💌#زندگی_به_سبک_شهدا
#همسنگر
از صحبت هایی که در جلسه خواستگاری💐 از سمت #شهید_صدرزاده مطرح شده بود می گوید؛
صحبتهای ما #خیلی کوتاه بود اما در همان فرصت کوتاه روی یک چیز خیلی تاکید کرد، او بارها گفت که یک #همسنگر میخواهد. شاید کسی که به #خواستگاری🌹 می رود بگوید #همسر💑 و #همدم میخواهد اما #مصطفی گفت که #همسنگر میخواهد.
بعد از چند سال به او گفتم ما که الان در زمان جنگ نیستیم، علت اینکه #همسنگر خواسته چه بوده است؟ او گفت: «جنگ ما، #جنگ نظامی نیست؛ جنگ الان ما #جنگ_فرهنگی است. اگر #همسنگر خواستم به خاطر کارهای فرهنگی است تا وقتی من #کار فرهنگی انجام میدهم، #همسرم هم در کنار من کار فرهنگی کند...».
#همسنگر
#شہیدصـدرزاده
#یک_بغل_گل_سرخ
#مجردان_انقلابی
@mojaradan
💞💞💍💍💞💞
#انچه_مجردان_باید_بدانند
#افسانه_های_رایج_در_ازدواج
اگر با این #تفکرات میخواهید ازدواج کنید،
هیچ وقت ازدواج نکنید،
چون وقتی #واقعیت با انتظارات شما جور در نمی آید دچار #سرخوردگی میشوید.
میخواهم به شما بگویم
#عشق و #درد مثل دو روی یک #سکه هستند.
عشق را یک #گلزار در نظر بگیرید ، حالا که وارد این #گلزار شدید چندانتخاب دارید :
۱- شروع کنید با #خارهای گلزار گلاویز شدن که انها را از بین ببرید
#همسرم را درستش می کنم، تغییرش میدم)
که #قطعا نمیتوانید همه خارها را از بین ببرید
و فقط #خودتان را زخمی می کنید👌
ضمن اینکه از بودن در گلزار هم لذت نمی برید.
۲-گلزار را #با خارهایش بپذیرید،
شاید یک مقدار خارها اذیتتان کنند،
اما در کل،
بودن در گلزار میتواند تجربه لذت بخشی برایتان باشد.
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
مجردان انقلابی
#مهارت_های_زندگی_مشترک #قسمت_دوم مهارت دوم: #مهارت مقدم دانستن همسر دیکسون می گوید اول #خدا و بع
#مهارت_های_زندگی_مشترک
#قسمت_سوم
مهارت سوم: #مهارت پیشرفت فردی
تنها به فکر #امروز رابطه زناشویی تان نباشید، بلکه به آینده هم فکر کنید و به #دنبال راه هایی برای #بهبود و دوام رابطه تان باشید؛ مثلا گاهی از خودتان بپرسید:
چطور می توانم #همسر ایده آل تری باشم؟
چه کاری می توانم انجام دهم که در آینده همچنان در نظر #همسرم جذاب به نظر برسم؟
آیا بهتر نیست #تحصیلاتم را ادامه دهم؟
#کسب و کار جدیدی راه بیندازم که برای خودم باشه؟
چطور به #همسرم نشان دهم در سختی ها کنارش هستم؟
دیکسون پیشنهاد می کند در زندگی به #تغذیه، سلامتی، پس انداز، #آینده نگری و پیشرفت شغلی #اهمیت دهید تا بتوانید آینده بهتری را برای خود و همسرتان رقم زنید. باید تمام تلاش خود را بکنید تا همسر #شایسته ای برای طرف مقابل تان باشید.
ادامه دارد ...
@mojaradan
#انچه_مجردان_باید_بدانند
#مهارتهای_انتخاب_همسر
🔴 گفت و گوی خواستگاری
💜💜💜💜💜💜
1⃣ سؤالاتی با جوابهای توضیحی:
👈🏻دختر یا پسر میتوانند، ادبیات سؤالها را به گونهای تنظیم کنند که از ظاهر سؤال، خلاف آنچه بدان اعتقاد دارند، بر آید. 👉🏻
🔻فرض کنید #دختری از اینکه همسرش #با افراد نامحرم گرم بگیرد و خواهرانه با آنها برخورد کند، #متنفّر است. این مسئله را میتوان این گونه مطرح کرد:
✖️ «من از اینکه #همسرم با دختران و زنان نامحرم؛ ــ هر کسی که میخواهد باشد، در فامیل یا غیر فامیل ــ باز و #خواهرانه برخورد کند، متنفّرم».
🔻اما اگر میخواهد پاسخی بگیرد که تا اندازهای #مطمئن باشد جوابِ اصلی است نه جوابِ ساختگی، باید این گونه بپرسد:
✔️ « با توجّه به اینکه #آداب معاشرت حکم میکند انسان به گونهای با دیگران برخورد کند که او را #متحجّر و بیادب نخوانند، به نظر شما یک مرد در روابطش با #نامحرم چگونه باید باشد؟ اگر این نامحرم، دخترعموی شما باشد، چه؟ شما چه فرقی بین نامحرم فامیل و غریبه میگذارید؟ به نظر شما بین اینها باید فرق گذاشت؟».
❗️این گونه سؤال کردن، #فریب دادن طرف مقابل نیست؛ محک زدن صداقت اوست.
✅اگر طرف #مقابل صادق باشد، بدون اینکه برایش مهم باشد اعتقاد من در این #زمینه چیست، همان حرفی را میزند که در دلش هست و به آن معتقد است.
♦️اگر او در پاسخ به این سؤال بگوید: «به #نظر من، روابط باید #باز و صمیمی باشد»، دو حالت بیشتر ندارد:
▫️یا #اعتقاد خودش را گفته که در این صورت برای من خوب است و #نظر طرف مقابلم را فهمیدهام.
▫️یا اینکه خودش اعتقاد به #روابط بسته داشته، امّا با توجّه به نوع سؤال کردن من، گمان کرده من اعتقاد به روابطِ باز دارم و این گونه جواب داده است.
🔺این، نشاندهندۀ #عدم صداقت اوست و چنین فردی، به درد زندگی نمیخورد؛ چراکه صداقت، یکی از #بزرگترین سرمایههای زندگی مشترک است.
📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص72
⬅️ ادامه دارد...
💜💜💜💜💜💜
#نیمه_دیگرم
#کتاب_اول
#از_من_بودن_تا_ما_شدن
#ازدواج
#استاد_محسن_عباس_ولدی
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#داستان_شب
سالهای آغاز #قرن سیزدهم بود، مرجع بزرگ تقلید اسلام آیت آللَّه العظمی وحید بهبهانی (رحمة الله علیه) در کربلا سکونت داشت، و دارای #حوزه درسی بود و شاگردان بسیاری داشت. وی به عنوان #سید محمد باقر محمد اکمل اصفهانی، معروف به وحید بهبهانی، در سال 1205، در کربلا رحلت کرد، و قبرش در پائین پای #شهداء در رواق امام حسین (علیه السلام) است.
از شنیدنی ها در این عصر اینکه، یکی از #شاگردان برجسته او به نام مولا محمد کاظم هزار جریبی نقل می کند:
من در مجلس درس آیت آللَّه وحید بهبهانی در مجلس پائین صحن مقدس کربلا #حضور داشتم، ناگاه مردی که از زوار غریب بود، نزد آیت آللَّه بهبهانی آمدو نشست و دست ایشان رابوسید، و یک دستمال بسته که در میان آن #طلاهای زنانه بود نزد آیت آللَّه بهبهبانی نهاد و عرض کرد، این طلاها رادر هر جا که #صلاح دیدید، به مصرف برسانید.
آیت اللَّه: این طلاها از کجابه دست آمده، ماجرایش چیست؟
زائر غریب: این طلاها، داستان عجیبی دارد: اگر #اجازه بفرمائید بیان کنم.
آیت آللَّه : بیان کن:
زائر غریب: من از #اهالی شیروان (یا دربند) هستم، به یکی از بلاد روسیه مسافرت کردم، ودر آنجا #تجارت و بازرگانی می نمودم و در ثروت کلانی به دست آوردم، در آنجا چشمم به دختری زیبا افتاد، #شیفته جمال او شدم و سرانجام از او خواستگاری کردم.
او گفت : من #مسیحی هستم، و تو مسلمان، اگر تو مسیحی شوی، حاضرم با تو ازدواج کنم.
بسیار غمگین شدم، #حیران بودم که چه کنم، کارم به جائی رسید که تجارت و #شغلم را رها ساختم و آن چنان پریشان بودم که نزدیک بود هلاک گردم، سرانجام #تصمیم گرفتم به آن دختر اعلام کنم که مسیحی شده ام، نزد خانواده آن دختر رفتم و #رسما مسیحی شده ام، نزد خانواده آن دختر رفتم و رسما مسیحی شدم، واز اسلام برائت جستم، و آنها پذیرفتند و سرانجام با آن دختر #ازدواج نموده ام نه می توانستم به وطن باز گردم، و نه برایم ممکن بود که به #دستورهای آئین مسیحیت عمل کنم.
در این بحران، به یاد #مصائب امام حسین (علیه السلام) می افتادم و گریه می کردم و از اسلام چیزی به جز از حسین (علیه السلام) و #رنجهای او در راه اسلام، در قلبم جائی نداشت، زار زار می گریستم، #همسرم با تعجب زیاد از من می پرسید که چرا گریه می کنی؟
من با #توکل به خدا، حقیقت را به او گفتم: که در مذهب اسلام باقی هستم، و گریه ام به خاطر مصائب آقا امام حسین (علیه السلام) است.
همسرم همین که نام شریف امام حسین (علیه السلام) را شنید، #نور اسلالم در قلبش پرتو افکند و هماندم مسلمان شد، و با من در مورد مصائب آن حضرت می گریست.
روزی به او گفتم: بیا #مخفیانه با هم به کربلا به کنار قبر امام حسین
(علیه السلام) برویم، تا در حرم آن حضرت، آشکار #اظهار اسلام کنی، او موافقت کرد، و با هم به فراهم کردن #لوازم سفر، پرداختیم، در این میان او بیمار شد و در همان بیماری از #دنیا رفت، بستگان او جمع شدند و او را #مطابق آئین مسیحیت همراه همه طلاها و زیورهائی که داشت در قبرستان مسیحیان روسیه به خاک سپردند.
از #فراق آن زن، بسیار محزون گشتم، تصمیم گرفتم که جسد او را از قبر بیرون آورم به شهری ببرم و در قبرستان مسلمین دفن کنم، وقتی در دل شب،# قبر را شکافتم، دیدم مردی با ریش تراشیده و سبیل کلفت، در آنجا مدفون است بسیار پریشان شده و تعجب کردم، در همان حال، #خواب مرا فرا گرفت، در عالم خواب دیدم، شخصی به من می گوید:
#شادمان باش که فرشتگان (نقاله) جسد همسرت را به کربلا بردند و در آنجا در میان صحن، #طرف پائین پا، نزدیک منازه کاشی، دفن کردند، و این جسد را که در این قبر می بینی جسد فلان #رباخوار است که امروز او را در اینجا دفن کردند، و فرشتگان آن جسد را به اینجا آورده اند، و زحمت حمل و نقل #جنازه عیالت را، از تو برداشته شد!.
بسیار #خوشحال شدم و بی درنگ بار سفر بستم و به کربلا آمدم، و به توفیق الهی برای #زیارت قبر شریف امام حسین (علیه السلام)، وارد حرم شدم، در آنجا از دربان صحن، پرسیدم، آیا فلان روز ( نام همان روز دفن همسرم را به زبان آوردم در پای مناره کاشی چه کسی را دفن کردید؟.
گفتند: فلان ربا خوار را.
من قصه خودم را برای آنها باز گو کردم، آنها همان قبر را شکافتند، من وارد قبر شدم، دیدم #عیالم در میان لحد خوابیده است، همان دم زیورهای او را که طبق #مذهب نصاری، با او دفن شده بود، بیرون آوردم، و به حضور شما رسیدم و تقدیم می کنم، تا در آنچه #صلاح دانستید به مصرف برسانید .
آیت آللَّه بهبهانی (رحمة الله علیه) آنها را گرفت و در #راه تامین زندگی فقرای کربلا، به مصرف رسانید
اقتباس از در السلام عراقی
✍️عالم برزخ در چند قدمی ما
نویسنده : محمد محمدی اشتهاردی
🖤🍃🍃🖤🍃🍃🖤
@mojaradan
#سوال
🔰پرسش های تلنگری
1⃣اگر #همسرم با عصبانیت با من برخورد کرد و من هم #توانستم با حلم و بردباری پاسخش را بدهم، به هدف _ که همان خداست _ ، نزدیک شدهام یا دور؟ حال که به او #نزدیک شدهام، باید خوشحال باشم یا ناراحت؟ باید احساس شکست کنم یا پیروزی؟
2⃣اگر همسرم در #حقّ من جفایی کرد، من برای رسیدن به هدف، باید او را ببخشم یا #کینهاش را به دل بگیرم؟ اگر از خطای او گذشت کردم، باید خوشحال باشم یا ناراحت؟ باید #احساس شکست کنم یا پیروزی؟
3⃣اگر در #زندگیام مشکلی حل ناشدنی وجود داشت و یا این که حل شدنش به زمانی #طولانی نیاز داشت و وظیفۀ من هم صبر بود، باید خوشحال باشم یا ناراحت؟ باید احساس شکست کنم یا پیروزی؟
4⃣اگر #شوهر، دستوری بر خلاف میل زن بدهد و از چیزهایی باشد که زن باید در آن #امور، از شوهرش تبعیّت کند، زن باید خوشحال باشد یا ناراحت؟ باید احساس شکست کند یا پیروزی؟
#جواب :
اگر #مقصد زندگی خدا شد، خوشحالیها و ناراحتیها، شکستها و #پیروزیها و بسیاری از مفاهیم کلیدی زندگی، تعریف جدیدی پیدا میکند. شکست، یعنی دور شدن و فاصله گرفتن از مقصد _ که همان #خداست _ و پیروزی، یعنی نزدیک شدن و رسیدن به خدا. چه چیزی مرا #خوشحال میکند؟ هر چیزی که مرا به خدا برساند. چه چیزی مرا #آزرده خاطر میکند؟ هر چیزی که مرا از خدا، دور کند.
📚تا ساحل آرامش، کتاب اول، صفحه۳۴
#تا_ساحل_آرامش
#کتاب_اول
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
🌷🌷🌷
#داستان_شب
در #رستوران بودم که میز بغلی توجهم را جلب کرد. #زن و مردی حدود ۴۰ ساله روبهروی هم نشسته بودند و مثل یک #دختر و پسر وجوان چیزهایی میگفتند و زیرزیرکی میخندیدند.
بدم آمد. با خودم گفتم چه معنی دارد؟ شما با این #سنتان باید بچه دبیرستانی داشته باشید.
نه مثل بچه دبیرستانیها #نامزدبازی و دختربازی کنید.
داشتم #چپچپ نگاهشان میکردم که تلفن خانم زنگ خورد و به نفر #پشت خط گفت: آره عزیزم. بچهها رو گذاشتیم #خونه خودمون اومدیم. واسهشون کتلت گذاشتم تو یخچال.
خوشم آمد. #ذوق کردم. گفتم چه پدر و مادر باحالی. چه #عشق زندهای که بعد از این همه سال مثل روز اول همدیگر را دوست دارند. #چقدر خوب است که زن و شوهرها گاهی اوقات یک #گردش دوتایی بروند. چقدر رویایی. قطعا اگر روزی پدر شدم همین کار را میکنم.
داشتم با #لبخند و ذوق نگاهشان میکردم که ناگهان مرد به زن گفت: پاشو بریم تا #شوهرت نفهمیده اومدی بیرون.
اَی تُف. حالم به هم خورد. زنیکه تو شوهر داری آنوقت با #مرد غریبه آمدی ددر دودور؟
ما خیر سرمان #مسلمانیم. اسلامتان کجا رفته؟ زن و مرد نامحرم با هم چه غلطی میکنند؟ بیشرفها.
داشتم چپچپ نگاهشان میکردم که مرد بلند شد رفت به سمت #صندوق تا پول غذا را حساب کند. زن هم دنبالش رفت و بلند گفت: #داداش داداش بذار من حساب کنم. اون دفعه #پیش مامان اینا تو حساب کردی
آخییی. آبجی و داداش بودن. الهی الهی. چه قشنگ. چه قدر خوبه #خواهر و برادر اینقدر به هم نزدیک باشند.
داشتم با ذوق و شوق نگاهشان میکردم و لبخند میزدم که آمدند از کنارم رد شدند و در همان حال مرد با لبخندی #شیطنتآمیز گفت: از کی تا حالا من شدم داداشت؟ زن هم #نیشخندی زد و گفت: اینجوری گفتم که مردم فکر کنن خواهر و برادریم.
تو روحتان. از همان اول هم میدانستم #یک ریگی به کفشتان هست. زنیکه و مردیکه عوضی آشغال بیحیا.
داشتم چپچپ نگاهشان میکردم که خواستند خداحافظی کنند. زن به مرد گفت: به #مامان سلام برسون. مرد هم گفت: باشه دخترم. تو هم به #نوههای گلم... _
وای خدا. پدر و دختر بودند. پس چرا مرد اینقدر جوان به نظر میرسید؟ خب با داشتن چنین #خانواده دوستداشتنی باید هم جوان بماند. هرجا هستند #سلامت باشند.
ناگهان یادم افتاد یک ساعت است در رستوران #منتظر دوستدخترم هستم. چرا نیامد این دختر؟ ولش کن. بگذار بروم تا #همسرم شک نکرده است.
✍️پی نوشت:
این داستان #نانوشتهی بسیاری از ماست. هرکداممان به یک شکل. سرمان در #زندگی دیگران است. زود قضاوت میکنیم و #حلال خودمان را برای دیگران #حرام میدانیم.
┄┄┅━🍃🌹🍃━┅┄┄
👇
❣🌸❣🌸❣🌸❣🌸❣
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
♥️ @mojaradan
#داستان_شب
میدونین چرا آیت الله مجتهدی دوبار غذا خوردن؟؟؟؟!!!👇👇
یکی از#شاگردان آیت الله مجتهدی تعریف میکند که
یک روز با #اصرار بعد از کلاس درس استاد را برای ناهار به منزل خودمون بردم، بعد از یک بار #غذا کشیدن از من خواست دوباره برایشان غذا بکشم، خیلی تعجب کردم اما چیزی نگفتم، بعد از جمع کردن #سفره طاقت نیاوردم از ایشان پرسیدم حضرت استاد ببخشید که ازتون این سوال رو میپرسم، آخه شما اهل غذا نیستید چطور دوبار غذا کشیدید؟ البته برای من باعث #افتخار و خوشحالیست...
استاد فرمودند سوال رو از من کردی برو جوابشو از خانومت بگیر.
رفتم از #همسرم پرسیدم موقع پختن غذا چه کردی؟ کمی فکر کرد و گفت باوضو بودم.
رفتم به ایشان گفتم #خانومم باوضو بوده.
فرمودند اینکه کار #همیشگی شان است، بپرس دیگر چکار کرده؟
رفتم پرسیدم، خانومم کمی فکر کرد و گفت وقتی داشتم #غذا میپختم کمی باخودم #روضه سیدالشهدا رو زمزمه کردم و قطره اشکی هم ریختم.
نزد استاد رفتم و اینرا گفتم.
لبخندی زدند و گفتند بله #دلیل رفتارم این بود.
اگر نیت کنید ثواب اين غذاي امروز نذر يكي از ائمه شود،آنوقت هم #آشپزي برايت دلنشين تر است،هم اينكه خانواده هر روز سر #سفره يكي از ائمه نشسته اند.
بزرگی برای #خانمهای کدبانو چند توصیه داشتند:
✅برای آشپزی هر روز به نیت معصوم آن روز غذا طبخ کنید مثلا روز جمعه که #متعلق به امام عصر (عج)میباشد تمام وعده ها را به نیت آن حضرت آشپزی کنید
✅-ابتدا قبل از #آشپزی وضو بگیرید
✅-هنگام #وارد شدن به آشپزخانه بسم الله الرحمن الرحيم بگویید
✅-اگر دیدید #کارهایتان زیاد است لاحول ولا قوه الا بالله بگویید
✅-هنگام روشن کردن آتش اجاق گاز بگویید اللهم اجرنا من النار (یعنی خدایا مرا از آتش دوزخت دور کن)
✅-هنگام استفاده از آب صلوات بر پیامبر (ص)بفرستید تا از شفاعتش بهرمند گردید واز اب حوض کوثر بنوشید
✅-اگر از #میوه و سبزیجات وگوشت استفاده می کنید بگویید اللهم اسئلک الجنه (از خدواند در خواست بهشت کنید)
✅-هرچه را که با #چاقو قطعه قطعه می کنید ذکر سبحان الله والحمدالله را بگویید
✅-هنگامی که #کارهایتان به اتمام رسید شکر خدای رابجا آورید
❤
✅واگر #خسته شدید اعوذبالله گفته و بخدا پناه ببرید
که با این کار همیشه در حال ذکرخدواند هستید و کسی که در حال ذکر باشد مانند کسی است که در حال #جهاداست که هم آشپزی می کنید وهم جهاد
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#هردوبخوانیم 🧕🏻🧔🏻
🔴 #فرمول_زیبای_قرآنی 👌👌💥
💠 با همسرم آیهی هفتم سوره ابراهیم علیهالسلام را میخواندیم:
«وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِى لَشَدِيدٌ»(و به یادآورید هنگامى را که پروردگارتان اعلام کرد اگر شکرگزارى کنيد، نعمتم را بر شما میافزایم و اگر ناسپاسى کنيد، مجازاتم شديد است!)
💠 به #همسرم گفتم پس اگر بخواهم کاری کنم که خوبیهای شما بیشتر شود باید از خدا بابت نعمتهایی که از طریق شما به من داده تشکّر کنم و اگر بخواهم با نق زدن و توقّعات زیاد، #ناسپاسی کنم طبق فرمایش قرآن وضعیت زندگیمان عذابآور خواهد شد.
💠 با هم قرار گذاشتیم چند دقیقه به نوبت این فرمول را #اجرا کنیم:
خدایا شکر که همسرم #مهربان است! خدایا ممنونتم که همسرم مودّب است! الحمدلله که همسرم بدن #سالمی دارد و درگیر بیماری نیست! خدایا شکرت که همسرم بچهها را خوب تربیت میکند! الحمدلله که همسرم آبروی مرا #حفظ میکند! خدایا سپاس که همسرم بیکار نیست! خدایا ممنونتم که توان جسمی به همسرم دادی تا برای همسر و فرزندانش #آشپزی کند! خدایا شکر که پاهای سالم به همسرم دادی تا برای خرید و امور خانه بتواند رفت و آمد کند! الحمدلله که به من #چشم دادی تا از دیدن همسرم لذّت ببرم! الهی شکر که راهنماییام کردی تا به نعمتهایی که از طریق همسرم به من عطا کردی توجّه کنم! خدایا...
💠 اقرار میکنم بعد چند دقیقه، دلم چنان #لطیف و رقیق شد که اشک شوق، اشک خجالت از خدا بر گونههایم سرازیر گشت و لذّت #مناجات با خدا را چشیدم.
💠 فقط پنج دقیقه در روز این فرمول زیبا را #تمرین کنید! 👌
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
═══✼🍃🌹🍃✼══
@mojaradan
═══✼🍃🌹🍃✼══
😍 #عاشق_دیوانه
#دلنوشته
در #آشپزخانه کوچکمان
#غذا کمی #سوخت🔥
شیر سر رفت
و #همسرم مثل مردهای #قدیم داد زد:
#حواست کجاست #خانوم؟!🤔
و من #آرام و با #لبخند گفتم
به تو #آقا ... 😊
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
🤩 @mojaradan
💠 تقصیر من است یا #همسرم؟
🔴 #آیت_الله_حائری:
💠 به راحتی میشود آدمها را با حرفهایشان شناخت.
فرض کنید یک خودکار روی طاقچه است!
👈 به یکی میگویی برو بیار. میرود میگردد. خودکار هست [اما] پیدایش نمیکند. میگوید: «نمیبینم».
👈 به دومی میگویی برو. [خودکار] هست [اما] پیدایش نمیکند. میگوید: «نیست».
💠آن که میگوید نمیبینم یک #شخصیت دارد؛ آن که میگوید نیست، یک شخصیت.
💠آن که میگوید نمیبینم ... #ضعفها و نقصها را متوجه #خودش میداند. فردا اگر اتفاق ناخوشی در زندگیاش افتاد، پای خدا [را] وسط نمیکشد، به حساب خودش میگذارد، چون اینجا به حساب خودش گذاشت. گفت ضعف #بینایی من هست. «من» نمیبینم.
💠 اما آن که میگوید: «نیست» ... فردا هر اتفاقی بیفتد، #فرافکنی میکند. به دوش خدا، روزگار، (#همسر و...) میاندازد.
🔅من و شما از کدام دستهایم؟
@mojaradan
"آسیبهایی که آقایان به رابطه میزنند!"
❌ هرگز عذرخواهی نمیکنند:
🌸🍃 همهی زوجها #اختلافهایی دارند و با هم مشاجره میکنند. عذرخواهی نکردن باعث تخریب روابط شما خواهد شد. هر چند #اختلاف و مشاجره چیز خوشایندی نیست اما در همین جر و بحثها، با پیدا کردن راه حل و رسیدن به توافق، رشد میکنید و به هم #نزدیکتر میشوید.
➖ برای همسرتان، عذرخواهی کردن یعنی جستجوی صلح و آرامش. بسیاری از مردها عذرخواهی کردن را نشان ضعف میدانند و فکر میکنند: اگر از #همسرم عذرخواهی کنم، او دیگر احترامی برای من قائل نخواهد بود. اما کاملا برعکس است؛ اگر شما تواضع به خرج دهید و عذرخواهی کنید، #احترامتان پیش همسرتان بیشتر خواهد شد.
✅ کوچکترین ابراز #پشیمانی شما، روح او را آرام میکند و مانند مرهمی بر قلب اوست. ضمنا با عذرخواهی کردن نشان میدهید قادرید اوضاع را روبراه کنید و رابطهی شما برایتان اهمیت دارد و میتوانید #اشتباهات خود را بپذیرید و رویشان کار کنید.
@mojaradan