eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
530 عکس
151 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌طلیعه فتح پیام آیت الله العظمی جوادی آملی در پی پاسخ مقتدرانه نیروهای مسلح علیه اسراییل / این طلیعه فتح است 🔸
پایگاه اطلاع رسانی اسراء: 
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در پی عملیات مقتدرانه نیروهای مسلح علیه دشمن صهیونیستی، پیام مهمی صادر نمودند . ↙️ متن پیام معظم له بدین شرح است: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم محصول پر برکت ماه مبارک رمضان، است؛ ماهی که در آن قرآن نازل شد و قرآن، جامعه اسلامی را به فتوحات فرا می خواند، دعوت کتاب و سنت الهی این است که ظلم را هیچ ملتی جز ملت زبون و ضعیف و ذلیل قبول نمی کند «لَا یحتمل الضَّیمَ الا الذَّلِیل» احتمال یعنی تحمل، یعنی زیر بار ظلم رفتن، این بیان نورانی امام آن است که ستم را جز ملت زبون و ضعیف، احدی تحمل نمی کند. ماه مبارک رمضان که ماه قرآن بود، ماه عزیز پرور و عزتّمدار بود، یک؛ فتوحات که قرآن وعده می دهد که بخشی از آنها به وسیله این عزیزان ما و این بزرگواران ما و این سرداران ما و این ارتشی ها و سپاهیان گرانقدر ما انجام دادند که حشر همه آنها با خاندان عصمت و طهارت باشد، این است. در قرآن فرمود فتح قریب داریم، فتح مبین داریم اما ﴿إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ﴾. اسراییل جنایتکار باید بداند اینها فتح قریب است از یک سو، فتح مبین است از سوی دیگر، این دو، طلیعه امر را وعده می دهد. اما فتح مطلق که نه به قرب متصف است نه به معیّن بودن متصف است، فتح مطلق است، فتحی است خانمان برانداز، فتحی است که اسراییل را ریشه کن می کند و و امثال غزه را نجات می دهد و مقاومت را می پروراند و را با محشور می کند، آن فتح مطلق است . در قرآن فتح مطلق مقابل ندارد، اما فتح قریب و فتح مبین چرا، اما فتح مطلق ﴿إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ﴾ هیچ مقابلی ندارد. این عزیزان با دقت نظامی از یک سو، با بررسی همه جوانب امنیتی از سوی دیگر، با هشدارهای قبلی از سوی سوم، با بیان کردن اینکه دیگر بار صهیونیست به فکر جرم و جنایت نسبت به جامعه اسلامی عموماً و غزه و امثال غزه خصوصاً و نظام پر برکت و مقتدر جمهوری اسلامی بالاخص نیافتد، این کارها را دیشب انجام دادند. بنازیم دستی که انگور چید ٭٭٭ مریزاد پایی که در هم فشرد اگر این می است، این شراب طهور است، انگور را همین عزیزان چیدند. با دست این ها فشرده شد، با آن شراب طهور جامعه لذت می برد و عزیز یک شبی را به آسایش و آسودگی به سر می برد. من مجدداً این بزرگواری را ، این دلیری را، این سلحشوری را به همه مردان و زنان ایران اسلامی تهنیت عرض می کنم و از ذات اقدس الهی مسالت می کنم به همه عموماً، به فرد فرد بزرگوارانی که در این کار عظیم سهمی داشتند خصوصاً، سعادت و سیادت دنیا و آخرت مرحمت کند و این نظام اسلامی را از هر گزندی حفظ نماید تا بتوانیم و آن لیاقت را داشته باشیم که به بارگاه و پیشگاه حضرت ولی عصر ارواحنا فداه، تقدیم کنیم. غفر الله لنا و لکم والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته 📚 پیام تاریخ: 1403/01/26 👈🏻کانال رسمی دفتر آیت الله العظمی جوادی آملی https://eitaa.com/hekmat121/1769
📌 شیوه اصلاح فرهنگ حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه): 🔹حکایتی از استاد حضرت آیت الله العظمی شاه آبادی‏ ‏‏ خدا رحمت کند شیخ ما مرحوم آقای شاه آبادی را ـ رضوان الله علیه ـ ایشان به من‏‎ ‎‏فرمود که: «در آن زمان شدت، مقابل منزل ما یک دکانی باز شد که مثل اینکه چیزهای‏‎ ‎‏خلاف می فروخت، دکان بدی باز شد. من به رفقایم گفتم که شما یکی یکی بروید نهیش‏‎ ‎‏کنید. یک روز قریب دویست نفر، یکی یکی صبح رفتند: «سلامٌ علیکم! و علیکم السلام!‏‎ ‎‏آقا، این دکان اینجا مناسب نیست» این رد شد، یکی دیگر آمد. تا عصر حدود دویست‏‎ ‎‏نفر رفتند به این آدم گفتند. تمام شد. برچید بساطش را.‏ ‏‏ این نهی وقتی مکرر شد در روح انسان تأثیر می کند. یکی بگوید، ممکن است،‏‎ ‎‏خوب، تأثیر کمی بکند. دنبالش یکی دیگر برود بگوید: «آقا نکن این کار را، این کار‏‎ ‎‏انصاف نیست. این مردم خونشان را داده اند و حالا شما دارید آنها را در مضیقه‏ می گذارید. این بیچاره ها نمی توانند اینطور اجناس بخرند». ‏ 🔸‏‏شیوۀ مبارزه با گرانفروشی‏ ‏‏ اگر بنا بگذارند این جوانهای بازار و آن محترمین بازار بروند پیش آنها یکی یکی از‏‎ ‎‏اینها ـ و نهیشان کنند، بگویند نکنید، اگر در یک روز، مثلاً عدۀ زیادی بروند و با ملایمت‏‎ ‎‏بسیار به آنها بدون اینکه کلمۀ تندی، زبری، گفته بشود، همان نهیش بکنند. و همان‏‎ ‎‏طوری که خدا فرموده است که نهی بکنید مردم را، امر بکنید مردم را، نهیش بکنند از‏‎ ‎‏اینکه «این گرانفروشی خوب نیست، نکن شما این گرانفروشی را»، این تأثیر می کند.‏‎ ‎‏می تواند بازار؛ اگر همت بکنند دوستان بازاری می توانند با همین نصیحت، با همین‏‎ ‎‏نرم گویی، با همین نهی، جلوی اینها را بگیرند؛ و ما نمی خواهیم که با این اشخاصی که‏‎ ‎‏برخلاف انصاف ‏‏[‏‏عمل‏‏]‏‏ می کنند، باز با شدت عمل بشود. ما می خواهیم که همه با‏‎ ‎‏برادری حل بشود مسائل، با دوستی حل بشود مسائل. و این بهتر همین است که خود‏‎ ‎‏بازار، اشخاصی که می بینند که یک فردی خلاف می کند تندروی می کند، میوه ها خیلی‏‎ ‎‏گران، فروش می رود، همین، به طور دوستانه بهشان بگویند آقا نکنید این کار را. این‏‎ ‎‏ممکن است در آنها ان شاءالله تأثیر بکند و یک بازاری بشود، بازار اسلامی. همان طوری‏‎ ‎‏که در یک برهه ای از همین نهضتی که واقع شد، یک حس تعاون بسیار عجیب پیدا شد‏‎ ‎‏در مردم. ✍ صحیفه امام ، ج۸ ص۴۶ - ۴۷. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1770
📌 شناخت صحیح غرب و نفی سلطه طلبی ✍آیت الله العظمی خامنه‌ای: 🔸نفی غرب، به هیچ‌وجه به معنی نفی فنآوری و علم و پیشرفت و تجربه‌های غرب نیست و هیچ چنین کاری را نمیکند. 🔹نفی غرب، به معنای نفی سلطه غرب است که هم سلطه سیاسی مورد نظر است، هم سلطه اقتصادی و هم سلطه فرهنگی. من در این فرصت اندک، در زمینه سلطه فرهنگىِ غرب چند جمله میگویم، شاید ان‌شاءاللَّه برای شما مفید باشد. 🔹ببینید؛ فرهنگ غرب، از زیباییها و زشتیهاست. هیچ کس نمیتواند بگوید فرهنگ غرب یکسره زشت است؛ نه، مثل هر فرهنگ دیگری، حتماً زیباییهایی هم دارد. هیچ کس با هیچ فرهنگ بیگانه‌ای این‌گونه برخورد نمیکند که بگوید که ما درِ خانه‌مان را صددرصد روی این فرهنگ ببندیم؛ نه. فرهنگ غرب، مثل فرهنگ شرق، مثل فرهنگ هرجای دیگر دنیا، یک فرهنگ است که مجموعه‌ای از خوبیها و بدیهاست. 🔸یک ملت و یک مجموعه ، آن خوبیها را میگیرد، به فرهنگ خودش میافزاید، فرهنگ خودش را غنی میسازد و آن بدیها را رد میکند. همان‌طور که گفتم، در این زمینه، بین فرهنگ اروپایی، غرب، امریکایی، امریکایلاتین، آفریقا و ژاپن فرقی نیست و هیچ تفاوتی ندارد و در این حکمی که میگویم، همه یکسان هستند. 🔹ما در مقابل هر فرهنگی که قرار میگیریم، به‌طور طبیعی تا آن جایی که میتوانیم، باید آن را بگیریم و چیزهایی که مناسب ما نیست - بد و مضرّ است - و با چیزهایی که به نظر ما خوب است، منافات دارد، آن را رد کنیم. این است. 🔸 منتها در زمینه فرهنگ غربی نکته مهمّی وجود دارد که من دلم میخواهد شما جوانان به این نکته توجّه کنید. فرهنگ غرب - یعنی فرهنگ اروپاییها - عیبی دارد که فرهنگ‌های دیگر، تا آن جایی که ما میشناسیم، آن عیب را ندارند، و آن «سلطه‌طلبی» است. ۱۳۷۷/۱۱/۱۳ بیانات در جلسه پرسش و پاسخ با جوانان در دومین روز از دهه فجر •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1772
📌 آفت شتابزدگی در تحصیل و نگارش 🔹برخی از طلاب و دانشجویان جوان و دغدغه‌مند، با شرکت در چند جلسه کلاس فلسفه اسلامی و شنیدن چند جمله از فلسفه‌ی غرب و نحله‌های مختلف آن، به سرعت احساس استغنا می‌کنند و دست به قلم می‌شوند و به تحلیل و بررسی مکاتب و کشف روابط می‌پردازند و نهایتا در یک یادداشت ۱۰۰۰ کلمه‌ای یکی را تأیید و دیگر مکاتب را نفی می‌کنند و یا مدعی جمع میان چند مکتب فلسفی می‌شوند. گاه خود را علمدار مبارزه با التقاط و انحراف می‌پندارند و گاه بر نظریه‌پردازی در علوم انسانی اصرار دارند و دم و دستگاهی راه می‌اندازند. 🔸 عموم این افراد، محضر استادان عمیق و دقیق حوزه و دانشگاه را به معنای واقعی درک نکرده‌اند و روی آثار یک فیلسوف و متفکر اصیل، تمرکز نکرده و به یک نظام فکری منسجم و مستدل دست نیافته‌اند. بلکه در جلسات کسانی شرکت کرده‌اند که تخصص لازم را یا ندارند و یا وارد حوزه‌های غیرتخصصی می‌شوند و می‌خواهند شرق و غرب عالم را در یک یا چند جلسه به هم ربط دهند و نسبت به آنها حکم صادر کنند. 🔹 عموم این استادان کمتر طلاب خود را به مطالعه‌ی عمیق آثار متفکران و فیلسوفان دعوت می‌کنند و کمتر آنها را از شتابزدگی، پرگویی و ادعاهای بزرگ باز می‌دارند. بلکه آنها را به خود دعوت می‌کنند و غیرمستقیم، چهره‌ای استثنایی، نابغه، علامه، کامل، استاد و مرشد برای شاگردان می‌سازند و آنها را مرید و شیفته‌ی خود می‌سازند. 🔸 این رویه، موجب شده است تا استعدادهای فراوان و طلاب و دانشجویانی که هر کدام می‌توانند نوید بخش آینده‌ی بهتر باشند گرفتار شتابزدگی و پرگویی شوند و ادعاهای عجیب و غریبی در حوزه فلسفه و علم مطرح سازند که به همان میزان که برای خودشان جذاب و نوآورانه جلوه می‌کند نزد دیگران متوهمانه و ناشیانه خوانده می‌شود. 🔹 بزرگان حکمت و تفکر فرموده‌اند که استادان فلسفه و تفکر باید تا می‌توانند بر عمق و دقت طلاب و شاگردان خود بیافزایند و آنها را به‌گونه‌ای راهنمایی کنند که بر متون، آثار و اندیشه‌های حداقل یک حکیم و متفکر مسلمان احاطه پیدا کنند و به نظام فکری آن مسلط شوند. این استادان موظف هستند که طلاب را به مطالعه آثار عمیق و دقت در اظهار نظرها دعوت کنند و از شتابزدگی در تحصیل و از پرگویی و حرف‌های بی‌حساب و کتاب در تحقیق باز دارند. 🔸 ما امروز به طلاب و فضلایی نیاز داریم که حداقل به آرا و اندیشه‌های یکی از و جامع انقلاب اسلامی به معنای واقعی و به حمل شایع مسلط باشد و ده‌ها مقاله‌ی علمی و پژوهشی در اطراف اندیشه آن متفکران منتخب بنویسد و خود را به استادان حکمت و فلسفه عرضه کند تا اشکالات و نواقص او را متذکر شوند. در این صورت است که طلاب دغدغه‌مند از این منظر می‌توانند به مطالعه و تحقیق در فلسفه‌های غربی ورود کنند و با عمق و دقت و به صورت تدریجی و مسئله‌محور در حاشیه‌ی حکمت و فلسفه غرب و اندیشه‌ی بزرگان، مطالبی را بنویسند تا تمرینی انجام داده باشند و به ضعف‌های خود پی ببرند «تا پخته شود خامی» و «محصول دهد روزی» که وقت آنها فرا می‌رسد. ان‌شاءالله 🔹 برخی از اساتید برجسته حکمت بارها فرموده‌اند: هر طلبه و دانشجوی علاقه‌مند به حکمت و فلسفه و دغدغه‌مند نسبت به نقد فلسفه غرب، حتما باید چند استاد مختلف با گرایشهای فکری و توانایی‌های متنوع را درک کند و با سبک و روش هریک از آن استادان آشنا شود و از منظر آنها بتواند مسایل فلسفی را فهم و وقایع و رخدادهای اجتماعی را تحلیل و بررسی کند. چرا که درک استادان مختلف، موجب بالندگی فکری و مشاهده حیثیت های گوناگون مسائل و پدیده‌ها می‌شود و جلوی حب و شیفتگی افراطی نسبت به یک استاد و همچنین تک‌بعدی شدن ذهن و تک ساحتی شدن شخصیت انسان را می‌گیرد. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1774
📌 حد شناسی در تحقیق و پژوهش 🔹یکی از مشکلات تحقیق و پژوهش برخی از طلاب و دانشجویان دغدغه‌مند ورود به عرصه‌هایی است که تحصیل کافی و مطالعه‌ی انبوه در آن عرصه نداشته‌اند و بیشتر به گفته‌های دیگران و شنیده‌ها خود تکیه دارند ولی در عین حال ادعای فهم جامع و نوآورانه در آن عرصه‌ها دارند. 🔸 صرف ورود به عرصه‌های نوپدید و جدید امر ممدوحی است اما می‌بایست به این نکته توجه کرد که در چنین اموری حتما باید به متخصص واقعی (و نه خود متخصص پندارها) این عرصه‌ها مراجعه کرد و از آثار متفکران و نویسندگان برجسته‌ی آن استفاده کرد و با استناد دهی صحیح و درست (نه صوری و دروغین)، به نقل و تحلیل نظرات آنها پرداخت. در این صورت خواننده‌ی فهیم و متفکر می‌تواند به اینگونه نوشته‌ها اعتماد کند و از آن بهره‌ای ببرد. 🔹 این مهم، محصول صفت اخلاقی و عدم تعدّی از حدود معرفتی و قلمرو دانشی خویش است. اميرالمؤمنين امام علي (عليه السلام) به زیبایی تمام فرمودند: «رَحِمَ اللّه ُ امرَءً عَرَفَ قَدرَهُ وَ لَم يَتَعَدَّ طَورَهُ؛ خداوند ، رحمت كند مردى را كه قدر خويش را بشناسد و از حدّ خود درنگذرد!» 🔸 انسان حدشناس، به قلمروهای معرفتی و تخصص‌های علمی احترام می‌گذارد و همواره به متخصصان و دانشمندان برجسته هر عرصه‌ی علمی مراجعه می‌کند و همواره تلاش می‌کند با مطالعه‌ی عمیق و تحصیل طولانی مدت، از محضر استادان مختلف با رویکردهای متنوع بهره‌مند شود. 🔹 انسان حدشناس، به راحتی درباره هر امری نمی‌نویسد و اگر هم دست به قلم برد در حوزه تخصصی و مطالعاتی خود می‌نویسد و به بزرگان علم و دانش ارجاع‌های واقعی و درست می‌دهد و نشان می‌دهد که این سخن او ریشه در کدام کتاب و نظام فکری دارد چون می‌داند که علم در خلأ به وجود نمی‌آید و به راحتی حرف نو به چنگ هرکسی در نمی‌آید، می‌داند که آنچه امروز نوشته است به تفصیل و یا اجمال از دیگران یاد گرفته و صرفا آنها را بازگویی می‌کند. 🔸 انسان حدشناس، خود را در معرض نقد و انتقاد استادان قرار می‌دهد و از نقد و اعتراض آنها استقبال می‌کند و آن را بزرگترین برای خود می‌داند. هیچ گاه با حب و بغض به نقد نمی‌نگرد. از نقد و اعتراض، عصبانی و رنجیده‌خاطر نمی‌شود و به استاد منتقد، توهین نمی‌کند. بلکه در اطراف آن نقد و انتقاد می‌اندیشد برای آن محمل صحیح می‌یابد و سعی می‌کند آن نقص را برطرف کند و بر عمق و دایره‌ی مطالعه و تحقیق خود بیافزاید. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1775
آیت الله مصباح می فرمایند آنقدر طلبه کار واجب دارد که حج باید یک بار برون و آن هم واجب. زائد بر آن حرام است زیرا انسان را از کار طلبگی اش بازمی دارد. درس اسفار استاد آیت الله فیاضی 82/07/0 •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1776
📌تنها آرزوی شهید چترباز ارتش من در این ساعت از خدای بزرگ می‌خواهم که به من توفیق دهد تا در جبهه‌های خارج از کشور بر علیه استکبار جهان آمریکا و در خاک بجنگم تنها آرزوی من این است. والسلام بهمن خانجانی ۶۲/۴/۲۷ اهل رشت استان گیلان •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1777
📌 کتابهای بنیادین انقلاب اسلامی 🔸پرسش: سلام مجدد و تشکر با توجه به سوابق طرح شهید مطهری و طرح جامع اندیشه و ... لطفا ۱۰ کتاب را نام ببرید که مجموعه آنها حاوی گفتمان انقلاب اسلامی باشد و بتوان با انها بسته ای را برای علاقه‌مندان به انقلاب در خارج کشور تهیه کرد 🔹 پاسخ: سلام علیکم به نظر می‌رسد که این کتابها و منابع می‌تواند معرّف بنیان‌های فکری انقلاب اسلامی باشد: الف: کتابها ۱. نهضت‌های اسلامی در صدساله اخیر ، شهید مطهری؛ ۲. مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی ، شهید مطهری؛ ۳. طرح کلی اندیشه‌ اسلامی در قرآن، آیت الله خامنه‌ای؛ ۴. روح توحید نفی عبودیت غیر خدا، آیت الله خامنه‌ای ؛ ۵. ولایت فقیه، امام خمینی؛ ۶. شرح جنود عقل و جهل، امام خمینی؛ ۷. شناخت اسلام، شهید بهشتی و شهید باهنر؛ ۸. اسلام راهبر زندگی، شهید سید محمد باقر صدر؛ ۹. بیانیه حزب جمهوری اسلامی ایران، شهید بهشتی، شهید باهنر، آیت الله خامنه‌ای؛ ۱۰. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران. ب: سخنرانی‌ها و پیام‌های جامع ۱. سخنرانی آقا در مجمع عمومی سازمان ملل ۱۳۶۵ ۲. نامه امام خمینی به گورباچف ۱۳۶۷. ۳. پیام آیت الله خامنه‌ای در اولین سالگرد رحلت امام خمینی ، خرداد ۱۳۶۹ ۴. دو نامه‌ی آیت الله خامنه‌ای به جوانان اروپایی؛ ۵. بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی ، آیت الله خامنه ای، ۱۳۹۷. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1778
📌 روشنفکر متعهد [نامه جلال آل احمد به امام خمینی از مکه؛ روز شنبه ] 🔸️آية‌اللها وقتی خبر خوش آزادی آن حضرت تهران را به شادی واداشت، فقرا منتظر الپرواز (!) بودند به سمت بیت‌الله، این است که فرصت دست‌بوسی مجدد نشد. 🔹️گویا فقط دو سال است که به درین ولایت حق تدریس و تعلیم داده‌اند. پیش از آن حق نداشته‌اند. 🔸️دیگر اینکه را در تهران قصد تجدید چاپ کرده بودم با اصلاحات فراوان، زیر چاپ جمعش کردند و ناشر محترم متضرر شد. فدای سر شما. دیگر اینکه طرح دیگری در دست داشتم که تمام شد و آمدم، درباره نقش میان روحانیت و سلطنت، و توضیح این‌که چرا این حضرات همیشه در آخرین دقایق طرف سلطنت را گرفته‌اند و نمی‌بایست. اگر عمری بود و برگشتیم، تمامش خواهم کرد و به حضرت‌تان خواهم فرستاد. علل تاریخی و روحی قضیه را گمان می‌کنم نشان داده باشم. مقدماتش در غرب‌زدگی ناقص چاپ اول آمده، دیگر اینکه امیدوارم موفق باشید. والسلام . 🔹️پانوشت: همچنان‌که آن بار در خدمت‌تان به عرض رساندم، فقیر گوش به زنگ هر امر و فرمانی است که از دستش برآید. دیده شد که گاهی اعلامیه‌ها و نشریاتی به اسم و عنوان حضرات در می‌آمد که شایستگی و وقار نداشت. نشانی فقیر را هم حضرت می‌داند و هم این‌جا می‌نویسم: تجریش، آخر کوچه فردوسی. والسلام». 🔺️مأمور در ذیل نامه چنین می‌نویسد: این نامه از مدارک مکشوفه از منزل به دست آمده در پرونده جلال آل احمد بایگانی شود. 🔗به نقل از تاریخ شفاهی قم •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1780
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 پیام عجل الله فرجه جریان ملاقات امام زمان علیه السلام با یکی از علما به نقل از مرحوم آیت الله مصباح یزدی و دستور حضرت به نشر معارف اهل‌بیت علیهم السلام به زبان‌های مختلف •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1781
📌ترفندی برای نفوذ مهمترین و کارامدترین شگرد مرموزانه برای نفوذ در یک جریان اجتماعی، تغییر دستگاه محاسباتی آن جریان است. بهترین راه برای تغییر این دستگاه محاسباتی، برجسته‌کردن افرادی به عنوان متفکر و شخصیت راهبردی در آن جریان است؛ افرادی که بتوانند مسیر آن جریان اجتماعی و سیاسی را تغییر دهند و اهداف اصلی و نظام اولویت‌های آن را عوض کند و اهداف و مسایل دیگری را برخلاف نظر پایه‌گذاران برجسته سازند تا آن افراد در نقش متفکر و سخنگو و ... امکانات جریانی را به خدمت بگیرند و از مسیر عاقلانه و درست دور کنند. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1782
چه خوب است دانشگاه‌های ایران هم به نشان همبستگی با دانشجویان دانشگاه‌های غربی در شنبه و یک شنبه اجتماعاتی داشته باشند. تا از بازداشت‌شدگان و مردم غزه حمایت کنند. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1783
فضیلت_های_فراموش_شده_ملا_عباس_تربتی.pdf
2.77M
📙 کتاب «فضیلت‌های فراموش شده» ❖ شرح حال حاج آخوند ملا عباس تربتی به قلم: استاد فقه و فلسفه تهران مرحوم آیت الله حسین‌علی راشد تربتی 🔹 آیت الله العظمی شبیری زنجانی: کتاب فضیلتهای فراموش شده نوشته حسین‌علی راشد در شرح احوال پدرش ملا عباس تربتی کتاب خیلی خوبی است. بنای راشد در نقل مطالب بیان واقع است و بسیار دقیق مطالب را نوشته و از قلمش ظاهر است که می‌خواهد حوادث را با حدّ و حدود نقل کند. از جمله مطالبی که نشانه دقت وی در نقل است، این قضیه است که نوشته است:«اوّلین باری که همراه پدرم به محضر مرحوم حاج آقا حسین قمی رفتیم، مرحوم حاج آقا حسین [از پدرم] پرسید: فرزند خود را عادل می‌دانید؟ [پدرم] گفت: نه!» راشد این مطلب را صریح نقل کرده است. 📚جرعه‌ای از دریا؛ ج۲؛ ص۶۵۹ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1784
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 سیره فیلسوف (احترام به نفوس انسانها) او‌ هیچ‌ نکرد، فقط روی موزاییک نشست و تنها گوش کرد و جواب داد! •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1786
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 افشاگر چپ اسلامی 🔹در زمانه‌ای که جریانهای مدعی انقلابی‌گر به اندیشه‌های پناه برده و اندیشه را بر پایه منطق تضاد و دیالکتیک و فلسفه‌ شدن و اندیشه تضاد وتغییر در صورت‌های مختلف و متنوع و گاه متعارض تأسیس کردند تا بدین واسطه دورانی را که و و نامیده بودند تغییر دهند و جامعه‌ی متفاوتی را به وجود آورند؛ از معدود متفکرانی که از ابتدا خطرات این جریانات و افراد مشهور و محبوب آن را به خوبی شناخت و به نقد عمیق و فلسفی آنها و به افشاگری اجتماعی و فرهنگی آنها پرداخت فقیه فیلسوف آیت الله (رضوان الله تعالی علیه) بود. آنهم در زمانه‌ای که بسیاری از علمای حوزه، طلاب جوان انقلابی و حتی شخصیت‌های معروف انقلابی به دفاع از این جریانات پرداخته و برای جلب نظر امام خمینی به آنها نامه‌ها به نجف نوشتند و وساطت می‌کردند. 🔸در دهه ۵۰ جریانات و گروه‌های چپ اسلامی در طرح‌ها و رنگ‌های مختلف در تهران، مشهد، قم مشغول به فعالیت‌های مبارزاتی و فرهنگی بودند و با خطابه و رسانه‌های رنگارنگ و فعالیت‌های تشکیلاتی جذاب و حساب شده به جذب جوانان انقلابی و دغدغه‌مند می‌پرداختند و توانستند جمعیت زیادی را با افکار چپ‌گرایانه به انقلاب اسلامی جذب کنند. 🔹 اما استاد شهید مطهری از همان ابتدا نسبت به جریانات چپ اسلامی و قرائت آنها از حساس بود و به نقد جدی منطق تضاد و فلسفه‌ی شدن برآمده از پرداخت و حتی در چند سال اخیر که این جریانات در حوزه قم بسیار فعال شده بود به حوزه‌ی علمیه قم رفت و درس‌های نقد مارکسسیم و آشنایی با معارف اسلامی را برای طلاب برگزار می‌کرد تا جلوی نفوذ و پیش‌روی آن را در حوزه‌ها و در میان طلاب جوان و انقلابی بگیرد. استاد تلاش بسیاری کرد اما او و همفکرانش بسیار تنها بودند و هر روز آماج تهمت‌ها و در معرض تهدیدها بودند و در نهایت توسط یکی از جریانات تندروی چپ اسلامی به بهانه نقد مرحوم دکتر علی شریعتی (پدر فکری و معنوی چپ اسلامی) و همچنین به بهانه زندگی در منطقه مرفه قلهک به شهادت رسید. 🔸آنانکه که با اندیشه‌های چپ اسلامی به انقلاب گرویدند بعد از پیروزی انقلاب به دو دسته تقسیم شدند: برخی در سازمان مجاهدین خلق و گروه فرقان و مانند آن به دشمنی با انقلاب اسلامی پرداختند و به ترور و خیانت روی آوردند و به صدام و کشورهای غربی پناه بردند و هزاران نفر از مردم را به خاک و خون کشاندند. 🔹 اما دسته‌ی دوم بر انقلابی‌گری تأکید داشتند و در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و بعدها در دفتر تحکیم وحدت و مجمع روحانیون سازماندهی شدند و در دولت دهه ۶۰ و مجلس سوم فعال شدند. اما با سقوط شوروی و تضعیف جریانات چپ بین‌الملل به تدریج به سمت غرب متمایل شدند و از جامعه‌ی مدنی و اصلاحات سخن گفتند. این جریان در فتنه ۸۸ علنا مسیر خود را از ملت و طریق اصیل انقلاب و امام جدا کردند و بخش زیادی از آنها در نقش مخالفان داخلی ظاهر شدند و برخی از آنها هم به دشمنان خارجی پیوستند. 🔸 دیری نپایید که تفکر در چهره‌های متنوع، متکثر و جدیدی در میان انقلابیون ظاهر شده است و به یارگیری از میان دانشگاهیان و حوزویان پرداخته و به تدریج بر مسند خطابه و رسانه‌ی جبهه انقلاب نشسته است و برای تضاد مطلق با تمدن غرب به تولید منطق و فلسفه نوین و تفسیر تضادگرایانه از انقلاب اسلامی و اندیشه‌های رهبران انقلاب اسلامی روی آورده است و در چهره‌های متنوع و متکثر «عصر عسرت», «عصر اضطرار» و «عصر حیرت» خود را باز تولید کرده است و توانسته در جبهه انقلاب اسلامی از اعتبار مادی و معنوی بسیاری برخوردار شود. در صورتهای جدید خود به مراتب پیچیده‌تر و فلسفی‌تر شده است و حتی به سطح دینی قوی‌تری مجهز شده است و از امثال مرحوم دکتر شریعتی‌ها گذشته است و پدران معنوی دیگری در میان دانشگاهیان و حوزویان مطرح شده‌اند و تفسیرهای جدیدتری از مفاهیم اسلامی و اجتماعی همچون عدالت، مردم، ولایت، غرب، تمدن، شیطان، دیالکتیک و تضاد، تغییر و تحول عرضه می‌کنند و در بین جوانان دغدغه‌مند انقلابی می‌گسترانند. 🔹 امروزه جای امثال شهید مطهری بسیار خالی است. هر چند کتابهای ارزشمند استاد در میان ما حضور دارد و به تاکیدات مکرر امام خمینی و رهبر معظم انقلاب می‌تواند راهنمای جبهه انقلاب اسلامی باشد اما متاسفانه عموم جریانات جدید چپ اسلامی چندان روی خوشی به آثار استاد شهید مطهری نشان نمی‌دهند و در خفا و علن از کنار گذاشتن آثار و اندیشه‌های ایشان سخن می‌گویند و به جایگزین شدن افراد دیگری حکم می‌دهند. البته در بسیاری از موارد هم به تحریف و تفسیر به رأی اندیشه‌های استاد می‌پردازند تا بتوانند به جلب نظر انقلابیون و علما و حوزویان بپردازند. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1788
📌 آزادی، اخلاق، منطق (سه رکن حیات علمی در حوزه و دانشگاه) ✍آیت الله العظمی خامنه‌ای: بخش اول: 🔹این‌ انقلاب‌ باید بماند و برنامه‌ تاریخی‌ و جهانی‌ خویش‌ را به‌ بارنشاند و همین‌ که‌ این‌ عزم‌ و بیداری‌ و خودآگاهی‌ در نسل‌ دوم‌ حوزه‌ و دانشگاه‌ نیز بیدار شده‌ است‌، همین‌ که‌ این‌ نسل‌ از افراط و تفریط، رنج‌ می‌برد و راه‌ ترقی‌ و تکامل‌ را نه‌ در «جمود و تحجر» و نه‌ در «خودباختگی‌ و تقلید»، بلکه‌ در نشاط اجتهادی‌ و تولید فکر علمی‌ و دینی‌ می‌داند و می‌خواهد که‌ شجاعت‌ نظریه‌پردازی‌ و مناظره‌ در ضمن‌ وفاداری‌ به‌ اصول‌ و اخلاق‌ و منطق‌ در حوزه‌ و دانشگاه‌، بیدار شود و اراده‌ کرده‌ است‌ که‌ سؤالات‌ و شبهات‌ را بی‌پاسخ‌ نگذارد، خود، فی‌نفسه‌ یک‌ پیروزی‌ و دستاورد است‌ و باید آن‌ را گرامی‌ داشت‌ 🔸 و آنگاه‌ که‌ نخبگان‌ ما نقطه‌ تعادل‌ میان‌ «هرج‌ و مرج‌» و «دیکتاتوری‌» را شناسائی‌ و تثبیت‌ کنند، دوران‌ جدید آغاز شده‌ است‌. 🔹 آری‌، نباید از «آزادی‌» ترسید و از «مناظره‌» گریخت‌ و «نقد و انتقاد» را به‌ کالای‌ قاچاق‌ و یا امری‌ تشریفاتی‌، تبدیل‌ کرد چنانچه‌ نباید بجای‌ مناظره‌، به‌ «جدال‌ و مراء»، گرفتار آمد و بجای‌ آزادی‌، به‌ دام‌ هتاکی‌ و مسئولیت‌ گریزی‌ لغزید. 🔸 آن‌ روز که‌ سهم‌ «آزادی‌»، سهم‌ «اخلاق‌» و سهم‌ «منطق‌»، همه‌ یکجا و در کنار یکدیگر اداء شود، آغاز روند خلاقیت‌ علمی‌ و تفکر بالنده‌ دینی‌ در این‌ جامعه‌ است‌ و کلید جنبش‌ «تولید نرم‌افزار علمی‌ و دینی‌» در کلیه‌ علوم‌ و معارف‌ دانشگاهی‌ و حوزوی‌ زده‌ شده‌ است‌. 🔹 بی‌ شک‌ آزادیخواهی‌ و مطالبه‌ فرصتی‌ برای‌ اندیشیدن‌ و برای‌ بیان‌ اندیشه‌ توأم‌ با رعایت‌ «ادب‌ استفاده‌ از آزادی‌»، یک‌ مطالبه‌ اسلامی‌ است‌ و «آزادی‌ تفکر، قلم‌ و بیان‌»، نه‌ یک‌ شعار تبلیغاتی‌ بلکه‌ از اهداف‌ اصلی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ است‌. 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1789
📌 آزادی، اخلاق، منطق (سه رکن حیات علمی در حوزه و دانشگاه) ✍آیت الله العظمی خامنه‌ای: بخش دوم: 🔸من‌ عمیقا متأسفم‌ که‌ برخی‌ میان‌ مرداب‌ «سکوت‌ و جمود» با گرداب‌ «هرزه‌گوئی‌ و کفرگوئی‌»، طریق‌ سومی‌ نمی‌شناسند و گمان‌ می‌کنند که‌ برای‌ پرهیز از هر یک‌ از این‌ دو، باید به‌ دام‌ دیگری‌ افتاد. حال‌ آنکه‌ انقلاب‌ اسلامی‌ آمد تا هم‌ «فرهنگ‌ خفقان‌ و سرجنبانیدن‌ و جمود» و هم‌ «فرهنگ‌ آزادی‌ بی‌مهار و خودخواهانه‌ غربی‌» را نقد و اصلاح‌ کند و فضائی‌ بسازد که‌ در آن‌، «آزادی‌ بیان‌»، مقید به‌ «منطق‌ و اخلاق‌ و حقوق‌ معنوی‌ و مادی‌ دیگران‌» و نه‌ به‌ هیچ‌ چیز دیگری‌ ، تبدیل‌ به‌ فرهنگ‌ اجتماعی‌ و حکومتی‌ گردد و حریت‌ و تعادل‌ و عقلانیت‌ و انصاف‌، سکه‌ رائج‌ شود تا همه‌ اندیشه‌ها در همه‌ حوزه‌ها فعال‌ و برانگیخته‌ گردند و «زاد و ولد فرهنگی‌» که‌ به‌ تعبیر روایات‌ پیامبر اکرم‌ (ص‌) و اهلبیت‌ ایشان‌ (علیهم‌ السلام‌)، محصول‌ «تضارب‌ آراء و عقول‌» است‌، عادت‌ ثانوی‌ نخبگان‌ و اندیشه‌وران‌ گردد. بویژه‌ که‌ فرهنگ‌ اسلامی‌ و تمدن‌ اسلامی‌ همواره‌ در مصاف‌ با معضلات‌ جدید و نیز در چالش‌ با مکاتب‌ و تمدنهای‌ دیگر، شکفته‌ است‌ و پاسخ‌ به‌ شبهه‌ نیز بدون‌ شناخت‌ شبهه‌، ناممکن‌ است‌. 🔸اما متأسفانه‌ گروهی‌ بدنبال‌ سیاست‌زدگی‌ و گروهی‌ بدنبال‌ سیاست‌زدائی‌، دائما تبدیل‌ فضای‌ فرهنگی‌ کشور را به‌ سکوت‌ مرداب‌ گونه‌ یا تلاطم‌ گرداب‌وار، می‌خواهند تا در این‌ بلبشو، فقط صاحبان‌ قدرت‌ و ثروت‌ و تریبون‌، بتوانند تأثیرگذار و جریان‌ساز باشند و سطح‌ تفکر اجتماعی‌ را پائین‌ آورده‌ و همه‌ فرصت‌ ملی‌ را هدر دهند و اعصاب‌ ملت‌ را بفرسایند و درگیری‌های‌ غلط و منحط قبیله‌ای‌ یا فرهنگ‌ فاسد بیگانه‌ را رواج‌ دهند و در نتیجه‌ صاحبان‌ خرد و احساس‌، ساکت‌ و مسکوت‌ بمانند و صاحبدلان‌ و خردمندان‌، برکنار و در حاشیه‌ مانده‌ و منزوی‌، خسته‌ و فراموش‌ شوند. 🔹در چنین‌ فضائی‌، جامعه‌ به‌ جلو نخواهد رفت‌ و دعواها، تکراری‌ و ثابت‌ و سطحی‌ و نازل‌ می‌گردد، هیچ‌ فکری‌ تولید و حرف‌ تازه‌ای‌ گفته‌ نمی‌شود، عده‌ای‌ مدام‌ خود را تکرار می‌کنند و عده‌ای‌ دیگر تنها غرب‌ را ترجمه‌ می‌کنند و جامعه‌ و حکومت‌ نیز که‌ تابع‌ نخبگان‌ خویش‌اند، دچار انفعال‌ و عقبگرد می‌شوند. 🔸... برای‌ بیدار کردن‌ عقل‌ جمعی‌، چاره‌ای‌ جز مشاوره‌ و مناظره‌ نیست‌ و بدون‌ فضای‌ انتقادی‌ سالم‌ و بدون‌ آزادی‌ بیان‌ و گفتگوی‌ آزاد با «حمایت‌ حکومت‌ اسلامی‌» و «هدایت‌ علماء و صاحبنظران‌»، تولید علم‌ و اندیشه‌ دینی‌ و در نتیجه‌، تمدن‌سازی‌ و جامعه‌پردازی‌، ناممکن‌ یا بسیار مشکل‌ خواهد بود. برای‌ علاج‌ بیماری‌ها و هتاکی‌ها و مهار هرج‌ و مرج‌ فرهنگی‌ نیز بهترین‌ راه‌، همین‌ است‌ که‌ آزادی‌ بیان‌ در چارچوب‌ قانون‌ و تولید نظریه‌ در چارچوب‌ اسلام‌، حمایت‌ و نهادینه‌ شود. ✍ پاسخ آیت الله العظمی خامنه‌ای به نامه جمعی از دانش آموختگان و پژوهشگران حوزه علمیه در مورد کرسی‌های نظریه‌پردازی ۱۳۸۱/۱۱/۱۶ https://khl.ink/f/8290 •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1790
♦️ در نمایشگاه کتاب ۱۴۰۳ 📚 کتاب «درآمدی بر علوم انسانی اسلامی در اندیشه‌ی حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی)» چاپ اول ۸۳۲ صفحه - وزیری نویسنده: حجت الاسلام والمسلمین دکتر سیّد مهدی موسوی ناشر: انتشارات انقلاب اسلامی، دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای 📝 از منظر حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) علم یکی از محورهای مهمّ تمدّن انسانی است و خود از همین منظر تمدّنی و با رویکرد فلسفی - الهیّاتی به علم و علوم انسانی مینگرند. ایشان در بیانات و نوشته‌های خود افقهای جدیدی را مورد نظر دارند که انسان را ملزم میکند تا فراتر از فلسفه‌های رایج به غور در افاضات ایشان بپردازد. همچنین ایشان به عنوان یک مجتهد و حکیم عالی‌قدر صاحب سبک خاص در تبیین و تحریر معارف اسلامی و انسانی هستند و در تحلیل امور انسانی از افقهای جدید انسانی و تمدّنی پرده برمیدارند و آن را در موضع‌گیری‌های خود در عرصه‌ی راهبری جامعه و مواجهه‌ی تمدّنی با پدیده‌های داخلی و خارجی به کار میگیرند. کتاب «درآمدی بر علوم انسانی اسلامی» در ۱۱ فصل میکوشد تا به واکاوی نظریّه‌ی حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) در موضوع علوم انسانی اسلامی بپردازد. @KhameneiBook •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1792
📌 بنیادی‌ترین تفاوت 🔹بنیادی‌ترین تفاوت مکتب فقاهت و اجتهاد با سایر جریان‌ها از جمله اخباری‌گری و چپ اسلامی، مسئله است. جریان اجتهاد بر این اساس استوار است که عقل حجت الهی است و دارای اصول و بدبهیاتی است که شناخت واقعیت و درک حقایق را ممکن می‌سازد و به همین واسطه امکان شناخت هستی و اثبات خدا و باور به وحی و شریعت ممکن می‌شود. بر این اساس، منطق و علم اصول را شرط لازم فهم متون دینی (کتاب و سنت) می‌دانند و به اعتبارات و بنائات عقلا در فهم ضابطه‌مند متن و موضوعات اعتماد می‌کنند. 🔸اما جریان‌های مقابل، حجیت عقل را نفی می‌کنند و راه‌های دیگری را پیشنهاد می‌دهند. 🔹جریان سنتی البته اصل وجود عقل را می‌پذیرد و حتی حجیت آنرا در امور محسوس قبول دارد. اما به جهت اشتباهات مکرر در مباحث دور از حس، حجیت عقل را در امور معقول و فهم کتاب زیر سئوال می‌برد. 🔸اما جریان‌های بر اساس نظریه بر معرفت، عقل را از کاملا از اعتبار ساقط می‌کنند و آن را یک برساخته‌ی نفسانی (حب و بغض ها) و معلول ولایت سیاسی و ساختارهای اجتماعی می‌پندارند. بر این اساس حتی حجیت عقل را در امور محسوس هم نپذیرند و برخی از اهل خطابه منتسب به این جریان، استقلال عقل در شناخت واقعیت‌های محسوس و بدیهیات اولیه را می‌داند. لذا به تغییر منطق و فلسفه و روش‌شناسی معرفت دینی معتقدند. 🔹علی رغم اشتراکات میان جریان اخباری‌گری سنتی و چپ اسلامی در نتایج فکری و نفی حجیت عقل در امور معقول و دینی، نباید این دو جریان را شبیه هم پنداشت. چرا که جریان ، هیچ حقیقتی برای عقل و هیچ اعتبار مستقلی برای دریافت‌های عقلی در هیچ سطحی حتی محسوسات قائل نیستند و با ادعای ، مطلق معرفت‌های آدمی را تابع حب و بغض‌ها و ولایت‌های سیاسی و ساختارهای اجتماعی معرفی می‌کنند و بر این اساس، اصل صدق و کذب و کاشفیت در علوم را نفی می‌کنند و به تقسیم‌بندی سیاسی و اجتماعی اندیشه‌ها و علوم می‌پردازند. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1793
📌 بنیان‌های فلسفی انقلاب اسلامی پاسخ حکیمانه امام خمینی به خبرنگار روزنامه انگلیسی تایمز ۱۸ دی ۱۳۵۷ ❇️ سؤال: مایلم که قدری درباره دوران کودکی شما و شغل شما در آن زمان بدانم و شاید هم مختصری از دوران طفولیت شما و طریقی که از آن طریق به اعتقاد کنونی راه یافتید. کیفیت ها و ارزش هائی که برای شما مهم بوده و هستند چیست؟ و به عنوان یک مسیحی درباره فرهنگ شما زیاد نمی دانم از این رو اولین سؤالم این است که اعتقادات شما چیست؟ کجا و چگونه این اعتقادات را فرا گرفتید؟ و چگونه آنها را عمل می کنید؟ و به عنوان سؤالی تکمیلی لطفاً مختصری از شرح کار خود را بیان کنید. ❇️جواب: 🔹زندگی شخصی من هم مانند همه افراد حادثه ای است جزئی از تمام حوادثی که در جهان می گذرد که نیازی به شرح و توضیح آن نمی بینم. 🔸 ولی اعتقادات من و همه مسلمین همان مسائلی است که در قران کریم آمده است و یا پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و پیشوایان بحق بعد از آن حضرت بیان فرموده اند که: ۱. ریشه و اصل همه آن عقاید که مهمترین و با ارزشترین اعتقادات ماست، اصل توحید است. ۲. مطابق این اصل ما معتقدیم که خالق و آفریننده جهان و همه عوالم وجود و انسان، تنها ذات مقدس خدای تعالی است که از همه حقایق مطلع است و قادر بر همه چیز است و مالک همه چیز. ۳. این اصل به ما می آموزد که انسان، تنها در برابر ذات اقدس حق باید تسلیم باشد و از هیچ انسانی نباید اطاعت کند مگر اینکه اطاعت او اطاعت خدا باشد. ۴. براین اساس هیچ انسانی هم حق ندارد انسان های دیگر را به تسلیم در برابر خود مجبور کند ۵. و ما از این اصل اعتقادی، اصل آزادی بشر را می آموزیم که هیچ فردی حق ندارد انسانی و یا جامعه و ملتی را از آزادی محروم کند، برای او قانون وضع کند، رفتار و روابط او را بنا به درک و شناخت خود که بسیار ناقص است و یا بنا به خواسته ها و امیال خود تنظیم نماید ۶. و از این اصل ما نیز معتقدیم که قانونگزاری برای بشر در اختیار خدای تعالی است، همچنان که قوانین هستی و خلقت را نیز خداوند مقرر فرموده است و سعادت و کمال انسان و جوامع، تنها در گرو اطاعت از قوانین الهی است که توسط انبیا به بشر ابلاغ شده است ۷. و انحطاط و سقوط بشر به علت سلب آزادی او و تسلیم دربرابر سایر انسان هاست. ۸. بنابراین انسان باید علیه این بندها و زنجیرهای اسارت و در برابر دیگرانی که به اسارت دعوت می کنند قیام کند و خود و جامعه خود را آزاد سازد تا همگی تسلیم و بنده خدا باشند و از این جهت است که مقررات اجتماعی ما علیه قدرت های استبدادی و استعماری آغاز می شود ۹. و نیز از همین اصل اعتقادی توحید ما الهام می گیریم که همه انسان ها در پیشگاه خداوند یکسانند، او خالق همه است و همه مخلوق و بنده او هستند، اصل برابری انسان ها و اینکه تنها امتیاز فردی نسبت به فرد دیگر بر معیار و قاعده تقوا و پاکی از انحراف و خطاست. ۱۰. بنابراین با هر چیزی که برابری را در جامعه بر هم می زند و امتیازات پوچ و بی محتوائی را در جامعه حاکم می سازد باید مبارزه کرد. 🔹 البته این آغاز مساله است میان یک ناحیه محدود از یک اصل و اصول اعتقادی که برای توضیح و اثبات هر یک از بحث های اسلامی دانشمندان در طول تاریخ اسلام کتاب ها و رساله های مفصلی نوشته اند. ✍ صحیفه امام خمینی ج۵ ص۳۸۷. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1794
📌 اندیشه تقابل و بحران هویت جوان مسلمان 🔹یکی از بحث‌های مهم در مباحث فکری و فرهنگی دوران اخیر در جامعه‌ی اسلامی بحث از تضاد و دیالکتیک است که اساس جهان را بر پایه تقابل و تغایر فهم می‌کند و تحولات اجتماعی و سیاسی را بر پایه تضاد و تقابل تفسیر می‌کند و بر انقطاع تاریخی و گسست فرهنگی اصرار دارد. بخصوص تقابل میان سنت و تجدد؛ غرب و شرق. 🔸اندیشه‌ی تقابل و دیالکتیک اگر چه در شرایط هرج و مرج بسیار جذاب می‌نماید و می‌تواند هویت اعتراضی را به وجود آورد اما در دوران ثبات و سازندگی، بحران زاست و می‌تواند صبر انقلابی و استقامت طولانی مدت در جهت حرکت تکاملی جامعه را تضعیف کند و به شتابزدگی و رفتارهای رادیکال بکشاند و در نهایت نوع بحران هویت و کارآمدی را القا کند. 🔹تاریخ پس از ایجاد نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نشان می‌دهد که جریان‌عای تقابل‌گرا و تضادگرا، اگر چه در ابتدا دارای روحیات اعتراضی و جنب و جوش زیادی هستند اما به تدریج به بحران هویت گرفتار شده و در تقابل انگاری میان سنت و تجدد، به یک سمت غش کرده و دچار دگردیسی معرفتی شده‌اند. 🔸 در مقابل اندیشه تضاد و تقابل، اندیشه اتصال و زوجیت قرار دارد که بر پیوستگی عالم و درک عناصر فطری بشریت استوار است. (ر.ک: بیانات آیت الله العظمی خامنه‌ای در دیدار اقشار مختلف بانوان ۱۴ دی ۱۴۰۱) •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1795
📌یادداشت یکی از مخاطبان کانال امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی: یادداشت های علمی شما را که می بینم با خودم فکر می کنم وقتی اساتید، خودشان فعالیت علمی بیرون از کلاس ندارند و علم مدرسی شان را در بیرون امتداد نمی بخشند و نهایت کنش‌گری شان در اجتماع حضور در تجمعات و..... است، چه انتظاری از طلاب داریم که فعالیت علمی ثمر بخش داشته باشند و آن علوم را امتداد دهند و یا خدای ناکرده علوم انسانی اسلامی تولید کنند؟🤔 https://eitaa.com/hekmat121/1795