فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قرآن
#اسلام
#الشیخ_محمد_الصدیق_منشاوی
#قاریان
#تلاوت_قرآن
#سوره_بقره
🔅🔅🔅
📌 تلاوت استاد الشیخ محمد صدیق منشاوی
🕑 زمان: 30دقیقه
📈 این تلاوت شامل آیات ۷۵ تا ۹۲ سوره مبارکه بقره است .
🔅🔅🔅
✅نشر و تبلیغ آموزه های ناب وحیانی را از دیگران دریغ نکنیم.
@rahighemakhtoom
#آزادی
#لماظه
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی
📌 آزادی از هوس
🔸 وجود مبارك حضرت امیر در آغاز این خطبه نورانی 230 فرمود: «وَ عِتْقٌ مِنْ كُلِّ مَلَكَةٍ»؛ درست است كه نظام بردگی برداشته شد و برده بودن چیز بدی است، خب ما خودمان را آزاد كنیم! اینكه می بینید بعضی ها می گویند من هر چه بخواهم می گویم، هر چه بخواهم تهیه می كنم، هر جا بخواهم می روم یعنی من برده هوسم؛ اما اگر كسی بگوید من خواسته هایم را با عقل تنظیم می كنم، با شرع تنظیم می كنم [و] آنكه مطابق با عقل یا نقل بود را می پذیرم وگرنه نمی پذیرم، این شخص آزاد است. یكی از بركات تقوا و فواید تقوا آزادی از هوس است.
🔸 یك بیان نورانی حضرت امیر در جای دیگر دارد فرمود: «أَلاَ حُرٌّ یدَعُ هذِهِ اللُّمَاظَةَ»[1] ـ«لماظه» آن مانده لای دندان را می گویند؛ اگر كسی غذایی خورد چیزی لای دندانش ماند و آن را با خلال بخواهد بیرون بیاورد، آن مانده و تف كرده را می گویند «لماظه»ـ وجود مبارك حضرت امیر فرمود یك انسان آزاده می خواهد كه از این لماظه صرف ¬نظر كند؛ برای اینكه همه آنچه فعلاً در دست شماست نسل قبل خورده، لای دندانشان مانده [بعد] شما گرفتید؛ اینها تازه كه خلق نشد، اگر زمین است اگر باغ است اگر ثروت است اگر مال است اینها مانده لای دندان نسل قبلی است. یك انسان آزاده می خواهد كه این را تف كرده را نگیرد، بخواهد سالم بگیرد سالم هم خدای سبحان به اندازه او برای او خلق كرده است؛ فرمود: «أَلاَ حُرٌّ یدَعُ هذِهِ اللُّمَاظَةَ». ریاست همین طور است میز همین طور است، پست و مقام همین طور است، همه اینها برای نسل قبل بود، حالا یا مردند یا معزول شدند یا بازنشست شدند یا بازخرید شدند، به دیگری رسید؛ یك چیز دست اول كه نیست. اینكه فرمود: «وَ عِتْقٌ مِنْ كُلِّ مَلَكَةٍ» همین است؛ انسان [با تقوا] از ملكیت هوس بیرون می آید.
[1] . نهج البلاغه، حکمت 456.
📚 درس اخلاق
تاریخ: 1389/03/20
🆔 @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنی با خدا
خدایا! ملت ما، جامعه ما؛ ملتهای دیگر، جوامع دیگر روی گردآلود آوردند. این #ویروس را نشناخته بر ما تازاندند. #جهل ما نه چیز دیگر، #جهالت ما نه چیز دیگر، #پیش_بینی نکردن ما نه چیز دیگر این #بیماری را به سراغ ما آورد. این #کرونا را ما نشناختیم و هنوز هم درست نمی شناسیم. این بزرگان ما، این اطبای ما، این سروران ما، این عزیزان ما، این بهتر از جان ما که الآن در #خط_مقدم #فداکاری برای تامین #سلامت جامعه هستند، تو را به عزتت اینها را حفظ بکن، یک. افکار اینها را هدایت بکن به تشخیص این ویروس، دو. افکار اینها را راهنمایی بکن به تشخیص داروی معالج صد در صد این ویروس، سه. این افکار را به جهانیان منتقل بکن، چهار. جوامع بشری را مهمان نظام جمهوری ایران اسلامی بکن، پنج. این دعاها هم اولین دعای #بیمارستان ما، #دانشگاه ما، #پزشکی ما، #پزشکان ما باشد ان شآء الله. این #دعا را هیچ وقت خدا رد نمی کند. این دعا #قضا_و_قدر را رد می کند، این دعا #بلا را رد می کند، بلا را دفع می کند، بلا را رفع می کند. ✅ پیام به مناسبت نیمه شعبان _ قم ؛ ۱۳۹۹/۰۱/۱۶ 💠 فیلم حاوی دو قطعه می باشد ؛ ورق بزنید
#آیت_الله_جوادی_آملی
#علامه_جوادی_آملی
#جوادی_آملی
#دارو
#معالجه
#کرونا_ویروس
#اطبا
#سرداران_سلامت
#جامعه_پزشکی
@rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#کانال_قرآنی_رحیق(گنجینه آموزه های تفسیری)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_تکاثر
#سوره_تکاثر
🔅🔅🔅
📌نگاشت6:نکات تفسیری آیه 5و6 سوره تکاثر
التكاثر ٥
✅ کَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ
▫ «عِلْمَ الْیَقِینِ»: دانش راستین. آگاهی قطعی. مراحل یقین سهتا است: علمالیقین و عینالیقین و حقّالیقین اضافه آنها، اضافه موصوف به صفت خود است.
▫ جواب (لَوْ) محذوف است. از قبیل: هرگز به سراغ این امور نمیرفتید و تفاخر و مباهات به این مسائل باطل نمیکردید.
✅ ۱ - تأکید مکرر خداوند، بر بى پایه بودن رقابت هاى مادى و لزوم ترک مسابقه در امتیازات دروغین (کلاّ)
🔹 حرف «کلاّ» در این آیه، تأکیدى مجدد بر مفاد «کلاّ» در آیات پیشین است. این احتمال نیز وجود دارد که به معناى «حقّاً» بوده و مفاد جمله بعد را تأکید کند.
✅ ۲ - کسانى که به امتیازات مادى، دل بسته و به آن فخر مىورزند، از علم و یقین محروم و از دستیابى به آن ناتوان اند. (کلاّ لو تعلمون علم الیقین)
🔹 مخاطبانى که در آغاز سوره، با جمله «ألهیکم التکاثر» توبیخ شدند; در این آیه به دلیل حرف «لو» - که براى امتناع است - محروم از «علم الیقین» معرفى شده اند. اضافه «علم»به «یقین»، اضافه بیانیه و نشانگر این است که علم مورد نظر، علمى است که از هر گونه شکّى به دور باشد.
✅ ۳ - شناخت حقایق در حد یقین، مانع سرگرمى به تفاخر و برترى جویى (کلاّ لو تعلمون علم الیقین)
🔹 به قرینه آغاز سوره، مى توان گفت: جواب «لو» محذوف است. در نتیجه مفاد آیه این مى شود که اگر به حد «علم الیقین» عالم مى شدید، آن دانش، مانع فخرفروشى و مباهات شما مى شد; بلکه اگر جمله «لترونّ الجحیم» (در آیه بعد) را جواب «لو» بدانیم، بازهم مى توانیم این نکته را از آیه شریفه به دست آوریم.
✅ ۴ - لزوم تحصیل علم به آخرت و تلاش براى رساندن آن به مرحله یقین (کلاّ لو تعلمون علم الیقین)
✅ ۵ - تفاوت درجات علم (علم الیقین)
🔅🔅🔅
التكاثر ٦
✅ لَتَرَوُنَ الْجَحِيمَ
▫ «لَتَرَوُنَّ»: قطعاً و حتماً خواهید دید. مراد آشکار شدن دوزخ است
✅ ۱ - مشاهده دوزخ در قیامت و گرفتارى به عذاب آن، تهدیدى الهى و هشدارى تردیدناپذیر براى دلبستگان به امتیازات دروغین (لترونّ الجحیم)
🔹 چنانچه «لترونّ الجحیم» جمله مستقلى باشد; بیانگر قطعى بودن رؤیت جهنم براى مخاطبان «ألهیکم التکاثر» خواهد بود سیاق آیه که بر تهدید اهل تکاثر دلالت دارد، نشانگر آن است که مراد از دیدن جهنم، گرفتارى به آن است; بنابر این حرف «ثمّ» در آیه آخر (ثمّ لتسئلنّ ...)، بر تراخى رتبى دلالت دارد; زیرا حسابرسى، پیش از گرفتارى به عذاب جهنّم است.
✅ ۲ - سوگند خداوند براى تأکید بر حتمى بودن مشاهده جهنم در قیامت (لترونّ الجحیم)
🔹 جمله «لترونّ...» یا جواب «لو» است و یا جواب قسم محذوف. برداشت یاد شده ناظر به احتمال دوم است.
✅ ۳ - دوزخ، مکانى سوزان و داراى آتشى شعلهور و متراکم (لترونّ الجحیم)
🔹 «جحیم»، به معناى آتشى است که سخت شعله ور بوده و زبانه کشد. هم چنین بر هر آتش متراکم و یا افروخته در گودال هاى عمیق و هر مکان پرحرارت اطلاق مى گردد. (قاموس)
✅ ۴ - «جحیم»، از نام هاى دوزخ (لترونّ الجحیم)
✅ ۵ - مشاهده جهنم در قیامت، موجب آگاهى از نادرست بودن تفاخر و زیاده نمایى و سود نبخشیدن امتیازات مادى است. (سوف تعلمون ... لترونّ الجحیم)
✅ ۶ - دوزخ و آتش سوزان آن در دنیا براى اهل یقین، مشهود و غفلت ناپذیر است. (لو تعلمون علم الیقین ... لترونّ الجحیم)
✅ ۷ - جهنم و آتش سوزان آن، هم اکنون وجود دارد و قابل مشاهده است. (لترونّ الجحیم)
🔅🔅🔅
✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم
@rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#کانال_قرآنی_رحیق(گنجینه آموزه های تفسیری)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_تکاثر
#سوره_تکاثر
🔅🔅🔅
📌نگاشت7:نکات تفسیری آیه 7و8 سوره تکاثر
التكاثر ٧
✅ ثُمَ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ
▫ «عَیْنَ الْیَقِینِ»: دیدن یقینی. آگاهی حاصل از دیدن و مشاهده کردن. مراد از دیدن دوزخ، در آن افتادن و چشیدن عذاب آن است
✅ ۱ - طالبان امتیازات مادى، در قیامت دوزخ را در مرحله اى فراتر از «علم الیقین» مشاهده کرده، به حقیقت یقین دست خواهند یافت. (ثمّ لترونّها عین الیقین)
🔹 «عین الیقین» - که در اصل «رؤیةً عینَ الیقین» (دیدنى که نفس یقین است) بوده - مفعول مطلق است و حرف «ثمّ» - که بر تراخى رتبى دلالت دارد - آن را مرحله اى فراتر از «علم الیقین» معرفى کرده است.
✅ ۲ - سوگند مکرّر خداوند، بر حتمى بودن مشاهده جهنم در قیامت و پیدایش یقین براى ناظران آن (ثمّ لترونّها عین الیقین)
✅ ۳ - تعدد مراحل یقین و تفاوت علمى بودن و عینى بودن آن (لو تعلمون علم الیقین ... ثمّ لترونّها عین الیقین)
✅ ۴ - مشاهده جهنم و آتش سوزان آن و پیدایش علم حضورى براى گرفتاران به آن در قیامت، تهدیدى الهى و هشدارى تردیدناپذیر، براى دل بستگان به امتیازات دروغین (ألهیکم التکاثر ... ثمّ لترونّها عین الیقین)
🔅🔅🔅
التكاثر ٨
✅ ثُمَ لَتُسْأَلُنَ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ
▫ «ثُمَّ»: این واژه در اینجا برای ترتیب اخباری است؛ نه ترتیب زمانی. چرا که قبلاً حساب و کتاب و قضاوت انجام پذیرفته است. البتّه میتواند برای ترتیب زمانی هم باشد. چون در دوزخ برای عذاب بیشتر از دوزخیان سؤالاتی میشود
✅ ۱ - قیامت، زمان حسابرسى از نعمت ها است. (ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النعیم)
🔹 «نعیم»، به معناى نعمت فراوان است. (مفردات)
✅ ۲ - حسابرسى از نعمت ها در قیامت، اجتناب ناپذیر و بیرون از اختیار انسان ها است. (ثمّ لتسئلنّ) مجهول بودن «لتسئلنّ»، اشاره به نکته یاد شده دارد.
✅ ۳ - توجّه به حسابرسى و مسؤولیت در برابر نعمت ها، بازدارنده انسان از دل خوشى به فراوانى آن و زمینه ساز ترک افتخار بر دیگران است. (ألهیکم التکاثر... ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النعیم)
✅ ۴ - پرسش و حسابرسى از نعمت ها، زمینه ساز گرفتارى برترى جویان و تفاخر کنندگان به آتش دوزخ (لترونّ الجحیم ... ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النعیم)
🔹 نشان دادن جهنم به اهل تکاثر - پیش از بازخواست نعمت ها - بیانگر آن است که اهل تکاثر، باید پس از طى مراحل بازخواست و حسابرسى، جهنم را جایگاه خویش بدانند.
✅ ۵ - افتخار بر دیگران در امتیازات مادى، کفران نعمت و زمینه ساز گرفتارى به دوزخ پس از حسابرسى است. (ألهیکم التکاثر ... ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النعیم)
✅ ۶ - قیامت، داراى مراحلى گوناگون و ترتیب یافته است. (لترونّ ... ثمّ لترونّها ... ثمّ لتسئلنّ)
✅ ۷ - حسابرسى از نعمت ها، مرحله اى پس از مشاهده دوزخ و یقین به آن است. (ثمّ لترونّها ... ثمّ لتسئلنّ)
🔅🔅🔅
✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم
@rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ #تفسیر_تسنیم_جلد_اول(91)
#کانال_قرآنی_رحیق(گنجینه آموزه های تفسیری)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_تخصصی
#سوره_حمد
#تفسیر
#الرحمن
#الرحیم
#آیت_الله_جوادی_آملی
🔅🔅🔅
مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ (4)
📌 لطایف و اشارات
📈 4 ـ قيامت، هم اكنون موجود است
📐 در بحث تفسيري گذشت كه قيامت هم اكنون موجود است. اين مدعا با براهين عقلي و شواهد نقلي قابل اثبات است كه به برخي از شواهد نقلي آن اشاره مي شود:
⏪ يكم: قرآن كريم از بي توجهي تبهكاران نسبت به معاد، به «غفلت» تعبير مي كند: (لقد كنت في غفلة من هذا فكشفنا عنك غطاءك فبصرك اليوم حديد)[ سورهي ق، آيهي 22.]. تبهكار را در محكمهي عدل الهي حاضر كرده، او را به قيامت و عذابش آگاه مي كنند و مي گويند: تو از اين حقيقت، يعني انقطاع اسباب و انساب و رجوع همهي اشيا به مبدأ قهار در قيامت، غافل بودي. خود آنان مي گويند: (يا ويلنا قد كنّا في غفلةٍ من هذا)[ سورهي انبياء، آيهي 97.]. غفلت در جايي است كه چيزي موجود باشد، اما مورد التفات نباشد وگرنه دربارهي معدوم، تعبير «غفلت» درست نيست.
▪ در جاي ديگر نيز مي فرمايد: (يعلمون ظاهراً من الحياة الدنيا وهم عن الآخرة هم غافلون) [سورهي روم، آيهي 7.]؛ دنياگرايان تنها به ظاهر كه حيات دنياست چشم دوخته اند و از باطن آن كه آخرت است غافلند.
⏪ دوم: آيهي كريمهي (كلّا لو تعلمون علم اليقين لترونّ الجحيم ثم لترونّها عين اليقين) [سورهي تكاثر، آيات 5 ـ 7.]به صراحت بر مشاهده دوزخ براي صاحبان علم اليقين دلالت دارد و اين ناظر به شهود در دنياست وگرنه پس از مرگ، همهي مردم آن را مشاهده مي كنند؛ چه در دنيا به علم اليقين دست يافته باشند يا نه.
▪ حجابي كه مانع رسيدن به علم اليقين و شهود بهشت و دوزخ است همان حجاب گناه است و اهل باطن كه از گناه مبرّا هستند، جهنّم و بهشت و نيز غوطه ور بودن تبهكاران در جهنّم و تنعم بهشتيان در آغوش نعمتهاي بهشتي را هم اكنون مي بينند. همچنين آنان نجات جهنّمي از جهنّم بر اثر توبه و آتش خواري غاصبان مالِ يتيم را هم اكنون مي بينند: (إنّ الّذين يأكلون أموال اليتامي ظُلماً إنّما يأكلون في بُطُونهم ناراً)[ سورهي نساء، آيهي 10.].
⏪ سوم: رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در معراج بهشت و جهنم را از نزديك ديد و به خوردنيها و نوشيدنيهاي هر يك از پرهيزكاران و تبهكاران آگاه شد. اگر بهشت و جهنّم پيش از برچيده شدن نظام دنيا موجود نباشد، آن حضرت در معراج اين حقايق را مشاهده نمي كرد. در برخي روايات عترت طاهرين (عليهم السلام) نيز آمده است كه از ما نيست كسي كه منكر وجود فعلي بهشت و دوزخ باشد: «ما أولئك منّا و لا نحن منهم... »[ بحار، ج 4، ص 4.].
⏪ چهارم: حارثةبن مالك در جواب پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) كه از او پرسيدند: «كيف أصبَحت»، عرض كرد: «أصبحتُ موقناً». آنگاه حضرت پرسيدند: «علامت يقين تو چيست؟» عرض كرد: «... گويا اهل بهشت را مشاهده مي كنم كه از نعمتهاي الهي بهره مي برند... و گويا اهل جهنّم را مي نگرم كه درآن معذّبند و فرياد بر مي آورند. گويا اكنون صداي نعرهي آتش در گوشهايم مي پيچد... ». پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نيز با تعبير «عَبْدٌ نَوَّر الله قلبه» سخنان او را تأييد و وي را دعا كرد[اصول كافي، ج2، ص53.]. گرچه در تعبير حارثه «كأنّ» آمده است، نه «أنّ»، ولي بايد توجّه داشت كه راجع به معدوم «كأنّ» نيز نمي توان گفت؛ زيرا معدوم نه محققاً مشهود است نه گويا مشهود[در اين حديث شريف تعبير «كأنّ» دربارهي ادراك (ديدن) آمده است، نه در مورد مُدرَك. كأنّ اگر درباره مُدرَك گفته شود قابل انطباق بر معدوم نيز هست، ولي در جايي كه به ادراك تعلّق گيرد، مُدرَك مفروض و مسلم گرفته شده است. پس اين تشبيه در علم است، نه در معلوم.].
🔅🔅🔅
✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم
🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
@rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ #تفسیر_تسنیم_جلد_اول(92)
#کانال_قرآنی_رحیق(گنجینه آموزه های تفسیری)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_تخصصی
#سوره_حمد
#تفسیر
#الرحمن
#الرحیم
#آیت_الله_جوادی_آملی
🔅🔅🔅
مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ (4)
📌 لطایف و اشارات
📈 4 ـ قيامت، هم اكنون موجود است
⏪ پنجم: برزخ كه عالمي بين دنيا و قيامت است، قطعاً بين دو امر موجود قرار دارد و اگر جهان سوم (قيامت) معدوم بود و تنها دو عالم (دنيا و برزخ) وجود داشت در اين صورت برزخ حقيقتاً برزخ نبود؛ زيرا بين دو عالم قرار نگرفته بود.
▪ برزخ سرپلي است كه دنيا را به قيامت كبرا پيوند مي زند و حقيقت آن يا اثري است از امواج آتش جهنّم و يا نسيمي از بوستانهاي بهشت. پس وجودِ فعلي برزخ «بما هو برزخ»، خود نشاني از وجودِ بالفعل قيامت است و بر اين اساس در بسياري از آيات قرآن كريم، سخن از «اِعداد» و آماده سازي بهشت و جهنّم است؛ مانند: (وسارعوا إلي مغفرة من ربّكم وجنة عرضها السماوات والأرض أعدّت للمتّقين) [سورهي آل عمران، آيهي 133.]، (فاتقوا النار التي وقودها الناس والحجارة، اعدّت للكافرين)[ سورهي بقره، آيهي 24.].
▪ تعبير «آماده سازي»، ظهور در موجود بودن دارد و چون اِعداد در قالب فعل ماضي بيان شده است و حمل آن بر مضارع به صورت مجاز و با اين توجيه كه مستقبل محقق الوقوع در حكم ماضي است، قرينهي خارجي ندارد، از آن بر مي آيد كه بهشت و دوزخ هم اكنون موجود است.
⏪ ششم: در حالات امام سجاد و امام صادق (عليهماالسلام) آمده است كه در حال تلاوت سورهي حمد، بر اثر تكرار آيهي كريمهي (مالك يوم الدين) بيهوش مي شدند.
▪ با انضمام اين مقدمه كه گاهي بعد از نماز مي فرمودند: «آتش بزرگ مرا به خود مشغول كرده بود» [بحار، ج 46، ص 80.]و اين حاكي از مشاهدهي (يوم الدّين) و (نار الله الموقدة التي تطّلع علي الأفئدة) [سورهي همزه، آيات 6 ـ 7.]است وگرنه لفظ و مفهومْ انسان را بيهوش نمي كند و هنر همين است كه انسان جهنّم را هم اكنون ببيند، نه اين كه بر وجود قيامت دليل عقلي اقامه كند:
خود هنردان ديدن آتش عيان
ني گپ «دلّ علي النّار الدخان»
▪ حاصل اين كه، بهشت و دوزخ بالفعل موجود است، ولي ما از نظر سير زماني، هنوز به آن نرسيده ايم و نرسيدن ما دليل بر نبودنِ آن نيست. آنان كه زمين و زمان و گذشته و آينده را درنورديده اند، پيش از برچيده شدن نظام دنيا نيز قيامت را به خوبي مشاهده مي كنند و ما نيز به تدريج به طرف آن در حركت هستيم. تعبيرات قرآني و روايي نيز اگر ظهور در حدوث قيامت در آينده دارد، به اين معناست كه انسانها بعد به قيامت مي رسند، نه اين كه قيامت هم اكنون معدوم است و بعد يافت مي شود.
🔅🔅🔅
✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم
🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
@rahighemakhtoom
080.mp3
7.18M
#استاد_رنجبر
#تفسیر_صوتی #تفسیر_عمومی
#سوره_نساء
#جلسه 6
🔅🔅🔅
🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی
▪️با هشتگ #استاد_رنجبر در کانال تمام فایل ها را می توانید گوش کنید.
🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
@rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قرآن
#اسلام
#الشیخ_محمد_الصدیق_منشاوی
#قاریان
#تلاوت_قرآن
#سوره_بقره
🔅🔅🔅
📌 تلاوت استاد الشیخ محمد صدیق منشاوی
🕑 زمان: 30دقیقه
📈 این تلاوت شامل آیات ۱۲۴ تا ۱۴۳ سوره مبارکه بقره است .
🔅🔅🔅
✅نشر و تبلیغ آموزه های ناب وحیانی را از دیگران دریغ نکنیم.
@rahighemakhtoom
#احرام_پاک
#لبه_شمشیر
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی
📈 پل صراط
⏪ در ماه پربركت شعبان و در آستانه ماه مبارك رمضان قرار داریم. مستحضرید ـ قبلاً هم به عرض شما رسید ـ آنها كه اهل سیر و سلوك اند، سال عبادی و اخلاقی خود را از اوّل ماه مبارك رمضان شروع می كنند و ماه شعبان, آخر سال آنهاست و تمام سعی و كوشش آنها این است كه در آخر سال همه حقوق الهی را از عهده خود خارج كنند كه با یك «احرام پاك» وارد ماه مبارك رمضان بشوند.
⏪ آنچه در این نوبت مطرح است این است كه در بعضی از تعبیرات دینی آمده كه صراط مستقیمی كه ما مأموریم آن را طی كنیم هم باریك تر از مو هست و هم تیزتر از شمشیر كه صراط «أَدَقُّ مِنَ الشَّعْرِ وَ أَحَدُّ مِنَ السَّیفِ»؛[1] یعنی معرفت آن از شناخت و دیدن موی باریك دشوارتر است و عمل به آن از رفتن روی لبه شمشیر تیز دشوارتر, این در روایات ما هست. با این حال در همین «صلوات شعبانیه» می خوانیم كه از ذات اقدس الهی مسئلت می كنیم، طریق پیغمبر و اهل پیغمبر برای ما یك راه وسیع و باز باشد، اگر صراط باریك تر از موست چطور میدان وسیع است؟ و اگر رفتن این كار از لبه شمشیر تیز دشوارتر است چرا فرمود: ﴿لَقَدْ یسَّرْنَا الْقُرْآنَ﴾[2] که این دین سهل است؟ پس صراط از نظر معرفت شناسی باریك تر از موست و از نظر عمل, دشوارتر از رفتن روی لبه تیز شمشیر.
[1] . الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج8، ص312.
[2] . سوره قمر، آیات17 و 22 و ... .
📚 درس اخلاق
تاریخ: 1395/03/06
🔅🔅🔅
✅نشر و تبلیغ آموزه های ناب وحیانی را از دیگران دریغ نکنیم.
@rahighemakhtoom
برشی از کتاب #سروش_هدایت(161)
#آیت_الله_جوادی_آملی
#اسلام_شناسی
#آموزه_های_اسلامی
#قرآن_شناسی
#آموزه_های_قرآنی
#پیام_ها_و_نکته_ها
همايش بين المللي #رياضي در سال #عزّت و افتخار حسيني (عليهالسلام)
🔅🔅🔅
👈 لازم است عنايت شود كه آن حضرت(عليهالسلام) در طي ساليان متمادي،مخصوصاً در عصر مسئوليت امامت خويش، امت اسلام را با محاضره، مناظره، مكاتبه و محاجّه به انحاي گونه گون بيدار نمود و اتمام حجت كرد؛ يك سال قبل از مرگ معاويه، همايشي همچون جريان غدير خم در مني تشكيل داد و بيش از هفتصد نفر را جمع كرد كه اكثر آنان از تابعان و عدّه اي نيز از اصحاب رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم بودند و در آن محفل عظيم بسياري از مناقب اهل بيتِ عصمت(عليهمالسلام) را بازگو كرد و آنان اعتراف كردند و برخي از مثالب امويان را ذكر كرد و در صدر مقال نافع خود فرمود: «فإنّي أخاف أن يندرس هذا الحق و يذهب... » [الاحتجاج، ج 2، ص 291.]؛ من مي ترسم اين دين الهي كه حق است، مندرس و فرسوده شود.
📐 همين هراس از اندراس مدرسه وحي كه خوف معقول و به جا بود، در متن نامه رسمي آن حضرت(عليهالسلام) به سران بصره ثبت شد و در آن مكتوب چنين رقم خورد: «... و أنا أدعوكم إلي كتاب الله و سنّة نبيّه، فإنّ السنّة قد أُميتت و البدعة قد أُحييت فإن تسمعوا قولي أهدكم إلي سبيل الرشاد».[ همان، ص 123 ـ 125.]
📐 اين نامه در چند نسخه تدوين و به «مالك بن مسمع بكري»، «احنف بن قيس»، «منذر بن جارود»، «مسعود بن عمر»، «قيس بن هيثم»، «عمرو بن عبيد بن معمّر» و «يزيد بن مسعود نهشلي» داده شد؛ پيك آن حضرت در ايصال اين رساله، «سليمان ابو زرين» بود كه شرح جريان آن از حوزه رسالت اين پيام وجيز خارج است.
📐 امام حسين(عليهالسلام) ضمن ارزيابي اركان نظام مند حكومت ديني، به صلاحيت حاكم و اوصاف والي عنايت كرد و چنين فرمود: «فلعمري ما الإمام إلاّ الحاكم بالكتاب، القائم بالقسط و الدائن بدين الحق، الحابس نفسه علي ذات الله»؛[ الارشاد، ج 2، ص 39.]
تنها كسي صلاحيت امامت و رهبري امت را دارا است كه به قرآن عمل كند و به قسط و عدل تمسّك نمايد و به دين حق متديّن باشد و خويشتن را در محدوده دستور الهي نگه دارد، و از آن تعدّي نكند.
📐 سيّدالشهدا(عليهالسلام) براي احياي حق و ابطال باطل و افشاي امويان و رهايي مردم از جهل علمي و جهالت عملي و نجات آنان از استبداد و هرگونه سيستم ستم زا و عدل زدا، هيچ چاره اي جز تضحيه و تأسير دوده ء طه و يس نداشت و به چنين قيامي كه نه مسبوق به مثل بود و نه ملحوق به نظير، اقدام كامل كرد و به هيچ وجه در آن دريغ نفرمود؛ «... و بذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك من الجهالة و حيرة الضلالة... ».[ التهذيب، ج 6، ص 113،(زيارت اربعين).]
📐 اقدام شجاعانه به چنين فداكاري بي مانند، گذشته از رهنمود غيبي در رؤيا يا حالت منامي، همراه با تحليل جامعه شناسانه همه جانبه بود، زيرا همان طوري كه انتخاب زمان نهضت بسيار درست بود، تعيين سرزمين قيام نيز كاملاً بررسي شده بود، چون نه حجاز آماده چنين قيام آزادي خواهانه بود و نه يمن و نه مناطق ديگر. تنها عراق آمادگي خود را طبق دعوتنامه متواتر اعلام كرد؛ چه اينكه بعد از «واقعه طفّ»، طولي نكشيد كه برخي از نتايج نهضت پيش از اماكن ديگر در همان منطقه ظهور نمود و مردم همان مرز و بوم بيش از ديگران، راه قيام در برابر طغيان
اموي را پيموده اند.
📐 به هر تقدير، عراق مناسب ترين سرزمين براي طرح نهضت و خصوص كوفه شايسته ترين شهر براي قيام بود؛ گرچه طاغيان لدود اموي با شهيد نمودن نايب خاص حضرت ابي عبدالله(عليهالسلام)، يعني مسلم بن عقيل و حاميان وي، راه ورود آن حضرت(عليهالسلام) را به كوفه بستند و قافله نستوه را به جايي كه نه كمك مردمي و نه كمك طبيعي در آنجا بود، به نزول اجباري وادار كردند.
🔅🔅🔅
🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
🆔 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب #سروش_هدایت(162)
#آیت_الله_جوادی_آملی
#اسلام_شناسی
#آموزه_های_اسلامی
#قرآن_شناسی
#آموزه_های_قرآنی
#پیام_ها_و_نکته_ها
همايش بين المللي #رياضي در سال #عزّت و افتخار حسيني (عليهالسلام)
🔅🔅🔅
📈 اصل هفتم. عزّت و افتخار حسيني(عليهالسلام) به عنوان يك جريان فكري و حقوقي، از ره آوردهاي مسلّم قيام عاشورا است. جنبه الهي آن، اسوه سالكان كوي ديانت است و جنبه انساني آن قدوه راهيان راه حريّت مردمي است؛ هرچند حريّت راستين فقط در پرتو وحي آسماني تأمين مي گردد. امام حسين(عليهالسلام) نه تنها اصل نهضت را مخصوص خود نمي دانست، بلكه هماره ديگران را به چنين قيامي فرا مي خواند. البته مراتب مأموريت و درجات رسالت انسان ها يكسان نيست.
📐 سرّ تعميم قيام همان عموميّت زيربناي آن است، زيرا استقلال، آزادي، امنيّت، تماميت ارضي و ساير حقوق يك امت متمدن و متدين، سبب اصلي مبارزه در برابر حكومت غاشمان طاغي است و نزاهت از ضيْم و زبوبي و برائت از ذلّت و فرومايگي، و نجات از بردگي و خواري، دست مايه اصيل جهاد در قبال سلطه باغيان ياغي است.
📐 امام حسين(عليهالسلام) در ندا، نوا، آوا و صداي خويش، جريان كربلا را به عنوان تمثيل و نمونه ياد مي كرد، نه به عنوان تعيين و قضيّه شخصي و انحصاري كه ديگران در آن سهيم نباشند؛ يعني قصّه نينوا صبغه مثال دارد نه تعيّن، و اينك چند شاهد:
⏪ 1. آن حضرت(عليهالسلام) از رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم نقل كرد: «هر كس سلطان ستم كاري را ببيند كه حرام خدا و حرمت الهي را حلال مي داند، عهد خدا را مي شكند، مخالف سنّت پيامبر خداست، در بين مردم به گناه و تجاوز عمل مي كند، و آن را به فعل يا قول خود تغيير ندهد، سزاوار است خداوند چنين شخص سلطه پذيرِ بي تفاوت را با آن ظالم يك جا وارد كند... ».[ بحار الانوار، ج 44، ص 382.]
محتواي اين حديث نبوي، اختصاصي به امام معصوم(عليهالسلام) ندارد؛ هر چند هر قيامي بايد به اذن آن حضرت در عصر حضور و به اذن نايب وي در زمان غيبت باشد.
⏪ 2. آن حضرت(عليهالسلام) به طور رسمي اعلام فرمود: «مگر نمي بينيد كه به حق عمل نمي شود و از باطل اجتناب نمي شود؛ هر مؤمني به لقاي خدا راغب گردد»؛[ همان، ج 75، ص 116.]يعني به استقبال شهادت برود. اين دستور، هر فرد و گروه متعهد ديني را در بر مي گيرد.
⏪ 3. امام حسين(عليهالسلام) در برابر پيشنهاد «مروان بن حكم» و ادعاي نصيحت خيرخواهانه راجع به قبول بيعت يزيد فرمود: «علي الإسلام السلام، إذ قد بُلِيت الاُمّة براعٍ مثل يزيد»؛[ بحار الانوار، ج 44، ص 326.]يعني سلام توديع و خداحافظي اسلام وقتي مطرح است كه مسئول اداره امور امت اسلامي، زمامداري مانند يزيد باشد. از اين تعبير معلوم مي شود كه شخص يزيد خصوصيت ندارد، بلكه هر والي و حاكم كه مانند يزيد بود و در هر عصر يا نسلي باشد، مقاومت در برابر او لازم است و هيچ ويژگي اي براي امام معصوم(عليهالسلام) نيست. البته رهبري قيام در اختيار ولي معصوم است.
⏪ 4. امام حسين(عليهالسلام) در تعبيري ديگر به مروان فرمود: «... مِثلي لا يبايع مثله»؛[ همان، ص 324.]يعني كسي كه مثل من به اصول اسلام باور دارد و معارف حقوق اجتماعي آن، از قبيل عدل، مواسات و مساوات را در ظل رهنمود شريعت مي پذيرد، هرگز با مثل يزيد، هركس باشد، بيعت نمي كند؛ از اين بيان جامع استنباط مي شود كه هر مسلماني عهده دار تبرّي از حكومت استبداد، استعباد و مانند آن است.
🔅🔅🔅
🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
🆔 @rahighemakhtoom
#تحلیل_و_بررسی 9
#گفتگو
#مقالات
#تفسیر
#دنیا_خانه_امتحان
#امتحان
#علامه_مصباح_یزدی
#مصباح_یزدی
🔅🔅🔅
📌 دنیا دانشگاه آمتحان
📈 انتظار راحتي در دنيا، آرزويي خام
📐 عرايضم را با بيان يک خاطره شروع ميکنم. در دوران نوجواني بنده گمان ميکردم - شايد هم به ما القا ميشد - که دين آمده است تا امور دنيايي مردم را اصلاح کند، جامعه را سامان بخشد و جرم و جنايت را کاهش دهد تا مردم يک زندگي آرام و توأم با خوشبختي داشته باشند.
📐 اين يک بينش کلي بود که در فضاي فرهنگي آن زمان، دستکم در دوران نوجواني ما رايج بود. بر اين اساس کساني توصيه ميکردند - احيانا خودمان هم همين عقيده را داشتيم - که بايد دين را ياد بگيريم و به ديگران ياد بدهيم و سعي کنيم بهدرستي اجرا شود تا جامعه اصلاح و مفاسد و گرفتاريها کاهش يابد. شايد کم نبودند و کم نيستند کساني که چنين انديشهاي دارند. البته فکر غلطي هم نيست. اما در آن زمان گاهي سؤالي به ذهنمان ميآمد که در آن فضا چندان زمينه طرح آن وجود نداشت و چندان جرأت طرحش را هم نداشتيم و آن اين بود که بالاخره خدايي که ميخواهد انسان را بهوسيله دين، پيغمبران، ائمه و مؤمنين اصلاح کند آيا امکان نداشت کاري کند که زحمت اينها کمتر شود؟
📐 بالاخره برداشت ما اين بود که در عالم خلقت کساني مثل ائمه اطهار صلواتاللهعليهماجمعين و انسانهاي نزديک به آنها - کساني که تعداد آنها نسبت به عموم مردم بسيار کم است - بايد فدا شوند و آن گرفتاريها، مصيبتها، زندانها و توهينها را ببينند و با آن وضع فجيع کشته شوند تا ما کمتر ظلم و جنايت کنيم.
📐 ازاينرو اين سؤال به ذهنمان ميرسيد که آيا امکان نداشت خدا کاري کند که اينها به خاطر ما اين اندازه آزار و اذيت نبينند؟ آيا حتما بايد وجود عزيزي مثل امام حسين عليهالسلام نه تنها خودش بلکه همه يارانش تا طفل شيرخوارهاش همه شهيد شوند؟ آيا امکان نداشت خدا کاري کند که هزينه هدايت مردم کمتر شود؟ اين سؤال در همان عالم کودکي به ذهن من ميآمد و بعدها هم ادامه پيدا کرد و چندان زود هم به پاسخش نرسيدم. بعدها که بهتدريج بيشتر به قرآن نزديک شدم - دروس ما اعم از مقدمات و سطوح فقه و اصول، ملازمهاي با خواندنِ زياد قرآن و فراگيري معارف آن نداشت - و به دلائلي، که شايد مهمترين آنها وجود مرحوم علامه طباطبايي رضواناللهعليه و شرفيابي به خدمت ايشان و توفيق شرکت در درس تفسير ايشان بود،
📐 بيشتر با معارف قرآن آشنا شدم، و به ذهنم رسيد که گويا آن زمينه فکري ما اندکي نقص داشته است. چراکه گمان ميکرديم دين و پيامبران آمدهاند تا جامعه را بهگونهاي اصلاح کنند که مردم زندگي راحت و آسودهاي داشته باشند.
📐 گويا اين سخن يک ضميمهاي هم دارد و ما از آن غفلت داشتيم. حقيقت اين است که اين بينش يک پيشفرض ضمني ناگفته و نانوشتهاي دارد و آن اين است که هدف ما خوشي در دنيا است و خدا ميخواسته است که مردم در زندگي دنيايي خويشْ خوش، راحت و آسوده باشند. برايناساس، چارهاي انديشيده و دين و پيامبران را فرستاده تا مردم به دين و دستورات انبيا عمل کنند و هدايت شوند تا در دنيا زندگي مرفهي داشته باشند و اين هدف نهايي خلقت، تشريع دين، ارسال انبيا و انزال کتب است.
📈 امتحان، سنت حتمي الهي
اما پس از اينکه با قرآن اندکي بيشتر مأنوس شديم ديديم که لحن قرآن اينگونه نيست. براي مثال اين آيه را ملاحظه بفرماييد: اعوذ بالله من الشيطان الرجيم، بسم الله الرحمن الرحيم * الم * أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ * وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ؛[1]«به نام خداوند بخشنده مهربان. الف لام ميم. آيا مردم پنداشتند كه تا گفتند ايمان آورديم، رها مىشوند و مورد آزمايش قرار نمىگيرند؟ و به يقين، كسانى را كه پيش از اينان بودند آزموديم، تا خدا آنان را كه راست گفتهاند معلوم دارد و دروغگويان را [نيز] معلوم دارد.»
🔅🔅🔅
🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
🆔 @rahighemakhtoom
#تحلیل_و_بررسی 10
#گفتگو
#مقالات
#تفسیر
#دنیا_خانه_امتحان
#امتحان
#علامه_مصباح_یزدی
#مصباح_یزدی
🔅🔅🔅
📐 اين لحن با لحن کسي فرق دارد که ميخواهد بگويد: اي مردم! کار خوب انجام دهيد تا زندگي راحتي داشته باشيد. خداي متعال در اين آيات ميفرمايد: برخي گمان ميکنند که با اظهار ايمان، کار تمام است و به بهشت ميروند و ديگر کاري با آنها نداريم و آنها را دچار فتنه نميکنيم. سؤال در اين آيه، استفهام انکاري است. اين آيه ميخواهد بگويد اگر چنين گماني داشته باشيد گمان غلطي داريد. خداي متعال ميفرمايد: ما پيشينيان را مورد فتنه قرار داديم و شما را هم مورد فتنه قرار خواهيم داد.
📐 از اين سياقْ آيات فراوان داريم. الحمدلله همه شما اهل فضلايد و با اين آيات آشنا هستيد. اين يک بينش ديگري است. برايناساس، هدف اين نبوده که مردم در اين دنيا خوش باشند و زندگي کاملا راحت و بيجرم و جنايتي داشته باشند و ديگر تمام. نه اين گونه نيست. بايد مردم امتحان شوند (لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا)[2] آن هم نه امتحاني ساده به اين معنا که تکليفي ساده براي آنها معين شود تا معلوم شود چه کسي به آن عمل ميکند و چه کسي عمل نميکند، بلکه امتحانهاي پيچيدهاي که اشخاص خيلي بافراست را متحير و گيج ميکند و نميدانند چه کنند.
📐 خداي متعال ميفرمايد اينگونه امتحانها، هم براي پيشينيان بوده و هم براي شما خواهد بود؛ام حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللّهِ؛[3] «آيا پنداشتيد كه داخل بهشت مىشويد و حال آنكه هنوز مانند آنچه بر سرِ پيشينيان شما آمد، بر سرِ شما نيامده است؟ آنان دچار سختى و زيان شدند و متزلزل شدند تا جايى كه پيامبر و كسانى كه با وى ايمان آورده بودند گفتند: يارى خدا كى خواهد بود؟» گمان ميکنيد همين که يک زندگي آرامي داشته باشيد و بياييد و برويد و درسي بخوانيد، تجارتي و کسب و کاري براي مردم توليد کنيد و با تحريمها مبارزه کنيد ديگر تمام ميشود؟! اينها همه يک مقدمه، يک ابزار امتحان و يک برگه امتحان است. کل دوره زندگي شما و زندگي هزاران ساله بشر، يک جلسه امتحان است تا از اين امتحان چگونه بيرون بياييد و بعد از اين امتحان، نتايج آن را دريافت خواهيد کرد. نتايجْ بعد از اين امتحان مشخص ميشود.
📐 اگر گمان کنيد که هدف زندگي شما در اين دنيا راحتي و رفاه است اشتباه کردهايد. اينجا دار امتحان و جلسه امتحان است و هر روز يکگونه امتحان گرفته ميشود و هر کسي استعداد و ظرفيت بيشتري داشته باشد امتحان سختتري از او گرفته ميشود و اين هم امري طبيعي است. چراکه از دانشآموز ابتدايي يک طور امتحان ميگيرند و براي ورود به دانشگاه طور ديگري، و در پايان هم براي دادن مدرک دکتري به گونه ديگري امتحان برگزار ميکنند و اين امتحانها مرحله به مرحله سختتر ميشود. هر چه انسان رشد کند و ظرفيتش بيشتر شود و امکان تکامل بيشتري پيدا کند امتحانهاي او سختتر خواهد شد.آياتي درباره بلا، فتنه، امتحان و امثال اينها در قرآن کريم آمده است که شما با آنها آشنا هستيد و ميتوانيد به راحتي آنها را جمعآوري کنيد.
📈 امتحان جامعه اسلامي در کلام مولا علي عليهالسلام
در ادامه به چند نمونه از روايات هم اشاره ميکنم. اميرالمؤمنين عليهالسلام ميفرمايد:أَلَا وإِنَّ بَلِيَّتَكُمْ قَدْ عَادَتْ كَهَيْئَتِهَا يَوْمَ بَعَثَ اللَّهُ نَبِيَّهُ صلىاللهعليهوآله وَالَّذِي بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَلَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً وَلَتُسَاطُنَ سَوْطَ الْقِدر حَتَّى يَعُودَ أَسْفَلُكُمْ أَعْلَاكُمْ وَأَعْلَاكُمْ أَسْفَلَكُمْوَلَيَسْبِقَنَّ سَبَّاقُونَ كَانُوا قَصَّرُوا وَ لَيُقَصِّرَنَّ سَبَّاقُونَ كَانُوا سَبَقُوا؛[4] «همانا امتحان شما مانند روزى كه خدا پيغمبرش صلّىاللَّهعليهوآله را مبعوث ساخت رجوع كرده است. سوگند به آن كسي که او را بهحق برانگيخت كه شما وساوس و آراء مختلف پيدا كنيد و غربال شويد، تا آنجا كه افراد پائين از شما بالا آيند و بالائيها بهزير روند و پيشىگيرندگانى كه كوتاهى ميكردند، بهپيش تازند، و پيشىگيرندگانى كه پيش ميتاختند كوتاهى كنند.»
🔅🔅🔅
🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
🆔 @rahighemakhtoom
واکاوی دعای 23 صحیفه 5-99.mp3
10.48M
#آوای_زندگی
#نگاشت_صوتی 27
📌واکاوی دعای 23 #صحیفه_سجادیه 5
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَلْبِسْنِی عَافِیتَک، وَ جَلِّلْنِی عَافِیتَک ...
خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و لباس عافیت بر من بپوشان، و سراپایم را به عافیت فراگیر، ....
⏪ صلوات رمز عبور پذیرش دعا
⏪ نظام هستی نظام اسباب و علل (اسباب و علل مادی و اسباب و علل فرامادی)
عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ: أَبَى اَللَّهُ أَنْ يُجْرِيَ اَلْأَشْيَاءَ إِلاَّ بِأَسْبَابٍ فَجَعَلَ لِكُلِّ شَيْءٍ سَبَباً ...( الکافي , جلد 1 , صفحه 183)
امام صادق عليه السّلام فرمود:خداوند خوددارى مىكند از اينكه هر كارى را بدون اسباب انجام دهد پس براى هرچيز سببى قرار داد.
☑️ 1- از این احادیث قاعده«جریان اشیاء به وسیله اسباب» فهمیده میشود. قاعدهای که بیانگر یک امر کلی الهی است و آن بیانگر این مطلب است که خداوند نمیخواهد هر کاری را از راه اعجاز و معجزه به انجام برساند. بلکه برای هر چیزی یک خاصیتی قرار داده که به طور طبیعی وظیفه و نقش خود را به ایفا میکنند.
☑️ 2-علاوه بر اسباب و علل مادی و شناخته شده علل و اسباب فرامادی نیز وجود دارد که از جمله ای علل دعا و نیایش و توسل است.
☑️ 3- بنابر توحید ناب لا موثر فی الوجود الا الله تاثیری گذاری اشیا و پدیده ها در اختیار خداوند است.
💻برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم.
@rahighemakhtoom
مراقب گوهرهای درون خود باشیم
#آیت_الله_جوادی_آملی
#علامه_جوادی_آملی
#جوادی_آملی
#انسان_شناسی
@rahighemakhtoom
آموزه های ناب اسلامی با بیان رهروان راه ائمه اطهار علیهم السلام در کانال قرآنی رحیق
@rahighemakhtoom
081.mp3
7.38M
#استاد_رنجبر
#تفسیر_صوتی #تفسیر_عمومی
#سوره_نساء
#جلسه 7
🔅🔅🔅
🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی
▪️با هشتگ #استاد_رنجبر در کانال تمام فایل ها را می توانید گوش کنید.
🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
@rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قرآن
#اسلام
#الشیخ_محمد_الصدیق_منشاوی
#قاریان
#تلاوت_قرآن
#سوره_بقره
🔅🔅🔅
📌 تلاوت استاد الشیخ محمد صدیق منشاوی
🕑 زمان: 30دقیقه
📈 ااین تلاوت شامل آیات ۱۴۲ تا ۱۶۴ سوره مبارکه بقره است .
🔅🔅🔅
✅نشر و تبلیغ آموزه های ناب وحیانی را از دیگران دریغ نکنیم.
@rahighemakhtoom
#عطار_نیشابوری
#رنج_سختی_تحریم
#قرآن
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی
📈 فراز و فرود
⏪ این اصطلاح «فراز و فرود» از لطیف ترین تعبیرات شیخ فرید الدین عطار در منطق الطیر است.[1] انسان بخواهد در فراز و نشیب آسوده باشد، در حوادث تلخ آرام باشد، به تعبیرات روایی ما كه مثل كوه باشد كه «لا تُحَرِّكَهُ العَوَاصِف»[2] باشد، آرام باشد، راه آن چیست؟ ما برویم جایی زندگی كنیم كه رخداد تلخ نباشد؟! این در دنیا نیست! آن كه ما را آفرید یعنی خدا با لام قسم, قسم یاد كرد: ﴿لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی كَبَدٍ﴾؛[3] «كَبَد» یعنی رنج, «كَبِد» این گوشه دستگاه گوارش است، ولی «كَبَد» یعنی رنج, «مكابده» یعنی رنج. فرمود: من قسم یاد می كنم انسان را در پِرس و فشار خلق كردم. ما تا زنده ایم و نفس می كشیم فشار است، اینجا جای فشار است، جای آسایش و راحتی جای دیگر است.
⏪ خدایی كه قسم یاد كرد، فرمود قسم یاد می كنم من انسان را در «كَبَد» خلق كردم، آیا راه چاره هم داد یا نداد؟ فرمود بله راه چاره این است؛ یك عدّه هستند كه «لا تُحَرِّكَهُ العَوَاصِف» حوادث تلخ, رخداد تلخ, اقبال و ادبار مردم, اقبال و ادبار دنیا آدم را نمی رنجاند، چه وقت می شود انسان به جایی برسد كه اقبال و ادبار مردم آدم را نرنجاند و نلرزاند؟ اگر صاحب درجه ایمان باشیم كم و بیش ممكن است ـ محفوظ هستیم ـ ولی با فشار محفوظ می باشیم; ولی اگر این «لام» افتاد: ﴿لَهُمْ دَرَجاتٌ﴾ نبود، شد ﴿هُمْ دَرَجاتٌ﴾ او خودش ما را حفظ می كند، راحت راحت هستیم.
⏪ مرحوم كلینی (رضوان الله تعالی علیه) از وجود مبارك امام سجاد (سلام الله علیه) نقل می كند: «لَو مَاتَ مَن بَینِ المَشرِقِ وَ المَغرِبِ لَمَا استَوحَشتُ بَعدَ أَن یكُونَ القُرآنُ مَعِی»؛[4] فرمود اگر همه مردم روی زمین بمیرند و من تنها بمانم، مادامی كه قرآن با من است، من احساس هراس ندارم، این یك معنای ظاهری دارد؛ یعنی اگر همه مردم بمیرند من تنها باشم, معنای دقیق آن این است كه همه كافر باشند و من تنها مسلمان باشم از تحریمِ كسی نمی ترسم, این بیان امام سجاد است: «لَو مَاتَ مَن بَینِ المَشرِقِ وَ المَغرِبِ لَمَا استَوحَشتُ بَعدَ أَن یكُونَ القُرآنُ مَعِی»، این راه باز است!
[1] . عطار، دیوان اشعار، غزل شماره337؛ «ز سرگشتگی زیر چوگان چرخ ٭٭٭ چو گویی ندانی فراز از فرود».
[2] . الکافی(ط ـ الاسلامیة)، ج1، ص455.
[3] . سوره بلد، آیه4.
[4] . الکافی(ط ـ الاسلامیة)، ج2، ص602.
📚 دیدار خادمان حرم شاه عبدالعظیم حسنی(علیه السلام) با حضرت استاد
تاریخ: 1393/12/04
🔅🔅🔅
✅نشر و تبلیغ آموزه های ناب وحیانی را از دیگران دریغ نکنیم.
@rahighemakhtoom