#امام_رضا_علیه_السلام
#امام_رضا_شهادت
گله ای نیست اگر غصه ی بی حد داریم
خلوتی هست که در گوشه ی مشهد داریم
ما نرفتیم هنوز از حرمش دلتنگیم
چشم امّید به دیدارِ مجدد داریم
گفته سر میزند آنگونه که از سلمانی
این قراریست که با صاحب مرقد داریم
ما گنهکارترین ها وسط صحن رضا
آنچه در خلد برین خلق ندارد داریم
روضه میخوانم از آن شاه که در اندوهش
دیده ای در طلب اشک مقید داریم
ای اباصلت! عبا را نکشد کاش به سر
از عبا ما چه قدر خاطره ی بد داریم
شاه بر شانه ی خم، پیکر خود را میبرد
با عبا داشت علی اکبر خود را میبرد
#مسعود_یوسف_پور
@raziolhossein
#امام_رضا_مناجات
همین که با خودم گذشته را مرور می کنم
از اینکه مشهد آمدم حس غرور می کنم
اگرچه غرق آتشم ولی به درد می خورم
برای مشعل حرم شراره جور می کنم
راه درازی آمدم به سینه دست رد نزن
از این به بعدجز تورازسینه دور می کنم
بال پریدنی بده سپس ببین که هر سحر
کبوترانه از دل حرم عبور می کنم
طلعت بی کران تویی ، ظلمت بی کران منم
کنارت این خرابه را محفل نور می کنم
به روی من نزد کسی چه کاره ام چه کرده ام
کنار تو شبیه خوبها ظهور می کنم
تو آروزی خلوت قبر منی و شب به شب
به خاطر تو خویش را زنده به گور می کنم
سنگدلم ولی به لطف چشم تو نشسته ام
خشت به خشت صحن را سنگ صبور می کنم
شبی به صید من بیا دام بیافکن و ببین
چگونه مثل آهوان میل به تور می کنم
کنج حرم که می روم یاد حسین می کنم
مصیبت سر به نیزه را مرور می کنم
نان غذای حضرت تو را که میل می کنم
یاد مصیبت سر و کنج تنور می کنم
#حسین_قربانچه
@raziolhossein
#امام_رضا_مناجات
نه پی دانه و آبم ،نه پی ایوانم
من فقط کفتر جلد حرم سلطانم
مثل یک ابر، پر از گریه ی بی پایانم
ولی از این همه بخشندگی ات حیرانم
در هیاهوی حرم باز صدایم کردی
بی قرارِ سفرِ کرب و بلایم کردی
به خودم گفتم اگر داغ فراوان شده است
وقت پابوسی سلطان خراسان شده است
درد هایم همه با دست تو درمان شده است
آنکه ایوان تو را دیده مسلمان شده است
سفره ی هیچ کسی مثل تو بی منت نیست
بی سبب نیست که صحن تو دمی خلوت نیست
چشمم از دیدن صحنِ تو ندارد سیری
گنبد و مرقد و گلدسته...عجب تصویری
بهتر از خادمی ات نیست دگر تقدیری
که سه جا می رسی و دست مرا می گیری
جز غبار قدمت تاج سری نیست که نیست
هیچ جا جز حرم تو خبری نیست که نیست
#احسان_نرگسی
@raziolhossein
#امام_رضا_علیه_السلام
با هر مقام و منصبی در چاه افتاد
هر کس که پیش پات با اکراه افتاد
شب غرق تاریکی شد از آن لحظه ای که
دستش ز دامان رخت کوتاه افتاد
تا گنبدِ نورت شبانه روز تابید
خورشید شرمنده ز چشم ماه افتاد
یک بی بضاعت خواست حاجی نام گیرد
ناگاه سمت شهر مشهد راه افتاد
حرفِ زیارت نامه خواندن بود در عرش
روی زبان ها یا امین الله افتاد
حرف تفاوت نیست و نزد ضریحت
یک کنج رعیت ، کنج دیگر شاه افتاد
یاد لب عباس ، باران گریه کردم
چشمم به سقاخانه ات هرگاه افتاد
#شهریار_سنجری
@raziolhossein
#امام_رضا_شهادت
در سماوات، بانگ غم دادند
بیکسی را دوباره سم دادند
چه غریبی که دور از وطن است
پارهی قلب جمع «پنج تن» است
زهر را خورده است؛ پا شده است
چقدر مثل مجتبی شده است
مثل زهرای خورده بر مسمار
دست خود را گرفته بر دیوار
وسط راه میخورد به زمین
گاه و بیگاه میخورد به زمین
میرود حجره، دست و پا بزند
صورتاش را به خاکها بزند
وقت آن است، آب آب کند
مثل جدّش به خون خضاب کند
گرچه در بیکسی، نفس زده است
پسرش آخر سر آمده است
باز هم شکر، پیرهن دارد
چندتا چندتا کفن دارد
نیزهای نیست داخل دهناش
سایبان مانده است بر بدناش
خاتماش دست ساربانی نیست
دست مأمون که خیزرانی نیست
پسرش را ندیده روی عبا
قطعهقطعه نچیده روی عبا
خنجری زیر حنجرش نرسید
بین گودال، پیکرش نرسید
حجرهاش را گرفته سوز حسین
نیست روزی شبیه روز حسین
@raziolhossein
#امام_رضا_علیه_السلام
#امام_رضا_مناجات
جانو جانانِ ما امام رضاست
سر و سامانِ ما امام رضاست
نورِ یزدانِ ما امام رضاست
ذکر هر آنِ ما امام رضاست
شرطِ ایمانِ ما امام رضاست
بیحساباستلطفِدَم به دَمَش
بی حدود است وسعت کَرَمش
هست فردوس واقعی حَرَمش
خُلد و رضوان ما امام رضاست
شرطِ ایمانِ ما امام رضاست
ختم قرآن کن و دقیق ببین
از سر ذوق نه ؛ به قطعِ یقین
این بُوَد حرفِ سُورهییاسین
قلب قرآن ما امام رضاست
شرطِ ایمانِ ما امام رضاست
فَردْ فَردِ عَشیرهی عُلما
پادشاهان؛حکیمها؛شُعرا
همههیچاند پیش این آقا
فَخرِ ایرانِ ما امام رضاست
شرطِ ایمانِ ما امام رضاست
تا قدمهای من به صحن رسید
گوش جان باز شد چنین بشنید
که خداوند گفت با خورشید
شَمس تابان ما امام رضاست
شرطِ ایمانِ ما امام رضاست
غرق این بیکرانه ایم و خوشیم
صید بیدام و دانهایم و خوشیم
مورِ این آستانهایم و خوشیم
چون سلیمانِ ما امام رضاست
شرطِ ایمانِ ما امام رضاست
درِ این خانه مُستفیض شویم
«فَبِكُمْ يُجْبَرُ الْمَهِيضُ» شویم
هر زمانی کهما مریض شویم
راه درمان ما امام رضاست
شرطِ ایمانِ ما امام رضاست
اگر ایمان به مرتضی داریم
یا اگر رزق کربلا داریم
هرچه داریم از رضا داریم
برکت نان ما امام رضاست
شرطِ ایمانِ ما امام رضاست
به مقامِ علیِّ عِمرانی
بندگیاش بُوَد مُسلمانی
خانهی قبر ماست نورانی
چونکه مهمان امام رضاست
شرطِ ایمانِ ما امام رضاست
ما دوتا چشم اشک ریزانیم
که خطا کرده و پشیمانیم
رو بهاوکردهایم و میدانیم
باب غفران ما امامرضاست
شرطِ ایمانِ ما امام رضاست
ما که تحت لوای فاطمهایم
متوسّل به شاه علقمهایم
روز محشر بدون واهمهایم
خطّ پایانِ ما امام رضاست
شرطِ ایمانِ ما امام رضاست
آنچه توصیهاش به تَکتَکِ ماست
گریه در سوگ سیّدالشّهداست
هرکجا بزم روضهایبرپاست
روضهگردان ما امام رضاست
شرطِ ایمانِ ما امام رضاست
#محمد_قاسمی
@raziolhossein
#امام_رضا_علیه_السلام
#امام_رضا_مناجات
#رباعی
هیهات که با گریه و زاری بروم
با آنچه که تو دوست نداری بروم
با دست تهی آمدهام...مطمئنم
با دست تهی نمیگذاری بروم
#سیدمجتبی_شجاع
@raziolhossein
#امام_رضا_مناجات
#رباعی
هرچند که مسکین و تهیدستم من
از سُکر سلام بر شما مستم من
گویند سلام مستحب است، آری
مشتاق جواب واجبش هستم من
#محمدجواد_غفورزاده #شفق
@raziolhossein
#امام_رضا_مناجات
بر دردِ نگفته ام دوایی
برخلق جهان تو مقتدایی
دارد حَرَمت عجب صفایی
آئینه ی روی مرتضایی
سلطانِ سریرِ ارتضایی
با اینکه پر از بلا و دردم
جز وصلِ تو آرزو نکردم
بگذار که دور تو بگردم
تو معدن جودِ کبریایی
سلطانِ سریرِ ارتضایی
ای سایه ی مهرِ تو پناهم
من ماندم و کوهی از گناهم
بی لطف تو یا رضا، تباهم
تو یارِ گدایِ بی نوایی
سلطانِ سریر ارتضایی
ای آنکه انیس بر نفوسی
مولایی و شاهِ ارضِ طوسی
من آمده ام به خاک بوسی
الحق تو امیدِ ماسوایی
سلطانِ سریر ارتضایی
با عشقِ تو من قرار دارم
من با کَرَمِ تو کار دارم
با غیرِ شما چکار دارم ؟
تو وارثِ بیتِ هل اتایی
سلطانِ سریرِ ارتضایی
مولایِ زمین و آسمانی
آگه ز عیانی و نهانی
آقا و رئوف و مهربانی
تو ملجا و مونسِ گدایی
سلطانِ سریرِ ارتضایی
ای عشقِ تو باعثِ قبولی
تو نورِ دودیده ی بتولی
تو پاره ی پیکرِ رسولی
تو لنگرِ ارضی و سمایی
سلطانِ سریرِ ارتضایی
پاییز منم تویی بهارم
والله، تویی همه قرارم
وقتی که به خاک سرگذارم
خاکم به سر است گر نیایی
سلطانِ سریرِ ارتضایی
با عشقِ تو احترام دارم
بامهرِ تو من دوام دارم
شادَم که چنین امام دارم
لطف و کرمت همه خدایی
سلطانِ سریرِ ارتضایی
ای کویِ تو کعبه ی امیدم
هستی تو مراد و من مریدم
با سر به سرای تو دویدم
تو قبله یِ رازِ اولیایی
سلطانِ سریرِ ارتضایی
من غیرِ تو از همه گُسَستم
والله تویی تمامِ هستم
پشتِ درخانه ات نشستم
شاید نظری به من نمایی
سلطانِ سریرِ ارتضایی
بهتر نَبُود از این سعادت
با لطفِ خدا من از ولادت
دارم به شما زجان ارادت
باقلب شکسته آشنایی
سلطان سریرِ ارتضایی
#محمد_خرمفر
@raziolhossein
#امام_رضا_شهادت
باز آتش به دلِ زخمیِ دریا افتاد
شعله ای سُرخ روی سینه ی صحرا افتاد
ملکوت است عزادارِ عزیزِ حیدر
بر زمین بارِ دگر قِبله ی دنیا افتاد
چه غریبانه در این غُربتِ خود می میرد
چه نفس گیر به خاک این گُلِ زهرا افتاد
صورتش خورد به دیوار، صدا زد مادر
فاطمه بود کنارش ولی از پا افتاد
گاه می گفت؛ حَسن، گاه؛ حُسین، گاه؛ عبّاس
یادِ اولادِ علی بود به هرجا افتاد
باز هم شُکر، جَوادش به کنارش آمد
روی دامانِ پسر صورتِ بابا افتاد
کربلا قصّه عَوَض شد، پسری پرپر شد
پدری آمد و بر نعشِ پسر تا افتاد...
...گفت: بعد از تو دگر خاک بر این دَهر، علی...
...بعدِ تو بر دلِ من ماتمی عُظمی افتاد
#رضا_رسول_زاده
@raziolhossein
#امام_رضا_شهادت
چرا شب غم و ماتم سحر نمیگردد
چرا زمین و زمان نوحه گر نمیگردد
وداعِ قبر نبی بود و پاره تن او
غم فراق از این سخت تر نمیگردد
بگو به اهل و عیالش رواست گریه کنند
مسافر به سفر رفته بر نمیگردد
پدر پدر بکند دخترش ولی افسوس
که آه و ناله برایش پدر نمیگردد
به غیر خون جگر در عزای آن مسموم
نصیب خواهر خونین جگر نمیگردد
شبیه جد خودش از مدینه رفت ولی
سفر به مرگ که دیگر سفر نمیگردد
خبر رسید که شد زخم پلک چشم ترش
کسی ز زخم دلش با خبر نمیگردد
چنان گریست برای ذبیحِ در گودال
که مثل دیده ی او دیده تر نمیگردد
به گریه گفت که مردم عزیز پرده نشین
به چشم مردم کوی و گذر نمیگردد
#میثم_مومنی_نژاد
@raziolhossein
#امام_رضا_شهادت
عبا به روی سر خود کشید و هِی اُفتاد
همینکه زهر جگر را درید و هِی اُفتاد
سرِ مبارک و چشمان تار و سنگِ مسیر
میانِ راه زمین را ندید و هِی اُفتاد
چه کرده با جگرش زهر مادرش میدید
چگونه تا درِ حجره رسید و هِی اُفتاد
گرفته بود اباصلت از بغلهایش
نشست و پاشُد و آهی کشید و هِی اُفتاد
برای زهر نه در کوچه یادِ مادر بود
صدای نالهی زهرا شنید و هِی اُفتاد
گذاشت دست به در ، میخِ شعلهور را دید
گذاشت دست به پهلو خمید و هِی اُفتاد
رضا نبود حسن بود و پارههای جگر
به خاک ، خون زِ لبانش چکید هِی اُفتاد
به یادِ روضهی یابن الشبیب و یادِ سر و
لباس کهنه و آنکه برید و ... هِی اُفتاد
زِ خیمه تا به بلندی ، زِ تل سویِ گودال
چقدر عمهی ما هِی دوید و هِی اُفتاد
نکرد رحم حرامی به طفلِ بی بابا
که پابرهنه دوید و بُرید و هِی اُفتاد
به من دهید که سر را برایتان ببَرم
شما که هِی نوکِ نیزه زدید و هِی اُفتاد
#حسن_لطفی
@raziolhossein
#امام_رضا_مناجات
#امام_رضا_شهادت
دوباره میزنم از دل صدا امام رضا
بیا برای خودت کن مرا امام رضا
چه دارم از همه دنیا به جز همین یک دل
دلی که هست به نام شما امام رضا
هوای نفس گرفته مرا، گرفتارم
مرا ز دست خودم کن رها امام رضا
خدا کند دم آخر به داد من برسی
که گفتهام همه دم هرکجا امام رضا
به دست هیچکسی رو نمیزنم بس که
گرفته دست مرا بارها امام رضا
تورا که داشته باشم همیشه دارایم
هزار شکر که دارم تورا امام رضا
چقدر حاجت ناگفته را روا کردی
الا اجابت هرچه دعا امام رضا
چنین که فکر یتیم و اسیر و مسکینی
پس السلام علی هل اتی امام رضا
چقدر پیش تو وقت زیارتت گفتم
زمان مرگ تو پیشم بیا امام رضا
غریبهای دو عالم چقدر دل گرم اند
که هست با دلشان آشنا امام رضا
مرا اگر به حرم هم نیاوری عشق است
که راضیم به رضای تو یا امام رضا
کنار پنجره فولاد تازه فهمیدم
که هست بانی کرببلا امام رضا
دلم گرفته، دلم باز روضه میخواهد
گرفته از غم تو دل عزا امام رضا
نوشتهاند که پنجاه مرتبه افتاد
به درد زهر که شد مبتلا امام رضا
برای اینکه کسی با خبر از او نشود
کشید روی سر خود عبا امام رضا
ولی نیامده جایی به او سنان زدهاند
ندید ضربهی سر نیزه را امام رضا
سرش جدا نشد از تن، تنش کشیده نشد
نخورد نیزه و سنگ و عصا امام رضا
#محمدحسن_بیات_لو
@raziolhossein
#امام_رضا_شهادت
گریهکُن ها همه از داغ رضا گریه کنید
شده مسموم ولی نعمت ما گریه کنید
پاره قلب پیمبر جگرش پاره شده
به جگر سوخته زهر جفا گریه کنید
خواهرش نیست که بر بی کسیاش گریه کند
جای معصومه مظلومه شما گریه کنید
گل بیارید و به همراه زنان نوغان
به غریبی غریب الغربا گریه کنید
یاد آن لحظه که آن نور دل آل عبا
آمد اما به سرش داشت عبا گریه کنید
دو قدم رفته نرفته به زمین می افتاد
سخت شد کارِ معین الضعفا گریه کنید
نا ندارد که سر از روی زمین بردارد
دستگیر همه افتاد زپا گریه کنید
پسرش آمد و برداشت سرش را از خاک
بعد از این بر غم شاه شهدا گریه کنید
پسرش آمد و سیراب از این دنیا رفت
همه بر تشنه لب کرببلا گریه کنید
بهر آن کشته لب تشنه که آبش دادند
با سرِ نیزه و شمشیر و عصا گریه کنید
باغریب الغربا بهر غریب گودال
که بریدند سرش را زقفا گریه کند
#عبدالحسین
@raziolhossein
#امام_رضا_علیه_السلام
دعای عاصیان را حق اجابت میکند اینجا
وفور استجابتها قیامت میکند اینجا
به دارالرحمتش بی شک نه میلافد نه میبافد
اگر که مست هم دعوی عصمت میکند اینجا
به شوق سجده بر درگاه او نادیده میدانم
که شیطان نیز ابراز ندامت میکند اینجا
علیرغم همه شاهان که باج از خلق میگیرند
رعیت درد را با شاه قسمت میکند اینجا
دل سخت و سیاهم آب گردیده است و حیرانم چگونه سنگ صحنش استقامت میکند اینجا
دم باب الجوادش تا قسم دادم یقینم شد
که گرگی را چنان آهو ضمانت میکند اینجا
#محمدعلی_کردی
@raziolhossein
#امام_زمان_مناجات
#امام_رضا_علیه_السلام
#آخر_صفر
گرفته است دلم مثل آسمان امشب
دوباره حرف فراق است در میان امشب
به پای ثانیه ها چنگ می زنم اما
چرا نمی گذرد کندتر زمان امشب
فدای سینه زن خسته ای که بعد دو ماه
گرفته کنج حسینیه آشیان امشب
یکی برای خود آرام روضه می خواند
زبان گرفته یکی هم "حسین جان" امشب
مدینه، کرب و بلا، سامرا، نجف، مشهد
کجاست صاحب عزا صاحب الزمان امشب
بیا بخاطر این اشک، این لباس سیاه
دمی کنار عزادارها بمان امشب
نخواهم اجر، ولی از تو خواهشی دارم
بیا به مجلس ما روضه ای بخوان امشب
پس از دو ماه چه اجریست بهتر از اینکه
در آستان رضاییم میهمان امشب
چه سفره ای شود آن سفره ای که جمع شود
به دست بخشش آقای مهربان امشب
#محمدعلی_بیابانی
@raziolhossein
#امام_زمان_مناجات
#امام_رضا_علیه_السلام
#آخر_صفر
بازهم حرف فراق است جدایی سخت است
شب آخر شده، ای کاش بیایی، سخت است
بند اگر بند تو و گردن اگر گردن من
آری آری که از این بند، رهایی سخت است
من دو ماه است که سینه زدهام در زدهام
وای اگر در به روی من نگشایی سخت است
پدر سینه زنان بی تو یتیمیم همه
اینکه باشی و ندانیم کجایی سخت است
به همین طاول جامانده ز مشایه قسم
گر ز دست تو نگیریم دوایی سخت است
سخت دلتنگ هوای حرم سلطانم
دوری نوکر از ایوان طلایی سخت است
تو بگو جان جوادش نظری اندازد
هر کجا جز در این خانه گدایی سخت است
#محمدعلی_بيابانی
@raziolhossein
#امام_رضا_شهادت
از بس به خاکِ بی کسیاش پا کشیدهاست
سر را به رویِ دامن زهرا کشیدهاست
در را بیا ببند اباصلت ، نشنوند
دادی که مادر از غم آقا کشیدهاست
انگورِ زهردار چه کرده است ، واضح است
آتش تمامیِ جگرش را کشیدهاست
آه ای جوادِ شهر کمی زودتر بیا
کارش خدای من به تقلا کشیدهاست
خواهر ندارد اینکه چنین میزند نفَس
خود را به حُجرهاش تک و تنها کشیدهاست
معصومه خوب شد که ندیدهاست حالِ او
این دست و پا زدن به درازا کشیدهاست
این گوشه قتلگاه حسین است ، نه رضا
از سینه بسکه وای حُسینا کشیدهاست
زینب اگرچه بود ولی کاشکی نبود
گودال هست و کار به دعوا کشیدهاست
سهمش میانِ اینهمه غم ، تازیانه است
سهمش میان غارت و بلوا کشیدهاست
نگذاشت تا حسین بگوید برو حرم...
بی غیرتی که روی لبش پا کشیدهاست
دَرهَم شدهاست خونِ دو دستش به خونِ او
از بسکه تیغ از تَنِ آقا کشیده است....
#حسن_لطفی
@raziolhossein
#امام_زمان_مناجات
#امام_رضا_علیه_السلام
نشسته ام وسط روضه ، چشم تر برسد
برای رفتنِ تا عرش ، بال و پر برسد
عروجِ روح به معراجِ عشق ممکن نیست
مگر دو قطرهی اشکی دمِ سحر برسد
من از فراق تو دلسرد می شوم گاهی
از اینکه قبلِ وصالِ تو مرگ ، سر برسد
عزیز فاطمه! از دوریات مریض شدم
خدا کند که دوایَت به محتضر برسد
دو ماه گریه برای ظهور تو کم بود...
وگرنه یارِ سفر کرده این صَفَر برسد
چِقَدر ضَجّه زدی پای بی کسیِ خودت
ندیده ایم به داد تو..،یکنفر برسد!
گدایِ خانهٔ تو بودن آرزوی من است
فقط اجازه بده سائلت به در برسد
چه می شود که مرا هم بغل کنی یکبار...
پسر به لذّتِ بوسیدنِ پدر برسد
تو را به حقِّ رضا یا رضای ما..،برگرد
بیا که زود به سلطان هم این خبر برسد
.
.
نفس کشیدنِ آسان چِقَدر سخت شود
اگر که قطره ای از زهر تا جگر برسد
غریبِ مشهدِ ما روی خاکها جان داد
بدون آنکه به جسمش کمی ضرر برسد
فدای خون گلویی که مثل جو شده بود
حسین ، زیر سم اسب زیر و رو شده بود
#بردیا_محمدی
@raziolhossein
#امام_رضا_مناجات
قطره بودم در حریم قدسی ات دریا شدم
ذره بودم با نگاهت آسمان آرا شدم
زندگی می برد سمت تیرگی هایش مرا
دیده گرداندی به من در روشنی پیدا شدم
سنگی از جنس عدم بودم شبی کنج رواق
توبه کردم از خودم آیینه ای زیبا شدم
در جدالِ سختِ بین بندگی و برده گی
دست پیش آوردی و از خواب غفلت پا شدم
من نمی دانم کجا بودم!؟ چه می کردم!؟ فقط
اینقدر می دانم از لطف شما آقا شدم
باز بود ابواب تو هر جا که درها بسته بود
گرم بود آغوش تو هر لحظه ای تنها شدم
نور تو دست مرا در عین گمراهی گرفت
پا به پا آورد تا در روضه ها معنا شدم
روضه گفتم ناله ی «یابن شبیب »آمد به گوش
باز دلخون از غم دردانه ی زهرا شدم
#حسن_شیرزاد
@raziolhossein
#امام_رضا_مناجات
کبوتری شده ام پر زنم به بامِ رضا
من و عنایت و لطف عَلَی الدوامِ رضا
سلام می دهد اول رضا به زوارش
جواب می رسد از ما به هر سلامِ رضا
ندیده است کسی دست احتیاج مرا
همیشه داشت هوای مرا امام رضا
غذای حضرتی اش آرزوی حاتم بود
رسیده است همیشه به ما طعامِ رضا
غلام کوی رضایم جهان غلام من است
خوشا کسی که شده نام او غلام رضا
طبیب، نسخه ی من را نوشت و من دیدم:
"برو به مشهد و رو کن به التیام رضا"
چکید قطره ی اشکی ز صحن چشمانم
که برد ذهن مرا سمت این کلام رضا:
برای گریه فقط فابک للحسینِ شهید
رسیده است به ما اینچنین پیام رضا
#علی_میرحیدری
@raziolhossein
#امام_رضا_شهادت
نشست روی زمین و بلند شد شاید
که مرهمی به جگر پارهها زند که نشد
کنار فاطمه پنجاه مرتبه اُفتاد
نشست نالهی یا مرتضی زند که نشد
بلند شد که بگوید جواد، جانش رفت
نشست مادرِ خود را صدا زند که نشد
حرارت جگرش دادِ او درآورده
چقدر خواست که داد از جفا زند که نشد
به حجره بود نبیند جواد حالت او
که آخرین نفسش را رضا زند که نشد
گرفته بود اباصلت شانهاش، میخواست
نفس نفس به غم کربلا زند که نشد
به گریه گفت که یابنشبیب، عمهی ما
دوید جد مرا تا صدا زند که نشد
شلوغ بود و حرامی و چکمه یابن شبیب
حسین خواست که حرف از خدا زند که نشد
شلوغ بود و حرامی و عمهام آمد
که ناله بر بدنی نخنما زند که نشد
همینکه دید گلو را نمیبرد، آن تیغ
دوید بوسه به او از قفا زند که نشد
در ازدحامِ قبائل به گِرد او ، پیری
رسید تا که به نذرش عصا زند که نشد
سنان دوباره به دنبال جای سالم بود
که نیزه را به تنِ جد ما زند که نشد
حسین خواست کمی هم نفس کشد، نگذاشت
حسین خواست کمی دست و پا زند که نشد...
#حسن_لطفی
@raziolhossein
#امام_رضا_علیه_السلام
چنان که میبرد عطش،ز طفل تشنه تاب را
ندیدن ضریح تو ز من گرفته خواب را
نمیرسد شمیم تو به دشمنت وگرنه او
به کعبه پیش عطر تو،نمیزند گلاب را
دو پادشاه و یک زمین؟به این نگاه حق بده
که در کنار گنبدت نبیند آفتاب را
غنیمتیست بودنت برای سرزمینمان
نگین به ارزش خودش بها دهد رکاب را
بهشت در ورودی حریم تو نشسته است
بیا و لحظه ای ببر ز چشم ها حجاب را
چه خواهم از نگاه تو،کنار بارگاه تو
تویی که قبل هر سوال داده ای جواب را
هزار غصه هست و من به امر"فابک للحسین"
برای گریه های خود بهانه کردم"آب"را
نوشتم آب سوختم،شبیه قلب مادری
که دیده است هر قدم برابرش سراب را
نوشتم آب آه آب،امید میشود عذاب
که ذره ذره آب کرده قامت رباب را
به جنگ کفر میرود حسین معجزه به دست
پیمبرانه میرسد که رو کند کتاب را
و تیرهای حرمله چرا هدر نمیرود؟
بگو به باد لا اقل که کم کند شتاب را
دو گام سمت لشگر و دو گام سمت خیمه ها
تحیر اینچنین به او رسانده اضطراب را
رباب بود و سلسله،حرامیان و هلهله
و شعر لال میشود،که مجلس شراب را.....
.
.
.
بساط روضه جمع شد،شفا گرفت کودکی
و مادری که آمده است وا کند طناب را....
#عباس_جواهری_رفیع
@raziolhossein
#امام_رضا_مناجات
دلا! بکوش که گرم سرودنش باشیم
خوشا که شاعر چشمان روشنش باشیم!
در آستین خراسان، شکفته خورشیدی است
بیا که ذرّهصفت، دست و دامنش باشیم
خوش است، صبحدمی با کلید کوچک اشک
به پشتِ پنجرهی رو به گلشنش باشیم
حریم زادهی موسی و رشک طور این جاست
بیا به سایهی وادیّ ایمنش باشیم
امین حق که به مأمون، امان دهد، این است
بیا من و تو هم _ ای دل! _ به مأمنش باشیم
اگر نشد که چو آهو به محضرش برسیم
کبوترانه بیا گِرد مدفنش باشیم
اگر نشد که گل دوستی بیفشانیم
بیا که خار به چشمان دشمنش باشیم
بیا به پهلوی «این» پارهی تن لولاک
به یاد پهلوی «آن» پارهی تنش باشیم
#جواد_هاشمی_تربت
@raziolhossein
.
در طوس جلال کبریا میبینم
بیپرده تجلی خدا میبینم
در کفشکَنِ حریم پور موسی
موسی کلیم با عصا می بینم
#ناصرالدین_شاه
@raziolhossein