eitaa logo
کانال ذاکر و شاعر کربلایی مرتضی شاهمندی
3.6هزار دنبال‌کننده
109 عکس
108 ویدیو
7 فایل
ادمین @Abcefghi
مشاهده در ایتا
دانلود
بیست و هشتم رجب سال ۶۰ هجری قمری (علیه‌السلام) از منوره به طرف حرکت کردند، در اين سفر همراه ايشان (سلام‌الله‌علیها)، و (سلام‌الله‌علیها) دختران حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و برادرشان (علیه‌السلام)، و فرزندانش (علیه‌السلام) و (علیه‌السلام) و (سلام‌الله‌علیها) و (سلام‌الله‌علیها) و (سلام‌الله‌علیها) و (سلام‌الله‌علیها) و فرزندان برادرش امام حسن (علیه‌السلام) (علیه‌السلام) و (علیه‌السلام) و (سلام‌الله‌علیها) و (سلام‌الله‌علیها) و (علیه‌السلام) و فرزندان خواهرش حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) (سلام‌الله‌علیها) (علیه‌السلام) و (سلام‌الله‌علیها) و (علیه‌السلام) و ديگر اهل بيت (عليهم السلام) بودند، از امام حسین (علیه‌السلام) با حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) ۱۳ بودند، ديگر از حضرت، عليا مخدره (سلام‌الله‌علیها) حضرت زينب (سلام‌الله‌علیها) كه با به آمد و ديگرى أميرالمؤمنين (علیه‌السلام) (سلام‌الله‌علیها) حضرت ابوطالب (علیه‌السلام)، همچنين ۹ كنيز و ۱۰ غلام با حضرت از مدینه خارج شدند، چند نفر از امام حسن (علیه‌السلام) با اذن حضرت و ۱۶ از اولاد و امام حسن (علیه‌السلام) و خانواده حضرت مسلم بن عقيل (علیهم السلام) و ديگر اصحاب و بستگان حضرت نيز همراه بودند، لوازم و سوارى هایى كه داشتند عبارت بود از ۲۵۰ اسب، ۲۵۰ ناقه که از اين تعداد، ۷۰ ناقه براى حمل خيمه‌ها، ۴۰ ناقه براى حمل ديگ و ظروف و ادوات ارزاق، ۳۰ ناقه براى حمل مشک‌هاى آب، ۱۲ ناقه براى جامه‌ها و دراهم و دنانير، ۵۰ ناقه براى حمل ۵۰ هودج تعبيه شده براى و و و ذرارى و خدمتگزاران و بقيه شتران براى حمل وسائل مختلف كه مورد لزوم بود، در این روز (علیه‌السلام) و بقیه آل الله (علیهم السلام) با (سلام‌الله‌علیها) و (سلام‌الله‌علیها) و معدود کسانی از اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) کرده و (علیه‌السلام) فرمودند که دیگر به نخواهند داشت، (علیه‌السلام) به برادرشان (علیه‌السلام) فرمودند: من با و و و برادرم و خواهرم و دیگر اهل بیتم (علیهم السلام) و شیعیانم عازم ، اما تو ای شما نه، تو در اقامت کن و چشم من باش تا هیچ یک از امور آنان از من مخفی نماند، (سلام‌الله‌علیها) فرمودند: در آن وقتی که از بیرون می‌رفتیم هیچ اهل بیتی مثل ما اهل بیت رسالت (علیهم السلام) و نبود. منابع: بحارالانوار ج ۴۴ ص ۱۶۳ و ص ۳۲۹ و ص ۳۶۶ و ج ۴۵ ص ۶۳ ، مدينه تا مدينه ص ۷۷ و ص ۹۰ و ص ۹۶۵ ، ریاض القدس ج ۱ ص ۸۰ ، ارشاد ج ۲ ص ۲۲ و ص ۳۴ ، اعلام الورى ج ١ ص ۴۳۵ ، الوقايع والحوادث ج ۵ ص ۷۰ ، منتخب ص ۱۷۵ ، معالی ج ٢ ص ٩٠ ، نفس المهموم ص ۳۶۰ ، ابصارالعین ص ۳۶ ، معالی ج ٢ ص ٩٠ ، لهوف ص ۱۴۵ ، الإرشاد ص ۴۱۶ ، إبصارالعین ص ۹۵ اللهم عجل لولیک الفرج ( صلوات)
بیست و پنجم شوال سال ۱۴۸ هجری قمری شیخ الأئمه (علیه‌السلام) منصور دوانقی ملعون با انگوری زهرآلود گشته و در ۶۵ سالگی رسیدند، (علیه‌السلام) در و دوران شیعه بوده‌اند، عصر امامتشان در و مروانیان و شجره خبیثه بنی امیه ملعون و حکومت بنی العباس ملعون بود، (علیه‌السلام) در حکومت غاصبانه هشام بن عبدالملک، وليد بن يزيد و پسرانش و مروان حمار از بنى اميه و سفاح و منصور دوانيقى از بنی عباس (علیهم لعائن الله) بودند، حضرت زید (علیه‌السلام) و اولاد امام حسن (علیه‌السلام) و آنان و ظلم و جنایات بر سادات و شیعیان نیز در این زمان واقع شده است، با این حال بسیاری از روایات شیعه از (علیه‌السلام) صادر شد و شیعه را با نام مبارک ایشان (علیه‌السلام) نامیدند، یکی از که از اهل بیت (علیهم السلام) ظالمین و ستمگران به کشیده شده امام صادق (علیه‌السلام) است، منصور دوانقی (لعنت‌الله‌علیه) داد به حاکم مدینه، حسن بن زید (لعتت‌الله‌علیه) تا امام صادق (علیه‌السلام) را ، حاكم مدینه نیز به امام صادق (علیه‌السلام) کرد و را به کشید، (علیه‌السلام) به درون رفتند و فرمودند: من پسر ریشه‌های در خاکم، من ابراهيم خليل الله (علیه‌السلام) هستم، روز بعد يكى از شيعيان به محضر (علیه‌السلام) رسید و ایشان را دید، عرض کرد: چرا هستید؟ (علیه‌السلام) فرمودند: دیروز وقتى در دالان زبانه كشيد، با اينكه من در بودم، اما ديدم و شيون کنان، از اين سو به آن سو میروند، به ياد اهل بيت جدم امام حسین (علیهم السلام) افتادم كه به خيمه‌هاى آنها آورد، در حالى كه فرياد میزدند خانه ظالمان را بسوزانيد، منصور (لعنت‌الله‌علیه) شبی به وزیرش ربیع داد که (علیه‌السلام) را بیاورد، ربیع (لعنت‌الله‌علیه) نیز (علیه‌السلام) را در نیمه شب با و برهنه و عبا و با زیاد به دربار او آورد، منصور (لعنت‌الله‌علیه) با وقاحت و بی‌ادبی گفت: ابا جعفر (علیه‌السلام) تو شرم نمی‌کنی که خواهان خلافت هستی و فتنه و آشوب به پا می‌کنی؟ خدا مرا بکشد اگر تو را نکشم، (علیه‌السلام) فرمودند: آنکس که چنین به تو داده ، منصور دوانقی(لعنت‌الله‌علیه) کشید تا (علیه‌السلام) را ، ناگاهان (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) را در خود با برهنه دید که فرمودند: قدم از قدم برداری تو را خواهم ، این اتفاق تا سه بار تکرار شد و منصور (لعنت‌الله‌علیه) از منصرف کشتن امام صادق (علیه‌السلام) شد. منابع: مناقب ج ۴ ص ۲۸۰ ، كافى ج ۱ ص ۴۳۷ ، اعلام الوری ص ۵۲۶