#تربیت_نسل_مهدوی
✍️یکی از مقاطع و مراحل تأثیرگذار در تربیت نسل مهدی باور ،دوران #بارداری مادر است.
🔹همه حالات و رفتار و حتی خطورات فکری مادر در فرزند، تأثیرگذار است.
مادری که خود علقه ی عاطفی و فکری با مولای خود امام زمان عج داشته و این علقه ، نمود#عملی در زندگی او دارد، قطعاً این عاطفه را به فرزند هم منتقل خواهد کرد.
✔️روانشناسان بر این باورند که حالات روانی و هیجانی و حتی فعالیتهای جسمانی مادر در #شخصیت کودک تأثیر دارد.
تراوش هورمونهایی که در شرایط فشارهای هیجانی یا روانی صورت میگیرد، از طریق جفت، بر جنین تأثیر میگذارد.
🌺ذکر و یاد حضرت مهدی عج🌺 توسط مادر باردار و نیز انجام عباداتی در این باره میتواند در تربیت نسل #منتظر مؤثر باشد.
🔹علاوه بر آنچه ذکر شد، ارتزاق مادر از لقمه #حلال در طول بارداری از مسائل مؤثر در تربیت نسل دیندار و ولایی است...
منبع : سایت ظهور آنلاین
می خواهی از یاران #امام_زمان_علیه_السلام باشی.....
امام جعفرصادق علیه السلام فرمودند:
کسي که دوست مي دارد از اصحاب امام قائم(عج) بشمار آيد،
پس در #انتظار بسر ببرد
و #ورع و #پارسايي را پيشه خود سازد
و به #محاسن_اخلاق بپردازد،
اين چنين کسي را #منتظر گويند
و اگر بميرد در حاليکه #امام خود را #زيارت نکرده باشد
پاداش وي بسان کساني است که در رکاب امام #حضور دارند.
♻️ #مستدرک_سفينةالبحار،ج 6،ص 184
فکر کن فرمانده لشکر صاحب الزمانی
برای امام زمان عزیزت سرباز جذب کن💞
_🍃🌼🍃_____
حرم
#تربیت_نسل_مهدوی 🌸در آموزش مسائل دینی به کودکان دلبندتان از روش-های #غیرمستقیم بهره ببرید، این روش
#تربیت_نسل_مهدوی
✅راهکارهای عملی در تربیت مهدوی
🔷یکی از مقاطع و مراحل تأثیرگذار در تربیت نسل مهدی باور ،دوران #بارداری مادر است.
🔹همه حالات و رفتار و حتی خطورات فکری مادر در فرزند، تأثیرگذار است.
مادری که خود علقه ی عاطفی و فکری با مولای خود امام زمان عج داشته و این علقه ، نمود#عملی در زندگی او دارد، قطعاً این عاطفه را به فرزند هم منتقل خواهد کرد.
✔️روانشناسان بر این باورند که حالات روانی و هیجانی و حتی فعالیتهای جسمانی مادر در #شخصیت کودک تأثیر دارد.
تراوش هورمونهایی که در شرایط فشارهای هیجانی یا روانی صورت میگیرد، از طریق جفت، بر جنین تأثیر میگذارد.
🌺ذکر و یاد حضرت مهدی عج🌺 توسط مادر باردار و نیز انجام عباداتی در این باره میتواند در تربیت نسل #منتظر مؤثر باشد.
🔹علاوه بر آنچه ذکر شد، ارتزاق مادر از لقمه #حلال در طول بارداری از مسائل مؤثر در تربیت نسل دیندار و ولایی است...
ادامه دارد ...
منبع : سایت ظهور آنلاین http://zohooronline.ir/
•┈••🌿🌹🌿✾🌿🌹🌿••┈•
#دلنوشته_رمضان
سحر بیست و سوم.....
✍ از لحظه ای که سیاهی... زمین را خلوت کرده است...
اذن "دعای فرج"... بر همه اهل زمین، وارد گشته است..
❄️ #لیلةالقدری که برترین اعمالش... دستان #منتظر رو به آسمان... است؛
تمام باطن قدر را رو می کند....
و این یعنی.... ؛
تو......راز همه تقدیرهای عظیم، در لیلةالقدری...یوسف
❄️نشسته ام اینجا...
در لابلاي جمعیتی که، امتداد نگاهشان، به آغوش تو می رسد...
جمعیتی که قرآن بر سر می گذارند، تا شاید، باطن قرآن را، در میان خود، حاضر ببینند...
جمعیتی که بعد از علی... دلخوش به نفس های آخرین دردانه اش هستند، که همین حوالی... فضای زمین را معطر کرده است...
❣سالهاست که، بیست و سومین سحر رمضان را ... گوش به زنگ نشانه ای از تو...تا صبح، چشم انتظاری می کنیم...
اما...
گویی هنوز دلهای زنگار گرفته مان... برای دریافت اجابت آماده نشده اند...
❄️خسته ايم... از آمد و رفت رمضان هايي که به ملاقات چشمان دلکش تو، ختم نمی شوند...
خسته ايم.. از رمضان هايي که نماز عيدش، همچنان بی حضور تو اقامه می شوند...
خسته ايم... از شلوغی های دنیایی که خالی از خواستن های صادقانه توست...
❄️برای جانهای خسته از گناه مان، امن یجیب بخوان...یوسف
دعای تو.. حتما راه اجابت را باز خواهد کرد...
❣دعا کن... دعاهاي بی رمق مان، تا آسمان بالا روند...
دعا کن... شاید....اجابت...شویم... یوسف
#جامانده
التماس دعای فرج و شهادت
سید پیمان موسوی طباطبایی
@haram110
حرم
✍️ #رمان_تنها_میان_داعش #قسمت_بیست_و_نهم 💠 گریه یوسف را از پشت سر میشنیدم و میدیدم چشمان این رزم
✍️ #رمان_تنها_میان_داعش
#قسمت_سی_ام
💠 یک نگاهم به قامت غرق #خون عباس بود، یک نگاهم به عمو که هنوز گوشه چشمانش اشک پیدا بود و دلم برای حیدر پر میزد که اگر اینجا بود، دست دلم را میگرفت و حالا داغ فراقش قاتل من شده بود.
جهت مقام #امام_مجتبی (علیهالسلام) را پیدا نمیکردم، نفسی برای #دعا نمانده بود و تنها با گریه به حضرت التماس میکردم به فریادمان برسد.
💠 میدانستم عمو پیش از آمدن به بقیه آرامش داده تا خبری خوش برایشان ببرد و حالا با دو پیکری که روبرویم مانده بود، با چه دلی میشد به خانه برگردم؟
رنج بیماری یوسف و گرگ مرگی که هر لحظه دورش میچرخید برای حال حلیه کافی بود و میترسیدم مصیبت #شهادت عباس، نفسش را بگیرد.
💠 عباس برای زنعمو مثل پسر و برای زینب و زهرا برادر بود و میدانستم رفتن عباس و عمو با هم، تار و پود دلشان را از هم پاره میکند.
یقین داشتم خبر حیدر جانشان را میگیرد و دل من بهتنهایی مرد اینهمه درد نبود که بین پیکر عباس و عمو به خاک #مصیبت نشسته و در سیلاب اشک دست و پا میزدم.
💠 نه توانی به تنم مانده بود تا به خانه برگردم، نه دلم جرأت داشت چشمان #منتظر حلیه و نگاه نگران دخترعموها را ببیند و تأخیرم، آنها را به درمانگاه آورد.
قدمهایشان به زمین قفل شده بود، باورشان نمیشد چه میبینند و همین حیرت نگاهشان جانم را به آتش کشید.
💠 دیدن عباس بیدست، رنگ از رخ حلیه برد و پیش از آنکه از پا بیفتد، در آغوشش کشیدم. تمام تنش میلرزید، با هر نفس نام عباس در گلویش میشکست و میدیدم در حال جان دادن است.
زنعمو بین بدن عباس و عمو حیران مانده و رفتن عمو باورکردنی نبود که زینب و زهرا مات پیکرش شده و نفسشان بند آمده بود.
💠 زنعمو هر دو دستش را روی سر گرفته و با لبهایی که بهسختی تکان میخورد #حضرت_زینب (علیهاالسلام) را صدا میزد.
حلیه بین دستانم بال و پر میزد، هر چه نوازشش میکردم نفسش برنمیگشت و با همان نفس بریده التماسم میکرد :«سه روزه ندیدمش! دلم براش تنگ شده! تورو خدا بذار ببینمش!»
💠 و همین دیدن عباس دلم را زیر و رو کرده بود و میدیدم از همین فاصله چه دلی از حلیه میشکافد که چشمانش را با شانهام میپوشاندم تا کمتر ببیند.
هر روز شهر شاهد #شهدایی بود که یا در خاکریز به خاک و خون کشیده میشدند یا از نبود غذا و دارو بیصدا جان میدادند، اما عمو پناه مردم بود و عباس یل #مدافعان شهر که همه گرد ما نشسته و گریه میکردند.
💠 میدانستم این روزِ روشنمان است و میترسیدم از شبهایی که در گرما و تاریکی مطلق خانه باید وحشت خمپارهباران #داعش را بدون حضور هیچ مردی تحمل کنیم.
شب که شد ما زنها دور اتاق کِز کرده و دیگر #نامحرمی در میان نبود که از منتهای جانمان ناله میزدیم و گریه میکردیم.
💠 در سرتاسر شهر یک چراغ روشن نبود، از شدت تاریکی، شهر و آسمان شب یکی شده و ما در این تاریکی در تنگنای غم و گرما و گرسنگی با مرگ زندگی میکردیم.
همه برای عباس و عمو عزاداری میکردند، اما من با اینهمه درد، از تب سرنوشت حیدر هم میسوختم و باز هم باید شکایت این راز سر به مهر را تنها به درگاه #خدا میبردم.
💠 آب آلوده چاه هم حریفم شده و بدنم دیگر استقامتش تمام شده بود که لحظهای از آتش تب خیس عرق میشدم و لحظهای دیگر در گرمای ۴۵ درجه #آمرلی طوری میلرزیدم که استخوانهایم یخ میزد.
زنعمو همه را جمع میکرد تا دعای #توسل بخوانیم و این توسلها آخرین حلقه #مقاومت ما در برابر داعش بود تا چند روز بعد که دو هلیکوپتر بلاخره توانستند خود را به شهر برسانند.
💠 حالا مردم بیش از غذا به دارو نیاز داشتند؛ حسابش از دستم رفته بود چند مجروح و بیمار مثل عمو #مظلومانه درد کشیدند و غریبانه جان دادند.
دیگر حتی شیرخشکی که هلیکوپترها آورده بودند به کار یوسف نمیآمد و حالش طوری به هم میخورد که یک قطره #آب از گلوی نازکش پایین نمیرفت.
💠 حلیه یوسف را در آغوشش گرفته بود، دور خانه میچرخید و کاری از دستش برنمیآمد که ناامیدانه ضجه میزد تا فرشته نجاتش رسید.
خبر آوردند فرماندهان تصمیم گرفتهاند هلیکوپترها در مسیر بازگشت بیماران بدحال را به #بغداد ببرند و یوسف و حلیه میتوانستند بروند.
💠 حلیه دیگر قدمهایش قوت نداشت، یوسف را در آغوش کشیدم و تب و لرز همه توانم را برده بود که تا رسیدن به هلیکوپتر هزار بار جان کندم.
زودتر از حلیه پای هلیکوپتر رسیدم و شنیدم #رزمندهای با خلبان بحث میکرد :«اگه داعش هلیکوپترها رو بزنه، تکلیف اینهمه زن و بچه که داری با خودت میبری، چی میشه؟»...
#ادامه_دارد
نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@haram110
هدایت شده از حرم
#دلنوشته_رمضان
سحر بیست و سوم.....
✍ از لحظه ای که سیاهی... زمین را خلوت کرده است...
اذن "دعای فرج"... بر همه اهل زمین، وارد گشته است..
❄️ #لیلةالقدری که برترین اعمالش... دستان #منتظر رو به آسمان... است؛
تمام باطن قدر را رو می کند....
و این یعنی.... ؛
تو......راز همه تقدیرهای عظیم، در لیلةالقدری...یوسف
❄️نشسته ام اینجا...
در لابلاي جمعیتی که، امتداد نگاهشان، به آغوش تو می رسد...
جمعیتی که قرآن بر سر می گذارند، تا شاید، باطن قرآن را، در میان خود، حاضر ببینند...
جمعیتی که بعد از علی... دلخوش به نفس های آخرین دردانه اش هستند، که همین حوالی... فضای زمین را معطر کرده است...
❣سالهاست که، بیست و سومین سحر رمضان را ... گوش به زنگ نشانه ای از تو...تا صبح، چشم انتظاری می کنیم...
اما...
گویی هنوز دلهای زنگار گرفته مان... برای دریافت اجابت آماده نشده اند...
❄️خسته ايم... از آمد و رفت رمضان هايي که به ملاقات چشمان دلکش تو، ختم نمی شوند...
خسته ايم.. از رمضان هايي که نماز عيدش، همچنان بی حضور تو اقامه می شوند...
خسته ايم... از شلوغی های دنیایی که خالی از خواستن های صادقانه توست...
❄️برای جانهای خسته از گناه مان، امن یجیب بخوان...یوسف
دعای تو.. حتما راه اجابت را باز خواهد کرد...
❣دعا کن... دعاهاي بی رمق مان، تا آسمان بالا روند...
دعا کن... شاید....اجابت...شویم... یوسف
#جامانده
التماس دعای فرج و شهادت
سید پیمان موسوی طباطبایی
@haram110
هدایت شده از حرم
#دلنوشته_رمضان
سحر بیست و سوم.....
✍ از لحظه ای که سیاهی... زمین را خلوت کرده است...
اذن "دعای فرج"... بر همه اهل زمین، وارد گشته است..
❄️ #لیلةالقدری که برترین اعمالش... دستان #منتظر رو به آسمان... است؛
تمام باطن قدر را رو می کند....
و این یعنی.... ؛
تو......راز همه تقدیرهای عظیم، در لیلةالقدری...یوسف
❄️نشسته ام اینجا...
در لابلاي جمعیتی که، امتداد نگاهشان، به آغوش تو می رسد...
جمعیتی که قرآن بر سر می گذارند، تا شاید، باطن قرآن را، در میان خود، حاضر ببینند...
جمعیتی که بعد از علی... دلخوش به نفس های آخرین دردانه اش هستند، که همین حوالی... فضای زمین را معطر کرده است...
❣سالهاست که، بیست و سومین سحر رمضان را ... گوش به زنگ نشانه ای از تو...تا صبح، چشم انتظاری می کنیم...
اما...
گویی هنوز دلهای زنگار گرفته مان... برای دریافت اجابت آماده نشده اند...
❄️خسته ايم... از آمد و رفت رمضان هايي که به ملاقات چشمان دلکش تو، ختم نمی شوند...
خسته ايم.. از رمضان هايي که نماز عيدش، همچنان بی حضور تو اقامه می شوند...
خسته ايم... از شلوغی های دنیایی که خالی از خواستن های صادقانه توست...
❄️برای جانهای خسته از گناه مان، امن یجیب بخوان...یوسف
دعای تو.. حتما راه اجابت را باز خواهد کرد...
❣دعا کن... دعاهاي بی رمق مان، تا آسمان بالا روند...
دعا کن... شاید....اجابت...شویم... یوسف
#جامانده
التماس دعای فرج و شهادت
سید پیمان موسوی طباطبایی
@haram110
هدایت شده از حرم
#دلنوشته_رمضان
سحر بیست و سوم.....
✍ از لحظه ای که سیاهی... زمین را خلوت کرده است...
اذن "دعای فرج"... بر همه اهل زمین، وارد گشته است..
❄️ #لیلةالقدری که برترین اعمالش... دستان #منتظر رو به آسمان... است؛
تمام باطن قدر را رو می کند....
و این یعنی.... ؛
تو......راز همه تقدیرهای عظیم، در لیلةالقدری...یوسف
❄️نشسته ام اینجا...
در لابلاي جمعیتی که، امتداد نگاهشان، به آغوش تو می رسد...
جمعیتی که قرآن بر سر می گذارند، تا شاید، باطن قرآن را، در میان خود، حاضر ببینند...
جمعیتی که بعد از علی... دلخوش به نفس های آخرین دردانه اش هستند، که همین حوالی... فضای زمین را معطر کرده است...
❣سالهاست که، بیست و سومین سحر رمضان را ... گوش به زنگ نشانه ای از تو...تا صبح، چشم انتظاری می کنیم...
اما...
گویی هنوز دلهای زنگار گرفته مان... برای دریافت اجابت آماده نشده اند...
❄️خسته ايم... از آمد و رفت رمضان هايي که به ملاقات چشمان دلکش تو، ختم نمی شوند...
خسته ايم.. از رمضان هايي که نماز عيدش، همچنان بی حضور تو اقامه می شوند...
خسته ايم... از شلوغی های دنیایی که خالی از خواستن های صادقانه توست...
❄️برای جانهای خسته از گناه مان، امن یجیب بخوان...یوسف
دعای تو.. حتما راه اجابت را باز خواهد کرد...
❣دعا کن... دعاهاي بی رمق مان، تا آسمان بالا روند...
دعا کن... شاید....اجابت...شویم... یوسف
#جامانده
التماس دعای فرج و شهادت
سید پیمان موسوی طباطبایی
@haram110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#گلایه #اعتراض #تلنگر #توجه #منتظر #انتظار #انتظارفرج #فرج #گشایش #ظهور #غیبت #فقدان #اوضاع #آشفتگی #منبر #نکته #نکات #ظریف #استاد #سخنران #حاجاقا #حجت_الاسلام #شجاعی #استادشجاعی #یادآوری #حدیث #مهدویت #استاد_شجاعی #کلیپ #ویدئو #فیلم #منبری #گوینده #دوران_غیبت #مهدی #امام_مهدی #امام #حضرت #ولی #رهبر #امت #اسلام #دین #شیعه #امامیه #سنی #وهابی #حنفی #شافعی #حنبلی #یهودی #مسیحی #ادیان #فرق #فرقه #بخش #صاحب_الزمان #ائمه #امامان #بزرگان #مقتدا #یابن_الحسن #دعا #حجت #حجت_الله #حجت_بن_الحسن #آقا #العجل #امام_مهدی #حضرت_مهدی #موعود #خدا #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #دعای_فرج #سنه #سال #دوری #زمان #یامهدی #استماع #یا_مهدی #یامهدی_ادرکنی #یامهدی_مدد #یاعلی
#دلنوشته_رمضان
سحر بیست و سوم.....
✍ از لحظه ای که سیاهی... زمین را خلوت کرده است...
اذن "دعای فرج"... بر همه اهل زمین، وارد گشته است..
❄️ #لیلةالقدری که برترین اعمالش... دستان #منتظر رو به آسمان... است؛
تمام باطن قدر را رو می کند....
و این یعنی.... ؛
تو......راز همه تقدیرهای عظیم، در لیلةالقدری...یوسف
❄️نشسته ام اینجا...
در لابلاي جمعیتی که، امتداد نگاهشان، به آغوش تو می رسد...
جمعیتی که قرآن بر سر می گذارند، تا شاید، باطن قرآن را، در میان خود، حاضر ببینند...
جمعیتی که بعد از علی... دلخوش به نفس های آخرین دردانه اش هستند، که همین حوالی... فضای زمین را معطر کرده است...
❣سالهاست که، بیست و سومین سحر رمضان را ... گوش به زنگ نشانه ای از تو...تا صبح، چشم انتظاری می کنیم...
اما...
گویی هنوز دلهای زنگار گرفته مان... برای دریافت اجابت آماده نشده اند...
❄️خسته ايم... از آمد و رفت رمضان هايي که به ملاقات چشمان دلکش تو، ختم نمی شوند...
خسته ايم.. از رمضان هايي که نماز عيدش، همچنان بی حضور تو اقامه می شوند...
خسته ايم... از شلوغی های دنیایی که خالی از خواستن های صادقانه توست...
❄️برای جانهای خسته از گناه مان، امن یجیب بخوان...یوسف
دعای تو.. حتما راه اجابت را باز خواهد کرد...
❣دعا کن... دعاهاي بی رمق مان، تا آسمان بالا روند...
دعا کن... شاید....اجابت...شویم... یوسف
#جامانده
التماس دعای فرج و شهادت
سید پیمان موسوی طباطبایی
@haram110
تمام راه ظهورِ تو با #گناه بستم
#دروغ گفته ام آقا كه #منتظر هستم
كسی به فكر شما نيست راست می گويم
#دعا برای تو بازيست راست می گويم
من از سياهی #شب های تار می گويم
من از خزان شدن اين #بهار می گويم
درون سينه ما #عشق يخ زده آقا
تمام مزرعه هامان #ملخ زده آقا
كسی كه با تو بماند به جانت آقا نيست
برای آمدن اين #جمعه هم مهيّا نيست