #سید_پوریا_هاشمی #شعر_روضه #شعر_شام_عزا #شعر_شام_غریبان
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
سلام ماه محرم
سلام ماه محرم سلام ماه حسین ...
نوشته اند مرا سائل نگاه حسین
هزار شکر که هستیم در پناه حسین
نشسته ام که بسوزم ز سوز آه حسین
سلام ما به شهی که ز صدر زین افتاد
بلند مرتبه عرشی که بر زمین افتاد
نیامدم به حسینیه اش به شوق ثواب...
رساندم عرض سلامی به محض دیدن آب
هزار مرتبه شستم دهان به مشک و گلاب
دو بیت روضه بخوانم برای طفل رباب
سلام ما به حسین و به پاره ی جگرش ...
که داد حرمله پایان، به عمر مختصرش ...
سلام ما به حسین و وفای سردارش
کسی که سر بدهد پای پرچم یارش ...
گره گشای جهان می شود گرفتارش
به دستگیری ما آمده علمدارش ...
کسی که ساقی تشنه شده ست عنوانش
بسوی خیمه کشد مشک را به دندانش
سلام ما به حسین و کتیبه و علمش
به استکان و به چای اش، به آن بساط غمش
سلام ما به جگر پاره های محترمش
سلام ما به علی های درهم حرمش...
که هر دو خیمه رسیدند با اگر اما
یکی به روی عبا و یکی به زیر عبا
سلام ما به حسین و عقیله خواهر او
که خواند خطبه کنار سر مطهر او
سلام به حیا و غرور همسر او
گرفت بوسه تلخی به زحمت از سر او
سلام ما به سری که به این و آن دادند
که قبل دخترش او را به خیزران دادند
ناصر دودانگه
#سلام_ماه_محرم #شعر_اهل_بیت #شعر_جدید #شعر_روضه #شعر_سیاهپوشان
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
طلیعه ی غم
آمد طلیعه ی غم ماه عزا محرم
از ماذنه بلند است حی علی محرم
در نزد گریه کن ها عهدی ست با محرم
اهل بکا محرم در خیمه ی حسین اند
” آزادگان عالم در خیمه ی حسین اند
از تفرقه حذر کن در نقل گفتنی ها با وحدتیم ایمن از فرط دشمنی ها تنها نه ما عزیزان! این ماه ارمنی ها در سایه سار پرچم ؛ در خیمه ی حسین اند ” ازادگان عالم در خیمه ی حسین اندنمرودها بسوزند فرعون ها بمیر اند گردن کشان دیروز امروز گوشه گیر اند حتی پیمبران هم از او مدد بگیرند نوح و خلیل و آدم در خیمه ی حسین اند
آزادگان عالم در خیمه ی حسین اند” سردارهای عاشق همواره سر به دار اند دست از امام حتی یک لحظه بر ندارند پای عقاید خود همواره پایدار اند حر و حبیب و میثم در خیمه ی حسین اندآزادگان عالم در خیمه ی حسین اند
حجّاج اوست الگو هانی اوست شاخص حر و زهیر یاور جون و بریر مخلص دنیا به خود نبیند دیگر شبیه عابس هفتاد و اندی اَسلَم در خیمه ی حسین اندآزادگان عالم در خیمه ی حسین اند” بیداری جوامع از معجزات دین است جانم به مکتبی که زاکراکی آفرین است نوشیعیان دنیا آیین شان همین است ریز و درشت باهم در خیمه ی حسین اند
آزادگان عالم در خیمه ی حسین اندامثال رحمتی ها امثال آل هاشم هستند در حوادث چون کوه ها مقاوم اهل جهاد قطعا مانند حاج قاسم با اعتقاد محکم در خیمه ی حسین اند
آزادگان عالم در خیمه حسین انددلدادگان حضرت عشاق صاف و ساده هرکس که در مسیر خدمت قدم نهاده انصاریان ؛موید؛ آذر ؛حسین زاده همچون حسان و محرم در خیمه ی حسین اند
آزادگان عالم در خیمه ی حسین اندهنگامه ی تشرف ساعات خوب پابوس درس ادب گرفتیم از سیدبن طاووس خوشبخت هرکسی شد با اهل روضه مانوس دربندی و مقرم در خیمه ی حسین اند
آزادگان عالم در خیمه ی حسین اندیک سو عزیز نجمه یک سو عزیز لیلا قاسم پر از جراحت اکبر هم اربا اربا هجده شهید پرپر از دودمان زهرا این جسم های درهم در خیمه ی حسین اند
آزادگان عالم در خیمه ی حسین انددل را به دست فردی غیر از ولی ندادند فرصت به آل شیطان ؛ آل علی ندادند خوردند تازیانه معجر ولی ندادند اطفال غرق ماتم در خیمه ی حسین اند آزادگان عالم در خیمه ی حسین اند علیرضا خاکساری #شعر_اهل_بیت #شعر_جدید #شعر_روضه #شعر_سیاهپوشان #شعر_طلیعه_ماه_محرم لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
پیکر نیزه چشیده
می سوخت زیر نور تن زخم دیده اش
تاراج گشته پیکر نیزه چشیده اش
جاری ست رود سرخ هنوز از گلوی او
رد گشته یک سپاه یکایک ز روی او
بر پهلویش سیاهی یک چکمه مانده است
بر جای جای پیکر او صدمه مانده است
خالی ست جای سر، به روی این بدن چرا؟
مانده است روی خاک، تنش بی کفن چرا؟
یعنی کدام نیزه سرش را ربوده است
قربانی ِ کدام گناهِ نبوده است؟
پس آن عقیق سرخ سلیمانی اش چه شد؟
با ساربان بگو که مسلمانی اش چه شد؟
بیش از هزار شعله ی زخم است بر تنش
رد های بوسه مانده به رگ های گردنش
از نعل های تازه تنش بی نصیب نیست
این پیکر مقطع الاعضا عجیب نیست؟
تا که سرش به نیزه ی دشمن سوار شد
دیگر حریم خیمه به غارت دچار شد
نامحرمان دویده به دنبال خیمه ها
نزدیک می شوند به خلخال خیمه ها
غیرت نمانده است به مردان این دیار
با بچه ها بگو که علیکُنَ بالفرار
حسن کردی
#حسن_کردی #حسینیه_حدیث_اشک #شعر_حدیث_اشک #شعر_دهه_اول_محرم #شعر_روضه
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
عزیزم حسین(ع)
قسم بر دل همین که مست دلداریم ما را بس
همین که تشنهی یک جرعه دیداریم ما را بس
قسم بر ماه روی تو قسم بر عطر و بوی تو
همین که ما به موی تو گرفتاریم ما را بس
چه غم گر دل بوَد پر غم نباشد یاری و همدم
همین که ما در این عالم تو را داریم ما را بس
یقین دارم نمیافتیم از چشمت، همین که ما
به یاد چشم خونین علمداریم ما را بس
دو چشم ما برای ماتم تو چشمهی اشکیست
به یاد تنگی گودال میباریم ما را بس
نمردیم از غم عریانیات اما، همین که ما
به یاد پیکرت عمریست بیماریم ما را بس
حرامیهابه رویت راه میرفتند و میگفتند
همین که پا به روی سینه بگذاریم ما را بس
محمود اسدی
#شعر_مدح_اباعبدالله_الحسین #شعر_مدح_امام_حسین #شعر_مدح_سید_الشهداء #شعر_مذهبی #شعر_مناجات_سیدالشهداء
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹