eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.3هزار دنبال‌کننده
538 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
جهان سرگرم صبحی تازه در عهد جهالت بود سکوت محض در این عصر تنها گرم صحبت بود نه از توحید حرفی بود در دنیا نه از خورشید فقط ماهی درون ظلمت تشریک می‌تابید تمام مکه بازاری پر از مردان کافر بود زنی توحید مسلک نیز در این بین تاجر بود زنی تابان، زنی باران، زنی روشن‌تر از انسان زنی فریاد بغض‌آلود خشم زنده‌ در گوران شکوه کوه در دشتی سراسر پست و بی‌برکت زنی یکجا حضور نور بود و جلوه‌ی رحمت مقدر شد که او کوه سترگ قوم خود باشد که او در عصر نامردان بزرگ قوم خود باشد بیابان در بیابان عشق بی‌حد بود همراهش زنی در کاروان بود و محمّد بود همراهش پدر، یهوه، اهورا، جل اعلی، حضرت باری به هر ترتیب یعنی حی سرمد بود همراهش زمان جاهلیت بود و دولت دولت ابلیس ولی جبرییل در هر رفت و آمد بود همراهش خود او انگار عمری سرنوشتش را رقم می‌زد مگر بر بار اشترها زبرجد بود همراهش زلال آن‌سان که زمزم بود، چون خورشید نورانی مطهر خوانده می‌شد قبل ایّام مسلمانی جهان هرگز نمی‌دانست معنای محبت را ولی او دید در جان نبی نور نبوت را چو جبرائیل آمد گفت اقراء صبح بعثت شد خدیجه اولین کس بود سوی عشق دعوت شد دلش روز نخستین با نگاهی سوی احمد ریخت تمام ثروتش را زیر پاهای محمد ریخت اگر آیات میگوید قلیلی متّقون بودند فقط او با علی در زمره‌ی السابقون بودند علی، خورشید در دست نبی بود و خدیجه ماه بگو هرگز خدایی نیست غیر از حضرت الله خدیجه گرچه می‌گویند قدر کوه ثروت داشت خودش امّا برای احمد مختار قیمت داشت اگر در ساحت زن بودنش اوج لطافت بود ولی وقت حمایت از رسول الله هیبت داشت دلش بعد از خدا تنها به دستان امینش بود محمد نیز در دستان او دل را امانت داشت به چشم اهل ظاهر او فقط یک دختر آورده ولی دامان او اندازه‌ی سادات برکت داشت به غیر از دخترش، ام ابیها، سرور خلقت به هم عصران خود بین زنان این زن شرافت داشت کماکان مومنین از سفره‌اش اطعام می‌گیرند برای کودکانش نیز میراث از کرامت داشت تحمل بر مصیبت صورت پیشینه‌ی او بود و زینب نیز زینب شد اگر آیینه‌ی او بود زمین یک سو بلا آورد سویش آسمان یک‌سو ز یک سو طعنه‌ی مردان حسودی زنان یک‌سو سرانجامش اگر فقر است رنجش رنج دیگر بود تمام غصه‌اش رنجیدن جان پیمبر بود هدف وقتی درست و استقامت بر هدف صائب چه باک از سختی اسلام در شعب ابیطالب ((دلی کز خامشی روشن شود مردن نمی‌داند خموشی آتش سنگ است افسردن نمی‌داند)) بهاری کرده با هر گام خود اوقات صحرا را به زیر دین خود برده‌ست با لبخند گل‌ها را دخیل دامن او هاجر و آسیه و مریم همان دامن که پرورده‌ست در خود نور زهرا را و زهرا لیله القدر است پس او خوب می‌بیند نزول روح با فوج ملک در شام احیا را نمی‌خواهد پشیزی را برای خویشتن مادر فقط می‌ساخت با سرمایه‌اش آینده ما را یقین دارم که دیگر مردم صحرا نمی‌بینند به غیر از آن دل دریایی‌اش یک لحظه دریا را نبی دل‌بسته‌ی او بود دنیا خوب می‌داند درآورده‌ست این دلبستگی اشک حمیرا را حمیرا را چه نسبت با خدیجه جز هوو بودن زنان را سالها راه است تا یک لحظه او بودن خدیجه رفت و احمد سوخت در اندوه هجرانش نشد با هیچکس جبران ولی یک لحظه فقدانش یقینا هیچ مردابی دلش دریا نخواهد شد کسی نزد نبی چون مادر زهرا نخواهد شد نمی‌خواهیم جز بنت خویلد مادری بر خود به جز پور ابیطالب امیر دیگری بر خود پذیرفتیم اگر مولایی شیر الوهی را نمی‌خواهیم دیگر دولت بزهای کوهی را @raziolhossein1
اسیر حُسن تو برگ گل است، شبنم هم دخیل عصمت تو آسیه‌ست، مریم هم زِ هر دمت همه سر می‌رود عصارهٔ وحی که با رسول خدا همسری و همدم هم تو کیستی؟ جبل النور خانهٔ احمد که تکیه کرده به نور تو کوه محکم هم زلال چشمه ی تطهیر از تو جاری شد گواه پاکی تو کوثر است، زمزم هم دمید در برهوت حجاز یاس از تو بهشت می‌شود از مقدمت جهنم هم همین ز شأن تو کافی ست دخترت زهراست فدای دختر تو عالم است و آدم هم به دست زهره ی منظومه ی مطهر توست فقط نه چرخش دستاس، هر دو عالم هم عقیق عشق محمد، نگین حلقه ی توست سر است حلقه ی تو از نگین خاتم هم تو با رسول هم آیینه ای و هم آهی برای درد دلش محرمی و مرهم هم کلید قلب نبی دست توست، با این گنج دگر نیاز نداری به اسم اعظم هم به یک تبسمت از طور سینه ی یاسین ملال می رود، اندوه می رود، غم هم ز رنج شعب ابیطالب آسمان خم شد ولی تو هیچ نیامد به ابرویت خم هم نفاق خواست که ناخن کشد به ماه رخت ولی نشد ز مقام تو ذره ای کم هم نفاق، خواند تو را پیرزن، جوان بودی رسول خواند تو را شیرزن، مکرم هم برای یاری حق مال دادی و جان نیز به محضر کرم تو گداست حاتم هم به شرح حال رسول و بتول بعد از تو فغان کم است، تأسف کم است، ماتم هم @raziolhossein
دستم به دامن تو, از این خانه پا مکش اینگونه روی جسم غریبت عبا مکش دیدم چگونه حق مقامت  شهید شد دیدم به درب خانه دوچشمت سفید شد این ظلم شهر گرچه تو را غم نصیب ساخت توگوهری قدر تورا  گوهری  شناخت ای روشنی خانه طاها بمان مرو مادر به خاطر دل زهرا  بمان مرو برخیز ناز دیده گریان من بکش شانه به زلفهای پریشان من بکش مادر بمان برای دلم مادری کنی معجرببافی و به سرم روسری کنی ازدست گریه  درد به پهلوی من نشست آیینه  بود سینه ام ازآه تو شکست ان دم تمام می شود آشفته حالی ام رحمی  اگر کنی تو بر این خرد سالی ام دیگر نفس به سینه تو سخت  می رسد وقت به خواب رفتن  این بخت می رسد رفتی و آسمان بلا ریخت برسرم غم دید و غصه دید و جفا دیده ترم روزی به درب خانه زهرایت آمدند من پشت در رسیدم و شعله به در زدند آتش تمام چادر من را گرفته بود یاری برای یاری زهرای تو نبود ناگه کسی به در لگدی زد که در شکست دردی عجیب بین دو پهلوی من نشست ظالم  که دید بی کسی ام را به چشم خود  زد ضربه ای که ناله محسن بلند شد حتی نفس به سینه من سخت می رسید مسمار رشته نفسم را دگر برید جانی که مانده بود برایم ز دردها یک آه شد که ناله زدم فضه جان بیا @raziolhossein
طعنه ی خلق مرا سخت اذیّت کرده بارها آینه از سنگ شکایت کرده به گدایی که در این کوچه محبّت نچشید چه کسی غیر تو این‌قَدر محبت کرده بهترین کیفیت سجده ی ما"سوختن" است هرکسی سوخت،بگو خوب عبادت کرده حکم دادند در این شهر به دیوانگی ام شهر بی عشق،مرا زود قضاوت کرده آنقدر گریه برای تو مرا بالا برد هرکسی بال مرا دید،حسادت کرده رمضان آمده و سفره ی رحمت پهن است بشتابید همه..،فاطمه دعوت کرده تا سحرگاه فقط گریه کن و داد بزن باخته هر که در این ماه غنیمت کرده تا علی واسطه شد..،بار گناهانم ریخت پدر خاک ز فرزند حمایت کرده چشم این عبد گنهکار به دستان رضاست آن رئوفی که ز یک صید ضمانت کرده "نام تو نان شب ماست اباعبدالله" نان ما از قِبَل نام تو برکت کرده روز محشر نبری نام مرا از یادت مادرت گفته مرا نیز شفاعت کرده پدرم آب نخورده است مگر که پس از آن به لب تشنه ی تو عرض ارادت کرده . . ته گودال نگاهت به حرم دوخته بود پیش چشم تو کسی قصد جسارت کرده با خداوند مناجات تو را قطع نمود چکمه ی شمر به لبهات اصابت کرده ته گودال به پیراهن تو رحم نشد... هرکسی هرچه دلش خواسته،غارت کرده @raziolhossein
ای قرار احمد مختار ام المومنین مادر دین ، مادر ایثار ام المومنین اولین هم سنگر مولا امیرالمومنین شیر بانو ، جده ی احرار ، ام المومنین از تمام همسران ِ احمد خاتم سری تا ابد هستی تو بی تکرار ام المومنین کوری چشم همان هایی که می دانی خودت دوستت دارد نبی بسیار ، ام المومنین آری آری بی گمان غیر از تو و حیدر کسی مصطفی را نیست یار غار ، ام المومنین تو کجا و دیگری و دیگری و دیگری جای گل را کی بگیرد خار ام المومنین باقیات الصالحات توست بانوی نبی هر چه در عالم بُوَد دیندار ام المومنین رفتی و حق تمامی ِ محبت های تو شد ادا بین در و دیوار ام المومنین در سه ماه آخر عمر کم ریحانه ات بی کسی های تو شد تکرار ام المومنین نکته ای می گویم و رد می شوم ، خون گریه کرد جای خالی تو را مسمار ام المومنین آه روزی خارجی خوانند اولاد تو را مسلمین ِ بدتر از کفار ام المومنین بین ویران یاد از شعب ابیطالب کند زینب بی سید و سالار ام المومنین @raziolhossein
رو بر جنان نمود که از این جهان گذشت آن زن که سر بلند ز هر امتحان گذشت مدحش ز حد خامه و دفتر فزون تر است توصیف آن کمال ز حدّ بیان گذشت حتی خدا سلام‌ فرستد برای او قدرش نه از زمین که ز هفت آسمان گذشت میگفت: جانِ من به فدای تو یا رسول گر عشق مطلب است، ز‌ جان میتوان گذشت احمد تو جان بخواه، جهان قابل‌تو نیست "دنیا غم تو نیست که نتوان از آن گذشت"* میگفت "این مثل خدیجه؟!" و می گریست کارِ نبی ز رفتن او از ز فغان‌ گذشت @raziolhossein
.     عجب شبی است شب جمعه کربلا غوغاست      شب زیارت مخصوص سیدالشهداست          🌷السلام علیک یا اباعبدالله🌷           وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت وبقی اللیل والنهار ولاجعله الله اخرالعهد منی لزیارتکم                  السلام علی الحسین                وعلی علی ابن الحسین                  وعلی اولادالحسین                وعلی اصحاب الحسین                       لبیک یاحسین             🌸اللهم عجل لولیک الفرج🌸       هدیه به حضرت زهرا و مادر بزرگوارشان      ام المومنین حضرت خدیجه کبری صلوات .
به نام آنکه دلم را زده به نام حسین که جلد کس نشوم تا که هست بام حسین خوش است اینکه شب جمعه جان دهم از شوق بدون دغدغه در پاسخ سلام حسین غلام همت آنم که زیر چرخ کبود به  لطف بند تعلق شده غلام حسین چقدر حال جهان مرا عوض کرده شده است گریه به کام من و به نام حسین برای گریه نبود و به لطف توبه نبود خدا گذشت از آدم به احترام حسین به این امید که یک جمعه عاقبت بدمد به برق تیغ دعا صبح انتقام حسین @raziolhossein
.            بسم‌الله الرحمن الرحیم                 هذا_یوم_الجمعه       و هو یومک المتوقع فیه ظهورک   دعای سلامتی حضرت فراموش نشود    اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّك الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن ِ    صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ   السَّاعَة وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ      اَرْضَكَ طَوْعاً ًوَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا .       جهت سلامتی و تعجیل در فرج ۵صلوات به حضرت زهرا و حضرت خدیجه هدیه بفرمایید 🌷اللهم‌صل‌علی‌محمد‌و‌آل‌محمد‌و‌عجل‌فرجهم 🌷             🌴اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🌴
از داغ غمـت کمـر خمیده‌ست ،بیا یکبار دگر «جمعه» رسیده‌ست ،بیا ای بـا خبـر از راز دل بیمـارم تا عمر به آخر نرسیده‌ست ،بیا @raziolhossein
دلم گرفته خدایا در انتظار فرج دو دیده ام شده دریا در انتظار فرج هنوز می رسد از کوچه های شهر حجاز صدای گریۀ زهرا در انتظار فرج هنوز در همه عالم میان دشمن و دوست علی ست بی کس و تنها در انتظار فرج هنوز می رسد از چاه های کوفه به گوش صدای نالۀ مولا در انتظار فرج هنوز ناله کشد از جگر امام حسن گشوده دست دعا را در انتظار فرج هنوز پرچم سرخ حسین منتظر است گشوده چشم به صحرا در انتظار فرج هنوز می رسد آوای دلربای حسین ز نوک نیزۀ اعدا در انتظار فرج هنوز تشنه لبان اشکشان بود جاری کنار کشتۀ سقا در انتظار فرج هنوز خون شهیدان کربلا جاری ست ز چشم زینب کبرا در انتظار فرج هنوز ناله "میثم" رسد به گوش که هست چو چشم فاطمه، دنیا در انتظار فرج @raziolhossein
ز روز جمعه در اين رهگذرچه ميخواهم به غير آمدنت ازسفرچه ميخواهم برات نامه نوشتم سلام وديگر هيچ بجز سلامتی تو دگرچه ميخواهم @raziolhossein
گریهء عاشقان بی اثر نیست مهدی از حال ما بی خبر نیست بی تجلاّی خورشید رویش روشنی در نگاه بشر نیست او به جز شیعه یاری ندارد شیعه را غیر خون جگر نیست ای بسا شب که رفت و سحر شد شام هجران ما را سحر نیست شیعه باشد جدا از امامش مثل طفلی که او را پدر نیست در دل تنگ چشم انتظاران جز غمِ مهدی منتظر نیست یابن زهرا کجایی که بی تو روزی از روز ما تیره تر نیست تربت مادرت را نشان ده قبر مادر نهان از پسر نیست @raziolhossein
کمتر رُخِ خويش را زِمن پنهان كن بيمارِ تواَم  درد  مرا  درمان كن اين  آرزويم  بَرآر، تا  آخر  عُمر يك جمعه مرا به خيمه ات مهمان كن @raziolhossein
با روزه مرا صبور کن ، بسم الله از خاطر من عبور کن ، بسم الله افطار و سحر تو را تبسم کردم ای جانِ جهان ! ظهور کن ، بسم الله @raziolhossein
ای‌کاش‌که‌صاحب‌الزْمان برگردد آن‌ پیر به هیبت جوان‌ برگردد یا‌رب سببی ساز که آن بدر تمام تا نیمه‌ی شَهرُالرّمضان برگردد @raziolhossein
نوشته ام نامه ای برای امام مهدی اگر بخواند مرا کفایت کند اگر که سیاهه را در سحر بخواند به غیر پرونده ی گناهم که جمعه با چشم تر بخواند . سلام بابای مهربانم سلام ای یار هم زبانم سلام درمان درد عالم سلام ای جان جان جانم سلام ای لطف بی نهایت سلام ای ملجأ و امانم . اگر چه غم را به بر کشیده فراق را در به در کشیده سبوی چون زهر دوری ات را اگر چه لاجرعه سر کشیده صمیمی و ساده مینویسم دلم برای تو پر کشیده . دعای دستت که شاملم شد همیشه حلال مشکلم شد دعای دست شما دلیل هدایت قلب غافلم شد دعات نور حیات بخش شب زمستانی دلم شد . اگر چه لبریز ننگ و عارم تو را صمیمانه دوست دارم کناره از من مگیر آقا بگیر یک بار در کنارم اگر که مُردم تو را ندیدم بیا ز رأفت سر مزارم.... @raziolhossein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قبله امروز به گهواره او مایل شد آیه اول کوثر به علی نازل شد @raziolhossein
مرا مثل یک اَبرِ حیران کشیدند مرا مثلِ رودی خروشان کشیدند خدا آفرید و خدا عاشقم کرد مرا مثل زُلفی پریشان کشیدند کمی خاکِ تربت کمی آبِ زمزم گِلم ساختند و پس از آن کشیدند مرا جان که دادند قلبم علی گفت مرا در نجف پایِ ایوان کشیدند علی گفتم و لطف زهرا همانجا مرا هم گدایِ حسن جان کشیدند - سلامِ من امشب سلامِ حسین است به زهرا قسم این امامِ حسین است - خدا گفت امشب خدا ، یا حسن جان که غوغا نموده خدا با حسن جان مدینه بیا بشنوی تا خودِ صبح فقط از علی : جانِ بابا حسن جان ندیده است این خانه شیرین تر از این پس از این شد افطارِ زهرا حسن جان پس از این مدینه شلوغ است و بن‌بست به هرجا که می‌آید آقا حسن جان جمل از دَم خیمه تا شور او دید فقط زیر لب گفت مولا حسن جان - سلامِ من امشب سلامِ حسین است به زهرا قسم این امامِ حسین است - تو آورده‌ای در زمین آسمان را تو آورده‌ای درکران بی کران را پیمبر نشان میدهد جلوه‌ات را ببینید آقای مُلک جنان را تو میدان بیایی حضور تو کافی است که دَرهم بدوزی زمین و زمان را تو و طاویه ؛ مرتضی هست و دُلدُل چه‌ها میکنی تا بگیری کمان را پدر اذن داد و پسر تیغ میزد زدی بر زمین فتنه‌ی بی امان را - سلام من امشب سلام حسین است به زهرا قسم این امام حسین است - کسی بارِ اُفتاده را بر ندارد بجز تو که چون تو پیمبر ندارد اگر ما برایت حرم هم بسازیم به جانت قسم این حرم در ندارد زیاد است اینجا هر آنچه بخواهیم که معنی در این خانه کمتر ندارد به یک گام پشتت حسین است و گوید کسی چون حسینت برادر ندارد و چندین قدم هم پس از او اباالفضل که از سینه دستان خود بر ندارد - سلام من امشب سلام حسین است به زهرا قسم این امام حسین است - کَرَم در کَرمَ در کَرَم دارد آقا گدا و گدا هر قدم دارد آقا چه میشد بگویم به سمت مدینه پیاده رَوی تاحرم دارد آقا چه میشد ببینیم زیر رواقش برای خودش محتشم دارد آقا از این صحن تا صحن ام‌البنینش دو صف خادم محترم دارد آقا از آن صحن تاصحنِ زهرا هم آنجا پُر از گریه کن پشت هم دارد آقا - سلام من امشب سلام حسین است به زهرا قسم این امامِ حسین است @raziolhossein
چنان که هر زنی صدیقه ی اطهر نمی گردد یقینا هرکسی هم سبط پیغمبر نمی گردد دوباره سوره کوثر به احمد میشود نازل کسی که مجتبایش میدهند ابتر نمی گردد شمیم اش هر سحر هوش از سر اهل محل برده حریف عطر و بویش نافه و عنبر نمی گردد ولایش کیمیا هست و خودش از کیمیاگرهاست مس جانم بدون مهر پاکش زر نمی گردد کریم بن کریم است و وجودش روح کرّمنا کسی از محضر او دست خالی برنمی گردد هر آن که با نگاه مهربان او مسلمان شد بمیرد هم برای لحظه ای کافر نمی گردد ندارد گنبدی تا جلد بام او شوم اما پری که وا نشد سوی بقیع اش پر نمی گردد اگر طعم طواف مرقد او را چشد حاجی قسم بر کعبه دور کعبه هم دیگر نمی گردد کسی که هدیه بر او میکند باران چشمش را یقینا کور فردا وارد محشر نمی گردد خبر دارد شریک اش قاتل جانش شود لکن دلش راضی به ترک خانه و همسر نمی گردد سکوت و درد و داغ و صبر و عمری خون دل خوردن... به آسانی کسی که محرم مادر نمی گردد صدای در که می آید دوباره حال آقایم میان کوچه بدتر میشود بهتر نمی گردد @raziolhossein
شود به اذن تو دریا ، سراب هم حتی شود به نام تو موجی ، حباب هم حتی کریم نیست کسی پیش سفره ات هرچند به نام او بدهند آب و تاب هم حتی نشسته ام سر راهت مگر که یک لحظه تو را نگاه کنم با نقاب هم حتی همین که از تو بخواهیم باز شیرین است اگر دعا نشود مستجاب هم حتی تمامِ خلق رهین شکوه عزت توست اگر شوی تو به ذلت خطاب هم حتی به بغض تو شده کافر ، اگرچه او به رسول به زور داده شود انتساب هم حتی فقط به پای مزار تو بوده که آمیخت به اشک غم ، نفس اضطراب هم حتی ** خدا کند پسری مادرش زمین نخورد خدا کند که نبیند به خواب هم حتی @raziolhossein
هر آنچه ناشدني هست با حسن بشود دَمي كه حضرت مُشكل گُشا حسن بشود به حُسنِ خُلق شود بین مردمان مَشهور كسي كه بارِ لبش ذكر"یا حَسن"بشود اسير حُسن كس دیگري نخواهد شد كسي كه دلبرش از ابتدا حسن بشود ببه دست قدرت خود چونكه قصد خلق كند ممسلم است كه صنع خُدا حسن بشود هزار سبط دگر هم به مصطفي بدهند همیشه ، رابع اهل کسا ، حسن بشود عزیزكرده ي خيرُ النساست ، پس باد عزیز حضـرت خيرُ الـوَرا حسن بشود به جز همان كه ابالحجت است،در عالم -ندیده ايم كه جز مجتبیٰ ، حسن بشود ! أخُ الكريم و إمام الكریم و إبن کریم- -قسم به ذوالكرم ،آقاي ما حسن بشود (به سينه ي احدي دست رد نـخواهم زد)* رواست صاحب اين ادّعا حسن بشود گداي لقمه ي ناني شدن ، شرافت ماست شبي كه باني اين سفره ها حسن بشود شبي دقيق نظر كرده ايم و فهميديم حسين نيز پس از حذف"يا"حسن بشود ميان اين همه دلداده ي حسين،خوشيم -به اينكه صاحب دلهاي ما حسن بشود گريز هرچه كه روضه ست كربلاست ولي گريز روضه ي كرب و بلا حسن بشود . كه نوجوان يتيــمي بناسـت آخر كار ميان خون بزند دست و پا، حسن بشود "به سينه ي احدي دست رد نخواهي زد" @raziolhossein
امروز که میلاد سعید حسن است دلشاد بتول و احمد و بوالحسن است گر دست به دست می برندش چه عجب کاول گلِ نوشکفته ی این چمن است @raziolhossein
گرچه تو همچون ما گدایی مبتدی داری اما به ماها باز لطف بی حدی داری باید حسن جان، یک کرمخانه بنا سازند در هر کجایی که تو رفت و آمدی داری هم وارث صبر امیرالمؤمنین هستی هم در شجاعت تو نشان احمدی داری آدم به نور حسن تو مرد عبادت شد یعنی که هرجا نامت آید معبدی داری رعشه به اندامت به هنگام نماز افتد باران اشکی نیمه شب در مسجدی داری یاد غریبی تو دیشب خواب می دیدم دیدم که مانند حسینت گنبدی داری آقا شما هم در مدینه گوشه ی بستر هم کنج کوچه مقتلی و مشهدی داری روی زمین تو گوشواره دیده ای یکروز درکوچه هایی گوش پاره دیده ای یکروز @raziolhossein
به هم رسانده خداوند علی و زهرا را نشان دهد به همه لؤلؤ دو دریا را شمایلت نمکین تر ز یوسف است، آقا تو تشنه می کنی از عشق خود زلیخا را و کافران همه ایمان می آورند به تو اگر نشان بدهی آن جمال زیبا را زمان توان گذشتن ندارد از پیشت چراکه بند میاری همه گذر ها را فدای آن لب شیرین فقط تو لب تر کن که سبز می کنی از نخل خشک خرما را من عاشق حسنم، دین و عشق من حسن است تمام ذکر من امشب حسن حسن حسن است مبارزی که به دستان تو اسیر شود عزیز می شود و عاقبت امیر شود کریم هستی و با احترام میبخشی نمی شود که گدا پیش تو حقیر شود همیشه دست گدا را سریع پر کردی ندیده است کسی بخشش تو دیر شود کرامت تو همان دفعه نخست بس است گدا دوباره محال است که فقیر شود غذا بدون تو اصلا به ما نمی چسبد بیا خودت سر سفره فقیر سیر شود به امر تو شده داماد سیدالشهدا که قاسم تو به پای حسین پیر شود بیا دعا کن و ماهم به پاش پیر شویم به لطف تو در این خانه کاش پیر شویم نمیشود بشناسیم ما غلام تورا چگونه درک کند عقل ما مقام تورا مگر چه کرده ای آقا که جای "یا رزاق" صدا زدند فقیران شهر نام تورا تمام وقت کنارت حسین ساکت بود برای اینکه فقط بشنود کلام تورا کسی که صلح تو را جاهلانه "سازش" خواند نخوانده معنی تاریخی قیام تورا کسی که گفت تو ترسیدی و نجنگیدی ندیده ضربت شمشیر در نیام تورا غریب شهر! همه کینه از علی دارند نمی دهند اگر پاسخ سلام تورا تو بودی به علی لعن کرد بر منبر نگه نداشت معاویه احترام تورا بدون شک دم آخر حسین گفت به تو غریب فاطمه میگیرم انتقام تورا چه کرد زهر تمام تن تو در تب سوخت چه دید داخل آن طشت قلب زینب سوخت @raziolhossein
به نام آنکه تو را داده است نام حسن درود احسن الارباب من سلام حسن سلام بر برکات سپید سایه‌ی تو که نور داده به خورشید مستدام حسن سلام بر درجات زبرجدت که از او عقیق دست سلیمان گرفته وام حسن عجیب نیست اگر خال هاشمی‌ات را شبانه روز کند کعبه استلام حسن فدای قامت بنده نواز تو که نماز به احترام قدت می‌کند قیام حسن قبول نیست سجودی که پاش مُهر تو نیست رکوع بی تو رکوعی‌ست نا تمام حسن به اتفاق برادر به حشر گر برسی به جذبه خیره شود چشم خاص و عام حسن پیمبران متحیر به خویش می گویند بود کدام حسین و بود کدام حسن؟ به خشت خشت ستون های عرش رب کریم نوشته با قلم حسن، یا امام حسن شکست شیشه‌ی خون دل شما روزی به دست سوده‌ی الماس های شام حسن صلات ظهر، چه تشییع بی نظیری شد به لطف بدرقه‌ی تیرها ز بام حسن @raziolhossein
امشب ز لب ماه خدا خنده بر آمد کز خانه خورشید ولایت قمر آمد یا از دل دریا نبوت گهر آمد یا مهر فروزنده ببام سحر آمد پیغمبر و زهرا و علی را پسر آمد در ماه خدا ماه خدا جلوه گر آمد هم آینه حسن خداوند جمالش هم خلق و خصال نبوی  خلق و خصالش هم پیر خرد آمده مبهوت جلالش هم عقل ملک آمده حیران کمالش هم مفتخر از او شده پیغمبر  و آلش هم او ز نبی و ز علی مفتخر آمد در گلشن دین باغ گل یاسمنش بین در لعل لب بسته عقیق یمنش بین شادابی جان را ز گلستان تنش بین آیات خدا در لب شکر شکنش بین آیینه شو و حسن حسن در حسنش بین گوئی به جهان باز رسول دگر آمد ای ختم رسل بوسه بزن بر سر و رویش ای شیر خدا عطر جنان جوی ز بویش ای عصمت حق شانه بزن شانه به مویش ای مهر ، ستان وام ز رخسار نکویش ای ماه ببر سجده به خاک سر کویش رشگ ملک است این که به شکل بشر آمد در شب نفس صبحدمِ عید ببینید در ماه خدا صورت خورشید ببینید روئی که نبی دید و علی دید ببینید حسنی که ورا فاطمه بوسید ببینید رخسار خداوند درخشید ببینید کز وصف من و مدح شما خوبتر آمد با طلعت او ماه خریدار ندارد مهر است کم از ذره و مقدار ندارد بی یار بود هر که چو او یار ندارد بر دشمن او نخل عمل بار ندارد گر بار دهد بار   جز نار ندارد مهرش ثمر جنت و بغضش شرر آمد ای حسن حسن در حسنت حسن خدایی ای صورت زیبایی هستیت فدایی عالم به سر کوی تو مشغول گدایی با مهر تو جان کرده ز تن میل جدایی از آینۀ دل تو کنی زنگ زدائی شادی شب میلاد تو باز از سفر آمد ای باغ گل یاسمن آل محمد ای قرص مه انجمن آل محمد اوصاف تو روح سخن آل محمد گفتار تو نقل دهن آل محمد ای حسن خدا ای حسن آل محمد روح تو در آینه حق جلوه گر آمد لطف تو خدایی و گدای تو کرامت در سایه سرو قدت افتاده قیامت دل آمده و جسته به کوی تو اقامت نازد به تو توحید و کند فخر امامت از صبر تو دین نبوی یافت سلامت با صلح تو از راه سپاه ظفر آمد نور ابد و جلوۀ حسن ازل از تو است مقبولی طاعات و جزای عمل از تو است تو طوری و انوار خدا مشتعل از تو است رسوایی و نابودی خصم  دغل از تو است پیروزی اسلام به جنگ جمل از تو است حقا که علی چون تو پسر را پدر آمد ای صحن بقیع تو چراغ ره انجم وی مهر رخت بوسه گه جد و اب و ام بر فاطمه مانند نبی کرده تکلم اول پسر شیر خدا حجت دوم در پاسخ دشنام به لبهات تبسم از خلق تو گلزار صفا بارور آمد تو شمع شب تار بقیع دل مایی هر جا که  کنی جلوه ، گل محفل مایی گر بحر بلا موج زند ساحل مایی وز نخل عمل بار دهد حاصل مایی ما خواب و تو مهمان دل غافل مایی ویرانۀ دل از تو بهشت دگر آمد جبرئیل شراب از لب شیرین تو نوشد کوثر به همه وسعتش از فیض تو جوشد بی چاره کسی کز کرمت چشم بپوشد دریاست دلی کز غم عشق تو خروشد هر کس به کسی فخر و مباهات فروشد "میثم" به تولای شما مفتخر آمد @raziolhossein