eitaa logo
الهادی
21.6هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
972 ویدیو
46 فایل
🔻 درگاه‌های نشر آثار حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در شبکه‌های اجتماعی و همچنین لینک دانلود نرم‌افزار الهادی در صفحه زیر موجود است: www.al-hady.ir 📩دریافت نظرات: http://al-hady.ir/page/a
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آداب و 👤 حجت‌الاسلام والمسلمین ناصری ⏱ یک دقیقه 🔺 @nasery_ir ‌ ‌
🔻 وقتی بعضی‌ها را در قبر می‌گذارند واقعاً فرق نمی‌کند که می‌خواهد به امت یهود یا به نصاری ملحق شود، روایات نیز گاهی این را تأیید می‌کند. می‌گویند: «مُت یهودیاً أو نصرانیاً».‌ (بمیر خواه یهودی و خواه نصرانی) 🔸 وقتی همه چیز انسان پول شد همین‌گونه می‌شود. خیلی تفاوتی ندارد یا چیزهای مشابه [مثل شهوت طلبی یا قدرت طلبی یا...] هم همین‌طور است. کد ۸۳۹ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 در بنی‌اسرائیل خیلی‌ها عابد بوده‌اند و گاهی برخی از آن‌ها به قدری از نظر روحی بیمار می‌شده‌اند که به خدا می‌گفته است خدایا همه زحماتم را می‌دهم؛ اما امشب فلان زمینه امور مالی یا گناه را برایم فراهم کن. 🔸 بشر گاهی این‌قدر بیچاره می‌شود و دستش خالی می‌شود. اصلاً روی آن مایه‌ها دیگر حساب نمی‌کند. چنین کسی بیمار است و جنس این بیماری‌ها را فقط آتش می‌سوزاند. 🔹 اگر خود انسان به هوش آمد و بیدار شد و شروع کرد و سختی‌هایش را انتخاب کرد، دیگر روی دوشش نمی‌گذارند. اما اگر نه، باز غافل بود و بیمار بود و مشکل داشت و تشخیص نداشت، در کنارش [سختی و فشارهایی قرار می‌دهند تا به خود بیاید] 🔸 و باز این از لطف خدا است که به گونه‌ای چینش می‌کند [تا بنده خود را حفظ و تربیت کند]. کد ۸۳۹ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻 درمورد مرحوم ملّا فتح‌علی سلطان آبادی نقل می‌کنند که دوستان ایشان سی شب به محضر ایشان می‌رفتند و ایشان هر شب یک معنایی برای «حَبَّبَ‏ إِلَيْكُمُ‏ الْإِيمانَ» می‌کردند به طوری که معنای شب بعد، غیر از معنای شب قبل بوده است. 🔸 گویا سبک ایشان این‌گونه بوده است که همه را به صورت احتمال بیان می‌کرده‌اند. 🔹 شاید این آیه با پایه‌گذاری توحید فطری در بشر بی‌ارتباط نباشد و پایه‌گذاری توحید فطری یا فطرت توحیدی بشری با «حَبَّبَ‏ إِلَيْكُمُ‏ الْإِيمانَ» بی‌تناسب نباشد، به نوعی با هم ارتباط داشتند. 🔸 بالأخره زمانی که خدای متعال بشریت و آدم ابوالبشر را که خلق کرد و خلقت آدم مطرح شد و در این خلقت اسبابی فراهم شد تا در نهایت میل ایمان در بشر بیشتر از امیال دیگر باشد و نیازش به توحید در این خلقت تعریف‌شده باشد. کد ۸۳۹ ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 بعضی مفسرین نوشته‌اند که خداوند خلقت آدم را در آسمان انجام داد. شاید خلقت حضرت حوّا بعد از آن صورت گرفته باشد. بعضی نوشته‌اند که در دنیا صورت گرفته است. 🔸 اما نکته این است که خداوند متعال اولین فرد بشر را پُر از علم کرد و علم‌الاسماء را به او داد و این خیلی مؤثر است. 🔹 ابتدا تصویر آدم را چه در ابتدای خلقت و کیفیت ترکیب، چه در امتیازات بعدی روی «حَبَّبَ‏ إِلَيْكُمُ‏ الْإِيمانَ» قرار داد، یعنی برای خَلق آدم، توحید و فطرت توحیدی و اسباب و ادوات آسمانی را زلال و آسمانی و متراکم قرار داد سپس طرف مقابل آن، باید تدریجی‌الحصول سرایت می‌کرد مثل شیطان، هواهای نفسانی و ... . این بچه به دنیا بیاید و سپس شهوت در آن بیدار شود و خیلی امور را تدریجی الحصول قرار داد و این از ناحیه حق تعالیٰ لطف محض برای سروری بشر و توحید بشر است. 🔸 این‌ها چیزهایی است که ما به آن توجه نکرده‌ایم و نمی‌کنیم. ما در چاله‌ای افتاده‌ایم که فقط مشکلاتی که خودمان با دست خودمان درست کرده‌ایم را می‌بینیم و راه‌حل‌های آن‌ها را هم راه‌حل‌های مادی تصور می‌کنیم و به دنبال این قضایا می‌رویم درحالی‌که الطاف حق‌تعالیٰ به بشریت خیلی زیاد، بالا و بلند بوده است. کد ۸۳۹ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 گاهی عینک‌های ما خراب است و فکر می‌کنیم مشکلی نداریم و مشکلی نداشته‌ایم. نوع برداشت ما غلط است یعنی بیماری ما دوبله شده است.‌ 🔸 غیر از این‌که بیمار هستیم، نمی‌دانیم که بیمار هستیم و گرفتار یک جهل مرکب شده‌ایم. 🔹 کسی که خیلی معرفتش بالا می‌رود و مانند اولیاء و انبیاء خیلی مقام بالایی پیدا می‌کند شاید یکی از حالاتش این است که وقتی به سجده می‌افتد و بنا شد صد مرتبه ذکر استغفار بگوید در مشتش صد کوتاهی از خودش دارد و برای هریک، یک استغفار می‌گوید 🔸 اما گاهی ما آنقدر کور هستیم که یک مورد کوتاهی را می‌خواهیم پیدا کنیم تا برایش صد استغفار بگوییم، پیدا نمی‌کنیم و می‌گوییم کاری نکرده‌ایم. 🔹 تا این حد ما فاصله پیدا کرده‌ایم! این‌ها بیماری است. آن‌ها که انبیاء و اولیاء هستند صد ذکر استغفارشان را برای صد کوتاهی می‌گویند، ما اگر صدتا استغفار را برای یک کوتاهی هم بخواهیم بگوییم همان یک کوتاهی را در خودمان پیدا نمی‌کنیم و این علامت خطری بودن و شدت بیماری ماست و ما از فطرت توحیدی دور شده‌ایم و «حَبَّبَ‏ إِلَيْكُمُ‏ الْإِيمانَ» ما مقرون به مانع شده و ذائقه ما عوض شده است. 🔸 یک وقت یک ذائقه خوب است و نوع غذا را خوب حس می‌کند ولی وقتی ذائقه‌ای بیمار می‌شود متفاوت می‌شود و تلخی و شوری در ذائقه انسان جابجا می‌شود. طعم را تشخیص نمی‌دهد. 🔹 گاهی آن‌قدر عقب می‌افتیم که حتی یک مورد از کوتاهی‌هایمان را نمی‌بینیم. بخاطر این‌که اخلاق بچگانه، اهداف بچگانه، عروسک‌بازی ما را مشغول یک ساختار ذهنی کرده‌ است و فقط همان را نگاه می‌کنیم و همان را می‌خواهیم ساما‌ن‌دهی ‌کنیم. کد ۸۳۹ ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 قرآن بعد از قسم‌های متعدّد می‌فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا» و رستگاری را در تهذیب و تزکیه‌ی نفس می‌داند. 🔸 اگر شروع مطلب ما بر پایه‌ی شناخت نفس به کیفیتی که تعریف می‌شود، نباشد، در نهایت به ما جواب نمی‌دهد. 🔹 شاید اگر بنا باشد که بعضی‌ها درباره «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا»، یک مقاله هم بنویسند، می‌نویسند؛ ولی چقدر مطلب به دست خودمان رسیده و واقعاً به آن‌ها پی بردیم که «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا» یعنی چه؟ 🔸 نفس چیست؟ تصفیه‌ی نفس چیست و چگونه است؟ تزکیه‌ی نفس چگونه است؟ تهذیب نفس چگونه است؟ خب این‌ها با هم متفاوت است. 🔹 اگر از حیث علمی و به صورت دقیق، با مبانی خودش، اطلاعات کافی برای شناخت نفس چینش نشود، فهم ما از نفس، همان یک کلمه «نفس» می‌شود. 🔸 ما چقدر آشنا هستیم و چقدر مطالعه‌ی کتاب‌های موجود در این زمینه به ما کمک می‌کند؟ آیا ما را از تحیّر بیرون می‌آورد و به ما شناخت می‌دهد؟ خودمان برای خودمان ترجمه می‌شویم؟ آشنا می‌شویم؟ می‌توانیم افراط و تفریط‌هایمان را تعدیل کنیم؟ در جاهایی که تحت سیطره‌ی نفس أمّاره‌ی بالسوء قرار می‌گیریم، می‌توانیم راحت‌تر برخورد کنیم؟ شناخت می‌آید یا نمی‌آید؟ 🔹 اگر انسان بخواهد راجع به نفس وارد شود، به علومی نیاز است و موضوعات دیگری باید پیگیری شود تا انسان روشن شود. 🔸 رستگاری برای تهذیب و تزکیه‌ی نفس است، برای تعدیل شاکله و نیّت است. اما آیا ما در بخش ارتباط بین خودمان و خدای خودمان و در یک فضای اینطوری، آشنایی پیدا کرده‌ایم؟ خیلی خب. هر کسی حدّی و نصیبی دارد. کد ۶۱۴۶ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 فرض کنید یک نفر از شما یا از بنده می‌پرسد که آقا چه کار کنم که در کارهای معنوی رشد کنم یا به مقصد برسم؟ 🔸 بنده عرض می‌کنم: نسبت ایمان و معارف معنوی با نسبت علم پزشکی از حیث توسعه‌ی معارف اخلاقی قابل مقایسه نیست. ولی اگر این سؤال را از جهت پزشکی بخواهید بپرسید که من چه کار کنم سالم و قوی باشم؟ مگر این سؤال را در بخش پزشکی می‌شود تنها با یک کلمه جواب داد؟! 🔹 در بخش‌های حالات روحی و معارف اخلاقی، ایمانی که خیلی هم گسترده است، طبیعتاً جواب سخت‌تر خواهد شد. کد ۸۳۶ ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 ما ها مسموم شده‌ایم و به مسمویت خود خو کرده‌ایم و جریان مجموعه‌ی ما تمثیلی است که آن شاعر می‌زند و با شعر بیان می‌کند که یک شهری بود که موهای سر و صورت همه‌ی مردم [آن شهر] می‌ریخت، از ابتدا اصلاً مو نداشتند و یک نفر که سر و صورت او مو داشت وقتی وارد این شهر شد همه دُور او را گرفتند و به عنوان یک امر غیر عادی به او نگاه می‌کردند و به همدیگر نشان می‌دادند بیایید سر این را ببینید که چه وضعی دارد یا صورت او را ببینید چه شکل و شمایلی پیدا کرده است. 🔸 ما این‌طور آلوده شده‌ایم، آنقدر قواعد مادّی غلبه کرده است که اگر کسی حتی بخواهد یکی از قواعد مادّی ما را -مادّی به معناه الأعم- زیر سؤال ببرد، شخصیت ما را به گونه‌ای دیگر تعریف بکند برای ما خیلی سؤال پیدا می‌شود و گاهی قابل تحمل هم نیست، 🔹 ولی آنچه که در سده‌های گذشته بین حوزه‌های مختلف مشترک بوده است خداجویی و اشتغال معنوی و اُنس با قرآن و توسلات به اهل بیت (علیهم السلام) بوده است، ساعاتی را فارغ داشتند، التزام به سَحر [داشتند] و راهکارهایی را یافتن و ادامه دادن. 🔸 یک نفر مانند مرحوم آیت الله آشیخ محمدحسین اصفهانی وقتی برای میرزا جواد آقا ملکی تبریزی نامه می‌نویسد و از ایشان درخواست می‌کند و می‌گوید شما که زمان مرحوم ملاحسینقلی را درک کردید تقاضای من این است که برای من نامه‌ای بنویسید و آنچه که از ایشان در طریق تهذیب نفس و معرفت نفس و رشد استفاده کردید برای من بیان کنید و مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در کمال احترام نامه‌ای به ایشان می‌نویسد و تذکراتی را می‌دهد. کد ۴۳۶۰ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 اگر کسی بخواهد نفس را تزکیه کند نباید نفس را بشناسد؟! نباید به علومی که شناخت نفس و خودشناسی لازم دارد اطلاع و احاطه پیدا بکند؟! 🔸 ریشه و منشأ تمام رشدها، بعد از این همه قسم، تزکیه‌ی نفس است ولی نوع قرائت ما در طول تاریخ از تزکیه چه بوده است؟ 🔹 یکی می‌گوید: غیبت نکن، تهمت نزن، درست است؛ ولی آیا برای مجموعه‌های علمی، فرهنگی و تخصصی، این تجزیه و تحلیل کافی است؟ 🔸 آیا این فکر تهذیب و تزکیه نباید سرنخ‌ها و شعبی از علوم را به من بدهد تا من پیگیری کنم و با خودم آشنا بشوم؟ نباید تطوّرات حالی مرا کنترل کند؟ چه کسی باید کنترل کند؟ خودم باید کنترل کنم. کد ۸۳۶ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
عاقبت_جدا_شدن_از_خدا_و_اهل_بیت_علیهم.mp3
1.09M
* 🎧 عاقبت جدا شدن از ولایت ⏱ زمان: ۴ دقیقه 📥 حجم: ۱ مگابایت ‌ ‌🔺 @nasery_ir ‌ ‌
🔻 گاهی تصور و خیال خود من این است اگر همه‌ی این نظام عالم فقط به خاطر یک نفر ساخته و پرداخته شده بود، کم نبود. «وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا» 🔸 اگر همه‌ی‌ این نظام برای یک نفر آفریده شده بود کم نبود. این برای وسعت وجودی انسان است. منتها این برای بنده یا امثال بنده تعریف نشده است. 🔹 همزمان ارتباط یک انسان و وسعت وجودی‌اش اقتضا می‌کند فقط برای اینکه خودش را بشناسد بیش از این کار بشود. 🔸 آن دُرّ و جواهرات و گوهرهایی که از قرآن و اهل بیت علیهم‌السلام در این ابعاد به ما رسیده است و ما از آن رد شدیم. کد ۸۳۶ ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 راجع به مرحوم شیخ انصاری (رضوان الله تعالی علیه) نقل می‌کنند مرحوم شیخ در ایام جوانی و ایامی که در ایران بود خدمت یکی از علما به نام کاشف دزفولی رفت، حدود ظهر بود، در زد و خادم آمد، مرحوم شیخ گفت: به آقا بگویید که من آمدم از ایشان برنامه‌ای بگیرم، کمکی بگیرم، دستوری بگیرم؛ می‌خواهم به نجف بروم، یک برنامه‌ی معنوی که برای رسیدن به مقصد و رشد به من کمک کند. 🔸 خادم فراموش می‌کند که مطلب را منتقل کند، بعد از یک ساعت منتقل می‌شود و خود مرحوم کاشف جلوی در می‌آید و می‌بیند که طلبه‌ی جوانی (مرحوم شیخ انصاری) ایستاده است؛ اولین دعایی که برای او می‌کند می‌گوید: همین‌طور که زیر این آفتاب یک ساعت در هوای گرمِ دزفول ایستادی و تحمل کردی، امید من این است که خدای متعال تو را مانند آفتاب چهره کند. 🔹 عرض می‌کند که آقا من آمده‌ام یک دستوری از شما بگیرم، برای تحصیل و ادامه‌ی تحصیل عازم نجف هستم، می‌فرماید همین که برای تحصیل عازم نجف هستی خود این عبادت است، همین را درست پیگیری کن، إلّا اینکه به نجف رفتی یک سید علی شوشتری است که او هم از ما است، خدمت ایشان برس. ایشان فی الجمله آشنا بود که کجا برود. کد ۴۳۶۰ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 لطایفی در همین آیه به کار رفته است، خیلی مطلب است که فرمود:‌ «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‏ مِنَ الْمُؤْمِنينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ». (خداوند از مؤمنان، جان‌ها و اموالشان را خریداری کرده، که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد؛ توبه: ۱۱۱) 🔸 حد و حدود افراد و سعی و تلاش‌شان و ظرفیت‌های‌شان و جایگاهی که به آن می‌رسند، با هم تناسب دارد؛ کما این‌که جنّت هم مراتب دارد. 🔹 این‌طور نیست که حالا ما خیال کنیم که بهشت یک باغچه‌ای است که همه را به آن وارد می‌کنند. 🔸 مهم این است که هر کسی در هر فرصتی که دارد، این معامله را با حق‌تعالی به گونه‌ای انجام دهد که وقتی فرصت تمام می‌شود، از او بخرند. 🔹 صِدق را همراه خود ببرد و مُصَدِّقِ صِدق هم باشد. این [صدق و تصدیق آن،] جنّت می‌شود؛ یعنی پایان کارش به جنّت است. ولو در حدود مختلف، جنّت تعریف می‌شود، [این هم به سبب] طبیعتِ این قضایا است و ظلم است که همه را در یک حد، حساب کنیم و خلاف حکمت حق‌تعالی است که همه را به یک‌جا بفرستند. ادامه دارد...‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
ادامه قبل... 🔻 طبقات و وسعت آسمان‌ها آن‌قدر هست که در روایتی که زینب عطاره از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) پرسید، حضرت فرمودند: «تمام این وسعت زمین و آسمان‌ها و - به تعبیر من - آسمان دنیا نسبت به سماء‌ اول، مثل یک حلقه‌ای است که در هوا معلق باشد»! 🔸 این چه وسعتی دارد! تازه نسبت آن هم با سماء بعد، باز همین نسبت است و این هم از حکمت حق‌تعالی است که پایان کارِ اهل ایمان را به جنّت، ختم کرده است؛ ولی به این معنا که هرکسی به نسبت به زمانش و معامله‌اش با حق‌تعالی و پایان کارش، باید به یک جایی منتهی می‌شد. 🔹 اگر اهل پذیرش شد و از او پذیرفتند، بعد از آن نباید دیگر صدمه داشته باشد. بعد از جنّت، دیگر راحتی است؛ ولو جنّت و جنّت هم باهم متفاوت است، ولو بهشت، طبقات دارد و هرکسی را به هر قسمتش، راه نمی‌دهند. کد ۸۴۳ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فرق بین و جهل 👤 حجت‌الاسلام والمسلمین ناصری ⏱ دو دقیقه 🔺 @nasery_ir ‌ ‌
🔻 یک وقت اصحاب صفّه خدمت رسول خدا(ص) می‌آمدند، گاهی حتی یک خرما هم نبود [که به آن‌ها بدهند]؛ ولی قوی بودند. 🔸 یک فصل بعد که کمی امور مالی به میان آمد و بنی‌امیه آمدند و خَراج یک کشور به مدینه می‌آمد و عثمان به قوم و خویش‌هایش می‌داد که اوضاع به هم ریخت. فتنه‌های داخلی از قبل باعث شد که آن زمان [این دنیاطلبی] بیرون بریزد. 🔹 مثلا زبیر، پسرعمه امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است. وقتی که به خانه حضرت حمله کردند، او هم شمشیر را برداشت. منتها در کنار او پسر فاسدش عبدالله، داشت بزرگ می‌شد. فرمود: «دائما زبیر مؤید ما بود تا اینکه فرزند شومش امور را به دست گرفت.» او در پدر رخنه کرد. و این هم این خطر را در طول مدت نشان می‌دهد که گاهی ضعف مدیریت حتی نسبت به اداره کردن فرزند چقدر گران درمی‌آید! 🔸 عبدالله شروع به خط‌دهی و جهت‌دهی کرد و خودش را بیچاره کرد؛ حضرت امیرالمؤمنین(ع) هم وقتی او را می‌دیدند، گاهی به او می‌فرمودند و مدت کوتاهی حکومت را برایش پیش‌بینی می‌کردند؛ ولی پدر را آواره کرد و می‌خواست در جنگ جمل پدرش را بکشد. ادامه دارد..‌. ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
ادامه قبل... 🔻 زبیر با طلحه –که برادرزاده ابوبکر است- نزد امیرالمؤمنین آمدند و دیدند که چیزی عایدشان نمی‌شود و بچه‌ّها و افراد هم از بیرون شروع کردند به خراب‌کاری کردن و طلحه و زبیر هم راه افتادند و تحت عنوان عمره به مدینه رفتند. 🔸 زبیر داماد ابوبکر بود و عایشه خواهرزن زبیر می‌شد. آن‌وقت، عبدالله خاله‌اش را برداشت و آمد. همگی با زبیر و طلحه آمدند و جنگ جمل را به راه انداختند. به نزدیکی‌های محل جنگ که رسیدند، یک شب سگ‌ها حمله کردند. عایشه پرسید این‌جا کجاست؟‌ گفتند حوأب. حدیث پیغمبر خدا را به یاد آورد که فرمودند: «بترس از اینکه سگ‌های حوأب بر تو پارس کنند.» 🔹 این‌ها در آنجا ساکن شدند و امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به دنبال زبیر فرستادند. بعد زبیر آمد، حضرت فرمودند: «زبیر! من یک جریان را به یادت می‌آورم. با پیغمبر خدا (صلی الله علیه و آله) در کوچه‌های مدینه می‌رفتید، من یک‌دفعه روبروی شما رسیدم تو به پیغمبر خدا گفتی: این علی خوب است ولی ببینید که چقدر تکبر و تجبر و... دارد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به تو فرمود: خاموش باش! تو درباره او ظلم خواهی کرد و در آن زمان جریان سگ‌های حوأب را تعریف کردند. یادت می‌آید؟» 🔸 زبیر یادش آمد و از اینجا بود که به هم ریخت و از نزد امیرالمؤمنین (علیه السلام) بیرون آمد و خواست کنار بکشد. پسرش عبدالله آمده بود و مصرانه از او می‌پرسید: چه شده (که به هم ریخته‌ای)؟‌ به او گفت: تو ترسیده‌ای. زبیر هم گفت: بله ترسیدم و من دیگر نیستم؛ ولی فتنه را شروع کرده بود. عبدالله گفت که سرش را می‌برم و رها کرد و رفت. 🔹 عبدالله چهل نفر از اعراب بادیه را آورد تا برای عایشه قسم بخورند که این‌جا حوأب نیست و این اولین قسم زور (دروغین) بود. جنگ جمل را راه انداختند و عبدالله بن زبیر هم پایِ کارِ جنگ ایستاده بود و بعد هم جنگ تمام شد. این یکی از کارهای او بود. اما خب حضرت با این‌که کاملاً پیروز شده بودند هیچ‌ وقت از جنگ جمل خوشحال نبودند. 🔸 جنگ جمل، از داخل، بد فتنه‌ای بود. حضرت هیچ احساس خوشحالی نداشتند. بعد از جریان قتل عثمان بود که همه بنی‌مروانی‌ها و کسانی که از امیرالمؤمنین کینه داشتند زیر چتر معاویه رفتند و به او پیوستند. 🔹 خلاصه هر چیزی چه محسوس، چه نامحسوس حتی جریان‌های مدیریتی، در نهایت مربوط به زیرمجموعه‌های اخلاق است و روح دمیدن می‌خواهد یعنی روح‌دار بودن و تشخیص می‌خواهد. کد ۸۴۱ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻 اگر مؤمنی، روح ایمان را در خودش اِحیا کرد، [به حسب ظرفیتش به مراتب بالاتر بهشت می‌رسد.] قدم اول، اِحیا کردن است؛ [همان‌طور که قرآن می‌فرماید:] «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً». ( هر کس کار شایسته‌ای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده می‌داریم؛ نحل، آیه ۹۷.) این، حیات را می‌خواهد. بر اثر عمل صالح، یک حیاتی ماوراء حیات نباتی و حیوانی و حتی انسانی، نصیب می‌شود. 🔸 حضرت عیسی (علیه‌السلام) فرمود: «لَن يَلِجَ ملكوتَ السماوات، مَن لم‏ يولد مرّتين‏»؛ (كسى كه دو بار زاده نشود، به ملكوت آسمان‏ها راه نمى‏يابد) یک بار از مادر [متولد می‌شود] و یک بار دیگر، روح ایمان است که تولد پیدا می‌کند. 🔹 بخشی از این روح، قادر است هم‌زمان در سماء،‌ بر زمین ناظر باشد. این روح است که از شاخه‌های ولایت و از برکات ولایت است. هرکسی نمی‌تواند از تنگناها و تنگ‌راه‌ها به تولد روح ایمانی برسد؛ مثلاً می‌توان اهل زحمت و زهد و تسبیح شد، ولی آن مهم است که روح، حیات طیبه‌ای پیدا کند. 🔸 تازه، وقتی هم که حیات پیدا کرد، باز مسیر خودش را دارد، تا رشد کند و به بالا برود. روح ایمان می‌تواند هم‌زمانی که مؤمن، نشسته باشد و یا خوابیده باشد، می‌تواند... [در سماوات هم سَیر کند.] 🔹 خلاصه، کاراییِ آن [روح،] خیلی زیاد است. مثل آن جوانی که زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله به حضرت عرض کرد: « الان اهل بهشت و جهنم را می‌بینم». ادامه دارد...‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌