eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ فيض روح‌القدس عالم معنا زهرا تا به معراج کشانده‌ست نبى را زهرا مصطفى خواسته‌اش خواستن فاطمه بود رفت معراج که آخر برسد تا زهرا @hosenih به زمين آمدنش آمدن ساده نبود دست بر سينه نبى گفت: بفرما زهرا سر آوردن اين سوره‌ی کوتاه چقدر گفت جبريل: على، گفت نبى: يا زهرا اينکه حق با على است، اينکه على با حق است معنى هر دو اش اين است: "على با زهرا" قرب آن است که در سجده به زهرا برسند سر سجاده رسيده‌ست به زهرا، زهرا يک على داشت خدا، فاطمه هم داشت يکى به خدا نيست کسى فاطمه الا زهرا مرتضی مثل نبی بوسه به دستش می‌زد حجت الله علی، حجت اعلا زهرا من ز طيف عرفاى نجفى هستم که ذکرم امروز بود فاطمه، فردا زهرا @hosenih کاروبار دل ما پيش خدا می‌گيرد سروکار دل ما باشد اگر با زهرا قبر ما سوخته‌ها جنت ما خواهد شد بنويسند اگر بر لحد ما "زهرا" ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یا فاطمه اشفعی لنا عندالله خدای متعال روز قیامت به حضرت فاطمه زهرا (س) می‌فرماید: یا حَبِیبَتِی وَ ابنَةَ حَبِیبِی سَلِینِی تُعطَی وَ اشفَعِی تُشَفَّعِی‏؛ اى حبیبه و فرزند رسول من از من بخواه تا عطا نمایم، شفاعت كن تا من بپذیرم‏ ... امالى صدوق، ص 25 هر دم به ضریح بی نشانت ای ماه بسته ست دخیل قلب من با هر آه @hosenih عمری‌ست تپش‌های دلم می‌گوید یا فاطمه اشفعی لنا عندالله *** ... پس حضرت زهرا (س) عرضه می دارد: إِلَهِی وَ سَیدِی ذُرِّیتِی وَ شِیعَتِی وَ شِیعَةُ ذُرِّیتِی وَ مُحِبِّی وَ مُحِبِّی ذُرِّیتِی‏؛ بار خدایا! فرزندان، شیعیان، دوستان، و دوستان دوستان فرزندان مرا به من ببخش! امالى صدوق، ص ۲۵ امید تمام شیعه ای یا زهرا تو انوار المضیئه ای یا زهرا @hosenih در هر دو جهان غمی ندارم بانو وقتی تو فقط شفیعه‌ای یا زهرا *** علی علی امام باقر (ع) فرمود: مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَی‏ءٍ مِنَ التَّمجِیدِ أَفضَلَ مِن تَسبِیحِ فَاطِمَةَ وَ لَو كَانَ شَی‏ءٌ أَفضَلَ مِنهُ لَنَحَلَهُ رَسُولُ اللَّهِ فَاطِمَةَ؛ خداوند به ذكرى بهتر و بالاتر از تسبیح حضرت فاطمه(س) مورد تمجید و پرستش قرار نمى‏گیرد، زيرا اگر چیزى بالاتر از آن وجود داشت، رسول‌ خدا (ص) آن را به دخترش فاطمه تعلیم مى‏داد. كافى، ج ۳ ص ۳۴۳؛ تهذیب شیخ طوسى، ج ۱ ص ۱۴۶ هم صحبت ماست نوح تسبیحاتت آرامش با شکوه تسبیحاتت @hosenih در زندگی شیعه‌ی تو یا زهرا جاری‌ست همیشه روح تسبیحاتت *** امام صادق (ع) فرمود: أَنَّ فَاطِمَةَ كَانَت مَسبَحَتُهَا مِن خَیطِ صُوفٍ مُفَتَّلٍ مَعقُودٍ عَلَیهِ عَدَدَ التَّكبِیرَاتِ فَكَانَت تُدِیرُهَا بِیدِهَا تُكَبِّرُ وَ تُسَبِّحُ...؛ تسبیح فاطمه از ریسمان پشمین بود كه به تعداد تكبیرها (34 عدد) گره داشت، آن را همواره مى گردانید و با آن تكبیر و تسبیح مى‏گفت، تا وقتى حمزه شهید شد، تسبیحی از تربت او ساخت. وسائل الشیعه ج۴ ص۱۰۳۳؛ مکارم الاخلاق ص۲۸۲ دادند به دست تو همه عالم را سر رشتۀ عشق را شکوه غم را @hosenih با معرفتت گره بزن چون تسبیح بانو، سی و چار مرتبه قلبم را *** امام صادق فرمود: مَن سَبَّحَ تَسبِیحَ فَاطِمَةَ فَقَد ذَكَرَ اللَّهَ الذِّكرَ الكَثِیر؛ هر كس براى تسبیح خداوند، از تسبیح فاطمه زهرا استفاده كند، محقّقا خداوند متعال را به برترین ذكر یاد نموده است. کافی ج۲، ص۵۰۰ پیامبر اکرم (ص) فرمود: ذِكرُ عَلِيٍّ عِبَادَة؛ ذکر (یاد) علی (ع) عبادت است. كشف اليقين ص: ۴۵۰ قلب من از انوار جلی می گوید از نور الهی ـ ازلی می گوید @hosenih خاک دل ماست تربت تسبیحت با هر تپشی علی علی می گوید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
📢زائرین گرامی: 📎قابل ذکر است که مجموعه «حسینیه» جهت استفاده هرچه بیشتر شما گرامیان از مطالب و آرامش فضای کانال های «حسینیه» ، از و تبادل لینک کرده است. 📎لذا خواهشمندیم در صورت تمایل در معرفی کانال های «حسینیه»، را برای کانال ها، گروه ها، دوستان و آشنایان خود ارسال نمایید 👇👇👇👇👇👇
🔴 قابل توجه مادحین محترم اهل بیت (علیهم السلام) 📣 برای دسترسی به آیینی شعرای مطرح کشور و مستند، با کانال اشعار آیینی و مقتل حسینیه همراه شوید 🔻 کانال در 🆔 t.me/hosenih 🔻 کانال در 🆔 eitaa.com/hosenih 🔻 کانال در 🆔 t.me/hosenih_maghtal 🔻 کانال در 🆔 eitaa.com/hosenih_maghtal 🔵لطفا رسانه باشید🔵
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ درقابِ چشمهایِ همیشه بهاری ام تصویرِ بی صدا کِشم از بی قراری ام از ترس اینکه حالِ تو گردد وخیم تر در سینه حبس میکنم این آه و زاری ام @hosenih باور نمی کنم که قرار است جان دهی در این دیارِ کینه تو تنها گُذاری ام آیا شود که باردگر پا شوی زجا با هر تبسمت بنمایی تو یاری ام تا آه میکشی زسرِ زخم هایِ باز من شاهدِ سه چشمه وصد لاله کاری ام دارد نفس نفس، بدنت آب میشود از دیدن نفس نفس تو فراری ام تکلیف بود زانویِ خود را بغل کنم ورنه همان امیر و یلِ ذوالفقاری ام اذنی بده که خون لبت شستشو کنم با اشکهایِ غربتِ ازدیده جاری ام @hosenih با خانه ای خراب و یتیمان ِ بی قرار در این دیارِدرد ، به که می سپاری ام با گریه هایِ ساکت تو تیر میکشد مابین دنده ها و جناقِ کناری ام ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ، ، ، شاعر: ▶️ نترس ای دل غمدیده روزگار این است اگرچه تلخ، ولی انتهاش شیرین است نترس آینه‌ی ما ترک نخواهد خورد بدون فتنه که ایمان محک نخواهد خورد @hosenih بایست، کوه صلابت میان دوران‌ها! نترس، سرو رشید از خروش طوفان‌ها! اگرچه دفتری از داغ بر جبین‌ها هست نترس در دل تاریخ بیش از این‌ها هست... دریغ و درد که جان از میان پیکر رفت ز دشت ما صد و هفتاد تا کبوتر رفت دلا بسوز، بسوز و همیشه روشن باش به سوگواری فرزندهای میهن باش دوباره سوز خزان در میان باغ افتاد میان سینه‌ی ما داغ روی داغ افتاد به مرثیه صد و هفتاد مثنوی داریم نترس باید از امروز دلْ قوی داریم اگرچه غرق عزاییم، گرم پیکاریم اگر بنای عزا هست، ما عزاداریم بدان که دشمن این خاک، فکر جنجال است اگرچه ظاهر غمگین گرفته، خوشحال است خداست آگه از این‌ها چه در درون دارند که در مصیبت این داغ، جشن خون دارند اگرچه هیچ مجال نفس کشیدن نیست وظیفه من و تو پای پس کشیدن نیست دقیق باش که از پشت سر کمین نخوری به مکر دم‌به‌دم دشمنت زمین نخوری ببین رفیق که در جبهه‌ی مقابل کیست مبر ز یاد که در این میانه قاتل کیست همانکه بر شرف و خاک ما تهاجم کرد سپس به سیلی حق دست و پاش را گم کرد به وعده‌های الهی، رفیق شک نکنی به گوشه‌گیری خود ظلم را کمک نکنی اگرچه داغ، از این سینه صبر برده عزیز خداست یاور دینش، خدا نمرده عزیز به باغ ما غم پژمردگی است؟ هرگز نیست! کنون زمانه‌ی سرخوردگی است؟ هرگز نیست! برای ما و تو بی‌امتحان نبوده شبی ز دامنت بتکان گرد عافیت‌طلبی اگرچه داغ بزرگ است و سینه سنگین است، ز شرم و غم سر سردار اگرچه پایین است، @hosenih بدان که وضع جهان این چنین نخواهد ماند سلاح این شهدا بر زمین نخواهد ماند مباد آنکه ز خاطر بریم آن‌ها را به سنگِ کینه نکوبیم قهرمان‌ها را بگو که دشمن، دلسوز ماست؟ هرگز نیست میان جنگ که تضعیف دوست جایز نیست چو کوه پیش روی فتنه‌ها مقاوم باش از این به بعد برادر، تو حاج قاسم باش از این به بعد به میدان رزم بخت تو چیست؟ بگو برادر من! انتقام سخت تو چیست؟ چو لاله باش، به دامان صخره‌ها گل کن اگر که سنگ شود فتنه‌ها تحمل کن بدون فتنه بگو کی مسیر ما طی شد؟ نترس مؤمن اگر فتنه ها پیاپی شد میان معرکه از شعله‌ها زبانه بگیر دقیق قلب هدف را ببین، نشانه بگیر بلند شو که زمان خروش طوفانی است که در وجود تو یک قاسم سلیمانی است ز حاج قاسمِ نفْست غبار را بتکان و گرد غفلت از این روزگار را بتکان ز هر که غیر خدا ناامید باید بود برای فیض شهادت شهید باید بود شهید ما پر از این حال بود بندگی‌اش شهید بوده خودش در تمام زندگی‌اش شهید ما که جهان را پر از تحیر کرد به خون پرثمرش نان دشمن آجر کرد همانکه ثانیه‌ای از جهاد خسته نشد مسیر سرخ شهادت به روش بسته نشد @hosenih همانکه بود زبانزد به غیرت خاصش جهان به لرزه درآمد از اوج اخلاصش همان‌که وقت شهادت به قطره قطره‌ی خون نوشته بود من المجرمینَ منتقمون ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم شاعر: ▶️ قیام سرخی اگر هست از قیام فاطمه داریم که ما هرآنچه که داریم از مرام فاطمه داریم @hosenih نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق، هان چه نشستید؟ مگر نه زندگی خویش از دوام فاطمه داریم نه، انقلاب نکردیم تا درون کوفه بپوسیم که هست کرببلایی اگر، به نام فاطمه داریم به فکر خانه ی همسایه ایم، آه مختصری عشق اگر به سفره ی ما هست از کلام فاطمه داریم یقین که صبح ازل ما سلام داده ایم به نورش که شام روز ابد چشم بر سلام فاطمه داریم @hosenih غلام فاطمه در حشر غصّه ای به سینه ندارد که ما امید شفاعت هم از غلام فاطمه داریم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آنکس که زد به روی تو باید زند نقاب از من نگیر رو که شدم از خجالت آب @hosenih هر شب کنار آهِ تو من آه می کشم در خاکِ بستر تو علی شد ، ابوتراب در بین بی محلیِ یک شهر ، فاطمه قنفذ به خنده ، روح مرا میدهد عذاب شرمنده ام از این که ورم کرده بازویت سهم تو تازیانه شد و سهم من طناب زهرا به خونِ محسنمان می خورم قسم روزِ قیامتی رسد و می شود حساب عجل وفات ، قصه به جانم نشانده است زهرا همیشه ذکر تو بوده است مستجاب @hosenih نه سال ، در کنار تو چون لحظه ای گذشت اینقدر بهر پر زدن خود نکن شتاب ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آن لحظه ای که حرمت آل عبا شکست ارکان عرش وفرش و زمین و سما شکست میخانه شعله ور شد و پیمانه غرق خون گویا سبوی میکده ی کبریا شکست @hosenih آیینه ی پُر از تَرَک خانه ی علی باضرب تازیانه و در زیر پا شکست بازو کبود و سینه گرفتار میخ شد بعد از فشار ، پهلوی خیر النسا شکست پروانه بین شعله فقط بال و پر زده ای وای از اینکه بال و پرش بی صدا شکست سقط جنین و زخم زبان شد نصیب او کوثر به خون نشست و دل هل اتی شکست با ناله ای که فاطمه زد یا ابا الحسن رکن و مقام و کعبه و سعی و صفا شکست جام بلا به دست علی بود و آن میان حتما غرور و غیرت شاه ولا شکست بغض علی به سینه ی اهل سقیفه بود بعد از نبی تمامی حجب و حیا شکست ** این کینه ها قضا و قدر را به خون کشید وقتی حریم خیمه ی خون خدا شکست وقت غروب و غارت اهل حرم که شد عیسی به سینه میزد و موسی عصا شکست یک عده بی حیا به تنی سنگ میزدند دندان و استخوان شَهِ نینوا شکست @hosenih با نیزه ای که رفته میان گلوی او پشت و پناه زینب مشکل گشا شکست ازبس که تیرو نیزه به رخسار او زدند روی عزیز اهل کسا بی هوا شکست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ کیست علی؟ زینت هر منبر است ذکر قسم خوردن پیغمبر است "هر که در این دهر مقرب تر است" سینه زن فاطمه و حیدر است دلخوشی ام چیست؟ به جز نوکری حیدری ام حیدری ام حیدری @hosenih در دل میدان یل بی باک اوست آن طرف قله ی ادراک اوست علت خلق همه افلاک اوست ساده بگویم پدر خاک اوست نام تو لالایی هر مادری.... حیدری ام حیدری ام حیدری @hosenih تا نفسی هست گدای توایم معتکف صحن و سرای توایم بنده ی بی چون و چرای توایم خیره به ایوانِ طلای توایم یک تنه اندازه ی یک لشکری... حیدری ام حیدری ام حیدری.. ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سخت آزرده شد و وقتِ سفر درد کشید بسکه از دست قضا، دستِ قدَر درد کشید تار میدید و شنیدم که حدودِ دو سه ماه با همان چشم ِ ورم کرده و «تر» درد کشید @hosenih از همان لحظه که، گستاخیِ آتش گل کرد جگرش سوخت و از داغِ پدر درد کشید میخ با آتش و دیوار تبانی می کرد بیهوا تا که لگد خورد به «در»! درد کشید جانش آمد به لب و آنچه نباید می شد تا که شش ماهه پسر گشت سپر درد کشید پشتِ در آیه ای از سورۂ کوثر جان داد گفت «یافضّه خذیني» و کمردرد کشید با همان دست که با آه می آمد بالا دستمالی به سرش بست و چه سردرد کشید در خودش ریخت غمش را همۂ روز، ولی... شب چه بیتاب شد و تا به سحر درد کشید @hosenih به علی(ع) گفت عزیزم به خدا رفتنی ام خودش از گفتنِ این حرف و خبر درد کشید بارها دست به زانو زد و برخواست علی(ع)... تا که تابوت بسازد چقدَر درد کشید! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چو زد قساوت شب، تازيانه بر خورشيد كشيد چادرى از خون به روى سر، خورشيد @hosenih نه هر سپيده كه در هر غروب، مثل شفق ميان بستر خون خفت تا كمر، خورشيد چنان كبود به نيزار ناله، خانه گرفت كه درنيامد از آن كوچه تا سحر ،خورشيد به خون نشست دل تنگ آفتاب آن روز گرفت مثل دل ماه، شعله در خورشيد فلك ز غصه گريبان درد مى زد چاك زبان به آه سحر مى گشود اگر، خورشيد @hosenih به حيرتم كه چگونه در آسمانى سرخ كبوترانه كشيده ست بال و پر، خورشيد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم خطاب به امیرالمؤمنین(ع) ▶️ تو که از پا نمی اُفتی چه شد از پای افتادی چرا زانو گرفتی در بغل در جای افتادی! تو تنها نیستی، مظلومِ من! کُفوَت مگر مُرده به پیش چشم خونبارم، چنین مَنمای، افتادی @hosenih ز های و هویِ تو میدانِ عزم و رزمها پُر بود چه شد ای حیدرِ زهرا ز هوی و های افتادی تو مأمور سکوتی، من ولی مأمورِ فریادم مبادا آنقدر گِرییده ای؛ کز نای افتادی علی! ایکاش میمردم، نمیدیدم تو کَت بسته بزیر دست نامردانِ بی پروای افتادی ندارم طاقتِ شمشیر، بالای سرت، هرگز تو قرآنی، نبینم گیرِ دشمن آی، افتادی زمانی بی سپر بودی ولی حالا سپر داری ز پا اُفتم که با تو کس نگوید؛ های! افتادی! تمام زخمهایت را تلافی میکنم یک یک که دیدم در ٱحد پایِ نبی از پای افتادی تو خواهی دید،کز این دردِ مالامال می ٱفتم نبینم من که از غصه، تو پایا پای افتادی @hosenih مگر پهلو گرفته، کشتی اَت، ای پهلوان!برخیز چه شد در ساحل خونینِ بستر، وای افتادی حلالم کن علی! این رأی فرداها بکار آید اگر امروز از تزویرِ چندین رأی افتادی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بی تو این شب ، شبِ غمبار مرا خواهد کُشت بی تو این شهرِ دل آزار مرا خواهد کُشت بی تو این روضه یِ دشوار مرا خواهد کُشت درد ، این دردِ جگرخوار مرا خواهد کُشت چشمت انگار که اینبار بار مرا خواهد کُشت زحمتِ دخترِ تب کرده تو را خوب نکرد اَشکَش افسوس که سر دردِ تو را خوب نکرد رویِ نیلی شده یِ زردِ تو را خوب نکرد زخم هایِ جگرِ مردِ تو را خوب نکرد آخر این دخترکِ زار مرا خواهد کُشت @hosenih با که گویم تنِ بیمار چرا خونین است سنگِ غُسلت ، در و دیوار چرا خونین است باز می شویَم و هر بار چرا خونین است اِنحنایِ نوکِ مسمار چرا خونین است داغِ آن ضربه یِ خونبار مرا خواهد کُشت قاتلت گفت که دشمن شکنش را کشتیم خوب شد پایِ علی سینه زنش را کشتیم نه فقط فاطمه ، با او حسنش را کشتیم می زند داد ببینید زنش را کشتیم خاطرات در و دیوار مرا خواهد کُشت آه از آن روز که کارم به تماشا اُفتاد ردِّ پایی به رویِ چادرت آنجا اُفتاد من زمین خوردم و بانویِ من از پا اُفتاد ضربه ای آمد و بر بازویِ تو جا اُفتاد ضربِ نامحرم و...تکرار... مراخواهد کشت @hosenih قنفذ از راه از آن لحظه که آمد می زد تازه می کرد نفس را و مُجَدَد می زد وای از دست مغیره چِقَدَر بد می زد جای هر کس که در آن روز نمی زد می زد باز با خنده در انظار مرا خواهد کُشت می روی زخمی و زخمِ دلِ من باقی ماند رازِ سر بسته ی چشمانِ حسن باقی ماند کَفنت می کنم اما دو کفن باقی ماند کهنه پیراهن و یک پاره بدن باقی ماند پسرت بی سر و دستار مرا خواهد کشت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بهشت آرزوی من گمونم بهتری خانوم خدارو شکر که بازم خودت پشت دری خانوم یخورده استراحت کن همینه خواهشم از تو جلو پام پا نشو اینقدر خجالت میکشم از تو @hosenih با اینکه زخمیه دردی داری میسوزی میسازی با این دست ورم کرده برا من سفره میندازی میخوام دستای بی جونه منو بازم بگیری تو سرت چی اومده داری... نشسته راه میری تو چشای من پر از اشکه که چشماتو نبندی تو حالا حسرت به دل موندم یبار دیگه بخندی تو تو افتادی ز پا اما علی رو روبرا کردی دیدی آخر تو این خونه پای تابوتو وا کردی حالا اونکه شبش تاره منم زهرا منم زهرا اونیکه دست به دیواره منم زهرا ، منم زهرا مگه از یاد من میره به سنگ غم محک خوردی حلالم کن سر من از کس و ناکس کتک خوردی شیار در گرفت آتیش روی پهلوت شیار افتاد طناب از دست من وا شد ولی دستت زکار افتاد مگه از یاد من میره چه حرفایی شنیدم آه من اون مسمارو از سینه ت خودم بیرون کشیدم ، آه داری میری نمیدونی چه خاکی بر سرم میشه برو ، یار جوون من برو دردات کم میشه @hosenih برو تو عرش محسن رو بغل كن فاطمه امشب پيمبر رو زيارت كن به جاى ما همه امشب برو اما قرار ما غروب روز عاشورا كنار پيكر بى سر ته گودال تو صحرا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم حجت‌الاسلام ▶️ برپا شده بساط عزای طهور تو باران نشسته کنج نگاه نمور تو ای شاخه ی شکسته و طوبای سوخته موسی نشسته فیض بگیرد زطور تو @hosenih خورشید پشت ابر، تو را گریه میکند وقتی که زیر پوشیه ها رفت نور تو آیینهٔ ترک ترک روی طاقچه تصویری است از وجنات غرور تو گندم ... نه! غصه در دل دستاس ریختی این روزها که او شده سنگ صبور تو بانو مرو! بمان که مسیحای خانه ات دارد حیات از نفحات حضور تو قطعا دوباره قلب علی گرم میشود باگرمی دوبارهٔ قلب تنورتو @hosenih درکوچه از جبین عرق شرم پاک کرد دست طناب بسته ی مرد غیور تو سادات واژه ها! همه دق مرگ میشوند هنگام شعر کوچه و شرح عبور تو ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بچه ها را دور هم عشق به مادر جمع کرد تک تک ما را خود زهرای اطهر جمع کرد فاطمه به شیعیان درس ولایت داده است شیعه را عشق به حیدر پای منبر جمع کرد @hosenih افتخارات زیادی با دعای فاطمه شیر حق در نهروان و بدر و خیبر جمع کرد هیچ جا شأن و مقامی این چنین پیدا نشد آبرو و اعتباری را که قنبر جمع کرد هرکه عمرش را به پای اهل این خانه گذاشت در مسیر زندگی اش دُرُّ و گوهر جمع کرد بی گمان از برکت این سفره غافل بوده است هرکه رزق خویش را از راه دیگر جمع کرد هرکسی که درهمی را خرج آل الله کرد شک ندارم بعد از ان چندین برابر جمع کرد رزق و روزی همه را بین روضه ریخته خوش به حال هرکسی آمد و بهتر جمع کرد فاطمه یعنی به تنهایی سپاه مرتضی پس دلیلی داشت شیطان نیز لشگر جمع کرد نه غرور طلحه و نه خشم شمشیر زبیر فتنه را "امر "علی ، "چشم" ابوذر جمع کرد باغبانِ باغ هم صد بار مرد و زنده شد یاس خوشبوی خودش را تا که پرپر جمع کرد از پرستویی که بین کوچه بر دیوار خورد آخرش یک مشت پر بچه کبوتر جمع کرد با نفس هایش تمام خانه عطراگین که شد لاله ها را فضه از دامان بستر جمع کرد تا نگه دارد برای مرهم بازوی خود اشک چشم همسری را دست همسر جمع کرد @hosenih درد دل میکرد هرشب که حلالم کن علی سفره ی دل را دگر در روز آخر جمع کرد دست سنگینی که روی گونه ی خورشید خورد در غروب کربلا خلخال و معجر جمع کرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ وقتی که مادر بستری باشه هرروز غم تو خونه مهمونه از خونه بابا صبح زود میره شب هم که میشه دیر میاد خونه شونه نمیگیره دیگه دستش چون شونهٔ زهرا ورم داره خیلی خجالت میکشه مادر چون‌موهای دختر پریشونه @hosenih پیراهنو که فضه میشوره میمیره و زنده میشه هربار میگه به اسماء خسته شد دستم هرقدر میشورم بازم خونه! اینها که امروز اومدن اینجا فکر عیادت نیستن اصلا باخنده زیر گوش هم‌ میگن زهرا دیگه زنده نمیمونه امشب که توی شهر بارون زد خیلی حسن آشفته شد حالش میگفت ای ابرای بی احساس! حالا آخه چه وقت بارونه؟! @hosenih اون روزیکه آتیش زدن در رو چشمم به سمت آسمونا بود گفتم ببار! آتیش و خاموش کن یاس علی تو شعله حیرونه از دستای بسته ش گله داره! از چشمای بازش گله داره! مونده علی چیکار کنه آخر دردای ناموسی بی درمونه... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ همینکه پهلوی او گاه گاه میگیرد نفس به سینه این پابه ماه میگیرد! سرش که خورد به در نور دیده اش کم شد حسین را به حسن اشتباه میگیرد @hosenih مریض خانه اگر لب به آب و نان نزند... پس از سه ماه تنش وزن کاه میگیرد! مریض خانه اگر سیلی از کسی بخورد.. به روی صورتش ابری سیاه میگیرد هنوز هم که هنوزاست با همین حالش علی به چادر زهرا پناه میگیرد! کسی نگفت که این تازیانه در کوچه به بازویش به کدامین گناه میگیرد؟! چه آمده به سر چشمهای زهرا که.. ز چشمهای علی هم نگاه میگیرد @hosenih همینکه نام علی را به پیش او ببری به لب ترنم "روحی فداه" میگیرد اگر خمیده علی از نماز آیات است.. نود شب است دراین خانه ماه میگیرد.. ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم حجت‌الاسلام ▶️ لبخند نور جان بدمد در تن بهشت نور تو جلوه ای کند از روزن بهشت قیمت گرفت روضه رضوانه، چون نشست گرد و غباره راه تو بر دامن بهشت @hosenih حنانه ی رسول خدا! آه میکشی!؟ شعله کشیده آه تو در خرمن بهشت با مد آه تو همه معراج میروند تا هیات خدا برود شیون بهشت در این نفس کشیدن زخمی چه سری است گل کرده لاله در دل پیراهن بهشت دوزخ شراره زد به در خانه ی علی دوزخ اراده کرده شود دشمن بهشت @hosenih حوریه علی! به رخت رنگ نیلی است این رنگ و روست علت جان دادن بهشت شعر کبود و روی کبود و تن کبود یعنی پر از بنفشه شده گلشن بهشت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ کنج بستر مانده ای بال و پرت را بسته ای لاله زار زخم های پیکرت را بسته ای تا که یک چشمت کمی مبهم تماشایم کند پلک مجروح و کبود دیگرت را بسته ای @hosenih جان من گریه نکن، این قدر که لاغر شدی... ... تا نیفتد بر زمین، انگشترت را بسته ای آفتاب خانه ی حیدر چرا این روزها کم فروغی و چرا دیگر سرت را بسته ای؟! دلخوری از دست من یا قهر کردی با علی این چنین که بر سر خود معجرت را بسته ای @hosenih بازویت را، پهلویت را، سینه ات را... ای دریغ یاور حیدر چرا سرتاسرت را بسته ای؟! لااقل زهرا بیا و پاسخ من را بده با چه دستی گیسوان دخترت را بسته ای؟! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ روزی نیاید که تو با حیدر نباشی می ترسم از آن لحظه که دیگر نباشی تو یاس من هستی و من هم باغبانت ای کاش که پژمرده و پرپر نباشی @hosenih وقتی صدای در شکستن را شنیدم خیلی دعا کردم که پشت در نباشی حاضر شدی آتش به گیسویت بیفتد اما میان کوچه بی معجر نباشی من حاضرم تا جان دهم اما بجایش حتی تو یک لحظه در این بستر نباشی @hosenih مردم نمی دانند قدر بودنت را اصلا برو اصلا همان بهتر نباشی بیش از سه ماه از دختر خود رو گرفتن هر گز نمی فهمی اگر مادر نباشی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خوابی و یا بیدار؟! خوبی یا که پردردی؟! حرفی بزن‌! جان مرا که بر لب آوردی! @hosenih تسبیح را گم کرده ای ! یا گوشوارت نیست؟ با چشم خون مرده به دنبال چه میگردی؟! با زخمهای سینه ات مردانه جنگیدی.. با دنده ی یک دنده ات مردانه سر کردی... حتی طبیب از دیدن حال تنت جا خورد! تب میکنی !میسوزی! اما باز هم سردی... ماندم چرا از دور رنگ صورتت سرخ است! وقتی که از نزدیک میبینم تورا زردی! @hosenih تو ذولفقار اصلیم بودی نه یک شمشیر! تو بین زنهای مدینه بی هماوردی... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بنشین تا که بگویم غم دلبر سخت است دخترم حرف جدایی دم آخر سخت است من دگر رفتنی ام،بانوی این خانه تویی خانه داری تو ای زینت حیدر سخت است @hosenih دوست دارم که خودم در به علی باز کنم می کشانم بدنم را جلوی در سخت است با کسی دم نزدم با تو فقط می گویم که کتک خوردن زن در بر شوهر سخت است من زمین خوردم و قنفذ به علی می خندید خنده بر بی کسی فاتح خیبر سخت است نه فقط داغ من و داغ پدر،می دانم دخترم کرب و بلا،داغ برادر سخت است آن لباسی که نشد قسمت محسن حالا شده آماده برای علی اصغر سخت است @hosenih هر چه آید به سرت را،همه بگذار کنار و بدان بوسه زدن بر رگ حنجر سخت است غم به دل ره ندهد هر که به من گریه کند شائقا! گر چه غم و غصه ی محشر سخت است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ زبان الکنم از وصف زهرا ناتوان باشد که زهرا تا قیامت قبله ی هفت آسمان باشد @hosenih خدا نامیده زهرایش،پر از عشق است دنیایش دعای نیمه شب هایش برای دیگران باشد به ذکر"فاطمه یا فاطمه"گرم است جبرائیل که با این ذکر از هول قیامت در امان باشد خودش را...محسنش را...هر چه دارد می دهد زهرا فقط کافی ست پای مرتضی یش در میان باشد به چشم خود نخواهد دید این دنیا زمانی را که زهرا باشد و بر دست حیدر ریسمان باشد بنا بوده که دشمن با فدک رسوا شود،ورنه کجا زهرا در این دنیا به فکر آب و نان باشد؟ @hosenih تمام دردهایش،عشق بازی با خداوند است برای فاطمه کِی صحبتی از امتحان باشد... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih