eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
انقلاب ما شکوهش وامدار فاطمه‌ست اعتبار این نظام از اعتبار فاطمه‌ست ما خدا را شکر چون کوه، استوار و محکمیم الگوی ما، گام‌های استوار فاطمه‌ست آری آری در مسیر نهضت پیر خمین ما اگر ثابت قدم هستیم، کار فاطمه‌ست این صلابت، این شکوه، این قدرتِ ایران ما گوشه‌ای از معجزات آشکار فاطمه‌ست فتنه‌های دشمنان در نُطفه خنثی می‌شود تا عَلَم دست امیری از تبار فاطمه‌ست هر چه داریم از همان " الجار ثم الدارِ " اوست عزّت ما از دعای بی‌شمار فاطمه‌ست از سر هر مأذنه نام علی آید به گوش پس یقیناً این حکومت شاهکار فاطمه‌ست زیر این پرچم که نام شیعه را احیا نمود هر کسی خدمت کند، خدمتگزار فاطمه‌ست هر که در راه ولایت بگذرد از جان خویش مطمئناً روز محشر در جوار فاطمه‌ست او زمین افتاد تا حیدر نیفتد بر زمین شیعه، زنده از همین تقسیمِ‌کارِ فاطمه‌ست یک نفر باید بیاید تا بگیرد انتقام عالمی چشم انتظار یادگار فاطمه‌ست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اشکی بوَد مرا که به دنیا نمی‌دهم این است گوهری که به دریا نمی‌دهم گر لحظه‌ای وصال حبیبم شود نصیب آن لحظه را به عمر گوارا نمی‌دهم عمری بوَد که گوشه‌نشین محبتم این گوشه را به وسعت دنیا نمی‌دهم در سینه‌ام جمال علی نقش بسته است این سینه را به سینۀ سَینا نمی‌دهم تا زنده‌ام ز درگه او پا نمی‌کشم دامان او ز دست تمنا نمی‌دهم سرمایۀ محبت زهراست دین من من دین خویش را به دو دنیا نمی‌دهم گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا یک ذره از محبت زهرا نمی‌دهم امروز بزم ماتم زهرا بهشت ماست این نقد را به نسیۀ فردا نمی‌دهم در سایۀ رضایم و همسایۀ رضا این سایه را به سایۀ طوبی نمی‌دهم ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با عزت و با وقار، پاینده و ماندگار، یحیی سنوار دیدیم که شد برای مردان شجاع سرچشمه‌ی افتخار، یحیی سنوار در راه وطن برای آزادی قدس باغیرت و بیقرار، یحیی سنوار دلتنگ هنیه و حسن نصرالله شد عازم کوی یار، یحیی سنوار ای مرگ! بیا که موعد دیدار است بنشسته به انتظار، یحیی سنوار خون در شریان غیرت و آزادی تاج سر روزگار، یحیی سنوار فریاد مقاومت در عالم پیچید مظلوم و پراقتدار، یحیی سنوار در دره و غار جستجو می‌کردند بر قله شد آشکار، یحیی سنوار یک لحظه به‌یاد باکری افتادم! استاده‌ی در غبار، یحیی سنوار دشمن به خیال خویش کشته‌ست تو را! راه تو ادامه دار.... یحیی سنوار... تکثیر شده بین جوانان اینک در نسخه‌ی بیشمار، یحیی سنوار این راه تو، راه کربلایی باشد خون تو اثرگزار، یحیی سنوار «یا کشته شویم یا که فاتح باشیم» دلبسته‌ی این شعار، یحیی سنوار سرسلسلهٔ یلان طغیان شرف سردار و طلایه‌دار، یحیی سنوار یحیی سنوار یک نفر بود ولی اکنون شده صد هزار یحیی سنوار گفتم که چهار قهرمان نام ببر فرمود چهار بار: یحیی سنوار در فصل خزان رفته و بر می‌گردد در فصل خوش بهار، یحیی سنوار یحیی سنوار، آی یحیی سنوار اسطوره‌ی کهنه‌کار یحیی سنوار ... از مشهد تو واهمه دارد حتی صهیون خبیث زار، یحیی سنوار شد نام و نشان برای عزت و شرف فرمانده‌ی نامدار، یحیی سنوار ما معتقدیم زود بر می‌گردد با وارث ذوالفقار، یحیی سنوار با وعده‌ی «مَن‌ْ یَمُت» دم رفتن بود، چشم تو به انتظار، یحیی سنوار چوب تو عصاست، نیل غم را بشکاف موسای طلایه دار! یحیی سنوار مردانگی و غیرت و میهن خواهی ماند از تو به یادگار، یحیی سنوار آن چوب که پرت کرده‌ای بر پهپاد گردیده چو چوب دار، یحیی سنوار رؤیای تمام کودکان در غزه آن مرد نقابدار، یحیی سنوار کابوس تمام لحظه‌های تلخِ هر دشمن نابکار، یحیی سنوار ✍بداهه مشترک محفل شعر آئینی انگور 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت سالگرد شهادت بی تاب بودی و دلت دریای غیرت بود جا مانده بودی در نگاهت اشک حسرت بود راه شهادت باز بود و جانت آماده دور از حرم بودی غمت بُعد مسافت بود تو نذر مادر بودی از یک ظهر تاسوعا از کودکی بر دوش تو بار رسالت بود مردم همه دنبال نام اند و برای تو دل کندن از نام و نشان اینگونه راحت بود در حلقه‌ی عشاق فرقی بین مردم نیست با هر نژادی می‌شود پیر طریقت بود با فاطمیون رفتی آخر سوی محبوبت بر چهره‌ی ماه تو لبخند رضایت بود در ظهر تاسوعا به ارباب اقتدا کردی پس دادی آن جانی که در دستت امانت بود چشم و دلت روشن! محرم آمدی رفتی! هنگام رفتن بر مشامت عطر تربت بود دستی به پهلو بردی و در خاک غلتیدی شاید همان دم لحظه‌ی ناب زیارت بود آخر اجابت شد دعاهایت بسیجی جان پایان تو با بود... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بارها با آن که توفیق زیارت داشتم در دل درمانده اما باز حسرت داشتم گرچه عمری من نمک‌گیر قمم، فرقی نداشت حس من این است در مشهد اقامت داشتم با هم از پرواز می‌گفتیم روی گنبدت کاش با بچه کبوترها رفاقت داشتم مادرم پیغام داده: دست خالی برنگرد مادرم تنها خبر دارد که حاجت داشتم شعر را روی بلیت خود نوشتم، ای عزیز! در ضریح انداختم آنچه بضاعت داشتم باید از هر خادمت کسب حلالیت کنم تا تو را پیدا کنم، هر صبح زحمت داشتم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای چاره‌سازِ مردم عالم، حسین جان آرامِ قلب‌های پُر از غم، حسین جان بابِ نجات مردم درمانده از گناه شرط قبول توبه‌ی آدم، حسین جان خواندیم آیه‌آیه غمت را و سوختیم تفسیر سرخ سوره‌ی مریم، حسین جان فرصت کم است! روزی چشم مرا بده آقای گریه‌های دمادم، حسین جان جانِ تمام مرثیه‌خوانان فدای تو ای شور روضه‌های محرم، حسین جان در پای روضه‌های تو جانْ نذر کوچکی است ما را ببخش بابت این کم، حسین جان :: افتاده‌ای میانه‌ی گودال روی خاک تسبیح دانه‌دانه‌ی درهم، حسین جان بر روی نیزه‌های غریبی چه می‌کنی؟! خورشید نسل‌های مکرم،‌ حسین جان ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عشق وقتی نام خود را اوّل دفتر گذاشت کار هر دلداده را بر عهده‌ی دلبر گذاشت صبح خِلقَت هرکسی از خالِقَش نقشی گرفت در کنار نام ما هم واژه‌ی "نوکر" گذاشت در گرفتاری به دادم می‌رسد تنها حسین تا به بُن‌بستی رسیدم، پیش پایم در گذاشت آبرویش خرج شد تا آبرودارم کند من نکردم هیچ کاری، او برایم سر گذاشت پای گمراه مرا زهرا به هیئت‌ها کشاند پرچمش را در مسیر چشم من، مادر گذاشت استکان چای روضه، جامِ حوض کوثر است سور و ساتِ بعد مجلس را خود حیدر گذاشت فرش‌ها را جمع کردم، سفره‌اش را پهن کرد بهترین ظرف غذا را پیشِ این قنبر گذاشت شستشوی دیگ نذری شستشوی باطن است زندگی‌اش را پدر پای همین باور گذاشت قبر ما با دستمال اشک، روشن می‌شود گریه‌کُن آن را برای لحظه‌ی آخر گذاشت در قیامت کوچه‌ی سینه‌زنی وا می‌کنیم این قرارِ روضه را باید دمِ محشر گذاشت خواست تا آینده‌ی عُشّاق را تضمین کند دست ما را شاه در دست علی اکبر گذاشت :: قاب لبخند نبی افتاد و تکّه‌تکّه شد سُمِّ مرکب پا روی تصویر پیغمبر گذاشت داشت بالای سر شهزاده جان می‌داد شاه... زینب آمد بین لشگر، دست بر معجر گذاشت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
لطف زمین گرم تو را نُه فَلَک نداشت گودال تو چه داشت که مُلک و ملک نداشت جز خانه‌ات تمام جهان خاک غربت است بی کربلا بشر وطن مشترک نداشت این حرف عاشقان تو هنگام مردن است بی گریه بر تو زندگی اصلاً نمک نداشت مادر گذاشت خاک تو را بر زبان من شیرش حلال باد! به کار تو شک نداشت یادش بخیر تا که تو لبخند می‌زدی زهرا دگر نگاه به باغ فدک نداشت آخر چگونه چوب به لب‌های تو زدند... ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ @hosseinieh_net
سرم خاک کف پای حسین است دلم مجنون صحرای حسین است بُوَد پرونده‌ام چون برگ گل پاک در این پرونده امضای حسین است بهشت ارزانی خوبان عالم بهشت من تماشای حسین است به‌وقت مرگ چشمم را نبندید که چشم من به سیمای حسین است تمام هستی‌ام باشد دل من که لبریز از تولاّی حسین است چراغ از بهر قبر من نیارید چراغم روی زیبای حسین است خوش آن صورت که در فردای محشر بر آن نقش کف پای حسین است دلی جای خدا باشد که آن دل پر از نور تجلاّی حسین است نترسانیدم از روز قیامت قیامت قدّ و بالای حسین است ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ @hosseinieh_net
الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم نه تنها سر، برایت بلكه از سر بهتر آوردم پی ابقایِ قَد قامَت، به ظهر روز عاشورا برای گفتن اللّه‌اكبر، اكبر آوردم... علی را در غدیر خم، نبی بگرفت روی دست ولی من روی دست خود، علی اصغر آوردم اگر با كشتن من دین تو جاوید می‌گردد برای خنجر شمر ستمگر، حنجر آوردم برای آن‌كه قرآنت نگردد پایمال خصم برای سُمّ مركب‌ها، خدایا پیكر آوردم علی، انگشتر خود را به سائل داد اما من برای ساربان انگشت با انگشتر آوردم... من «ژولیده» می‌گویم، حسین بن علی گفتا: الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ @hosseinieh_net
هرروز سر بر زانوی غم گریه کردم بر اشرف اولاد آدم گریه کردم در خانه‌ها منبر به منبر روضه خواندم در کوچه‌ها پرچم به پرچم گریه کردم من سال‌های سال قبل از خنجر شمر بر ضرب تیغ ابن ملجم گریه کردم کوه گناهی را خدا می‌بخشد از مهر وقتی به‌قدر بال شبنم گریه کردم.. تا نوحه‌خوان دم داد «ای اهل حرم» را با مشک پاره‌پاره آن دم گریه کردم بر آن هزار و نهصد و پنجاه زخمش دیدم فقط اشک است مرهم، گریه کردم.. مقتل نوشت از تشنه‌کامی تار می‌دید با چشم کوثر، چشم زمزم گریه کردم هی با لهوفش روضه خواندم، روضه خواندم هی با مُقَرّم گریه کردم، گریه کردم فردا که می‌فهمم بهای اشک من چیست افسوس خواهم خورد که کم گریه کردم ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ @hosseinieh_net
🇮🇷تقدیم به در سینۀ خود داغ فراوان داریم بنویس بر این عقیده ایمان داریم امنیت و آسایش خود را امروز از برکت خون‌های شهیدان داریم@hosseinieh_net
برخیز و ببین سینۀ صدچاکم را هنگام خطر شوق عطشناکم را در باور من عشق وطن می‌جوشد خون می‌دهم و نمی‌دهم خاکم را@hosseinieh_net
سرو است و به ایستادگی متهم است از شش جهت آماجِ هزاران ستم است شعرم همه ارزانیِ این یک مصراع: حرم است@hosseinieh_net
سلام ای ماه پنهان از نظرها سلام ای با خبر از بی خبرها سلام ای قبله‌ی چشم انتظاران قرار خاطر ما بی قراران سلام ای غائب حاضرتر از ما بفرما امر کن جانا، سر از ما کجا آید کسی انسان‌تر از تو کجا دریاتر و باران‌تر از تو تویی خورشید و ما محتاج نوریم تو نزدیکی به ما، ما از تو دوریم دلی داریم سرشار از ولایت دلی داریم مشتاق سراپا شوق و پا تا سر حضوریم یکایک در بزنگاه ظهوریم اگر در سینه‌ی خود آه داریم غمی از داغ نصرالله داریم غمی از جنس داغ حاج قاسم که ما را سمت لبنان کرده عازم یکایک نعره‌ی آتشفشانیم به فکر انتقام کودکانیم فغان از ناله‌ی هر روز غم لبنان، غم جانسوز غزه اگر هر صبح‌ و‌ شب الغوث خواندیم مقاوم مثل سرو و کوه ماندیم دعا کن مرد میدان تو باشیم دعا کن از شهیدان تو باشیم همه سربازهایت رو سفیدند شهیدند و شهیدند و شهیدند صدای غربتت در چاه پیچید صدای أین نصرالله پیچید صدای آیه‌ی قرآن می‌آید صدا از جانب لبنان می‌آید در آتش سوخت باغ تین و زیتون چه خون‌هایی چکید از تیغ صهیون غربت امروز دنیاست فلسطین آتش جانسوز دنیاست چه فرقی می‌کند در این قضیّه اگر سنوار باشد یا هنیّه شهیدی بین خون غلطید اما شهید دیگری برخاست از جا شهادت هرچه اینجا حجله آراست پس از اکبر، علی اصغر به پا خاست سراپا اهل سوز و اهل دردیم کمک کن تا از این ره بر نگردیم در این غم خسته اما سرفرازیم بفرما خیبری دیگر بسازیم بفرما یاعلی بر لب بیاییم برای کشتن مرحب بیاییم بفرما تا به پا داریم زین پس نماز جمعه در بیت المقدس به زودی در صفوف سخت و محکم نماز نصر می‌خوانیم با هم یهود آورد اگر سنگرشکن را ببیند قدرت خیبرشکن را به جوش آمد اگر خون در رگ ما نمی‌ماند اثر از خاک حیفا ندوزد چشم بر ایران، تلاویو که یکسر می‌شود ویران تلاویو اگر ایران سرود فتح خوانَد از اسرائیل اثر دیگر نمانَد پشیزی نیست پیش قدرت ما بمیرد در خودش از هیبت ما چه باک از شب که ما مصباح داریم برای فتح، ما فتاح داریم جهان لبریز از ایمان شیعه است کلید نصر در دستان شیعه است نگاه ما به سمت آفتاب است جهان آماده‌ی یک انقلاب است خوشا در جبهه عاشق بودن ما خوشا در وعده صادق بودن ما خوشا بت‌های صهیون را شکستن خوشا در مسجد الاقصی نشستن خوشا همراه نصرالله رفتن خوشا با حاج قاسم راه رفتن یمن با پرچم سرخ شهیدان به پا خیزد، از این سو نیز ایران خوشا وقتی که می‌آیی تو از راه به سوی کعبه خواهی رفت ناگاه ز بدر و خیبر و خندق بخوانی خودت تفسیر جاءالحق بخوانی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هر که در سینه‌ خود، عشق "علی" را دارد "هر کجا هست خدایا به سلامت دارش"@hosseinieh_net
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ميخواهمت چُنانكه شب خسته، خواب را 🌷شعرخوانی مرحوم قیصر امین‌پور در دیدار جمعی از شعرا با رهبر انقلاب در ماه مبارک رمضان. ٧٩/٩/٢٢ 🗓 سالروز درگذشت مرحوم قیصر امین‌پور شاعر برجسته و خلاق انقلاب 💻 Farsi.Khamenei.ir
کلامش نور، فعلش خیر، نامش دلنشین باشد دلیل عالم ایجاد باید اینچنین باشد یکی از معجزات حضرت موسی بن جعفر اوست علیِ سوم و دست خدا در آستین باشد هوالاول، هوالاخر، هوالظاهر، هوالباطن رضا آئینه‌ی فضل امیرالمؤمنین باشد "رضی الله عنهم و رضوا عنه است" شأن او به قرآن بهترین مصداق آیات مبین باشد حدیث سلسله پای دلم را قرص و محکم کرد ولای حضرتش تنها مرا حصن حصین باشد شبیه تک تک اجداد خود باب نجاتم شد نخی از ریشه‌ی سجاده‌اش حبل المتین باشد به جز او چه کسی با حُسن رفتار و صمیمیت سر هر سفره با جمع غلامان همنشین باشد؟! کجا رد می‌کند از محضر خود سائلانش را کسی که دامنش باب الحوائج آفرین باشد ادب شرط قدم برداشتن در نزد آقایی‌ست که دربان حریمش حضرت روح الامین باشد شکوه بارگاهش را که دیدم با خودم گفتم بهشتی هم اگر روی زمین باشد همین باشد از اینجا دل به سوی آسمان‌ها راه پیدا کرد حریمش مهبط الوحی و به نوعی مهد دین باشد تلاقی می‌کند اینجا نگاه سائل و سلطان چرا که آستان‌اش نقطه‌ی عطف زمین باشد گره وا می‌شود از کارها با یک "امین الله" به قدر یک سر سوزن اگر در دل یقین باشد اگر مولا سراغم را نگیرد روز وانفسا بدون شک حسابم با کرام الکاتبین باشد منِ بد را ضمانت می‌کند جای تعجب نیست تعجب می‌کنم روزی اگر که غیر از این باشد همیشه وقت پابوسی تمام ترسم از این است مبادا این زیارت... این سلامِ آخرین باشد کسی از عهده‌ی مدح و ثنایش بر نمی‌آید همیشه سهم بیت آخر من نقطه چین باشد... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به صحنش آمدم پیچیده گویا عطر سیب اینجا همان عطری که می‌سازد ز هر لالی خطیب اینجا چه تصویری از این بهتر؟چه شوری هست شیرین‌تر؟! "هلا بیکم" به زائرهاش می‌گوید حبیب اینجا چه اکسیری میان بارگاه خویش دارد که زده بر دامنش دست توسل هر طبیب اینجا مسلمان و یهودی و مسیحی فرق دارد؟ نه... نمی‌ماند کسی از بارِ عامش بی نصیب اینجا خریده کربلا را تا که زائرخانه‌اش باشد غریب است و نمی‌خواهد کسی باشد غریب اینجا :: میان قتلگاه انگار دستی می‌رود بالا به لب دارد گمانم مادری "امن یجیب" اینجا به خود که آمدم دیدم که تا امروز می‌آید صدای بغض "هل من ناصر" مردی غریب اینجا نوشته می‌شود با تیغ مردی از تبار او سرودِ انتقام حضرت شیب الخضیب اینجا ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حسین، کشتهٔ دیروز و رهبر روز است قیام اوست که پیوسته نهضت‌آموز است تمام زندگی او، عقیده بود و جهاد اگرچه مدت جنگ حسین یک روز است... حسین و ذلّت تکریم ظالمان، هیهات! که آفتاب عدالت از او دل‌افروز است به نزد او که شهادت، به جز سعادت نیست ردای مرگ برایش قبای زر دوز است رهین همت والای سیّدالشهداست هر آن‌که از غم اسلام در تب و سوز است... حرارتی که ز عشق حسین در دل‌هاست برای ظالم هر عصر، خانمان‌سوز است... ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بی قیمتیم و قیمت ما می‌شود حسین در اوج فقر، ثروت ما می‌شود حسین زهرا میان عرش دعاگوی جمع ماست وقتی که ذکر هیئت ما می‌شود حسین این روزها مساجد ما هم حسینیه است در این دهه عبادت ما می‌شود حسین این چند قطره اشک به پای غمش کم است بعد از وفات، حسرت ما می‌شود حسین همراه کم حجاب نشسته محجبه بنیان‌گذار وحدت ما می شود حسین ما ملت امام حسینیم و تا ابد پشت و پناه ملت ما می‌شود حسین آن لحظه‌ای که خلق سرافکنده می‌شوند در روز حشر، عزت ما می‌شود حسین یارب تو شاهدی که در ایام اربعین یکجا تمام حاجت ما می‌شود حسین زهرا اگر مؤید دل‌های ما شود سرمایه‌ی محبت ما می‌شود حسین وقتی که بالحسین شروع دعای ماست مشغول استجابت ما می‌شود حسین ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
(فرازی از یک ترکیب‌بند) چه خوب شد به غلامی‌اش انتخاب شدیم دعای فاطمه بودیم مستجاب شدیم به هر کتیبه قسم مادرش صدامان زد اگر که گریه کن محفلش حساب شدیم به قدر بال مگس چشم‌هایمان تر شد و صاحب دو سه تا کوهی از ثواب شدیم همیشه بیشتر از احتیاج‌مان دادند به من بگو درِ این خانه کی جواب شدیم؟ میان این همه عنوان به لطف حضرت حق گدای گل‌پسر فاطمه خطاب شدیم میان روضه‌ی سنگین ماتمش هرشب شبیه شمع همه ذره ذره آب شدیم همین که از لب خشکیده و عطش خواندند کنار تک تک اهل حرم کباب شدیم حسین خواسته که ما دخیل دستانِ گره گشای علی اصغر رباب شدیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عصر هر جمعه‌ی دلگیر، تو را می‌خواند دم به دم کوچه‌ی تقدیر تو را می‌خواند مادری چشم به راه است بیایی از راه کنج خانه پدری پیر تو را می‌خواند ندبه‌ها اشک شد و از تو نیامد خبری قطره‌ی اشکِ سرازیر تو را می‌خواند عالمی منتظر جلوه‌ی مولایی توست هر نفس قبضه‌ی شمشیر تو را می‌خواند ننگ بر ما چو ببندیم به غیر از تو امید صبح و شب عرصه‌ی تدبیر تو را می‌خواند یازده قرن گذشت از غم تنهایی تو دل وامانده‌ی ما دیر تو را می‌خواند مادری پشتِ در خانه صدایت می‌کرد مادری خسته، زمین‌گیر، تو را می‌خواند دارد از حنجره‌ای خشک صدا می‌آید دختری در غل و زنجیر تو را می‌خواند از همان ساعت سه، ساعت سر، ساعت حزن عصر هر جمعه‌ی دلگیر تو را می‌خواند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
  تو از سوز دل و از غربت حیدر خبر داری تو از تنهایی اولاد پیغمبر خبر داری تو همچون نور در صُلب حسین ابن علی بودی تو از سوزِ دل صدیقه‌ی اطهـر خبر داری عموی کوچک تو قاتل خـود را ندیـد اما تو خود از آن‌چه پیش آمد به پشت در، خبر داری تو می‌دانی علی با چاه کوفه شب چه‌ها می‌گفت تو از ناگفته‌غم‌های دلِ حيدر خبر داری تو اشک خجلت عباس را در علقمـه دیدی تو از آن کشته‌ی بی چشم و دست و سر، خبر داری تو با جد غریبِ خود به دشت کربلا بودی تو از قلب وی و داغ علی‌اکبر خبر داری تو روی شانه‌ی خورشید دیدی ماه کوچک را تو از پیکان و ذبحِ حنجر اصغر خبر داری تو دیدی عمه‌ات زینب کنـار قتلگاه آمد تو از بوسیدن آن نازنین‌حنجر خبر داری تو می‌دانی که «میثم» از فراقت سوزد و سازد تو از این بنده‌ی بی دست و پا، بهتر خبر داری ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کسی که بی تو سَرِ صحبتِ جهانش نیست تحمّل غم هجر تو در توانش نیست کسی که سوخته از انتظار می‌داند دل از فراق تو جسمی بُوَد که جانش نیست کسی که روی تو را دید یک نظر چون خضر چگونه آرزوی عمر جاودانش نیست؟! کسی که درک کند دولت حضور تو را نیاز گوشه‌ی چشمی به دیگرانش نیست نه التفات به طوبی کند، نه میل بهشت که بی حضور تو حاجت به این و آنش نیست به خاک پای تو سوگند، ای همیشه بهار! گلی که بوی تو دارد، غمِ خزانش نیست بهارِ زندگی‌ام در خزان نشست؛ بیا! «بهار نیست به باغی که باغبانش نیست» کنارِ تربتِ زهرا تو گریه کن! که کسی، به جز تو با خبر از قبر بی‌نشانش نیست بیا و پرده ز راز شهادتش بردار پسر که بی‌خبر از مادرِ جوانش نیست... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e