eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
778 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 اثر بخشی تعلیم از راه دل 🔅 در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
⚠️اینکه تأکید می شود متن قرآن ساده، روشن و گویاست و عموم مردم مستقیماً می توانند قرآن را بفهمند، به معنای این نیست که هر فهم و برداشت بی ضابطه ای توسط مردم انجام شود صحیح و قابل اتکاست. فهم عمومی و تدبری قرآن در عین همگانی بودن، روشمند و قاعده مند است. ‌ 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom1
برداشت از آیات ۹۳ ـ ۸۹ وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِن قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُم مَّا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ ۚ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ89 بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ يَكْفُرُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْيًا أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلَىٰ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۖ فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَىٰ غَضَبٍ ۚ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُهِينٌ 90 وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا نُؤْمِنُ بِمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَيَكْفُرُونَ بِمَا وَرَاءَهُ وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَهُمْ ۗ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِيَاءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ91 وَلَقَدْ جَاءَكُمْ مُوسَىٰ بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ92 وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُمْ بِقُوَّةٍ وَاسْمَعُوا ۖ قَالُوا سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَأُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ ۚ قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمَانُكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ93 📌بیماردلی دارای امراض قلبی هستند تا جایی که می‏ توانند و پاکان روزگار را بکشند و به جای آنها ها و گوساله ‏ها را بپرستند و به هیچ وجه تعهدی نداشته باشند. آنها با و به راه و روش خود در اثر و بی ‏توجهی به ، مغرورند و حتّی فکر می‏ کنند که تعالی به حساب آنها نمی‏ رسد. پس باید و اطاعت را بنمایند و آنچه خدا امر کرده با قدرت و قوت بگیرند ولی متأسفانه دلهای آنها مملو از پرستیدن غیر خدا است و به خود ادامه می‏ دهند... 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
🔰خلوت و توجه در آن «شب سياه»،كه قلبم در راه گلويم‌ايستاده بود،به آن جلوه روشنايى رسيدم.او در گوش صبحدم به من گفت : 🗓تو هيچگاه‌به خودت نمى‌انديشى،اما به يك ليوان،بسيار... او در جلوه طلوع به من گفت :تو «خودت» را گم كرده‌اى. گم شده تو، در تو خلاصه مى‌شود. او در اوج نيمروز،هنگامى كه از من جدا مى‌شد، زمزمه مى‌كرد : 🗓خيال مى‌كنى سراب‌ها تو را سرشار مى‌كنند...؟!ببين قلب تو، در راه گلويت ايستاده،دل تو بوى مرگ مى‌دهد. آنها كه به يك ليوان پوچ، بيش از خودشان فكر مى‌كنند، آنها كه با خودشان و بر خودشان مرورى نداشته‌اند، پيداست كه خودشان را گم مى‌كنند و در ابتذال زندگى روزانه رسوب مى‌كنند و فسيل مى‌شوند. و اين دل مرده و اين قلب گنديده، در راه گلويشان، در راه نفس كشيدنشان مى‌نشيند و عرصه را برايشان تنگ مى‌كند و انتقام مى‌گيرد. 🗓آخر مگر نه اينكه انسان از خودش عبور مى‌كند تا به دنياى بيرون مى‌رسد، پس چه شد كه اين منزل اول مجهول مانده و يا در نهايت به تحليل علمى دستگاه هاضمه و قلب و مغز اكتفا شده و از مقايسه‌ها و تكبيرها بركنار مانده است. اين فرار از خويشتن و اين فرار از خلوت و از سكوت و از مرور بر خويش، به خاطر انگيزه‌هايى است كه اگر تحليل شوند، مى‌توانند ما را از اين فرار و دل مردگى و گم شدگى نجات بدهند. استاد -صفایی_حائری 📗کتاب صراط صفحه ۱۷ 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#مثالهای_قرآن 15 #مثال #مثل #تمثیلات #آیت_الله_مکارم_شیرازی #منافقان #تمثیلات_قرآنی 🔅🔅🔅 📌 مثال
16 🔅🔅🔅 📌 مثال منافقان‌ 7 ⏪ چهره منافقان در قرآن‌ همان‌طور که ذکر شد، قرآن مجید با شدیدترین تعبیرات از منافقان یاد کرده است که به چند نمونه از آن اشاره می‌شود: ◀ الف- خداوند در آیه 4 سوره منافقین می‌فرماید: «هم العدو فاحذرهم» منافقان دشمنان واقعی هستند، پس از آنان بر حذر باش. قرآن مجید دشمنان مسلمانان را معرفی کرده است؛ «1» ولی در هیچ آیه‌ای چنین تعبیر شدیدی که در آیه مذکور بیان شده، درباره هیچ یک از دشمنان دینی بیان نشده است. برابر قواعد زبان عربی، این جمله دلالت بر آن می‌کند که منافقان «عدو» و دشمن حقیقی انسان محسوب می‌شوند. ◀ ب- در ادامه آیه مذکور آمده است: «قاتلهم الله انی یوفکون» خداوند آنها را [منافقان بکشد، چگونه از حق منحرف می‌شوند؟ این بیان تند قرآنی منحصر به فرد است. «خدا منافقان را بکشد ...» در قرآن درباره هیچ دشمنی چنین تعبیر قاطع، تند و شدید به کار برده نشده است. «2» ◀ ج- خداوند در آیه 145 سوره نسا می‌فرماید: «ان المنافقین فی الدرک الاسفل من النار و لن تجد لهم نصیرا» منافقان در پایین‌ترین مکان دوزخ قرار دارند و هرگز یاوری برای آنها نخواهی یافت. [بنابراین، از طرح دوستی با دشمنان خدا، که نشانه نفاق است، بپرهیزید]. عرب، برای پله‌های رو به بالا لفظ «درج» یا «درجه» به کار می‌برد و برای پله‌های رو به پایین لفظ «درک» یا «درک». این دو لفظ اخیر در قرآن تنها یک بار به کار رفته است. «3» ▪ «درک اسفل» قعر و پایین‌ترین مکان در جهنم است و بدیهی است که شدت عذاب در اعماق جهنم بیشتر می‌باشد. بنابراین،از این آیه نتیجه گرفته می‌شود که خداوند رحمان، شدیدترین عذاب را برای منافقان قائل می‌شود و پرعذاب‌ترین مکانهای جهنم را به آنان اختصاص می‌دهد. اینها، نشان دهنده حساسیت موضوع نفاق و خطرآفرینی منافقان در همه دوران تاریخ، تا زمان حاضر است. 📝 پی نوشت: (1)- در قرآن، شیطان، کافران، مجرمان و منافقان از جمله دشمنان انسان شمرده شده‌اند. برای توضیح بیشتر ر. ک. المعجم المفهرس قرآن مجید، کلمه «عدو». (2)- این تعبیر در آیه 30 سوره توبه درباره یهودیان نیز به کار برده شده است؛ ولی قابل توجه است که یهودان نیز به نوعی از نفاق دچار بوده‌اند. (3)- «درک» در همین آیه (145 سوره نسا) و «درک» در سوره طه آیه 77 در ضمن بیان عبور حضرت موسی علیه السلام و اسرائیلیان از رود نیل و برای پله‌های مسیری که به کف رودخانه منتهی می‌شده، استعمال شده است. 🌴🌴🌴 🔅 دوستان وقت بگذارید برای رونق بازار دین همیشه این فرصت ها در اختیار نیست. قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند بس خجالت که از این حاصل ایام برد 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#مثالهای_قرآن 16 #مثال #مثل #تمثیلات #آیت_الله_مکارم_شیرازی #منافقان #تمثیلات_قرآنی 🔅🔅🔅 📌 مثال
17 🔅🔅🔅 📌 مثال منافقان‌ 8 ⏪ خطر منافقان از دیدگاه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله‌ 📐 مرحوم حاج شیخ عباس قمی- رضوان الله تعالی علیه- در کتاب ارزشمند «سفینه البحار»، ذیل ماده «نفق» حدیث جالبی درباره خطر منافقان از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نقل می‌کند: «قال رسول الله صلی الله علیه و آله: انی لااخاف علی امتی مومنا و لا مشرکا، اما المومن فیمنعه الله بایمانه و اما المشرک فیقمعه الله بشرکه، و لکنی اخاف علیکم کل منافق عالم اللسان، یقول ما تعرفون و یفعل ما تنکرون» 📜 حضرت رسول صلی الله علیه و آله می‌فرمایند: من از خطر آدم باایمان و انسان مشرک بر امتم نمی‌ترسم؛ چون خداوند از خطر انسان مومن به وسیله ایمانش جلوگیری می‌کند و مشرک را خداوند به خاطر شرکش نابود می‌سازد؛ ولی تنها کسانی که از شر آنها بر شما می‌ترسم، منافقان هستند. منافقانی که چرب زبانند و در باطن در پی هدف دیگری هستند. 📜 سخنانشان جذاب است؛ اما در عمل مبتلا به کارهای زشتند. «1» برابر این روایت، پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله از شر و خطر منافقان برای جامعه اسلامی نگران و بیمناک بوده‌اند و این نگرانی تنها منحصر به دوران اولیه ظهور و گسترش اسلام و سرزمین عربستان نیست، بلکه ناظر است به همه دورانها و همه کشورهای اسلامی و حتی امروزه و در جمهوری اسلامی ایران. (1)- نهج البلاغه، نامه 27، و نیز میزان الحکمه، باب 3934. 🌴🌴🌴 🔅 دوستان وقت بگذارید برای رونق بازار دین همیشه این فرصت ها در اختیار نیست. قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند بس خجالت که از این حاصل ایام برد 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 2- برش 207 🔅🔅🔅 📈 پيام به همايش چهره هاي درخشان عرفان بزرگداشت مرحوم قاضي(ره) ◀ عرفان در هر دين ياآييني كه مطرح است، مطابق با اصول و ضوابط آن مكتب است؛ هرچند در مقام اثبات هماره بين صاحب نظران هر مذهب و صاحبدلان آن تفاوت برداشت راه دارد و اگر برداشت هاي متضارب متناقض بودند، حتماً يكي حق و صدق، و نقيض آن باطل و كذب است و اگر همه در يك جانب بوده و متقابل هم نبوده اند، ممكن است درجات همگي صائب يا دركات همه آنها خاطي باشد، زيرا فرض بر اين است كه نقيض هم نيستند؛ لذا اجتماع درجات آنها در صدق يا اجتماع دركات آنها در كذب محذوري ندارد. ◀ عرفان در اسلامِ خاص، يعني اصول و فروع ديني كه توسّط حضرت ختمي مرتبت نازل شد، مطابق شريعت غرّاي نبوي است كه به صورت قرآن حكيم و عترت طاهرين تجلّي دارد و عقل استدلالي كه منزّه از قياس و خيال و گمان و وهم است، چراغِ صراط دين است تا با آن سراج اين صراط ديده و پيموده شود؛ چه اينكه شهودِ ناب كه محصول تزكيه نفس برابر شريعت است و نتيجه آن مطابق با احكام مأثور و سنت معصومان(عليهم‌السلام) است، در حدّ خود براي شاهدِ امين معتبر خواهد بود. ◀ همان طوري كه درباره حكمت گفته شده است: «حاشي الشريعةُ الحقّةُ الإلهيّة الْبَيْضاء اَن تكون اَحكامُها مُصادِمةً للمعارف اليقنيّة الضروريّة، وتَبّاً لِفَلْسَفَةٍ تكون قَوانينُها غيرَمطابقةٍ للكتاب والسنّة»،[ اسفار، ج8، ص303.] درباره عرفانِ صحيح كه محصول تهذيب روح از راه حجّت شرعي است، مي توان گفت كه هرگز دستورهاي شريعت مباين مشهوداتِ حتمي كه منزّه از اضغاثِ احلام و مبرّاي از هواجس نفساني و مصون از القاهاي شيطاني است، نخواهد بود و اُف بر عرفان نمايي كه مكشوف هاي آن مخالف رهنمودهاي قرآن و عترت باشد. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 2- برش 208 🔅🔅🔅 📈 پيام به همايش چهره هاي درخشان عرفان بزرگداشت مرحوم قاضي(ره) ◀ سنت حسنه اي كه از عارف متشرع حضرت سيدعلي قاضي(قدس‌سرّه) مأثور است، مؤيد هماهنگي عقل و نقل و شهود است؛ اذكار ديني را با افكار توحيدي همسان كردن و براي رهايي از فكرِ خود فكر كردن و براي بالا بردن سطح فكر درباره معارف برين ذكر گفتن، از برنامه هاي رسمي آن فرهيخته معرفت بود؛ ذكر آرد فكر را در اهتزاز ذكر را خورشيد اين افسرده ساز [مثنوي معنوي، دفتر ششم، بيت 1476.] نعمت آن كس كه او، مژده‌ي تو آورد گرچه بخوابي بود، به ز اَغاني مرا در ركعاتِ نمزا، هست خيال تو شه واجب و لازم چنانك، سَبْع مَثاني مرا عمر اواني است و وصل، شربت صافي در او بي‌تو چه كار آيدم، رنج اَواني مرا سجده كنم من زجان، روي نهم من به خاك گويم از اينها همه، عشق فلان مرا [ديوان شمس تبريزي] ◀ عارف متعبّد سرخ رويي خويش را مرهون (وسقاهم ربُّهم شراباً طهوراً) [سوره انسان، آيه 21.] مي داند، وگرنه افسرده و پژمرده خواهد بود؛ خُم كه در او باده نيست، هست خُم از باد پر خُمِ پر از باد كي، سرخ كند روي ها هست تهي خارها، نيست در او بوي گل كور بجويد زخار، لطفِ گل و بوي ها[ديوان شمس تبريزي.] مدّعي لاف زن، حقيقت را به مجاز هبوط مي دهد و سراب را كوثر مي پندارد و زَبَدْ را زُبده مي انديشد و چنين مي سرايد مرا سجده گه بَيْتِ بِنْتِ العِنَبْ بس كه از بَيْتِ اُمّ القري مي گريزم ◀ چنين مصروعِ كژراهه اي كه از آسيب طغومت رأي و گزند طغيان عمل در امان نيست، دام مي نهد و سَرِ حُقّه باز مي كند و بنياد مكر با فلك حقّه باز مي نمايد، ليكن عارف وارسته مي گويد: اي دل بيا كه ما به پناه خدا رويم زانچ آستينِ كوته و دست دراز كرد فردا كه پيشگاه حقيقت شود پديد شرمنده رهروي كه عمل بر مجاز كرد ◀ وارث عرفاني حضرت سيّد علي قاضي(قدس‌سرّه)، استاد علامه طباطبايي(قدس‌سرّه) چنين سرود: پرستش به مستي است در كيش مِهر برونند زين جرگه هشيارها كشيدند در كوي دلدادگان ميان دل و كام ديوارها جز افسون و افسانه نبود جهان كه بستند چشم خشايارها ◀ و طبق سروده مولوي؛ چون نماز و روزه ات مقبول شد پهلواني، پهلواني، پهلوان[ديوان شمس تبريزي.] 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
💢انواع کسب 🔹 در قرآن كریم چند كسب مطرح است: یك سلسله كسب‌ های اعتباری است كه آن مسكوب در اختیار كاسب است؛ یك سلسله كسب‌ های حقیقی است كه آن مكسوب حاكم بر كاسب است. آن كسب‌ های اعتباری كه كاسب, حاكم بر مكسوب است، كسب مال است كه انسان مالی یا عین یا منفعت یا انتفاعی را كسب می ‌كند. چه زن و چه مرد، قرآن كریم فرمود: ﴿لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ﴾؛[1] یعنی مرد هر كسبی كرد مال اوست, زن هر كسبی كرد مال اوست؛ مالی را, مغازه ‌ای را, خانه‌ ای را, مرتع و مزرعی را كسب كرد چون یك امر اعتباری است و یك امر حقیقی نیست در اختیار كاسب است، می‌ تواند بفروشد, اجاره بدهد و به کسی هبه كند; یعنی آن كس كه كسب كرد اختیار مكسوبِ خود را دارد ﴿لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ﴾، مالی را كه آدم كسب كرد در اختیار اوست؛ اما یك سلسله مسائلی است كه اگر كسب كرد خودش در اختیار آن مكسوب قرار می‌ گیرد! 🔹 اینكه در سوره مباركه فرمود: ﴿لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُم مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ﴾؛[2] اگر كسی ـ معاذ الله ـ بیراهه رفت گناهی را كسب كرد، به یك اخلاق بد عادت كرد، به دروغ, به خیانت, به حرام, به اعتیاد ـ معاذ الله ـ عادت كرد؛ این را كسب كرد، چون قبلاً كه نداشت، این صفت را بعد كسب كرد، این خُلق را كسب كرد، وقتی كه به دنیا آمد كه این خُلق و صفت را كه نداشت! الآن كه این صفت را كسب كرد، خود این كاسب در اختیار این مكسوب است، به هر سَمتی كه این صفت بخواهد ببرد او می ‌رود، چون عادت كرد! ساده‌ ترین كارش عادت به سیگار است، این عادت را او كسب كرد قبلاً كه نداشت، الآن گرفتار این عادت است. اگر ـ خدای ناكرده ـ به حرام عادت كرده به گناه عادت كرده، چشم او, گوش او, زبان او در اختیار مكسوب است. 🔹 این «لام» در قرآن كریم همه جا به یك معنا نیست. اینكه در سوره «نساء» یا مانند آن می ‌فرماید: ﴿لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ﴾ كاسب اختیار دارد، مال در اختیار كاسب است؛ ولی اگر ـ خدای ناكرده ـ صفت بدی را كسب كرد، این كاسب در اختیار مكسوب است كه فرمود: ﴿لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُم مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ﴾. 🔹 بنابراین ما دو نحو كسب داریم: كسبی كه كاسب مسلّط است و كسبی كه آن مكسوب مسلّط بر این كاسب است و اگر كسی ـ خدای ناكرده ـ یك كسب حرامی داشت یعنی به وصف بدی عادت كرد راه برای توبه باز است، «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیه‏»[3] این آبشار است، آبِ توبه یعنی همین! ﴿تُبْتُ إِلَیكَ﴾[4] این آبشار است، نه اینكه برویم نزد كسی یك لیوان آب بخوریم یا یک بطری آب ببریم، خود «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیه‏» این آبشار است و انسان را پاك می‌كند، خدایا آمدم! لازم نیست حرف بزند, لازم نیست بگوید «استغفر الله»، با یك اراده جدّی تخلّل‎ ناپذیر بگوید خدایا آمدم؛ این می‌ شود پاک، می‎ شود آبشار. پس این‌ طور نیست كه اگر كسی ـ خدای ناكرده ـ یك صفت بدی كسب كرد نتواند نجات پیدا كند این طور نیست! پس ما دو نحو كسب داریم: یك كسب اعتباری داریم كه كاسب مسلّط است، یك كسب حقیقی داریم ـ چون این صفت یك امر حقیقی است یك امر اعتباری كه نیست ـ این مكسوب مسلّط بر انسان است. این كسب‌ ها برای ما كاملاً فرق دارد راه دارد كه انسان كاملاً اصلاح شود و برگرداند. [1] . سوره نساء، آیه32. [2] . سوره نور، آیه11. [3] . المحاسن، ج‏1، ص53. [4] . سوره اعراف، آیه143؛ سوره احقاف، آیه15. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1396/04/22 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
62 🔅🔅🔅 💢حکمت تکرار بعضی عبارات و داستان‌ها در قرآن ⏪ اگر چه "تکرار" سبب تفهیم بیشتر می‌گردد و اگر چه امروزه روانشناسان نیز کشفیات قابل توجهی راجع به "ذکر = یادآوری" و تکرار آن داشته و بر آثار "تکرار"، بر روان تصریح دارند، اما اگر در مباحث و قصص قرآنی بنگریم، "تکرار"ی ندارد، مگر آن که تذکرش در آن فصل و موضوع، لازم و ضروری باشد. اگر فقط نمازهای یومیه را اقامه نماییم، نمازمان (البته با تفاوت رکعاتش)، در هر شبانه روز، پنج نوبت تکرار می‌شود؛ اما هیچ ملاقات و گفتگو با خداوند رحمان و رحیم، تکراری نیست و هر کدام مستقل از دیگری هستند. ملاقاتی جدید و گفتگویی جدید و ذکر و تسبیحی نو می‌باشند. ⏪ آیا اگر کسی را دوست داشته باشیم، فقط یکبار به زبان می‌آوریم و یا فقط یکبار اظهار و ابراز محبت می‌نماییم؟! یا اگر کسی را دشمن بداریم، فقط یکبار به زبان یا به عمل اظهار می‌کنیم؟! یا آن که این حبّ و بغض، استمرار دارد و حقیقت آن به هیچ وجهی تکراری نمی‌باشد؛ اگر چه ممکن است که الفاظ یا رفتارهایی به صورت تکرار بروز نمایند. مثل این که کسی هر روز یک یا چندبار به محبوبش بگوید: «دوستت دارم»، یا هر روز شاخه گلی برای هدیه بیاورد. ⬅ الف – آیا "توحید" و این که بدانیم و باور نماییم که هیچ إلهی به غیر از الله جلّ جلاله وجود ندارد و به همراه او نیز إله دیگری وجود ندارد، یک امر تکراری است؟! در حالی که برای ما هر لحظه إلهه‌ای کاذب و دروغین [از درون یا از بیرون]، رخ می‌نماید و ما را به سوی وابستگی و بندگی خود دعوت می‌نماید؟! لذا مکرر متذکر می‌گردد که «أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ» و با ذکر مثال‌های گوناگون، از عقل و قلب ما می‌پرسد: «أَإِلَهٌ مَعَ اللَّه – آیا با الله، إله دیگری هم هست؟!» و اگر دقت نماییم، زوایای بحث و دلایل اقامه شده در هر تذکر، کاملاً متفاوت می‌باشند. ⬅ ب – قصص قرآن کریم نیز به حسب ظاهر تکراری است، مثلاً گفته می‌شود قصص مربوط به حضرت موسی علیه السلام و قوم بنی‌اسرائیل! در حالی که هیچ کدام تکرار نیستند؛ یک بحث از طغیان فرعون است – یک بحث از رسالت ایشان و برادرشان هارون است – یک بحث به معجزه الهی و جادوگران پرداخته – دیگری به جهل و لجاجت قوم بنی اسرائیل – فرازی دیگر به اصرار آنها به دیدن خداوند متعال – فرازی دیگر به سامری گوساله‌ساز و گوساله‌پرستی امت موسی علیه السلام – مبحثی دیگر به ازدواج ایشان – مبحثی دیگر به غرق شدن فرعون و آلش ... و هر فراز نیز دارای درس‌ها، حکمت‌ها و عبرت‌های بسیاری می‌باشد، به ویژه آن که اخلاق عموم مردم، شبیه اخلاق عموم قوم بنی اسرائیل می‌باشد. 📜 حکمت قصص: ⏪ اگر خوب به آیات مربوط به قصص تاریخی قرآن کریم توجه نماییم، می‌بینیم که قصه‌ی کفر و لجاج قوم نوح علیه السلام و مسئله حتمی شدن عذاب و نجات مؤمنانی که سوار بر آن کشتی شدند، قصه‌ی روزمره‌ی آدمیان و خود ماست. هر زمان طوفان بلایای مهلک و سیل ریشه‌کن کننده عذاب، همگان را تهدید می‌کند و "سفینة النجاة إلهی"، همیشه هست و همگان را دعوت به سوار شدن و نجات می‌کند. چرا پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند که سمت راست عرش خدا نوشته شده است «إنَّ الحُسَینَ مِصباحُ الهُدی وسَفینَةُ النَّجاةِ»؟ و البته تمامی امامان علیهم السلام، چراغ هدایت و کشتی نجات می‌باشند. ⏪ اگر خوب بنگریم، قصه‌ی بت‌ها و بت‌پرستی‌های زمان حضرت ابراهیم علیه السلام و بت‌شکنی ایشان، قصه‌ی ماست و حتی افکنده شدن در آتش توسط دشمنان و سالم بیرون آمدن از آن به معجزه‌ی الهی نیز قصه خود ماست. ⏪ هم یوسف علیه السلام، خود ما هستیم و هم برادران حسود یوسف، هم زندان یوسف و هم سلولی‌ها، هم زلیخا و هم چنین دوران‌های رونق و قحطی و ...، دوران‌های خود ماست؛ پس باید درس و حکمت بیاموزیم و عبرت بگیریم. ⏪ قصه قوم لوط، عاد و ثمود، قصص فرعون، قصه‌ی قوم بنی‌اسرائیل، ایرادهای بنی‌اسرائیلی در اطاعت امر خدا – ترس – نافرمانی به رغم دیدن معجزات و شنیدن براهین و برخورداری از علم و حکمت ... و غیبت حضرتش و رویکرد امتش به گوساله‌پرست با فتنه سامری و ...، همه قصص خودمان می‌باشد. قصه‌های مشابهی که به اَشکال گوناگون رخ می‌نماید و تکرار می‌شود. ⏪ پس، اگر چه شاید به حسب ظاهر و برخی الفاظ، تکرار وجود داشته باشد و همین تکرار نیز سبب تفهیم و تذکر بیشتر می‌گردد که لازم و ضروریست؛ اما در حقیقت آیات از منظری دیگر، تکراری وجود ندارد و هر کدام مبحث مستقلی می‌باشند. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (153) (گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين (آیه 7،سوره حمد) 📌 تفسير ✅ نعمتهاى ظاهرى و باطنى آنچه براى حواس ظاهرى يا باطنى و قواى ادراكى يا تحريكى انسان گوارا و ملايم باشد نعمت ناميده مى شود. قرآن كريم همه نعمتها را از جانب خداى سبحان مى داند: و ما بكم من نعمة فمن الله (سوره نحل، آيه 53) و آن را نيز غير قابل شمارش معرفى مى كند: و ان تعدوا نعمة الله لا تحصوها (سوره نحل، آيه 18). امام اميرالمؤ منين (عليه السلام ) نيز مى فرمايد: (لا يحصى نعمائه العادون ). (نهج البلاغه، خطبه 1، بند 1) ▫ نعمتها برخى ظاهرى و برخى ديگر معنوى و باطنى است: و اءسبغ عليكم نعمه ظاهرة و باطنة (سوره لقمان، آيه 20) و نعمت مطلوب در سوره حمد بر اساس دلايل و شواهد قرآنى نعمت ظاهرى نيست، بلكه نعمت باطنى است كه سالكان با متنعم شدن به آن از اصحاب صراط سوى و مستقيم شده، راهى باريكتر از مو و برنده تر از شمشير را به آسانى مى پيمايند؛ زيرا پيمودن اين راه بدون نعمت باطنى الهى ميسور كسى نيست. اين دلايل به اختصار عبارت است از: ⏪ 1- قرآن كريم از سويى نعمتهاى ظاهرى همانند مال و فرزندان را زينت زندگى دنيا مى داند: المال و البنون زينة الحيوة الدنيا (سوره كهف، آيه 46) و از سوى ديگر كاربرد آنها را به زندگى دنيا منحصر مى كند: (يوم لا ينفع مال و لا بنون ) (سوره شعراء، آيه 88). از جمع اين دو آيه بر مى آيد كه آنچه ره توشه سلوك و عامل وصول سالكان كوى حق است، نعمتهاى باطنى الهى است. ⏪ 2- متنعمان و برخورداران از نعمتهاى باطنى، پيامبران، صديقان، شهيدان و صالحانند و غالب آنان از نعم ظاهرى بهره مند نبوده اند. 3- عامل مغضوب شدن و ضلالت كسانى كه در برابر نعمت يافتگان قرار گرفته اند، همان نعمتهاى ظاهرى است. ▫ قرآن كريم سر طغيان گروهى از كافران را برخوردارى از مال و فرزند مى داند: اءن كان ذامال و بنينَ اذا تتلى عليه اياتنا قال اءساطير الاءولين. (سوره قلم، آيات 14 15) ▫ همچنين به رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم مى فرمايد: وذرنى و المكذبين اءولى النعمة و مهلهم قليلا (سوره مزمل، آيه 11). نيز از نعمتى سخن مى گويد كه انسان را به اعراض و استكبار مى كشاند: اذا اءنعمنا على الانسان اءعرض وناء بجانبه (سوره اسراء، آيه 83) و قوم بنى اسرائيل را با اين كه نعمتهاى فراوانى به آنان داده شده بود: يا بنى اسرائيل اذكروا نعمتى التى اءنعمت عليكم (سوره بقره، آيه 40) ذليل و مغضوب معرفى مى كند: ضربت عليهم الذلة و المسكنة و باءوا بغضب من الله. (سوره بقره، آيه 61) درباره برخى از هلاك شدگان نيز مى فرمايد: از نعمتهاى فراوانى بهره مند بودند: و اترك البحر رهوا انهم جند مغرقونَ كم تركوا من جنات و عيونَ و زروع و مقام كريمَ و نعمة كانوا فيها فاكهين (سوره دخان، آيات 24 27) ▫ بنابراين، نعمت مادى كه انسان را به خود مشغول مى سازد، يا فتنه و ابتلا (عامل آزمودن ) است و يا عذاب الهى و در نتيجه راهزن است، نه راهگشا و نمى تواند دستمايه و ره توشه سلوك به سوى خدا باشد. از شواهد گذشته به خوبى روشن مى شود كه در (اءنعمت عليهم ) سخن از نعمتهاى معنوى و باطنى است كه به پيامبران، صديقان، شهيدان و صالحان نيز عطا شده است و قرآن كريم در موارد گوناگون آنها را بيان مى كند. 🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
Al-Ala04.mp3
6.2M
🔅🔅🔅 📌نگاشت 29:تفسیر صوتی سوره اعلی 📝 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی 📒 جلسه چهارم ☑ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر امام علی بن موسی الرضا و حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیهما 🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
تفسير سوره اعلی جلسه 4.docx
41.4K
🔅🔅🔅 📌نگاشت 30:تفسیر متنی سوره اعلی 📝 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی 📒 جلسه چهارم ☑ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر امام علی بن موسی الرضا و حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیهما 🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
برداشت از آیات ۹۶ ـ ۹۴ 94قُلْ إِنْ کانَتْ لَکُمُ الدّارُ الآْخِرَةُ عِنْدَ اللّهِ خالِصَةً مِنْ دُونِ النّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ95وَ لَنْ یَتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَیْدیهِمْ وَ اللّهُ عَلیمٌ بِالظّالِمینَ96وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النّاسِ عَلى حَیاة وَ مِنَ الَّذینَ أَشْرَکُوا یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَة وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ یُعَمَّرَ وَ اللّهُ بَصیرٌ بِما یَعْمَلُونَ 📌 کمالات انسانی یکی از نشانه‏ های اولیاء و کسانی که به کمالات روحی رسیده ‏اند این است که به یقین کامل و اعتقاد صحیح دارند و اگر معتقد به آخرت باشند نشانه ‏اش این است که آنها آماده برای ‏ اند بلکه درخواست می‏ کنند ولی آنهایی که به مراحل نفس موفّق نشده و روی دلهایشان و بی ‏اعتقادی به آخرت پرده انداخته ‏ترین مردم به زندگی دنیا هستند و مایلند که هر چه بیشتر در عمر کنند و هیچ گاه نمیرند. زیرا می‏ دانند که اگر آخرتی باشد با این اعمال زشت به عذاب الهی مبتلا خواهند شد لذا هیچ وقت تمنای نمی‏ کنند... 🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
🔰 از گردن خودت براى ديگران پل نساز ▫ مادامى كه عمل تو در اعماق ريشه ندوانده باشد و از شناخت و احساس تو مايه نداشته باشد، اين عمل به درد ديگران مى‌خورد و حتى بهشت هم مى‌سازد، ولى نه براى تو كه خودت را به جهنم انداخته‌اىو با چشم كور راه افتاده‌اى. ▫اين بزرگ‌ترين جنايت است كه يك دسته بشناسند و بسنجند و تصميم بگيرند و من اجرا كنم، مگر مغز من در سر ديگران است كه براى من تصميم مى‌گيرند؟ اين گونه حركت گرچه سريع‌تر و راحت‌تر است ولى انسانى نيست و ادامه‌اى نخواهد داشت. ▫بريدگى ميان انسان و عمل از همين مسخ مايه مى‌گيرد وبه بيگانگى از خويش و به دل‌مردگى منتهى مى‌شود. تو اگر مى‌خواهى با عمل خوبت به خوبى برسىو بهره‌بردارى و رفعتى بگيرى و بالاتر بروى، وسعتى بيابى و ظرفيتى به دست بياورى ناچارى كه از اينجا شروع كنى. ▫ناچارى كه پيش از عمل، خلوت و نظارت و شناخت و هدف و طرح و نقشه‌اى داشته باشى، وگرنه آبى هستى كه به آسياب ديگران مى‌ريزى. و اين دستور است كه «لاتَجْعَلْ رَقْبَتَکَ جِسْرَآ لِلنَّاس ». از گردن خودت براى ديگران پل نساز كه آنها برسند و تو بمانى. آنها كه مى‌خواهند از تو گوش درست كنند و چشمت رابگيرند و مغزت را بخورند، هر كه باشند جنايت‌كارند. ▫آنچه كه استبداد را شكل مى‌دهد، همين پوك شدن آدم‌ها و از دست رفتن بينات و كتاب و ميزان است. سردسته تمام اس‌اس‌هاى استضعاف و استبداد و استثمار و استعمار و... سردسته تمامى اينها همان پوك كردن و استخفاف است؛ «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ ». استاد (کتاب صراط، صفحه ۲۱) 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
🔅 دوستان وقت بگذارید برای رونق بازار دین همیشه این فرصت ها در اختیار نیست. قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند بس خجالت که از این حاصل ایام برد 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (154) 🔅🔅🔅 صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين (آیه 7،سوره حمد) 📌 تفسير ✅ اسناد نعمت، غضب و ضلالت ▫ خداى سبحان در اين آيه كريمه انسانها را به سه دسته (منعم عليهم)، (مغضوب عليهم ) و ( ضالين ) تقسيم مى كند و تنها اعطاى نعمت را به خود اسناد مى دهد (اءنعمت )، ولى غضب و گمراهى را به خود اسناد نمى دهد؛ با اين كه بر حسب ظاهر سياق عبارت مقتضى بود گفته شود: غير الذين غضبت عليهم و لا الذين اضللتهم. ▫سر اين تغيير سياق آن است كه از طرف ذات اقدس خداوند جز خير و رحمت چيزى نازل نمى شود و او در آغاز نه كسى را گمراه مى كند و نه بر كسى خشم مى گيرد، بلكه اضلال و غضب او كيفرى است و اين تبهكارانند كه به سوء اختيار خود بيراهه مى روند و بر اثر آن گرفتار غضب الهى مى شوند. ▫اين ادب توحيدى در گفتار خليل خدا، حضرت ابراهيم (عليه السلام ) نيز متجلى است كه بيمارى را به خود، ولى شفا و درمان را به خداى سبحان اسناد مى دهد: ( و اذا مرضت فهو يشفين ) (سوره شعراء، آيه 80)؛ چنانكه در مقابل از شيطنت شيطان است كه اغواء را به خداى سبحان اسناد مى دهد: (رب بما اغويتنى...) (سوره حجر، آيه 39) ✅ نكته تكرار نفى ▫سر دخول كلمه لا بر الضالين و تكرار نفى با اين كه به ظاهر، نفى با كلمه غير ( غير المغضوب عليهم و الضالين ) نيز كافى بود آن است كه نفى جميع كند، نه نفى مجموع. ▫توضيح اين كه، نفى دو صفت (مانند غضب و ضلالت ) گاهى به صورت نفى جميع است و گاهى به شيوه نفى مجموع. اگر مجموع، نفى شود معناى منطوقيش آن است كه مجموعه اين دو صفت ( با قيد مجموع بودن ) منفى است و نفى مجموع با بودن يكى از آن دو به تنهايى سازگار است ؛ اما اگر نفى جميع بشود چنين محذورى در ميان نيست و نفى با كلمه غير به تنهايى، موهم نفى مجموع است ؛ يعنى صفت غضب و ضلالت را با هم ( با قيد با هم بودن ) نفى مى كند؛ اما تكرار نفى با كلمه لا اين توهم را زدوده، جميع را نفى مى كند. 🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (155) 🔅🔅🔅 صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين (آیه 7،سوره حمد) 📌 تفسير ✅ راه و بيراهه در دنيا و آخرت ▫ طلب هدايت به صراط مستقيم و نفى غضب شدگان و گمراهان بدان معنا نيست كه در نظام هستى، سه راه وجود دارد: يكى مستقيم و دو راه ديگر انحرافى، بلكه تنها يك راه وجود دارد كه هدايت شدگان آن را به طور مستقيم طى مى كنند و ديگران همان راه را كج مى كنند: الذين يصدون عن سبيل الله و يبغونها عوجا (سوره اعراف، آيه 45 ). ▫ پس انحراف راه مستقلى ندارد و صراط مستقيم يگانه راهى است كه به صورت پلى بر فراز دوزخ كشيده شده يا راهى است كه از درون آتش جهنم مى گذرد و انسانها وظيفه دارند آن را كج نكنند و مغضوبان و گمراهان نيز همان را كج كرده اند، نه اين كه راه كجى وجود داشته باشد و تبهكاران آن را در پيش گرفته باشند. ▫ اگر موجود مكلف مختارى همانند انسان نبود، ضلالت و غضب نيز وجود نداشت ؛ تنها انسان است كه راه را كج مى كند و گرنه همه موجودات در صراط مستقيم و پيوسته در حال عبادت و تسبيح خدا هستند: و ان من شى ء الا يسبح بحمده و لكن لا تفقهون تسبيحهم (سوره اسراء، آيه 44)، اءلم تر اءن الله يسبح له من فى السموات و الاءرض و الطير صافات كل قد علم صلاته و تسبيحه (سوره نور، آيه 41 تعبير (اءلم تر) در اين گونه آيات نشانه آن است كه اگر انسان اندكى پرده را كنار بزند، حقايق را به وضوح مشاهده مى كند. ▫ (، و ما من دابة فى الاءرض و لا طائر يطير بجناحيه الا اءمم اءمثالكم ما فرطنا فى الكتاب من شى ء ثم الى ربهم يحشرون (سوره انعام، آيه 38). پس در نظام عالم جز مكلف مختار، مانند انسان، هيچ موجودى اهل معصيت و بيراهه رفتن نيست. 🔅 دوستان وقت بگذارید برای رونق بازار دین همیشه این فرصت ها در اختیار نیست. قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند بس خجالت که از این حاصل ایام برد 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
نساء 54.mp3
15.26M
🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪با هشتگ در کانال تمام فایل ها را می توانید گوش کنید. 🌴🌴🌴 🔅 در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 📝ثواب انتشار و استفاده این فایل را تقدیم می کنیم به پیشگاه حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام و کریمه ی اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
بررسی و تحلیل.قرآن و ارزش زن.docx
27.1K
63 🔅🔅🔅 📜 دقت کنیم که "پُرگویی، زیاده‌گویی و پراکنده‌گویی"، یکی از اصلی‌ترین روش‌ها [تاکتیک]های جنگ نرم، به ویژه در فضای مجازی می‌باشد، چرا که امکان پاسخ را سلب می‌کند و این همان است که آنان می‌دانند و می‌خواهند. مثل همین شبهه‌ی فرافکنی شده که در 5 خط 20 ادعا کرده و به 20 آیه نیز مستند کرده است و حال اگر شما بخواهید پاسخ دهید، باید اول تک آیات را با ترجمه صحیحش بنویسید تا اثبات کنید که به غلط ترجمه کرده‌ای تا سوء استفاده کنی! بعد تک به تک آن آیات را شرح دهید تا موضوع روشن شود، به ویژه اگر موضوع در مباحث حقوقی و حقوق کیفری و جزایی و ... باشد؛ بعد لازم است که برای پاسخگویی و رفع شبهه، از حقوق بگذرید و به عرصه‌ی "فلسفه حقوق" برسید و با شرح حکمت‌ها، پاسخی مستدل و مستند بدهید! ▪ بنابراین، اگر هر سؤالی فقط سه صفحه پاسخ داشته باشد، 60 صفحه می‌شود که نه می‌شود نوشت و نه اگر به فرض کسی بنویسد و در فضای مجازی درج کند، مخاطبی آن را می‌خواند! ▪ اما، در عین حال در این فرصت و امکان مختصر، پاسخی ایفاد می‌گردد تا مخاطبان محترم، با حقه‌بازی‌های اینگونه شبهات آشنا شوند. 🔸 متنی نسبتا کوتاه در عین حال خواندنی و کاربردی .تنها با صرف وقت کمتر از 7 دقیقه تفسیر و قرآن پژوهی 🆔 @rahighemakhtoom
بررسی و تحلیل.قرآن و ارزش زن.pdf
703.9K
63 🔅🔅🔅 📜 دقت کنیم که "پُرگویی، زیاده‌گویی و پراکنده‌گویی"، یکی از اصلی‌ترین روش‌ها [تاکتیک]های جنگ نرم، به ویژه در فضای مجازی می‌باشد، چرا که امکان پاسخ را سلب می‌کند و این همان است که آنان می‌دانند و می‌خواهند. مثل همین شبهه‌ی فرافکنی شده که در 5 خط 20 ادعا کرده و به 20 آیه نیز مستند کرده است و حال اگر شما بخواهید پاسخ دهید، باید اول تک آیات را با ترجمه صحیحش بنویسید تا اثبات کنید که به غلط ترجمه کرده‌ای تا سوء استفاده کنی! بعد تک به تک آن آیات را شرح دهید تا موضوع روشن شود، به ویژه اگر موضوع در مباحث حقوقی و حقوق کیفری و جزایی و ... باشد؛ بعد لازم است که برای پاسخگویی و رفع شبهه، از حقوق بگذرید و به عرصه‌ی "فلسفه حقوق" برسید و با شرح حکمت‌ها، پاسخی مستدل و مستند بدهید! ▪ بنابراین، اگر هر سؤالی فقط سه صفحه پاسخ داشته باشد، 60 صفحه می‌شود که نه می‌شود نوشت و نه اگر به فرض کسی بنویسد و در فضای مجازی درج کند، مخاطبی آن را می‌خواند! ▪ اما، در عین حال در این فرصت و امکان مختصر، پاسخی ایفاد می‌گردد تا مخاطبان محترم، با حقه‌بازی‌های اینگونه شبهات آشنا شوند. 🔸 متنی نسبتا کوتاه در عین حال خواندنی و کاربردی .تنها با صرف وقت کمتر از 7 دقیقه تفسیر و قرآن پژوهی 🆔 @rahighemakhtoom
📌نظام الهی 🔹 یكی از مستمعین كه پای سخنان حضرت [امام صادق (سلام الله علیه)] نشسته بود گفت عجب درّ و جواهری ما امروز از شما استفاده كردیم، [حضرت] فرمود حیف نیامد كه این سخنان را به طلا تشبیه كردی؟! «هَلِ الْجَوْهَرُ إِلَّا حَجَر»،[1] حیف نیامد كه گفتی این كلمات مثل طلاست؟! طلا یك سنگ زردی است، چون كمیاب است معیار تبادل قرار گرفته است، وگرنه ارزش ندارد! با سنگ‌ های دیگر فرقی ندارد! بعضی از سنگ ‌های معدنی ممكن است از آن سخت ‌تر هم باشند! فرمود: حیف نیامد كه این حرف‌ ها را به طلا تشبیه كردی؟! «هَلِ الْجَوْهَرُ إِلَّا حَجَر»؟ 🔹 بعد هم فرمود: «بَلِیةُ النَّاسِ عَلَینَا عَظِیمَة إِنْ دَعَوْنَاهُمْ لَمْ یجِیبُونَا وَ إِنْ تَرَكْنَاهُمْ لَمْ یهْتَدُوا بِغَیرِنَا»؛[2] آزمون ما با این مردم بسیار دشوار است، برای اینكه ما اینها را دعوت كنیم نمی ‌آیند، رها كنیم كه راه غیر از این نیست! ما که نمی‌توانیم بگوییم «بگذار تا بیفتد و ببیند جزای خویش»،[3] این حرف ما نیست! چرا كیفر تلخ كار خودش را ببیند؟! «بَلِیةُ النَّاسِ عَلَینَا عَظِیمَة ٌ إِنْ دَعَوْنَاهُمْ لَمْ یجِیبُونَا وَ إِنْ تَرَكْنَاهُمْ لَمْ یهْتَدُوا بِغَیرِنَا»، راه غیر از این نیست! این است كه ما خیلی برایمان سخت و دشوار است، ما نمی ‌توانیم بگوییم ما به وظیفه ‌خود عمل كردیم و تمام شد و رفت، ما غُصه می‌ خوریم! بسیاری از حالات خود وجود مبارك پیغمبر (صل الله علیه و آله و سلّم), امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) به حال ما غُصّه می ‌خوردند! الآن هم وجود مبارك حضرت به حال ما غُصّه می ‌خورد! آدم یك فرزندی داشته باشد و بیراهه برود كه نمی‌ تواند بگوید «بگذار تا بیفتد و بیند جزای خویش». 🔹 فرمود شما فرزندان مایید: «أَنَا وَ عَلی أَبَوَا هَذَهِ الاُمَّة».[4] ما كه وقتی تشیع را قبول كردیم، اینها را به عظمت و امامت قبول كردیم، اینها را به عصمت قبول كردیم و اینها را به حجّت قبول كردیم، فرزند اینها شدیم! اگر فرمود: «أَنَا وَ عَلی أَبَوَا هَذَهِ الاُمَّة» و ما هم اینها را به عنوان امامت قبول كردیم، فرزندان آنهاییم! آن‌گاه اگر بیراهه برویم، حضرت فرمود: برای ما خیلی غُصّه است، «بَلِیةُ النَّاسِ عَلَینَا عَظِیمَة إِنْ دَعَوْنَاهُمْ لَمْ یجِیبُونَا وَ إِنْ تَرَكْنَاهُمْ لَمْ یهْتَدُوا بِغَیرِنَا». هیچ پدری حاضر نیست كه بگوید «بگذار تا بیفتد و بیند جزای خویش»، این‌چنین نیست! هیچ پدری و هیچ مادری حاضر نیست! الآن وجود مبارك حضرت هم همین ‌طور است! اگر خدای ناكرده بیراهه برویم برای ما غُصّه می ‌خورند، رنج می ‌برند كه چرا ما به این صورتیم. ما می‌ توانیم طرزی زندگی كنیم كه مورد رضای اینها باشد؛ ما این جاهلیتمان را به عقلانیت تبدیل كنیم، این راه دارد. 🔹 نظام جاهلی دو نشانه دارد: یكی اینكه در بخش اندیشه که دستشان از برهان و عقل خالی است، به گمان زندگی می‌ كنند و در بخش انگیزه که دستشان از عدل خالی است، به هوا و هوس عمل می ‌كنند. این را در سوره مباركه «نجم» فرمود که نظام جاهلی این دو علامت و دو عنصر را دارد؛ در بخش اندیشه به جای اینكه عالمانه تصمیم بگیرند براساس گمان ـ مخصوصاً سوء ظن ـ حركت می‌ كنند: ﴿إِنْ یتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ‏﴾ و در بخش انگیزه و عمل به جای عدل و عقل با میل حركت می ‌كنند: ﴿وَ ما تَهْوَی الْأَنْفُس‏﴾.[5] انسان به هر حال یا در حوزه و دانشگاه است و كارهای علمی انجام می‌ دهد یا در متن جامعه است و كارهای عملی دارد؛ اگر فضا, فضای فرهنگی است باید برهان و عقل و علم باشد؛ اگر فضا، فضای كار و عمل است باید عدل باشد، نه هوا! ﴿إِنْ یتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ‏﴾ برای بخش اندیشه, ﴿وَ ما تَهْوَی الْأَنْفُس‏﴾ برای بخش انگیزه است. اگر این دو عنصر حل شود؛ یعنی ما عالمانه زندگی كنیم و عادلانه به سر ببریم، نه بیراهه می‌ رویم و نه راه كسی را می ‌بندیم، می‌ توانیم یك نظامی بهشت‌ گونه بسازیم و راحت باشیم. [1] . مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏4، ص248. [2] . من لا یحضره الفقیه، ج‏4، ص405. [3] . دیوان سعدی، مواعظ، غزل شماره38؛ «چندین چراغ دارد و بیراه می‌رود *** بگذار تا بیفتد و ببیند جزای خویش». [4] . معانی الاخبار، ص52. [5] . سوره نجم، آیه23. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1396/01/10 تفسیر و قرآن پژوهی 🆔 @rahighemakhtoo