eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
407 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ مهمانیِ آقایِ خوبی ها شروع شد غوغایِ محشر مثلِ عاشورا شروع شد ای گریه کن ها،سینه زنها دعوت هستید ای قطره ها ! امواجِ این دریا شروع شد @hosenih حسرت به دل های قدیم ! از جای خیزید نقاشیِ تصویرِ یک رویا شروع شد زهرا فراخوانِ عمومی داده قطعاً از هر طرف لبیکِ یا اُمّا شروع شد همراهِ خود پرونده هاتان را بیارید با دستِ اربابِ وفا،امضاشروع شد @hosenih بعدِ از چهل روز اشک و ناله ،تازه انگار همراهیِ صدیقه ی صغرا شروع شد امّ المصائب می رسد از راهِ شامات دارالبُکایِ زینب کبرا شروع شد نیّت کن از بهرِ ظهورِ حضرت عشق بهرت دعایِ مهدیِ زهرا شروع شد ⏹ ©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ لب های او جز ناله آوایی ندارد دیگر برایش خنده معنایی ندارد اکنون که اینجا آمدی باید بگوید جز این خرابه دخترت جایی ندارد @hosenih باید بگوید از غم تنهایی خود چون هم نشینی غیر تنهایی ندارد یادش بخیر آن بوسه های گرم بابا حالا لبش سرد است و گرمایی ندارد در کوچه های شام هم با گریه می گفت یک کاروان نیزه تماشایی ندارد! @hosenih تفسیری از ایثار و غیرت می شود چون از نسل زهرا است و همتایی ندارد هر چه مصیبت بود از آنجا شروع شد وقتی که فهمیدند بابایی ندارد... ⏹ ©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ شور سفر کردن ز تو دلشوره با من حالی بپرس از ما میان کوی و برزن از یمن ما آباد می‌شد هر خرابه دیدی که آخر در کجا کردیم مسکن @hosenih یادت می‌آید در بیابان می‌دویدم دامن دچار آتش و آتش به دامن شد سهم من از خار و از سیلی و زنجیر هم درد پا و درد گوش و درد گردن از سنگ باران یهودی‌ها رسیدم یک جای سالم نیست در آیینه‌ی تن @hosenih دیدی که زیر چشم را نقاش بی‌ذوق کامل سیاهش کرد جای سایه روشن گفتم برای خواهرم معجر بدوزم گشتم نشد پیدا در این ویرانه سوزن آه ای تنور نیمه روشن وای بر تو بابا چه شد موی بلندت وای بر من @hosenih با صورت خاکستری و خون بر لب کی گفته زیبا نیستی تو اتفاقا ⏹ ©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ کلیم بی کفن کربلایِ میقاتی خلیل بت شکن کعبه ی خراباتی چه فرق می کند آخر به نیزه یا گودال!؟ همیشه و همه جا تشنه ی مناجاتی @hosenih نخوان! که نور کتاب خدا ندارد راه به قلب سنگیِ این مردم خرافاتی کنار نیزه ی تو، گریه می کند یحیی شنیده معنیِ «ذبح العظیم» آیاتی نگاه لطف تو، یک دِیر را مسلمان کرد مسیح من! چقدر صاحب کراماتی @hosenih شنیده ام که سفر رفته ای، ولی بابا برای من نخری گوشواره سوغاتی! ⏹ ©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ حالم بدون تو تماشایی ندارد جز تو کسی در قلب من جایی ندارد آن قدر خوبی به تمام شهر گفتم من دلبری دارم که همتایی ندارد دست خدا ! دستی بگیر از رعیت خود از رعیتی که جز تو آقایی ندارد تهذیب شرط اول دیدار یار است بیچاره چشم من که تقوایی ندارد از ندبه های مادرم هر جمعه پیداست غیر از ظهور تو تمنایی ندارد با هر فراز ناحیه باید ببارد چشم بدون گریه کارایی ندارد با دوری ات حالم شبیه آن یتیمی ست که سالیان سال بابایی ندارد جان یتیمی که خرابه منزلش شد بابا بیا طفلت دگر نایی ندارد امشب "دلم تنگ است و غم بسیار دارم" یابن الحسن با عمه جانت کار دارم @hosenih امشب که هستم دعوت باب الحوائج دم میزنم از ساحت باب الحوائج شرمنده ام از اینکه خیلی کم سرودم در باب فهم و عفت باب الحوائج هر جا کم آوردم نشستم رو به قبله دادم سلامی خدمت باب الحوائج شکر خدا همواره کارم راه افتاد در سایه سار رحمت باب الحوائج مَرَّ بِنا ، اَلْلَیْلَتَیْنَ مِن محرم یعنی رسیده نوبت باب الحوائج ای کاش عزرائيل جانم را بگیرد در روضه های حضرت باب الحوائج زانو زدم در محفلش قیمت گرفتم من از رقیه بارها حاجت گرفتم @hosenih انسیه ، حسنا ، هانیه ، حورا رقیه آیینه دار حضرت زهرا رقیه با چادری که بر سرش دارد همیشه حجب و حیا را میکند معنا رقیه با ربنایش عطر کوثر می فشاند هر شب سر سجاده ی بابا رقیه دل میبرد گرچه حسین از خلق عالم دل میبرد از "دلبر دلها" رقیه حبل المتین از ریشه های چادر اوست امید شیعه روز وانفسا رقیه با خود بهشتم میبرد فردای محشر ترسی ندارم در قیامت با رقیه حلال مشکل ها شده ، از کار دنیا دارد گره وا میکند هر "یارقیه" نامش شبیه نام زهرا گریه دارد داغ رقیه بیش از این ها گریه دارد @hosenih ناله زدن با نای خسته درد دارد پهلو و بازوی شکسته درد دارد افتادن از بالای ناقه نیمه ی شب با پای زخم و دست بسته درد دارد دور از نگاه عمه اش محکم زمین خورد مانند زهرا مادرش او هم زمین خورد یا کعب نی کرده نشانه بازویش را یا چکمه ای آزرده کرده پهلویش را وقتی که خیمه در هجوم شعله میسوخت یارب چه کرده هرم آتش گیسویش را؟ غیر از کبودی ها نشانی در تنش نیست من!؟روضه ی معجر!؟ توان گفتنش نیست @hosenih دارد خبرها میدهد رنگ پریده از زجر بسیاری که تا اینجا کشیده همواره آتش میزند بر جان عمه با بوسه ای بر روی رگ های بریده از تازیانه حرف ها دارد بگوید یا با عمو از آن که سیلی زد بگوید عمری شبیه لاله ها کوتاه دارد از درد هجرش عمه سر در چاه دارد با او چه کرده زجر در صحرا که حتی غساله هم از شستن اش اکراه دارد وای از یتیمی..."درد بی درمان یتیمی" وای از یتیمی..."خواری دوران یتیمی" ⏹ ©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ با غم تو این اسیری از رهایی بهتر است دردمند عاشقی را بی دوایی بهتر است نیست وقتی هیچکس ناز یتیمی را کشد برجراحتهای تن بی اعتنایی بهتر است @hosenih عمه ی پیرم عصای پیری ام هر وقت نیست شانه ی دیوارها از هرعصایی بهتر است میهمان دیرراهب میشوی باشد ولی دامن طفل یتیم از هرکجایی بهتر است یا ببر بابا مرا یا جان من را هم بگیر جان سپردن از غم تو از جدایی بهتر است @hosenih میشناسد هرکسی ، با طعنه میخندد به من گه غریبی بین شهراز آشنایی بهتر است بین طوفان بلا از کس نمیخواهم کمک بین کشتی نجاتم ناخدایی بهتر است لحظه لحظه پیر گشتم حال وقت رفتن است زودتر بابا برس با سر بیایی بهتر است @hosenih از شکایت تا که لب بندم خلاص از جان شوم با لبت ازکار من مشکل گشایی بهتر است ⏹ ©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ مثل نماز، مثل دعا، صبح و ظهر و شام ارباب را زدیم صدا صبح و ظهر و شام ما لطف کرده ایم به خود بین روضه ها ارباب لطف کرده به ما صبح و ظهر و شام @hosenih روضه به روضه گریۀ ما فرق میکند چون فرق بین نافله ها صبح و ظهر و شام روزی سه بار از غم تو گریه میکنیم با رخصت از امام رضا صبح و ظهر و شام این روزهاست غصۀ ما شام شام شام همراه درد کرب و بلا صبح و ظهر و شام @hosenih دختر نشست پیش پدر گریه کرد و گفت شلاق می زدند به ما صبح و ظهر و شام یکبار ظهر کشت تو را شمر و با سرت هر روز می کشند مرا صبح و ظهر و شام ⏹ ©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ من گل گلشن زهرا هستم زینت دامن بابا هستم عصمة اللهم وهم عالمه ام بخدا فاطمه قافله ام @hosenih نوه سید بطحایم من سرتر از مریم کبرایم من چه کسی گفته تنم بی رمق است نیمه شب مائده ام در طبق است مثل زهراست خم قامت من که پس از عمه شده نوبت من @hosenih خوب تعبیر شده رؤیایم که شده همنفسم بابایم من به ویرانه مقیمم بابا چه کسی کرده یتیمم بابا چه کسی پنجه کشیده به رویت چه کسی دست زده بر گلویت @hosenih پس ببین ای همه آبرویم جای دستان عدو بر گلویم چون تو من چهره نیلی دارم به رخم پنجه ز سیلی دارم گوش پاره سند گویایی ست سندم زینبی و زهرایی ست @hosenih گاه برگیسوی من چنگ زدند گاه با خنده به من سنگ زدند سحری نیست که آسودم من شبرو از روز ازل بودم من با همین قامت خم روی کبود میزنم بر صف کفار و یهود @hosenih آنچنان داد ستانم ز یزید که به ذلت برسد قوم پلید تا که پیغمبر گودال شدم نوحه خوان علی وآل شدم دامنم رحل و تویی قرآنم سوره حنجر تو میخوانم @hosenih میکنم طی به خروش و ناله یک شبه راه هزاران ساله بعد تو هول قیامت دیدم در خطر نسل امامت دیدم چون علمدار هدایت گشتم برهه ای یار ولایت گشتم @hosenih در شب شام به آوای جلی بار برداشتم از دوش علی نهضتم زمزمه و آه و خروش علمم زخم ولایت بر دوش شاهد حرب من و بیگانه ليلة القدر من و ویرانه @hosenih با تو پیروزی من معنا شد قد خم باز قد رعنا شد من شدم رهبر فرزانه عشق ساکن غربت شبهای دمشق ⏹ ©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ غم دل با که بگویم که بود محرم رازم؟ بنشینم به فراق رخ دلدار، بسازم من همان بلبل وحیم که به ویرانه نشستم تا گُلم آید و او را به نوائی بنوازم @hosenih شامیان، خار مبینید مرا گوشۀ زندان به خدا من گُل گُلزار خدا بوی حجازم بگذارید بگریم که شبیه است به زهرا(س) عمر کوتاه من و گریۀ شب های درازم اشک، نگذاشت که در آتش فریاد بسوزم گریه نگذاشت که در سوز دل خود بگدازم @hosenih خم ابروی تو محراب نمازم شده امشب جان گرفتم به کف از بهر قبولی نمازم همه خوابند و من غمزده بیدار تو هستم شاهدم این گلوی بسته و این دیدۀ بازم چه شد آن کودک شامی که مرا زخم زبان زد تا که در پیش نگاهش به وصال تو بنازم @hosenih رنگم از دوری روی تو پریده است و گرنه من نه آنم که به طوفان بلا رنگ ببازم حاجت خویش بخواه از من دلسوخته (میثم) که به ویرانه نشینی همه را قبلۀ رازم ⏹ ©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ زانو بغل کرده ولی انگار خوابیده یا از نفس افتاده یا اینبار خوابیده بر خشت خوابیدن برایش کار سختی نیست طفلی که تا دیشب به روی خار خوابیده @hosenih هر بار خوابش برد از روی شتر افتاد روی شتر حداقل ده بار خوابیده دیروز زیر سایه ی عباس میخوابید امروز زیر سایه ی دیوار خوابیده هرکس که آمد دیدنش سر به سرش بگذاشت امروز را از صبح بالاجبار خوابیده @hosenih اینگونه بیدارش نکن ای زجر ای نامرد شلاق را از صورتش بردار ... خوابیده ⏹ ©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ پای غم تو آه ، خداهم گریسته همراه با پیمبر اکرم گریسته قطعا غریق بارش باران لطف توست چشمی که در عزای تو نم نم گریسته @hosenih یعقوب صد برابر یوسف نه.. صدهزار خون گریه کرده است و از این غم گریسته رحمت به دیده ای که برای غمت حسین پای لهوف و پای مقرم گریسته نوکر برای آن بدن نامنظمت هرشب میان روضه منظم گریسته @hosenih روضه پس از تو روضه ناموس بود پس هر کس که شد برای تو مَحرم گریسته آقا ببخش پای غم و درد خواهرت نوکر اگر نمرده ، اگــر کم گریسته ⏹ ©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
باید بنویسیم تو را ماه‌تر از ماه زیباتر و تابنده‌تر از ماه، سر از ماه مهتاب دلش خواست که چون روی تو باشد پس آمده بردارد اگر شد اثر از ماه هرکس به هوای خبری آمده، باید در صورت ماه تو بگیرد خبر از ماه گفتند که در روز جمل فاصله افتاد مابین پلنگان همان دور و بر از ماه مابین همان تیره دلانی که شکستند در کوچۀ خورشید زمانی کمر از ماه آب آمد و با سم زده‌ها کرد تبانی تا در وسط تشت بریزد جگر از ماه از کوزه به رود آمد و تا کرببلا رفت آنجا که بریدند لب آب سر از ماه در روضه، حسن مثل حسین است مهم نیست شاعر بنویسد اگر از آب اگر از ماه ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e