⭕️قدرت کمال است، اما...
🔹یک نکتهای که هست که هم برای عزیزان سپاه ما و هم برای سایر قوای مسلحه ما و هم برای همه کس مفید است و وضع دنیا را هم با این نکته میشود سنجید، این است که #قدرت اگر چنانچه به دست #اشخاص_غیر_مهذب برسد خطر دارد. قدرت خودش یک #کمال است. خدای تبارک و تعالی قادر است، لکن چنانچه قدرت به دست اشخاص فاسد برسد، همین کمال را به فساد میکشانند.
🔹دنیا امروز گرفتار این است که #قدرت در دست اشخاصی است که از انسانیت بهره ندارند. #ابرقدرتها، قدرتهای بزرگ جز به فکر اضافه کردن قدرت خودشان و پایمال کردن مظلومان هیچ فکری ندارند. آنهایی هم که پیوسته به آنها هستند، آنها هم چون سنخ ذاتشان همان است نظیر آنها عمل میکنند. قدرت اگر در دست انسان کامل باشد، کمال برای ملتها ایجاد میکند. اگر #قدرت در دست #انبیاء باشد، #اولیاء باشد باعث میشود که سلامت در جهان تحقق پیدا کند، کمال در جهان تحقق پیدا بکند. و چنانچه در دست زورمندانی باشد که عاقل نیستند، مهذب نیستند مصیبت بارمی آورد.
📕صحیفه امام، ج ۱۸، ص ۲۰۶
منبع: وبسایت روح الله (ره)
⭕️علماى اهل سنت درباره مقام امام هادى (علیه السلام) چه گفتارى دارند؟
🔸با مراجعه به کتب تاریخ و تراجم و رجال اهل سنت پى مى بریم که #امام_هادى (علیه السلام) از احترام ویژه اى نزد #علماى_اهل_سنت برخوردار بوده است. اینک به برخى از کلمات ایشان اشاره مى کنیم:
1⃣ابوعثمان عمرو بن بحر بن جاحظ؛ او بعد از ستایش از ده نفر از #امامان که از آن جمله #امام_هادى (علیه السلام) است مى گوید: «کل واحد منهم عالم زاهد ناسک شجاع جواد طاهر زاک... و هذا لم یتفق لبیت من بیوت العرب و لا من بیوت العجم»؛ [۱] (هر یک از آنان، #عالم، #زاهد، #ناسک، #شجاع، #جواد، #طاهر و #تزکیه_کننده اند... این سلسله جلیل القدر براى هیچ خانه اى از خانواده هاى عرب و نه از خانواده هاى عجم اتفاق نیفتاده است).
2⃣شهاب الدین ابوعبدالله یاقوت بن عبدالله حموى: او هنگام یادآورى از شهر عسکر در سامرا مى گوید: «و هذا العسکر منسوب إلى المعتصم، و قد نسب إلیه قوم من اجلاّء، منهم على بن محمّد بن على بن موسى بن جعفر بن محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب ـ رضى الله عنهم ـ ...»؛ [۲] (این عسکر منسوب به معتصم است. به این شهر قومى از بزرگان نسبت داده شده اند که از آن جمله #علىبنمحمّد بن على بن موسى بن جعفر بن محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب ـ رضى الله عنهم ـ است...).
3⃣شمس الدین محمّد بن احمد بن عثمان ذهبى: «و فیها توفّى ابوالحسن على بن الجواد... و کان فقیهاً اماماً متعبداً»؛ [۳] (در سال ۲۵۴ ه.ق ابوالحسن #على_بن_جواد... وفات یافت... او شخصى #فقیه، #امام و متعبّد بود). او در جایى دیگر از حضرت به شخص #شریف و #جلیل تعبیر کرده است. [۴]
4⃣عبدالله بن اسعد یافعى: «توفى العسکرى ابوالحسن الهادى... عاش اربعین سنة و کان متعبداً فقیهاً اماماً»؛ [۵] (در سال ۲۵۴ ه.ق #ابوالحسن_هادى... وفات یافت. او که #متعبّد، #فقیه و #امام بود، چهل سال زندگى نمود).
5⃣ابن کثیر دمشقى: «و امّا ابوالحسن على الهادى... و قد کان عابداً زاهداً...»؛ [۶] (و امّا #ابوالحسنعلىالهادى...، او مردى #عابد و #زاهد... بود).
6⃣ابن صبّاغ مالکى: «... و لا تذکر کریمة الاّ و له فضیلتها و لا تورد محمدة الاّ و له تفضّلها و جملتها...»؛ [۷] (... هیچ #کریمهاى ذکر نمى شود، جز آن که #فضیلت آن براى او است، و هیچ #عمل_ستودهاى وارد نمى گردد جز آن که #تفضّل و #کمال و #تمام آن براى او است...).
7⃣ابن حجر هیتمى: «... و کان وارث ابیه علماً و سخاء»؛ [۸] (... او وارث علم و سخاوت پدرش بود).
8⃣احمد بن یوسف قرمانى: «و امّا مناقبه فنفیسة و اوصافه شریفة»؛ [۹] (و امّا #مناقب او نفیس و #اوصاف او شریف است).
9⃣ابن عماد حنبلى: «کان فقیهاً اماماً متعبداً...»؛ [۱۰] (... او شخصى #فقیه، #امام و #متعبّد... بود).
🔟عبدالله شبراوى: «العاشر من الأئمة علىّ الهادى. ولد بالمدینة فی رجب سنة اربع عشر و مائتین و کراماته کثیرة»؛ [۱۱] (#دهمین از #امامان، على #هادى است. او در مدینه، در ماه رجب، سال ۲۱۴ ه.ق متولد شد. و #کراماتش بسیار است).
1⃣1⃣محمّد امین سویدى بغدادى: «ولد بالمدینة و کنیته ابوالحسن و لقبه الهادى... و مناقبه کثیرة»؛ [۱۲] (او در مدینه متولد شد، و کنیه اش #ابوالحسن است، و لقبش #هادى، و #مناقبش_بسیار است).
2⃣1⃣شیخ مؤمن شبلنجى: «... و مناقبه کثیرة»؛ [۱۳] ( ... #مناقب او بسیار است).
3⃣1⃣شریف على فکرى حسینى قاهرى: «کان ابوالحسن العسکرى وارث ابیه علماً و منحاً، و کان فقیهاً فصیحاً جمیلا مهیباً. و کان اطیب الناس بهجة واصدقهم لهجة»؛ [۱۴] (#ابوالحسن_عسکرى وارث پدرش در علم و سخاوت بود. او #فقیهی_فصیح و #جمیل و با #هیبت بود. و او #خوشروترین مردم از حیث بهجت و #راستگوترین آنان از جهت لهجه بود).
4⃣1⃣خیرالدین زرکلى: «... وأحد الأتقیاء الصلحاء...»؛ [۱۵] (... او یکى از افراد #باتقوا و #صالح بود...).
5⃣1⃣سید محمّد عبدالغفار هاشمى حنفى:
«هنگامى که #مناقب آن حضرت براى همه مشهور شد، متوکّل او را از مدینه منوّره طلب نمود؛ زیرا به جهت #علم_بسیار و #عمل_صالح و #استحکام_رأیى که #امام_هادى (علیه السلام) داشت، بر پادشاهى و زوال دولتش مى ترسید...». [۱۶]
6⃣1⃣شیخانى: «#على_عسکرى صاحب #وقار و #سکون و #هیبت و #طمأنینه و #عفت و #پاکیزگى بود. او داراى نفسى پاک و همّتى عالى و طریقى زیبا و مورد رضایت بود...». [۱۷]
7⃣1⃣عبدالسلام ترمانینى: « ... کان على جانب عظیم من التقوى والصلاح»؛ [۱۸] (...او در #تقوا و #صلاح جایگاه بلندى داشت).
8⃣1⃣عارف احمد عبدالغنى: « ... کان فی غایة الفضل ونهایة النبل...»؛ [۱۹] (...او در غایت فضل و نهایت فضیلت بود...).
● مآخذ در منبع موجود است
📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ش،ص۱۷۵
⭕️علماء و بزرگان اهل سنت درباره فضائل بى شمار «امام على» (ع) چه گفتارى دارند؟ (بخش اول)
🔸سخنان #علماى_اهل_سنت درباره #فضائل #امام_على (عليه السلام) بیش از آن است که در این مختصر ذکر شود، امّا براى نمونه به برخى از مهم ترین سخنان آنان اشاره مى شود:
1⃣حاکم نیشابورى و ابو یعلى و حموینى و ابن عساکر و ابن حجر و خوارزمى و دیگران نیز نقل کرده اند که: «براى هیچ کس #فضایلى به مقدار آنچه براى #على (عليه السلام) رسیده وجود ندارد». [۱]
2⃣و نیز از اسماعیل قاضى و نسائى و ابوعلى نیشابورى و محبّ الدین طبرى نقل شده که گفته اند: «در حقّ هیچ یک از صحابه به مقدار آنچه در شأن #على (عليه السلام) از احادیث حَسن وارد شده، نقل شده است». [۲]
3⃣ابن ابى الحدید مى گوید: «اما #فضایلش، در #عظمت و #روشنى و #انتشار و #اشتهار به حدّى است که نمى توان متعرض آن شده و #تفصیل آن را بیان داشت...». [۳] وى همچنین مى گوید: «چه بگویم درباره #شخصى که #دشمنان و مخالفانش اقرار به #فضیلت او کرده، و نتوانسته اند #مناقبش را انکار نموده و #فضایلش را کتمان کنند... چه بگویم درباره کسى که هر #فضیلتى به او نسبت داده مى شود، و هر فرقه اى به او منتهى مى گردد، و هر طایفه اى او را به خود جذب مى کند. پس او رئیس و #سرچشمه #همه_فضایل است...». [۴]
4⃣فخر رازى مى نویسد: «من اقتدى فی دینه بعلى فقد اهتدى؛ لانّ النبىّ (ص) قال: اللهم ادر الحق معه حیثما دار؛ [۵] هر کس در دین خود، #على (عليه السلام) را #پیشواى خود قرار دهد، همانا #رستگار شده است؛ زیرا #پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: خداوندا! #على هر کجا باشد، #حقّ را بر محور وجودش بچرخان».
5⃣احمد بن حنبل مى گوید: «ما روى لأحد من اصحاب رسول الله (ص) من الفضائل الصحاح ما روى لعلى بن ابى طالب؛ [۶] براى هیچ یک از اصحاب رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) از #فضایل صحیح السند به مقدار آنچه براى #علىبنابیطالب نقل شده، نرسیده است».
6⃣محمد فرید وجدى دانشمند مشهور مصرى مى گوید: «صفاتى در وجود #على (عليه السلام) گرد آمده که در دیگر خلفا نبود. #على (عليه السلام) را #یارانى بود که از دوستى و #دلبستگى به دنیا خود را تهى کرده بودند. یارانى که کمتر از انصار پیغمبران نبودند، و #على (عليه السلام) را از جان شیرینى که کالبدشان را زنده نگه مى داشت دوست تر مى داشتند». [۷]
7⃣عبدالفتاح عبد المقصود، استاد دانشگاه اسکندریه و نویسنده مشهور مصرى مى گوید: «از این رو، بعد از #محمّد (صلی الله علیه و آله) کسى را ندیده ام که #شایسته باشد پس از او قرار گیرد، یا بتواند در ردیفش بیاید، جز #پدرفرزندانپاک و برگزیده پیامبر (صلی الله علیه و آله) یعنى #علىبنابیطالب (عليه السلام). و من در این سخن به طرفدارى تشیّع وارد نشدم، بلکه این نظرى است که #حقایق_تاریخ به آن گویا است. #امام، برترین مردى است که مادر روزگار تا پایان عمر خود نزاید، و اوست که هر گاه #هدایت_طلبان به جست و جوى اخبار و گفتارش برآیند، از هر خبرى براى آنان شعاعى مى درخشد. آرى، او مجسمه اى از #کمال است که در قالب بشریّت ریخته شده است...». [۸] #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۰۷؛ طبقات الحنابله، ابویعلى، ج۱، ص۳۱۹؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۳۷۹؛ ترجمه امام على (ع)، ابن عساکر، ج۳، ص۶۳؛ صواعق المحرقة، ص۱۱۸؛ [۲] الریاض النضرة، ج۲، ص۲۱۳؛ صواعق المحرقة، ص۱۱۸؛ فتح البارى، ج۷، ص۵۷؛ تهذیب التهذیب، ج۷، ص۳۳۹؛ [۳] شرح ابن ابى الحدید، ج۱، ص۵؛ [۴] همان، ص۶؛ [۵] تفسیر فخر رازى، ج۱، ص۱۱۱؛ [۶] شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۹؛ [۷] دائرة المعارف فرید وجدى، ج۶؛ [۸] تقریظ الغدیر، ج۶
📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ هـ ش، ص ۱۳
⭕️تربیت همه جانبه انسان، هدف اصلی
🔹انسان حیوان نیست، #انسان یک موجودی است که در طرف #سعادت به #بالاترین_مقام میرسد، در طرف #کمال به بالاترین مقام موجودات میرسد؛ و اگر #انحراف داشته باشد، از پست ترین موجودات #پستتر است.
🔹 #انبیاء که دیدند #مردم در هلاکت هستند از حیث #اخلاق، از حیث #عقاید، از حیث #اعمال، #مکتبهایی را خدای تبارک و تعالی به آنها الهام کرد تا #نجات بدهد #انسان را به همه ابعادی که دارد، اگر انسان حیوانی بود مثل سایر حیوانات، لکن حیوانی که تدبیر دارد، حیوانی که اهل صنعت است، اگر این بود، احتیاج به آمدن #انبیاء نداشت؛ برای اینکه این راه راهی است که #مادیین خودشان ادراک میکنند. آمدن #انبیاء برای این است که آن #راههایی که #بشر نمیداند، آن #حقایقی را که انسان نمیداند، به آنها #تعلیم بفرمایند.
🔹 #انبیاء برای راهنمایی یک مقام بالاتر، یک #مقامانسانیبالاتر، آمدهاند. #قرآن #کتاب_آدمسازی است؛ برای آدم ساختن آمده است. کتاب حیوانسازی نیست؛ کتاب تعمیر مادیت نیست؛ #همه_چیز است. #انسان را به #تمام_ابعاد #تربیت میکند. #مادیات را قبول دارد در پناه #معنویات؛ و مادیات را تَبَع معنویات قرار میدهد.
📚بیانات حضرت امام ۵۸/۰۳/۰۸
➖برای هر #فرهنگ و مجموعه معرفتی ممكن است #آفتهايی روی دهد كه مانع #رشد و بالندگی آن فرهنگ باشد. #فرهنگ_دينی نيز گاهی به آفت هايی گرفتار می شود كه حركت رو به #كمال آن را كُند ميکند و بحث #آسيبشناسیدينی عهده دار شناختن آن #آفتها و #شيوه_مقابله با آنهاست.
➖آسيبهای #فرهنگ_مهدويت، مواردی است كه #غفلت از آنها موجب سستی #اعتقاد_مردم و به ويژه جوانان نسبت به اصل وجود #امام_مهدی (عج) و يا ابعاد مختلف شناخت آن حضرت است؛ و گاهی نيز سبب گرايش به افراد يا مجموعه های منحرف می گردد. بنابراين آشنايی با اين #آسيبها، #منتظرانِ #امام_عصر (عج) را از كجروی در #اعتقاد و #عمل حفظ خواهد كرد. ما در اينجا مهمترين آسيبهای فرهنگ مهدويت را در عنوان هایی جدا از يكديگر مورد بحث قرار می دهيم:
➖«برداشتهای غلط»؛ از آسيب های مهم در #فرهنگ_مهدويت، تفسيرها و #برداشتهای_نادرست از موضوعات اين فرهنگ اسلامی است. #تحليل_نادرست و ناقص از #روايات به دريافت غير صحيح میانجامد كه چند نمونه از آن را بيان می کنيم.
۱_برداشت غلط از مفهوم انتظار
برداشت غلط از #مفهوم_انتظار سبب شده است كه بعضی گمان كنند كه چون #اصلاح_جهان از فسادها به دست #امام_زمان (عج) خواهد بود، ما در برابر #تباهیها و #ناهنجاريها هيچ وظيفهای نداريم، و بلكه ممكن است گفته شود كه برای نزديك شدن #ظهوراماممهدی (عج) بايد برای ترويج بديها و زشتیها در جامعه اقدام كنيم!! اين #انديشه_نادرست در مقابل ديدگاه #قرآن و #اهل_بيت (عليه السلام) است كه #امر_به_معروف و #نهی_از_منكر را از وظايف حتمی هر مسلمان می داند.
امام خمينی (ره) در نقد اين ديدگاه می گوید: «ما اگر دستمان می رسيد، قدرت داشتيم، بايد برويم تمام ظلمها و جورها را از عالم برداريم، تكليف شرعی ماست. منتها ما نمی توانيم. اينی كه هست اين است كه حضرت [امام مهدی (عج)] عالم را پر ميكند از عدالت؛ نه شما دست برداريد از اين تكليفتان، نه اين كه شما ديگر تكليف نداريد». [۱] ايشان همچنين در ادامه بيانات خود فرمودهاند: «آيا ما بر خلاف آيات شريفه #قرآن دست از #نهیازمنكر برداريم؟ دست از #امربهمعروف برداريم، و توسعه بدهيم گناهان را برای اين كه حضرت بيايند؟!». [۲]
۲_برداشت نادرست از ظاهر برخی روایات
بعضی افراد از ظاهر برخی از روايات اينگونه برداشت كردهاند كه هر #قيامی قبل از #قيام_امام_مهدی (عج) محكوم و مردود است، بنابراين در برابر قيام و #انقلاب_اسلامی_ايران كه قيامی بر ضدّ #طاغوت و #استكبار، و در جهت برقراری #احكام_الهی بوده است موضع نادرستی گرفتهاند. در پاسخ بايد گفت كه اجرای بسياری از #احكام_اسلامی مانند اقامه حدود و قصاص، و نيز جهاد با دشمنان و مبارزه فراگير با فساد جز با تشكيل #حكومت_اسلامی ممكن نيست؛
➖بنابراين تلاش برای برقراری #نظام_اسلامی كاری پسنديده و #مورد_قبول است، و نهی از #قيام در بعضی از روايات به معنی شركت در #قيامهای_باطل كه انگيزه الهی ندارد، و يا قيام هايی كه بدون توجه به شرايط و زمينه های لازم انجام ميگيرد، و يا حركت هايی كه به عنوان قيام مهدوی شروع ميگردد، می باشد؛ نه اينكه هر انقلاب و حركتی كه در مسير #اصلاح_جامعه است مردود شمرده شود. [۳]
۳_نشان دادن چهره خشونت آميز از امام زمان (عج)
➖يكی ديگر از برداشت های غلط در #فرهنگ_مهدويت، نشان دادن چهره #خشونت_آميز از #امام_مهدی (عج) است. بر خلاف تصوّر بعضی افراد كه می انديشند #امام_زمان (عج) با شمشير عدالت، دريايی از خون به راه می اندازد و بسياری را از دم تيغ عبور می دهد، حضرت #مظهر_رأفت و رحمت پروردگار است، و مانند پيامبر عظیم الشأن اسلام (ص) ابتدا همگان را با بيان روشن و #دلائل_آشكار به #اسلام و #قرآن می خواند، و اكثر مردم دعوت امام (عج) را پاسخ می دهند و به او می پيوندند. بنابراين #امام_زمان (عج) تنها با #مخالفان_سرسخت كه آگاهانه از پذيرفتن حق سر باز ميزنند و جز زبان شمشير نمی فهمند با #سلاح برخورد ميکند.
➖ منابع
[۱] صحيفه نور، ج۲۰، ص۱۹۶
[۲] همان
[۳] براى اطلاع بيشتر درباره اين موضوع به كتاب «دادگستر جهان» نوشته «ابراهيم امينى»، ص ۲۵۴ تا ۳۰۰ مراجعه شود.
منبع: راسخون به نقل از نگین آفرینش
والسلام علی من التبع الهدی
✍️ما چون جاى دیگرى را نمىبینیم و از #عالم_آخرت بىخبریم، خیال مىکنیم دنیا وسعت دارد، گرچه این دنیا در مقایسه با عظمت خداوند در حکم صفر است، ولى آنگاه که چشم دل انسان به عظمت الهى باز شد، به خُردى و کوچکى دنیا پى مىبرد و از #درک عالم آخرت و #عظمت_خداوند چنان غرق در سرور و لذت و بهجت مىشود، که دنیا براى او تنگ مىگردد، بلکه آنرا فراموش مىکند.
✍️اگر چشم انسان به عالم دیگرى گشوده شود ـ که این #عالم با همه عظمتش در برابر آن نا چیز است ـ دیگر نه تنها پرداختن به امور دنیا براى او لذتبخش نیست، بلکه آنرا مانع از پرداختن به آخرت و توجه به عالم برین مىداند.
✍️در امور دنیا نیز اگر لذتى براى انسان حاصل گشت، تا مدتى بدان سرگرم مىگردد و بعد از دست یافتن به #لذت بهتر، دیگر نه تنها از لذت اولى خوشش نمىآید، بلکه از آن کراهت دارد و آنرا مانع رسیدن به لذت عالیتر و بزرگتر مىداند.
✍️همچنین آنان که #چشم دلشان به عالم آخرت باز شده، چنان لذتى را درک مىکنند که دیگر پرداختن به لذایذ دنیایى برایشان لذتآور نیست، بلکه بدان بدبین مىگردند و چون آنرا مانع از رسیدن به #لذتهاى_حقیقى و واقعى مىدانند، از آن فرار مىکنند.
✍️بزرگان و اولیاى خدا، از آنچه براى ما لذتبخش است و براى رسیدن به آن مقدماتى را فراهم مىسازیم و با روى گشاده از آن استقبال مىکنیم، لذتى نمىبرند، چون کسى که #محبت_خدا در دلش جاى گرفت، لذتهاى مادى براى او جاذبه ندارد، بلکه آنها را مانع از ترقى و #کمال خود مىشناسد و تنها در حد ضرورت و به عنوان وظیفه شرعى از آنها بهره مىبرد.
📚آیت الله مصباح یزدی، راهیان کوی دوست، ص234