eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.6هزار دنبال‌کننده
79.8هزار عکس
15.4هزار ویدیو
201 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🍀🌸🌼🌸🍀🌺 سخت دلتنگ و غریبم... جرعه ای امن یجیبم... خدایی ... طاقت ماندن ندارم... چه تنها مانده ام بر خاک... شما رفتید تا چالاک... مرا رها کردید و رفتید... به مبتلا کردید و رفتید... شما رفتید و من اینجا ... زفیض مردن بی نصیبم.... !!! ای ناز شصتت !!! تأسی کن مرا دستت ... 🌹 🌼🌹
🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 سلام سلام بر جواب سلام برادرم؟؟ دعوت بشی بری خادمی مگه نه بخدا ولی من؟؟ من که نداشتم؟ حالا که شدم چرا بی نتیجه چندبار کنه خودشون برات بپیچن بعد خودشون عوض کنن همه میگن دست شما بوده بابا نگام کنین دستی که برات فقط بیاره آخه دارم میگم نه ؟؟؟؟؟ آره جدیدا شدم خیلی شدم از راهتون شدم از اهدافتون شدم خودمو کردم آه بسه بسمه دلم دستی میخواد که منو بیار شما حتی ببره پیش ┈••✾•🕊🌺🕊•✾••┈
🌒 ♥️ ؛ 🔹هرگاه دلم رفت تا کسی را به دل بگيرد، تو او را خراب کردی. 🔹 به هر که و به هر چه دل بستم، تو دلم را . 🔹 هر کسی را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتی. 🔹هر کجا خواستم دل و دردمندم را آرامش دهم، در سايه اميدی، و به خاطر آرزويی، برای دلم امنيتی به وجود آورم، تو يکباره همه را بر هم زدی و در $طوفانهای وحشت زای حوادث رهايم کردی، تا هيچ در دل نپرورم و هيچ خير اميدی نداشته باشم و هيچ وقت آرامشی و امنيتی در دل خود احساس نکنم ... 🔹تو اينچنين کردی تا به غير از تو نگيرم و به جز تو نداشته باشم، و جز تو به چيزی يا کسی اميدی نبندم، و جز در سايه به تو آرامش و امنيتی احساس نکنم .... . 🔹خدايا تو را بر همه اين نعمتها می کنم. 🌷 🌷
چقدر از منش این دور شدیم آنقدر خیره به شده و کور شدیم معذرت از همه خوبان و همه ما برای وصله ی ناجور شدیم در همه جا فاتح اصلی بودن عجب اینجاست که مااین همه مغرورشدیم شکر ، با سابقه ی دوستیِ با ما عزیز دل مردم شده شدیم و از آن برکت خون حالا ما مدیر کل و شده مسرور شدیم و اگر حرفی خلاف گفتیم یحتمل بوده مجبور شدیم پرکشیدن چه و رفتند و ما درمیان نفس چه محصورشدیم 🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹 🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹
! به من بیاموز دعا کنم، عمل کنم و شجاع باشم. به من بیاموز تا دشواری های راه را بپیمایم و سرانجام در نور بیکران تو محو شوم آنجا که (من) ناپدید می گردد، و فقط (تو) بر جای می مانی در خاموشی به سوی تو می آیم سکوت، ستایش من است سکوت نیایش من است سکوت، آیه های ستایشی است که برای تو می خوانم.... تو صدای سکوت مرا می شنوی و پاسخ تو سکوت است سکوتی پر معنا و روشن گر تو بر همه چیز آگاهی، پس باشد که من نیز به اقیانوس آگاهی روحت بپیوندم 🙏 اول هفته تون_بخیر با طلوع خورشیدِ امروز خوشی‌ها و زیبای‌های زندگی‌تون پر رنگ‌تر و با طراوت‌تر از همیشه باشه شاد و خوشبخت باشید ‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌷🌷🕊🌹🕊🌷🌷 این رسم ما نبود که ز باران جدا شویم در هجوم بی صدا شویم این ما نبود که در راه ما بین تک و تنها شویم آن روزها که به سینه بود نبود که شما شویم تا همچو رها شوید ما که همنفس ها شویم ای می شد از لبتان زنیم تا و هم نفس شویم رفتید به حال شما کنید شاید که با دوا شویم ما را به قافله ی برسان 🌷🌷🕊🌹🕊🌷🌷 🌷🌷🕊🌹🕊🌷🌷
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 مثل خمپاره ۶۰ میمونه نه صدا داره نه سوت ، فقط متوجه میشی ڪه دیگه رفیقت نه مسجد میاد نه هیئت ... 🌹 قلبم مالامال تو است واز شوق عشق تو و به تو می تپد . 🌹 خدایا ، در چه لذتی است که مخلصان تو به دنبال آن اشک شوق میریزند و این گونه شتابان اند . 🌹 کن، زیرا میدانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است . 🌹 ده که ببینیم آنچه نادیدنی است. 🌹 کن که نبایسته ها را نبینیم و جز تو منظر نظر نباشد . 🌹 عطا کن که اهل ثمر شویم . 🌹 ببخش تا به عظمتت پی ببریم و معرفتی یابیم. 🌹 عطا کن که در راه تو بپیماید. 🌹 که در خدمت تو باشد. هر کس صادقانه آرزوی کند ، خداوند به او ثواب آن را عطا خواهد کرد ، هر چند به نرسد . راه کاروان عشق از میان تاریخ میگذرد و هر کس در هر زمان بدین صلا لبیک گوید از . تمام خاک را گشتم به دنبال صدای تو ببین باقی است روی لحظه هایم رد پای تو 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 این رسم ما نبود که ز باران جدا شویم در هجوم بی صدا شویم این ما نبود که در راه ما بین تک و تنها شویم آن روزها که به سینه بود نبود که شما شویم تا همچو رها شوید ما که همنفس ها شویم ای می شد از لبتان زنیم تا و هم نفس شویم رفتید به حال شما کنید شاید که با دوا شویم ما را به قافله ی برسان 🌹 🌹🕊 🌹🕊🌹 🌹
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . ‏مرحوم علامه حسن‌زاده آملی: « به حق پیغمبر و آل ، سایه‌ ی این بزرگمرد ، این عظیم اسلامی، حضرت آیت الله ، المعظم، عزیز را مستدام بدار» . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
4.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر چی صلاحمونه را به دلمون بنداز تا دیگه اینقد دل گرفته و ناامید نباشیم بسیجی هات خط شکنن... روح الله صلی علی... ریشه ی کفر رو میکنن... روح الله صلی علی... فدای حضرت امام که اینجور مردم را به خط فرمود برای حفظ اسلام و حفظ کشور و حفظ انقلاب و فدای امام خامنه ای عزیز که اینجور مستحکم از میراث امام حفاظت فرموده و ان شاالله به دست صاحب اصلی این انقلاب خواهند رساند... پناه باشید؛ برای کسانی که از دور قوی و بی‌نیاز به نظر می‌رسند ... صبور بودن عاليترين نماد ایمان است و خویشتن دارے عاليترين عبادت ناکامى به معنى آزمايش است، نه شکست.... و نتيجه توکل و اعتماد به خداوند، آرامش است ترکیب طلایی یعنی: خودت، خدات و خانوادت باور کن با این ترکیب باخت نمیدی دستی که گل میده خودشم بوی گل میگیره ! مهربونی ازبین نمیره، یه روزی ،یه جایی ، بهت برمیگرده ...
« هر بار که بچه ها به می رفتند، تا یکی، دو ساعت پیدایش نبود. بارها از خودم می پرسیدم که کجا ممکن است برود؟ یک بار که قرار بود بچه ها عملیات کنند، تصمیم گرفتم این بار تعقیبش کنم. ماشین تدارکات، گوشۀ ، رو به روی درِ خروجی توقف کرده بود. صبر کردم تا لحظۀ مناسب برسد، بعد رفتم و زیر آن دراز کشیدم. حالا دیگر هر طرف می رفت، در دیدِ من بود. لحظۀ آخر، دورِ گردنِ تک تکِ بچه ها دست انداخت و با آنان کرد. صدایش می آمد که می گفت: «برادرا! یادتون باشه، هاتون نباید یه ساده و بی فایده باشه، سعی کنین هر تکبیرتون به اندازهی یک عمل کنه.» بالاخره بچه ها حرکت کردند و رفتند. چشم از برنمی داشتم. داخل اتاق رفت و چند دقیقۀ بعد برگشت و پای پیاده از قرارگاه بیرون رفت. دنبالش راه افتادم، طوری که متوجه من نشود. از دامنۀ کوهی که مُشرِف به قرارگاه بود، بالا رفت و من متعجب به دنبال او می رفتم. پشت صخره ای پنهان شدم٬ کنار جوی آبی که از سر کوه پایین می آمد، دو زانو نشست، آستین ها را بالا زد و گرفت. بعد یک سنگ کوچک از داخل آب برداشت و به داخل غار کوچکی که همان جا بود، رفت. منتظر ماندم تا ببینم چه کار می کند. بعد از چند لحظه، صدای و که با صوت حزینی به درگاه خدا التماس می کرد، بلند شد: « ! تو درکمینِ ستمکارانی، از تو می خوام به حق آبروی مولایم، این عاشق رو در پناه خودت حفظ کنی. » 📔 منبع : کتاب ، صفحه ۶۵