🌴 #غـدیـرنـامـہ
💚 دوستی با #امیرالمومنین (سلام الله علیه) یعنی ایمان کامل به خداوند!
📚 مرحوم #علامه_مجلسی (طاب ثراه) در کتاب «بحارالأنوار» نقل می کند که:
👳🏻 اباصلت گفت: از حضرت رضا (علیه السلام) شنیدم، و ایشاناز پدرانش روایت کردند که علی (علیه السلام) فرمود:
⚜ از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) شنیدم و او از خداوند (تبارک و تعالی) شنید که فرمود:
🔅«علِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ حُجَّتِي عَلَى خَلْقِي وَ نُورِي فِي بِلَادِي وَ أَمِينِي عَلَى عِلْمِي لَا أُدْخِلُ النَّارَ مَنْ عَرَفَهُ وَ إِنْ عَصَانِي وَ لَا أُدْخِلُ الْجَنَّةَ مَنْ أَنْكَرَهُ وَ إِنْ أَطَاعَنِي».
🔅علیّ بن ابی طالب حجّت من بر مخلوقات، نور من در میان سرزمینها، و امین من بر علم و دانش من است، هر کس علی (علیه السلام) را بشناسد گرچه مرا معصیت کند او را به آتش داخل نمی کنم، و هر کس علی علیه السلام را انکار کند گرچه مرا اطاعت کند او را به بهشت راه نمی دهم.
👤 زمخشری (عالم بزرگ اهل سنت) بعد از ذکر این حدیث می گوید:
👌🏻و این رمز و علامت خوبی است، زیرا دوستی علی (علیه السلام) ایمان کامل است و با ایمان کامل گناهان ضرری نمی زنند.
📚 بحارالأنوار، (بیروت): ج ۲۷، ص ۱۱۶، ح ۹۱.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#روایت
#حـلقـہ_عشـاق
🏰 #آقازاده ای که #منصب_حکومتی را قبول نکرد!
🕯حکایتی زیبا و بسیار شنیدنی از جوانی که به هنگام مرگ #امیرالمومنین بر بالینش حاضر شد!
🏰 روزى وزیر #هارون در مجلس بود، در آن لحظه پسر هارون که نامش #قاسم بود از مقابلش گذر کرد.
👨🏻 #جعفر_برمکى خندید!!
👳🏾 هارون از سبب خنده پرسید؟
👨🏻 پاسخ داد، بر احوال این پسر مى خندم که تو را رسوا نموده! این است لباس و وضع و روش و منش او، با فقرا و تهیدستان مى نشیند!!
👳🏾 هارون گفت: حق دارد زیرا ما تاکنون منصب و مقامى به او واگذار نکرده ایم، امر کرد او را به حضور آوردند، وى را نصیحت کرد و گفت:
👈🏿 مى خواهم تو را به حکومت شهرى منصوب نمایم، هر منطقه اى را علاقه دارى بگو.
👳🏽♀گفت: اى پدر! مرا به حال خود بگذار، علاقه ام به بندگى خدا بیش از حکومت است، تصور کن فرزندى چون مرا ندارى!
👳🏾 گفت: مگر نمى توان در لباس حکومت به عبادت برخاست؟ حکومت منطقه اى را بپذیر، وزیرى شایسته براى تو قرار مى دهم تا اکثر امور منطقه را به دست گیرد و تو هم به عبادت و طاعت مشغول باشى.
👳🏽♀ قاسم گفت: من هیچ نوع برنامه اى را نمى پذیرم و زیر بار قبول امارت و حکومت نمى روم.
👳🏾 هارون گفت: تو فرزند خلیفه و حاکم و سلطان مملکتى پهناور و سرزمینى وسیع هستى، چه مناسبت دارد که با مردمان بى سر و پا معاشرى و مرا در میان بزرگان سرشکسته کرده اى؟
👳🏽♀ پاسخ داد: تو هم مرا در میان پاکان و اولیاى خدا از اینکه فرزند خود مى دانى سرشکسته کرده اى!
🏰 نصیحت هارون و حاضران مجلس در او اثر نکرد، از سخن گفتن ایستاد و در برابر همه سکوت کرد.
📜 حکومت مصر را به نام او نوشتند.
🏇 چون شب رسید از بغداد به جانب بصره فرار کرد، به وقت صبح هر چند تفحص کردند او را نیافتند.
👴🏻 مردى از اهالى بصره به نام عبد الله بصرى مى گوید: من در بصره خانه اى داشتم که دیوارش خراب شده بود، روزى آمدم کارگرى بگیرم تا دیوار را بسازد کنار مسجدى جوانى را دیدم مشغول خواندن قرآن است و بیل و زنبیلى هم در پیش رویش گذاشته است، گفتم:
⁉ کار مى کنى؟!
👳🏽♀ گفت: آرى، خداوند ما را براى کار و کوشش و زحمت و رنج براى تامین معیشت از راه حلال آفریده.
👴🏻 گفتم: بیا به خانه من کار کن.
🌅 همراهم آمد تا غروب کار کرد، دیدم به اندازه دو نفر کار کرده، خواستم از یک درهم بیشتر بدهم قبول نکرد، گفت:
👳🏽♀ بیشتر نمى خواهم، روز بعد دنبالش رفتم او را نیافتم، از حالش جویا شدم گفتند:
👤 جز روز شنبه کار نمى کند.
🕌 روز شنبه اول وقت نزدیک همان مسجدى که در ابتداى کار او را دیده بودم ملاقاتش کردم او را به منزل بردم مشغول بنایى شد، مزدش را دادم و رفت، چون دیوار خانه تمام نشده بود صبر کردم تا شنبه دیگر به دنبالش بروم، شنبه رفتم او را نیافتم، از او جویا شدم گفتند، بیمار شده، از منزلش جویا شدم محلى کهنه و خراب را به من آدرس دادند به آن محل رفتم، دیدم در بستر افتاده به بالینش نشستم و سرش را به دامن گرفتم، دیده باز کرد و پرسید:
👳🏽♀ تو کیستى؟
👴🏻 گفتم: مردى هستم که دو روز برایم کار کردى، عبدالله بصرى مى باشم...
🛌 گفت: تو را شناختم... آیا تو هم علاقه دارى مرا بشناسى؟
👴🏻 گفتم: آرى، بگو کیستى؟
🛌 گفت: من قاسم پسر هارون الرشید هستم!
⁉ تا خود را معرفى کرد از جا برخاستم و بر خود لرزیدم، رنگ از صورتم پرید، گفتم:
👴🏻 اگر هارون بفهمد فرزندش در خانه من عملگى کرده مرا به سیاست سختى دچار مى کند و دستور تخریب خانه ام را مى دهد.
🛌 قاسم فهمید دچار وحشت شدید شده ام، گفت: نترس و وحشت نکن، من تا به حال خود را به کسى معرفى نکرده ام.
👌اکنون هم اگر آثار مردن در خود نمى دیدم حاضر به معرفى خود نبودم، مرا از تو خواهشى است، هرگاه دنیا را وداع کردم این بیل و زنبیل مرا به کسى که برایم قبر آماده مى کند بده و این قرآن هم که مونس من بوده به اهلش واگذار، انگشترى هم به من داد و گفت:
💍 اگر گذرت به بغداد افتاد پدرم روزهاى دوشنبه بار عام مى دهد، آن روز به حضور او مى روى و این انگشتر را پیش رویش مى گذارى و مى گویى:
🛌 فرزندت قاسم از دنیا رفت و گفت: چون جرات تو در جمع کردن مال دنیا زیاد است این انگشتر را روى اموالت بگذار و جوابش را هم در قیامت خود بده که مرا طاقت حساب نیست، این را گفت و خواست که برخیزد ولی نتوانست، دو مرتبه خواست برخیزد قدرت نداشت، گفت:
🛌 عبدالله، زیر بغلم را بگیر و مرا از جاى بلند کن که آقایم امیرالمومنین(علیه السلام) آمده، او را از جاى بلند کردم به ناگاه روح پاکش از بدن مفارقت کرد، گویا چراغى بود که برقى زد و خاموش شد!
📔 برگرفته از کتاب #عبرت_آموز اثر #استاد_حسین_انصاریان
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#داستان_کوتاه
#پندها
🏴 ایّامی که #مصیبت تمامی انبیاء برای یک نفر واقع شد!
⚜ #شیخ_مفید (رض) روایت کرده است که #امام_هادی (علیه السلام) در زیارتنامهی #امیرالمومنین (علیه السلام) میفرماید:
▪شبیه شد مصیبت تو به خاطر آن دو (ابوبکر و عمر) به مصیبت تمامی انبیاء آن هنگام که تنها بودند و یاوری نداشتند.
📚 المزار الکبیر، تالیف شیخ مفید، صفحه ۱۵۷، چاپ منشورات مکتبة العلامة المجلسي (رحمت الله علیه)
💦 در این ایام چہ بر مولاے ما گذشتہ است؟
🌌 خوب کہ گوش کنے، هنوز نیمہ شبها صداے مرد خیبر شکن را مےشنوے کہ کنار آرمگاهِ آرامشش، بیقرار زمزمہ مےکند.
▪نَفسِـی عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَهٌ
▪یا لَیتَــهَا خَرَجَـت مَـعَ الزَّفَـرَاتِ
▪جانم اسیر ناله هایم شده است
▪ای کاش که جانم با نالههایم از پیکرم خارج شود...
✋ #یا_صاحب_الزمان! کجایی قرارِ بیقراریهای حیدر؟
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#عـطـــر_فـاطـمـیــہ
#روایت
پرتو اشراق
🏴 #روضه خوانی خداوند برای #حضرت_زهرا(س)
❣اشاره به علت #شهادت_صدیقه_طاهره (سلام الله علیها) در کلام #امام_باقر و #امام_صادق (علیهماالسلام)
⚖ دادخواهی از قاتلین فاطمه زهرا و #حضرت_محسن (علیهماالسلام) در قیامت
⚜ امام باقر (علیه السلام) فرمودند:
🔅حضرت صدیقه شهیده به #امام_حسن (علیه السلام) حامله شدند، سپس چهل روز بعد از میلاد امام حسن (علیهالسلام) به #امام_حسین (علیه السلام) حامله شدند سپس به #حضرت_زینب (علیها السلام) و بعد #حضرت_ام_کلثوم (علیها السلام)؛ و بعد از آن به حضرت محسن (علیهالسلام) وقتی #رسول_الله وفات کردند قوم به خانه ایشان حمله کردند و #امیرالمومنین علی (علیه السلام) را خارج کردند که بر اثر آن حضرت محسن (علیه السلام) سقط شد و این اصل مریضی حضرت و وفات ایشان بود.
📚 مأساة الزهراء (س)، السيد جعفر مرتضى العاملي، ج ٢، ص ۵۶.
⚜ امام صادق (علیه السلام) نیز می فرمایند:
🌌 زمانى كه نبى اكرم (صلَّى الله عليه و آله و سلَّم) را به آسمان سير دادند به حضرتش عرض شد:
🔅خداوند تبارك و تعالى میخواهد شما را در سه چيز بيازمايد تا صبرتان را ببيند، حضرت عرض كرد:
❓پروردگارا من تسليم امر تو هستم، من توان #صبر را ندارم مگر به كمك تو، آن سه چيز كدامند؟
⚜ ...تا آنجا که فرمود و امّا دخترت:
▪مورد ستم قرار گرفته، حقش را غصب میكنند، او را میزنند در حالى كه حامل و باردار است به حريم و منزلش بدون اذن وى داخل شده و افراد پست و فرومايه او را رنجور مینمايند و وى مانع و دافعى نيافته و بدنبال ضرب و كتكى كه میخورد حملش سقط شده و از ناحيه آن فوت و رحلت میكند.
🌹حضرت عرض كرد: «إِنَّا لِلَّه وَإِنَّا إِلَيْه راجِعُونَ»، تا آنجا که فرموند و اوّلين نفرى كه در قیامت در مورد او حکم میشود در مورد قاتل حضرت #محسن_بن_على (عليه السّلام) است و سپس #قنفذ مورد محاكمه قرار میگیرد، پس قاتل آن حضرت و قنفذ و صاحب قنفذ را آورده،
سپس با تازيانه ای از آتش ايشان را میزنند... الخ
📚 #كامل_الزيارات، ص ٢٣٢ - ٣٣۵، والبحار، ج ٢٨، ص ۶٢ - ۶۴ و راجع، ج ۵٣.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#بانـوے_همـیـشہ
#عـطـــر_فـاطـمـیــہ
#داستان_کوتاه
#روایت
🗓 📚⏳ #فرازی_از_تاریخ
🔥 قُنفذ کیست؟!
👳🏿 #قنفذ، غلام #ابوبکر و پسر عموی #عمر_بن_الخطاب، مردی تندخو، بداخلاق و خشن از طلقاء و یکی از فرزندان عدی بن کعب بود.
🗡 نقش او در شهادت حضرت صدیقه کبری (سلام الله علیها) از مسلّمات تاریخی است.
🔥و البته که عمر بن خطاب، متهم اصلی چنین جنایتی است.
📚 در کتب فراوانی به جنایات قنفذ، در این باب اشاره شده است:
🗡او به دستور ابوبکر، بارها به بیت فاطمی و ساحت بانوی دو عالم حضرت زهرا (سلام الله علیها) تعرض نمود؛ و سرانجام در هجوم نهایی به بیت وحی، که منجر به اخذ بیعت اجباری از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) شد، صدیقه کبری سلام الله علیها را به دستور صریح عمر بن الخطاب که به او گفته بود:
👈🏿 اگر فاطمه بین تو و علی مانع شد او را بزن!
💥 با شلاق زد که در اثر آن در بازوی حضرت، اثر گرفتگی و له شدگی پدید آمد، همچنین روایت شده که بانوی دو عالم حضرت زهرا (سلام الله علیها) را او پشت در گرفتار نمود، و ایشان را هُل داد که در نتیجه آن دنده ها و پهلوی ایشان شکسته شد و حضرت محسن (علیه السلام) سقط گردید، و حضرتش ملازم بستر شد تا به شهادت رسید.
🔰 برخی از مدارکی که به نقش قنفذ در جریان هجوم اشاره کرده است:
📙سلیم بن قیس:
🔗 goo.gl/UfgvEA
📚 بحارالأنوار:
🔗 lib.eshia.ir/11008/30/348
📓 ماساة الزهراء:
🔗 lib.eshia.ir/70647/2/293
📕 الأنوار الإلهية في المسائل العقائدية
🔗 l1l.ir/149a
📚 مستدرک سفینة البحار
🔗 l1l.ir/1498
📔 دلائل الامامه
🔗 l1l.ir/46h-
📘 صراط النجاة
🔗 goo.gl/ns6twc
📗 مرآة العقول
🔗 l1l.ir/4698
🔗 goo.gl/iiEnyi
📕 تلخيص الشافي
🔗 goo.gl/MXz9HX
💰 جالب است بدانید قنفذ (لعنت الله علیه) به خاطر خوش خدمتی ای که به خلیفه اول و دوم نمود، در دوران حکومت #غاصبین، از مواهب فراوانی برخوردار گردید!!
🕌 در حلقه ای در مسجد آمدم که در آن جز هاشمیه نبود؛ به غیر از #سلمان و #مقداد و #محمد_بن_ابی_بکر و #عمر_بن_ابی_سلمه و #قیس_بن_سعد_بن_عباده؛ که #عباس به #امیرالمومنین علی (علیه السلام) عرض کرد:
❓چرا عمر قنفذ را منع کرد که غرامت بدهد همانگونه که جمیع کارگزاران او غرامت میدهند؟
🌹 #امام_علی (علیه السلام) به دور و بر خود نگاه کردند؛ سپس چشمانشان پر از اشک شد و فرمودند:
🔥 به خاطر تشکر از ضربه ای که با تازیانه به حضرت صدیقه طاهره (علیها السلام) زد، پس ایشان وفات کردند در حالیکه در بازویشان اثر آن بود، همان طور که اثر بازوبند بر آن می ماند...
📚 مأساة الزهراء (س) - السيد جعفر مرتضى العاملی، ج ۲، ص ۴۲ - ۴۳.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#عـطـــر_فـاطـمـیــہ
#روایت
#داستان_کوتاه
پرتو اشراق
🌹 ۲۴ رجب، سالروز فتح خیبر توسط امیرالمومنین علی (علیه السلام) بر شیعیان حیدرکرار خجسته باد! 🆔 @parto
🗓 📚⏳ #فرازی_از_تاریخ
📣... در ۲۴ رجب سال ۷ هجری قمری چه اتفاقی افتاد؟!
🏰 سالروز #فتح_خیبر
🕔🕓🕒 … در چنین روزی در #ماه_رجب المرجب سال ۷ هجری قمری، مَرحَب یهودی به دست #امیرالمومنین (علیه السلام) کشته شد و قلعه خیبر به دست آن حضرت فتح گردید. (۱)
🏳 چون #پیامبر (صلی الله علیه و آله) به جنگ خیبریان رفت و قلعه « #قموص» را محاصره نمود ابتدا #پرچم را برای مبارزه به #ابوبکر داد ولی او چون نظر به سپاه دشمن و پهلوانان آنان نمود فرار کرد و لشکریان نیز از پی او بازگشتند، سپاهیان، فرمانده را متهم به فرار کردند.
🏳 روز بعد حضرت ختمی مرتبت (سلام الله علیه و علی آله)، پرچم را به #عمر دادند و او هم از ترس کشته شدن به میدان جنگ نرسیده، از ترس بازگشت!! (*)
👌این بازگشت های بدون جنگ، باعث ناراحتی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می شود. (۲)
🏰 از آنجایی که ماجرای خیبر نقطهای حساس در سیر پیشرفت اسلام محسوب می شد، این فرار از سوی دو خلیفه و افتخار فتح خیبر به دست امیرالمومنین (علیه السلام)، توجه نکته سنجان را به خود جلب کرده است.
📜هستند عالمان اهل تسنن، که به طعنه در این باب شعرها در مذمت فراریان سرودهاند!!
🌹در پی این دو شکست که تاثیر بدی بر سپاهیان داشت، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
🏳 «فردا، پرچم را به مردی می دهم که حمله هایش را تکرار کند، کسی که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبرش هم او را دوست دارند؛ و خدا خیبر را به دست او فتح می کند».
1⃣ بحارالانوار ۱۶۸/۹۷.
2⃣ بحارالانوار ۳/۲۱.
3⃣ #ابن_ابی_الحدید_معتزلی در ضمن قصیده ای در « #علویات_سبع» می گوید:
🔅هر چه را فراموش کنم، آن دو پیش افتاده را از یاد نخواهم برد و گریز ایشان را با آن که میدانستند آن فرار گناه است، و آن پرچم را که بردند و با پوشش هایی لایه لایه از خواری، بازگرداندند.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
👌خواستن خیر دنیا و آخرت
⚜ آقا #امیرالمومنین (علیه السلام):
🌴 روزی #رسول_خدا(ص) سراغ مردی از اصحاب را گرفت و پرسید: فلانی در چه حال است؟
👥 گفتند: مدتی است رنجور و بیچاره شده، و چونان مرغ بال و پر شکسته زار و پریش گشته (و زندگانی به سختی میگذراند).
👣 حضرت (به حال او ترحم کرد و) برخاست و به قصد عیادت او روانه منزل وی شد.
🛌 مرد بیمار و گرفتار واقعاً رنجور و مبتلا گشته بود و #پیامبر خدا(ص) به فراست دریافت که بیماری و ابتلای او مستند به یک امر عادی نیست این بود که از وی پرسید:
❓آیا در حق خود نفرین کرده ای؟
🛌 بیمار فکری کرد و گفت: بله، همین طور است، من در مقام #دعا گفته بودم:
✋ پروردگارا اگر بناست، در جهان آخرت، مرا به خاطر ارتکاب گناهانم کیفر دهی، از تو میخواهم که در کیفر من تعجیل فرمایی و آن را در همین جهان قرار دهی...!!
🌹رسول خدا(ص) فرمود: ای مرد! چرا در حق خود چنین دعایی کردی؟!
🔅مگر چه میشد، از پروردگار (کریم) هم #سعادت_دنیا و هم #سعادت_و_نیکبختی_سرای_دیگر را خواستار میشدی و در نیایش خود این آیه را میخواندی:
🔅«رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَ فِی الآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ»؛
🔅پروردگارا! ما را از نعمتهای دنیا و آخرت، بهره مند گردان و از شکنجه دوزخ نگاهدار. (سوره بقره ٢٠١)
👣 مرد مبتلا دعا را خواند و صحیح و سالم گشت و با سلامتی بازیافته همراه ما از منزل خارج شد.
📚 بحارالأنوار، ج ١٧ ص ٢٩٣.
📔احتجاج،ص ٢٢٣.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#روایت
#پندها
#کرامات
#داستان_کوتاه
#نڪٺه_هاے_قرآنے
#سـیـره_اهـل_بیـٺ
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید
✌🇮🇷 #رهبر_انقلاب: ما مظلوميم اما قوی هستیم مثل مولایمان #امیرالمومنین (علیه السلام)
🇮🇷 ایران در #تحریم های ظالمانه، مظلوم واقع شده اما مقتدرانه به همه مقاصدش خواهد رسید.
🇮🇷 رهبر انقلاب، صبح امروز در دیدار رئیس، مسئولان و کارکنان قوهی قضائیه:
🎙حالا این ملت بزرگ و شجاع و آبرومند ایران را شریرترین حکومتهای دنیا یعنی آمریکا که عامل جنگ و خونریزی و تفرقه و چاپیدن و غارت ملتها در طول تاریخ است، متهم می کند.
🔅منفورترین چهرههای چنین دولتی، ملت ایران را متهم میکنند و دشنام میدهند. ملت ایران با این توهینها جا نمیزند و عقبنشینی نمی کند.
🔅ملت ایران در همین تحریمهای ظالمانه، مظلوم واقع شده لکن ضعیف نیست، مقتدر است.
🔅به فضل الهی، ملت ایران با قوت و اقتدار، خودش را به همهی مقاصدی که ترسیم کرده خواهد رساند.
۹۸/۴/۵ 🗓
🆔 @partoweshraq
☪ #اسلام_و_ایرانیان (١) 🇮🇷
🌹مدح ایرانیان در کلام معصومین (علیهم السلام)
🌹 #حضرت_محمد_مصطفی (صلی الله علیه و آله):
🔅هَؤُلَاءِ الْفُرْسُ حُكَمَاءُ كُرَمَاءُ...».
🔅 #مردم_فارس مردماني حکیم، دانشمند و با کرامتند.
📚 سفینة البحار، ج ۶، ص ١۶۵.
🕐🕞🕥 #پیشگویی پیامبر اسلام (صلوات الله علیه و آله) درباره حمایت #ایرانیان از اهل بیت (علیهم السلام):
🌹رسول الله (صلوات الله علیه وآله وسلم) و ذكرت عنده فارس فقال:
🔅«فارس عصبتنا أهل البيت»
🔅از ایرانیان نزد رسول الله (ص) یاد شد که فرمودند: «اهل فارس پشت و پناه ما #اهل_بیت هستند».
📚 عصر الظهور - الكوراني العاملي، جلد ١، صفحه ٢٠٢.
📚 ذكر أخبار إصبهان - أبونعيم، جلد ١، صفحه ١١.
⏳این پیشگویی #رسول_الله (صلوات الله علیه وآله) با گذشت قرنها محقق شد، در حالیکه در آن زمان، ایرانیان طرفدار اهل بیت (علیهم السلام) نبودند.
🌷دفاع #امیرالمومنین علی (علیه السلام) از اسیران ایرانی
🌹پيامبر فرمود:
🔅کريم هر قومي را احترام کنيد، هر چند دشمن شما باشد، و اين اهل فارس، حکيمان و ڪريمان هستند که آغوش خود را با تسلیم براي ما گشوده و مايل به اسلام شدهاند؛ و من سهم خودم و #بني_هاشم را از آنان بخشيدم.
📚 المناقب لابن شهر آشوب، جلد ۴، صفحه ۴٨.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚜ #نکات_ناب_استاد_انصاریان
🎬 #ببینید
💓 #آرامش
🌷 زیارتی که #امام_سجاد (ع) با گریه بر قبر #امیرالمومنین (ع) می خواند!
🌹 #یکشنبه_هاے_علوے_و_فاطمے
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
📜جریان تفسیر #حضرت_زینب (س) از سوره مریم
🌹حضرت زینب (سلام الله علیها) پرورش یافته مکتب وحی و شخصیتی بود که حق #حدیث_ثقلین را ادا کرد که همان ملازمت دائم با قرآن و عترت است.
📚📖 از این رو نیاز است سیره و سلوک قرآنی این بانوی گرامی اسلام مورد مطالعه و تحقیق قرار گیرد و به عنوان الگویی برای شیعیان و به خصوص بانوان قرار گیرد.
🌴 بر اساس گزارشاتی که در برخی کتب آمده است، حضرت در دوران حضورشان در #کوفه برای بانوان جلسات تفسیری قرآن برگزار میکردند و برخی آموختههای خود از آل عبا (ع) را به آنان انتقال میدادند. در یکی از این گزارشات آمده است:
📜روزی #امیرالمومنین (ع) وارد خانه شد و شنید که دخترش زینب (س) به شکل خاصی حروف مقطعه ابتدای سورهها از جمله حروف « #کهیعص» که در ابتدای #سوره_مریم نازل شده است را برای زنان کوفه تفسیر میکند.
👣 بعد از اتمام درس، #حضرت_علی (ع) نزد دخترش حضرت زینب (س) رفت و فرمود:
🔅«ای نور چشم من، آیا میدانی که این حروف رمزی درباره وقایعی است که در سرزمین #کربلا بر تو و برادرت #حسین وارد خواهد آمد؟»
📚 #شیخ_صدوق در کتاب «کمالالدین» خود روایتی را با همین مضمون از #امام_حسن_عسکری (ع) نقل میکند.
👌راوی از امام (ع) سؤالاتی از #تفسیر و تأویل آیات میپرسید که بحث درباره #سوره_مریم (س) شد.
🌷 حضرت در تأویل آیه اولیه این سوره فرمود:
🔅«زکریا (علیهالسلام) از پروردگار خود خواست که به او اسمای خمسه طیبه را بیاموزد، #جبرئیل فرود آمد آنها را به وی آموخت. زکریا چون #محمد و #على و #فاطمه و #حسن (ع) را یاد میکرد غمش برطرف و گرفتاریش زائل مىشد و چون حسین (ع) را یاد میکرد گریه گلویش را میگرفت و مبهوت میشد.
✋یک روز عرض کرد معبود من مرا چه مىشود که چون چهار نفر از خمسه طیبه را یاد میکنم به یاد آنان از غمهاى خود آرام میشوم و چون حسین را یاد میکنم چشمم اشک میریزد و نالهام بلند مىشود؟
⚜ خداى تبارک و تعالى او را از قصه حسین خبر داد و فرمود کهیعص «کاف» نام کربلا است و «هاء» #هلاک_عترت است و «یاء» #یزید (علیه اللعنه) است که او ظالم بر حسین است «عین» #عطش حسین است و «ص» #صبر او است». (١)
📚 پی نوشت ها :
١. کمال الدین، ج ۲، ص ۴۵۴.
📚 منابع:
📚 محلاتی، ۱۳۴۹، ج ۳، ص ۵۷
کتاب منزلت و شخصیت علمی حضرت زینب (س) نوشته منیره سادات کامرانی، ص ۵۷ و ۵۸.
🎙حجت الاسلام حائریزاده، همایش بزرگ رهروان زینبی
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#روایت
#داستان_کوتاه
#مــقــالـاٺ
#سـیـره_اهـل_بیـٺ
#نڪٺه_هاے_قرآنے
#بانـوے_همـیـشہ
🐫🐪 با هزار زحمت آمده بود دیدن امامش.
🌴 مولایش، نشسته بود روی تکه ای حصیر.
🕳️ مقابل امام قبری حفر کرده بودند!
👳🏻♂️ به گریه افتاد از تماشای این اوضاع.
🌷 حجّت خدا، فرمود: نترس! این ها زیانی به ما نخواهند رساند.
✋🏻 عرض کرد: حدیثی شنیده ام، از جدّتان رسول خدا؛
معنی اش را ولی نمی دانم.
مراد پیامبر چه بود، وقتی که فرموده: «با ایام دشمنی نکنید!»
🌷 #امام_هادی (علیه السلام) فرمود:
🔅تا وقتی که آسمان ها و زمین برپاست، مراد از ایام ما اهل بیت هستیم!
🗓️ #شنبه، نام #پیامبر (صلی الله علیه وآله) است.
🗓️ #یکشنبه، #امیرالمومنین،
🗓️ #دوشنبه، #حسن و #حسین،
🗓️ #سه_شنبه، #علی_بن_الحسین، و #محمد_بن_علی و #جعفر_بن_محمد.
🗓️ #چهارشنبه، #موسی_بن_جعفر و #علی_بن_موسی و #محمد_بن_علی و من!
🗓️ و #پنجشنبه، فرزندم حسن؛
🗓️ اما #جمعه، نام فرزندِ فرزند من است.
✊🏻 حق خواهان گرد او جمع می شوند.
⚖️ خدا با او لبریزِ عدل و داد می کند، زمین پر از جور و ستم شده را.
⏳ معنای ایام در کلام رسول خدا این است و جز این نیست.
🔥 با این خاندان دشمنی نکنید، تا در قیامت دشمن شما نباشند!
📚 كمال الدين ج ۲، ص ۳۸۲.
#داستانک_مهدوی
#امام_زمان
#روایت
🤲🏻 اوّلین نماز در هفت سالگی
🌷 روایتی از اولین #فضائل_مولا_علی
👌🏻یکی از راویان #حدیث و اصحاب امیرالمومنین، #امام_علی (علیه السلام) حکایت کند:
🌴 روزی حضرت #امیرالمومنین صلوات اللّه علیه را در مسجد دیدم که بر بالای منبر نشسته است و در حالی که مشغول صحبت و سخنرانی بود، تبسّمی نمود به طوری که دندان هایش نمایان گشت، و در ادامه سخنانش فرمود:
🏜️ من در سنین هفت سالگی، با #رسول_خدا (صلّی اللّه علیه و آله) در بیابان مشغول چوپانی بودیم، چون موقع نماز شد، نماز را دو نفری به جماعت خواندیم، #ابوطالب وارد شد و اظهار داشت:
👳🏻♂️ چه می کنید؟
🌹 رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) در جواب چنین اظهار نمود:
🔅خدای سبحان را عبادت و پرستش می کنیم، تو هم اسلام بیاور و با ما نماز بخوان؛ و خداوند متعال را پرستش نما.
🌷سپس حضرت امیر (علیه السلام) در ادامه داستان افزود:
🔅خداوندا! من نمی شناسم بنده ای از امّت پیغمبرت را که قبل از من، همراه پیغمبرت نماز خوانده باشد، چون از سنّ هفت سالگی با او #نماز خوانده ام.
📚 و در روایتی دیگر وارد شده است که امام #علی (علیه السلام) فرمود:
🤲🏻 پیش از آن که کسی با حضرت رسول نماز بخواند، من سه سال همراه آن حضرت نماز می خواندم.
📚 ترجمه امام علیّ بن ابی طالب از ابن عساکر، ج ۱، ص ۶۰ و ۶۴.
📗چهل داستان و چهل حدیث از أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام)، عبداللّه صالحی
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
#روایت
#داستان_کوتاه
#سـیـره_اهـل_بیـٺ
🌷 عاقبت «قنبر» غلام #امیرالمومنین علی (علیه السلام) چه شد؟
⚜️ پیشگویی مولا علی درباره #شهادت ایشان!
🗡️ #قنبر غلام اميرالمؤمنين (علیه السلام) توسط #حجاج_بن_يوسف لعين به شهادت رسید؛ در نحوه به شهادت رسیدن ایشان دو نقل وجود دارد:
⚫ #نقل_اول:
🏰 ابوالحسن علی بن محمد #امام_هادى (علیه السلام) نقل کرده است که قنبر #غلام امیرالمؤمنين (علیه السلام) نزد حجاج بن یوسف آمد، حجاج از او پرسید:
❓در خدمت #علی (علیه السلام) چه می کردی؟
👳🏼♂️ قنبر گفت: آب وضو برایش فراهم می ساختم.
❓حجاج گفت: پس از وضو چه می گفت؟
👳🏼♂️ قنبر گفت: این آیه شریفه را می خواند:
🔅«فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ أَبْوابَ کُلِّ شَیْ ءٍ حَتَّی إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَهً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذِینَ ظَلَمُوا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ»؛
🔅پس چون آنچه را که بدان پند داده شده بودند فراموش کردند، درهای هر چیزی [از نعمتها] را بر آنان گشودیم تا هنگامی که به آنچه داده شده بودند شاد گردیدند، ناگهان [گریبان] آنان را گرفتیم و یکباره نومید شدند».
📖 سوره انعام، آیه ۴۴.
❓حجاج گفت: این آیه را به ما تأویل می کرد؟
👳🏼♂️ قنبر گفت: آری.
❓حجاج گفت: چه می کنی اگر گردنت را بزنم؟
👳🏼♂️ قنبر گفت: در این صورت من #خوشبخت، و تو بدبخت خواهی شد.
🗡️ پس دستور داد تا گردنش را بزنند.
📚 تفسير العياشي، جلد ۱، صفحه ۳۵۹.
📚 إختيار معرفة الرجال المعروف برجال الكشي، جلد ۱، صفحه ۷۴ - ۷۵.
📕 جلاءالعيون، صفحه ۸۴۴ - ۸۴۵.
🌷🔅🌷🔅🌷🔅🌷🔅🌷
⚫ #نقل_دوم:
🏰 سيره نويسان با طريق هاى گوناگون روايت كرده اند كه روزى حَجّاج بن يوسف ثَقَفى گفت:
🗡️ دوست دارم مردى از ياران #ابوتراب (على) را بكشم تا با آن، به خدا تقرّب بجويم!!!
👥 به او گفته شد: ما كسى را نمیشناسيم كه از قنبر، غلامش، مصاحبت بيشترى با ابوتراب داشته باشد!
🏇 بدين ترتيب، حَجاج در پى او فرستاد و او را آوردند!
❓ به او گفت: تو قنبرى؟
👳🏼♂️ گفت: آرى!
❓ گفت: ابو هَمْدان؟
👳🏼♂️ گفت: آری!
❓گفت: #على_بن_ابى_طالب، مولاى توست؟
☝🏻گفت: مولاى من، خداوند است و اميرمؤمنان، على، ولىّ نعمت من است.
👈🏻 گفت: از دين او بيزارى بجوى!
👳🏼♂️ گفت: چون از دين او بيزارى جُستم، مرا به دينى بهتر از آن، راهنمايى مى كنى؟
🗡️گفت: من تو را مى كشم!
👳🏼♂️ هرگونه كه دوست دارى، برگزين، آن را به تو وا نهادم!
❓گفت: چرا؟
👳🏼♂️ گفت: چون به هرگونه كه مرا بكشى، همان گونه تو را مى كشم و اميرمؤمنان به من خبر داد كه مرگ من از سرِ ستم و نابه حق است و سرم بُريده مى شود.
🗡️ پس حجّاج، فرمان داد تا سرش را ببُرند.
⚜️ #شيخ_مفيد در ادامه مي گويد:
🔅و این پیش آمد نیز از اخبار غیبی علی (ع) است و از #معجزات آن جناب و از جمله علوم پیمبران و رسولان بشمار می رود و در ردیف آثار گذشته است.
📚 الإرشاد، جلد ۱، صفحه ۳۲۸ - ۳۲۹.
📕جلاءالعيون، صفحه ۸۴۵.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
#روایت
#کرامات
#داستان_کوتاه
🌷 #امام_حسن (علیه السلام) و نجات قاتل راستگو!!
🔪 در عصر خلافت #مولا_علی (علیه السلام)، قصابی را در خرابه دیدند که چاقوی خونین در دست داشت و در کنار او شخص سر بریده، در میان خون غوطه ور است به گمان اینکه قاتل همین مرد است، او را گرفتند و به حضور علی (علیه السلام) آوردند.
🌹حضرت به قصاب فرمود: درباره کشته شدن آن مرد چه می گویی؟
🧔🏻قصاب گفت: من او را کشته ام!!
🌹امام (علیه السلام) بر اساس اقرار قصاب، دستور داد او را ببرند و به عنوان قصاص اعدام کنند.
👨🏻در حالیکه ماموران او را برای اعدام می بردند. مردی با شتاب آمد و به ماموران گفت: عجله نکنید و این قصاب را به محضر علی (علیه السلام) برگردانید، قاتل کس دیگر است!
🧔🏻 او را به حضور علی (علیه السلام) برگرداندند!
👨🏻 قاتل به حضرت عرض کرد:
✋🏻یا امیرالمومنین! به خدا سوگند! قاتل آن شخص این قصاب نیست، بلکه من هستم!!
🌹امام (علیه السلام) به قصاب فرمود: چرا اعتراف کردی من او را کشته ام تا اعدام شوی؟
🧔🏻 گفت: یا #امیرالمومنین! من در شرایطی قرار گرفتم غیر از اقرار کردن چاره ای دیگری نداشتم، چون افرادی مانند این ماموران، دیدند که در کنار جنازه ای به خون تپیده ایستاده ام و چاقوی خون آلود به دست دارم ظاهر قضیه نشان می داد که من او را کشته ام، از کتک خوردن ترسیدم به دروغ گفتم که من کشته ام، ولی حقیقت این است که من گوسفندی را نزدیک آن خرابه کشتم، ادرار بر من فشار آورد در آن حال که چاقوی خون آلود در دست داشتم برای ادرار کردن وارد خرابه شدم ناگهان جنازه به خون طپیده آن شخص را در آنجا دیدم، وحشت زده ایستاده بودم، در این وقت ماموران رسیدند و مرا به عنوان قاتل دستگیر کردند!
🌹علی (علیه السلام) فرمود:
🔅هر دو قصاب و قاتل را به نزد امام حسن ببرید او قضاوت کند!
🧔🏻👨🏻 ماموران آنها را به حضور امام حسن (علیه السلام) آورند و ماجرا را به حضرت عرض کردند.
🌷 امام حسن (علیه السلام) فرمود:
🔅به پدرم امیرمؤمنان عرض کنید اگر چه این مرد آن شخص را کشته است ولی در عوض جان قصاب را حفظ نموده است و خداوند در قرآن می فرماید:
🔅«مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً»؛
🔅«هر کس انسانی را از مرگ نجات بخشد چنان است که گویی همه مردم را نجات داده است. (۱)
🧔🏻👨🏻سپس قاتل و قصاب را آزاد کرد و دیه مقتول را از بیت المال به ورثه او عطا نمود. (۲)
✋🏻به این ترتیب راستگویی باعث نجات یک نفر بی گناه شد، خود قاتل نیز نجات یافت.
📚 پی نوشت ها:
۱. سوره مائده، آیه ۳۲.
۲. بحارالأنوار، ج ۴۰، ص ۳۱۵.
📚 داستان های بحارالأنوار، جلد ۷،
محمود ناصری.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
#سـیـره_اهـل_بیـٺ
#داستان_کوتاه
#روایت
پرتو اشراق
⚜️ سرزمین کربلا در عالم ملکوت
👳🏻♂️ #عبدالله_بن_عباس می گوید:
🌤️ روزی همراه #امیرالمومنین و در رکاب آن حضرت به #صفین می رفتیم.
🌴 هنگامی که به نینوا - #کربلا - در کنار فرات رسیدیم با صدای بلند فرمود:
❓«یابن عباس! اتعرف هذا الموضع» : ای ابن عباس این محل را می شناسی؟
👳🏻♂️ گفتم: نه یا امیرالمومنین!
🌷 فرمود: اگر اینجا را مانند من می شناختی از اینجا نمی گذشتی مگر آنکه مانند من گریه کنی... بعد امام آنقدر گریست که محاسن مبارکش تر شد و اشک ها بر سینه اش جاری گردید، ما هم با او گریستیم.
🌷 آنگاه فرمود:
▪️اوه اوه ای وای ای وای! مرا با ابوسفیان چکار؟ مرا با آل حرب و حزب و سران شیطان چه کار؟
▪️ای اباعبدالله صبر کن، ای #حسین پدر مصیبت هایی را که از فرزندان ابوسفیان دیده تو نیز خواهی دید.
🤲🏻 پس از آن حضرت آب خواست و وضو گرفت و مقداری زیادی نماز خواند سپس مقداری خوابید، بیدار که شد فرمود:
❓ابن عباس! آیا خوابی که هم اکنون دیده ام برایت نقل کنم؟
👳🏻♂️ گفتم: آری یا امیرالمومنین!
🏳️ فرمود: دیدم گویا مردانی از آسمان به زمین آمده و در دست آنها پرچم های سفیدی است و شمشیرهایی که به کمر بسته اند همه براق و سفید است، آنگاه اطراف این زمین را خط کشیدند، سپس دیدم، گویی شاخه های این درخت خرما در حرکت است و بر زمین می خورد و از آنها خون تازه بیرون می زند، آنگاه فرزندم، پاره تنم و میوه قلبم، حسین را دیدم که در دریای خون غرق است، و پناه می خواهد و پناه داده نمی شود.
👥 مردان سفید پوشی که از آسمان آمده بودند، فریاد می زدند و می گفتند:
✋🏻 ای خاندان پیامبر صبر کنید! شما به دست اشرار کشته می شوید، ای اباعبدالله - بهشت - مشتاق تو است.
👥 سپس مردان آسمانی به من گفتند:
▪️یا ابالحسن! مژده باد تو را، خداوند با این فرزندی که به تو عطا کرده است روز محشر چشم تو را روشن خواهد کرد.
🌷 سپس فرمود:
🌴 به خدا سوگند! پیامبر راستگو به من خبر داد که این زمین را هنگام رفتن به سوی قوم متجاوز معاویه و یارانش خواهم دید و این زمین کرب و بلا است، حسین من در آن دفن می شود و نیز هفده تن از فرزندان من و فاطمه در کنار حسینم دفن خواهد شد، و این زمین در آسمانها، به زمین کرب و بلا و مشقت و سختی معروف است و از آن با بزرگی و تعظیم یاد می شود، همچنانکه از مکه و مدینه و بیت المقدس در آسمانها یاد می شود. (۱)
📚 پی نوشت:
۱. بحارالأنوار، ج ۴۴، ص ۲۵۲.
📘 داستان های بحارالانوار، جلد ۷،
محمود ناصری.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
#روایت
#محرم
#عاشورا
#کرامات
#داستان_کوتاه
پرتو اشراق
📻 مطلبی که کمتر شنیده اید!
🏴 گریبان چاک زدن و غش کردن #تیمور_لنگ در غم اسرای آل محمد علیهم السلام در شام!
⚜️ علامه #شیخ_محمد_مهدی_حائری_مازندرانی (رضوان الله علیه) اشاره به واقعه ای دردناک می کند و می نویسد:
✍🏻... و چه خوب کاری امیر تیمور (تیمور لنگ) با اهل #شام نمود که سزاوار ستایش است؛ در تواریخ است که چون تیمور بر شرق و غرب شام تسلط یافت و دیار اهل عناد را آنچنان که گفته اند خراب نمود، و به یاد آنچه که اهل شام با عترت پیامبرشان کردند من جمله از ورود اهلبیت #امام_حسین علیه السلام بر مجلس #یزید (لعنه الله) و اعمال مردم شام از شادی و طرب و شرب شراب در زمان ورود اسرای اهلبیت به شام، قلب تیمور (که به شهادت تاریخ، او صاحب قلبی قسی و مردی سفاک بوده است) از شدت بغض اهل شام در آتش بغضشان می سوخت، پس به شام وارد شد در حالیکه گردن بزرگ و کوچک اهل شام را در برابر خود از ذلت به پایین انداخت و اهل شام با مشاهده این وضع وقتی دانستند که امیر تیمور نسبت به آنها چقدر بدخُلق و سختگیر و صاحب چه امارتی از دشمنی و بغض نسبت به آنهاست سعی کردند به واسطه امری به او نزدیک شوند تا او را نسبت به اهل شام نرم خو گردانند!
🏛️ پس بزرگ اهل شام به پیش امیر تیمور آمد و گفت:
✋🏻 ای امیر! ما می خواهیم که دختر فلان را که دختری صاحب صفات نیک و زیبایی و عقل و کمال است و جز تو لایق دیگری ندارد، به تزویجت در بیاوریم!
🎉 تیمور مطلب را بعد از آنهمه تعریف و تمجید پذیرفت؛ سپس دستور داد تا دختر را برای آمادگی جشن به حمام شهر ببرند و دستور داد تا بازارها را زینت ببندند و به رقص و طرب بپردازند و اسباب نکاح و مراسم عروسی را مهیا سازند.
⛲ پس اهل شام دختر را به حمام بردند و اسباب عروسی را پشت سرش آماده کردند، در این حال امیر تیمور به خادمش دستور داد که ناقه ای ضعیف، بی پرده و پوشش و بدون پالان تهیه کرده و آن را بر در همان حمام ببرد و دختر را چون از حمام خارج شد سواره بر آن ناقه در کوچه ها و بازار بگرداند و اجازه ندهد احدی صورت دختر را از نگاه مردم بپوشاند!
🐪خادم اطاعت امر کرد و با همان ناقه به سمت حمام درحالیکه بزرگان شهر در انجا جمع شده بودند رهسپار شد، وقتی شیوخ شهر خادم امیر و ناقه اش را دیدند گفتند:
👥 با این ناقه چه می خواهی کنی؟
👌🏻پس خادم به آنچه امیر دستورش داده، انها را مطلع ساخت ؛ وقتی اهل شام این را شنیدند در حالیکه برخی از حیرت به یکدیگر نگاه می کردند، مطلب برایشان سنگین آمد و این را کاری ناپسند پنداشتند!
🏛️ پس به سوی تیمور لنگ بازگشتند و گفتند: خدا امیر را سلامت بدارد، این چه کاریست که خادمت می خواهد انجام بدهد؟ و ما صحت و دروغ آنچه شنیدهایم را نمی دانیم، و حاشا که به مثل توئی چنین دورغی ببندد!
👑 امیر تیمور گفت: وای بر شما من او را اینچنین دستور داده ام!
👥 اهل شام گفتند: چطور به چنین چیزی او را دستور میدهی درحالیکه خدا و رسولش به چنین کاری راضی نیستند! و به مثل این عملی نه در جاهلیت بوده و نه احدی به مثل این کاری کرده است! سپس اهل شام در مقابل تیمور به ناله افتادند...!؟
👑 تیمور گفت: وای بر شما اهل شام
که این کار در میان شما ناپسند نیست و این همان عادت و رویه شماست، شما همین کار را قبل از این با عترت پیامبرتان کرده اید!
👥 شیوخ گفتند: ای امیر این دختر از بزرگ زادگان اهل شام از حیث حسب و نسب است؛ این دختر از نظر شأن و مقام بالاترین و در عفت پاکدامن ترین اهل شام است، او دختر حاکم ما است!!
👕 وقتی کلام شامیان بدینجا رسید
تیمورلنگ گریبان خود را پاره کرد و چنان گریست تا غش کرد!
👑 وقتی تیمور به هوش آمد گفت:
🔥 دوزخ بر شما باد! ای اتباع یزید و فرزندان اتباع یزید!
❓بگویید ببینم کدام شاه و حاکمی
برتر از رسول الله (صلی الله علیه و آله) است؟
❓و کدام دختر پاکدامن تر از دختران #امیرالمومنین (علیه السلام) است؟
🐪 در حالیکه آن دختران در کوچه ها و بازارهایتان گذر داده می شدند
و شما و زنانتان برای تمسخر آنها از خانههایتان خارج شدید!
👈🏻 شما می دانستید که آنها دختران رسول خدا و پیامبرتان است دوزخ بر شما باد.
❓بگویید تا بدانم آیا حسین حجت خدا و فرزند حجت خدا نبود؟ که اهل و عیالش را در حالیکه اسیرتان بودند سوار بر ناقه ها از شهری به شهر دیگر می بردید؟
📗 شجرة طوبي؛ باب في بکاء اهل الشام علی عثمان؛ ص ۴۵.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
#روایت
#اربعین
#داستان_کوتاه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋🏻 #یاعلیمددی
🕋 سرچشمه ی عشق با علی آمده است
🌸 گل کرده بهشت تا علی آمده است
🌸 شد کعبه حرمخانه میلاد علی (ع)
🕋 کز کعبه صدای یا علی آمده است
🌺 میلاد با سعادت یعسوب الدین، امام المتقین، فاتح باب خیبر، اسدالله الغالب، حضرت #اميرالمومنين علی بن ابی طالب (علیه السلام) و همچنین روز پدر رو بر شما تبریک عرض می کنیم.
🤲🏻 ان شاء الله سایه تمام پدرها بالا سر خانوادشون باشه
💐 خدا پدرهای سفر کرده رو شامل رحمت خودش قرار بده و مهمان حضرت مولا باشند و یک دسته گل زیبای فاتحه و صلوات هدیه کنیم به این پدران.
🌹 عید همه شما هم مبارک باشه و همراه با سلامتی
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
#ميلاد_امام_علي
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید | #انیمیشن زیبای «همه ایمان»
⚔️ جنگ سهمگین #امیرالمومنین با عمرو بن عبدود در جنگ خندق
🌹 وقتی همه ایمان در مقابل کفر قرار گرفت!!
💻 «برای فرزندان خود پخش کنید»
📥 دانلود کیفیت بهتر:
Roshangari.ir/video/66388
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 sapp.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
🌌 در #شب_جمعه، شب زیارتی مخصوص اباعبدالله الحسین (علیه السلام) بیست و پنجمین قسمت از مجموعه #حسن_عاق
🌹 #حسن_عاقبت_و_سوء_عاقبت 🔥
(حکایت 5️⃣2⃣)
💎 جبیر خابور (خزانه دار معاویه، و از یاران امام زمان (عج)
⏳ یکی از هدایت یافتگان دوران حیات شخصی به نام جبیر خابور است.
🏰 جبیر خزانه دار اموال معاویه و شخصی مورد اعتماد وی بود که در شام در کنار معاویه زندگی کرد.
⚜️ طبق روایت امام صادق (علیه السلام) روزی، جبیر نزد معاویه آمد و گفت:
👳🏻♂️ به من اجازه بده که به کوفه روم، مادر پیر فرتوتی در کوفه دارم که برای او دلتنگ شده ام و آرزوی دیدار او را دارم. می خواهم به دیدار او بروم تا شاید حقی را که به من دارد ادا کنم.
🔥 معاویه گفت: تو را به کوفه چه کار؟! در کوفه مردی ساحر و کاهن به نام علی بن ابی طالب وجود دارد، می ترسم که ترا فریب دهد!!
👳🏻♂️✋🏻 جبیر گفت: من کاری به علی ندارم. من، تنها به سراغ مادرم خواهم رفت و او را زیارت می کنم، می خواهم حق او را ادا کنم.
🔥 معاویه باز تکرار کرد که چه کار به کوفه داری؟ اما، سرانجام، به او اجازه داد که به کوفه برود.
🌴 جبیر خابور، به کوفه آمد، دیداری با علی (علیه السلام) برایش فراهم شد.
🌷 حضرت به او فرمودند: تو گنجی از گنج های الهی هستی، آیا معاویه به تو نگفته است که من ساجر و کاهن هستم؟
👳🏻♂️🌴 جبیر گفت: بخدا قسم، آری معاویه چنین گفت!!
🌷 سپس حضرت فرمود: تو اموالی با خود داری که بعضی از آن را در داخل خرماها پنهان کردی.
👳🏻♂️✋🏻 گفت: راست گفتی ای امیرمومنان، آری، چنین است.
🌷 علی (علیه السلام) فرمود: ای حسن (علیه السلام)، او را نزد خود ببر و به او منزل بده و با او نیکی کن.
🌄 فردای آن روز، علی (علیه السلام) او را به حضور طلبیدند و خطاب به یاران خود فرمودند:
🔅«او (جبیر) در کوهی از اهواز در میان چهارهزار از کسانی است که سلاحهای خود را آماده کرده اند و آنها با او خواهند بود تا اینکه قائم ما اهل بیت (امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیام کند پس در رکاب آن حضرت می جنگند. (۱).
❓علت خوش عاقبتی جبیر؟
⚜️ از این جریان که امام صادق (علیه السلام) آن را بیان فرمودند، بدست می آید که جبیر خابور، حتی در زمان خزانه داری معاویه، انسانی پاک و با معنویت بوده است و حتی شاید از علاقه مندان امیرمؤمنان بوده است اما، قطعا، معرفت کاملی نسبت به مقام آن حضرت نداشته. مطابق با ظاهر این روایت، دلیل اینکه حضرت او را از گنجهای خداوند متعال به حساب آوردند این بوده است که او در آینده از یاران حضرت بقیه الله امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف می شده است.
✍🏻 مرحوم علامه مجلسی، از این روایت چنین برداشت کرده اند که او با رجعت زنده خواهد شد و در آن زمان از یاران حضرت می شود.
📚 پی نوشت:
۱. بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۲۹۶.
📘 اسرار حسن عاقبت و سوء عاقبت (جلد اول)، میرزا حسن ابوترابی.
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 sapp.ir/partoweshraq
#امیرالمومنین
⚜️ #نکات_ناب_استاد_انصاریان
💚 اگر دنبال علی هستی!
🌹 اگر میخواهی به علی (ع) برسی باید از تمامی آلودگی های باطنی و ظاهری پاک شوی. کسی که #امیرالمومنین (ع) را خوب شناخت، وجود صدیقه طاهره (س) بود.
💕 #یکشنبه_هاے_علوے_و_فاطمے
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚜ #نکات_ناب_استاد_انصاریان
🎬 #ببینید
🏴 #روضه_ای_که_حضرت_زینب_خواند!
🥀 وقتی زنان و دختران با پیکرهای روی خاک روبرو شدند...
🕌 شب جمعه، شبی که #امیرالمومنین (ع) ما را به زیارت ابی عبدالله (ع) دعوت می کند!
🌷 به مناسبت #شب_جمعه، شب زیارتی ارباب بی کفن
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
#ام_المصائب
پرتو اشراق
🤲🏻 عبادت پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر فراز کوه حرا
⛰️ یکی از کوههای بسیار بلند مکه، #کوه_حرا (بر وزن رضا) است که در شمال شرقی #مکه، کنار راه مکه به عرفات قرار دارد و بر تمام شهر مکه مسلط می باشد. در سینه این کوه غاری هست که به آن #غار_حرا گویند. این غار به قدری کوچک است که یک نفر به زحمت می تواند در میان آن بخوابد.
🌖 #پیامبر (صلی الله علیه و آله) قبل از آنکه به پیامبری برسد، در هر ماه چندین بار شب و روز و در هر سال، #ماه_رمضان بر فراز آن کوه می رفت و در غار مذکور به عبادت و نیایش خداوند می پرداخت، و گاه می شد که آب و نان به اندازه یک ماه می برد و یک ماه بر فراز آن کوه پایین نمی آمد.
🤲🏻 در فراز آن قله رفیع، به تفکر و اندیشه درباره آسمانها، زمین، پرندگان، گیاهان و موجودات گوناگون می پرداخت. عبادت و نیایشش آمیخته با معرفت بود (۱) و در همان وقت (قبل از پیامبری) با جهان ملکوتی تماس داشت و از آیین مخصوصی که با خداوند به وسیله یکی از فرشتگان بزرگش به او می آموخت پیروی می کرد.
⚜️ امام هادی (علیه السلام) فرمود:
🔅«پیامبر اسلام (علیه السلام) پس از سفر تجاری به شام، آنچه به دست آورد، به تهیدستان داد. هر روز بامداد کوه حرا می رفت و در بالای قلعه های آن آثار رحمت خدا و شگفتیهای آفرینش را تماشا می کرد. از تماشای دریا و صحرا و آسمانها تحت تاثیر عظمت خدا قرار گرفته و خدا را آن گونه که شایسته اش بود عبادت می کرد...» (۲)
⚜️ از سخنان #امیرالمومنین علی (علیه السلام) این است که هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) از شیر خوردن گرفته شد، خداوند بزرگترین فرشته خود همراه آن حضرت کرد تا همواره در شب و روز او را به راههای راست و شایسته و اخلاق نیک و شیوه های پسندیده انسانی سیر دهد. (۳)
📚 پی نوشت ها:
۱. اقتباس از بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۳۰۹ - شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱۳، ص ۲۰۸.
۲. بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۳۰۹.
۳. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲ (خطبه قاصعه)
📕 داستانهای خواندنی از پیامبران اولواالعزم، محمد محمدی اشتهاردی
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 sapp.ir/partoweshraq
#روایت
#بعثت
#عید_مبعث
#داستان_کوتاه