eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.9هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
350 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
در حرم بی‌خبر، بی‌پناه، کشته شدند به کدامین گناه کشته شدند؟ همه پروانه‌های شاه‌چراغ دور آن شعله، آه! کشته شدند حرم امن است، امن، امّا آه زائران را نگاه! کشته شدند عاشقان نماز شام حرم غرق در نور ماه کشته شدند لحظۀ گفتن تشهّد بود وسط «لا اله...» کشته شدند زیر چادرنمازهای سفید گیسوان سیاه کشته شدند کودکان و عروسکان آنجا به کدامین گناه کشته شدند؟ شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در حرم از خون شما دوام خواهیم گرفت یکرنگی و انسجام خواهیم گرفت امروز عزادار شماییم، ولی فرداست که انتقام خواهیم گرفت شاعر: @dobeity_robaey
در حرم به رگبارِ ستم بستند، در باغِ حرم «دین» را به خون خویش آغشتند چندین مرغ آمین را به‌پا خیزید ای فریادها! هنگام ماتم نیست به بیرق‌ها بدل سازید چادرهای خونین را خبرها زرد، باورها همه خاکستری... پیداست که باد از دور آورده‌ست این ایمان رنگین را نخواهد کاشت بذرِ فتنه دیگر، خاک بیدار است وطن زنده‌ست، شب دیگر نگیرد جشن، تدفین را دروغ و فتنه و تزویر... سمت کیستند این‌ها؟ اجابت کرده‌اند این‌گونه نجوای شیاطین را اگر چه قله یخ بسته‌ست، رقص شعله‌ای در ماست که با هر گام، بر هم می‌زند این برف سنگین را تبی از نور می‌آید، زمان خواهد گرفت آن را طنین سورۀ فتح است، شب خواهد شنید این را شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مرد راهم، دل به دریا می زنم دریا که هست شک ندارم نیل طغیان می کند ، موسی که هست وارث طوفانم آری پس نمی مانم به جای گیرم از دریا گذشتم ، سینه ی صحرا که هست ای به شب سرمست ! صبحِ کعبه کم کم می دمد گیرم از ما ناقه پِی کردی ، فَسَوّیها که هست در شبِ قدری خروشیدی و فرق ما شکافت صبح را از ما گرفتی ، ظهر عاشورا که هست کربلا رفتیم و خون دادیم و جاویدان شدیم سر به نی دادیم و کافی نیست سامرّا که هست در یمن در شام در بحرین و ایران و عراق هرچه از میدان مین گفتند گفتم پا که هست نعره ی جاءالحقیم این دشت غُرّشگاه ماست تا که بود این بود و خواهد بود اینسان تا که هست وعده ی عشق است و می دانم که فردا مال ماست عالمی با ما نمی ماند ؟! خدا با ما که هست "یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور " غم ندارم ، کانَ اَمرُاللّهِ مفعولا که هست. شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
های ✔️ با سلام خدمت زائرین محترم حسینیه 📢 با توجه به حجم بالای مطالب و ضرورت دسترسی آسان تر به اشعار، پیشنهاد می کنیم مورد نظر خود را لمس نمایید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ✅ چهارم ربیع الثانی: ✅ هشتم ربیع الثانی: ✅ دهم ربیع الثانی: موضوعات پُر بازدید ✅ اشعار اول مجلسی: ✅دیگر موضوعات: 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 های © آدرس کانال اشعار آیینی حسینیه در پیام‌رسان 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://rubika.ir/hosenih
در حرم برخیز که داغ دل خود باز بگوییم از غصه ی مردان سرافراز بگوییم از مادر و از کودک همراز بگوییم از قلب ترک خورده ی شیراز بگوییم هر اهل دلی سوخته از این غم و داغ است شمع غم ما واقعه ی شاه چراغ است تا صوت اذان پخش شد از حنجر آیات تا عشق کمر بست به تسبیح و مناجات در اوج ملاقات خدا، اشرف اوقات آمد به حرم قاتلِ سرمست و سیه ذات در ظلمت خود معرکه ی ظلم به پا کرد رگبار به زوار حرم بست و جفا کرد آن قاتل بی رحم چه فکری به سرش بود کز سمت خیابان نه دی گذرش بود از باب رضا آمد و ظلمی دگرش بود در صحن جواد، آن سر بیدادگرش بود «چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است» این فتنه، از آشوب منافق صفتان است ای آنکه در این آتش بی داد دمیدی با کشف حجابت به کجا ها تو رسیدی؟ اینقدر از این موج بر آن موج پریدی هی بوق زدی، ناله و فریاد کشیدی هشدار! که همسنگر تو شمر و یزید است بر گردن تو حرمت خون های شهید است هم ایده ی قاتل شدی و فکر سیاهش پاسخ بده آشوبگر! از کار تباهش آن پیر زمین خورده که بوده است پناهش؟ آن کودک ده ساله چه بوده است گناهش؟ این داعشیان فکر زن و بچه ندارند بی منطق و بی عاطفه و بی کس و کارند ای بی خبر، از قبر و قیامت خبرت هست؟ از پنجه ی تدبیر و عدالت خبرت هست؟ بی عاطفه! از مهر و لطافت خبرت هست؟ از مادر و آغوش محبت خبرت هست؟ آن کودک و مادر ز بلا جام گرفتند جان داده، در آغوش هم آرام گرفتند یاران خراسانی! ای مردم مشهد زوار گرانقدر و دل آشفته ی گنبد پرسید دل از قدر شهیدان، سخن آمد «تا یار که را خواهد و میلش به که باشد» ماییم همه عاشق سلطان خراسان ای کاش بیفتد سوی ما چشم شهیدان این جمعیت آمد پیِ تکریم شهیدان یکپارچه غم شد همه ی کشور ایران تقدیم ره دین همه ی جسم و سر و جان جان ها به فدای لب آن تشنه ی عریان تشییع شد از سم ستوران بدن او در سایه خورشید رها ماند تن او شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در حرم چه فرق می کند اینجا کجای ایران است؟ تمام وسعت ایران حریم ایمان است بگو به هر که نگاه چپی به ما کرده نگر به کاسه ی صبرم که رو به پایان است شدیم یک «یَد واحد» که بی صدا هم نیست میان پنجه ی ما اقتدار طوفان است قسم به چادر خونین بر فراز حرم که حرمت زن ما هم تراز قرآن است که «آرشام»، «محمدرضا»، «علی اصغر» به درس روضه رسیدند و امتحان، جان است دخیل شاهچراغیم و داغ دل داریم و پشت گریه ی ما خشم و عزم پنهان است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در حرم لاله‌های شکفته در شیراز عطر و رنگ بهار داده به باغ رو به محراب نور وا شده، سرخ گلِ گلدسته‌های شاهچراغ بانگ خون و حماسه می‌آید از گلوی حماسه‌خوانی ما باز آواز کوچ پیچیده در هیاهوی آسمانی ما باد از باغ اشک زائرها دستمالی سپید آورده از مسیر کبوتران حرم کاروانی شهید آورده زن: شهیدی‌ست بین چادر نور مرد: آیینه‌ای خدادادی زندگی چیست؟ کودکی در خون گاه امّا به نام آزادی لاله‌های حریم شور و شعور شعر خون خوانده‌اند با حافظ آی زائر! زیارت تو قبول به سفر می‌روی؟ خداحافظ پر بکش رو به اوج، هم‌وطنم فارغ از دشمنان فرسوده ما همه هم‌دلیم و هم‌قسمیم آی زائر؟ خیالت آسوده شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در حرم غم است و هرچه بگویم از این قضیه کم است نگو دروغ که راوی کبوتر حرم است به بال خونی گلدستۀ حرم بنگر از این شهادت صادق چه شاهدی بهتر شکسته آینه‌کاری، عزا گرفته حرم به دوش پیکر زوار را گرفته حرم.. کجاست آن‌که تسلی دهد دل ما را که غم گرفته دل احمد بن موسی را.. تفألی زدم و گریه کرد دیوان، گفت شکسته سینۀ حافظ ز داغ ایران گفت: «ز گریه مَردُمِ چشمم نشسته در خون است» در این عزا دل حافظ غمین و محزون است چه کرده‌اند که امروزِ ما پر از درد است چه کرده‌اند که رخسارِ لاله‌ها زرد است در این زمانۀ سفله دگر دلی خوش نیست و کام سعدی شیرین‌سخن، پر از تلخی‌ست: «دل شکسته که مرهم نهد دگر بارش؟ یتیم خسته که از پای بر کَنَد خارش؟» حریم دوست همیشه محل احرام است گلوله خورده ببین کودکی که بی‌نام است گلوله خورده خدایا سرور و سبزی باغ گرفته شاهِ خراسان عزای شاهِ چراغ و خادمی که از این داغ شعله‌ور شده بود شهید بود و در آن دم شهیدتر شده بود گلوله خورده در این بین نخبۀ ایران آهای نخبه‌پرستان کجاست غیرتتان.. گلوله خورده زن مهربانِ آبادی کجاست مدعی حُقّۀ «زن... آزادی» گلوله می‌زند و سینه منفجر شده است دوباره درد در این خِطّه منتشر شده است مباد مرثیه ما را اسیر غم سازد حماسۀ شهدا را مباد کم سازد و روی سرخ شقایق مباد زرد شود و خون گرم شهیدان مباد سرد شود به دشمنان قسم خورده حرف ما این است که ضرب سیلی مردم مهیب و سنگین است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آهای اُمت اسلام ! بهر پیروزی دخیل چادر دخت رسول اکرم باش شاعر: @dobeity_robaey
سری‌ست روی تنم سبز، خوب می‌دانم به خون سرخ شهید وطن بدهکارم شاعر: @dobeity_robaey