لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زمینه
#فاطمیه
#زبانحال_امیرالمؤمنین_ع
#درددلهای_امیرالمومنین_وحضرت_زهرا_ع
بند اول:
لعنت به دنیا که منو از تو جدا کرد
لعنت به اون که پشت درب خونهی من
سر و صدا کرد
یادمه وقتی توی بستر
قربون زینب که تو رفتی
دنیا روی سرم خراب شد
فردای اون شب که تو رفتی
سنگینه ماتمت/ یعنی دیگه ندارمت
باور نمیکنم
حق بده دق کنم/دارم کفن میکنمت
باور نمیکنم
چه لحظهی حزینی
(فاطمه کلمینی)
بند دوم:
کابوس پر کشیدن تو جانگدازه
مغیره گفته که میخواد بیا برای
تشییع جنازه
لعنت به اون دستی که نگذاشت
تو خونهی ما شادی باشه
چقد صدات زدم ولی تو
جوابمو ندادی باشه
رحمت به غیرتت/ سیلی زدن به صورتت
باور نمیکنم
خسته شدی گلم!/ شد وقت استراحتت
باور نمیکنم
تنهاییمو میبینی
(فاطمه کلمینی)
بند سوم:
ای دلخوشی روزگارم رفتی از حال
میری ولی یادت نره قرارمون رو
میون گودال
قرارمون اون ساعتی که
میون گودال ازدحام شد
همراه صبر زینب آخر
کار حسین من تمام شد
تنهای بی سپاه/ افتاده توی قتلگاه
باور نمیکنم
غروب کربلا/ والشمر جالس علی....
باور نمیکنم
میگی با چشمای تر
حسین غریب مادر
#مظاهرکثیرینژاد
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زمزمه
#فاطمیه
#هجوم_به_خانه
#زبانحال_امیرالمؤمنین_ع
#درددلهای_امیرالمومنین_وحضرت_زهرا_ع
بند اول:
در و دیوار با فاطمه
مسمار با فاطمه
کاری کرده که دیگه پا نمیشه
دم خونه شد غائله
بعد اون ولوله
زهرای من دیگه زهرا نمیشه
دنیا عذابم کرد
خونه خرابم کرد
پیش چش فاطمه از خجالت آبم کرد
داره غریبونه
میره از این خونه
اون که زمینخورده زنش حالمو میدونه
بند دوم:
همه دنیام یا فاطمه
تنهام یا فاطمه
بعد تو علی میشه خونه نشین
اشک زینب در اومده..
حسن حالش بده
وقتی میبینن که افتادی زمین
بانو زمین خوردی
با رو زمین خوردی
پهلو شکستهی من از پهلو زمین خوردی
صورتت آب رفته
زیر نقاب رفته
بهم بگو دستت شکسته یا که خواب رفته؟
#مظاهرکثیرینژاد
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زمینه
#فاطمیه
#درددلهای_امیرالمومنین_وحضرت_زهرا_ع #شهادت_حضرت_زهرا_سلاماللهعلیها
بند اول:
اصلاً بنا نبود/زندگی من بپاشه
این خونه خونه نیست/وقتی فاطمه نباشه
یادم نمیره فاطمه
نمیتونستی روی پات بایستی
در به چه دردی میخوره؟
وقتی که در میزنم و تو نیستی
بستر بیماری تو
محراب اشک من شده
تو رو خدا نرو بمون
به خاطر حسن شده
(فاطمه یا فاطمه جان)
بند دوم:
اشک چشای تو/ مونده روی بستر تو
اشک چشای من/ آب غسل پیکر تو
ناحله الجسم علی
چی قاتل جسم نحیف تو شد
تیغ سقیفه آخرش
حریف من نشد حریف تو شد
خورشید خونه رفتی و
روزام شبیه شب شده
تو رو خدا نرو بمون
به خاطر زینب شده
(فاطمه یا فاطمه جان)
بند سوم:
دوری تو چقدر /قلبمو به درد میاره
میشه بمونی و/ زندهمون کنی دوباره
کاشکی تو کوچه هیچکسی
به پهلوهای تو لگد نمیزد
کاشکی مغیره پشت در
لگد میزد حرفای بد نمیزد
سینهی من جای غم و
غصهی عالمین شده
تو رو خدا نرو بمون
به خاطر حسین شده
(فاطمه یا فاطمه جان)
#مظاهرکثیرینژاد
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شور
#فاطمیه
#حضرت_زهرا_س
بند اول:
گفته نبی که تا/ بشنود این دنیا..
یا روحیَ التی/ بین جنبی زهرا
میگن اهل آسمونا کوثر به فاطمه
جبرئیل شبانه روز میزد سر به فاطمه
اوج ایمان و محبت و وقار است و حیا
علت علاقهی پیغمبر به فاطمه
دختر پیغمبره/ گوهر پیغمبره
بضعه منی ینی/ دلبر پیغمبره
آبرودار دمِ/محشر پیغمبره
اصلاً از اول بگو /مادر پیغمبره
بند دوم:
شادی حیدر از/ خنده های زهراست
خندههای کودکان/ از دعای زهراست
هرگز مَثَل ندارد ایمان فاطمه
یاریگر علی شد دستان فاطمه
مولای ما همین که میگفت فاطمه جان
با عششق، خانمش میگفت: جانِ فاطمه
افتخار حیدره/ اعتبار حیدره
سربازِ آتش به/ اختیار حیدره
وقت شادی و عزا / در کنار حیدره
توی جنگ اصلاً خودِ /ذوالفقار حیدره
#مظاهرکثیرینژاد
unknown_artist_hamlevar 128.mp3
4.62M
#شور
#زمینه
#آذری
#فاطمیه
#هجوم_به_خانه
#کوچه_بنی_هاشم
#زبانحال_حضرت_زینب_س
مادرمظلومه ام
شدی به غم مبتلا
روی توگشته کبود
دروسط کوچه ها
خونابه می ریزه از
پهلوی تو روو زمین
از اثر اون لگد
محسن تو شد فدا
حال و روزت خیلی ناخوشه
رفتنت زینب ومیکُشه
وای مادرم4
تورو قسم میدمت
به اشک بابا نرو
این سفر آخرو
بیا و تنها نرو
زلف پریشونمو
بیا وشونه بزن
اگه بِری بعد تو
میمیره داداش حسن
این روزا می سوزه بین تب
میگه نزن نامرد زیرلب
وای مادرم4
ظلمیله باد خزان
گلشن عشقه اسیب
حضرت زهرا یولون،ثانی ظالم کسیب
ایتدی جفا کوثره
تا ییخالار حیدری
ووردی یخیلدی یره
شاه جهان همسری
مجتبی قلبینی غم سیخیب
ضرب سیلی زهرانی یخیب
جان یارالی4
دوردی ایاقا حسن
وورما دئدی بی حیا
بسدی دای ئولدی آنام
سیندیرا الین خدا
سیندی آنام شهپری
صورتی اولدی کبود
قالدی کمکسیز بوگون
اوتلانیری تاروپود
دیواره دیدی باش قان اولوب
قلبی یانیب بولود تک دولوب
جان یارالی4
دلت پر از خون و
زخمیه کُلّ تنت
بمیره زینب برات
خونیه باز پیرهنت
تو خونمون آخرش
سوختی جلو چشم ما
نمیره از یادمون
میزدنت بی هوا
از جفای نامردای پست
پهلو وبازوی تو شکست
وای مادرم4
حمله ور اولدی عدو
قاپیا اوت ووردیلار
قاپی دالیندا ننم
یاندی یره یخدیلار
سینه سینه میخ در
دیدی اولوب دلکباب
محسنی ئولدوردولر
گولدن آخیبدی گلاب
عالم اولدی باشیما خراب
آتاما باغلادیلار طناب
جان یارالی4
قان آپاریب آنامی
سسلدی گل فضه جان
داغلادیلار قلبیمی
ئولدی بالام الامان
قنفذه ثانی دیوب
تاکه وورا کوثری
وورا ایاقدان سالا
دختر پیغمبری
یثربین مارالی،وای ننه
پهلوسی یارالی،وای ننه
جان یارالی4
#فاطمیه
#امام_زمان_عج
#شهادت_حضرت_زهرا_س
#شام_غریبان_حضرت_زهرا_س
امشب تمام کُون و مکان گریه می کند
گریه گنید امام زمان گریه می کند
امشب فقط ذکر لبش وای مادر است
دارد برای داغ جوان گریه می کند
زانو بغل گرفته غریبانه چون علی
مردی غریب مثل زنان گریه می کند
یک لحظه یاد کوچه یک لحظه یاد میخ
با اشک او زمین و زمان گریه می کند
با یاد آن نماز نشسته ،شکسته است
آقای ما اذان به اذان گریه می کند
اشکی نمانده...خون شده چشمان مضطرش
دارد ز داغ مادرشان گریه می کند
آن چادری که پشت در خانه سوخته
در سینه اش گرفته بر آن گریه می کند
گویا صدای اوست که پیچیده در فلک
دارد برای قد کمان گریه می کند......
این غم کجا برم که تو را مردها زدند.....
گریه کنید امام زمان گریه می کند
#رضا_تاجیک
#فاطمیه
#اشعار_اول_مجلسی
#هجوم_به_خانه
سرنوشت آن گل پرپر نمیدانم چه شد
شرح این خونگریه را آخر نمیدانم چه شد
احترامش را پدر خیلی سفارش کرده بود
آن سفارشهای پیغمبر نمیدانم چه شد
روزگاری مرغ عشقی این حوالی خانه داشت
آشیانش سوخت، بال و پر نمیدانم چه شد
چند نامرد آمدند و هیزمی آماده شد
«در» که کلاً سوخت، میخ در نمیدانم چه شد
بعد از آن سیلی که چون طوفان به رخسارش وزید
حالت گلبرگ نیلوفر نمیدانم چه شد
شد فدک سیراب از سرچشمهی پهلوی او
لالههای رسته بر بستر نمیدانم چه شد
دستهای شوهرش زخمی شد از ردّ طناب
ریسمان بر گردن حیدر نمیدانم چه شد
هیچ کس قبر شریفش را نمیداند کجاست
آخرِ این قصه را دیگر نمیدانم چه شد
#عباس_احمدی
#فاطمیه
#اشعار_اول_مجلسی
#هجوم_به_خانه
این عرش و فرش باشد یک سر برای زهرا
قرآن برای زهرا ، کوثر برای زهرا
گردیده خلق پیش از ، حوا و آدم اصلا
زهرا برای حیدر ، حیدر برای زهرا
بیچاره بچه های آن خانه که نباشند
مرد و زنش کنیز و نوکر برای زهرا
دارد چه قدر دیدن ، کوری چشم دشمن
سنگ تمام خالق ، محشر برای زهرا
ما آمدیم دنیا دور سرش بگردیم
ما را بزرگ کرده ، مادر برای زهرا
از فاطمیه ها ما شرمنده ایم خیلی
ای وای جان ندادیم ، آخر برای زهرا
لعنت بر آن خلیفه ، لعنت بر آن چهل تن
واویلتا کشیدند لشکر برای زهرا
دین را خلیفه ی دین ، می برد دست بسته
چشم یهودی شهر ، شد تر برای زهرا
جای رسول خالی ، آتش ، غلاف ، سیلی
اجری نبود از این، بهتر برای زهرا
#محمدحسین_رحیمیان
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#رباعی
اوج ملکوت، منزل فاطمه است
گنجینۀ راز در دل فاطمه است
با محسن شش ماهه همآواز شوید
لعنت به کسی که قاتل فاطمه است
#سیدحسن_خوشزاد
#فاطمیه
#امام_زمان_عج
پروانه سوخت در دل شعله...، پری نداشت
فرجام عشق عاقبت بهتری نداشت
ایمان به بازگشت تو کمرنگتر شده
این شهر مثل قبل به تو باوری نداشت
گشتم سراغی از تو بگیرم ولی چه سود
جز نرخ نان کسی خبر دیگری نداشت
از این به بعد یکنفری آه می کِشَم
دیگر مگو که داغ تو غمپروری نداشت
پیرم ولی به درد ظهور تو می خورم
شاید کسی برای تو چشم تری نداشت
سر را برای آمدنت نذر می کنم
شرمندهام ، گدای تو سیم و زری نداشت
طوفانِ نفس ، قایق روح مرا شکست
کشتیِ موجدیده ی من لنگری نداشت
آنقَدر بی ملاحظه ام وقت معصیت!...
اصرار بر گناه مرا کافری نداشت
من را ببخش ، خادمِ خوبی نبوده ام
این روسیاه ظرفیت نوکری نداشت
در اوج بی توجهی ام ، دوست دارمت!
دلداده ات شبیه به تو دلبری نداشت
بیچاره می شدیم اگر فاطمه نبود
سَرخورده بود کودک اگر مادری نداشت
کیفی نداشت عالم اگر که نجف نبود
لطفی نداشت خِلقَت اگر حیدری نداشت
فریاد می زنم دمِ ایوان طلا : عــلــی!
طعم مِی ضریح تو را ساغری نداشت
آشفته ام ، علاج دلم خاک کربلاست
شهری که پادشاه شریفش سری نداشت
.
.
آقا تو را قسم به پناهِ علی ، بیا
یاسی که تاب حملهی زجرآوری نداشت
با ضربهی لگد دو سه تا دنده خُرد شد...
دیگر مدار اهل کسا محوری نداشت
#بردیا_محمدی
#زبانحال_امیرالمؤمنین_ع
#فاطمیه
#دوبیتی
مرا به عشق تو محک می زدند
به زخم سینه ام نمک می زدند
پیش دو چشم حسن و زینبم
در وسط کوچه کتک می زدند
#شیدا_نیشابوری
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#اشعار_اول_مجلسی
#فاطمیه
شده روشن از تو سرای دل، که تو شمع خلوت حیدری
به تو مانده چشم امید ما، که تو نور چشم پیمبری
تو مهی به اوج سپهر دین، پدر تو خاتم و تو نگین
شده محو حسن تو حورعین که تو رشک زهرهٔ ازهری
تو کجا و مسئلهٔ فدک؟ که گذشتی از فلک و ملک
چه بخوانمت؟ که فَدَیتُ لَک، تو ز حدّ وصف فراتری
ز تو گشت ناطقه منفعل، ز تو ماند پای خرد به گل
قلم از بیان تو شد خجل، که تو خود یگانهسخنوری
ز بهشتِ نسل رسول ما، چه گلی بوَد چو بتول ما؟
تو فراتری ز عقول ما، تو ز بوی قدس معطّری
چو توئی به حشر پناه ما، چه غمی ز روی سیاه ما؟
که توئی شفیع گناه ما که مهینحبیبهٔ داوری
سخن تو نور مبین بوَد، نظر تو عین یقین بود
همه «افتخار» من این بوَد که تواَم شفیعهٔ محشری
#سید_جلال_الدین_میرآفتابی