#احمد_پور
(مامان دو پسر ۵.۵ و ۳ ساله)
از همون روزای اولی که پسر دومم به دنیا اومد، چالشهای بین دو برادر (دو تا پسرها) شروع شد... 🤱 🤦♀
از لگد زدن به نوزاد بگیر تا بیدار کردنش وقتی خوابه و گرفتن اسباب بازیها و ...😩
شرایط جوری بود که بعضی وقتا با یه حس ناامیدی با خودم میگفتم: خدایا یعنی واقعا من همبازی شدن این دوتا رو میبینم؟!
الان که پسر کوچیکم 3 ساله شده الحمدلله تا حد خوبی با هم همبازی شدن، ولی خب دعواهای برادرانه که تمومی نداره! بلکه از شکلی به شکل دیگه تبدیل میشه!😁😭
البته که دعوای بچهها با هم به خودی خود چیز بدی نیست و برای رشد بچهها مفیده، اما رفتار ما تو این زمان ها خیلی مهمه.👌
واکنش من در قبال این چالشها این بود:
اوایل که یک مادر بیتجربه بودم، گاهی واکنشهای تندی داشتم و از در دعوا کردن پسر بزرگم وارد میشدم، اما نتیجهٔ دلخواه رو نمیگرفتم!!🤷♀
کمکم سعی کردم خودمو کنترل کنم و از راههای دیگهای برای مدیریت بحران استفاده کنم! مثل پرت کردن حواسشون یا تبدیل صحنهٔ بحران به دنبالبازی و قلقلک! و ...🏃♂😁
یکی از مواردی که خیلی به حفظ آرامشم کمک کرده، اینه که از زاویهٔ دید بچهها به قضیه نگاه کنم؛ مثلا وقتی پسر بزرگه، پسر کوچیکه رو از خواب بیدار میکنه، خودمو میذارم جاش و میبینم چقدر زندگی بدون داداش کوچیکم بی مزه است! پس باید سریعتر بیدارش کنم تا زندگی رنگ و لعاب بگیره!
یا وقتی سر یه اسباببازی گیس و گیسکشی میشه، خودمو میذارم جای هر دو و میبینم اون اسباببازی الان تمام دنیای این بچههاست و اصلا مسخره نیست که بهخاطرش دعوا کنن.
یا حتی وقتی موارد متعددی پیش میاد که بزرگه حوصلهاش سر میره و داداششو گوشمالی میده و از گریه کردن و جیغ زدنش لذت میبره، خودمو میذارم جاش و کودک درونم باهاش همراه میشه و خندهام میگیره از اوضاع!😄☺️
البته که در تمام موارد گفته شده، سعی میکنم با بچهها صحبت کنم و رفتار درست و غلط رو توضیح بدم، اما این چرخش زاویهٔ دید باعث میشه از کارهاشون عصبانی نشم و با آرامش و محبت مسئله رو حل کنم.☺️😌
پ.ن: حواسمون باشه که خیلی از نزاعها و جدالهای ما آدم بزرگا هم از جنس دعوای بچههاست. مسلماً به بچهها حرجی نیست ،ولی در مورد ما بزرگترا...😞
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
❓لجاجت رو بچهها از کجا یاد میگیرن؟
❓اگر به بچهها آزادی ندیم، بازندهی میدون، بچهها هستن یا خود ما، مادر و پدرها؟
✅ پاسخ کتاب من دیگر ما رو بخونید.👆🏻
#من_دیگر_ما
#از_لابهلای_کتابها
☘️☘️☘️
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
«از پوشک گرفتن پسرم»
#ه_محمدی
(مامان #محمد ۵سال و ۳ماهه، و #حسین ۲.۵ ساله)
یه ماه قبل حسین رو از پوشک گرفتم🥸
الحمدلله به خیر و خوشی تموم شد.
سه ماه قبلش هم میخواستم بگیرم ولی حس کرده بودم هنوز آمادگی نداره و بیخیال شده بودم.
و حالا دوباره اقدام کرده بودم.
روزهای اول هر نیمساعت یا یه ساعت یه بار خودم میگفتم بریم دستشویی
ولی وقتی گاهی میدیدم الان که رفته، بیست دقیقه بعد شلوارشو خیس کرد، به این فکر میکردم که حتماً بازم آماده نیست...
از طرفی از شورت آموزشی هم بدش میاومد.
خیلی گرمش میکرد🥵
و چون عرق میکرد، وقتی دستشویی هم میکرد متوجه نمیشد.
بعدتر دیگه نذاشت شورت آموزشی ببندم.
و وقتی خودش رو خیس کرد، عمق بلا رو فهمید. چون فوقالعاده از خیس شدن بدش میاد. بههرحال یه تیکه موکت شستن رفت تو پاچهمون😁
به همین ترتیب ادامه دادیم و گوشهٔ فرش و موکت دیگهای هم...
هر بار هم خرابکاری میکرد، خیلی شدید گریه میکرد.
اوج داستان وقتی بود که رفته بودیم باغ پدرشوهرم اینا و مجبور شدیم موکت خونهٔ توی باغ رو هم بشوریم.🙈
این برام خیلی سنگین اومد....
دیگه واقعاً به این نتیجه رسیدم که آماده نیست و بهتره پوشکش کنم تا چند ماه دیگه.
پوشکش کردم و شب رو هم تو همین خونهباغ خوابیدیم.
و صبح با چشمانی قلبی، داشتم به همسرم اتفاقات دیشب رو میگفتم...😍
باورت نمیشه!
دیشب خودش منو بیدار کرد که دستشویی دارم.😍
این اولین بار بود که خودش میگفت
اونم شب، بین خواب.😍
اون شب تا فرداش که برگردیم خونه، پوشکش رو خشک نگه داشت و این مقدمهٔ یادگیریش بود.
البته یکی دو هفته طول کشید تا کامل یاد بگیره ولی اوجش همینجا بود.
امید جایی به سراغم اومد، که من کاملاً ناامید شده بودم...
بعدتر فهمیدم علت اینکه گاهی بیست دقیقه بعد دستشویی خودش رو خیس میکرد، این بود که یه ذره که جیش میکرد بقیهشو نگه میداشت. شاید میترسید.
و برای همین مجبور بودم دائم ببرمش دستشویی تا کثیف نکنه.
کمکم ولی یاد گرفت کامل تخلیه بکنه و مدت زمان بین دستشوییهاش، به چند ساعت رسید و این ایدهآل بود.
یاد گرفتن دستشویی شماره ۲، ولی بیشتر طول کشید.
در واقع علت اون هم ترس بود. میترسید اونجا منتظر بشینه.
میرفت و میگفت نمیاد.
و گریه که پاشو بریم...🚶🏻
چند روز هیچ دستشویی نمیکرد و بعد تو شلوارش...
بعدتر که خودشم بدش میاومد تو شلوارش بکنه، هی منو دستشویی میبرد، ولی بلافاصله خسته میشد و میگفت پاشو بریم.
تا اینکه یه بار شلوارش رو درآورده بودم که آماده باشه و هر وقت حس دستشویی پیدا کرد، بلافاصله بریم
و دیدم کمی بعد خودش یه دفعهای دوید دستشویی و گریه که دستشویی کردم!😭😅😂
منم کلللللی تشویقش کردم و خوشحال شدم و براش خوراکی خریدم تا کمکم ترسش بریزه.
و همینطورم شد. البته کمکم.
با صبر و مرور زمان...
یعنی یه هفته بعد به همسرم گزارش میدادم که امروز ۵ دفعه پوچ رفت تا بالاخره تونست دستشویی بکنه.😅
ولی خدا رو شکر بالاخره تموم شد.🥲😍
#روزنوشت_های_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
❓اگر به بچه آزادی ندیم و نذاریم با لجاجت به خواستهش برسه، چه اتفاقی میافته؟
❓چطور میشه که بچه حس میکنه پدر و مادرش دارن بهش ظلم میکنن و دوستش ندارن؟
✅ پاسخ کتاب من دیگر ما رو بخونید.👆🏻
#من_دیگر_ما
#از_لابهلای_کتابها
☘️☘️☘️
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
سلام دوستان 🌹
انشاءالله میخوایم از فردا کتاب «نظام حقوق زن در اسلام» نوشته استاد شهید مطهری رو باهم بخونیم.
نسخه الکترونیکی متنی و صوتی رایگان کتاب موجوده.
روزی ۵ صفحه میخونیم به جز تعطیلات رسمی و جمعهها.
اگر تمایل دارید توی گروه همخوانی مختص خانمها عضو بشید، از اینجا تشریف بیارید: (عضویت در گروه، به معنی تعهد شما برای مطالعه کتابه)
https://survey.porsline.ir/s/aDIHp6yJ
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
سلام به همهٔ شما مادران شریف ایران زمین😊
مهر ماه سال ۹۸ بود که کلید انداختیم به در خونهٔ جدیدمون🏡
خونهای که با حضور چند تا از رفقامون سر و سامون گرفت و کمکم مهمانان ارزشمندی به جمع مون اضافه شدن.
باعث افتخاره که حالا حدود بیست هزار نفر تو پیامرسانهای مختلف مهمان خانهٔ ما هستند.🏘️
بعد از گذشت ۴۵ ماه از حضورمون در فضای مجازی خیلی مشتاقیم که نظر شما رو بدونیم.😍
اگر از مهمانان قدیمی این خونه هستید
یا اگر به تازگی به جمع ما اضافه شدید
منت به سرمون بذارید و نظرات ارزشمندتون رو به ما بگید.😇
میدونیم که وقت شما مامانهای شریف ایرانی خیلی محترمه، پس خیلی مزاحم نمیشیم.
این فرم نظرسنجی حدود ۴ دقیقه از شما وقت میگیره ولی برای ما خیلی کمک بزرگی به حساب میاد تا بتونیم خیلی بهتر در خدمت شما باشیم. ✅
بفرمایید نظرسنجی👇
https://survey.porsline.ir/s/0PI4fTTr
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
مرده از فیض تو احیاگر جان میگردد
عالم پیر از این نشئه جوان میگردد
سر تسلیم به پای تو فرود آوردم
که به انگشت ولای تو جهان میگردد
هر کجا نام خراسان تو آید به زبان
اشک شوق است که از دیده، روان میگردد
دیده از هستی خود بلکه ز خود میپوشم
تا که چشمم به رواقت نگران میگردد
با تو از آتش دزوخ گل جنّت روید
بی تو گلخانۀ فردوس، خزان میگردد
آسمانها به طواف حرمت مشغولند
تا که بر گرد زمین چرخ زمان میگردد
روز پرواز کتب پای صراط و میزان
کرم و لطف تو بر خلق عیان میگردد
میدهد روی خدا را به همه خلق نشان
هر که در کوی تو بی نام و نشان میگردد
غلامرضا سازگار
مشهدیهای عزیز!
روز زیارت مخصوص آقا امام رضا (علیه السلام)
نائب الزیاره مادران شریف باشید.
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
«فاطمه و برنامهریزی کاغذی»
#مامان_طلبه
(مامان #فاطمه ۷، #محمد ۴، #خدیجه و #زینب یک سال و چهار ماهه)
چند وقتی بود که اتاق فاطمه خیلی بهم ریخته بود. مرتب هم با هم دربارهش با هم حرف میزدیم.
اما حجم شلوغی به حدی بود که خودش به تنهایی نمیتونست از پسش بربیاد و بلد نبود از کجا باید شروع کنه.🤷🏻♀️
منم با توجه به حجم کارای خونه و وقتگیری دوقلوها نمیتونستم حین عمل کنارش باشم.
از اون ور خیلی از اوقات تو کاری که اصلاً انتظار کمک ازش رو نداشتم، پیشقدم میشد، خوشحالیم رو بروز می دادم و از صمیم قلب ازش قدردانی میکردم.🥰
یا گاهی که ازم درخواستی داشت، با اینکه خسته بودم انجامش میدادم، به زبون میآوردم که بدونه با وجود خستگی اگر دارم این کارو میکنم، چون برام مهمه و دوستش دارم.❤️
وقتی من و باباش کاغذ برنامهش رو روی طاقچه پیدا کردیم، اول که کلی ذوق کردیم و دلمون برا دغدغههاش ضعف رفت.😍
بعد ازش پرسیدم: فاطمه حالا کی میخوای انجامش بدی؟
گفت: مامان فعلاً که نوشتم، حالا بعداً.😅
(ولی همین ذهنیتش هم برام شیرین بود و لذت بردم☺️)
تو کارتون دیده بود که شخصیت کارتونی برای مرتب کردن خونهش، روی کاغذ برنامه نوشته و یکی یکی علامت زده.
وقتی هم ازش پرسیدم، چرا میخوای به ما کمک کنی؟
گفت: آخه دوستتون دارم.😍🌸
#سبک_مادری
#زنگ_تفریح
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#فاطمه_محمدزاده
(مامان #محمدحسین ۱۴ ساله و #زهرا ۹ ساله)
📝 چند خطی برای کتاب «خداحافظ_سالار»
خاطرات خانم پروانه چراغنوروزی
همسر سرلشگر شهید حاج حسین همدانی
یادم نیست، چندسال پیش بود و چطور شد، کتاب خداحافظ سالار را خواندم؛ اما یادم هست بین همه کتابهایی که از شهدا گفتهاند، این کتاب یک چیز دیگر بود و هنوز هم هست البته. حتی حالا که بعد از آن بازهم چندین کتاب دیگر از شهدا خواندهام، و در این مدت هم چیزکی از نوشتن فهمیدهام، علاقه و ارادتم به این کتاب عزیز بیشتر شده و نویسنده خوشقلماش جناب آقای حمید حسام را بیشتر تحسین میکنم.
کتاب به خوبی توانسته است تصویری شفاف و حقیقی از شهید همدانی عزیز را برای خواننده به تصویر بکشد.
لحن گرم و ساده کتاب به خوبی خواننده را همراه خود میکند.
امشب دوباره خواندمش. همراهِ دوران کودکی شهید همدانی تا لحظه شهادتشون راهی شدم؛ دل به دل امّوهب دادم و همسفر روزهای تلخ و شیرین سالار شدم. دوباره با روایتهایش خندیدم. گریه کردم. ترسیدم. امیدوار شدم؛ و غصه خوردم.
عشق را دیدم و چشیدم. دوباره حلاوتش در جانم نشست.
دوباره زندگی کردم.
یادم هست، آن چند نفری که کتاب را به امانت خواندند هم، با اشکِ معرفت پساش دادند.
کتاب #خداحافظ_سالار پیشنهاد ویژه این حقیر برای شماست.
اصلاً جانِ دلِ آدم تازه میشود با خواندنش.
🦋🦋🦋
سلام بر دوستان همراه 🌺
پویش کتابخوانی خرداد ماه مادران شریف در جریانه و تا پایان خرداد برای مطالعهی کتاب فرصت هست.
حجم کتاب نسبتا زیاده اما قلم نویسنده و خاطرات همسر شهید اونقدر جذابه که خیلی از دوستان دو سه روزه کتاب رو تموم کردن. 👌
اگر هنوز عضو کانال پویش نشدید، زود تند سریع بیاید اینجا 👇
🔗 https://eitaa.com/madaran_sharif_pooyesh_ketab
تو کانال پویش گفتیم کتاب رایگان رو از کجا دریافت کنید. 🥳
این ماه جایزه بارونه 🎊🛍
هم خودتون بیاید، هم دوستاتونو دعوت کنید به کانال پویش کتابخوانی مادران شریف ایران زمین 😍👇
🔗 https://eitaa.com/madaran_sharif_pooyesh_ketab
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
❓چطور میشه بچهها رو شاد و شاداب نگه داریم؟
❓ میدونید یکی از اصلی ترین دلایل پژمردگی روحی بچهها چیه؟
✅ پاسخ کتاب من دیگر ما رو بخونید.👆🏻
#من_دیگر_ما
#از_لابهلای_کتابها
☘️☘️☘️
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
«سرنوشت یک قالیشویی در صبح بهاری»
#ش_حسینی
(مامان #آقامحمدحسن ۳ساله و #فاطمهخانوم ۱.۵ ساله)
صبح دل انگیز اردیبهشت است و جان میدهد در این هوا نفس بکشی و رشد کنی، شکوفا شوی...
این صبحها آدم سرشار میشود از بایدها، از انجامها و...
صبحانهٔ دلچسب همسرپز را که خوردیم پیشنهاد دادم تا زیلوی آشپزخانه را که پسرم چندماه پیش، طی جلسات آموزشی اجابت مزاج مورد عنایت قرار داده بود، بشوییم.😁
نجاست را با چسب مشخص کرده بودم، که پسرک چند روز پیش کندهکاری کرده و حافظهٔ من یاری نمیکند کدام گل زیلو را به آب داده بود.🤷🏻♀️
ایضا مقداری زرچوبهٔ اعلا با رنگی بینظیر، چند روز پیش توسط همان جناب بر زیلو ریخت و نقش سرخآبی گلها را به زرد آجری بدل نمود.🤦🏻♀️
جناب همسر هم با توجه به مشغلهٔ کاری و وسعت صبر، شستشوی زیلوی زرین و رفع نجاست را به قراری دیگر موکول و با یک خداحافظی خوش، خود را از مهلکه نجات داد.
اما امان از مزاج بهاری این روزها که ناگاه، دم شروع به غلیان میکند و ضربان قلب را به اوج تصمیم گیری میرساند.
بله درست حدس زدید. زیلو را به کمک پسرجان لوله کرده و پودر و چرتکه به دست راهی حیاط آرام و پاک خانه شدیم...😁
تمام خاطرات فرش شستنهای بچگیام یک دم از میدان دیدم گذشت و با لبخند رضایت، مصمم به ادامهٔ کار شدم...
آب باز کردم و پودر ریزان، در حال برگزاری جلسهٔ توجیهی جهت شستن زیلو و حد و حدود آب بازی به بچهها بودم، که ناگاه بچهها شیرجه زنان به سمت زیلو حمله ور شدند.
سر میخوردند و چنان آب به اطراف میپاشیدند که انگار اولین بار است آب میبینند.
زبانم قفل شد. رنگم پرید و هایپوکسی شدم.
دیگر اکسیژن اردیبهشت هم پاسخگو نبود...😥
تقریباً در حال تجربهٔ نزدیک به مرگ بودم که دخترک بازیگوشم با هیکل خیس آبش به سمت خانه فرار کرد و سکتهٔ ناقص مرا کامل.
حالا یک زیلو، پادری و یک موکت و البته حیاطی که سرتاسرش رد پای کوچک او بود، در مقابلم قرار گرفت.
بماند هر کداممان یک دست لباس را هم نفله کردیم...
به خودم آمدم و با دم بهاری تصمیم جدیدی گرفتم و با پرشی به اندازهٔ ۲۵ سال تجربه و زندگی به سرعت دنبال آهوان گریز پایم دویدم و هر دو را قپونی زیر بغل زدم و به گرمابه پناه بردم.
بعد شستن و لباس جدید پوشاندن،
هر چه خوردنی در یخچال باب میل جنابان بود جلویشان ریخته و تنها با فرصت محدود سرگرم ماندنشان، همچون بالگرد امداد غرولندکنان به بالین زیلوی نیمهجان آمدم و هر چه قدرت داشتم در دستانم ریختم تا هنوز حوصلهٔ جگرگوشههایم به سر نرسیده و برای خونبهجگر کردنم یا همان بازی خودشان نیامدهاند، کارم به سر برسد.😉
بلبلهای همسایه می خواندند و شرشر آب بر تار زیلو مینواخت و من چنگ میزدم. عجب سمفونی شگفت انگیزی...
طی ۲۰ دقیقه همه چیز مثل اولش پاک و تمییییز شد.
جسم خستهام به کنج امن خانه برگشت.
و روحم هنوز در هوای اردیبهشت سرگردان است.
پ.ن: اکنون هر دو ماهی چموش برکهٔ من چون ماه، کنار مادر بیقند و فشارشان دراز کشیدهاند و پس از دقایقی بلبل زبانی از شاهکار امروز، برای ادامهٔ آب بازی در دریای خواب غوطهور شدند.
(۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲)
#سبک_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
«بچهها و تعطیلات تابستونی»
#ف_علیاکبری
(مامان #زینب ۷، #امیررضا ۴، #مرتضی ۹ ماهه)
من و همسرم دکترا داریم،👩🏻🎓👨🏻🎓 ولی برامون مهمه که حتماً بچههامون یه مهارتی رو بلد باشن. به نظر من اهمیتش از درس خوندن هم بیشتره.
به خاطر شرایطم تابستون امسال نتونستم دخترم رو کلاس تابستونی ثبتنام کنم.🤷🏻♀️
زینب به دستبندسازی علاقه داره، منم وسایل مورد نیازش رو خریدم و با هم شروع کردیم به درست کردن دستبند.🧵
الان یه هفتهای هست که شروع کرده و چندتایی هم به فامیل فروخته.💵 کلی ایده میده و با درست کردن هر دستبند لذت میبره.😃 درکنارش هفتهای یه بار هم کتابخونه میریم.📚
خواهشم از مادرا اینه که بچه رو محدود نکنن به ثبتنام توی کلاسهای مختلف که شاید دوست هم نداشته باشن؛ خیلی کارهای هنری کم هزینه هست که تو خونه هم میشه انجام داد.🤩
🔴🟠🟡🟢🔵🔴🟠🟡🟢🔵
مامانهای عزیز سلام🙋🏻♀️
با تعطیلی مدارس، حتماً خیلی از شما این روزا، ملاقه به دست🥣 در حال هم زدن حوصلهٔ سر رفته بچهها هستین🤪
اما خیلی از شما مامانای خوشذوق و خوش فکر، کلی ایدهٔ کمهزینه، جذاب و مفید برای سرگرمی و پویایی بچهها طی تعطیلات تابستون دارین.😇
لطفاً ایدههای قشنگتون رو برای خودتون نگه ندارید! به ما بگید تا با همهٔ مادران شریف ایران زمین به اشتراک بذاریم👇👇
@soleimany14
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
«بچهها و تعطیلات تابستونی» #ف_علیاکبری (مامان #زینب ۷، #امیررضا ۴، #مرتضی ۹ ماهه) من و همسرم د
1️⃣ پیشنهادات شما برای سرگرمی و پویایی بچهها:
۱. ساخت وسایل تزیینی و کاردستی خلاقانه با گِل رُس، کنف، چوب بستنی و وسایل بازیافتی 🪅🥢🧶
۲. حفظ قرآن و جایزه 😇
۳. کاشت بذرهایی که سریع رشد میکنن 🌱
۴. دوخت لباس عروسک با خرده پارچه 🥻
ادامه دارد...
#مهارت_های_مادرانه
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
2️⃣ پیشنهادات شما برای سرگرمی و پویایی بچهها:
۵. یادگیری دکمه دوختن 🪡
۶. پرورش یک کرم ابریشم تا پروانه شدن 🐛 🦋
ادامه دارد...
#مهارت_های_مادرانه
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
3️⃣ پیشنهادات شما برای سرگرمی و پویایی بچهها:
۷. کلاس مجازی کم هزینه: خمیر چینی، فرشینه بافی، کاغذ و تا 🧑💻
۸. کتاب کار 📙
۹. آشپزی 🧑🍳
ادامه دارد...
#مهارت_های_مادرانه
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
4️⃣ پیشنهادات شما برای سرگرمی و پویایی بچهها:
۱۰. خلاصه کردن کتاب داستان، تایپ و ایمیل کردنش به نزدیکان 📚 ⌨️ 📧
ادامه دارد...
#مهارت_های_مادرانه
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
5️⃣ پیشنهادات شما برای سرگرمی و پویایی بچهها:
۱۱. انجام دادن بازی و فعالیتهایی که خونه رو شلوغ یا کثیف میکنه (مثل گل بازی) در محیط بیرون و پارک🖼️
با نظارت نامحسوس مامان😏😎 (مامانم میتونه همزمان در پویش کتابخوانی ما شرکت کنه😉)
ادامه دارد...
#مهارت_های_مادرانه
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
6️⃣ پیشنهادات شما برای سرگرمی و پویایی بچهها:
۱۲. کتابخوانی دسته جمعی با بچهها؛ همراه بازی، نمایش و گفتگو دربارهٔ قصهها 🧑🏫
۱۳. آماده سازی و فروش محصولات خونگی به دوست و آشنا و مردم محل، توسط بچهها 🧑🌾💸
ادامه دارد...
#مهارت_های_مادرانه
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif