eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.2هزار دنبال‌کننده
528 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کاش ما را گدا حساب کنی فارغ از بند نان و آب کنی هیچ کس هیچ کس نخواهد دید سائل از خانه ات جواب کنی جای دوری نمی رود مادر نوکرت را پسر خطاب کنی آمدی زن مقام دیگر یافت آمدی باز انقلاب کنی آمدی جهل را به هم بزنی عاشقی را دوباره باب کنی آمدی عکسِ حیدرِ خود را در دلِ هر چه شیعه قاب کنی آمدی تا تمام عالم را خاکِ پایِ ابوتراب کنی صف به صف پشت خانه مسکین است سفره ی مادر است ،رنگین است فاطمه فاطمه ست روی لبم نام مادر چقدر شیرین است چه نیازی به اسم و رسم مرا نوکری بهترین عناوین است یک دعایش بسنده خواهد کرد محشر کل خلق تضمین است روز محشر سوارِ بر ناقه ست جلوه ی شوکت خدا این است آه ،وقتِ تشرفِ زهرا سرِ جبریل نیز پایین است در دل شعله ها به ما فهماند عشق حیدر اصول هر دین است خانه ی وحی سوخت در آتش این مرامِ کدام آیین است کوچه ها یا خرابه...فرقی نیست دست دشمن همیشه سنگین است @raziolhossein
به هر که روزِ ازل نعمتی عطا کردند مرا به روضه ی ارباب مبتلا کردند دلم خوش است گره های زندگی مرا به حُرمتِ قسمِ «یا رقیه» وا کردند بهشت از نظرِ آسمانیان افتاد همین که کرببلای تو را بنا کردند کبوترِ دلِ من را درست روز ازل حوالیِ حرمِ کربلا رها کردند منِ خراب کجا و هوای روضه ی تو مرا به لطف «حسن» با تو آشنا کردند برای زخم تنت گریه کردم و دیدم علی و فاطمه عمری مرا دعا کردند جماعتی که تو را می زدند در گودال فقط به تو نه، به انسانیت جفا کردند کسی نگفت چرا نعل تازه آوردند کسی نگفت سرت را چرا جدا کردند چه ها که زینب کبری ندید در گودال سنان و حرمله با پیکرت چه ها کردند @raziolhossein
از زیر و بم جهان خبر داشت علی زیر قدمش دُّر و گهر داشت علی هنگام خطر جای پیمبر خوابید جای خلفا نیز جگر داشت علی @raziolhossein
از زیر و بم جهان خبر داشت علی زیر قدمش دُّر و گهر داشت علی هنگام خطر جای پیمبر خوابید جای خلفا نیز جگر داشت علی @raziolhossein
دختر حیدر که باشی صاحب دم می شوی بی برو برگرد پرچمدار عالم می شوی دختر حیدر که باشی با تمام زخم ها عصر عاشورا برای «یار» مرهم می شوی معجرت نه، سایه اش را هم نمی بیند کسی اینچنین الگوی صد حوّا و مریم می شوی زینب کبری شدن کار کسی غیر از تو نیست زینب کبری که باشی اسم اعظم می شوی اولین گریه کن اربابی و با گریه هات سفره دار اشکِ شب های محرم می شوی . . رو به روی چشم تو هجده سرِ بر نیزه بود سرو بی تکرار! حق داری اگر خم می شوی تشنه ی در خاک و خون افتاده را می بینی و بر لب خشکیده اش باران نم نم می شوی حالِ گودالِ تو را اصلا نمی فهمد کسی آه! وقتی خیره بر آن جسم دَرهم می شوی @raziolhossein
این عشق آخر می کند کار خودش را این دیده ی تر می کند کار خودش را با دست خالی بر نمی گردیم،یعنی موسی بن جعفر می کند کار خودش را اشکی که جاری می شود در بین روضه فردای محشر می کند کار خودش را جان می سپارم آخرش در کاظمینت اینبار نوکر می کند کار خودش را @raziolhossein
زیباترین ستاره ی خلقت رسیده است سجده کنید ، روح عبادت رسیده است نور خدا، چراغ هدایت رسیده است باید قیام کرد ، قیامت رسیده است امشب که مست می شوم از بوی کربلا فطرس! ببر سلام مرا سوی کربلا تاج سر ملائکه ی آسمان حسین تنها دلیل خلق زمین و زمان حسین ذکر زمان سختی پیغمبران حسین زهرا سپرده است بگوییم: جان حسین گفتم حسین و ولوله افتاد در جهان گفتم حسین و فاطمه با خنده گفت جان در مشکلات پشت و پناهم حسین شد بیراهه رفته بودم و راهم حسین شد تنها دلیل گریه و آهم حسین شد زهرا اجازه داد که شاهم حسین شد فهمیده ایم طبق روایات معتبر از کشتی حسین نباشد بزرگتر از کودکی "حسین" مسیحای زینب است یعنی تمام لذت دنیای زینب است غیر از حسین کیست که مولای زینب است کنج دل حسین فقط جای زینب است زینب... همان که سیطره دارد به عالمین زینب نگو، بگو همه ی هستی حسین ما تشنه ایم تشنه ی باران کربلا ما سائل ایم سائل سلطان کربلا دل برده از ملائکه ایوان کربلا دست تمام عالم و دامان کربلا... بی صبح کربلا شب عالم سحر نداشت دنیا چه داشت؟ کرب و بلا را اگر نداشت افلاک زیر سایه ی گنبد طلای اوست جبریل معتکف شده کربلای اوست دنیا و هر چه هست درآن خاک پای اوست اصلا بهشت گوشه صحن و سرای توست عشق "حسین" در دل ذرات عالم است دنیای بی حسین شبیه جهنم است از اشک روضه، چشم مگر سیر می‌شود؟ بی کربلا زمانه زمین گیر میشود خوشبخت آن که پای علم پیر میشود عالم به آب علقمه تطهیر می شود امشب بساط گریه برایت فراهم است "باز این چه شورش است که در خلق عالم است" @raziolhossein
دلم خوش است گره های زندگی مرا به حُرمت قسمِ یا رقیه وا کردند @raziolhossein
امشب خدا از شاهکارش رونمایی می کند امشب حسن از عاشقانش دلربایی می کند هر کس درِ این خانه روز و شب گدایی می کند با این گدایی بر جهان فرمانروایی می کند چشم و چراغ خانه ی زهرا و حیدر آمده استاد رزم قاسم و عباس و اکبر آمده ماه علی از راه می آید وقارش را ببین آیینه ی زهراست، حُسن بی شمارش را ببین در چهره ی او شوکت پروردگارش را ببین در دستهای خیبری اش ذوالفقارش را ببین بر خا‌ک نعلینش ابوذرها تیمم کرده اند از هیبتش حتی ملائک دست و پا گم کرده اند روزی عالم می رسد از سفره ی شاهانه اش بار زمین و آسمان را می کشد بر شانه اش نور علی نور است بی شک خشت خشت خانه اش شکر خدا روز ازل من هم شدم دیوانه اش آمد کریمی که به یمن او گدایی باب شد امشب حسین بن علی هم صاحب ارباب شد آرام می گیرد جهان در سایه ی بال و پرش یا للعجب! در حیرتم از خُلق قاسم پرورش دنیا به هم می ریزد از بانگ انا بن الحیدرش آمد که روز و شب بگردد دور زهرا مادرش هر جا نبردی هست شیر کارزارش مجتبی ست جنگ جمل یعنی که حیدر ذوالفقارش مجتبی ست خَلقا شبیه فاطمه، خُلقا شبیه حیدر است مثل علی حتی نفس هایش مسیحا پرور است هر کس که فرزند علی شد ، فاتح صد خیبر است او جای خود دارد ... غلامش هم شفیع محشر است وقتی که در تاریکیِ شب ها عبادت می کند بی واسطه او با خدای خویش صحبت می کند آب وضوی او جهنم را گلستان می کند شب های عالم را ، نگاهش نور باران می کند نور وجودش عرش اعلی را چراغان می کند ایوان طلای مجتبی کافر مسلمان می کند اصلا حواسم نیست؛ ایوانی ندارد مجتبی شمع و چراغی بر مزارش نیست مثل کربلا @raziolhossein
صد شکر غبار حرمت تاج سر ماست نامت همه شب ذکر قنوت سحر ماست گفتند بسوزید... سَمِعنا و اَطَعنا عمری‌ست که سرمایه‌ی ما، چشم تر ماست از نوکری توست به هر جا که رسیدیم یعنی که غلامیِّ تو تنها هنر ماست هر جا عَلَمی هست همان‌جا حرم توست پس کرب و بلایت همه‌جا در نظر ماست از دار جهان هیچ نداریم به جز اشک اشکی که خودش روز قیامت سپر ماست ای کشته‌ی بی غسل و کفن، تشنگی تو داغی‌ست که تا روز ابد بر جگر ماست @raziolhossein
فی الیل و فی النهار بگو یا علی مدد با ابرها ببار...بگو یا علی مدد دلداده گی به «میثم تمار» بودن است یک بار روی دار بگو یا علی مدد گاهی به جای نافله و گریه ی سحر هر شب هزار بار بگو یا علی مدد سینه سپر کن و به گدا بودنت بناز یعنی به افتخار بگو یا علی مدد اینبار شاعرانه به گنبد نگاه کن از قولِ شهریار بگو یا علی مدد هر جا که حرف خیبر و بی باکیِ علی ست همراه ذوالفقار بگو یا علی مدد وقتی دلت برای نجف تنگ می شود از جورِ روزگار بگو یا علی مدد آنجا که جز علی احدی نیست پای تو هنگام احتضار بگو یا علی مدد @raziolhossein
به حکم این که فقط کربلاست منزل ما معطر است به ذکر حسین محفل ما به زرق و برق جهان دل نبسته ایم دمی خوشیم ، تا که همین نوکری ست حاصل ما برای سینه زنان تا ابد همین کافی ست همین که ذره ای از تربت است در گِل ما صدای پای محرم به گوش می آید.. دوباره  عکس ضریح است در مقابل ما گناه با دل ما هر چه کرده بود گذشت... از این به بعد حسین است صاحب دل ما @raziolhossein
فی الیل و النهار بگو یا علی مدد با ابرها ببار...بگو یا علی مدد دلداده گی به «میثم تمار» بودن است یک بار روی دار بگو یا علی مدد گاهی به جای نافله و گریه ی سحر هر شب هزار بار بگو یا علی مدد سینه سپر کن و به گدا بودنت بناز یعنی به افتخار بگو یا علی مدد اینبار شاعرانه به گنبد نگاه کن از قولِ شهریار بگو یا علی مدد هر جا که حرف خیبر و بی باکیِ علی ست همراه ذوالفقار بگو یا علی مدد وقتی دلت برای نجف تنگ می شود از جورِ روزگار بگو یا علی مدد آنجا که جز علی احدی نیست پای تو هنگام احتضار بگو یا علی مدد @raziolhossein
به حکم این که فقط کربلاست منزل ما معطر است به ذکر حسین محفل ما به زرق و برق جهان دل نبسته‌ایم دمی خوشیم تا که همین نوکری‌ست حاصل ما برای سینه زنان تا ابد همین کافی‌ست همین که ذره‌ای از تربت است در گِل ما صدای پای محرم به گوش می آید.. دوباره عکس ضریح است در مقابل ما گناه با دل ما هر چه کرده بود گذشت... از این به بعد حسین است صاحب دل ما @raziolhossein
مظلوم ترین ،تشنه ترین طفل شهیدی در خون خودت مثل علمدار تپیدی می خواستی آرام بخوابی گل مادر با قهقهه ی حرمله از خواب پریدی همراه پدر آمدی و حرمله اینبار با خنده به خود گفت ،چه حلقوم سفیدی! گفتی که گلویم سپر غربت باباست آخر مگر از غربت بابا چه شنیدی این تیر برای تو بزرگ است عزیزم شش ماهه ی من! زود به معراج رسیدی این تیر تو را یک شبه از شیر گرفته.. مادر به فدایت چِقَدَر درد کشیدی ای حرمله از زندگی ات خیر نبینی من زنده بمانم پس از این با چه امیدی @raziolhossein
یک نصفه روز قدر چهل سال خسته شد زینب کنار رأس برادر شکسته شد از دور دید، شمر کجا پا گذاشته اینگونه شد نماز عقیله نشسته شد می دید دسته دسته به گودال آمدند می دید جسم دلبر خود دسته دسته شد با نیزه ای که روی گلویش گذاشتند راه نفس کشیدن ارباب بسته شد خیلی مسیرِ خیمه و گودال را دوید یک نصفه روز قدر چهل سال خسته شد @raziolhossein
شیر افتاد و هزاران گرگ در دور و برش هر که آمد نیزه ای می کاشت روی پیکرش کار دنیا را ببین ... کارش به مشک افتاده است او که اقیانوس هم زانو زده در محضرش مشک را تا خیمه ها هر طور می شد می رساند حرمله نگذاشت ‌‌‌.‌‌.. با تیری که زد بر ساغرش زینب کبری، همان کوه حیا، مجبور بود بعد سقا بیشتر باشد به فکر معجرش روضه یعنی از کنار خیمه می بیند حسین در کنار علقمه می پاشد از هم لشکرش غیرت الله است، یعنی میرود بر نیزه ها تا که باشد چند روزی سایه بان خواهرش @raziolhossein
چه عاشقانه پدر می کند تماشایش که زنده است جهان با دم مسیحایش صلابتش به عمو رفته است این بانو خلاصه ی علی و فاطمه ست سیمایش رواست سجده کند آسمان به چادر او رواست گریه کند ابر پای نجوایش رقیه فاتح شام است، چشم دشمن کور! که زیر و رو شده افلاک با رجزهایش کدام طایفه این گونه می توانستند یزید را بِنِشانند بر سرجایش شبیه مادر خود راه می رود یعنی هنوز آبله دارد رقیه در پایش بغل گرفته پدر را و تازه می فهمد چه کرده است سنان با گلوی بابایش هنوز هم که هنوز است غصه اش این است چه می‌کند سرِ نیزه عموی رعنایش؟! @raziolhossein
نه پی دانه و آبم ،نه پی ایوانم من فقط کفتر جلد حرم سلطانم مثل یک ابر، پر از گریه ی بی پایانم ولی از این همه بخشندگی ات حیرانم در هیاهوی حرم باز صدایم کردی بی قرارِ سفرِ کرب و بلایم کردی به خودم گفتم اگر داغ فراوان شده است وقت پابوسی سلطان خراسان شده است درد هایم همه با دست تو درمان شده است آنکه ایوان  تو را دیده مسلمان شده است سفره ی هیچ کسی مثل تو بی منت نیست بی سبب نیست که صحن تو دمی خلوت نیست چشمم از دیدن صحنِ تو ندارد سیری گنبد و مرقد و گلدسته...عجب تصویری بهتر از خادمی ات نیست دگر تقدیری که سه جا می رسی و دست مرا می گیری جز غبار قدمت تاج سری نیست که نیست هیچ جا جز حرم تو  خبری نیست که نیست @raziolhossein
چگونه دل بکَنَم از لباس ماتم تو چه گریه ها که نکردم دو ماه در غم تو نه ما فقط ...همه ی کائنات سینه زدند در این دوماه شب و روز پای پرچم تو در این دو ماه چه دلها که از غمت لرزید چه مُرده ها که مسیحا شدند با دم تو چه روضه ها که شنیدیم و زنده ایم هنوز.. چگونه جان نسپردیم در محرم تو □ هنوز خون تو در قتلگاه می جوشد... چه کرده با دل عشاق جسم دَرهَم تو دوباره ماه غم تو تمام شد اما چگونه دل بکنم از لباس ماتم تو @raziolhossein
بر گنبد طلای علی، شاهِ چاره جو خورشید یک دقیقه نتابیده بی وضو از نوع فتح قلعه ی خیبر مشخص است جز او نبوده است کسی قاهر العدو یل های نامدار عرب هم نمی شدند با ذوالفقار حیدر کرار رو به رو خواندیم خط به خط همه آیات وحی را مدح علی و آل علی بود مو به مو ما دلشکسته ها مگر از خود چه داشتیم؟! ما را نجف نشینی‌مان داده آبرو آرام؟ کوچه های نجف را قدم بزن ... هر جا  دلت شکست فقط "یا علی" بگو @raziolhossein
دارایی من برابرم خورد زمین انگار تمام باورم خورد زمین رفتم سپر بلا شوم اما حیف قدم نرسید... مادرم خورد زمین @raziolhossein
ما چه می فهمیم اندوه  در و دیوار را ما چه می فهمیم اشکِ  چشم های تار را ما چه می فهمیم وقتی مادری در آتش است پهلویش طاقت ندارد داغیِ مسمار را مانده ام امشب بگویم از غلاف و کوچه ها یا بگویم داستان میخ کج رفتار را پشت در غوغا شده، ای کاش زینب نشنود طعنه های مردکِ بی شرمِ بی مقدار را آتش  آورده ست پشت خانه ی وحی خدا با خودش همراه کرده بی حیا، اشرار را کینه هایی را که در دل داشت در پا جمع کرد.. زد ولی انداخت از پا حیدر کرار را ما چه می فهمیم از این داغ وقتی مجتبی دیده با چشم خود این داغ مصیبت بار را @raziolhossein
هزاران سال نوری قبلِ خلقت خلق شد زهرا  هزاران سال قبل از مریم و آسیه و حوّا  نفهمیدیم انسان است یا انسیة الحورا  علی شد "باءِ" بسم اللهُ و زهرا "نونِ" اعطینا  خدا روز ازل دار و ندارش را به زهرا داد جهان را خلق کرد و اختیارش را به زهرا داد به تعداد ملائک سینه چاک و سینه زن دارد چه غم دارد که فرزند دلیری چون حسن دارد علی دار و ندار اوست تا جان در بدن دارد کنارش قطره هم انگیزه ی دریا شدن دارد ندارم غیرِ عشق فاطمه سرمایه‌ای دیگر ندارم بر سرم جز سایه ی او سایه ای دیگر امامت می کند بر سیزده نور خدا زهرا  شده در اربعین ذکر نجف تا کربلا زهرا  علی می بست بر پیشانی اش سربند یا زهرا  چه می شد داشت صحن ومرقدو گنبدطلا زهرا  فقط با یاد زهرا قلب ها آرام می گیرند  ملائک از نماز فاطمه الهام می گیرند برایم مادری کرده ست حتی بهتر از مادر هزاران بوسه از دستان او چیده ست پیغمبر  نمی دانم بگویم فاطمه یا هستی حیدر  علی یا فاطمه گفت و پس از آن فتح شد خیبر  فقط حیدر فقط حیدر فقط او لایق زهراست  علی جای خودش دارد خدا هم عاشق زهراست @raziolhossein
به هر که روزِ ازل نعمتی عطا کردند مرا به روضه ی ارباب مبتلا کردند دلم خوش است گره های زندگی مرا به حُرمتِ قسمِ «یا رقیه» وا کردند بهشت از نظرِ آسمانیان افتاد همین که کرببلای تو را بنا کردند کبوترِ دلِ من را درست روز ازل حوالیِ حرمِ کربلا رها کردند منِ خراب کجا و هوای روضه ی تو مرا به لطف «حسن» با تو آشنا کردند برای زخم تنت گریه کردم و دیدم علی و فاطمه عمری مرا دعا کردند جماعتی که تو را می زدند در گودال فقط به تو نه، به انسانیت جفا کردند کسی نگفت چرا نعل تازه آوردند کسی نگفت سرت را چرا جدا کردند چه ها که زینب کبری ندید در گودال سنان و حرمله با پیکرت چه ها کردند @raziolhossein