#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
در میان شعر تو بانو! اگر حاضر شدم
خواندم اول کوثر و با نام تو طاهر شدم
در خیالم صحن و گنبد ساختم، زائر شدم
نام شیرین تو بردم فاطمه! شاعر شدم
رشتهای بر گردن ابیات من افکنده دوست
میبرد شعر مرا آنجا که خاطر خواه اوست
ناگهان دیدم میان خانهی پیغمبرم
چون خدیجه غرق نوری از جهانی دیگرم
چرخ میزد یک نفس روح القدس دور و برم
تا نوشتم فاطمه، بوسید برگ دفترم
از شکوهش آسمان ساییده اینجا سر به خاک
آسمان را با خودش آورده این دختر به خاک
ای محمد! دشمنت را دوست ابتر میکند
خانهات را بوی ریحانه معطر میکند
دیدنش بار رسالت را سبکتر میکند
دختر است اما برایت کار مادر میکند
دختران آیات رحمت، مادران مهر آفرین
میشود ام ابیها، هر دو باهم، بعد از این
یک زره خرج جهازت، حُسنهایت بیشمار
با تو حیدر روز خیبر حرز میخواهد چکار؟
تا تو از تیغ دودم با عشق میگیری غبار
بعد از این مستانهتر صف میشکافد ذوالفقار
قوت بازوی مولایی به مولا، فاطمه!
قصهی پیوند دریایی به دریا، فاطمه!
در هوای عاشقی با هم کبوتر میشوید
هر دو کوثر میشوید و هر دو حیدر میشوید
هست شیرین نامتان، قند مکرر میشوید
هر دو در کفواً احد با هم برابر میشوید
بیتهایم بر درِ بیت تو زانو میزنند
شاعران تنها برای یک نظر، رو میزنند
در کسا، بی پرده با الله صحبت میکنی
هل اتی را سفرهی نور و کرامت میکنی
فکر خلقی، نیمه شب با حق که خلوت میکنی
در غم همسایه، ترکِ خواب راحت میکنی
مادری الحق چه میآید به نامت، فاطمه!
میدهد از سوی ما مهدی سلامت، فاطمه!
امتحان پس دادهای در آسمانها پیش از این
سالها بر عرش میتابید نورت چون نگین
حضرت حق چون دلش آمد بیایی بر زمین
واقعاً "الحمد للهِ ربِّ العالمین"
جلوهی نور تو را تنها خدایت دید و بس
فاطمه! قدر تو را تنها علی فهمید و بس
عالمی در حیرت از این آسیا چرخاندنت
با تبسم خستگی را از علی پوشاندنت
در عجب روح الامین از طرز قرآن خواندت
پیش نابینا میان حِصنِ چادر ماندنت
حُجب میراثت، حیا سایهنشین چادرت
داده دل حتی یهودی هم به دین چادرت
سفرهی نان، خالی اما سفرهی انعام پُر
خانهات میخانه، ساقی با سخاوت، جام پُر
از تو راضی و دلش از گردش ایام پُر
کعبه از بت خالی اما کوچه از اصنام پُر
ای زبانت ذوالفقارِ حیدر بیذوالفقار!
بت شکن! برخیز، بسته دست او را روزگار
✍ #قاسم_صرافان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
بهمناسبت #روز_مادر
کاش میشد عمر خود را هدیه میدادم به او
زندگی را دوست دارم مادرم را بیشتر...
✍ #مجتبی_خرسندی
↳ @hosenih
↳ @dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#حضرت_زهرا_س_مدح
#روز_زن
خوشبخت، آن زنیست که در طول زندگی
پا جای پای حضرت زهرا گذاشته...
✍ #سارا_جلوداریان
↳ @dobeity_robaey
#حضرت_زهرا_س_مدح
زمین را، آسمان را، بیکران را سروری بانو
ز هر بالاتری، بالاتری بالاتری بانو
رضیه، راضیه، عذرا، حدیثه، هانیه، حُسنا
سعیده، ساجده، زهرا، کریمه، کوثری بانو
تو فکر مصطفی در های و هوی لیلةالأسرا
تو ذکر مرتضی هنگام فتح خیبری بانو
به غیر از انبیا، جبریل تنها بر تو وارد شد
بدین صورت یقین دارم تو هم پیغمبری بانو
چنان پشت علی چون کوه ماندی قد علم کردی
که فهمیدیم در وقتش خودت هم حیدری بانو
چه خورشیدی نبی دارد، چه مهتابی علی دارد
نبی را مادری بانو، علی را همسری بانو
کمال همنشین در ما اثر کردهست پس قطعاً
به روز حشر ما را چون حسینت مادری بانو
✍ #محمود_یوسفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
کاش ما را گدا حساب کنی
فارغ از بند نان و آب کنی
هیچکس، هیچکس نخواهد دید
سائل از خانهات جواب کنی
جای دوری نمیرود مادر
نوکرت را "پسر" خطاب کنی
آمدی "زن" مقام دیگر یافت
آمدی باز انقلاب کنی
آمدی جهل را به هم بزنی
عاشقی را دوباره باب کنی
آمدی عکسِ حیدرِ خود را
در دلِ هرچه شیعه قاب کنی
آمدی تا تمام عالم را
خاکِ پایِ ابوتراب کنی
صف به صف پشت خانه مسکین است
سفرهی مادر است، رنگین است
" فاطمه فاطمه"ست روی لبم
نام مادر چقدر شیرین است
چه نیازی به اسم و رسم مرا
"نوکری" بهترین عناوین است
یک دعایش بسنده خواهد کرد
محشر کل خلق تضمین است
روز محشر سوارِ بر ناقهست
جلوهی شوکت خدا این است
آه، وقتِ تشرفِ زهرا
سرِ جبریل نیز پایین است
در دل شعلهها به ما فهماند
عشق حیدر اصول هر دین است
* *
خانهی وحی سوخت در آتش
این مرامِ کدام آیین است؟!
کوچهها یا خرابه، فرقی نیست
دست دشمن همیشه سنگین است
✍ #احسان_نرگسی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
چنان که قصد میسازند از الفاظ، معنا را
خدا از آفرینش قصد کرده، خلقِ زهرا را
"ولولا فاطمه" یعنی که بیزهرا نمیدیدیم
نه احمد را، نه حیدر را، نه هرگز خلق دنیا را
بهشت از تابش یک نور زهرا خلق گردیده
عنایاتش رسیده عالَم پنهان و پیدا را
صفاتش آینهدارِ صفات کبریا باشد
چه برهانی از این بهتر وجود حق تعالی را
چگونه در حجابی و همه عالم به دست توست؟!
خدایا! فاطمه حل کرد بر ما این معمّا را
کجا با تار و پودِ لفظ در توصیف میآید
که ممکن نیست گنجاندن درونِ کوزه، دریا را
نشسته از الف تا یاء، حیران چنین معنا
بلی ظرفیّتِ وصفش نمیباشد الفبا را
حماسه میتراود آنقدر از خطبههایش که
به خطبه میکَند از جای، کوهِ پای بر جا را
زهی عفّت، زهی عصمت، زهی بانوی نوری که
علی نشنیده هرگز از زبان او تقاضا را
تنور خانهی او گرم دارد جان عالم را
به رشک انداخته نورِ تنورش، طور سینا را
قناتِ جنّت از نورِ قنوتِ فاطمه جاریست
نمازش غرق رحمت کرده محراب و مصلّا را
بلی آن فاطمه که خلق، عاجز مانده از درکش
که در اسمش خِرَد حیران و گُم کرده مُسمّا را
بلی آن فاطمه که یک عنایت از عنایاتش
رسانده تا نبوت نوح و موسی و مسیحا را
بلی آن فاطمه که بهر کار خانهاش حتی
فرستاده خدایش "سَوفَ یُعطیکَ فَتَرضی" را
بلی آن فاطمه که خطبههای آتشین او
به ما آموخت معنای تبرّا و تولّا را
بلی آن فاطمه که خطبههای آتشین او
بهم زد حیلهها و مکرهای شومِ اعدا را
بلی آن فاطمه که خطبههای آتشین او
شکست آخر سپاهِ بُتپرستِ لات و عُزّا را
بلی آن فاطمه که سیرهاش تفسیر قرآن است
هم آیات جهادش را و هم آیات تقوا را
بلی آن فاطمه که مادری کرده برای ما
و از ما دستگیری میکند امروز و فردا را
**
مسیر مدحِ شعرم را به سوی مرثیه انداخت
خدا لعنت کند آن ضرب دست بی محابا را
نمیدانم که سیلی با رُخش... اصلاً چه میگویم؟!
که حتی گل اذیت میکند آن روی حورا را
دلیلش شرم از شرمِ علی بوده اگر زهرا
میان شعلهها تنها صدا زد نامِ بابا را
کنار بسترش با گریه میگفتند اطفالش:
به دامن گیر مادرجان سرِ آشفتهی ما را
گره وا میکند از کار شیعه، گریه بر مادر
مگیر از ما خدایا روضهی امّابیها را
✍حجتالاسلام #علی_مقدم
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
📣تخفیفاستثنایی#روزمادر❤️
✅انگشتر عقیق #یمن_پرتقالی
💥با آبکاری رادیوم
⚖وزن: ۳.۲ گرم
💍سایز: ۵۶
😍همراه با جعبه کادویی😍
❌ضمانت مرجوعی تا ۳روز❌
🚀 ارسال رایگان (پست پیشتاز) به سراسر کشور
💌 قیمت محصولات را در فروشگاه حرز و نقرهجات حسینیه مشاهده کنید ↙️
https://eitaa.com/joinchat/127467707C01d6e87e2e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
یک چله انتظار به پایان رسیده است
پایان شام تیرۀ هجران رسیده است
اسفند را به مجمر خورشید دود کن
عطر نسیم صبح بهاران رسیده است
اینک بهار، فصلِ «فَصَلِّ لِرَبِک» است
شأن نزول کوثر قرآن رسیده است
زهراست زهرهای که به یُمن ظهور او
شبهای بیستاره به پایان رسیده است...
نوری که آسمان و زمین را فرا گرفت
روحی که با لطافت باران رسیده است
ریحانهای که رایحۀ روحپرورش
تا ماورای روضۀ رضوان رسیده است
برخیز، ای خدیجه که صبرت نتیجه داد
از آسمان برای تو مهمان رسیده است
کلثوم! ساره! آسیه! مریم! خوش آمدید
جان پیشکش کنید که جانان رسیده است
ای عرشیان به ساقی کوثر خبر دهید
خیر کثیر ختم رسولان رسیده است
حُسن عروس حضرت قرآن به لطف اوست
دریای نور لؤلؤ و مرجان رسیده است
انسیهای که سورۀ انسان به شأن اوست
حوریهای به صورت انسان رسیده است
از کوثر کرامت بیانتهای اوست
فیضی اگر به عالم امکان رسیده است
یک چشمه از تَمَوُّج خیر کثیر اوست
دریای حکمتی که به لقمان رسیده است
هفتاد رشته نور حق از طور چادرش
بر پیروان موسِی عمران رسیده است
در سایۀ تعالی نور دعای او
سلمان به اوج رتبۀ ایمان رسیده است
معصومهای که در اثر همنشینیاش
فضه به فیض صحبت قرآن رسیده است
صدیقهای که شاهد عهد الست بود
ارث وفای او به شهیدان رسیده است
مرضیهای که مرز ندارد ولایتش
نور رضای او به خراسان رسیده است...
دست نوازشی به سر شعر من بکش
پیش تو این یتیم، پریشان رسیده است
✍ #سیدمحمدرضا_یعقوبی_آل
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
با یاد شهید #حاج_قاسم_سلیمانی و #جبهه_مقاومت
این لیلۀ قدر است که در حال شروع است
ماه است و درخشندهتر از صبح طلوع است
دریاست و در شور قیام است و رکوع است
آرامش طوفانی او عین خشوع است
حَوراست و سجادهاش از بال فرشتهست
با هر مَلَکی تحفهای از باغ بهشت است
یا فاطمه کیفَ اَصِفُ حُسنَ ثنائک
تو قدری و روح همه حَلَّت بفنائک
در دست تو سررشتۀ تسبیح ملائک
در خانۀ تو گرم طوافاند یکایک
این خانه همان کعبۀ آمال ملَک بود
گهوارۀ فرزند تو از بال ملَک بود
از درک بشر منزلت توست فراتر
تفسیر کند قدرِ تو را سورۀ کوثر
با شوق بهشت آمده هر بار پیمبر
تا بوسه به دست تو زند، بوسۀ دیگر
لبریز تبسم شده چشمان محمد
با یا اَبتا گفتنت ای جانِ محمد!
با خندۀ تو، خانه شده باغ گل یاس؟
یا عطر بهشت است چنین میشود احساس؟
از چشم تو افتاده درخشانتر از الماس
دست تو پر از پینه شد از گردش دستاس
بر چادر تو وصله زد امروز قناعت
تا روز قیامت شود اسباب شفاعت
هر گوشهای از خانۀ تو قبلهنما بود
هر روزِ تو تفسیری از آیات خدا بود
دیدیم چراغی که به این خانه روا بود،
خورشیدِ فروزندۀ شام فقرا بود
از دست تو رزقی که رسد، رزق طهور است
یک لقمۀ نان نیست فقط، لمعۀ نور است
بارانی و بخشندهتر از ابر بهاری
تا بر لب مولا گُلِ لبخند بکاری
نُه سال نیامد به لبت خواهشی آری
نَه طاقت شرمندگیاش را تو نداری
یک خندۀ او را نفروشی به جهانی
نَه، عشق ندارد بهجز این خانه نشانی
با عشق تو ما فاطمیونیم در این راه
بر پرچم ما نقش «علیّاً ولیُ الله»
صد لاله شده نذر تو و راه تو ای ماه
هر لاله چراغی شد و تابید چو مصباح
در دستِ سلیمانی ما بیرق نور است
این فجر، پر از رایحۀ صبح ظهور است
این عطر بهار است به هر خِطّه وزیده
«از خون جوانان یمن لاله دمیده»
این لشکر صبح است که تا شام رسیده
تا سر بزند از افق غزّه سپیده
آزاد شود قدس، به تکبیر و تَبارَک
جبریل بخواند «وَ رَفَعنا لَکَ ذِكرَک»
✍ #یوسف_رحیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
یک دختر آفرید و عجب محشر آفرید
حق هرچه آفرید از این دختر آفرید...
جوشید چشمه در دل قرآن به نام او
اعجاز، تشنه بود و خدا کوثر آفرید
یک ذره نورِ فاطمه را ریخت روی خاک
لولاک گفت و این همه پیغمبر آفرید...
از عرش تا به فرش کسی لایقش نبود
از جلوۀ جلال خودش حیدر آفرید
میخواست تا خلاصه شود عشق در کلام
از بین واژههای جهان مادر آفرید...
✍ #مهدی_مردانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بهمناسبت سالروز شهادت #حاج_قاسم_سلیمانی
#شعر_پایداری؛ #استکبار_ستیزی
#مرگ_بر_اسرائیل #مرگ_بر_آمریکا
#جمهوری_اسلامی_ایران؛ #انقلاب_اسلامی
برای روح تو، دنیا عجب جای حقیری بود
برای تو شهادت آرزوی دلپذیری بود
تمام عمر تو سیر و سلوک و عشق و خدمت شد
برایت بین بستر آرمیدن چون اسیری بود
جوانی را فدا کردی، شهادت را پسندیدی
به تو آنچه نیامد مرگ در دوران پیری بود
سرا پا خویش را گرچه نثار راه حق کردی
زِ تو یک دست ماند آنهم برای دستگیری بود
پس از آنکه تو رفتی، تنگ شد بر عاشقان دنیا
تو رفتی بعد تو سید رضیها آمدند آنجا
به جای رد پایت ای مسافر! سرو میکاریم
تو را ای قهرمان در قصههامان زنده میداریم
اگرچه رفتهای، الگوی ما همواره میمانی
و فرزندانمان خواهند شد قاسم سلیمانی
و فرزندانمان قطعاً سلحشوران دنیایند
همین مستضعفان میراثدار صبح فردایند
ندارد فرق موجِ کرخه پیش چشم ما با نیل
که در جنگیم با آن غاصبِ خونخوار اسرائیل
بداند باز آمریکا که ما خونخواه سرداریم
که ما با قاتلش قطعاً برادر کشتگی داریم
به پای امر رهبر تا که جان داریم میمانیم
برای این علی، عمار و مقدادیم و سلمانیم
رسیده روزهای انتهای ویژه خواریها
که کوتاه است آری عمر اینگونه سواریها
شما رودید ای مردم، زلال و تازه و روشن
شما سیلاید سیلِ غیرت و کابوس اهریمن
به فرمان ولی باشید، نصرت زود خواهد بود
سپاه ما سپاه حضرت موعود خواهد بود
✍ #سعیده_کرمانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
روزی که از تجسم امکان خبر نبود
روزی نبود و گردش شمس و قمر نبود
حتی مجال لحظه برای گذر نبود
جز نور احمد از دم خالق اثر نبود
در ظلمتی که صبرِ ملک را ربوده بود
شد نورِ پاکِ فاطمه روشنگرِ وجود
زهرا رسید و نور جهان را فرا گرفت
در آسمان، تجلی توحید پا گرفت
ظلمت کنار رفت و جهان روشنا گرفت
این نورِ محض را به بغل مصطفی گرفت
احمد که بوده نورِ رخش روح کائنات
کامل نبود بی گل او گلشن حیات
عالَم در انتظار هبوط فرشته بود
حوریهای که نور، گِلش را سرشته بود
خاکی که از شعاع الهی بِرِشته بود
دست قضا به نامهی این گُل نوشته بود
این آفتاب، جلوهای از نورِ سرمد است
این نسترن، ملیکهی باغِ محمد است
کوثر، یکی از آن همه الطاف داوریست
او مریم است و لایق شأن پیمبریست
چون آفتاب، سُنت او ذرهپروری است
قرآن ناطق است که از هر بدی، بریست
قدّیسه هست و بانوی مُلکِ قداست است
قدرش فراتر از شب قدرِ رسالت است
دختر که بود، اُمّ اَبیها لقب گرفت
همسر که شد، حبیبهی یکتا لقب گرفت
مادر که گشت، سرور زنها لقب گرفت
در زندگی یگانهی دنیا لقب گرفت
با آنکه درک شوکت او کار خاتم است
فرصت برای شرح مقامات او کم است
دنیا مجال نیست که او بی نهایت است
هر نکته از کرامت او صد حکایت است
این شاعرانگی سندش در روایت است
روز ظهور فاطمه، صبح قیامت است
آن روز قدر فاطمه فهمیده میشود
با حکم او بساط جزا چیده میشود
روزی که چشمها همه حیران رحمتاند
یک مشت دلسپرده به دنبال فرصتاند
حتی پیمبران که بزرگان امتاند
چشم انتظار شافع روز قیامتاند
زهراست آنکه کار شفاعت به دست اوست
آری که اختیار قیامت به دست اوست
ای سیبِ دلرُبا که نصیب علی شدی
محبوب مصطفی و حبیب علی شدی
با گوشهی نگاه، طبیب علی شدی
در شورش زمانه، شکیب علی شدی
نامت کنار نام خداوند خورده است
جان علی به جان تو پیوند خورده است
در مردمی که جهل به آنها سوار شد
دختر به گورکردنشان افتخار شد
تو آمدی و عزت زن آشکار شد
این روح غرق عاطفه، صاحب وقار شد
در مکتبی که نام تو در صدرِ نامهاست
یک زن، تجلی صفت رحمت خداست
خورشید، سر گذاشته بر پای شوکتت
جبریل پر کشیده به بام ارادتت
سجاده چهره سوده به درگاه طاعتت
ایّاکَ نَعبد است گواه عبادتت
مادر ندیدهایم به این اوجِ بندگی
در بندگی نمونه و در کار زندگی
تیغ علی که شهره به هر کارزار شد
خم شد به پایبوسی تو، ذوالفقار شد
برخاست موج و در قدمت آبشار شد
پاییز سمت خانهات آمد بهار شد
در هر چمن طراوت گلها به بوی توست
حتی صفای جنت الاعلی به بوی توست
تو آن ملیکهای که سراپا وقار بود
حوریهای که چادر او وصلهدار بود
همسایه با دعای شبت برقرار بود
آل عبا به محور تو استوار بود
قرآن ناطقی تو و قرآنِ داورت
بوده است همچون آینهای در برابرت
ای رشکِ ساکنینِ جنان بیت سادهات
دست قضا و پای قَدَر در ارادهات
زرین رکاب چرخ، غلام پیادهات
صبر و حیا دو ویژگی فوق العادهات
صبر تو در مسیر خدا بی نظیر بود
سعی تو دادخواه امیرِ غدیر بود
روزی که خطبه خواندی و قرآن زبان گرفت
جان دادی و به سعی تو، اسلام جان گرفت
آهی کشیدی و نفس آسمان گرفت
آهت رسید و دامن طاغوتیان گرفت
این ننگ بر حکومتشان ماند تا ابد
باید که شرح داغ تو را خواند تا ابد
* *
میسوختی هر آینه، پروانه شاهد است
دستاس گریه کرد به تو، شانه شاهد است
بر غربت تو گریهی مردانه شاهد است
از چاه آب آوری و خانه شاهد است
وقتی به سمت چاه میافتاد راه تو
بالا میآمد آب، به شوق نگاه تو
روزی که کارنامه ی اسلام دود شد
سکّان دین اسیر هوای یهود شد
بی حرمتی، جوابِ سلام و درود شد
دستت به دستگیری امت کبود شد
راه علی گرفتی و گشتی فدای او
بودی در اوج غربت او آشنای او
✍حجتالاسلام #سیدروح_الله_موید
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به شهید والامقام #حاج_قاسم_سلیمانی
در آن غروب آخرین، حماسه شد، سرود شد
شهادتین بر لبش، هر آنچه گفته بود شد
چه گوشها که تیز شد، به انتظار پاسخش
چه کرد هُرم شعلهها، در آن سپیده با رُخَش
قرار ماندنش نبود و سخت بی قرار بود
که در غلاف صبر و اشک و آه، ذوالفقار بود
چه بی خبر، چه ناگهان، چه بی صدا، چه بی امان
چه کرد خون پاک او، در آن زمین، در آن زمان
کمال معرفت فنا، فنای در مسیر او
که حکم عشق گفته مَن عَشِقتُهُ قَتَلتُهُ
خطاب میکنم تو را، مخاطب شهید من
در این جهان بی کسی، تویی فقط امید من
مجاهدت مسیر تو، مقاومت مرام تو
تو حاج قاسمی و شد، شهید قدس نام تو
لطیفِ واژهی تنت، چو لاله واژگون چرا؟
حروف تن مقطّعه، میان خاک و خون چرا؟؟
نگاه کن نگاه کن، به جوش من، خروش من
علَم نخورد بر زمین، یل علَم به دوش من
در آخرین نفس چه شد، که سوخت زخم حنجرت؟!
نشست تیر حرمله، یکی یکی به پیکرت
* *
سرم فدای آن سری، که از قفا بریده شد
فدای آن تنی که بین نیزهزار دیده شد
به پیش چشم خواهری، سکوتِ خنجری شکست
سری به روی نیزهها، حرم به خاک و خون نشست
علَم که خورد بر زمین، تمام خیمه غصب شد
تن شریف بی سری، نصیب سُمّ اسب شد
چه کرد شمر بی حیا، به پیش چشم شاهدین
چه زخمها که از سنان، نخورد قلب شاهِ دین
به اشک چشم گفتهام، که ای رفیق دائمی
مکن دریغ چون که تو، نثار حاج قاسِمی
✍ #اسماعیل_شبرنگ
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
وقتی قدم به خاک زدی، خاک جان گرفت
آئینهای ز نور تو هفت آسمان گرفت
چشمت که باز شد، به خدا جز خدا ندید
هفت آسمان ز نور تو رنگینکمان گرفت
گلزار وحی با تو نه تنها بهشت شد
عطر بهشت از تو تمام جهان گرفت
کعبه ز یمن آمدنت غرق شور شد
بطحا ز شوق، رونق باغ جنان گرفت
زیباترین پدیدهی تاریخ شد پدپد
وقتی رسولِ نور، تورا در میان گرفت
یک فاطمه به خلقت خود داشت کردگار
او را ز حق، خدیجه کنون ارمغان گرفت
حوا به پاس دیدن رخسارت از بهشت
در دست خویش، دسته گل ارغوان گرفت
جبریل آن پرستوی قدسی، به پاس تو
بر بام بوستان نبوّت مکان گرفت
فضّه زفیض خدمت این آستان نور
از ابر رحمت تو به سر، سایبان گرفت
با دیدن جلال تو هرگز عجیب نیست
انگشت حیرتی که فلک در دهان گرفت
قرآن کتاب نور خدا در مدیح توست
باید تو را ز مصحف قرآن نشان گرفت
ای آفتاب عصمت کبرای حق! دلم
در سایۀ محبت تو آشیان گرفت
چون خط نور میگذرد از پُل صراط
هرکس که از ولای تو خط امان گرفت
هر دل که شمع محفل زهرا و آل شد
پروانۀ بهشت از این خاندان گرفت
دیگر چه میتوان به مدیحت نوشت و گفت
وقتی قلم ز دست فتاد و زبان گرفت
امشب شبی خوش است «وفایی» که میتوان
حاجات خویش را ز امام زمان گرفت
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
محبتی که دو عالم نمیشود جبران
یقین محبت زهراست در دلِ یاران
نبودهایم بِوالله شئِ مذکوری
که یادِ ما ز ازل بودهاند این خوبان
صراط، چادرِ زهرا و سایۀ مولاست
به ریشههای همین چادریم آویزان
به او امامِ زمان گفت: اُسوة حَسَنَه
که هست، الگو و سرمشقِ زمرۀ نیکان
برآورندۀ آمالِ انبیا زهراست
هم اوست سلسلۀ اولیاء را میزان
اساسِ معرفتِ خلقت است این بانو
معارفِ همه خلقت بنا شد از ایشان
نه افضل است مقامش ز بانوان تنها
که برتر است شئونش ز جملۀ مردان
سیادتش ز از ازل فوقِ اول و آخر
سیاستش همه را تا ابد کند حیران
مقامِ عصمتِ او قلّهایست لا یُدرَک
علُوِّ حجّیَتاش حجة الحجج هر آن
ولای اوست مسلّط به کلّ موجودات
خلافتش ز خدا مستقیم بر همگان
چه رهبری که به حکمش خدا چنین فرمود:
اطاعتش به همه واجب است هر دوران
وجودِ اوست تمامِ حقیقتِ ثَقَلِین
خلاصۀ همۀ آلِ عترت و قرآن
هم اوست دختِ نبی و هم اوست کفوِ علی
هم اوست جلوۀ توحید و آیتِ سبحان
تمامِ وصفِ جمال و جلالِ حق زهراست
همه ظهور و بُروزش مبیّنِ مَنّان
* *
ز کوثرِ برکاتش رسید خیرِ کثیر
به هیبتِ وَجَناتش ز دین بلاگردان
حلولِ زهرۀ زهرا طراوتی جوشان
طلوعِ جلوۀ رویش نجابتی رخشان
به رقص آمده هر کهکشان ز مقدمِ او
به وجد آمده خیلِ فرشته زین رُجحان
زکیّه، راضیه، مرضیّه آمده دنیا
خدیجه شادیِ خود را به سجده داد نشان
چه دختری که پدر را به سانِ مادر اوست
که نامِ اُمِ ابیها به شأنِ او شایان
حیا و عفتِ آن ناز دخترِ خورشید
نمود پشتِ حجاب، آفتاب را پنهان
نخورد رایحۀ او به مردِ نابینا
ندید سایهای از قامتش، بجز نِسوان
گواهِ طولِ نمازش تَوَرًَمَ قَدَماه
دعا و صوم و صلاتش به دوستان غفران
نمود محورِ آلِ کساء را زهرا
به نامِ نامیِ خود ثبت در بهار و خزان
* *
همینکه بهجتِ قلبِ رسول شد زهرا
چه نقشهها که کشیدند دشمنان هر آن
شدند قومِ یهود و منافق و مشرک
ز بوسه های پیمبر به دستِ او نِگران
ز شرحِ فَقدَ نَبیِّک، همین اشاره بس است
ندید روی خوشی بعدِ مصطفی، یک آن
تنِ شریفِ پیمبر، هنوز روی زمین
سقیفه بارِ خودش بست و شد عیان، عصیان
قیامِ فاطمی از این به بعد شد آغاز
امامِ جامعه چون گشت، کاتبِ قرآن
دو دستِ فاتحِ خیبر به ریسمان بسته
شکست بازوی زهرا، ز حملۀ عدوان
نه از مهاجر و انصار، یارِ حیدر ماند
نه اوس و خزرج و نه مابقیِ مدعیان
ز عَهدِ خُمِّ غدیر آن زمان که برگشتند
فتاد دین و خلافت به دستِ نامردان
فدک ربوده شد و بابِ غم گشوده شد و
ز رعدِ سیلیِ ابری سیاه، شد طوفان
* *
و ما ز خویش بپرسیم در طریقِ علی
که ما کجای مسیریم با امام زمان؟
چقدر یارِ وصایای فاطمه شدهایم
چقدر یاورِ مولا شدیم، ای یاران؟
✍ #محمود_ژوليده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
صبح طلوع زهرۀ زهرا رسیده است
پایان ظلمت شب یلدا رسیده است
ای روزگار، دورۀ هجران تمام شد
یعنی برات وصل به امضا رسیده است
بگشای چشم شوق به سوی فرشتگان
ای باغ گل، زمان تماشا رسیده است
عطر گل محمدی از مکه میوزد
فصل گل و تبسم گلها رسیده است
تا آنکه غرق نور شود آسمان وحی
ماهی به نام اُمّ اَبیها رسیده است
آمد ندا: «فَصَلِّ لِرَبِّک» حبیب ما
محبوب ما! حبیبۀ دلها رسیده است
بر دفتر تبسم کوثر نوشتهاند
آیینۀ تجسّم طاها رسیده است
قفل حدیث قدسیِ لولاک باز شد
امشب کلید حلّ معما رسیده است
امشب سروش غیب به گوش خدیجه گفت:
مام دو مریم و دو مسیحا رسیده است
مرضیهای که سورۀ انسان مدیح اوست
انسیهای به جلوۀ حورا رسیده است
هر کس رسیده است به هر رتبه و مقام
از پرتو ولایت زهرا رسیده است
یعنی که آدم صفیالله از این طریق
کمکم به عِلمِ «عَلَّمَ الاَسما» رسیده است
از چشمۀ کرامت زهرای اطهر است،
فیضی اگر به مریم و حوّا رسیده است
تا بنگرد کلیم، تجلّای طور را
اشراق او به سینۀ سینا رسیده است...
زهرا که هر شب از دل محراب تا سحر
نورش به عرش «ربّی الاعلی» رسیده است
زهرا که سر به سجدۀ شکر خدا گذاشت
آوازهاش به مسجدالاقصی رسیده است
زهرا که چون به خطبه صدایش بلند شد
پژواک او به عالم بالا رسیده است
زهرا که «اِنَّ اَکرَمَکم» ترجمان اوست
در بندگی به قلّۀ تقوا رسیده است
زهرا که در مقام رضا، مجتبای او
تا بیکرانِ صبر و مُدارا رسیده است
زهرا که در مقام شهادت، حسین او
از کربلا به «لیلةالاسری» رسیده است
زهرا که در جبین درخشان زینبش
ایمان به رتبههای تجلّا رسیده است...
ما مثل قطره، دست به دامان کوثریم
دریاست قطرهای که به دریا رسیده است...
تنها نه مِهر فاطمه آرام جان ماست
عشق علی به دادِ دلِ ما رسیده است
ای دل، نظر به پنجرههای بقیع کن
پایان کار عشق به اینجا رسیده است...
✍استاد #محمدجواد_غفورزاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به شهید والامقام #حاج_قاسم_سلیمانی
باز در گوش عالم و آدم
بانگ هل من معین طنین انداخت
دست تکفیر با اشارۀ کفر
شعله در خیمهگاه دین انداخت
خیمهها باز هم محاصره بود
به حریم حرم جسارت شد
شعلهها تا دم حرم آمد
باز هم صحبت از اسارت شد
در مسیر حسین جان دادن
با شهیدان کربلا عشق است
هر کجاییم کربلا برپاست
راه ما اوست، مرز ما عشق است
روز و شب دور خیمههای حسین
هر قدم گرم جانسپاری بود
اشک او پا به پای تسبیحش
هر سحر دانه دانه جاری بود
حاج قاسم که در دل میدان
غرش رعد و خشم طوفان بود
وقت رحمت نسیم بود نسیم
دست او بر سر یتیمان بود
گوشه گوشه شنیده است این صحن
خواهش و گریه و دعایش را
این حرم میدهد شهادت که
بارها دیده اشکهایش را
بارها پا به صحن این مرقد
با دلی شعلهور گذاشته بود
بارها روی شانههای ضریح
با دلی تنگ سر گذاشته بود
مهربان بود مثل باد بهار
سرو این خاک بید مجنون بود
پاسدار حریم خون خدا
جاننثار رقیه خاتون بود
تن به مردن نداد و بیسر شد
کشتۀ راه سیدالشهداست
دستش افتاد روی خاک ولی
حرم اهلبیت پابرجاست
✍حجتالاسلام #سیدمحمدمهدی_شفیعی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح
تمام خلق را در سایهی نام تو جا دادهست
تویی کاملترین خیر کثیری که خدا دادهست
به وصف خُلق و خویت کنیهی اُمُّ الْهَنا دادهست
دليل خلق دنيا را به دست مرتضی دادهست
و ما ادراک ما حیدر و ما ادراک ما زهرا
مَتىٰ ما تَلْقَ مَنْ تَهوىٰ، دَعِ الدُّنيا وَ اَهْمِلْها*
خدا غرق تماشا میشود راز و نيازت را
شميم عرش دارد بوى عطر جانمازت را
نصيب شيعيان كردی دعای چارهسازت را
ندیده هیچکس در حجب و عفت همترازت را
کلیمیها ز نور چادرت اسلام آوردند
پس از آن بر ولی اللهِ اعظم اقتدا کردند
به چشمش دیده «اُمِّ اَیْمَن» اعجاز اجابت را
همیشه بردن نامت روا کردهست حاجت را
روایت گفته روزی میدهی بر ما شفاعت را
قیامت میکند روزی جلال تو قیامت را
تو را مادر صدا کردم برایم مادری کردی
تمام عاشقانت را حسینی بار آوردی
تویی زهرای مشتقگشته از نور خداوندت
به جنت روشنی بخشیده زیبایی لبخندت
برای اهل عالم نیست الگویی همانندت
به ما درس کرامت داده خیرات گلوبندت
هزاران حاتم طایی فدای وقفهای تو
گره وا میكند از كار عالَم ربناى تو
✍ #مهرشاد_واحدی
*مصراع از جناب حافظ (ترجمه: هرگاه میخواهی ملاقات كنی كسي را كه دوست میداری، دنيا را ترک و رها كن)
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح
تو آن رازی که تا روز جزا افشا نخواهد شد
شب قدری تو! هرگز مثل تو پیدا نخواهد شد
نه آسیه، نه حوا و نه مریم، تا قیامت هم،
کسی همرتبۀ صدیقۀ کبری نخواهد شد
تو را «کوثر» لقب داده خدا؛ خیر کثیری تو
به غیر از تو کسی تأویل «أعطینا» نخواهد شد
فقیران و یتیمان و اسیران یکصدا گفتند:
رقیب دست بخشایشگرت دریا نخواهد شد
نه خورشید و نه مهتاب و نه فانوس و نه آیینه
زمین، روشن بدون زُهرۀ زهرا نخواهد شد...
«بحق فاطمه» گفتیم بعد از ذکر «یا فاطر»
که «یا فاطر» بدون «فاطمه» معنا نخواهد شد
خداوند آفرید او را برای تو که میدانست
کسی غیر از علی با فاطمه همتا نخواهد شد...
علی که نام او رمز ورود در سماوات است
بدون نام او درهای جنت وا نخواهد شد
دم من حیدر است و بازدم زهراست در هر دم
بدون عشقشان امروزِ من فردا نخواهد شد
به وقت کارزارِ مرگ، تنها دلخوشی این است
که هرکس عاشق این دو شود تنها نخواهد شد
زمانی که همه لالاند در محشر، زبانِ ما
به جز با ذکر «زهرا و علی» گویا نخواهد شد...
✍حجتالاسلام #سیدعلیرضا_شفیعی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
سلام خدا و رسول گرامى
به اوج مقام تو كه مستدامى
سرآغاز حُسنى و حُسن ختامى
تو حجی، منایی، تو بیت الحرامی
فراتر ز توصيف ما در كلامى
سلام اي مُطهر، سلام اى طهورا
سلام اى تولا، سلام اى تبرا
سلام اى كنيز تو حوا و سارا
سلام و تحيات ما بر تو زهرا
به اميد لطف و جوابِ سلامى
به منظومهی وحى بارى تعالى
عيارى تو بر ليلة القدر و طاها
عيانى تو در كوثر و نور و اسرا
تو شأن نزولى به إنّا هَدَيْنا
تو منظورش از يُطْعِمُونَ الطَعامى
روا شد پس از تو، همه آرزوها
شكسته شد از شوق، بُغض گلوها
شده بسته لبهاى آن ياوهگوها
صدا زد پيمبر فداها ابوها
صدا زد كه تو واجبُ الاحترامى
به تو عارفانى كه مشتاق نورند
به تو عاشقانى كه مست حضورند
به تو ديدگانى كه از غم بهدورند
به تو دخترانى كه زنده بهگورند
فرستادهاند عاشقانه پيامى
بيا تا درخشان كنى انجمن را
بيا تا نمايان كنى شأن زن را
بگو راه و رسم مقرب شدن را
ولاى على و حسين و حسن را…
تو روحِ قوام و تو اصلِ دوامى
زدى پرچم اقتدار على را
سبب مىشوى افتخار على را
تو چرخاندهاى ذوالفقار على را
بنازم كه خواندى شعار على را
عليٌّ اميرى، عليٌّ امامى
نگيرى زما لذت خادمى را
بنوشان به ما خدمت دائمى را
عنايات سبز بنى هاشمى را
نوشتى اگر مصحف فاطمى را
بياور ز ما هم درآن زمره نامى
دعا میكنيم و اجابت گرفتيم
براى قيامت ضمانت گرفتيم
همه از تو برگ شفاعت گرفتيم
درِ خانهی تو اقامت گرفتيم
براى كنيزی، براى غلامى
الا ای فراتر ز پندار دلها
بگو چیست جز عاشقی کار دلها
پر از عطر یاس است گلزار دلها
شهید نگاه تو سردار دلها
سرافراز شد با تو در هر قيامى
نرفته غم از سینه یک لحظه بیرون
بشارت به دلهاى ما داده اين خون
بهزودى شود كاخ ظالم دگرگون
به فرمان تو لشگر فاطميون
به وقتش بگیرد چنان انتقامى
شب و روز ميلادت ابر بهاريم
از آرامگاهت نشانى نداريم
چه مىشد بياييم و قدرى بباريم
كنار مزار شما گُل بكاريم
كه بر زخم دلها شود التيامى
به ياد تو هستيم بانوى اسلام
كنار مزار شهيدانِ گمنام
دعا كن نمانيم اينگونه ناكام
شود جان ما هم فدايت سرانجام
تو مام شهيدانِ والا مقامى
✍ #محمدجواد_پرچمی ، #احمد_بابایی و #قاسم_صرافان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح
به نام نامی زهرا، به نام مادرها
سلام ما به امام تمام مادرها
که فاطمهست همیشه امام مادرها
به لطف فاطمه هستم غلام مادرها
غلام خانهی زهرا حسابمان کردند
برای نوکریاش انتخابمان کردند
هزار شکر، نوشتند نوکرش باشیم
هزار شکر که گفتند قنبرش باشیم
گدای خانهی او تا به آخرش باشیم
اجازه داد به ما، حلقهی درش باشیم
به روی شانهی خود دست رحمتی داریم
غلام فاطمهایم و چه عزتی داریم
بهشت زیر قدمهای مادرانهی اوست
بهشت گوشهی دنجی ز آشیانهی اوست
بهشت زمزمههای شب و شبانهی اوست
بهشت گرمی نان و تنور خانهی اوست
قسم به گردش دستاس و گرمی نانش
نشستهایم سر سفرههای احسانش
تنور عالمیان گرم شد به برکت او
شدند خلق، خلائق همه به علت او
قسم به شوکت زهرا، قسم به عزت او
به عرش و فرش میارزد فقط دو رکعت او
سلام ما به قیام و قعود و یا رب او
سلام ما به قنوت و به سجدهی شب او
به حب فاطمه اینجا که راهمان دادند
ثواب کوه به یک ذره کاهمان دادند
به زیر چادر زهرا، پناهمان دادند
برات اشک به غمهای شاهمان دادند
شدیم گریهکنِ روضهی حسین و حسن
یکی بدون حرم شد، یکی بدون کفن...
✍ #وحید_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
حدیثی نقل باید کرد از لولاک بالاتر
که نورش لیلهی قدر است و از ادراک بالاتر
طهورای وجودش قبل از این عالم زبانزد شد
طلوع نور او سوغاتی معراج احمد شد
قدم رنجه نموده در جهان تأثیر بگذارد
قدم بر روی چشم آیهی تطهیر بگذارد
جهان پُر نور شد از روشنای صبح لبخندش
مه و خورشید حیران کرامات گلوبندش
خدیجه در سلوک نور، وقتی رهسپارش شد
در آغوشش گرفت و سالها خدمتگزارش شد
خدا بر گنج عصمت دُرُّ و مروارید بخشیده
به یُمن فاطمه بر عالمی توحید بخشیده
کسی که از ازل در آسمان ام ابیها شد
همان آیینهای که مادر اسماء حسنی شد
خدا پردهنشین منزلش کرده است عصمت را
به او بخشیده بین رقعهای حکم شفاعت را
بهشت از عطر بانو وام میگیرد شمیمش را
پیمبر بوسه میزد دائماً دست کریمش را
قَدَر را مشت کرده ریخته در بین دستاسش
قضا تقدیر شد بین قنوت گرم احساسش
گلی نازکتر از گل، خلق کرده خیل حورا را
همان نوری که بخشیدهست معنا لفظ "زهرا" را
تلألو داشته روزی سه دفعه زُهره بر حیدر
تجلی میکند کوثر فقط بر ساقی کوثر
سپیدهدم سپید و ظهر، زرد و عصرها حمرا
بخوان روح القدس ذکرِ: "وَ ما ادراک ما زهرا"
چه اشراقی جمالش بر امیرالمؤمنین دارد
که از نور حسینش این تجلی در جبین دارد
نگین بارگاه عرشیاش یاقوت حمرا شد
زبرجد میوهی این شاخسار سبز طوبی شد
شده او حجت الله علی الاطلاق معصومین
تمام دردها را نام بانو میدهد تسکین
خبردار است زهرا از "بما کان" و "بما کائن"
تجلی کرده واجب گوییا در قالب ممکن
"الهی بعلیٍ" را صد و ده بار میخواند
قنوتش نیمه شب "الجار ثم الدار" میخواند
خدا هر لحظه در عرشش به این قدیسه مینازد
که با اکسیر چشمش از غباری فضه میسازد
به زیر پای او فرش از پَرَش جبریل گسترده
یهودی رو به سوی چادر او سجده آورده
پناه آسمان وقتی که باشد چادر زهرا
نباشد واژگان خاکی ما در خور زهرا
سیاه چادرش باشد شب شعر غزلخیزی
به غیر از چادرش هرگز نباشد دستآویزی
بگو نورٌ علی نور است، چون چادر کند بر سر
شکوه ریشههای چادر او پهن در محشر
تمام عالم هستی، شبیه مرد نابینا
همیشه دور از درک وجود نوری زهرا
عوالم مثل تسبیحی که باشد در کف بانو
ظهور علم یعنی صفحه صفحه مُصحف بانو
مَلَک از مریم چشمان او انجیل میخواند
نبی با مصحف پیشانیاش ترتیل میخواند
نگو که سرور مریم بگو که "بل هیَ اعظم"
همان که خلقتش بودهست قبل خلقت آدم
برای خاکبوسی درش روح الامین آمد
به حال "اُدخلوها بِسلامٍ آمنین" آمد
ملائک صف به صف خدمتگزار خانهی بانو
که عزرائیل هم اذن شرفیابی گرفت از او
مقامات نبوت با کراماتش شود کامل
به نانِ دستْپخت او تمام انبیا سائل
حکایت میکنم آن جود مافوق تصور را
بگویم از عنایاتش، بخوانم روضهی حُر را
به این درگاه هر کس منتسب شد، مرتبت دارد
که فرمودند صد جا مِهر زهرا منفعت دارد
قیامت خواب دیده شب به شب فصل حضورش را
که تشریفش گلستان میکند راه عبورش را
شفیعی که سوار ناقهای از نور میآید
رخش زیر پَر حوریهها مستور میآید
* *
شفق، ناخوانده مهمان رُخِ آن ماه طلعت شد
چنان که ماه، روی خاک افتاد و قیامت شد
جلال گوشواره بر زمین افتاد و خاکی شد
شکست و ابتدای ماجرای دردناکی شد
لگد میخورد بر احساسِ مانند گل یاسش
امان از دست آن همسایههای قدرنَشناسش
خبر از ماجرای کوچه تنها قاصدک دارد
حسن با کوچه و دیوار رازی مشترک دارد
✍حجتالاسلام #محسن_حنیفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
...صبح شور آفرین میلادت
لحظهها چون فرشتگان شادند
چار تن بانوی بهشتی هم
گل فشاندند و دل ز كف دادند
داد فرمان، خدا به پیغمبر
كه: «فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انحَر»
مثل «حوا» شمیم جنّت را
«مریم» آنجا به یك اشاره گرفت
بوسه بر خاك پایت «آسیه» زد
دامنت را به شوق، «ساره» گرفت
جز تو ای معنی «كلام الله»
كیست شایستۀ «سلام الله»؟
ای وجودی كه در كمال شهود،
هستیات نورِ عالَمِ غیب است
نام پاک تو بیوضو بردن
نزد اصحابِ معرفت، عیب است
با علی نُه بهار پیوستی
دَرِ خواهش به روی خود بستی
به خدا، خانۀ گِلین تو را
اشتیاق حبیب، پُر كردهست
عطر ناب «لِیُذْهِبَ عَنكُم»
بوی«امَّن یُجیب» پُر كردهست
حلقه زد گرد چهرهات چون ماه
هالۀ «اِنَّما یریدُ الله»
لطف سرشارت، ای عصارۀ وحی
خستگان را به مهر، تسكین داد
تا سه شب، قوت خویش را هرشب
به یتیم و اسیر و مسكین داد
در شگفت از تو قدسیان ماندند
سورۀ نور و هل اتی خواندند
چه كسی میبَرد گمان كه خدا
به كنیز تو رتبۀ كم داد؟
فضه شد میهمان مائدهای
كه خدا پیش از این به مریم داد
میتوان با محبت تو رسید
به رهایی، به روشنی، به امید
نیمهشبها كه در دل محراب
ذكر آیات نور داشتهای
ای نمازت نهایت معراج!
عرش را پشت سر گذاشتهای
باغ سجاده غرق عطر تو بود
همه آفاق، زیر چتر تو بود
صلح سبز «حسن» كه جاری شد
چشمه در چشمه از پیامت بود
نهضت سرخ روز عاشورا
شعله در شعله از قیامت بود
خطبه را زینب از تو چون آموخت
سخنش ریشۀ ستم را سوخت
ای دلت در كمال بی رنگی
از همه كائنات، رنگینتر!
بود بار امانت از اول
روی دوشت ز كوه، سنگینتر
تو منزّهترینِ زنهایی
بر بلندای نور، تنهایی
با همان دست عافیتپرور
كه پرستاری پدر كردی،
از امام زمان خود، یاری
در هیاهوی پشت در كردی
سُرمۀ دیده، خاک پایت باد
همۀ هستیام فدایت باد...
✍استاد #محمدجواد_غفورزاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح
سلام بر تو که هممعنیِ سلام تویی
دوام مذهب شیعه علیالدوام تویی
دخیل یک نخ چادرنماز تو هستیم
به استناد روایات «فیضعام» تویی
گرهگشای دوعالم فقط تو هستی و بس
اگر که بر لب ما ذکر مستدام تویی
تویی تمام نبی و تویی تمام علی
به حیرتیم که از این دوتا کدام تویی؟
قسم به ساحت «اُمُ الأَئِمَّةُ النُّجَبا»
که بر تمام امامانمان امام تویی
حماسهی تو که همسنگ خطبهی فدک است
نشانهایست که احیاگر قیام تویی
به روز حشر شفاعت فقط به عهدهی توست
چرا که صاحب این اختیار تام تویی
خوش آمدی به جهان ای تمام جان جهان
فدای مقدم تو جان شاعران جهان
بدون لطف تو شادی به فکر غم شدن است
وجود یکسره در معرض عدم شدن است
به جلوه آمده در تو تمام "کن فیکون"
جواب خواستههای تو لاجرم "شدن" است
به بودن تو گره خورده است بودن ما
به شوق توست که دم فکر بازدم شدن است
برای از تو نوشتن درختهای جهان
تمام حسرتشان کاغذ و قلم شدن است
تویی که آینهی کعبهای و آن عملی
که در برابر تو واجب است، خمشدن است
کمال مرتبهی شاعرانِ دورهی ما
در آستان تو عمان و محتشمشدن است
عزیز میشود از همنشینی گل، خار
که فضّهی تو سزاوار محترمشدن است
رسیده است به لطف تو تا خدا زهرا
کسیکه ذکر لبش بوده است: "یازهرا"
خبر رسیده به شب، موقع سپیده شده
که روح صبح به جانِ سحر دمیده شده
گناه راه ندارد به هردلی که بر آن
نسیم مرحمت فاطمه وزیده شده
کدام فاطمه؟ آن فاطمه که با لطفش
گناهکارترین بندهها خریده شده
کدام فاطمه؟ آن فاطمه که در معراج
صدای شوهرش از هر طرف شنیده شده
کدام فاطمه؟ آن فاطمه که بیمَثَل است
همان که هیچکجا مثل او ندیده شده
کدام فاطمه؟ آنکه برای اهل زمین
غبار معبر او سُرمهی دودیده شده
فضائل تو زیادند، کم نباید گفت
به این دلیل غزلهای ما قصیده شده
همینکه نام تو در شعر شاعران آمد
تمام قافیههایش از آسمان آمد
برای بُردن نامت وضو گرفت قلم
که از قبال تو نام نکو گرفت قلم
تو را ندیده و یکعمر از تو دم زده است
اگر سراغ تو را کو به کو گرفت قلم
همین که نام تو را تا همیشه یاس سرود
برای ساحت خود رنگوبو گرفت قلم
به هیچ واژهی دیگر نمیشود آرام
که از همان اول با تو خو گرفت قلم
از آن زمان که به اجبار از غم تو نوشت
چه بغضهای بدی در گلو گرفت قلم
به نام دشمن تو میرسید و میدیدم
که از نوشتن آن نام رو گرفت قلم
به روسیاهی خود راه چاره پیدا کرد
نوشت فاطمه و آبرو گرفت قلم
در آسمان امامت وجود تو بدر است
که درک فضل تو درک فضیلتِ قدر است
بهجز تو رَختِ محبت به تن نداشت کسی
توجهی به مقامات زن نداشت کسی
اگر تو همسر مولا علی نمیبودی
در این جهان پسری چون حسن نداشت کسی
به سینه سنگ تو را میزنند عاشقها
وگرنه مستمع سینهزن نداشت کسی
قسم به آیهی فصلالخطاب خطبهی تو
که در حضور تو طبع سخن نداشت کسی
اگر تقاص ستمهای رفته بر تو نبود
به زیرلب دم یابنالحسن نداشت کسی
به نیّت فرج عاجل امام زمان
دعا کنیم برای دل امان زمان
زمانهایست که شأن امام گم شده است
هزار رکن در این یک مقام، گم شده است
غبار شبهه نشستهست روی آینهها
چرا که فرق حلالوحرام، گم شده است
چه روزگار بدی شد که فیض گمنامی
میان این همه "دنبال نام" گم شده است
چنان بدون تو بیارزش است این دنیا
که بین پیر و جوان احترام، گم شده است
نشستهایم که صبح رسیدنت برسد
نشستهایم و شکوه قیام، گم شده است
مگر که چشم امید زمین به غیر از تو
در انتظار ظهور کدام گمشده است؟
بیا که بی تو شب عید را نمیدانیم!
که ماه بر سر این پشتِبام، گم شده است
به شامِ تار، پگاهِ ظهور، خاتمه است
میآید آنکه دعایِ قنوتِ فاطمه است
✍ #مجتبی_خرسندی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e