eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
4.9هزار دنبال‌کننده
427 عکس
124 ویدیو
769 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا ام المصائب یا زینب کبری ***************** دروازه ی ساعات بود و هتکِ حرمت ها حیران شد اینجا عمه ی سادات ، ساعت ها ساعاتِ این دروازه بی اندازه غم دارد دروازه ای که شد سر آغازِ مصیبت ها یک مرتبه دیدند شهر شام شد روشن یک قافله از نور آمد بینِ ظلمَت ها شد کاروان اینجا معطّل بینِ جمعیت وای از شلوغی ها و ای وای از اهانت ها دروازه با آوازِ رقّاصان دلش لرزید زینب دلش خون شد میان این جسارت ها بازار شام و ازدحام و زینبِ کبری گشتند روی نی ، پریشان کوهِ غیرت ها با سنگ استقبال سرها آمدند اینجا بازار گم شد بینِ آزار و اذیّت ها زینت به زین العابدین گشته غل و زنجیر خون شد به قلبِ مرد محراب و عبادت ها عباس روی نیزه شرمنده شد از زینب چون دید خواهر را اسیرِ بی مُروّت ها با خطبه های آتشین ، آتش به دشمن زد روشنگری کرد و عیان شد واقعیت ها در شام گویا یک علی با ذوالفقار آمد تنها بر آید از علی این گونه صحبت ها هرگز نمی گویم چگونه ساکتش کردند زشت است آید بر زبان بعضی عبارت ها!! بر روی نیزه، خواندن آیات حکمت داشت قرآن تلاوت شد برای رفعِ تهمت ها هر بار زینب دیده اش بر یار می افتاد تجدید می شد بین آنها عهد و بیعت ها ********************
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین ***************************** دوباره زنده شدم با دمِ امام حسین برای آن که شوم آدمِ امام حسین رها کنم غم او را برای چه؟ وقتی... قلیل کرده غمم را غمِ امام حسین چه غم از اینکه پرم را شکسته این دنیا مرا بس است پرِ پرچمِ امام حسین جدا کند دل خود را از عالم و آدم کسی که آمده در عالمِ امام حسین حدیث تشنگی اش را فرات زمزمه کرد که چشم ما بشود زمزمِ امام حسین همیشه دیده ی پر اشک از خدا خواهم که قطره قطره شود مرهمِ امام حسین سزاست گریه کنم لحظه لحظه هر ساعت به یاد آن بدنِ دَرهَمِ امام حسین کفن نداشت به جز خاک و خون ته گودال کسی نبود شود همدمِ امام حسین که ناگهان ته گودال ساربان آمد خدا به خیر کند ، خاتمِ امام حسین ... هدر نمی رود این خون که ریخت روی زمین اگر خداست ولیّ دمِ امام حسین **************************
❃﷽❃ ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ تو دل شب یه دختری /بهونه بابا گرفت دستای لرزونشو باز/به سمت کربلا گرفت میگفت بابای خوب من/ اگه بیایی ازسفر دیگه نمیذارم بری/ این دفعه ازما بی خبر بیا ببین که بازوهام/کبوده ازتازیونه میگن کبودیام مثِ/دستای مادر می مونه آخه همه به من میگن/ فاطمه سه ساله ام می پیچه توخرابه ها/شبا صدای ناله ام عمه دیگه خسته شده/ازبی قراریای من تنش کبود وزخمیه/ازبس شده فدای من هرجاکه گفتم به عدو/باگریه بابامو میخوام جلوی تازیونه ها / عمه سپر شده برام همینجوری یکی یکی /حرفاشو میگفت به باباش گریه اَمونش رو برید / پیچید صدای گریه هاش یه وقت دیدن اهل حرم /خرابه شد چراغونی سر بریده روطبق /اومده شب به مهمونی غریب حسین غریب حسین رسمه کجا؟ یه دختری/ بخواد ببینه بابا شو سرِ بابا روبیارن/آروم کنن گریه هاشو آره صداش درنیومد/ تا سر بابا رو که دید آروم گرفت توبغلش / رو صورتش دست می کشید بابای خوب من سلام /به صورت خونی تو بگو چرا بابا جونم / شکسته پیشونی تو؟ سلام بر اون محاسنِ/ رنگ خضابت بابایی کشتنت وندادنت / یه قطره آبت بابایی به اون لبای تشنه ی/ زخمی وغرق خون سلام به دندون شکسته از/ ضربه ی خیزرون سلام بابای خوب من بگو/ کجاست تن بی سرتو؟ طاقت ندارم بمونم /با خود ببر دختر تو ازبس صدا زد بابا رو / دیدن، سر افتاد یه طرف همسفر بابا شد و / این دختر افتاد یه طرف شدیه مدینه دیگه / گوشه ویرانه سرا یه زهرای سه ساله و/یه غسل ودفن بی صدا ازآه وگریه الامان / ازدل زینب الامان ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ ✍ رقیه سعیدی(کیمیا)
❃﷽❃ : دوس دارم نگات کنم توهم منو نگا کنی 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خواب دیدم با ذوالجناحت/ اومدی کنار من دستا تو کشیدی  رو / چشمای غصه دار من دیده بودی توی خواب /چقد پریشونت بودم  روز و شب توی همین/ خرابه گریونت بودم غریبـــم بابا (۴) قلب بی تاب  منو / دیدی  و  با  سَر اومدی مث  خورشید، میونِ /ستاره ها در اومدی بابا جون خوش اومدی / به کنج  ویرانهٔ ما روشن  از  نور تو  شد / گوشهٔ غمخانهٔ ما غریبـــم بابا (۴) سر به رویِ دامنم / بذار که خیلی خسته ای این همه راه اومدی/ پلکی رو هم  نبسته ای بابا جون به صورتِ/ زخمی و گلگونت سلام به  لبِ  بریده و / شکسته دندونت  سلام غریبـــم بابا (۴) بابا جون به ما میگن/خارجی ، یعنی چی بابا؟ دخترای شامی هم/ به ما یتیم میگن چرا؟ بابا جون  بِهِم بگو / «مَنِ  الّذی اَیتَمَنی»؟ یا به  دخترای  شامی / بگو  بابای  منی غریبـــم بابا (۴) بابا جون یادش بخیر/ همیشه رو دوشت بودم بابا جون یادش بخیر/ زینت آغوشت بودم می کشیدی دستاتو/ همیشه رویِ سرِ  من حالا نیست دستای تو/ پاک کنه اشک تر من چی شده دستای تو/میگن  بریده ساربان لب و دندون تورو/شکسته چوب خیزران غریبـــم بابا (۴) دوس دارم باباسرت /تا صبح کنارم بمونه قصه ی کرب و بلا رو/ برام از سر بخونه دوس دارم بِهِم بگی/ علی اکبرم کجاست یاکه شش ماهه گلم/علی اصغرم کجاست یابگی عمو چرا /رفت و سری به ما نزد وقت غارتِ حرم / سری به خیمه ها نزد غریبـــم بابا (۴) بابا جون یادم  میاد/ وقت خداحافظی مون با چه حالی دستامو/ سپردی دست عمه جون از همون لحظه دیگه / عمه برام سپر شده بس که تازیونه ها/خورده شکسته پر شده دیگه بسّه بابا جون/که خیلی زحمتش دادم با خودت ببر منو/ چون دیگه از پا افتادم غریبـــم بابا (۴) بابا جون عمه میگه / شدم  شبیه مادرت  توی این سه سالگی / خمیده قَدّ دخترت اومدی تو دل شب / تا دلم  آروم  بگیره میدونی بدون تو / دلم از این دنیا سیره به دلم برات شده /جداییمون تموم میشه دل من  فقط ، بدون/ کنار تو آروم  میشه غریبـــم بابا (۴) ای خدا مثل رقیه /  هیشکی بی بابا  نشه تویِ قلب کوچکش / داغ  یتیمی  جا نشه غریبـــم بابا (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
❁﷽❁ :می گذرد کاروان... ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ عمه شدم بی قرار خسته ام از انتظار جان به لبـــم آمده از تب این اضطرار خواب دیدم مهمانم می رسد آرام ایــن جـــانم می رسد عمــه بگـو یک جواب معنـی و تعبیـر خواب رفتـــه قــــرار از دلـم مُردم از این اضطراب می آید بر گوشـــم زمزمه لالایی می خــواند فاطمه این طبــقِ غـرقِ نور بوی پـــدر مــی دهد این سر خونین بر آن عطر سفـــر می دهد مهمان داریم امشب عمه جان من هـــم بابا دارم شـــامیان ! عمه ببین نیمه شب قــرص قمــــر آمده شـــام سیــــاه مرا نــور سحــــر آمده انتـــظارم دیگر سر رسید آخـــر بابایم با سـر رسید قـــاریِ قـــــرآن من زینـــت دامـــان من خوش آمدی از سفر شـدی تو مهمان من سلامٌ علَی الشَیبِ الخَضیب سلامٌ علَی الخَـــدّ ِ التَّـــریب رقیـــه قـــربـــان آن لبهــای عطشـــان تو چه کرده آن خیزران بــا لب و دنـــدان تو آه از طشت و چوب خیزران آه از گریـــه های عمـــه جان بکـــن نگــاهم بابا ببیـــن تو آهم بابا مرا ببــر با خودت خستـــهٔ راهم بابا بیزار از شام و بازار شدم نالان از بزم اغیـــار شدم بابای مظلومم یاحسین(۲) ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ ✍شعر:رقیه سعیدی (کیمیا)
1403/5/11 به هر نوشته‌ دیگر مقدم است هنوز کسی که هر چه بگوییم از او کم است هنوز علاج هجر به جز صبح بودن او نیست که بزم هر شب ما طالب غم است هنوز خودش وحید و فرید و طرید خوانده شده ولی پناه و امید دو عالم است هنوز به انتقام شهیدان دین می‌آید او که روی گنبد اسلام ‌پرچم است هنوز در این حسینیه‌ها لحظه‌لحظه با یادش بساط عاشقی ما فراهم است هنوز برای شستن درد فراق کافی نیست که روی گونه‌ ما اشک نم‌نم است هنوز؟ خدا کند که دم انتقام سر برسد که صبح و شام برایش محرم است هنوز
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ بر فراز نیزه ها دیدم سرت را بیشتر در میان خاک و خون بال و پرت را بیشتر از تمام یادگاری ها که غارت کرده اند دیده ام در دستشان انگشترت را بیشتر هر کسی با هر بهانه داد آزارم ولی زجر میزد این میانه دخترت را بیشتر درد پهلو ، گوش زخمی ، روی نیلی ، چشم تار دیده بگشا تا ببینی مادرت را بیشتر هر زمان میشد برای ما سپر ، مجروح کرد ضربه های تازیانه خواهرت را بیشتر خنجر و تشت زر و کنج تنور و نیزه ها نامرتب کرده وضع حنجرت را بیشتر در میان قتلگاهت میکشید از روی کین دست شمر بی حیا ، موی سرت را بیشتر... ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ✍امیر قربانی فر
از اول ما بلی گفتیم بر این تا ابد روضه که در تقدیرمان بنویسد ایزد بی عدد روضه بهشتِ بهتر از قبل هبوط ماست می‌دانم که حتی داده بر حوا و بر آدم مدد روضه اگر عمری فدایش شد حلال عمرمان باشد به تأویلی که قرآن گفته از هذا البلد_ روضه خوشا محشر اگر در حلقه حدّاث او باشیم در آن مجلس نشان، این پلک زخمی و سند روضه تپش در سینه می‌گوید که باید سینه زن باشی نزد بر سینه‌‌ی دلتنگ هرگز دست رد روضه مهیا باش و قبل از روضه‌ها قصد زیارت کن خدا دلتنگ‌های کربلا را می‌برد روضه تنی در جزر گودال و سری بر مد یک نیزه زمین افتاده دریا و اسیر جزر و مد روضه پس از آن ماجراهایی که آمد بر سر مویش ندارد پیش چشم مادر آشفته حد روضه
بسم رب الحسین (ع) بند۱: خوابن همه اما من بیدارم بازم ستاره ها رو می‌شمارم با اینکه رو نیزه از من دوری از همین راه دور دوست دارم درده که تو دوری ولی نا محرما نزدیکَمَن محکم بستم روسریمو بیزارم از دیده شدن دوری ولی با تو صحبت دارم حیف که نمی‌تونم لکنت دارم گم شده بودم و عمه دق کرد خیلی واسه همه زحمت دارم بند۲: دلتنگِ صداتم بابا جونم حرفی بزن باهام مهربونم قرآن می‌خونی از روی نیزه خیلی خیلی بابایی ممنونم از نیزه‌ت دورم می‌کنن با گریه اصرار می‌کنم پای نیزه زار می‌زنم دنیا رو بیدار می‌کنم سخته ولی بابا حالم خوبه غصه نخوریا حالم خوبه اگه تو بغلت باشم حتی با این کبودیا حالم خوبه بند۳: خوش برگشتی پیشم ای محبوبم حالا که اینجایی خوبِ خوبم با اشکام زخماتو وقتی شستم خاکسترِ موهاتو می‌روبم ای سر زخمی تو هنوز بابای زیبای منی این ویرونه قصرِ منه وقتی روی پای منی درد نداره دیگه زخم ابروم درد نداره دیگه دست و بازوم پیش تو بابایی من خوشبختم غم ندارم اگه باشی پهلوم
طراوت همه‌ی روضه‌ها ! امام زمان ! شبی به روضه‌ی ما هم بیا امام زمان فقط به لطف دعای تو حالمان خوب است همیشه باخبر از حال ما امام زمان! به حال مضطر ما هیچ کس محل نگذاشت کسی بجز تو نکرد اعتنا امام زمان ! فراق توست سرآغاز درد بی درمان که جز ظهور ندارد دوا، امام زمان ! شکستن دل مولای‌مان خدا نکند خدا کند که بمانیم با امام زمان شنیده‌ایم همه بخشش از بزرگان است ببخش محض رضای خدا امام زمان ! قیامت و دل قبر و زمان جان کندن به دادمان برس این چندجا امام زمان ! سلامِ سینه زنان را به جد خود برسان اگر روانه شدی کربلا امام زمان! تو را به جان علی اکبر امام حسین بده حواله‌ی پایین پا، امام زمان ! به گریه کردن هر لحظه‌ی تو گریه کنیم به غیر تو نکنیم اقتدا، امام زمان ! کنار علقمه‌ای یا کنار گودالی کجای کرببلایی؟ کجا امام زمان ؟ امام کرببلا شد به لطف نیزه و تیر هزار و نهصد و پنجاه تا " امام زمان " ✍